انتخاب نامزدهاي اسامي
"برتر روزنامهنگاران"
شد اعلام مطبوعات جشنواره
ششمين
داريد؟ شخصيتي نوع چه
از حمايت در انگليس دولت طرح
خانواده بنيان
براي مكزيك دولت جديد طرح
جرايم با مبارزه
براي اجتماعي حقوق افزايش
ايدز به مبتلا بيماران
امريكا در
سردبيران و مديران حضور
زن روزنامه غرفه در روزنامهها
انتخاب نامزدهاي اسامي
"برتر روزنامهنگاران"
شد اعلام مطبوعات ششمينجشنواره
جشنواره ششمين برگزيده نامزدهاي اسامي:اجتماعي گروه
.شد اعلام گوناگون گرايشهاي در مطبوعات
روزنامهنگاران نامزدها اين ميان از جشنواره داوران هيات
.مينمايد معرفي ارديبهشت در 17 و انتخاب را برگزيده
.ميباشد زير شرح به نامزدها اسامي
اجتماعي مقاله گرايش مقاله ، رشته
رحيم رزازيفر ، عليرضا راعيفرد ، محمد اعلمي ، اكبر
.فرد مقدس حميد مرانلو ، زهرا عليمحمد ، سركار ، شهناز
:خارجي سياسي مقاله گرايش
مجيد مهتدي ، محمدعلي قندرير ، سيدعليرضا خبيري ، كابك
.يونسيان
:اقتصادي مقاله گرايش
محمدعلمي ، شريفالنبي ، مصطفي خزايي ، علي ابراهيمي ، تقي
علي محمدي ، فرهاد بهرامي ، كاشف فرهنگ علوي ، اصغر سيدعلي
.ميرزاخاني
:داخلي سياسي مقاله گرايش
مهرداد افتخاري ، اصغر اعلمي ، اكبر سنگابي ، اسد كريم
محمد عطارزاده ، مجتبي حقيقي ، رفتار دولت محمدرضا خدير ،
.كاميار محمدرضا قوچاني ،
:ورزشي مقاله گرايش
احمد فيضآبادي ، سيدرضا عباسقلي ، مجيد چراغپور ، جلال
ورزشي سرويس وزيري ، شهرام طباطبايي ، محيط سيداحمد كاروي ،
.زن روزنامه
:هنري فرهنگي مقاله گرايش
عليرضا خجسته ، فرزين حسيننيا ، عبدالحميد استواري ، نيما
كاشفي سيدعلي قراگوزلو ، محمد سرمدي ، عباس رزازيفر ،
.ملاصالحي حكمتالله خوانساري ،
:انساني علوم مقاله گرايش
حسين رئوفمقدم ، ليلا رضائيان ، علي آذرنگ ، عبدالحسين
يايمت نيكفر ، لقمان محمدرضا ملاصالحي ، حكمتالله مسرت ،
.اف
:خبري گزارش گرايش
نازنين سامگيس ، بنفشه پهلوان ، ماندانا بهرامي ، محمد
به الكو مشهد عذرا صفاييفر ، احمد صفايي ، داود شاهركني ،
.مبشر خسرونژاد فراهاني ،
:توصيفي تحليلي گزارش گرايش
داود بنييعقوب ، ژيلا اميرييزني ، فاطمه اسدي ، عباس
اسدالله رزازي ، مجيد روزبهاني ، حسيني مژگان پنهاني ،
.نظرپور فرهاد مشايخي ،
:تحقيقي گزارش گرايش
معصومه سامگيس ، بنفشه پيروزي ، شادي استادي ، رضا
اردلان ، نجفقلي پروين فروتن ، صولت شوري ، محمد شهرياري ،
.اسلامي دانشگاه پژوهش گروه
: تيتر رشته
فرزانه روحپور ، امير خديري ، مهرداد خسروشاهي ، پاكباز علي
حسين عرفانيان ، سيدمحمدمهدي ديزجي ، محمدحسين روستايي ،
.معلم علي قاضيان ،
:عكس رشته
.منتظري جواد سعيدي ، مجيد سربخشيان ، حسن پارسانژاد ، اميد
:نقد رشته
ابوالفضل جعفري ، علي انصاريفر ، هوشيار اصلاني ، محمدرضا
-كاهه كامبيز عرفانيان ، سيدمحمدمهدي رسائل ، حسين حري ،
.مرانلو زهرا پوريا ، امير
:مصاحبه رشته
فرزانه روحاني ، امير رسولي ، مرتضي مرادي ، حسينالله
سيدابراهيم ريسمانچيان ، بهروز -ميرجاهي حسين روستايي ،
.اخبار روزنامه نبوي
:تفسير و تحليل رشته
رستگاري ، عليرضا جعفري ، مهرنوش استاد ، وحيدپور
محمدرضا ثميني ، نغمه شكراللهي ، محمدرضا رضوي ، حشمتالله
.فرد مقدس حميد كاميار ،
: جلد روي طراحي گرايش در ، گرافيك و طرح رشته نامزدهاي
طلايي ، كاظم صادقي ، وحيد پارسانژاد ، كوروش اديبي ، فرزاد
.فرزاد مريم
:طرح گرايش
كاظم رحيمزاده ، پژمان پارسانژاد ، كوروش اديبي ، فرزاد
.فرزاد مريم طلايي ،
:آرايي صفحه گرايش
.طنز رشته در قزويني ، طاهري محمد اديبي ، فرزاد
:مكتوب طنز گرايش
شهرام افشاري ، ابراهيم استادي ، رضا احترامي ، منوچهر
صدر ، روءيا نصرآبادي ، زروئي ابوالفضل جوادينژاد ،
.يعقوبي حسين نبوي ، سيدابراهيم
:تصويري طنز گرايش در و طنز رشته
(افشين)محمدابراهيم زارع ، ايرج رحمتي ، جمال پاكشير ، ناصر
نيكآهنگ كاظمي ، داود طباطبايي ، شجاعي مسعود سبوكي ،
.نيستاني مانا كوثر ،
:اسلامي معارف مقاله گرايش در و مقاله رشته
منوچهر حقدار ، علياصغر اعلمي ، اكبر اسماعيلي ، اسماعيل
علي مزيناني ، محمدصادق عابديني ، احمد درهبيدي ، صالحي
.نصيري
:يادداشت و سرمقاله رشته
صباغيان ، علي سالاري ، عباس ربيعي ، علي توسلي ، فاطمه
.نبوي سيدابراهيم مزروعي ، رجبعلي قوچاني ، محمد صدر ، شادي
: ويژه ستون رشته
سعيد پوريا ، امير بهبودي ، هدايتالله اسفندياري ، خليل
صدر ، شادي سرهنگي ، مرتضي زينالعابدين ، (سوده)شبنم توبهي ،
.مفيدي بدرالسادات
:ادبيات گرايش در و نوجوان و كودك رشته
حسنزاده ، فرهاد پگاهراد ، بهمن اصلاني ، محمدرضا
مسعود شمس ، محمدرضا شعباني ، نوشين يونسي ، سپاهي عباسعلي
فرشيد خزايي ، علي بدري ، رفعت يوسفي ، محمدرضا ملكياري ،
لواساني ، رضا سنواتيان ، محمدحسين مشيري ، محمدمهدي شفيعي ،
.نوري محمدمهدي مشرفي ، رامين
: مقاله و مصاحبه خبر ، گزارش ، گرايش
سيدآبادي ، علياصغر ديزجي ، محمدحسين خداجو ، فروزنده
نظري ، مهديه غلامي ، لرز حديث كمالي ، به روز عليا ، مسعود
نوابينژاد مريمالسادات
داريد؟ شخصيتي نوع چه
بشناسيد را خود
ميآيد بوجود زندگي در همه براي كه مشكلاتي از بسياري
آنها با كه را كساني يا خود هنوز كه است اين خاطر به
نشناختهايم خوب داريم سروكار
افراد شخصيت درباره ما قضاوت هميشه كه داشت خاطر به بايد
وجود ما قضاوت در خطا احتمال هميشه و نيست صحت به مقرون
دارد وجود كردن قضاوت غلط براي بسياري دلايل.دارد
با مهمانها پيش پسرم ، " ،"است شخصيتي با آدم پرويز ، "...
،"است بيشخصيتي آدم نميآيد خوشم او از" ،"بنشين شخصيت
ارائه" ،"ميدهد نشان را خودش شخصيت فقط رفتارها اين با"
دست اين از شما "شماست شخصيت نشاندهنده راننده به بليت
آنها است ممكن يا و شنيدهايد زياد "احتمالا را ، عبارات
عبارات اين از يك هر.ببريد بكار خود محاورات در را
گفتار اين در.ميكنند منعكس شخصيت درباره را غلطي معاني
تعريف چارچوب در كه كاربردي مفهومي شخصيت از ميكوشيم
.دهيم ارائه دارد قرار آن نظري
ميكنيد فكرداريد خود ذهن در تعريفي چه شخصيت از شما
فكر گروهي.ميكند منعكس را ما از ويژگيهايي چه شخصيت
نشان ديگران نزد قوي اراده و عزم با را خود اگر ميكنند
با آدمي پس شوند ، ديگران بر سيطره و قدرت صاحب يا و دهند
با ندارند را توانايي چنين كه ديگران و هستند شخصيت
دروغ كساني اگر ميپندارند نيز برخي.نيستند شخصيت
دهند قرار تمسخر مورد را ديگران و كنند لودگي بگويند ،
شخصيت با را افرادي بعضي ، .هستند بيشخصيتي آدمهاي
رفتار ونزاكت ادب با اجتماعي ارتباطهاي در كه ميدانند
ما از يك هر براي شخصيت كلمه است ، ممكن بنابراينكنند
در را شخصيت كلمه ما گاهي.باشد داشته گوناگوني معاني
ميبريم بكار اشخاص مقام و جاه شان هم خود عادي محاورات
و روحاني شخصيت علمي ، شخصيت لشكري ، شخصيت ميگوئيم "مثلا
.اصطلاحات نوع اين از
دهيم ، ارائه شخصيت از علمي و درست تعريفي بخواهيم اگر
يك هيچ روانشناسي ، در.بگيريم كمك روانشناسي علم از بايد
اشاره آنها از مواردي به كه فردي و جزئي معاني اين از
شخصيت تعريف كند ، خطور ما ذهن به است ممكن يا و كرديم
گرفته قرار هم كنار كه نيست اجزايي شامل شخصيت.نيستند
.باشد ما شخصيت معرف آن برجسته جزء چند يا يك و باشند
صفت هر يعني ميكنيم ، "غالبا ما كه است اشتباهي اين
شخصيت.ميدانيم آنها شخصيت معرف ديگران در را برجستهاي
دوست نفرتها ، عادتها ، علائق ، .ماست صفات تمام جامع
ترسها ، ضعفها ، تواناييها ، غمها ، شاديها ، داشتنها ،
ديگر چيزهاي خيلي و عقايد و تجربهها سليقهها ، و ذوق
.ماست تماميت شامل شخصيت بنابراين.هستند ما شخصيت سازنده
جسمي ، ذهني ، جنبههاي تمام كه است يافتهاي سازمان كل يك
.برميگيرد در را ما اجتماعي و رواني
به كه نيست اجزايي شامل ما شخصيت گفتيم ، آنچه به توجه با
شكلي به و خود كليت در اجزا اين بلكه.باشند شده وصل هم
يك صورت به كل اين.ميدهند نشان را شخصيت نظامدار
به بخواهيم هرگاه يعني.ميكند عمل فعال و پويا سازمان
كامل و كلي طرح آن بيفكنيم نظر مجزا صفات لحاظ از شخصيت
ساختمان شامل ما شخصيت بنابراين.ميدهد دست از را خود
ما ، نظريات و عقايد ما ، رفتار و اعمال ما ، بدني
با "تماما كه ماست تجربيات و تواناييها ما ، استعدادهاي
.ميآيند در كل يك صورت به و ميشوند جمع هم
كه گفت ميتوان آيا شديم ، آشنا شخصيت تعريف با كه حال
از بخشي لااقل كه دانستيم.است بهتر ديگري از يكي شخصيت
كه بدني خصوصيات همان يعنينيست ما اختيار در ما شخصيت
ما از يك هر در ارثي خصوصيات.ميشود ما نصيب ارث از
ساختمان يك ما از يك هرميكند ايجاد مشخصي قابليتهاي
.ماست خود به مخصوص فقط آن حياتي اعمال با كه داريم بدني
و ميگيريم قرار آن در كه محيطي كنار در ارثي توشه اين
فردي ما يك هر از و ميشود عمل وارد ميكنيم زندگي آن در
سئوالي جواب بنابراين ميآورد ، بوجود فرد منحصربه "كاملا
ما كه نيست اينگونه ولي.است روشن "كاملا كرديم مطرح كه
اخلاقي و ارزشي معيارهاي ما.باشيم نداشته قضاوت معيار
ياد جامعه در سپس و خانواده در زندگي ابتداي از را
محك را ديگران و خود رفتارهاي آنها وسيله به و ميگيريم
در اگر.ميبريم پي خود رفتار بدي يا خوبي به و ميزنيم
آنها ميكنيم سعي يا ميكنيم نگاه جزئي شخصيت ، صفات بحث
والا است كل اين درك در سهولت خاطر به فقط كنيم تجزيه را
نادرستي درك ديگران يا خود شخصيت از كل اين به توجه بدون
.داشت خواهيم
ما به زيادي كمكهاي ديگران يا خود شخصيت شناختن در سعي
بوجود زندگي در همه براي كه مشكلاتي از بسياريميكند
با كه را كساني يا خود هنوز كه است اين خاطر به ميآيد
و افكار به هنوز.نشناختهايم خوب داريم سروكار آنها
.نداريم عميق آگاهي مختلف مواقع در خود احساسات و احوال
آنها احوال و شرايط به توجه بدون را ديگران رفتار
علت ميكنيم فكر سادهنگري روي از گاهي يا مينگريم
خاطر به ميزند سر آنها از كه كارهايي يا ديگران رفتار
.ميكند اقتضا چنين انسان طبيعت كه است اين
ابداع متعددي روشهاي افراد شخصيت شناخت براي روانشناسان
و ميگنجد مقال اين حوصله در نه آنها معرفي كه كردهاند
متداول روشهاي از يكيبكند ما به زيادي كمك ميتواند نه
مشاهده روش باشد مفيد ما همه براي ميتواند كه معمول و
يا خود رفتارهاي از خيلي هميشه ما.كردن مشاهده آري.است
.است سطحي ما ديدن حقيقت در ولي ميكنيم نظاره را ديگران
ديدن دقيق روش يكاست علمي روش يك مشاهده كه حالي در
رفتار به كه ميدهد را امكان اين ما به كردن مشاهده.است
احوال و مختلف موقعيتهاي در ديگران يا خود اعمال و
سمت به را ما كردن مشاهده گونه اين.كنيم توجه گوناگون
.ميكند هدايت واقعي شناخت يك
كه است طبقهبنديهايي شخصيت ، شناخت راههاي از ديگر يكي
و صفات از ما وقتياست گرفته صورت افراد شخصيت از
فردي حاضر حال در كه بدانيم و باشيم آگاه دسته هر مشخصات
شناخت ميگيرد ، قرار دسته كدام در است شناسايي مورد كه
بنام روانشناسان از يكيكنيم پيدا ميتوانيم بهتري
و جسماني ساختمان بين كه بود معتقد (Sheldon) شلدون
به خود مفصل تحقيق در او.دارد وجود رابطه افراد شخصيت
سه در بدني لحاظ از را افراد ميتوان كه رسيد نتيجه اين
ما بين.دارند مشابهي صفات دسته هر كه داد جاي دسته
.است داشته وجود نيز اعتقادي چنين شبيه گذشته از ايرانيان
معروف چهارگانه مزاجهاي عنوان تحت كه است چيزي همان
بلغمي ، گروه چهار در افراد كه بودند معتقد و است بوده
گروه هر كه ميگيرند قرار مزاج دموي و صفرايي سودائي ،
بقاياي امروزه.دارند را خود به مخصوص جسماني ساختمان
.دارد وجود عدهاي اذهان در هنوز اعتقادي چنين
و چاق جسماني ساختمان لحاظ از كه كساني بود معتقد شلدون
افراد از دسته اين.طلبند راحت مردماني دارند ، نرم پوست
بدني كه كساني.گذرانند خوش بسيار و مهربان مردم به نسبت
بلندقامتاند ، و شانه چهار "اصطلاحا و دارند قوي و عضلاني
كساني.هستند زندگي امور در پيشرو و قوي فعال ، افرادي
و گير گوشه دارند ، ظريف استخوانهاي و لاغر بدني كه
و امور به نسبت و ميروند فرو خود در اغلب هستند ، سربريز
لازم البته.ميباشند حساس بسيار غيره و صداها و وقايع
نبود معتقد صريحي تمايز چنين به شلدون خود كه است ذكر به
قرار نظر مورد را دسته سه هر خود نمرهگذاري روش در و
رد قطعي طور به شلدون نظريه هنوز اينكه با.است داده
گرفته قرار روانشناسان از برخي ترديد مورد ولي است نشده
.است
را بشر افراد كه بود معتقد سوئيسي معروف روانشناس يونگ
.كرد تقسيم دروننگر و بروننگر دسته دو به ميتوان
.دارد خود از خارج جهان به تمايل كه است كسي بروننگر
.است واقعبين اصطلاح به و است زندگي امور به توجهش
سرگرم.است خويش درون و خود متوجه كه است فردي دروننگر
توجه خود از خارج امور به كمتر و است خويش عقايد و افكار
.دارد
هستند دارا را جنبه دو هر افراد همه كه است معتقد يونگ
دسته دو آن از يكي جزء است غالب ديگري بر يكي چون ولي
.نميداند برتر ديگري بر را دسته يك يونگميگيرد قرار
از يك هر.متفاوتند هم با دسته دو اين كه ميگويد فقط او
افراد گروه دو هر در.هستند بد و خوب صفات داراي گروه دو
.ميشوند ديده سعادتمند و برجسته اشخاص نيز و ناسازگار
طريق از كه است اين ميدهد تعليم ما به يونگ نظريه آنچه
خود ميتوانيم بروننگري و دروننگري مشخصات به بردن پي
.بشناسيم بهتر را نظر مورد شخص يا
.ميبرند لذت آنها معاشرت و مردم با بودن از بروننگرها
آگاه افكارشان و احساسات از بخواهند ديگران اينكه از
چيزي هر و ديگران كارهاي براي.نميشوند ناراحت شوند
و دارند ديگران با گرائيدن در شديد تمايل.قائلاند ارزش
.كنند شركت جمعي دسته فعاليتهاي در دارند دوست
اشخاصي با فقط يا و باشند تنها مايلند بيشتر دروننگرها
را خويش عقايد و افكارنمايند معاشرت دارند آشنايي كه
و تصورات و احساسات براي "عمدتا.ميدارند نگه خود در
به مربوط بيشتر فعاليتهايشان.قائلاند ارزش خود افكار
.دارند بيشتر انزوا به ميل و است خويش افكار و تصورات
دروننگر تقسيمبندي اين در كه كرد اشتباه نبايد البته
توانايي بروننگر و دارد محيط با ناچيزي همسازي قدرت
هر بلكه.دارد را اجتماع و دنيا از بردن لذت براي بيشتري
ولي دارد وجود افراد در دروننگري و بروننگري حالت دو
.ميشود ديگري مغلوب گاهي يا مييابد فزوني ديگري بر يكي
افراد شخصيت درباره ما قضاوت هميشه كه داشت خاطر به بايد
وجود ما قضاوت در خطا احتمال هميشه و نيست صحت به مقرون
.دارد وجود كردن قضاوت غلط براي بسياري دلايل.دارد
همين و ميشناسيم اعمالشان طريق از را افراد ما "معمولا
قضاوت آنها درباره ديديم حالت و وضع چند در را آنها كه
گردش به ما با كه بخواهيم كسي از اگر "مثلا.ميكنيم
قضاوت "فورا است ممكن كند ، رد را ما خواهش او و بيايد
ما به شخصي اگر يا ميجويد دوري مردم از شخص اين كه كنيم
كه صورتي در بشناسيم خسيس را او است ممكن ندهد ، قرض پول
دوم شخص و بيايد خوشش مردم از اول شخص است ممكن واقع در
.نباشد خسيس هم
آن بر را ما غيرمطلوب يا مطلوب صفت يك اوقات اكثر
چنين.كنيم قضاوت فرد يك شخصيت كل راجعبه كه ميدارد
صفتي متوجه و ميكند غافل شخصيت كل از را ما كه قضاوتي
قضاوتي ميكند جلوه بيشتر نظرمان در كه ميكند شخصيت از
او رئيس كه دليل اين به فردي است ممكن "مثلا.است اشتباه
و بداند عالي شخصيت يك صاحب را او است تعارف خوش مردي
تمجيد وي از مجلسي و محفل هر در كه شود باعث امر همين
منضبط خيلي او رئيس كه دليل اين به فقط بالعكس يا و كند
ندارد ، را وي با صحبت اجازه هميشه او و است وقتشناس و
كه جا هر لذا و بداند خودخواه و متكبر شخصيتي را وي
آن خردمندانه روش بنابراين.كند را او بدگويي يافت مجالي
.نپردازيم افراد شخصيت درباره قضاوت به شتابزده كه است
و داريم مستقل شخصيتي ما از يك هر كه دانستيم ترتيب بدين
.است بهتر ديگري از كسي چه شخصيت كه گفت نميتوان بسادگي
چه خوب ، شخصيت يك پس كه ميرسيم اساسي سئوال اين به حال
يك داشتن يعني امر ، اين براي داريم نياز ما است؟ شخصيتي
اين به پاسخ.ببينيم خود مقابل را معياري خوب ، شخصيت
رفتاري جزئيات تمام ميتوانيم.است روشن "كاملا سئوال
در آن با كه اجتماعي هر در چه و تنهايي در چه را ، خود
كلي ، اصل يا معيار يك در هستيم عاطفي و فكري دادوستد حال
كه است شخصيتي خوب ، شخصيت كهيك است اين آن و كنيم خلاصه
وي وجود از نيز ديگران و ميگردد فرد شادي و سعادت باعث
براي هم خوب شخصيت يك بنابرايندارند ولذت رضايت احساس
.ديگران براي هم و ميآفريند شادي ما
در اگر.نيست مشكلي كار خوب ، شخصيت يك داشتن براي تلاش
كنيم فكر كار موفقيت به ميدهيم انجام كه كارهايي اكثر
به تنها اگر باشيم ، اعتماد با و صديق اگر آن ، شكست نه
سهيم اجتماعي زندگي در را ديگران و نباشيم خود فكر
نشود ، ديگران ناراحتي و رنج باعث ما وجود اگر بدانيم ،
بردن لذت در اگر بشماريم ، محترم را خود همنوعان حقوق اگر
و احساسات اگر گيريم ، بكار را عاقلانه روشهاي زندگي از
آيند خوش ديگران براي هم و ما خود براي هم ما روحيات
و ضعف احساس مصائب و مشكلات با مواجهه در اگر باشد ،
دوست را ديگران هم بتوانيم اگر خلاصه و نكنيم ناتواني
و باشيم داشتني دوست ديگران براي هم و باشيم داشته
كنيد ، فكر آنها به قادريد هم شما كه ديگري فراوان اگرهاي
.برداشت گام خوب شخصيت يك سوي به ميتوان
معصومي محمدتقي
از حمايت در انگليس دولت طرح
خانواده بنيان
خانواده مورد در مشورتي طرح يك در انگليس -اجتماعي گروه
تاكيد جامعه در آن بنيانهاي تحكيم راه در تلاش لزوم بر
.ميكند
"استراو جك"گفته به اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
مردم به نميخواهد طرح اين در دولت انگليس ، كشور وزير
به خانواده اهميت بر فقط بلكه كنند ، زندگي چگونه بگويد
.ميكند اشاره جامعه بنيانهاي از يكي عنوان
در ،(فاكس سي)بيبيسي نوشتاري خبري شبكه گزارش اساس بر
با ارتباط در دولت مختلف سياستهاي مشورتي ، طرح اين
زمينه اين در جديد پيشنهادهاي برخي با همراه خانواده ،
.ميشود ارائه
فراواني مشكلات كه اخلاقي بيبندوباري ميرسد نظر به
كه را انگليس كارگري دولت كرده ، ايجاد غربي جوامع براي
نميداد نشان توجهي خانوادگي مسايل به نسبت اين از پيش
.باشد كرده وادار اموراجتماعي به اخلاقي نگرشي به
از حمايت ميان تعادل نوعي تا ميكند تلاش "ظاهرا طرح اين
در زندگي شيوههاي ديگر نكردن محكوم و سو يك از ازدواج
.كند ايجاد ديگر سوي از جامعه
امور در ما:ميگويد بيبيسي به انگليس كشور وزير
را نكته اين تا داريم تلاش اما نميكنيم دخالت خانوادگي
شناسايي دارد ، مورد قرار زياد فشار تحت خانواده اساس كه
.دهيم قرار
خانواده يك در و است داده طلاق را خود همسر كه "استراو"
نيست دولت وظيفه اين:ميافزايد است شده بزرگ والدي تك
را خود شخصي و خانوادگي روابط چگونه بگويد افراد به كه
حاملگيهاي مانند متعددي موضوعات اما.كنند اداره
در ميخواهد دولت كه دارد وجود كودكان فقر يا و نوجوانان
شيوه بهترين ميكند تاكيد وي.باشد فعال زمينهها اين
ثبات با خانودهاي چارچوب در كودكان شدن بزرگ براي معمول
.است
محور پنج خانواده ، پيرامون انگليس دولت مشورتي طرح در
اصل از حمايت از عبارتند كه گرفته قرار توجه مورد اصلي
تعهدات ميان تعادل ايجاد كودكان ، فقر با مبارزه خانواده ،
خانوادگي مشكلات باجديترين مبارزه خانوادگي ، و شغلي
موارد اين بر علاوه.نوجوانان حاملگيهاي و خشونت مانند
شده پيشبيني خانواده و والدين براي ملي موءسسه يك تاسيس
و عملي و تجربي مشورتهاي ارائه تشكيلاتي چنين وظيفه.است
.بود خواهد ازدواج براي آمادهسازي دورههاي برگزاري
در مقالهاي طي نيز انگليس نخستوزير تونيبلر
از مجموعهاي"عنوان به طرح اين از "اكسپرس"روزنامه
كمك ارائه و خانوادگي زندگي از حمايت در تجربي اقدامات
.كرد ياد "فرزندان كردن بزرگ منظور به خانوادهها به
براي مكزيك دولت جديد طرح
جرايم با مبارزه
نيروي يك ايجاد طرح "زديلو ارنستو" دولت -اجتماعي گروه
از جلوگيري براي را مجازاتها تشديد و جديد ملي پليس
.داد ارائه مجلس به كشور اين در جرايم افزايش
روزنامه ايران ، اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
با ملي پليس نيروي يك طرح اين طبق:نوشت تايمز لسآنجلس
براي محكوميتها ميزان و شده تشكيل عضو نفر هزار ده
دارند قرار جزيي جرايم رديف در اكنون كه جرايم از بسياري
جرايمي مزبور طرح طبق اين بر علاوهيافت خواهند افزايش
در سرقت و سيار تلفنهاي شماره از غيرقانوني استفاده چون
.ميگيرند قرار جزايي جرايم زمره در تاكسيها
اظهار مصاحبهاي در مكزيك كل دادستان "مادرازو جورج"
خود پليس نيروهاي در كامل تكاني خانه يك به ما:داشت
.كرد لغو را اعلام مجازات سال 1929 در مكزيك.داريم نياز
مجلس در.برسد مجلس تاييد به بايد مكزيك دولت جديد طرح
هنوز هستند اكثريت داراي دولت مخالف احزاب كه عوام
.است نشده ديده طرح اين مورد در عكسالعملي
براي اجتماعي حقوق افزايش
ايدز به مبتلا بيماران
درامريكا
عليه تبعيض گونه هر امريكا ديوانعالي -اجتماعي سرويس
.كرد اعلام غيرقانوني را كشور اين در بيماران
امريكا اسلامي ، ديوانعالي جمهوري خبرگزاري گزارش به
بخاطر تبعيض منع قانون مشمول را عفونت و ايدز بيماري
.داد قرار ناتوانيها و نقصها
5) نزديك رايگيري يك در امريكا دادگاه عاليترين اعضاي
پوشش تحت را ويروس اين به مبتلا بيماران(مقابل 4 در
.قراردادند "ناتوان امريكاييهاي قانون"
و جملهپذيرش از مختلف موارد در تبعيض هرگونه قانون اين
كه را پزشكي مراقبتهاي مسكن ، اجاره يا شغلي ، فروش گزينش
.ميكند باشدممنوع ذهني يا جسمي نقص بهخاطر
يك بهعنوان ايدز بيماري ظهور از سال هفده حاليكه در
احكام مرجع بالاترين سرانجام همهگيرميگذرد بيماري
و شغلي مانعفعاليتهاي را بيماري اين امريكا در قضايي
.ندانست افراد اجتماعي
وقتي اينباره در تصميمگيري:ميافزايد گزارش اين
.گرفت بالا بهايدز مبتلا بيماران اعتراضات كه شد جديتر
شد مدعي زني امريكا غربي شمال در مين ايالت در جمله از
مطب در دندانش پركردن از او بيماري بخاطر دندانپزشك
كار اين بيمارستان در بايد است وگفته نموده خودداري
.بپردازد آن براي هزينهبيشتري نيز بيمار لذا و شود انجام
از كه بود خواهد اين امريكا ديوانعالي راي جانبي تاثير
و ميشود كاسته عفونت آزمايش از مردم ازترس بهبعد اين
ميكنند مراجعه آزمايش براياين بهموقع بيشتري افراد
مزاياياجتماعي يا شغل دادن دست از بخاطر ديگر زيرا
.نيستند نتيجه نگران
و كنترل مركز كه ارقامي آخرين پايه بر است ، گفتني
حدود 560 است كرده منتشر امريكا در بيماريها پيشگيري
عفونتشناخته داراي كه دارند وجود امريكا در نفر هزار
.نرسيدهاند ايدز بيماري حد به ولي شدهاند
سردبيران و مديران حضور
زن روزنامه غرفه در روزنامهها
كثيرالانتشار روزنامههاي از تعدادي سردبيران و مديران
.يافت خواهند حضور زن روزنامه غرفه در امروز كشور
به كثيرالانتشار روزنامههاي سردبيران و مديران از جمعي
و صنفي همبستگي بر مجدد تاكيدي و قلم حرمت پاسداشت منظور
سياسي توسعه و رشد سنگبناي را آن كه مطبوعاتي آزاديهاي
خواهند حضور زن روزنامه غرفه در پنجشنبه عصر ميدانند
.يافت
|