دمكراسي و تربيت و تعليم
(10)بحران از عبور

دمكراسي و تربيت و تعليم
(2)سياسي توسعه در تربيتي نظام كاركردهاي
ليبرالي دمكراسي بر مبتني بيستم قرن در بهخصوص دمكراسي ،
.است داشته توجه بسيار فعال شهروندي اصول به و است
:ميگويد دمكراسي مورد در (D. held) "هلد ديويد" چنانچه
نهادهايي و شيوهها قواعد ، از دستهاي شامل دمكراسي..."
;ميكند فراهم را شهروندان اكثريت شدن درگير امكان كه است
به كه نمايندگاني انتخاب در بلكه فقط ، سياسي امور در نه
نيز نمايند ، اتخاذ را سياسي تصميمات ميتوانند تنهايي
".است موءثر
.كرد تفسير دوگونه ميتوان را دمكراسي "هلد" نظر به
را متفاوتي نتايج و آثار دوگونه آن از كدام هر با برخورد
پذيرفته را دمكراسي از تلقي طرز كدام اينكه و دارد پي در
متنوع نيز دمكراسي به مربوط نهادهاي ديگر كاركرد باشيم ،
به نسبت تلقي طرز انواع بيان در او.بود خواهد متفاوت و
:ميگويد دمكراسي
به دمكراسي.نگريست گونه دو به ميتوان را دمكراسي.."
،(Content) محتوي عنوان به دمكراسي و (Method) روش عنوان
سياسي نمايندگي براي روشي ميرسد نظر به دمكراسي ابتدا
كه شدهاند ، انتخاب دولت توسط كه قواعد از دستهاي.باشد
با مخالفت حق اطلاعات ، كسب گروهي ، كار آزادي شامل خود
اساسي اصل عنوان به خود كه..و اجتماعات دادن شكل دولت ،
به دمكراسي و....ميشوند محسوب دمكراتيك دولتهاي براي
سيستم درباره دمكراتيك نظريههاي به البته محتوي عنوان
مردم ، قدرت عمومي ، امور در مردم وسيله به سياسي مشاركت
".ميشود مربوط...و شهروند هر براي برابر حقوق ايده
و تعليم بنابراين بدانيم ، روش عنوان به را دمكراسي اگر
تحقق روش كردن ، حكومت روش آموزش براي را اساسي نقش تربيت
حكومت تحقق براي برنامهريزي روش و مردم حقه حقوق
تلقي محتوي عنوان به را دمكراسي اگر و.داراست دمكراتيك
چيز يك در دمكراسي و تربيت و تعليم بنابراين نماييم ،
ميباشد ، نيز تربيت و تعليم غايت البته چيز آن و مشتركند
در مردم قدرت افزايش مردم ، سياسي مشاركت افزايش آن كه
همه براي برابري و عدالت ايجاد به كمك مسئوليتپذيري ،
.است...و شهروندان
تعليم كه نقشي و تربيت و تعليم و دمكراسي رابطه مورد در
از يكي بهعنوان) دارد دمكراسي تحقق در تربيت و
:كه است باور اين بر (Mosgraw) موسگراو ،(آزادي موءلفههاي
نباشد ، دمكراسي براي كافي شرط است ممكن تربيت و تعليم"
.ميباشد آن حيات ادامه براي لازم و ضروري شرط "مسلما اما
و تعليم به كمتر ، نه و بيشتر كلمه يك نه دمكراسي حيات
فقط...و اجتماعي سياسي ، ايدهآلهايدارد بستگي تربيت
اصل.مييابند تحقق جامعه آن تربيت و تعليم واسطه به
سياستمداران حربه كه پرورش و آموزش در فرصتها تساوي
تربيت و تعليم در ريشه است ، خود نظام مشروعيت توجيه براي
دانستن مساوي با كه است تربيتي نظام اين.دارد جامعه آن
اجتماعي و تربيتي محيطهاي طبقات ، و حالات همه در انسانها
".ميكند فراهم را مشابه و يكسان
تحقق با رابطه در تربيت و تعليم نقش شد ، معلوم چنانچه
بر اساس اين بر و است كافي شرط عنوان به دمكراسي
برنامهريزيهاي در كه است آموزشي -تربيتي برنامهريزان
دمكراسي تحقق زمينههاي تا نمايند اتخاذ را رويكردي خود
.گردد فراهم (آزادي)
شهروندي و تربيت و تعليم
در تربيت ، و تعليم براي آن اهميت و شهروندي پيرامون بحث
در افراد جايگاه افراد ، شخصي حقوق پيرامون بحث واقع
تمامي و جامعه افراد وظايف و حقوق تلفيق و تركيب جامعه ،
مربوط نظريههاي همچنين شهروندي تئوري.است جامعه اعضاي
اگر.ميشود شامل را ،(good citizen) بودن خوب شهروند به
بدانيم ، مساوي جمعي و فردي و شخصي هويت بحث با را شهروندي
عصر به شهروندي بحث سابقه كه باشيم مدعي ميتوانيم
ساختار به روشنفكري نهضت چنانچه.ميشود مربوط روشنفكري
بر و.است داشته خاصي توجه انساني هويت تاريخي و اجتماعي
حقوق به نيز روشنفكري عصر آموزشي -تربيتي نظام اساس همين
محور و است نموده مضاعفي توجه انسانها اجتماعي و انساني
خود به تربيتي نظام را روشنفكري عصر تحولات و اصلاحات
.بود داده اختصاص
بدانيم روشنفكري عصر به را آن اوج نقطه چه) شهروندي بحث
عناصري بر مشتمل حال هر به (آن از بعد و آن از قبل چه و
ويژه به و اعصار تمامي در ميتوان را عناصر اين كه است
و تعليم كاركرد اساس همين بر و نمود ملاحظه حاضر قرن
اين تمامي در يكساني و مشترك "نسبتا كاركرد نيز تربيت
نظريه سه به ميتوان شهروندي تئوري براي.است بوده اعصار
اشاره است ، تربيت و تعليم با مرتبط نحوي به كه اساسي
و فرهنگي -اجتماعي نظريه بيشتر نظريهها ، اين.نمود
طرح قابل تربيت و تعليم با ارتباط در و است اقتصادي
.ميباشند
كانت نظر به.است (Kantian) كانتي نظريه اول ، نظريه.."
آنجايي ويژه به ،(Socialization) شدن اجتماعي فرايندهاي
ميشود ، مربوط (Cognitivethinking) شناختي تفكر به كه
نظريه اين در.دارند شهروندي نظريه در را اساسي جايگاه
آنهم شدن ، اجتماعي فرايندهاي به ورود اعتبار به انسانها
يا و داشتن آگاهي قابليت از شناختي ، تفكر تمرين واسطه به
.ميشوند برخوردار (Knowledgeable) دانشپذيري
اين بر نظريه اين.(Hegelian) است هگلي نظريه دوم ، نظريه
به (بودن شهروند) شدن اجتماعي توانايي كه است استوار فرض
آن كه است فرايندي بر مبتني مدني ، زندگي فن يك عنوان
تغييرات آن طي در كه است وابسته شرايطي به خود فرايند
.ميدهند رخ پيشرفته اجتماعي
بر نظريه اين.است (Marxist) ماركسيستي نظريه سوم ، نظريه
-منابع توزيع و توليد به دستيابي بدون كه است باور اين
".بود نخواهد ممكن نظر مورد شهروندي تحقق -مادي سود
قاعده از را شهروندي ما اگر شد ، معلوم چنانچه حال هر به
عنصر كه ميشود مشخص دهيم ، قرار توجه مورد كانتي نظريه
كه است شناختي عنصر خوب ، شهروندان ايجادكننده و مقوم
شهروند اگر.است تفكر و يادگيري فرايندهاي از متاثر خود
لازم شناخت و انديشه و خود از فرد شناخت مستلزم بودن خوب
كه است تربيتي نظام اين است ، بنابراين ، خود پيرامون از
.ميكند نقش ايفاي
و كنيم تلقي شدن اجتماعي نوعي را شهروندي اگر همينطور
در و اجتماعي تغييرات ايجاد موجب نيز را شدن اجتماعي
نظام اساس براين بدانيم ، مدنيت قواعد و تمدن بروز نتيجه
جهت جامعه افراد تكتك به كمك ارائه با ميتواند تربيتي
(افراد ساختن اجتماعي كاركرد) آنها ساختن اجتماعي
را شهروندي و مدني زندگي يك و تمدن ايجاد زمينههاي
.نمايد فراهم
ايجاد و منابع توزيع و توليد نيز ماركسيستي رويكرد در
خوب شهروندي شرايط وجود بر دليل اقتصادي و مادي منافع
كه نقشي به عنايت با رويكرد اين در نيز تربيتي نظام.است
ايفا كرده تحصيل افراد بازده نرخ بهبود و افزايش در
و توليدي و مادي منابع افزايش موجبات ميتواند ميكند ،
.نمايد فراهم را شهروندي شرايط بهبود نتيجه در
قرار توجه مورد افراد حق شهروندي ، بحث در حال ، هر به
از ;بدانيم مدني حق هم ميتوانيم را حقوق اين.ميگيرد
و قراردادها ، عقد حق آزادانديشي ، حق بيان ، آزادي حق جمله
راي حق و دادن راي حق جمله از ;سياسي حق هم و مالكيت حق
حق را آن ميتوانيم هم و پذيرفتن مسئوليت حق و آوردن
زندگي شرايط از بهرهمندي حق همان كه بدانيم اجتماعي
تمامي در كه...و اجتماعي رفاه و.كنند طي را اجتماعي
.داراست را انكارناپذيري نقش تربيتي نظام موارد اين
تحقق) سياسي توسعه در تربيتي نظام عملي ، جهتگيريهاي
(آزادي
(شهروندي و دمكراسي) آزادي تحقق براي گفتهايم ، چنانچه
نيز مقدمات اين كردن فراهم و تحقق و است لازم مقدماتي
از بخش اين در.است امر اين به تربيتي نظام كمك مستلزم
تربيت و تعليم عملي نقش فوق مقدمات به اشاره ضمن مقاله
آنها به اختصار به ما كه برميشمريم ، نيز را آن تحقق در
.مينماييم اشاره
ارزشي داوريهاي ارائه -1
آزادي تحقق ديگر عبارت به و شهروندي حقوق و دمكراسي تحقق
و ارزشي داوريهاي وجود مستلزم (چه براي آزادي البته)
جمله از سياسي قضاياي پيرامون قضاوت و نقادي هنجاري ،
مفهوم "اساسا.است آموزشي نظام درون در آزادي ، مفهوم
و مفاهيم نظام تحليل و تبيين بر ناظر چه براي آزادي
مستلزم خود نيز تحليل و تبيين اين و است مربوطه واژگان
به بايد آموزشي نظام.است آموزشي -تربيتي نظام وجود
آزادي ، مفهوم جمله از سياسي مسايل به مربوط واژگان تبيين
ارزشي داوريهاي فقدان.نمايد اقدام...و قانون شهروندي ،
جوامع آموزشي نظامهاي از بسياري در لازم نقاديهاي و
در است ، جامعه آن آموزشي نظام ضعف از ناشي كه مختلف
شده ملي واقعي هويت دادن دست از منجربه اوقات از بسياري
سياسي گرايشهاي كتاب در "عالم عبدالرحمن" چنانچه.است
:ميگويد فوق ، ارزشي داوري فقدان به اشاره با عرب ، جهان
جامعهاي هنجارهاي و ارزشها به توجه بدون غرب.."
جوامع در چون ودهد نفوذ را خود انديشههاي ميخواهد
ورود مقابل در مقاومت نداشت ، وجود ارزشي داوري اسلامي
اسلام اصل به نسبت نتيجه در و يافته كاهش غربي ارزشهاي
از اصولي پذيرش منجربه شك اين.شدند ترديد و شك دچار
كدام كه يافت تغيير مساله اين سر بر نزاع و شد غرب اصول
نتيجه اين به نيز پايان در و...پذيرفت بايد را اصول
".پذيرفت را تلفيقي شرايط يا و قانون يك بايد كه رسيدند
استقلال ، آزادي ، قانون ، چون مفاهيمي پيرامون داوري ارائه
آموزشي نظام اگر كه هستند نمونههايي...و مشروعيت قدرت ،
آن ارائه به عالي آموزش و پرورش و آموزش از اعم تربيتي و
و آزاديخواهي راه سر اساسي موانع از بخشي نمايند ، اقدام
اين در نيز آموزشي نظام موفقيت.ميشود رفع بودن آزاد
و مقايسهگر ، نقاد ، "ماهيتا نظام اين كه است اين امر
.باشد گزينشكننده
(10)
ارديبهشت شنبه 26
از.آمدند رفسنجاني غفوري مرحوم دختر و خانم زود صبح
گرفتهاند رفسنجان در منزلشان و فرزندشان از ترياك اينكه
كمك و بودند وحشتزده كردهاند ، بازداشت را يكي و
كار ، اين و زيادند افراد گونه اين رفسنجان در.ميخواستند
انقلاب از قبل.دارد ديگران ترياك ترك در خوبي اثر
.بودند ترياك به آلوده خانوادهها از بسياري
خامنهاي ، آقايان با.رفتم امام منزل به نيم ، و هشت ساعت
مطرح زيادي مطالب رفتيم ، امام زيارت به ناطقنوري و جنتي
در امام كه گرفتم نمايندگان ملاقات براي خصوصي وقت.شد
جنجال از.بگويند مجلسيان درباره را نظرشان خلوت ،
هم امام كه شد صحبت نفت صدور و بودجه درباره ليبرالها
.كنند نصيحتشان شد قرار و نميدانستند مفيدي كار
عراق مسكوني شهرهاي به حمله اجازه امام.شد صحبت جنگ از
و بكوبد را ما شهرهاي عراق كه است مشكلي كار.ندادند را
نداشته را آوارگان مشكل خودش ولي كند ، درست جنگي آواره
.آوارگانند ما عمده مشكل.باشد
گروهكهاي مقابل در بنيصدر ، آقاي موضع اعلان لزوم از
نيست حاضر او ولي بكند ، بايد گفتند امام.شد صحبت محارب
اين تعجب.آيد بوجود تشنج است ممكن بياوريم ، فشار اگر و
مجاهدين عضو حمزه ، حاج رئيسجمهور ، فرهنگي مشاور كه است
.است
آقاي فرمودهاند ، امام كه كرد تلفن صانعي (حسن) آقاي ظهر
بخواباند را بودجه جنجال كه پذيرفته ملاقاتش در بنيصدر
من و بگذاريد مسكوت را همايوني فرمان حذف لايحه هم شما و
از قانوني راه ما براي و است بنيصدر نفع به معامله گفتم
را امام خودم باشد ، لازم اگر نيست مجلس آئيننامه نظر
.ميبينم
دولت براي و است حياتي مركزي ، بانك مساله بنيصدر براي
كنند ، دخالت تشنج خواباندن براي امام ، اينكه احتمال.هم
آقاي جواب.دادم اطلاع هم رجايي آقاي به.دارد وجود
در دادم ، غيرعلني جلسه سخنان درخواست خصوص در را بنيصدر
...ميآيد هم روزنامهها
ارديبهشت يكشنبه 27
از ديرتر ببرم ، دكتر به را فاطي و عفت اينكه براي صبح
به نيم و نه ساعت.بود تعطيل مجلس.رفتم بيرون خانه
به را آنها و آمد سعيد تا ماندند منتظر.رفتيم مجلس
.برد پزشك چشم
اختلاف مورد در و بود من منتظر دفتر در روحاني دكتر آقاي
(حسين) آقايكرد مشورت سيما ، و صدا مديران كادر بين نظر
مسلمان دو هر و نميسازند هم با جنتي (علي) آقاي و غفاري
در و سيما و صدا كيفيت در نامطلوبي اثر و امامياند خط
.دارد انقلاب تمام در نتيجه
شرايط درباره و آمدند هم يارمحمدي و الويري آقايان
شد ، قرارداشتند صحبت مجلس نمايندگان محافظان صلاحيت
خدمت در و سپاه عضو كرد ، تاييد را يك هر سپاه تحقيقات
...است حساس و مهم روزها اين امنيت مساله.باشد مجلس
نوار گرفتن در اصرار و رسيد بنيصدر آقاي جوابيه نامه
جواب.دارند غيرعلني جلسه در نبوي (بهزاد) آقاي سخنان
.كردم تهيه
آقاي.كردم شركت (اسلامي جمهوري) حزب مركزي شوراي در عصر
مشاور همكاري با خارجه وزارت سري اسناد سرقت خبر منصوري
فضلينژاد بازداشت و كنسولي امور مديركل و بنيصدر آقاي
.دارد دنبال به تشنج و هياهو حتما.داد را
ارديبهشت دوشنبه 28
در من و است تعطيل (ع)علي حضرت ميلاد مناسبت به امروز
- يزد تجار از نقدي علي شعبان حاج وقت اول.ماندم خانه
منزلشان در و بودم يزد منبر براي كه پيش سال بيست در كه
كه 300 مظلومي آقاي مشكل حل براي و آمد - داشتم برنامه
است ، ممنوعالورود ميگويند حالا و كرده وارد كنجاله تن
حياط در مقداري.كردم محول كشاورزي وزير به.خواست كمك
.كرديم بازي پنگ پينگ پاسدارها و مهدي با منزل
...بودند ما مهمان بچههايش و مرعشي آقاي حسين ظهر
ارديبهشت شنبه 29 سه
فرمان عنوان حذف لايحه جلسه دستور.داشتيم علني جلسه
حجتي (جواد محمد) آقاي كار ، شروع از پيشبود همايوني
از نفر سه با ملاقاتي در امام كه داد اطلاع من به كرماني
نارضايتي اظهار لايحه از ليبرالها ، سمپات نمايندگان
روز سه دو البته).خواندهاند تشنجزا را آن و كردهاند
از مايلند امام كه بودند گفته من به هم صانعي آقاي پيش
صرف براي راهي مجلس ولي.(نشود ايجاد تشنجي طريق ، اين
گفته امام.دولت گرفتن پس جز نداشت ، لايحه از نظركردن
.شود انجام قانون خلاف بر عملي نميخواهم من كه بودند
ايشان.گذاشتم درميان رجايي آقاي با را مطلب تنفس ، هنگام
امام خدمت تكليف كسب براي نبوي و جنتي خزعلي ، آقايان با
كه بوده اين بر فرع مطلب اين كه بودند گفته امام.رفتند
بانك براي رئيسي رجايي ، آقاي توافق با بنيصدر آقاي
كرده توجه چون ;باشد هماهنگ دولت با كه كنند تعيين مركزي
ناراحتي از و است مجلس تضعيف برخورد ، سبك اين كه بودند
را كار ادامه بودند ، شده مطلع (اكثريت) مجلسيان شديد
به و نشد تشكيل مجلس ديگر ولي.بودند دانسته بياشكال
و شد خواهند ناراحت ليبرالها لابد.شد موكول فردا
امام ، توصيه اين روي خيلي.ماند نخواهند بيعكسالعمل
....بودند بسته اميد
دعايي (محمود سيد) آقايان.داشتيم قوه سه مشورتي جلسه شب
از و آمدند كيهان و اطلاعات مسئولان خاتمي ، (محمد سيد) و
ميليون دو حدود در ضررهايي موءسسهها ، مالي امكانات كمبود
...ميخواستند كمك و داشتند صحبت تومان نيم و
ارديبهشت چهارشنبه 30
كه همايوني فرمان حذف جنجالي لايحه و داشتيم علني جلسه
كردهاند ، معني رئيسجمهور حذف به ليبرالها بيجهت
...مانديم جزئياتش در.شد تصويب كلياتش
تهران مجلس نمايندگان جلسه غفاري ، هادي آقاي منزل در شب
محدودكردن درباره:تهران شهردار حضور با ;داشتيم را
اراضي صاحبان انتقال و گورستان ايجاد و تهران توسعه
.شد بحث داده ، آنها به انقلاب شوراي كه سياهدشتك
ارديبهشت پنجشنبه 31
را همايوني فرمان حذف لايحه بحث ادامه علني ، جلسه در
.شد تصويب دولت نظر مورد پيشنهادهاي اساسي قسمت.داشتيم
را خودشان جدي مخالفت جلسه ، از رفتن بيرون با بعضيها
.كردند آشكار
دختر و خانم عفت و بودند مجلس در دوستش و فاطمه ظهر
تعليم كلاس به رفتن براي آمدند ، هم مطهري شهيد مرحوم
.حزب مواضع
منزل در دماوند در رئيسه هيات جلسه قبلي ، قرار طبق عصر
درباره هفته ، برنامه تنظيم از بعد.بود الويري آقاي
و ليبرالها توسط تشنج ايجاد توطئه.كرديم بحث روز مسائل
فرمان حذف لايحه به مربوط جو از استفاده با ضدانقلاب
براي ناميدهاند ، بنيصدر حذف لايحه را آن كه همايوني
اتخاذ تصميمهايي و شد بحثهائي توطئه اين با مواجهشدن
.گرديد
تپههاي در كمي شب ، نيمه نزديك و خوابيديم جا همان را شب
امروز پيروزي خبر شنيدن انتظار به زديم ، قدم باغ اطراف
تپه فتح خبر دزفول ، جبهه در عراقيها بر اسلام نيروهاي
اسارت و باشد سرنوشتساز جنگ در ميتواند كه اكبر الله
بامداد يك ساعت نزديك تا من و بود بخش اميد عراقي ، صدها
.بشنوم را شب ساعت 12 اخبار جزئيات تا ماندم بيدار
خرداد جمعه 1
انجام را جاري كارهاي.آمديم خانه به دماوند از زود صبح
تبريك نهادها كه كرد پيشنهاد تلفني خميني احمدآقا.دادم
.قواست كل اصلي فرمانده كه بدهند امام خدمت به را پيروزي
امام تصميم از حاكي باشد ، امام اشاره با پيشنهاد اين اگر
موضوع علت به اين و است مسلح نيروهاي فرماندهي مورد در
است ، اخير روز چند اين در بنيصدر آقاي تشنجآفرين
كه اوست "بازي مصدق" و رفراندم طرح با رابطه در "مخصوصا
را جمهوري رياست بيشك بيايد ، پيش چنين محال فرض بر اگر
.است اشتباه در سخت بنيصدر آقايداد خواهد دست از هم
ظهر همشيرهزاده ، محمد بچههاي و مهدي ياسر ، عفت ، همراه
.بودند هم بهشتي آقاي.داشتيم دعوت كرج اردوي باغ در
فرخ آقاي رهبري به "امام فرمان" نام به نمايشنامهاي
همفكران شاه ، رژيم اختناق زمان در را باغ اين...شد اجرا
و تجمع براي وسيلهاي كه بودند كرده تهيه دوستان و
هم من.است استفاده مورد هم امروز.باشد مبارزه كارهاي
شب..."تومان هزار پنج و هفتاد" دارم آن در ناچيزي سهم
حرفهاي ضمنآمد منزل به قبلي اطلاع بدون خميني ، احمدآقا
لقب حذف موضوعداشت جمهوري رئيس استعفاي از صحبت زياد ،
مشكلي علمي ، بزرگان از بسياري از سيما و صدا در آيتالله
.بود چارهجوئي فكر به كه شده امام دفتر براي
"مخصوصا غيرمكتبي ، ولي مسلمان نيروهاي حذف سياست از
درست هم حدي تا ;داشت انتقاد آزادي نهضت افراد از بعضي
.كرد جذب را اينها از بعضي بايد ميگويد ،
|