داد آموزش بايد را ديدن فيلم هنر
چه تو براي ما كردي سبز را ما زرد شهر
...كنيم
نيست بيعلت كتاب گراني
داد آموزش بايد را ديدن فيلم هنر
ميگويند محرم ماه در فيلمها اكران نحوه از سينماگران
اجتماعي ، فضاي با كه جوابگوست ايامسينمايي اين در *
روز چون فيلمهايي.باشد داشته زمانمطابقت اين فرهنگي
...و بازمانده واقعه ،
:اشاره
و كرده تعقيب را سينما عمدهاي مشكلات پيش ، سالها از
اين بارزترين از يكياست آمده پيش سينما اين با همگام
مقوله خود كلي بحث در كه است نمايش و اكران مشكل مشكلات ،
و داشته سينما مديران بازنگري به نياز كه است گستردهاي
ايام چون خاصي ايام در را ايران سينماي جزييتر ، بحث در
سينماگران ، از بسياري.است كرده تهديد رمضان و محرم
ايام در خود فيلم اكران نگران تهيهكنندگان و سينماداران
اين در گيشه فراوان افت شاهد "عملا كه چرا هستند محرم
.هستند و بوده ايام
ايام اين در سينماها اكران وضعيت بحث در شدن وارد براي
كه كردهايم صحبت سينمايي تهيهكنندگان از تن چند با
شايد سينماست مديريتي جلسات در طرح قابل آنها نظرات
ريزي برنامه يك در بتوان
فروش مسئله مختلف ، ماههاي شرايط با متناسب و تر دقيق
ماههاي در حتي.داد قرار مطلوبي وضعيت در را سينماها
.محرم و رمضان
انقلاب از قبل از سينماها تعطيلي زمينه :مدرسي مجيد *
بود زمزمههايي شديم ، سينما صنعت داراي كه زماني از
جهاني ، تعبيري به و خوب سينماي.خوب و بد سينماي برمبناي
داشته را خانوادهها سمت به حركت توان كه است سينمايي
دوره" گذشته از كه است فكري زمينه فيلم اكران مشكل.باشد
"صرفا هرگز فكر اين و است داشته وجود "انقلاب از قبل
دوره اين سينمايي مديران و انقلاب پساز سينماي محصول
انقلاب از قبل سياستگذاريهاي و مديريت محصول بلكه نيست
سينمايي...رمضان و محرم يعني ايام اين در.است بوده
زمانمطابقت اين فرهنگي اجتماعي ، فضاي با كه جوابگوست
...و بازمانده واقعه ، روز چون فيلمهاييباشد داشته
موقعيت فيلم بر حاكم تفكر و مذهبي خاص موضوع بهلحاظ
اين اكران طرفي از و باشد داشته ميتواند مناسب اكران
چنداني بضاعت كه سينمايي.سينماست صنعت به كمك فيلمها
و سينماست به جديد كمكي خود فيلمها اين اكران نداشت ،
زندگي از اندازهاي به سينما بود معتقد كه ذهنيتي رفع
خاصي ماههاي و خاص روزهاي در نميتوان كه است دور مردم
.بست دل آن به
سينماها دكوراسيون تغيير و تعمير و سينماها تعطيلي شايد
تعطيلي اوقات گذراندن براي سينماداران راهكردهاي از يكي
مناسب كه سينمايي با ارتباط بهحتم اما باشد ايام اين
چيزي هر.است راهكرد بهترين باشد ، زمان اين شرايط و تفكر
براي.دارد را خودش زمان با مناسب فرهنگي كار به نياز
و كرد آماده را مردم بايد محرم ماه در سينما كردن آماده
اين و آورد بهوجود مردم در را لازم تفكر و فرهنگي شعور
فرهنگي كار مردم روي بر كه ميشود فراهم زماني نگاه
...سو اين به پيش سالها از يعني.شود انجام
همچنين و محرم ايام در فيلم ديدن به ما مردم هنوز شايد
را گناه از نشاني شايد كه ذهنيتي.نكردهاند عادت رمضان
به بايد درحاليكه.است داده شكل مردم اذهان در ناخواسته
ميتوان را خاص موضوعات با فيلمها برخي كه آموخت مردم
را تجربه اين ما هنوز شايد.داد نمايش ايام اين در
اين در فيلم ديدن با را مردم هنوز شايد و نكردهايم
از پس سينما به ما نگاه اساس.نكردهايم آشنا روزها
داريم سينما به انساني نگاه اينك ما كرده ، تغيير انقلاب
هماهنگ رمضان و محرم با ميتوان را سينما اين از بخشي كه
.كرد
نيست ما سينماي مشكل محرم:هاشمي سيدضياءالدين *
اين با توام كه شرايطي بلكه نيست ما سينماي مشكل محرم
الان.ميدهد قرار خود تحتالشعاع را سينما ميشود ، ماه
پشت را عيد دوران كه شدهايم واقع شرايطي در
ندارند سينما به رفتن براي پولي ديگر مردم.سرگذاشتهايم
ديگر طرف از.خير يا باشد محرم كه ندارد فرقي ديگر و
سال ، پايان امتحانات شروع فصل با ايام اين شدن مصادف
در.گذاشت نخواهد باقي مردم استراحت براي فرصتي ديگر
صورت ممكن فضاي و زمان بدترين در فيلم اكران شرايطي چنين
فيلمش كه بود خواهد مطمئن سينمادار اينبار.ميگيرد
.كرد نخواهد فروش
در اشكالي باشد ، زمستان يا پاييز گيرودار در محرم وقتي
سينما تعطيلي از جدا.آورد نخواهد بهوجود فيلمها اكران
ديگر مانند فيلم فروش توقع ديگر روزهاي در خاص ، ايام در
اما فروش در افت كمي درصد قبول با سينمايي فصلهاي
سويي از.ندارد خاصي اهميت ماه اين در اكران كلي بهطور
چه نداريم ، پويايي اكران عرصه در "اصولا ما ديگر
خاصي موقعيتهاي داراي ما يعني چهسينمادار ، تهيهكننده ،
فيلمهايمان اكران براي جذابي فصل كه هستيم خود جامعه در
سلب تهيهكننده و سينمادار از عمل آزادي حدودي تا و نيست
فصول در نيز كشورها ديگر كه است موقعيتي اين.ميشود
آن با خودشان اجتماعي و فرهنگي و زماني شرايط از متعددي
يك با بههرروي.نميشود ما كشور به محدود و هستند مواجه
تماشاگر به ديدن فيلم هنر آموزش و درازمدت برنامهريزي
.داد كاهش را ايام اين زمان ميتوان
گريز راه بهترين تكراري ، فيلمهاي اكران:نور فواد *
رمضان بلكه نميشود محدود محرم ماه به ناموفق اكران بحث
از قبل مورد اين با ما البته.ميگيرد دربر نيز را
مذهبي ذهنيت ماه دو اين چون بودهايم مواجه نيز انقلاب
انقلاب از پس اما است ، بوده تاكنون گذشته از ما مردم
طبيعي كردند پيدا مذهبي مراسم به مردم كه توجهي بهعلت
رفتارهاي در فراواني و بيشتر تاثير توجه بذل اين كه است
استقبال كه است طبيعي پس ميگذارد آنها زندگي روزمره
ديروقت تا مردم اكثر "عموما.نميشود سينما از لازم
هستند دوران اين مذهبي ايام به مربوط امور انجام سرگرم
داد نمايش را فيلمهايي نبايد كه است طبيعي ايام همين در
.نيست خود زمان مناسب آن موسيقيايي و بصري جذابيتهاي كه
از گريز راه بهترين خارجي و تكراري فيلمهاي اكران شايد
دسته اين كه چراباشد روزها اين در سينما فروش افت
و كردهاند خود اكران قبل دوره در را خود فروش فيلمها
.نيست حياتي چندان سينمادار تهيهكننده ، براي آنها فروش
اقتصادي بازدهي اول اكران فيلمهاي نمايش "طبعا
.داشت خواهد بهدنبال تجاري افت و داشت دربرنخواهد
فروش در ريسك فيلم ، اكران:بهشتي مجيد *
محرم ماه شروع با فيلم يك اكران شروع باشد قرار اگر
من و برگزيدهايم را فصل نامناسبترين شود ، همزمان
نميدهم انجام ريسكي چنين هرگز تهيهكننده بهعنوان
ايام اين كه "غريبانه" مثل فيلمي اگر مثال بهعنوان
يعني نوروز از آن نمايش كه است علت اين به ميشود اكران
خود فروش "طبعا و شده آغاز محرم از قبل روز حدود 35 چيزي
فروش درصد حدود 50 كه است زماني محرم.است كرده را
ديگري جاي در بايد افت اين و ميآورد پايين را فيلمها
موضوع بهلحاظ كه فيلمهايي نمايش شايد اما شود جبران
ديگري راهحل نيز باشد روزها اين زماني شرايط با مطابق
.باشد گيشه افت از جلوگيري براي
چه تو براي ما كردي سبز را ما زرد شهر
...كنيم
كرباسچي غلامحسين به شهيد يك خواهر نامه
كرباسچي آقاي عزيزم ، برادر
اي دوست ، اي كشيده ، دوران رنج و ديده دوران غم اي
.مهربان
رفته دلهايمان از حال و شور ديگر كه زمان آن در آمدي ،
اطراف به.مبارزه از جنگ ، از خسته بوديم ، خسته همه بود ،
شده "زرد" شهرمان بود ، محروميت ميكرديم ، نگاه كه شهرمان
اينها ، همه از نيز ما و گل از چمن و سبزه از زمين بود ،
.بوديم محروم تو از نه ، كه
گاه افسردهشان روحهاي صفاي براي داشتند پول كه آنها
همه با ميماندند كه آنها.ميشدند غربت ديار راهي
حيران ، و سرگشته جوانها.ميسوختند و ميساختند محروميتها
تفريحات و شادي و نشاط از محروم بيشتر همه از بچهها
.ميكردند سپري را روزگار چيز همه از محروم پيران ، و سالم
جوانان ، نوجوانان ، بچهها ، حال به مهربان اي
كه آمدنت به و آمدي تو مهربان كرباسچي اي وقت آن و
كردي ، سبز را ما شهر بود ، صميميت و صفا و خلوص يكپارچه
تنهاي و بيجان روحهاي و كردي زنده را بيجان زمين
در كردن زندگاني و زندهبودن به و بخشيدي جان را محرومان
.كردي اميدوارمان اولياء مهد اين
سبزي از و كاشتي دلهايمان در كه زمين در نه سبزه تو
.يكديگر دلسوز و شديم مهربان هم با همه كه بود دلهامان
جوانان سرگشته و حيران روحهاي كه نداند را تو قدر كسي چه
پاركها ، ايجاد با و كردي هدايت سازندگي راه به را شهرمان
.بخشيدي نشاط آنها به...و فرهنگ خانههاي و فرهنگسراها
شور به دلسوز پدري چون را زمين روي فرشتگان اين بچهها و
زندگي گل و كردي سبز فرش آنها شادي براي را زمين و آوردي
محرومان ييلاق را سبزهزارها و پاركها و كاشتي ، آن بر
هر جاي به و كردي آباد را شهرمان خرابههاي تو.كردي
كه صفا ، را خشك دشتهاي نه تو ، ساختي ، گلستان خرابه
بر كه زمين بر نه گل تو دادي ، صفا را افسردهمان روحهاي
ميلههاي كاشتي ، كه گلهايي پاسخ آيا كاشتي ، لبهامان
خستگي از هنوز كه تو است ، زندان تو جاي آيا است؟ زندان
بهار كه تو براي است زمستان و ننشستهاي؟ استراحت به كار
؟...آوردي ما براي را
و نهاد حرمت را پست خاك كه او رواست ، تو بر بيحرمتي آيا
اين همه و نهاد ارج را انسانها و كاشت گل و سبزه آن بر
تا گرفت كار به نيازهايشان رفع جهت در را طبيعت
و.يابد شفا افسرده ، روحهاي و بيدار خفته ، استعدادهاي
.بيابد كامل انسانهاي در را خود حقيقي رنگي انسانيت
بودي ، فراگرفته سازندگي درباره اسلام از كه را آنچه تو
ميتوانيم چگونه ما.كردي آباد را تهران و بستي كار به
ببينيم ، زندان در را خود خدمتگزاران شايستهترين از يكي
مديريت عرصه از را تو طولاني سالهاي ميتوانيم چگونه ما
زندان در تو كه وقتي تا عزيزم ، برادر ببينيم؟ دور كشور
ما براي سبزي ، طبيعت و پارك هيچ باشي
را ما شوي ، منفصل خدمت از تو اگر و بود نخواهد آور نشاط
دل و كند كار كه انساني بين است فرق چونميكند منفعل
.ندهد كار به دل و كند كار كه انساني با بدهد كار به
كشور مديريت و سازندگي عرصه به تو اگر كرباسچي ، آقاي
آقاي بده مرا پاسخ بدهيم؟ كار به دل چگونه ما بازنگردي ،
...كرباسچي
بسمي سعيد شهيد خواهر
نيست بيعلت كتاب گراني
نخواندن كتاب بهانه خيليها ميآيد ، يادمان وقتي از
كه حالي در كردهاند ، عنوان كتاب قيمت گراني را خود
امور براي را بيشتر بسيار مبالغي عده همان ديدهايم
ابرو به هم خم و پرداخته كتاب از غيرضروريتر
.نياوردهاند
در هميشه كتاب قيمت كه شد نميتوان منكر حال ، اين با
برگزاري نيز ، جهت همين به و بوده بغرنج مسئلهاي ايران
براي ويژه تخفيفهايي دربردارنده كه كتاب نمايشگاههاي
.ميشود روبرو خوبي بااستقبال است ، خريداران
بايد ميآيد ، ميان به كتاب قيمت گراني از صحبت وقتي اما
عامه ، تصور خلاف بر كه داشت توجه نيز ظريف نكته اين به
سودجويي نبايد و نيستند كتاب قيمت گراني عامل ناشران
متعدد عوامل بلكه.دانست امر اين اصلي دليل را آنان
:از عبارتند آنها اهم كه است دخيل زمينه اين در ديگري
كاغذ قيمت *
بر را تاثير بيشترين كاغذ نرخ ناشران ، اغلب گفته به
از سال حدود 100 كه وجودي با متاسفانه و دارد كتاب قيمت
هيچگاه ميگذرد ، ايران در انتشارات و چاپ صنعت شكلگيري
وضعيتي كتاب ، توليد براي ماده اصليترين بهعنوان كاغذ
ميزان از كمتر واردات پيوسته كه آنجا از و نداشته مشخص
قيمت نوسان از دايم بهطور نهتنها ناشران بوده ، نياز
علت به مقطعهايي در حتي بلكه ديدهاند ، آسيب كاغذ
به.است شده نيز بحران دچار كارشان و كسب كاغذ ، نايابي
وزارت همكاري با اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت لحاظ همين
بين متعادل نرخ با كاغذ مقداري ساله همه بازرگاني ،
ميتواند حدودي تا كار اين اگرچه كه ميكند توزيع ناشران
اما باشد ، داشته نشر و طبع صنعت زمينه در حمايتي نقش
عليرغم نيز ، كاغذ مقدار همين كه اينجاست كار اشكال
هيچ نميگيرد ، تعلق ناشران همه به نسبت يك به محدوديت ،
تجربه اين ، بر افزون و نيست مترتب آن توزيع بر منطقي نظم
وزارت توسط كاغذ توزيع با همزمان هميشه ، كه كرده ثابت
پايين حدي به را قيمت سطح دلالان ، و كاغذ تجار بازرگاني ،
نرخ و آزاد بازار نرخ بين چنداني تفاوت كه ميآورند
كافي نقدينگي كه ناشران برخي و نميشود احساس دولتي
كه هم عدهاي آن و ميكنند صرفنظر آن دريافت از ندارند ،
كاغذها ، نامرغوبيت بهدليل ميكنند ، دريافت را دولتي كاغذ
و بفروشند واسطهها به تمامشده قيمت با را آن ناچارند
مناسب و مرغوب كاغذ زياد ، "نسبتا قيمتي اضافه پرداخت با
.كنند خريداري دلالان همان از را كتاب چاپ براي
چاپ و ليتوگرافي *
مخارج را كتاب توليد عمده هزينههاي از ديگري بخش
سوي از هرسال اگرچه كه ميدهد ، تشكيل چاپ و ليتوگرافي
نرخ براي تعرفههايي چاپ صنف اتحاديه و ارشاد وزارت
اما ميشود ، اعلام ليتوگرافي هزينههاي و چاپي خدمات
قيمتهاي رعايت به حاضر چاپخانهداري يا ليتوگراف كمتر
زينك و فيلم تحويل كه شرايطي در "خصوصا و است مصوب
و چاپخانهها مديران شده ، متوقف ناشران به يارانهاي
ميكنند مطالبه بدانند صلاح كه را نرخي هر ليتوگرافيها ،
همه چوننيست آنان پيشنهادي قيمتهاي قبول جز چارهاي و
حجم بودن بالا بهدليل و است شلوغ سرشان كافي بهاندازه
.ندارند سرخاراندن فرصت سفارشات ،
نامحسوس هزينههاي *
نظير نامحسوسي مخارج هزينهها ، اين بر البته و...
فروش ، پورسانت جلد ، روي طرح تصحيح ، حروفچيني ، ويرايش ،
كه است حالي در اينهمه ، و افزود بايد نيز را..و ضايعات
تا است لازم وقت طولاني مدتي و دارد كند فروشي كتاب
.شود انجام اندك سودي با آنهم سرمايه ، برگشت "تدريجا
ماليات مشكل *
دارد وجود كتاب نشر و طبع سرراه بر كه مشكلي عمدهترين
است ماليات ميماند ، پنهان خوانندگان ديد از "معمولا و
ميگيرد تعلق كتاب ، جلد پشت قيمت به بلكه فروش ، به نه كه
.است تيراژ تابع آن ميزان "طبعا و
و افراد تمامي طبيعي ديون جزو ماليات دارند عقيده ناشران
گرفتن ماليات اما دارند ، درآمدي كشور در كه است موءسساتي
وگرنه ، .شود اخذ درآمد از كه ميرسد بهنظر منطقي وقتي
شده تضمين آن فروش كه نيست كالايي كتاب ميدانند همه
قرار استقبال مورد كتابي كه ميافتد اتفاق گاه و باشد
و نميرسد فروش به نيز آن تيراژ چهارم يك حتي و نميگيرد
موضوعي ناشران ، فرضي درآمد از ماليات اخذ شرايط ، اين تحت
.ميگذارد تاثير كتاب قيمت بر ناخواسته يا خواسته كه است
كاري انجام بزرگشان دلمشغولي كه ناشران حال ، اين با
كنار نحوي به تنگناها همه با تاكنون و است ، فرهنگي
در موءثر عاملي را كتاب نمايشگاههاي برگزاري آمدهاند ،
و ميدانند خود كار از حاصل زيانهاي و ضرر از كاستن جهت
رويارويي كه فرصتي از استفاده با كه است اين انتظارشان
مشكلات دهد ، مي قرار اختيارشان در كتاب خوانندگان با
اينكهگراني و بگذارند ميان در آنها با را خود حرفه
معتقدند آنها از بسياري هرچند.نيست بيعلت كتاب قيمت
ديگر كالاهاي از بسياري قيمت با مقايسه در كتاب ، قيمت
از بسياري هنوز كه اينجاست اصلي مشكل و نيست گران چندان
.نميآورند حساب به خود زندگي ملزومات جزو را كتاب مردم ،
:برگ نگارخانه
مجسمه نمايشگاه و آقا آل امامي مينو نقاشي نمايشگاه
تا 29 پيرهاشمي افشين نقاشي نمايشگاه و امداديان فاطمه
خيابان:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 9 از ارديبهشت
.تلفن8886659.پلاك 1/12 افشار ، دامن كوچه وليعصر ،
:تهران نگارخانه
كلافچي حسين (باتيك) ايران كلاقهاي سنتي نمايشگاه
خيابان:نشاني.تا 17 ساعت 9 از.ارديبهشت تا 29 گنبينه
:تلفن.تهران دانشگاه شرقي ضلع قدس ، خيابان انقلاب ،
.6112395
:كندلوس نگارخانه
ساعت 16 از.ارديبهشت تا 28 فرهت غلامعلي نقاشي نمايشگاه
.اس.آ ساختمان خيابان 64 ، كردستان ، بزرگراه:نشاني.تا 20
.تلفن8035718.پ
:گلستان گالري
از .ارديبهشت تا 27 كيارستمي عباس عكسهاي نمايشگاه
شهيد دروس ، خيابان:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 10
.تلفن2541589.شماره 42 كماسايي ،
:فرشته نگارخانه
ساعت 17 از.ارديبهشت تا 26 بانگيز رضا نقاشي نمايشگاه
شمالي ، رازان ميرداماد ، بلوار محسني ، ميدان:نشاني.تا 20
.شماره 9 ششم ، كوچه
:سيحون گالري
از .ارديبهشت تا 23 دولتآبادي سهيلا نقاشي نمايشگاه
چهارم ، كوي اسلامبولي ، خالد خيابان:نشاني.تا 18 ساعت 10
.تلفن8711305.شماره 30
|
|