زباني چه به را فيلمها
ميبينند؟
رفته ياد از شاهكار

زباني چه به را فيلمها
ميبينند؟
شده زيرنويس و دوبله فيلمهاي با سينمايي بازار به نگاهي
فقط فرانسه ، در "سهمگين برخورد" عمومي نمايش هنگام در
درآمد نمايش به زيرنويس با فيلم نسخه پانصد از نسخه بيست
كه شد عنوان اينطور و بود شده دوبله نسخهها بقيه و
مثل كشورهايي در.است زندهتر و بهتر شده دوبله نسخههاي
FIGS كشورهاي به كه اسپانيا و آلمان ايتاليا ، فرانسه ،
طرفداران سينما تماشاگران (كنيد نگاه جدول به) معروفند
فرانسه در آمار طبق.هستند شده دوبله نسخههاي پروپاقرص
دوبله موافق تماشاگران درصد ايتاليا 99 در و درصد 85
تهيه انگليسي مسئولان از بلومبرگ تامسهستند فيلمها
اين براي دليل سه جهان ، مختلف كشورهاي براي زيرنويس
فرهنگي سومي و تجاري آنها دوتاي كه برميشمارد استقبال
بينالمللي تلويزيوني شبكههاي افزايش اينكه اول.است
روزافزون افزايش.است شده برنامهها شمار افزايش باعث
.ميطلبد را زيرنويسدار نسخههاي "طبعا هم برنامهها
.ميشود تمام دوبله از ارزانتر زيرنويس تهيه اينكه دوم
با برابر فيلم صد كردن زيرنويس هزينه كه ميگويد بلومبرگ
تلويزيوني شبكههاي است طبيعي.است فيلم يك دوبله هزينه
دوبله براي ناچارند ميكنند پخش برنامه ساعته كه 24
سوم دليل.بگذارند زيادي بسيار وقت برنامهها و فيلمها
.است انگليسي زبان روزافزون شدن فراگير هم
جا دوبله كه كشورهايي در:ميگويد باره اين در بلومبرگ
ظهور شاهد -آلمان و فرانسه خصوص به -است معمول و افتاده
اگر.ميفهمد بخوبي را انگليسي زبان كه هستيد جديدي نسل
زيرنويس باشيد ، داشته آشنايي انگليسي زبان با كمي حتي
بلومبرگ.كند باز عامه فرهنگ در را جايش براحتي ميتواند
بتيلز گروه دهه 1960 اوايل.ميزند مثال را موسيقي صنعت
ترانه فرانسه و آلماني زبان به شده ضبط نسخههاي
دو اين دوستان موسيقي به را Love me do خود پرطرفدار
اين فرانسوي و آلماني طرفداران ولي كردند ، عرضه كشور
كنند گوش را آن انگليسي نسخه دادند ترجيح بازهم ترانه
آبا سوئدي گروه قبيل از اروپايي ، موسيقي گروههاي بعدها
روز به روز اكنون هم.گرفتند پيش در را شيوه همين هم
.ميشود افزوده روش اين طرفداران برشمار
زبان عنوان به انگليسي زبان تثبيت و زمان پيشرفت با
باز را خود جاي گذشته از بيش زيرنويس جهاني ، مشترك
كه جايي ميزند ، مثال را سوئد وطنش بلومبرگ.ميكند
شبكههاي و سينما سالنهاي در آلماني و فرانسوي فيلمهاي
رونق.ميكنند رقابت انگليسي فيلمهاي با تلويزيوني
صنعت عايد فراواني سود زبان ، انگليسي فيلمهاي گرفتن
دوبله شيوه دو هر به فيلمها اگر.ميكند امريكا سينماي
خيلي فيلمسازي استوديوهاي شوند ، داده نمايش زيرنويس و
با اكنون.برد خواهند پي روش دو اين قيمت تفاوت به زود
امريكا در نمايش از پس امريكايي فيلمهاي اينكه به توجه
مهمي عامل به زمان ميشوند ، جهان سينماهاي روانه سرعت به
آماده هفته دو ظرف فيلم زيرنويسدار نسخه.است شده تبديل
آن دوبله براي فيلمنامه كردن آماده فقط آنكه حال ميشود ،
وقت هم متن ترجمه از حتي زيرنويس.ميبرد زمان قدر همين
بازگو را كلام جان بايد زيرنويس حقيقت در.ميگيرد كمتري
بتواند تماشاگر تا نماند پرده روي هم زيادي مدت و كند
اين از.كند دنبال هم را پرده روي حوادث آن خواندن ضمن
مشكل كمي زيرنويس براي ديالوگها ترجمه كار شايد لحاظ
.شود
شدند ناطق فيلمها كه زماني دو هر زيرنويس و دوبله
اواسط فقط.كردند شروع را خود حقانيت اثبات براي مبارزه
پيدا تازهاي هواي و حال و شكل زيرنويس كه بود دهه 1930
اگرچه.ماند ثابت سال شصت "حدودا وضعيت اين.كرد
زيرنويس كرد ، پيشرفت سالها طي زيرنويس متن و تكنولوژي
كرده حفظ را خود بلوغ از پيش كودكي هواي و حال هم هنوز
از را خود "عموما حرفهاي نويسندگان و مترجمان.است
نويسنده اوليه ، مشهور استثناي يككشيدهاند كنار اينكار
سيدانو فرانسوي فيلم زيرنويس.بود كولت فرانسوي سرشناس
.دارد را افسانه يك حكم برجس آنتوني توسط (1989)دوبرژراك
خريدند را برجس مشهور ترجمه امتياز معدودي تهيهكنندگان
طرفي ، ازنميكند كم او بزرگ كار ارزش از اين ولي
گفته به.شود فيلم تخريب باعث ميتواند بد زيرنويس
به جملهها و كلمهها مفهوم وقتي تماشاگران:بلومبرگ
اين به او.ميشوند گيج و سردرگم نميشود منتقل درستي
را فيلم زيرنويس كنندگان ، پخش كه ميكند اشاره نكته
بلومبرگ.هنري فرايندي تا ميدانند مكانيكي كاري بيشتر
پول و وقت ساعتها در ميتواند زيرنويس كه است معتقد
شما كشوري هر دركند صرفهجويي تلويزيوني شبكههاي
بدست سينما يك از را فيلم هر ترجمههاي هزينه ميتوانيد
كشورها بيشتر در ولي است ، متغير نرخها و قيمتها.آوريد
از كمتر (فيلم روي زيرنويس چاپ از قبل)ما كار هزينه
كاركرد بيشترين زيرنويس كه ميشود گفته.است دلار 1640
كار درصد ميگويد 98 بلومبرگدارد تلويزيون در را
و ميشود انجام رسانه اين در بينالمللي سطح در زيرنويس
به تلويزيون ورود از پيش.ميزند مثال را سوئد هم باز
سينما صنعت در فقط زيرنويس كه زماني يعني -كشور اين
كشور در زيرنويس زمينه در نفر پنج چهار -ميشد استفاده
آنها همه نيز زمان يك در البته كه ميكردند فعاليت
سوئد تلويزيون محصولات درصد امروز 40.نبودند كار مشغول
در سوئدي فعالان دليل همين به.ميشود عرضه زيرنويس با
آنها همه مواقع بيشتر و نفر دويست از بيش حالا زمينه اين
هلند ، مثل ديگري كشورهاي در وضعيتي چنين.هستند كار مشغول
كشورهاي حتي و يونان پرتغال ، اسكانديناوي ، بلژيك ،
نيز -ميكنند استفاده زياد زيرنويس از كه -خاورميانه
.است حاكم
:دارند خاصي وضعيت شرقي اروپاي كشورهاي بلومبرگ ، گفته به
ميشوند ، زيرنويس سينماها پرده روي فيلمها لهستان در
داده نمايش زيرنويس با فيلمي تلويزيون در ندرت به اما
آن به ما كه ميكنند استفاده شيوهاي از آنها.ميشود
روي را فيلم قصه نفر يك آن در و "روسي ترجمه" ميگوييم
.ميكند بازگو آن ديالوگهاي
مشكلي با زيرنويس متخصصان زبان ، انگليسي كشورهاي در
فيلمها بيشتر كه اكنون.هستند روبهرو متفاوت "كاملا
زيرنويس خارجي بازارهاي و بينالمللي جشنوارههاي براي
پخشكنندگان و تهيهكنندگان از است ممكن ميشوند ،
چنين در.نباشد انگليسي فيلمها زيرنويس كه شود درخواست
بزرگ مشكل يك به تبديل است ممكن ساده خواسته اين شرايطي
فرهنگ زبان ، كه ميكند پيدا اهميت زماني مساله اين.شود
زيرنويس آن زبان به فيلم است قرار كه كشوري سنتهاي و
خارج به فيلمي زمانيكه.باشد ناآشنا و پيچيده مشكل ، شود ،
تماشاگران خواست به ندرت به آن زيرنويس ميشود ، فروخته
گردن به تازهاي خرج كار اين انجام چون ميكند ، تغيير
مثل ديگر فيلمها دوبله كار.ميگذارد كنندگان پخش
در قاطع پيشبيني نميتوان البته.نيست آن اوليه روزهاي
جايگزين زيرنويس تا ميكشد طول مدت چه كه كرد باره اين
زيرنويس و شده آغاز معكوس شمارش "فعلا.شود دوبله كار
مدتي اسپانيا.است يافته رواج FIGS كشورهاي در فيلمها
سال كرد220 نمايش آماده را زيرنويسدارش فيلم اولين قبل
لاتن كارتيه و شانزهليزه مركز دو فقط فرانسه در قبل
بيشتر امروز.ميدادند نمايش زيرنويسدار فيلمهاي
را فيلمها كشور ، بزرگ شهرهاي و پاريس سينمايي مكانهاي
مجموعه.ميدهند نمايش زيرنويس با و اصلي زبان به
آنها همه در كه دارد نمايش سالن ، 25UGC سينمايي
بازار.ميآيد در نمايش به فيلمها اصلي نسخههاي
مثل را اوتيا فيلم بلومبرگ.است شدن داغ حال در زيرنويس
دوبله فيلمهاي نمايش كه كشورهايي در فيلم اين.ميزند
نبايد ولي شد داده نمايش زيرنويس با بود ، سنت آنها در
.بود موزيكال فيلم يك اوتيا كه كرد فراموش
به اما رفت ، نخواهد بين از دوبله معتقدند تحليلگران
تقسيم شده زيرنويس فيلمهاي با را سينمايي بازار مرور
شد خواهد كمتر و كمتر آينده در آن سهم هرچند.كرد خواهد
.مييابد وسعت روز به روز تلويزيوني شبكههاي كار چون
داشته تلويزيوني شبكه هزار شما اگر:ميگويد بلومبرگ
طبيعي گرفت خواهد را وقتتان اعظم بخش دوبله كار باشيد
.باشيد منطقيتري و سادهتر راه دنبال به بايد كه است
كمي فيلمها دوبله به استوديوها شديد تمايل است ممكن
ترجمه بجز دوبله اينكه به توجه با ولي برسد ، بنظر عجيب
به را فيلم اينكار ، و دارد نيز شخصيتسازي به نياز متن
را علاقه اين دليل ميتوان ميآورد ، در تازهاي شكل
.دريافت
بيننده يك كه است براين اساس فيلمها كردن زيرنويس در
را كلمه پانزده تا دوازده ثانيه چند در ميتواند معمولي
ترتيب اين به و است ثانيه در فريم فيلم 24 يك.بخواند
و بخواند را زيرنويسها هم زمان هم بتواند بايد تماشاگر
يك اگر نكته اين به باتوجه.ببيند را پرده روي تصاوير هم
مدت اين در ميتواند تماشاگر كند ، صحبت سيفريم شخصيت
تندخوان يك بايد تماشاگر پس.بخواند را كلمه پانزده
همه "معمولا زيرنويس نوشتن هنگام.باشد نيمهحرفهاي
حالت اين در.نميشود ارائه فيلم شخصيتهاي حرفهاي
بستگي تدوين ريتم و شخصيت بيان طرز و سرعت به همهچيز
و خلاصهتر زيرنويسها باشد ، سريع تدوين ريتم وقتي.دارد
حجم زيرنويس است ، آرامتر ريتم زمانيكه و است موجزتر
زيرنويس با را فيلمي كه تماشاگراني.داشت خواهد بيشتري
و ادبيات درباره را آگاهي حداقل بايد ميكنند تماشا
.باشند داشته فيلم سازنده كشور عمومي فرهنگ
اسكرين هفتهنامه :منبع
زياري كيكاووس :ترجمه
رفته ياد از شاهكار
(پاياني بخش)
در ساخت ، خوش و استوار رمان اين در ،"لوساژ رنه آلن"
او.بود رفته خويش معاصر شرايط و روابط نقد به حقيقت
اديبان برخي و اشراف ممانعت با نمايشنامهنويسي در "قبلا
استقبال عليرغم و شده روبرو اشرافي محافل به وابسته
كشيده داستاننويسي سوي به ناچار به صحنه ، در مردم عظيم
كمدي" در نميآمد خوشش صحنهآرايي از كه او.بود شده
و زنده تصويرهاي و ناشدني فراموش چهرههاي اش"انساني
انسان يك احساسات نشاندهنده كه دارد وجود ماهرانهاي
- Laure] لور نام به زني چهره تصاوير اين ميان در.والاست
بازيگر كه [كرده ترجمه "شهرآشوب" به حبيب ميرزا
زن اينميشود ديده است كمدين يعني تئاتر مضحك صحنههاي
(10)است؟ ولتروهاميليون شيطنتآميز هنر مبشر وقت همان از
اينجا در نيز "اصفهاني بابا حاجي" و "بلاس ژيل" مقايسه
معروف رماننويس سروالتراسكات ، .بود نخواهد بيوجه
ادبيات زيباي قطعات از يكي را "بابا حاجي" اسكاتلندي ،
داده قرار رديف يك در بلاس ژيل با را آن و شمرده پيكارسك
:گويد اينباره در "نيما تا صبا از" موءلف (11)است
در بلكه داستان ، دراساس تنها نه موريه آنكه حقيقت"
نيز بابا حاجياست كرده تقليد "بلاس ژيل" از هم جزئيات
ازافراد بيش و برخاسته ناس طبقات از لوساژ قهرمان مانند
دزدان گرفتار او مثل آورده ، دست به معلومات خود صنف ديگر
كرده ، شركت آنان اعمال در اجبار حكم به و شده راهزنان و
و طبابت به دست گستاخي به و آموخته طب شيادي مرد نزد
و مال اندوختن پي از ورزيده ، عشق زنان با زده ، معالجه
به زندگي نشيب و فراز طي از پس سرانجام و رفته ثروت
پرورش و صحنهها داستان دو هر در.است رسيده عالي مقامي
اشخاص اسامي حتي و است يكسان "تقريبا بيان طرز و حوادث
(12).است هم به شبيه و توصيفي اثر دو هر در
فرهنگ از حبيب ميرزا اطلاعات خزانه مرهون بلاس ، ژيل نثر
ضمن حبيب ميرزا".است فارسي شعر و كلاسيك ادبيات و عامه
حكايتها ، انواع ضبط و ثبت به اقدام ترجمه ، و تحقيق
در آنها از مجموعهاي كه ميكرد حكم و امثال و متلها
اين از "بلاس ژيل" ترجمه هنگام به او.است دست
(13)".است گرفته بهره استادي به شده گردآوري مجموعههاي
متن سياق و سبك متوجه بيشتر ترجمه ، اين در حبيب ميرزا
برخي صالح ، ميرزا غلامحسين آنكه به توجه با ولي.است
ذكر حبيب ميرزا ترجمه برابر در را اصلي متن نمونههاي
.دانست نيز را متن به وفاداري در او دقت ميتوان كرده ،
و امثال" و "طنز" ،"بودن روايي" عنصر سه است كوشيده او
ادامه حقيقت در وي كار.كند احيا مقصد زبان در را "اشعار
نصرالله "دمنه و كليله" نظير كهن ترجمههاي گسسته سنت
كه شباهت اين با است ، فارسي زبان امكانات گسترش و منشي
نصرالله نثر كه تفاوت اين با و مصنوعاند و متكلف دو هر
در حبيب ميرزا آن از و دشواري و تعقيد نهايت در منشي
.است رواني و سهولت كمال
پي سفرهاي كشاكش در كه است آوارهاي شخصيت بلاس ، ژيل
با همسخني در اوميآيد دچار گوناگون ابتلائات به درپي ،
از آنها روايت نقل به طبقه ، و صنف هر از مردماني
ضمن را "حكايت در حكايت" شيوه و ميپردازد گذشتهشان
وي نقدهاي.ميرساند اوج به روايت اصلي افق به پايبندي
به هيچگاه و ميشود بيان كنايه و طنز زبان به "عمدتا
منحط روابط و كليسا اصحاب اشراف ، .نميكند داوري صراحت
افشاي در او همت وجهه است ، مردمان فساد منشاء كه اجتماعي
.است نامناسب مناسبات
به دست شگرف بياني قدرت و عالي شيوههاي با حبيب ، ميرزا
.مواجهيم رمان بازآفريني نوعي با ما حقيقت در و زده ترجمه
آن در زاكاني عبيد كه ميكند نقل حكايتي ابتدا همان در
با را جد و هزل از مشحون روايت و داستان او و دارد حضور
ژيل نام جز به پس ، آن از.مينمايد آغاز نازك اشارت اين
عوض آن فارسي معادل با نامها همه ،"سانتيلاني" بلاس
و متفكران شخصيتها ، به اشارات بسياري حتي و ميشود
بدل ايران مشهور شعراي و فضلا نمونههاي به نيز شاعران
،"بختيار خواجه" ،"سلمان خواجه" ،"آشوب شهر":ميشود
،"رهنمون خواجه" ،"كامكار امير" ،"كامياب خواجه" ،"جوهري"
،"زيبا" ،"يكتا" ،"رعنا" ،"جوانمرد خواجه" ،"نيرنگباز"
"شوهركش" ،"زينالعابدين اخي" ،"رفائيل خواجه" ،"پيركهبد"
وسيع مجموعه اين...و "يوسف خواجه" ،"گنجينه" ،"فاروق" ،
و شخصيتپردازي ابعاد گستردگي نشانگر كه نامها از
در انتخابي اينكه بر علاوه است ، داستان در تيپسازي
نيز را مسمي خصوصيات "غالبا است ، فرنگي نامهاي برابر
ايراني ، خواننده براي اين ، بر علاوه.ميكند منعكس
تجسماند قابل "كاملا و ملموس آشنا ، نامهاي با شخصيتهايي
.است حبيب ميرزا هنر جلوههاي از يكي اين و
.است شده برگزيده عجيب دقتي با حبيب ، ميرزا نثر آرايههاي
فارسي كلاسيك شعر از كتاب ، صفحههاي اغلب در "تقريبا وي
مختلف انواعي به ميتوان را بهرهها اينميگيرد بهره
در ابيات يا بيت از استفاده:جمله از كرد تقسيم
از منبعث اشارات شخصيت ، وصف يا حال توصيف و معترضهها
از كه معروف استعارات و كنايهها نظير فارسي شعر عناصر
از بهرهگيري ميشود ، محسوب فارسي زبان در سائره امثال
ايجاد ديالوگها ، حتي و جملات برخي جاي به معروف مصاريع
اثر ، جاي جاي در قافيه و سجع از استفاده اثر ، متن در وزن
در شاعرانه مفاهيم و اشارات از برخي بازآفريني و آفرينش
...و نثر فحواي
حكم و امثال از آن سرشاري و كثرت متن ، اين ديگر ويژگي
ترجمه ، اين كه كرد قضاوت ميبايد حقيقت در.است
كه است عاميانه حكمتهاي و مثلها بهترين از برگزيدهاي
تكيه اين بر علاوه.شده پراكنده متن سراسر در و فشرده
بستر ايجاد عوام ، مصطلحات بر مبتني افاضات كلامها ،
توصيف و اشرافي بيان و فضا تلفيق واسطه به طنزآلود
.افزود ديگر آرايههاي به ميتوان نيز را...و عاميانه
به سر اثر سراسر در كه نوع اين از تصادفي نمونهاي
:است اين ميكشد هزارها
و نيك به.اوست خير آيد سالك پيش هرچه طريقت در رفيق ، "
اينجا از انسان همت پستي و بلندي.ساخت بايد زمانه بد
و باشد شكيبا سختي به كه است آن بخرد مردميشود فرق
نبايد آدمي كه گفتهاند حكما و مترصد را خوش روز پيوسته
من.نپندارد آدمي ديگر را خود كه شود مصيبت پايمال چندان
"...و نميشوم عنا و رنج افشار دست.عقيدهام اين بر
نويس پي
سه و بيست ص همان ، -10
ص 397 همان ، آرينپور ، -و 12 11
يك و سي و سي ص بلاس ، ژيل سرگذشت -13
|