آتا چوپان تپه فراز بر كاشان
به تهران احوال ثبت محل چرا
شد؟ منتقل شهرري
خيابان در كج درخت
نداريم جديد امتياز هوس
...اما
احياي و فرهنگي ميراث سازمان
صدراعظم تيمچه
آتا چوپان تپه فراز بر كاشان
موجودي به "آتا چوپان" تپه فراز بر اكنون كه قبري
عالم مرد جاودانه ابدي آرامگاه ميدهند نسبت افسانهاي
.است "كاشاني جمشيد غياثالدين" نجوم و رياضي
گروهي كه داشت اردوگاهي بيگ الغ كه مينويسند تذكرهها
معروف ستارهشناسان و رياضيدانان از تن هفتاد به قريب
قرار اين بر ملك فرمان.بودند گردآمده ضميمه آن در عصر
.هم كواكب و انجم و شود رصد آسمان تا بود گرفته
آموختن و ستارهشناسي كار مغول خانان فرمانروايي دردوره
داشت گستردهاي فوقالعاده رواج ايران در نجوم و رياضي
اعتقاد و پرستي موهوم با بيشتر رويكرد اين البته كه
زندگاني در ديگر نهفته عوامل و نجوم تاثيرات به تاتارها
.است داشته پيوستگي سرنوشت و
در نجوم و هيئت توسعه و رشد انگيزه يا علل از صرفنظر
و بستر كه داشت اذعان بايد ايران تاريخ از دوره اين
اين در كائنات و جهان كشف مهم بسيار انديشه تعالي زمينه
اين آتي پيشرفت كه طوري به است ، خورده ورق و رقم دوره
اين در آن شكوفايي و نضج اعتلاي و رشد مديون علم از رشته
.است ايران مدنيت و علم و فرهنگ تاريخ از دوره
متدين و همت با و پركار دانشمند جوان يك وصيت آوازه
كاشان از را او الغبيگ و ميرسد الغبيگ گوش به كاشاني
.ميخواند فرا خود درگاه به
به معينالدين خود خواهرزاده همراه به كاشاني جوان اين
ميگيرند ، او از كه امتحاني از بعد و ميرود سمرقند
مخصوص و بيحد لطف مورد و آمده بيرون امتحان از سربلند
در كه طوري به ميگيرد ، قرار شاهرخ ميرزا فرزند الغبيگ
و پرسش و محاوره طرف گردشي و مجلس هر در و حضر يا و سفر
حكم به كه قاضيزاده از پس و ميگيرد قرار ميرزا پاسخ
كس همه بر ميرزاده با نسبت وي استادي مرتبه و زماني سبقت
.ميشود مقدم علماء و دانشمندان ديگر بر وي داشته ، برتري
اندر جد كاشاني (طبيب)محمد محمودبن بن مسعود بن جمشيد
چون عمر آغاز در ميباشد ، طبيب و طبابت خانواده از جد
از داشت رياضي دروس آموختن براي خاص استعدادي و ذوق
و پوشيد چشم بود او خانوادگي پيشينه كه پزشكي علم تعقيب
.رفت رياضي علوم پي در مجدانه
تسهيلات زيج در خود چنانكه قمري هجري سال 810 در وي
را خسوفي كاشان در قمر اواسط استخراج براي دارد اشارات
.است كرده رصد
از كامل استفاده و زيست خوبي به الغبيگ دربار در كاشاني
خواجه توسط كه ايلخاني زيج و رسايل و كتب مجموعه
تجربيات با و جست بهرهها بود شده تصنيف طوسي نصيرالدين
علم و نجوم و حكمت از آميزهاي كاشان در نجوم رصد در خود
كه درآورد تحرير رشته به گرانقدر آثاري و نمود هم در را
.شد جهان و ايران فرهنگ و تاريخ دوران يادگار
بود ناقص كه را ايلخاني بودزيج كاشان در كه مدتي در او
به و ساخت مدون ديگر زيجي در و نمود تعديل و جرح و تكميل
زيج را آن مطلق "خاقان" به شاهرخ ميرزا شهرت مناسبت
.كرد تقديم الغبيگ به و نهاده نام خاقاني
شخصي رصدخانهاي از روشني گواه تاريخي ارزنده سند اين و
انديشه جريان باروري زمينه وجود يا و روز آن كاشان در
انديشه يك صورت به سيارگان و ماه و انجم و كواكب رصد
.است بوده ديار اين در عدهاي ذهني و عمومي
و نام جوياي كاشاني جوان اين پيشاني در الغبيگ القصه
را پايمردي و همت ذكاوت ، هوشياري ، آثار سربلندي و افتخار
رصد به راجع كه را خود ديرينه انديشه آن و كرد مشاهده
اجرا مرحله به قمري هجري سال 832 در داشت كواكب جديد
اكنون كه كوهك تپه فراز بر و سمرقند شمال در و درآورد
.نهاد بنياد رصدخانهاي دارد نام آتا چوپان
فراهم جمشيد غياثالدين را مذكور رصدخانه نقشه و طرح
كمك با را رصد بناي الغبيگ تصويب از پس و آورده
كمال با داشت آشيانه سه يا و مرتبه سه كه خود دستياران
.نهاد بنياد معماري نظر از استواري و دقت
حسد بروز موجب كاشاني جوان دانشمند اين شهرت حسن و آوازه
پدر به وي تاريخي نامه از كه گونه همان و گرديد ستمكاران
بدگويي و سخنچيني ظهور زمينه كرد استنباط ميتوان
او علمي پيشرفت و رشد از انديشان كوتاه تمامي و حاسدان
در الغبيگ چنانكه حال هر بهگرديد فراهم الغبيگ نزد
رصد كار در كه جمشيد غياثالدين ميگويد ، زيج ديباچه
.درگذشت كار به شروع آغاز همان در بوده او دستيار نخستين
انجمن سرپرست - چاكري حميدرضا
كاشان فرهنگي مفاخر و آثار
به تهران احوال ثبت محل چرا
شد؟ منتقل شهرري
ميدان از "اخيرا تهران استان احوال ثبت كل اداره محل
كه مردمي درنتيجه است شده جابجا و منتقل شهرري به فردوسي
نقاط در آنها سكونت محل و دارند سروكار اداره اين با
ترافيك در روزها چهبسا و ساعتها بايد است تهران مختلف
.شوند كار انجام به موفق تا كنند رفتوآمد شهر سنگين
سازمان مسئولان هدف كه است اين ميشود مطرح كه سئوالي
شهر كه باشيم داشته توجه چيست؟ جابجايي اين از احوال ثبت
و كمتر مراتب به شهرري و دارد جمعيت ميليون حدود 6 تهران
.باشد تهران در ثبت استقرار محل ميكند حكم انصاف شرط
اسدي محسن
خيابان در كج درخت
محدوده در جامي خيابان از منشعب پاريس خيابان ساكن
-خيابان اين انتهاي در.هستم تهران منطقه 11 شهرداري
كج خيابان بطرف كه است تنومندي درخت سام كوچه روبهروي
"عملا خيابان معبر از قسمتي كه اين علاوهبر و شده
اين سرشاخههاي كه اين علت به شده مرور و عبور غيرقابل
برخورد اتوبوس و كاميون باربند و سقف قسمت به درخت
بروز موجب و كند سقوط درخت ناگهان ميرود آن بيم ميكند ،
قسمت و منطقه شهرداري به موضوع.شود جاني و مالي خسارات
اقدامي تاريخ اين تا ولي شده داده اطلاع سبز فضاي
.نكردهاند
مدني عبدالرضا
نداريم جديد امتياز هوس
...اما
از خيلي.گرفتني حق و است حق جمع حقوق ميگويند
قوايشان جواني روزگار سرگذاشتن پشت با كه بازنشستگان
عنوان تحت كه اندكي رقم با مجبورند هنوز رفته ، تحليل
روزگار ميگيرد ، تعلق آنان به بازنشستگي ايام حقوق
بازنشسته اخير سال ده طي كه كساني ،"ظاهرا.بگذرانند
اما برخوردارند ، بهتري و بيشتر دريافتي از شدهاند
شدهاند ، بازنشسته آن از پيش سالهاي خلال در كه افرادي
روزافزون تورم به توجه با كه ميكنند دريافت ناچيزي مبلغ
پاسخگوي هيچوجه به دريافتيها قبيل اين كالاها ، گراني و
جديد بازنشستگان حقوق زيادي از صحبت.نميباشد آنها نياز
شايد.است قديمي بازنشستگان ما حقوق كمي سر بر بحث نيست ،
در سالي چند را خود خميده و خسته تن ميتوانستيم هم ما
جديد مزاياي از و بكشانيم خود با اداره و منزل مسير
كشورهاي در !نداد قد عقلمان كه كنيم چه.شويم بهرهمند
خاصي مزاياي از بازنشستگان كه ميشود گفته راقيه قولي به
ويژه بهداشتي مراقبتهاي تا بها نيم بليت از.برخوردارند
ميشود خوبي بهرهبرداري آنها تجربه از نيز مواردي ودر
چنين هوس ما.نشوند نااميد و آيند حساب به نوعي به تا
خود حق فقط كه شدهايم راضي و نداريم سر در را امتيازاتي
.بگيريم قانوني طريق از بلكه جنجال ، با نه هم آن را
هفتهاي هزينه كفاف سالهاست حقوق اين كه است چنين واقعيت
شد قلمي سطر چند اين !برج سر به رسد چه نميدهد ، نيز را
...انشاءالله و شود برداشته حقوق تبعيض كه اميد اين به
را دريافتي مابهالتفاوت اولين من ، چون بازنشستهاي
دوستان به پارك نيمكت روي را آن شيريني و كرده هزينه
.بدهم دارند من چون وضعي نيز آنان كه بازنشستهام
پورزاهد رضا -تهران
احياي و فرهنگي ميراث سازمان
صدراعظم تيمچه
بر مبني كشور فرهنگي ميراث سازمان اخير اقدامات پي در
به را سازمان اين نظر تاريخي اماكن مجدد احياء و بازسازي
تهران تيمچههاي مجللترين و بهترين زيباترين ، از يكي
ندارد را سابق حالت اكنون البته كه) صدراعظم تيمچه يعني
(دارد را گذشته شكوه به رجعت امكان زوائد زدودن با بلكه
.ميكنم جلب
ناصرالدين صدراعظم نوري آقاخان ميرزا توسط كه تيمچهاي
حدود در اميركبير قتل در شاه مادر مهدعليا همدست و شاه
مسجدشاه سهراه نزديك خسرو ناصر خيابان در پيش سال 150
است معماري شاهكار و تيمچهها زيباترين از;است شده ساخته
كاشيكاري و آجركاري با كاسهبرگردان ترك هشت سقفي با
در شده گذاشته كار گچ در و كاشي از كه مقرنسهايي و زيبا
مادي بهرهبرداري جهت از نه كه دلپسند غايت به تناسبي
همه تيمچه اين دراست شده ساخته معنوي ذوق خاطر به بلكه
بسيار حجرههاي و حوض آبانبار ، آب ، از راحتي وسائل جور
طمع از آن حجرات اكنون كه بود شده گرفته نظر در زيبا
كاسبي به و كشيده تيغه آنها بين و پرشده دادن اجاره
اگر كه خورده آهني مشبك سقفي اول طبقه در.هستند مشغول
و چشمگير زيبائيهاي هنوز كنيم نگاه آن سقف به دقت كمي با
گوهر.است نمايان دورهها پس از آن زيباي كاشيكاريهاي
و تماشاچيان به بليت فروش از تنها كه يكدانهاي
ميشود كسب درآمد حجرههايش اجاره برابر چندين جهانگردان
اين فرهنگي ميراث سازمان رسيدگي با اميدوارم البته كه
فرهنگي ، مكاني به و آورد بدست را گذشته شكوه تاريخي ، بناي
.شود تبديل هنري
|