؟"نداريم تفاهم" ميگوييد چرا
دست به براي مصري زنان تلاش
قضاوت حق آوردن
جوانان عالي شوراي دبير
ملي مركز اجراييبا دستگاههاي
نمايند جوانانهمكاري
ارائه گردهمايي سومين
مطبوعاتي تحقيقات يافتههاي
ميشود
برگزار
؟"نداريم تفاهم" ميگوييد چرا
بخوانند "حتما را مطلب اين جوان شوهرهاي و زن
همكار اين.كردند معرفي من به همكاررا يك پيش روز چند
ايشان ، ملاقاتاست مشغول جراحي حرفه به نيويورك در جديد
در اين.داد قرار تاثير تحت مرا قديمي ، دوست يك ديدن مثل
چون داشتيم مشكل "كاملا يكديگر فهميدن در ما كه بود حالي
فرانسه هم ايشان و نميآوردم در سر زياد انگليسي از من
تصميم ما از هريك حال اين بانميكرد صحبت خوب را
جد به دو هر چون و كنيم نفوذ ديگري درون به كه داشتيم
اين از ميخواهم شد ، امكانپذير داشتيم ، خواستهاي چنين
استفاده نظرمان مورد بحث براي مقدمهاي عنوان به خاطره
.كنم
به رسيدن شرط اولين كه ساخت نشان خاطر بايد هرچيز از قبل
.است تفاهمي چنين اراده و جستجو خواست ، مشترك ، تفاهم
اين با برسد ، نظر به كلي خيلي جمله اين است ممكن البته
از فراتر خيلي ديگران ، درك براي اساسي گرايش اين حال
در كه مكالماتي به "مثلا.ميكنيم فكر ما كه است چيزي
بين گفتگوي:كنيد توجه ميافتد اتفاق پيرامونمان دنياي
اين اوقات بيشتر.زوجين بين بحث چنين هم و ملتها
صورت كر افراد بين كه است مكالماتي مثل گفتوگوها
را خود حرف اينكه براي "ترجيحا طرفين از هركدامميگيرد
ترفيع براي "نهايتا و خود ارضاي براي بنشاند ، كرسي به
اتفاق كمتر لذا و ميكند صحبت مقابل طرف كردن متهم و خود
طرف شناخت و فهم به نظر تبادل جلسات اين كه ميافتد
.شود منجر مقابل
از يكي در بود خيرش ذكر مقدمه در كه جراحي دوست
موفقيت و جالب شغل.ميكرد فعاليت نيويورك بيمارستانهاي
.بود بخشيده خاصي خاطر رضايت احساس ايشان به درخشان ،
.بود عصباني فوقالعاده همسري داشتن وي ، زندگي مشكل تنها
نيويورك روانپزشكهاي از يكي پيش را همسرش بنابراين
به مبتلا نيز جراح دوست اين مادر چون.بود فرستاده
فرستاده ديگري روانپزشك پيش نيز را ايشان بود عصبانيت
روانپزشك سومين مطب روانه را زنش مادر هم بعد كمي.بود
نحو به را خود وظيفه كار اين با خودش خيال به.بود كرده
مشكلات با جراحان باشد هرچه خوب.بود داده انجام احسن
اين در هم ادعايي البته و نيستند آشنا زياد روانشناختي
را رواني بيماران درمان هم خاطر همين به ندارند ، زمينه
.ميسپارند روانپزشك به
به ميكرد معاينه را جراح اين همسر كه روانپزشكي روز يك
به شايد بايدو كه آنطور شما ميدانيد ، ":بود گفته او
يكبار هفتهاي لااقل است بهتر.نميكنيد توجه همسرتان
آقاي ديگر حالا "ببريد تئاتر يا سينما به را همسرتان
را روانپزشك توصيه تا بود آماده كامل نيت حسن با جراح
بعد به اين از موافقم ، ":داد پاسخ خاطر همين به.كند عمل
قولش به هم "دقيقا و "ميبرم سينما به را همسرم جمعه هر
سينما از برگشتن از بعد كه كرد اعتراف دوست اين.كرد عمل
حالا.است ميكرده آرامش و رضايت احساس وجدانش پيش چقدر
كه كند متقاعد را شوهر بود شده موفق كه همسرش ديگر
شوهر هفته بقيه اينكه از بروند بيرون اتفاق به هرازگاهي
.نميكند گلايه بگذارد تنها را او كارش خاطر به است مجبور
بوده حكيمانه و سليم چقدر روانپزشك قضاوت كه ميبينيم
توجه عدم از "اصولا همسر كه شد متوجه "دقيقا او.است
هزاران از بود نمونهاي زوج اين.ميبرد رنج شوهر كافي
اختلاف وجود بدون -ما جامعه در روزه همه كه شوهري و زن
است دليل همين به و ميكشد جدايي به كارشان "نهايتا -جدي
مشاوره" از وقتي.كردم انتخاب را مثال اين بنده كه
ذهنمان به حاد موردهاي بلافاصله ميكنيم صحبت "ازدواج
و ميشود طلاق به منجر كه تهديدهايي چون هم ميكند خطور
موارد اما ميرساند ، بنبست به را زوجين كه خشني منازعات
.ميباشد دقت و توجه شايسته كه دارد وجود هم ديگري
كنار در و نرسيده جدايي به كارشان "ظاهرا گرچه كه زوجيني
و هم از جداي متضاد ، قطب دو مثل ميكنند زندگي يكديگر
.ميگذرانند روزگار تفاهم بدون
بايد كه شد متوجه روانپزشك كمك به جراح دوست اين اكنون
قدم اولين اين.ببرد بيرون را همسرش يكبار هفتهاي لااقل
او هم هنوز وجود اين با.بود تفاهم به رسيدن راستاي در
و درجات داراي تفاهم "اصولا.بود نشناخته را همسرش
مردم از بسياري.دارند فاحشي تفاوت هم با كه است مراتبي
يكديگر اينكه بدون ميكنند زندگي يكديگر كنار در سالها
.برآيند يكديگر جستجوي و تحقيق درصدد اينكه يا بشناسند را
برجسته ، و فرهنگ با باهوش ، خانوادههاي در پديده اين
روانشناسي اساتيد حتي و تحصيلكردهها جامعه ، مرفه طبقات
در بزرگ خلاء يك از افراد اين "ظاهرا.است مشهود
از افراد ، قبيل اين زندگي در.بيخبرند خانوادهشان
ضمير در گاهي هم اگر.است نمانده باقي چيزي زندگي واقعيت
"مثلا كنند احساس زمينه اين در مبهمي و ناگهاني سوزش خود
تسكين را حالت اين جمعه شب در سينما به همسر بردن با
.ميدهند
زندگي به قدم شيرين ايدهآلهاي با زوجين از خيلي
ويژهنامزدي دورههاي حتي بعضيميگذارند زناشويي
مشترك زندگي به راجع هم قطوري كتابهاي و گذراندهاند
روانشناسي كتب مطالعه با اينكه ضمن كردهاند ، مطالعه
بعد سال چند حال اين با فراگرفتهاند ، هم جالبي مطالب
را زندگي نفرشان چند كه شود سوءال افراد اين از اگر
كه ميبينيم مييابند داشتهاند انتظار كه همانطور
با امروزه ما كه است مشكلي اين و است كم بسيار تعدادشان
.جست چارهاي آن براي بايد و گريبانيم به دست آن
نيافته دست خويش انتظارات و آمال به كه زوجين از هريك
و قهقرايي سير اين مسئول را مقابل طرف "طبيعتا است
آسانتر روش اين اتخاذ كه است درست.ميپندارد خود ناكامي
عقيم "كاملا شيوه اين عوض در ولي است دروني علت يافتن از
بدخواهي ، بغض ، به منجر فقط روش اين اتخاذ.است بيحاصل و
باعث يا ميشود ، شوهر و زن متقابل اتهام و دروني تنفر
فكر شوهر.بگذارند تقدير حساب به را چيز همه ميشود
و است شده زني چنين گرفتار كه است بوده بد بخت از ميكند
بيخيال و بيوفا چنين اين شوهري داشتن هم زن "متقابلا
.ميداند خويش بد تقدير از را
خالي شانه مسئوليت بار زير از اينكه براي طرفين از هريك
بزرگ را تقصيراتش و نقصها كرده ، متهم را ديگري كند ،
را متفاوتي "كاملا محيط و خانوادگي تربيت و ميدهد جلوه
اين امروزه.ميبرد سوءال زير يافته رشد آن در او كه
را فرزندانمان بايد برخوردارند بسزايي اهميت از مسايل
مشترك پيشينه و زمينه همسريابي دربياوريم بار واقعبين
در موفقيت كنيم فكر اگر است اشتباه البته.است مهم
فرد پيشينه به "صرفا كامل ، تفاهم به رسيدن و ازدواج
.برميگردد
قول به.حرفهاست اين از مهمتر ازدواج چون نيست اينطور
آنان بنابراين ".است هنر يك ازدواج":"بووه لوسين" دكتر
"كاملا مرواريد يك صيد يا بندي شرط مثل را ازدواج كه
دانست بايد اينكه ضمن.اشتباهند در سخت ميپندارند شانسي
دانه يك مثل اعتبار و ارزش لحاظ از كه فردي با ازدواج
بسيار نباشيد ، مقوله همان از خودتان چنانچه است مرواريد
.است مشكل
است؟ وابسته چيز چه به ازدواج در خوشبختي بنابراين
نه كرد تلاش بايد آن به رسيدن براي كه است هنري خوشبختي
به رسيدن براي وشود اعطا كسي به ابتدا از كه امتيازي
به ناسازگاريهاي.است ضروري يكديگر درك توانايي آن
شده ابداع حقوقدانان توسط كه است افسانهاي عاطفي اصطلاح
طلاق به رسيدن براي دستاويزي عنوان به آن از بتوان كه
جهت عذري عنوان به آن از مردم متاسفانه و كرد استفاده
.ميكنند استفاده شكستهايشان كردن پنهان
"اصلا بنده اعتقاد به.ندارم قبول را چيزي چنين كه من
البته.ندارد وجود عاطفي ناسازگاري عنوان تحت مقولهاي
ديده اشتباه و سوءتفاهم اوقات گاهي مشترك زندگي در
.كرد اصلاح اراده و تصميم با را آن ميتوان كه ميشود
و صراحت عدم مشترك زندگي در اشتباه شايعترين من نظر به
قرار مطالعه مورد را زيادي زوجهاي بنده.است كامل صداقت
صراحت عدم در ريشه هميشه خانوادهها اين مشكلات.دادهام
آن بدون كه مقولهاي.دارد صداقت و وفاداري جانبه ، دو
.است غيرممكن واقعي تفاهم به دستيابي
بدون همواره كه باشند شجاع آنقدر كه شوهري و زن
قادر بپردازند مشكلات بررسي و طرح به شك و رودربايستي
طرفي ، ازكنند بنيان موفقتري ازدواج كه بود خواهند
فقط مشكلات ابراز عدم و پنهانكاري و رودربايستي هرگونه
.ميشود شكست مقدمه و ميكند كمك وضعيت شدن بدتر به
عقايد ، از بخشي كه نميدانند "اصلا شوهرها و زن از بسياري
پنهان هم از را واقعيشان احساسات و شخصي استنباطهاي
بود آمده من دفتر به مشاوره براي كه شوهري روزي.ميكنند
صحبت همسرم با هرچيز به راجع من":ميگفت جدي "كاملا
اهميت برايش كه موضوعاتي به راجع كمي آن از بعد ".ميكنم
مورد در همسرتان":پرسيدم بعد.كرديم صحبت داشتند حياتي
من و من به "كاملا كه وي "دارد؟ اعتقادي چه مسايل اين
همسرم به را چيزها اين وقت هيچ من":گفت بود افتاده
".ببرد مسايل اين از بويي نبايد او.نميگويم
مساعي تشريك نبايد يعني عبارتي به "ببرد بويي نبايد او"
بحثي و جر نميخواهم چون باشد داشته وجود عقيده اشتراك و
اينكه براي زوجين از بسياري بنابراين.باشد داشته وجود
مسايل از بسياري باشد حكمفرما شان زندگي بر ظاهري آرامش
عاطفي لحاظ از بسا چه كه مسايلي.ميگذارند كنار را مهم
پلههاي مهمترين آنها از بعضي و ميشود مربوط دو هر به
سبب امر همين و.است جانبه دو و واقعي تفاهم به رسيدن
و كدر مرد و زن بين روابط شفاف پنجره تدريج به كه ميشود
وحدت و ميشوند غريبه بايكديگر شوهر و زن.شود كدرتر
بايد ازدواج مقدس و الهي قانون سبب به كه يكپارچهاي
.ميرود بين از باشد داشته وجود
خداوند ميگذارند را مشترك زندگي يك بنياد نفر دو وقتي
".نفرند يك كه نيستند نفر دو آنها اين از بعد":ميفرمايد
ناگفته نكته هيچ كه است معني اين به "مسلما بودن يكي و
از را مسايل زوجين كه موقعي و نباشد آنها بين رازي و
زندگي لازمه كه را كاملي وحدت واقع در كنند پنهان يكديگر
.تباهي جاده شروع يعني اين و گذاشتهاند زيرپا است ، مشترك
خيال به يا دهيم ، انجام مثبت نيت با را كار اين اگر حتي
هم باز باشد مان زندگي نفع به موضوع كردن پنهان خودمان
زندگي در كه خللي از بعد بسا چه.بود خواهد همان نتيجه
در از و بپردازيم آن ترميم به بخواهيم است شده ايجاد
تجديد كه بپذيريم بايد صورت اين در.درآييم آشتي و تلاش
.ميكند طلب را عميقتري و جانبه دو صداقت و صراحت حيات ،
ترنر يال:نويسنده
فرجي ناصر:مترجم
دست به براي مصري زنان تلاش
قضاوت حق آوردن
قصد كه زن وكيل يك دفاعيات مصر در دادگاهي -اجتماعي گروه
را زنان براي قضاوت حق آوردن بهدست براي دعوي اقامه
.ميكند استماع دارد ،
.بي راديو انگليسي بخش از نقل به خبر مركزي واحد گزارش به
پيشرفتهاي به اخير درسالهاي هرچندزنان سي.بي
قضاوت حق از دستيافتهاندهنوز مصر در قابلملاحظهاي
.برخوردارنيستند
از را زنان صراحت به كشور اين اساسي قانون حال همين در
.است نكرده منع قضاوت برخورداريازحق
موفق قضاوت حق كسب به زنان اسلامي درچندكشور تاكنون
مردان درانحصار قضاوت به مربوط مصرمسايل در اما شدهاند ،
قانون به تمسك داردبا قصد مصري جوان وكيل يك امااست
عدمتصريح و مردان و زنان برابري مبنيبر كشور اين اساسي
يك به قضاوت حق احراز از زنان معاونت درمورد اساسي قانون
خود تصميم اين دلايل مورد در وي.بزند دست دعويحقوقي
اعتقاد مصري وحقوقدانان بسياريازمقامات متاسفانه:گفت
مشاغلي در برايكاركردن لازم ازتوانايي زنان دارندكه
وليصلاحيت برخوردارند ، جمهوري رياست وحتي وزارت مانند
نحوه دراين است مصمم وي و ندارند را قضاوت عرصه به ورود
.كند ايجاد نگرشتغييراتي
بنابه ميگويند مورد اين در قضايي مقامات از بسياري
صلاحيت بيشتر ، بودن احساسي دليل به زنان اسلام اعتقاد
.ندارند قضاوت
براي نالايق را زنان صراحت به اسلام دين حال اين با اما
درمصر اينجا اما.نميكند معرفي عرصههايقضايي به ورود
دارد وجود ايده اين دربرابر محافظهكارانه تمايلات نوعي
وارد ازعربستان كه بنيادگرايانهاي تفكرات تحتتاثير كه
.است ميشود ،
جوانان عالي شوراي دبير
ملي مركز اجراييبا دستگاههاي
نمايند جوانانهمكاري
:گفت جوانان عالي دبيرشوراي:اجتماعي گروه
دستگاههاياجرايي تمامي جمهوري ، رئيس باتوجهبهتاكيد
.هستند جوانان ملي مركز با همكاري به موظف ذيربط ،
واستخدامي اموراداري سازمان دبيركل باقريان محمد مهندس
با گفتوگو در شنبه روز جوانان عالي شوراي ودبير كشور
تلاش در اكنون هم مليجوانان مركز:اظهارداشت خبرنگاران
شده كهتاكنونانجام جوانان درمورد مطالعاتي طرحهاي است
.شود اجرا رسيده نتيجه به و
و حرفهآموزي بخشهاي در همچنين مركز اين:افزود وي
مطالعات انجام قشر ، ديگراين مسايل و امورفرهنگي اشتغال ،
اين رساندن نتيجه به با داردتا خود كار دستور در را لازم
اجرايي ديگرنهادهاي همكاري براي لازم زمينههاي مطالعات ،
.شود فراهم نظر مورد برنامههاي درآمدن فعليت به و
شوراي ودبير كشور استخدامي و اداري امور سازمان دبيركل
نمايندگان عضويت به باتوجه كرد جوانانتاكيد عالي
تمامي بايد عاليجوانان ، شوراي در اجرايي دستگاههاي
ازميان براي جوانان ملي مركز همكاري با اجرايي دستگاههاي
.كنند تلاش جوانان مشكلات حل راه در موجود موانع برداشتن
تا خواست نيز ومردم ازجوانان همچنين باقريان مهندس
جوانان ، ملي مركز به مناسب راهكارهاي پيشنهادهاو باارايه
.دهند خودياري وظايف انجام رادر مركز اين
ارائه گردهمايي سومين
مطبوعاتي تحقيقات يافتههاي
ميشود
برگزار
تحقيقات يافتههاي ارائه گردهمايي سومين:اجتماعي گروه
دوشنبه رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز سوي از مطبوعاتي
علامه دانشگاه اجتماعي علوم دانشكده در فروردين سيام
.ميشود برگزار طباطبايي
رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز عمومي روابط گزارش به
در خود پژوهش يافتههاي بديعي نعيم دكتر سمينار اين در
.كرد خواهد ارائه را عامهپسند هفتهنامههاي مورد
تا سالهاي 74 طي هفتهنامه مطالب 10 ساختار تحقيق اين در
ديگر با آنها محتواي اساسي تفاوت درك هدف با 76
.است گرفته صورت روزنامهها
با هفتهنامهها اين كه است آن از حاكي بررسي اين نتايج
انتشار همچنين و غيرسياسي معروف مهرههاي به اولويتدادن
جوان مخاطبان در هيجان و همدردي ايجاد باعث حوادث اخبار
مناسب بيشتر روزنامهها مطالب كه حالي در ميشوند ،
.است بزرگسالان
|