نيما آثار و "طاهباز سيروس"
نگرش‌هاي با فيگوراتيو آثاري نمايش
متفاوت
نيما آثار و "طاهباز سيروس"
زندگي درباره كه كوهستان پردرد كتاب در طاهباز زنده‌ياد
ما سرزمين در :مي‌دهد دادسخن چنين است نوشته نيما هنر و
و آخوندزاده فتحعلي از طلب تجدد انديشمندان نخستين
شدن غرق را تجدد هدايت صادق و رفعت تقي تا گرفته طالبوف
مي‌دانستند سنت‌ستيزي حتي و سنت از گسستن و غرب در
گوي[پاسخ] درستي به مرا مي‌پرسم ، تو از را اين
تو دلدادگان فروتنانه نيايش [باشد بايد] چگونه
اعلام نيمايوشيج يادمان در خود كه چنان زنده‌يادطاهباز
سال در بود ديده را نيما كه باري آخرين و اولين مي‌دارد
نمايشگاه در محصص بهمن نقاشي نمايشگاه نخستين در 1331
و كيست پيرمرد كه نمي‌دانست حتي او.بود "سوم نيروي"
چه گر مي‌كردم سلامي و مي‌رفتم جلو كاش مي‌خورد دريغ
كه بودم كوچك آنقدر مي‌گويد خود و نداشت بيش سال سيزده
!كيست او بپرسم نداشتم جرات
اول سال در زنده‌يادطاهباز كه سال 1338 در يعني بعدها
روز يك عصر در مي‌كرد ، تحصيل تهران دانشگاه پزشكي رشته
و مي‌شود مطلع نيما خاموشي از كيهان روزنامه توسط
تابوت و مي‌شود برگزار نيما جنازه تشييع كه فرداهنگامي
را نيما شعر آخرين و مي‌گذارند آمبولانس در را نيما
/نمي‌كاهم يادت از من نه يا يادآوري گرم..!مي‌خواند
آرش شماره اولين كه سال 1340 در سپس /راهم در چشم من ترا
و مي‌دهد احمد آل به را آن جلد يك مي‌كند ، منتشر را
سال دومين با همزمان را آرش شماره دومين كه مي‌كند اعلام
او احمد آل.داد خواهد اختصاص او به "تماما نيما خاموشي
ياد زنده آشنايي نخستين اين مي‌برد نيما خانه به را
يك سفري طي بعد سال تابستانبود نيما خانواده با طاهباز
كه بود يوش نگاري تك سفر اين حاصل كه مي‌رود يوش به ماهه
دانشگاه ادبيات دانشكده اجتماعي تحقيقات موءسسه براي
-جمع‌آوري كار اينجا از.رسيد چاپ به و شد نوشته تهران
عهده به را نيما ارزشمند آثار چاپ و تدوين -نسخه‌برداري
دانشكده آخر سال كه سال 1346 در علت همين به او.مي‌گيرد
دكتري مدرك دريافت از مي‌گذراند ، را تهران دانشگاه پزشكي
ديگري جاي در مي‌جست كه را آنچه بي‌شك.مي‌پوشد چشم خود
.كرد نيما آثار نشر صرف را خود كوشش و هم تمام و يافت
كافي باشيم برده پي او كار اهميت به اندكي اينكه براي
چند هر نيماباشيم نداشته دور نظر از را نكته چند است
است اين در نگراني‌اش همه اما است گله‌مند خويش زندگي از
به عنقريب يا.آورد در بقاليها از سر آثارش كه‌مبادا
مقاله به اگر !كند ظهور آثارش از بزرگي شاعر او خود گفته
نيما نگراني كنيم توجه (يوشيج نيما مشكل) احمد آل معروف
بي‌نظم را نوشته‌هايش.بي‌نظم‌مي‌نويسد".بجاست "كاملا
و مي‌كند چاپ مطبعه‌اي هر در بي‌نظم و.مي‌انبارد هم روي
منظومه‌اي يا مجموعه‌اي و بنشيند كه نيست اين درصدد هرگز
كار اين دارد انتظار شايد.بدهد انتشار و بياورد فراهم
آمد ، بوجود اثري وقتي مي‌كند گمان شايد نباشد؟ او عهده به
بنده‌اي مثل شده خلاص فرد مالكيت از ديگر شد ، گفته شعري
هنر ، نهال ما ، جمع در هنوز ولي باشد شده آزاد كه
پرورده سالها بايد هنوز دارد ، لازم بيشتري دلسوزي‌هاي
محيط تا برد سو آن و سو بدين و كشيد دندان به را خويش
آثار نگهداري وضعيت از مختصري بود اين".شود پيدا امني
فرهنگ كه جامعه‌اي ديگر طرفي از.او خود توسط نيما
او خود گفته به باز و مي‌چربد آن كتبي فرهنگ بر شفاهي‌اش
نگراني اين مي‌شود ذليل و فقير (خود مقام در) بزرگي
.نيست بي‌مورد
زندگي درباره كه كوهستان پردرد كتاب در طاهباز زنده‌ياد
ما سرزمين در:مي‌دهد دادسخن چنين است نوشته نيما هنر و
و آخوندزاده فتحعلي از طلب تجدد انديشمندان نخستين
شدن غرق را تجدد هدايت صادق و رفعت تقي تا گرفته طالبوف
در و مي‌دانستند سنت‌ستيزي حتي و سنت از گسستن و غرب در
الفبا و مذهب جنگ به آخوندزاده همچون گاه سودا ، اين
احساسات ابراز به هدايت صادق همچون گاه و مي‌رفتند
مي‌آوردند ، باستان ايران تمدن روبه و مي‌پرداختند ضدغربي
ادامه در و "بود بي‌اعتنا هياهو اين به نسبت نيمايوشيج
زبانهاي به چه اگر نيما اينكه به اذعان با بحث همين
احساسات ارزش مقاله از و بود آشنا عربي و روسي و فرانسه
تازه‌ترين چگونه كه است مشخص او هنرپيشگان زندگي در
نظر زير آسيا و امريكا و اروپا در را هنري و ادبي تحولات
(اميد -م)ثالث اخوان مهدي و احمد يادآل زنده نظر اما داشت
پررنگ بسيار را فرانسه ادبيات از نيما تاثير خصوص در
از بعضي در تنها نيما كه بود اعتقاد اين بر و مي‌دانست
شاعران بعضي به محتوا نظر از كه است موسيقي مجله شعرهاي
اوست محبوب شاعر كه مالارمه خصوص به فرانسه سمبوليست
دليل به كه تاثيرپذيري دليل به نه اين و مي‌شود نزديك
در نيما كه مي‌كند ، اضافه و اوست با هم‌سخني و هماوايي
آزمايشهاي و تجربيات خود شاعري سال چهل به نزديك طول
شعرهاي ومحتوي ، نظرزبان از و سرگذاشته پشت را فراواني
فراواني سادگي از او ، زندگي اواخر شعرهاي و اوليه
كه است ، معتقد نيما ، عروضي دستگاه مورد در.برخوردارند
سهل برپايه شاعري كار اساس نيمايوشيج ، عروضي دستگاه در
به و است فرم ساختن زيبا اندازه همان به و كار طرز كردن
حالت آن حفظ و مي‌شود داده فرم به كه طبيعي حالت واسطه
آن وبه‌تبع شود بيان طبيعي وضع به شعر مي‌كند تقاضا كه
خلاف به نيما مي‌كند اضافه و باشد طبيعي و روان هم قافيه
وزن از جداگانه موزيك يك را قافيه مردم قرينه‌طلبي عادت
نگاه مورد در بحث از پس سرانجام و مي‌داند مطلب براي
چنين را خويش نهايي نظر نيما ، هدف نيما ، زبان نيما ،
و خودي فرهنگ با جهاني تجربيات تطبيق:مي‌دارد اعلام
به بودن متكي عين در جهانيان ، و جهان با همسويي و همدلي
وانسانيت انسان ارزش به عميق ايمان فرهنگي ، سنت و ميراث
جهان ، به متفاوت و نو نگرش و آن دشمنان با بي‌امان رزم و
صورت به را نيمايوشيج من اعتقاد به كه است خصوصياتي
من و مي‌كند معرفي ايران معاصر هنر در تجدد اصيل آغازگر
معادل اين با مي‌نامم زاد درون تجرد را تجدد نوع اين
endogenic modernity فرهنگي
آنان و هستيم طاهباز مرحوم كار ارزش و زحمات گواه ما آري
خواهيم خويش هميشگي سنجه همان با ما دارند ديگر گواهي كه
.مي‌آيند قافله عقب از دارند دست در غربال كه آنان گفت ،
از شصت‌اثر از بيش خويش پركيفيت عمر در طاهباز زنده‌ياد
آخرين و بود يوش تك‌نگاري آن اولين كه گذاشت جاي بر خود
امروز شعر ترجمه Moden Persian كتاب بر است نقدي آن
و بود شده چاپ لندن در كه كيانوش ، محمود همت به ايران
.بود نوشته خويش حيات روزهاي آخرين در را نقد اين استاد
عديده ، مشكلات اثر بر وقتي كه دارم ياد به وجود اين با
كه بود كرده تهران به را سياوش فرزندش انتقال قصد
كه ، بود اين شنيد كه جوابي بود ، زاهدان دانشگاه دانشجوي
بايد دانشجو پدر كه است اين كار انجام شرايط از يكي
من به روزي.كرد اكتفا تلخ خنده‌اي به او و !!باشد استاد
اما شد دستگير بار يك كه مي‌گفت دانشجويي‌اش دوران از
شتم و ضرب مورد و مي‌شود دستگير دوباره.كردند آزادش زود
به مرا خوشبختانه مي‌گفت خود و.مي‌گيرد قرار شديد
حضور آن در طالقاني آيت‌الله كبير مجاهد كه بردند زنداني
و درود او روان بر و كردند پدري‌ها من حق در و.داشتند
سال يكصدمين مناسبت به كه كنگره‌اي در.مي‌فرستاد رحمت
برگزار تهران در هنر دانشكده در يونسكو توسط نيما تولد
و يكصد از بيش.بود او دوش بر كنگره اصلي بار بود ، شده
مقاله‌هاي ميان از كه بود ، كرده مطالعه را مقاله پنجاه
جا هرشد داده تشخيص مناسب كنگره براي تعدادي رسيده
داشت جدي حضوري او بود ، نيما از تجليل يا مناسبتي نامي ،
و حوصله انسان ، از كه است كار درستي به ايمان در تنها
چه هر تقدير ، هر به.داشت انتظار مي‌توان چنين اين تواني
بر را مرگ سايه‌هاي كه وقتي دراز رنج از مي‌پژمرد
تنها را او كه مي‌كند وصيت مي‌كند احساس شانه‌هايش
با بود نيما كنار در عمري چون.است آرامش نيما دركنار
اين پيامش آخرين شك بدون.آرميد او دركنار و زيست نيما
:كه بود
گرد جيحون رود و دريا گرد
مرد نكند صيد تابه در ماهي
(راوش) اسدي مجيد
نگرش‌هاي با فيگوراتيو آثاري نمايش
متفاوت
از گروهي نقاشي نمايشگاه برپايي مناسبت به
برگ نگارخانه در هنرمندان
مرشدزاده فريد اثر - انزوا
در پيش چندي هنرمندان از گروهي نقاشي آثار از نمايشگاهي
.شد برگزار برگ نگارخانه
بابك حدادي ، بتي كاوسيان ، كاوه از آثاري نمايشگاه اين در
ديد معرض در مرشدزاده فربد و فاتح حميدرضا خدابنده ،
.گرفت قرار علاقه‌مندان
و انسان هنرمندان ، اين آثار تمام در موجود مشترك عنصر
با البته -آثار اين تمامي بودن فيگوراتيواوست محيط
كه داده يكپارچگي نوعي نمايشگاه به -متفاوت نگرش‌هايي
.باشد آن قوت نقاط از مي‌تواند
نقاشي ، رشته ارشد كارشناسي مقطع دانشجوي حدادي بتي آثار
انتزاعي‌تر فضايي از نمايشگاه اين آثار ديگر به نسبت
كوچكي قطع از "اكثرا كه او كارهاي در.است برخوردار
خرد فرم‌هاي برابر در خاكستري و وسيع سطوحي برخوردارند ،
دست از را خود حقيقي فرم شدت به كه انساني فيگور از شده
.مي‌شود ديده شناورند ، بعدي دو و تخت فضايي در و داده‌اند
بيان به بصري عناصر اين از استفاده با مي‌كند سعي او
بپردازد محيط عظيم نيروي مقابل در انسان احساسات و حالات
.مي‌شود نزديك انتزاعي اكسپرسيونيسم نوعي به و
تاثير تحت متفاوت ، مضمون و فضا با فاتح حميدرضا آثار
و مينياتورگونه فضاهايي با همراه كودكان نقاشي از زياد
و آثار تمامي در نارنجي رنگهاي فعال حضور.است تزئيني
پاستل از استفاده همچنين و كوچك و زياد تقسيم‌بندي‌هاي
اين.اوست آثار ويژگي‌هاي از خراشيدني تكنيكهاي و روغني
از است تلفيقي كارهايم":مي‌گويد آثارش مورد در نقاش
نيز و گليم‌ها نقش‌هاي همچنين و كودكان نقاشي‌هاي
".يزد زادگاهم معماري نمادهاي
اين در شركت‌كنندگان از ديگر يكي خدابنده ، بابك آثار در
.است شده فيگور به واقع‌گرايانه‌تري نگاه نمايشگاه ،
به و دارند همراه به نيستي و مرگ از بويي وي نقاشي‌هاي
با ماليخوليايي فضاهايي در را تلخ واقعياتي گونه‌اي
.مي‌گذارند نمايش به قرينه "اكثرا و ساكن كمپوزيسيون‌هاي
پرانرژي و سريع قلم‌گذاري نحوه و تند رنگهاي بعضي حضور
.است داده بياني يا اكسپرسيونيستي فضايي كارها ، به
نقاشي رشته ارشد كارشناسي آخر سال دانشجوي كاوسيان ، كاوه
آثارش جمعي و انفرادي نمايشگاه چندين در اين از پيش كه
گونه طراحي خصوصيت از آثارش است ، داده شركت را
و محدود رنگي خاكستري‌هاي از استفاده با كه برخوردارند
رسيده فضايي چنين به روشن و تيره كنتراست بر تكيه همچنين
دنبال به گرافيك در چه و نقاشي در چه":مي‌گويد وي.است
به همه از بيشهستم خاص رنگ و تركيببندي يعني هدف يك
اينكه با.داده‌ام اهميت طراحي و پلان‌بندي و وفضا فرم
داده خاصي بهاي فيگور به ولي است انتزاعي آثار ساختار
داراي و فضامدرن دارم دوست بيشتر نقاشي دراست شده
چون نمي‌كنم كار محض آبستره وجه هيچ به.باشد موضوع
با حال تا خودمان پيشينه با و هستيم ايراني ما معتقدم
همه پري و شيطان گاو ، طبيعت ، انسان ، .كرده‌ايم كار تصوير
.مي‌دهد تشكيل را آثارم داستان و وجوددارد من كارهاي در
كه كرده‌ام سعي هميشه ولي دارد داستان آثارم اينكه با
".بماند باقي بيننده براي ابهامي
نقاشان و طراحان هنر تاريخ در":مي‌گويد همچنين كاوسيان
خوبي طراحان كه هستند خوبي نقاشان كساني "معمولا خارجي ،
يكي من نظر بهميدهد نشان را آني‌تر بيان طراحي بودند ،
با بيننده كه است اين نقاشي مورد در نكات مهمترين از
به كار يك ارائه.نيفتد ديگري مشخص اثر ياد به كار ديدن
جنبه‌هاي تمام مورد در مسئوليت قبول معناي به نمايشگاه
.مي‌كند فكر چگونه آن نقاش كه مي‌دهد نشان اثر يكاست آن
نقاشي تقليددر و چيزهاست مهمترين اصالت اين به رسيدن
از بايد نقاشي اثر يك طرفي ، از.است تاثرانگيز بسيار
شرايطي در هم آن نباشد گريز پيام و نكند دوري فرم‌گرايي
به و مي‌گريزند پيامي هر گفتن از نقاشان از خيلي كه
و دايره كشيدن و تجسمي هنرهاي مباني در تفحص و تحقيق
".مي‌پردازند مربع
دانشجوي كه است گروه اين نقاش ديگر نيز مرشدزاده فربد
انسان ، او نقاشي‌هاي در.است نقاشي رشته ارشد كارشناسي
خشك تقسيم‌بندي‌هاي ميان در مانند سايه و گونه طراحي
به خط از استفاده و درآمده محاصره به شكلي به هندسي
همچنين و اطلاع‌دهنده "كاملا و گرافيكي عنصر يك عنوان
كه فضايي به مي‌كنند ، اشاره كار از نقاطي به كه پيكان‌ها
تمام با شهري جامعه ميان در را منزوي و تنها انسان
.مي‌دهد نشان روابطش
تلاش تابلوهايم در من":مي‌گويد دنيايش درباره مرشدزاده
كه رابطه‌هايي.باشم انسانها رابطه‌هاي نمايشگر كرده‌ام
اجتماع از انسانها شدن گذاشته كنار به منجر "اساسا
ديگر انسانهاي و جامعه از من آثار در انسان.مي‌شوند
فرياد آنان روي در را نفرتش نباشد مجبور تا مي‌گريزد
از شكلي شدن ، پنهان و يكديگر چشم از گريز اين و بزند
اجتماعي روابط تمام زيربناي كه مي‌كند ايجاد را رابطه
".آنهاست
:گلستان گالري
ارديبهشت از 29 مولاييان رحيم مجسمه و نقاشي نمايشگاه
:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 10 ازخرداد پنجم تا
.تلفن2541589.شماره 42 كماسايي ، دروس ، خيابان
:نياوران فرهنگسراي
تا ايران معاصر نقاشان آثار "سال بزرگ فروش" نمايشگاه
خيابان انتهاي:نشاني.تا 21 ساعت 10 از.خرداد هشتم
.تلفن2و2287081.نياوران پارك مقابل پاسداران ،
:كمال‌الملك گالري
ساعت از.ارديبهشت تا 30 كاتوزيان مسعود نقاشي نمايشگاه
.شماره 31 ششم ، بوستان پاسداران ، خيابان:نشاني.تا 20 17
.تلفن2580053
:دريابيگي نگارخانه
.ارديبهشت تا 29 هنرمندان از گروهي آبرنگ نقاشي نمايشگاه
دوم ، كوچه فاز 3 ، قدس ، شهرك:نشاني.تا 20 ساعت 16 از
.تلفن8093327.شماره 1165
ثمر هفت نگارخانه
ميرآفتابي حافظ و كازروني ماتيسا نقاشي و طراحي نمايشگاه
مطهري ، خيابان:نشاني.تا 20 ساعت 16 از.ارديبهشت تا 29
تلفن8731403.پلاك 25 پنجم ، كوي كوه‌نور ،
|
|
