|
|
بيداري روز ايرانيان ، نو سال
زمين رسمهاي بر مروري خارجي ، جهانگردان نگاه از نوروز عيد كهن شاديها بلند برقله خواني فاتحه مراسم با سال پاياني شب قديمي ، رسم يك بنابه روز نخستين در همچنين و ميشود برگزار درگذشتگان برمزار تا ميروند مصيبتديدگان خانه به دسته دسته مردم نو سال از سال طول در كه عزيزي سنگين غم از فارغ بتوانند آنها كهن آيين اين.كنند آغاز را تازهاي زندگي دادهاند ، دست ارزشهاي از جامعهشناسي و روانشناسي لحاظ از ايران مردم اين باريكبيني و ظرافت در.است برخوردار بالايي بسيار سال روزهاي آخرين در خانوادهاي اگر حتي كه بس همين رسم برگزار را نو عيد مراسم بايد باشد ، داده دست از را عزيزي از بسياري.بياورد بيرون تن از را عزا رخت و كند از دوريگزيني و شاديها گراميداشت با نيز ما آيينهاي عيد آيينها همه ميان در اما است ، همراه اندوه و حزن شاديها موسم عيد ، اين.دارد قرار بلند قلهاي در نوروز داريم پاس را ملي بزرگ جشن اين نوروز ، غمهاست زدودن و .كنيم فراهم را خود همنوعان شادي موجبات خويش سهم به و سالمندان ، خانه در سالمندان از ديدار و بيماران ، از عيادت .برد خواهد آنها ميان به را شادي اين از سهمي ضمن يونسكو سازمان نخستينبار براي وقتي پيش سال دو و بزرگ سنت اين از ايرانيان ، نو سال نوروز ، عيد از تجليل افكار كرد ، ياد زمين روزبيداري عنوان به ما مردم ديرينه ايران مردم انتخاب و انديشه ژرفاي و ظرافت به جهان عمومي جهانگردان از بسياري نيز دور گذشتههاي از.يافتند آگاهي و كهن آيين اين از بودهاند ايران در نوروز هنگام كه "شاريه".كردهاند ياد بسيار شگفتي و تحسين با باشكوه حكومت سالهاي واپسين در كه فرانسوي جهانگردان از يكي در بوده ، نوروز مراسم برگزاري شاهد ايران در قاجار سلسله :است نوشته خود خاطرات مردم ميرسد ، فرا ايراني سال ماه آخرين اسفند ، وقتي از يكي سبزه روياندن.ميانديشند نو سال و عيد به كمكم نهايت با و است سال از زمان اين رسمهاي فراگيرترين و اعيان از ايراني خانوادههاي همه كه بگويم بايد شگفتي اين براي و ميرويانند سبزه خود براي تهيدستان تا اشراف به گذاشتن حنا.ميكنند استفاده گندم يا عدس از كار .است مرسوم عيد در نيز سر برموي يا و پا و دست انگشتان دارد ، سبزماتي رنگ شود ، خيسانده آب در آنكه از پيش حنا نارنجي رنگ ميشود ، گذاشته سر برموي آنكه از پس اما رنگ آن به ايرانيها كه ميگذارد برجاي زيبايي بسيار و ثروتمندان ميان در خانه به خياط آوردنميگويند حنايي در روز ده خياط گاهي.دارد رواج هم الحال متوسط افراد لباس خانه اهل همه براي و ميكند پهن را بساطش خانه خودشان مالي تمكن فراخور به هم خانوادهها ساير.ميدوزد خانهها بيشتر در هم كلوچهپزي.ميكنند تهيه نو لباس من كه است جذاب و خوشمزه آنقدر كلوچه نوع اين.دارد رواج كلوچه نان لاي خانهها ، بعضي در.ديدهام كمتر را نظيرش همه در عيد شب در شمع كردن روشن.ميگذارند حلوا سر بر را شمعها "معمولا.دارد رواج تهران محلههاي از مركب كه آجيل.ميكنند نصب سكوها روي يا درخانهها قرار سفرهها سر در است ، ..و كدو تخم نخود ، فندق ، پسته ، است نظير كم دنيا در آن عطر كه گلاب پراز شيشه.ميگيرد عيد شب سفره روي نيز ايرانيان مذهبي كتاب قرآن جلد يك و ".دارد قرار هفتسين كنار در :ميافزايد جهانگرد اين خانهها همه به گويي ميشود ، شليك نو سال آغاز توپ وقتي" صبح همهروياست يك شبيه چيزي ميپراكند شادي آدمها ، و پيش شب كه همانها.ميكنند روبوسي هم با ميشوند شاد عيد كرده خيرات و رفته قبور زيارت به قديمي رسم يك بنابه نيز را محله هر فقراي مردم ، كه همه از مهمتر.بودند تا ميبرند شيريني و چلوخورشت برايشان و ميكنند نوپوش ".ندارد مانند جهان در ايرانيان رسم اين.نباشد غمگين كسي جشن از اروپايي ، جهانگرد چندين نيز ، بعد به هفدهم قرن از .آوردهاند توصيفهايي ايران در نوروز خود "ايران" كتاب در قرن 17 ، اروپايي جهانگرد "دوبو" جمله از.دارد ايرانيان و ايران باره در گزارشهايي قديمي بسيار عيد اين...":مينويسد نوروز درباره مانده يادگار به ديگر نسلهاي براي نسلي از و ميباشد ."است سلطنت اوائل در انگليس مختار وزير همسر "شيل ليدي" اعتراف بايد...":مينويسد خاطراتش در شاه ناصرالدين و معقولتر نو سال جشن برگزيدن مورد در ايرانيها كه كرد سال تحويل آنكه جاي به آنها بودهاند ، ما از منطقيتر طوري را آن دهند ، قرار زمستان وسط در ما مثل را خود ورود لحظه در درست جديدشان سال شروع كه كردهاند انتخاب خورشيدي سال آغاز حقيقت در و شمالي نيمكره به خورشيد "...باشد در تا 1860 سال 1851م از كه "پولاك ادوارد ياكوب" دكتر و سرزمين ايران ، " به موسوم خود سفرنامه در زيست ايران خصوصي و عمومي زندگي در نو سال جشن:مينويسد "آن مردم آن ميتوان جهات بعضي از و مهم بسيار است امري ايرانيان از.كرد قياس اروپايي كشور چند در مسيج ميلاد جشن با را .ميشود شروع آن مقدمات تهيه عيد از پيش ماه سه تا دو ساخته يزد و اصفهان شهرهاي در شيريني معتنابهي مقادير .ميفرستند مملكت سراسر به كاروانها با را آن كه ميشود .ميرود فراتر آدمي خيال تصور حدود از شيريني مصرف شيريني به باشند كه سالي و سن هر در ايرانيها "اصولا با البته كلوچه كه نيست خانهاي هيچ در.مندند علاقه سخت به رفتن با مردم...نشود ديده بدتر ، يا بهتر جنس تفاوت .ميروند عيد استقبال به نو ، لباسهاي پوشيدن با و حمام خانواده اعضاي.ميشود اعلام جشن آغاز توپ انداختن با شادباش يكديگر به و ميبوسند را همديگر ميآيند ، هم گرد "س" آن اول حرف كه را چيزي هفت سفره ، سر بر و ميگويند .ميچينند است نوروزي آيينهاي و رسمها برگزاري كهن روزگاران از كه نوروزي آيينهاي و رسمها با ناگزير به رسيده ، ارث به بعد نسل به نسلي از آنها ماشيني ، و صنعتي تكنولوژي زندگي ، شيوههاي دگرگوني جمعي ارتباط وسايل قانونها ، شغلها ، اداري ، سازمانهاي تحول بدهد ، دست از را خود هويت كه آن بدون..و جديد .است يافته پنجه از بايستي نوروز ، از پيش كهن رسمهاي و آداب از بازديد ، و ديد تكاني ، خانه چهارشنبهسوري ، (مسترقه خمسه) فضاي آمادهسازي درآمد پيش واقع در كه..و دادن عيدي آن از گوشههايي زير در كه كرد ياد است نوروزي جشنهاي "امروز ايران در كهن جشنهاي و آيينها" كتاب از نقل به .ميآيد اختصار به روحالاميني محمود نوشته (مسترقه خمسه) پنجه سي سال ماه دوازده از هريك ايران ، كهن نماي سال بنابر خمسه پنجك ، پنجه ، را سال مانده باقي روز پنج و است روز از هريك:مينويسد پنجه درباره ابوريحان.گويند مسترقه حقيقي 365 سال كه جا آن از و است روز سي فارسي ماههاي "اندرگاه" و "پنجي" را سال ديگر روز پنج پارسيان است ، روز نيز و شد گفته "اندرجا" و شده تعريب نام اين سپس.گويند در كه زيرا نامند ، مسترقه روزهاي را ديگر روز پنج اين از كردن ياد نوروز از پيش كهن آيينهاي از ديگر يكي شهر .است مردگان به و ميبرند خوراك و ميروند گورستان به مناسبت اين به فروهر و روان":كه معتقدند زرتشتيان.ميدهند ديگران نميكند فراموش داشت تعلق بوي كه را كسي گاه هيچ "مردگان خود كاشانه و خانه به فروردين جشن هنگام سال هر و .برميگردند پنجشنبه عزادار ، خانوادههاي و برجامانده تاكنون رسم اين غذا با و ميشوند جمع خود مردگان مزار سر در را سال آخر .ميكنند پذيرايي خويش خويشان و نزديكان از حلوا و نوروزي خوراكهاي از ندرت ، به كهن ، ادبي و تاريخي سندهاي و كتاب در اما.است رفته سخن باشد نوروز جشن ويژه كه خوراكيهايي پلو سبزي ايران ، مركزي شهرهاي برخي و تهران در امروز .است رسم نوروز روز در پلو رشته و نوروز شب در خوردن ماهي (نور بازديد و ديد) عيدبيني (ديدني عيد) عيدبيني فاميل ، بزرگان ديدن به نخست نوروز ، روز كه است رسم .ميروند منزلتي و اجتماعي و علمي شخصيتهاي و طايفه و دارد دنبال به را ها"بازديد" كه نوروزي هاي"ديدن" فروردين ، نخست روزهاي در است ، روبوسي و دستبوسي با همراه و خويشاوند بين فروردين آخر تا گاه و است رسمي تعطيل كه .است نرفته ميان از هنوز دارد ادامه آشنايان (عيدي) نوروزي هديه گفته از بيروني ابوريحان را ، نوروزي دادن هديه رسم روز ايران ، در نيشكر":است آورده چنين بغداد موبد آذرباد به كمي آن از كه ديد نياي روزي جمشيد شد ، يافت نوروز را ني اين كرد امر.است شيرين ديد چون كرده ، تراوش بيرون به تبرك راه از مردم و ساختند شكر آن از و آورند بيرون ".شد رسم دادن هديه و كردند هديه شكر يكديگر احمدي محسن
|