مطبوعات آزادي مباني
معاون به پاسخ در مطبوعات دادگاه رئيس
ارشاد وزارت حقوقي
هيات و باشد "حد" جرمي مجازات اگر
قاضي كند تخفيف تقاضاي منصفه
ميرسد بنبست به
خواستار نگاران روزنامه صنفي انجمن
شد خبرنگاران تهديدكننده عوامل شناسايي
;منتقد فرهنگي يك احضار حاشيه در
نميگذرد پاسگاه از فرهنگي توسعه مسير

مطبوعات آزادي مباني
مذاكرات و مطهري شهيد ،(ره)امام انديشههاي بر مروري
خبرگان مجلس
سيماي و آرمانها سال 57 در ايران اسلامي انقلاب :اشاره
شاگرد و ميكرد بيان (ره)امامخميني زبان از را آيندهاش
و تشريح را آرمانها آن مطهري شهيد ايشان برجسته يار و
آزاديخواهي.ميداد قرار عموم دراختيار نظريه بهعنوان
و پاييز در اسلامي انقلاب اصلي شعار سه از يكي بهعنوان
تكرار امام حضرت سخنان در مختلف دفعات به زمستان 57
آزادي عقيده ، آزادي) آن بر مختلف صور به ايشان و ميشد
پيروزي از پس.مينهادند تاكيد (...و عمل آزادي بيان ،
شكل به آرمانها آن اساسي قانون خبرگان مجلس در انقلاب
شهيد "خصوصا خبرگان ، و رسيد تصويب به اساسي قانون اصول
در نظريهپردازي ضمن مذاكرات مشروح در بهشتي ، آيتالله
در.داشتند بيان را آنها تصويب از هدف اصول ، آن مورد
مذاكرات و مطهري شهيد ،(ره)امامخميني نظرات اينجا
تقديم بهترتيب باشد ما عمل راهنماي ميتواند كه خبرگان
.ميگردد
:آزادي و امامخميني .1
هستيم كامل آزاديهاي رژيم موافق ما:22/7/57
صفحه 158 جلد 2 نور صحيفه
را دموكراسي انحاء همه تضمين ميتواند...اسلام:5/8/57
.بكند
صفحه 222 جلد 2 نور صحيفه
بكنيم ، عمل بشر حقوق اعلاميه مطابق ميخواهيم ما:8/8/57
استقلال مملكتمان در ما باشيم ، آزاد ميخواهيم ما
.ميخواهيم آزادي ميخواهيم ،
صفحه 242 جلد 2 نور صحيفه
ما برنامه و است اسلامي جمهوري برقراري ما هدف:11/8/57
.است استقلال و آزادي تحصيل
صفحه 264 جلد 2 نور صحيفه
بايد "دقيقا...زمامداران اسلامي ، جمهوري در:11/8/57
در مطبوعات...بگذارند احترام همهجا در عمومي آراء به
.آزادند واقعيات و حقايق همه نشر
صفحه 280 جلد 2 نور صحيفه
مذهبي اقليتهاي به مسلكي هر از بيش اسلام:16/8/57
در نيز كمونيستها اسلامي جمهوري در..است داده آزادي
.آزادند خود عقايد بيان
صفحه 48 جلد 3 نور صحيفه
بهمعناي دموكراتيك دولت يك اسلامي ، دولت:18/8/57
كامل بهطور آزادي مذهبي اقليتهاي همه براي و است واقعي
اسلام و بكند را خودش عقيده اظهار ميتواند كس هر و هست
تمام اسلامي ، دولت و دارد بهعهده را عقايد همه جواب
.خواهدداد جواب منطق با را منطقها
صفحه 88 جلد 3 نور صحيفه
در آزادي داراي افراد همه اسلامي ، حكومت در:19/8/57
.هستند عقيدهاي هرگونه
صفحه 100 جلد 3 نور صحيفه
دارند آزادي خيلي اينكه باب از نه ايران صداي:4/9/57
از ميخواهيم ، آزادي ما كه است بلند صدايشان است بلند
الان ما مطبوعات دارد؟ آزادي كي.ندارند آزادي اينكه باب
است؟ تعطيل چرا است ، تعطيل كه است وقت چندين است تعطيل
.باشد نبايد سانسور ميگويند آنها است ، سانسور اينكه براي
صفحه 255 جلد 3 نور صحيفه
.ميكنيم مبارزه آزادي و استقلال براي ما:15/10/57
صفحه 139 جلد 4 نور صحيفه
اسلامي جمهوري رژيم ميخواهيم ، ما كه رژيمي:20/10/57
حال به آنچه مگر است مطلق بهطور آزادي اسلام در و است
.باشد مفسدهاي موجب و باشد داشته ضرر كشور و ملت
صفحه 199 جلد 4 نور صحيفه
آزادند مردم و است مندرج دموكراسي اسلام در:25/10/57
.اعمال در هم و عقايد بيان در هم اسلام ، در
صفحه 234 جلد 4 نور صحيفه
كامل و صريح آزاديها اسلامي ، رژيم يك در:27/10/57
.بود خواهند
صفحه 242 جلد 4 نور صحيفه
زمان در است بوده اول از اسلام در آرا آزادي:10/12/57
بود ، آزاد پيغمبر خود زمان در بلكه عليهمالسلام ، ما ائمه
كسي داريم ، حجت ما داريم ، ما حجت ميزدند ، را حرفهايشان
.نميترسد بيان آزادي از دارد حجت كه
صفحه 130 جلد 5 نور صحيفه
.بگويد ميخواهد هرچه كه هر هست ، بيان آزادي:17/12/57
همه رد و حرفها همه رد بر است داشته قدرت اول از اسلام
برهان ما.است باقي ما برهان است ، باقي قدرت آن.اكاذيب
مردم گفتار -گفتههاي از ما.داريم حجت ما داريم ،
را توطئه لكن بگويد دارد هرچه هركه نميترسيم ،
.نميپذيريم
ص 185 جلد 5 نور صحيفه
.است آزاد عقايد اظهار:7/10/57
ص 160 جلد 22 ، نور ، صحيفه
.آزادند مطبوعات همه:20/10/57
ص 165 جلد 22 ، نور ، صحيفه
ايران ملت ضرر به كه آنجا تا همهكس به آزادي:25/10/57
مردم براي اختناق هيچگونه و خواهدشد داده نباشد
عقيده اظهار تا آزادند همه حكومت اين در..نخواهدبود
.كنند
ص 171 جلد 22 ، نور ، صحيفه
چيز هر يا ما با مخالفت كه آزادند احزاب:26/10/57
.بكنند ديگري
ص 173 جلد 22 ، نور ، صحيفه
تحميل مكتب اسلام است ، مخالف تحميل با اسلام:9/9/58
ما است ، كرده ترويج ابعادش تمام با را آزادي اسلام.نيست
هر و ميپذيرد خواست كس هر ميكنيم ، ارائه را اسلام فقط
.نميپذيرد نخواست كس
ص 263 جلد 22 ، نور ، صحيفه
كسي ميگوييم هرچه كه كنيم گمان ماها نبايد:16/10/66
است الهي هديه يك تخطئه بلكه اشكال.نيست اشكال حق را
.انسانها رشد براي
ص 170 جلد 20 ، نور ، صحيفه
اسلام كه نادر مواردي در جز اسلامي جمهوري در:28/6/67
طرف از موضوع تشخيص با هم آن باشد ، خطر در نظام حيثيت و
ديگري بر را خود راي نميتواند هيچكس دانا ، كارشناسان
.نياورد هم را روز آن خدا و كند تحميل
ص 21 جلد 21 ، نور ، صحيفه
طرح و انتقادها با بايد همه اسلامي جمهوري در:19/11/67
.كنند باز جامعه سعادت براي را راه اشكالها
ص 78 جلد 21 ، نور ، صحيفه
نظام اول درجه مسئولين مورد در حتي (ره)امامخميني
سوابق داراي و عادل فقهاي ميان از "قاعدتا كه نيز اسلامي
اين.نداشتند باور انتقاد عدم به ميشوند ، انتخاب روشن
را خداوند بر اتكاء و بهنفس اعتماد بر مبتني نگرش
به انتقاد حتي ضعف موضع از كه كساني نظر با كنيد مقايسه
.مييابند نگرانكننده نيز را جامعه پايينتر مسئولين
برابر در "مستقيما كه دارد حق ملت افراد از فردي هر
جواب بايد او و كند استيضاح را مسلمين زمامدار سايرين ،
وظايف برخلاف اگر اينصورت درغير و دهد قانعكنندهاي
زمامداري مقام از خود به خود باشد كرده عمل خود اسلامي
.است معزول
ص 190 جلد 4 ، نور ، صحيفه
ولايت حدود موضوع همين در "اخيرا خوشبختانه:21/10/66
اسلامي ، مسايل به آگاه و متعهد گويندگان و نويسندگان فقيه
مورد ديدم كه آنجا تا روزنامهها و مجالس در را مساله
.ميكنم تشكر آنان تمامي از من كه داده قرار بحث
ص 173 جلد 20 ، نور ، صحيفه
از است پر اسلام بزرگوار فقهاي كتابهاي:10/8/67
مختلف زمينههاي در برداشتها و سليقهها و اختلافنظرها
كه آنجا تا عبادي ، و اقتصادي و سياسي و فرهنگي نظامي ،
مخالف اقوال يا و قول است شده اجماع ادعاي كه مسائلي در
خلاف قول است ممكن هم اجماعي مسائل در حتي و دارد وجود
از.بگذريم اصوليها و اخباريها اختلاف از شود ، پيدا
و بحث و درس محيط در اختلافات اين گذشته در كه آنجا
ضبط عربي هم آن علمي كتابهاي در فقط و بود محصور مدرسه
اگر و بودند بيخبر آن از مردم تودههاي "قهرا ميگرديد ،
جاذبهاي برايشان مسائل اين تعقيب ميشدند ، هم باخبر
يكديگر با فقها چون كه نمود تصور ميتوان آيا حال.نداشت
دين خلاف و حق خلاف -نعوذبالله -داشتهاند اختلافنظر
به خوشحالي كمال با امروز اما.هرگز عملكردهاند؟ خدا
به صاحبنظران و فقها حرفهاي اسلامي انقلاب مناسبت
كه چرا است ، شده كشيده روزنامهها و تلويزيون و راديو
مساله در "مثلا ;است مسائل و بحثها اين به عملي نياز
در آن ، تقسيمبندي و زمين مساله در آن ، محدوده و مالكيت
و ارز و پول پيچيده مسائل در عمومي ، ثروتهاي و انفال
مزارعه در خارجي ، و داخلي تجارت در ماليات ، در بانكداري ،
مدني ، قوانين در ديات ، و حدود در رهن ، و اجاره مضاربه و
عكاسي ، چون ;اعم بهمعناي هنر با وبرخورد فرهنگي مسائل در
و خوشنويسي سينما ، تئاتر ، موسيقي ، مجسمهسازي ، نقاشي ،
از جلوگيري و طبيعت سالمسازي و زيست محيط حفظ در غيره ،
اطعمه مسائل در اشخاص ، واملاك منازل در حتي درختها قطع
تعيين يا و ضرورت صورت در مواليد از جلوگيري در اشرب ، و
اعضاي همچونپيوند طبي معضلات حل در مواليد ، در فواصل
معادن مساله در ديگر ، انسانهاي به غير انسان بدن
و توسيع و حلال و حرام موضوعات تغيير ملي ، و زيرزميني
مسائل مختلف ، در امكنه و ازمنه در احكام از بعضي تضييق
نقش اسلام ، احكام با آن تطبيق و بينالمللي حقوق و حقوقي
فاسد درجوامع آن تخريبي نقش و اسلامي جامعه در زن سازنده
كفر با برخورد اجتماعي ، و آزاديفردي حدود غيراسلامي ، و
انجام چگونگي شرك ، و كفر تابع بلوك و التقاط و شرك و
زمين حركت جهت برخلاف حركت و فضايي و هوايي سير در فرايض
صعود در يا و آن سرعت از بيش سرعتي با آن موافق يا
اينها ، همه از مهمتر و زمين جاذبه كردن خنثي و مستقيم
كه جامعه و حكومت در فقيه ولايت حاكميت تعيين و ترسيم
و مردم ابتلاي مورد مساله هزاران از گوشهاي اينها همه
و كردهاند بحث آنها مورد در بزرگ فقهاي كه است حكومت
در مسائل از بعضي اگر و است مختلف يكديگر با نظراتشان
است ، نداشته موضوع يا و است نبوده مطرح گذشته زمانهاي
.بنمايند فكري آن براي بايد امروز فقها
و باشد باز اجتهاد باب بايد هميشه اسلامي حكومت در لذا
نظرات كه ميكند اقتضا همواره نظام و انقلاب طبيعت
يكديگر با مخالف ولو مختلف زمينههاي در فقهي -اجتهادي
را آن از جلوگيري و حق و توان كسي و شود عرضه آزادانه
.ندارد
ص 46 جلد 21 ، نور ، صحيفه
وآزادي مطهري -2
وجود به را اختناق زمينه اسلامي ، جمهوري شود بنا اگر"
است ، آزادي دين اسلامخورد خواهد شكست "قطعا بياورد ،
اسلام...است جامعه افراد همه براي آزادي مروج كه ديني
دينداري ديگر باشد اجبار روي از اگر دينداري:ميگويد
كاري و نگويند چيزي كه كرد مجبور را مردم ميتوان.نيست
فكر اينگونه كه كرد مجبور را مردم نميتوان اما نكنند ،
(1)".كنند
در تنها و باشد آزاد قلمش و بيان و فكر ميبايد كس هر"
ادامه را پيروزي صحيح راه ما انقلاب كه است صورتي چنين
هر كه است داده نشان گذشته تجربههاي "اتفاقا.داد خواهد
سوءنيت روي از ولو فكري آزادي نوع يك از جامعه وقت
نشده ، تمام اسلام ضرر به امر اين است ، بوده برخوردار
ما ، درجامعه اگر.است بوده اسلام سود به نهايت در بلكه
كه طوري به بيايد وجود به عقايد و آرا برخورد آزاد محيط
ما و كنند مطرح را حرفهايشان بتوانند مختلف افكار صاحبان
در تنها كنيم ، مطرح را خودمان نظريات و آرا مقابل ، در هم
رشد بيشتر چه هر اسلام كه بود خواهد سالمي زمينه چنين
(2).ميكند
اعتماد و اعتقاد و ايمان خود ايدئولوژي به كه مكتبي هر"
آزادي و انديشه آزادي طرفدار بايد ناچار باشد ، داشته
خود به اعتقادي و ايمان كه مكتبي هر عكس به و باشد تفكر
(3)".ميگيرد را تفكر آزادي و انديشه آزادي جلوي ندارد
من ميگفت و ميآمد كه كسي جواب در اسلام صدر در اگر"
ديگر امروز بكشيد ، و بزنيد:ميگفتند ندارم قبول را خدا
با كه مانده باقي دليل بدين اسلام.نداشت وجود اسلامي
(4) ".است شده مواجه مختلف افكار با صراحت و شجاعت
هر در مردم كه مردم مذهبي پيشوايان كه زمان هر و وقت هر"
پلنگ پوست ميكنند تصور مذهب واقعي نماينده را آنها حال
و تكفير به متوسل و ميدهند نشان ببر دندان و ميپوشند
اين به خصوصي اغراض كه هنگامي "مخصوصا ميشوند ، تفسيق
سود به مذهب و دين پيكر بر ضربت بزرگترين درميآيد ، صورت
(5)".ميشود وارد ماديگري
اساسي قانون خبرگان مجلس مذاكرات در مطبوعات آزادي -3
حفظ نام به ندارد حق مقامي هيچ":اساسي قانون نهم اصل
چند هر را ، مشروع آزاديهاي كشور ارضي تماميت و استقلال
؟".كند سلب مقررات ، و قوانين وضع با
واقعي حفظ":ميفرمود بند اين توضيح در بهشتي مرحوم
.است كشور در آزادي و عدالت حفظ طريق از كشور ، استقلال
نشود ، پاسداري درست آزادي و عدل كشوري و جامعه يك در وقتي
(6)".ميشود هموار بيگانه نفوذ براي راه خودبخود
بهشتي دكتر "مقررات و قوانين وضع با چند هر" قيد درباره
سلب را ديگران آزاديهاي نميتوان عنوان هيچ به":ميگويد
"هرچند" يك اينجا ميشد تهيه پيشنويس كه موقع آن...كرد
شكل كه "مقررات وضع شكل در چند هر" بوديم كرده اضافه
الان آمد ميان به بحث اين هم موقع آن بگيرد را مستبدانه
"(7).كنم اضافه را "هرچند" كه ميكنم يادداشت
:ميگويد اصل اين طرح انگيزه توضيح در ديگري نماينده
اصل در و اساسي قانون پيشنويس در اصل اين تنظيم انگيزه"
است اين است ، نهايي متن انشاءالله و است مطرح كه فعلي
سركوب را آزادي نوع هر كه بوديد متوجه طاغوت زمان كه
براي.است خطر در كشور استقلال اينكه عنوان به ميكردند
حتي ميكردند سركوب را آزادي نوع هر كشور مستقل سياست
كه ما ايران در تشيع عالم بزرگ مرجع عملي رساله كه ديديد
اعلاميهاي ، رسانهاي ، اگر.بود ممنوع است ، تشيع مهد
و ميكردند محكوم زندان سال چندين به را مردم ميشد پيدا
حمايت كشور ارضي تماميت و استقلال از كه بودند مدعي
اصل اينميكردند سركوب را آزاديها انواع و ميكنند
به اين از انشاءالله و است بوده آزاديها اين تضمين براي
نيستند تفكيكپذير استقلال و آزادي كه ميشود معلوم بعد
آزادي تا.باشند داشته يكديگر براي تزاحمي نيست ممكن و
اجانب به وابستگيش عدم و كشور استقلال ندارد امكان نباشد
مردمش كه است اين به بسته كشور هر منافع حفظ.شود تامين
هدفشان از دينشان ، از نظامشان ، از بتوانند و باشند آزاد
كه ندارد معني استقلال عنوان به پس كنند ، حمايت آزادانه
"(8).بگيريم را آزادي جلوي ما
مطالب بيان در مطبوعات و نشريات":چهارم و بيست اصل
.باشد عمومي حقوق يا اسلام مباني به مخل آنكه مگر آزادند
".ميكند معين قانون را آن تفصيل
طرح بار چندين و كميسيون بررسي از پس اساسي قانون اصول
به موافق و مخالف گفتوگوي و خبرگان مجلس علني جلسات در
و بيمها ترسها ، نگرانيها ، گفتوگوها آن در.رسيد تصويب
پرسش اصل 24 تصويب در "مثلا.بود مشخص "كاملا آيندهنگري
و (خبرگان مجلس رئيس نايب) بهشتي شهيد بين زير پاسخ و
:شد مطرح (كميسيون مخبر) باهنر شهيد
كه نوشته كتابي يك آمده كسي يك ميگويم بنده:بهشتي
نوشته كتاب است ، بدي سيستم اسلامي ، جمهوري سيستم "اصلا
بايد اساسي قانون اصل اين طبق بر بدانيم ميخواهيم است ،
نه؟ يا بگيرد را او كتاب جلوي
به دارد اقدام و قيام عنوان چنانچه اگر خير ، :باهنر
البته اين بزند ، بهم را سيستم اصل ميخواهد كه صورتي
باشد عقيده بيان و اظهارنظر صورت به اگر ولي دارد اشكال
ممكن حتي "عقايد و افكار نشر" نوشتهايم اول ما كه وقتي
كند بيان است غيرديني عقيدهاي كه را خودش عقيده كسي است
اجتماعي ، تفكر طرز يك او بگويد را عقايدش ميخواهد و
(9).ميكند بيان و دارد سياسي فلسفي ،
دارد ادامه
پانوشتها
انتشارات دفتر اسلامي ، انقلاب پيرامون مطهري ، مرتضي -1
صفحه 49 اسلامي ،
صفحه 49 پيشين ، -2
صفحه 9 پيشين ، -3
صفحه 14 پيشين ، -4
صفحه 92 ماديگري ، به گرايش علل -5
اساسي قانون نهايي بررسي مجلس مذاكرات مشروح صورت -6
ص 421 اول ، جلد ايران ، اسلامي جمهوري
ص 426 پيشين ، -7
ص 422 پيشين ، -8
اساسي قانون نهايي بررسي مجلس مذاكرات مشروح صورت -9
ص 651 اول ، جلد ايران ، اسلامي جمهوري
معاون به پاسخ در مطبوعات دادگاه رئيس
ارشاد وزارت حقوقي
هيات و باشد "حد" جرمي مجازات اگر
قاضي كند
تخفيف تقاضاي منصفه
ميرسد بنبست به
حقوقي معاون نوري اعظم مصاحبه درج پي در:اجتماعي گروه
اظهاراترئيس به پاسخ در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
كرده ارسال روزنامه به جوابيهاي مرتضوي مطبوعات ، دادگاه
ديگر بار همشهري روزنامهميگذرد نظرتان از كه است
و حقوقدانان مختلف نظرات درج براي را خود آمادگي
اعلام مطبوعات قانون و دادگاه مورد در روزنامهنگاران
.ميكند
در اينكه به عنايت با همشهري روزنامه محترم مديرمسئول
خانم با مصاحبهاي مورخ 25/2/78 شنبه روز شماره 1828
به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت حقوقي معاون نوري اعظم
بكارگيري و كلام فحواي كه نامبرده و رسيده چاپ
شعبه اين توسط خود محروميت حكم از است مشخص شان الفاظ
التيام جهت محترم روزنامه آن در واقع در و بوده ، ناراحت
نامناسب الفاظ بكارگيري از محكوميت جبران و خود روحي
موارد بودن غيرواقعي جهت به اين عليرغم.نكردهاند دريغ
تغيير با مشاراليهها پاسخ ميرساند استحضار به معونه
و نواقص از يكي جانب اين كه شرح بدين بود ، مسئله صورت
لايحه ماده 38 با رابطه در را مطبوعات قانون ابهامات
عنوان چنين انقلاب شوراي مصوب 1358 مطبوعات قانوني
قانون در شده پيشبيني مجازات موضوعي در اگر كه نمودهام
هيات محترم اعضاي و باشد حدود زمره در اسلامي مجازات
با نامبرده مجرميت به مديرمسئول محاكمه از پس منصفه
به راي انشاي در دادگاه قاضي بدهند نظر تخفيف استحقاق
مطابق منصفه هيات نظر به بخواهد اگر زيرا ميرسد بنبست
تخفيف متهم مجازات در و نموده عمل فوق قانون ماده 38
مجازات قانون و اسلام انور شرع مقررات برخلاف شود قائل
مواجه كرده منع حدود تغيير و تبديل از را قاضي كه اسلامي
حدود مطابق مجازات به حكم بخواهد اگر طرفي از و ميشود
قانوني لايحه ماده 38 مقررات برخلاف كند صادر مقرر
را قذف حد و است كرده عمل تخفيف رعايت عدم در مطبوعات
اعظم خانم متاسفانه.نمودهام ذكر مثال عنوان به نيز
كلي بهطور اينجانب كه كردهاند تفسير چنين عالمانه نوري
قلب اين كه ميدانم شرع خلاف را منصفه هيات نظر از تبعيت
تصريح اينجانب مذكور مصاحبه در حتي و است واقعيت
به مكلف را دادگاه "صراحتا قانون كه جايي در نمودهام
منصفه هيات كه موردي مثل نموده منصفه هيات نظر از تبعيت
در نيز نمونه يك حتي ميدهد مديرمسئول مجرميت عدم بر نظر
منصفه هيات نظر برخلاف كه نميشود يافت دادگاه سابقه
.باشد شده راي انشاء
قوه حقوقي اداره نظر پيرامون مشاراليها كه ديگري موضوع
تعبير "هوا دو و بام يك" به آن از و نمود مطرح قضائيه
مصاحبه موارد از يكي به ايراد بهعنوان هرچند كردهاند
نظريه متن درج با ايشان خود را آن پاسخ ولكن شده مطرح
نفر هفت نصاب امكان كه زماني تا كه شرح بدين دادهاند
اعضاي انتخاب براي موقعيتي باشد دادگاه جلسات رسميت جهت
نفر هفت نصاب حفظ امكان فعلي شرايط در كه نيست جايگزين
در طرفي از و است منتفي شده عنوان مصاحبه در كه شرحي به
ما و است قانون اصلاح حل ، راه تنها كه شده احصا جوابيه
شفاف غير موارد از بسياري در مطبوعات قانون معتقديم نيز
فرهنگ وزير حضور به مشاراليها اين از گذشتهاست ناقص و
مجلس اسلامي ارشاد و فرهنگ كميسيون در اسلامي وارشاد
باشند داشته بهخاطر چنانچه.نمودند اشاره اسلامي شوراي
در مشابه موارد از نمونههايي ذكر با مهاجراني آقاي جناب
اعلام "صريحا رياستجمهوري نهاد و سابق نخستوزيري
قانون و است امور اداره بر منطق و عقل حكم كه نمودند
تا اگر حتي كه شد توافق جلسه آن در و نيست بردار تعطيل
با ايشان نشد مشخص شهر شوراي رئيس تكليف تاريخ 9/2/78
اعضا مطبوعات قانوني لايحه ماده 31 در مقرر عضو دو همان
آن از كه نمايند معرفي و انتخاب را منصفه هيات جايگزين
كه است جهات اين به و است شده سپري روز نيز 17 تاريخ
ضمانت فاقد مطبوعات قانون در مقرر تكاليف گرديد عنوان
خصوص اين در كه است مانع و جامع قانوني زيرا است اجرايي
.باشد داشته شفاف و صريح حكم نيز
به منصفه هيات موضوع كه نمودهاند عنوان نيز ديگر جاي در
است رسيده (قد)امام حضرت و نگهبان محترم شوراي تاييد
لايحه ماده 38 به مربوط مصاحبه در شده عنوان ايراد
اين كه است سال 1358 انقلاب شوراي مصوبه مطبوعات قانوني
زماني هيچ در و گرديده تصويب اساسي قانون از قبل قانون
اينكه علت و است نرسيده نگهبان محترم شوراي تاييد به
موضوع مطبوعات قانون بازنگري در سال 1364 در قانونگذار
شوراي فقهاي مخالفت احتمال گذاشته مسكوت را هياتمنصفه
سال مصوب مطبوعات قانوني لايحه مقررات با نگهبان محترم
شرعي اذن نداشتن و منصفه هيات اعضاي انتخاب نحوه و 1358
براي قضايي ابلاغ داشتن فقها از بعضي كه بوده قضاوت در
حتي دادگاه در دخالت و راي انشاء و قضاوت در ورود
جهت عليهذا ميدانند ، لازم را منصفه هيات بهعنوان
ميگردد پيشنهاد تعبيرهايي چنين تكرار از جلوگيري
و نواقص درخصوص ميزگردي تمايل صورت در همشهري روزنامه
اساتيد حضور با تا دهد تشكيل مطبوعات قانون نارساييهاي
گذاشته نقد به قانون ابهام و نقص موارد دانشگاه برجسته
احسن نحو به نيز نوري اعظم خانم قضائي دانش از و شده
.شود استفاده
خواستار نگاران روزنامه صنفي انجمن
شد خبرنگاران تهديدكننده
عوامل شناسايي
ارسال با روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
كشور وزيران و دادگستري قضائيه ، قوه روءساي به نامههايي
و غيرقانوني تضييعات رفع پيگيري ، خواستار اطلاعات و
در نامهها اين.شد خبرنگاران تهديدكننده عوامل شناسايي
گروههاي سوي از كه نظري حسن و صفاريان ناصر شكايات پي
در.شد ارسال بودند گرفته قرار حمله و تهديد مورد ناشناس
ديگر بار همچنين روزنامهنگاران انجمن مديره هيات جلسه
.شد تاكيد روزنامهنگاران شغلي امنيت تامين لزوم بر
حمله در چيني خبرنگار سه كشتهشدن جلسه اين در همچنين
روزنامهنگاران سوي از بلگراد در چين سفارت به ناتو
.شد محكوم ايران
;منتقد فرهنگي يك احضار حاشيه در
نميگذرد پاسگاه
از فرهنگي توسعه مسير
و آموزش وزارت ارشد مقامات از يكي ديروز كه حالي در
توسعه مسئله (صبح روزنامه يك با) مصاحبهاي طي پرورش
نهاد اين دغدغه مهمترين را اجتماعي و سياسي فرهنگي ،
را مذكور ابعاد در توسعه و كرده ذكر انسانساز
يك ملي و ديني هويت تقويت و حفظ براي راه كارآمدترين
عقبافتادگي شاهد وجودما اين ست ، با ا دانسته جامعه
فوقالذكر عرصههاي از بسياري در طويل و عريض سازمان اين
يعني سياسي توسعه والاي اهداف تحقق مهم ابزار و هستيم
متعلمان و معلمان ميان در "پرسشگري و نقد روحيه تقويت"
دبيران از يكي ميانامروز اين در و است ، نابودي شرف در
از يكي عملكرد كشيدن نقد به جرم به تهران ، پرسابقه
.ميشود احضار كلانتري به پرورش و آموزش مديران
و آموزش منطقه 9 مدارس از يكي دبير عبداللهي شيرزاد
مجالس همچون را معلم روز" مطلب نويسنده و تهران پرورش
ارديبهشت 11)امروز صبح روزنامه در "كنيد برگزار عزاداري
منطقه 9 رئيس طرف از آمده عمل به شكايت دنبال ، به(78
بازداشت افترا و تهمت اتهام به تهران شهر پرورش و آموزش
.ميشود
تهران ، پرورش و آموزش از بخش اين محترم رياست چند هر
بيانيه خود ، فرهنگي همكار جلب حكم گرفتن از پيش چندي
تهران شهر سطح در را آن و تنظيم وي عليه بلندبالايي
جسمي امراض "امروز صبح" مسئول مدير به خطاب و كرده توزيع
بر است ، داده نسبت "عبداللهي" آقاي به را مختلفي روحي و
و كرده عمل موجود عرف برخلاف رو چه از كه نيست معلوم كسي
.است كرده طرح مقاله نويسنده شخص از را خود شكايت
از بخشي در تهران ، شهر پرورش و آموزش در مسئول مقام اين
مطمئن شما از من !حجاريان آقاي":مينويسد خود بيانيه
آن در آنچه.خير روزنامه آن صفحه 8 مسئول از ولي هستم ،
و آموزش وزارت محترم مسئولين براي شده ، نگاشته صفحه
و معاونين از بعضي و دانشمند و محترم وزير از اعم پرورش
ساختار به مطلع و آشنا فرهنگيان ديگر و ارجمند مديران
امري (عبداللهي شيرزاد)ايشان جسمي بيمارهاي و شخصيتي
محترم وزير محضر از اينجا در من و است عادي و شده شناخته
اين مطبوعاتي نگارشهاي خاطر به فرهنگي عزيزان ساير و
و ميطلبم پوزش ايشان تلفني و حضوري مزاحمتهاي و چنيني
!"دارم استدعا را اسلام مرضاي همه عاجل شفاي حق ، درگاه از
برههاي در كه مفتخريم ما":ميافزايد ديگري بخش در وي
جمهور رئيس كه شديم عهدهدار را اجرايي مسئوليت زمان از
و افترا مقابل در را اغماض و گذشت عملي درس محبوبمان
بهاي حداقل پرداخت عنوان به اجتماعي و سياسي تهمتهاي
".ميدهد ما به (آن كوپني و دولتي نرخ يعني) آزادي
منطقه 9 محترم رياست سوي از برخورد نوع اين به پاسخ در
آن محتويات از خود كه انتقادي ، مطلب يك با پرورش و آموزش
ذهن به نكاتي است ، كرده ياد افترا و تهمت عنوان به
:از عبارتند كه ميشود متبادر
بيانيه در منطقه رئيس آقاي كه گوناگوني اتهامات وجود با
ادعاي ميتوان چطور دادهاند ، نسبت عبداللهي آقاي به خود
شده نگاشته مطلب افترادر و تهمت انتساب بر مبني را ايشان
پذيرفت؟ عبداللهي توسط
داد؟ بايد تهمت با را تهمت پاسخ آيا
چه به بنا ايشان منطقه ، رئيس آقاي ادعاهاي صحت فرض به -2
مطالب چاپ مستقيم مسئول كه روزنامه ، مسئول مدير از دليلي
كردهاند؟ شكايت نويسنده خود از و نكرده شكايت است ،
مديراني چنين داشتن وجود با پرورش و آموزش وزارت آيا -3
برداشت؟ خواهد گام فرهنگي و سياسي توسعه راه در هرگز
و آموزش وزارت حيات (اخير)ساله چند تاريخ طول در شايد -4
داراي و منتقد افرادي هم دست يك انگشتان تعداد ، به پرورش
با "عبداللهي شيرزاد" كه نكردهاند ظهور پرسشگري روحيه
گذشته ، ماه طي 6 ارزشمند انتقادي يادداشت از 30 بيش چاپ
نهاد و دستگاه اين كه حال.ميآيد حساب به آنان از يكي
را نويسنده فرهنگي اين مطالب تمامي تاكنون انسانساز
يك اين به ويتنها ميبايست آيا است ، كرده رها بيپاسخ
آيا باشد؟ پاسخگو انتظامي نيروي پاسگاه در هم آن مطلب ،
بايد كشور ، پرورش و آموزش نظام در فرهنگي توسعه مسير
كند؟ عبور ازپاسگاه
صحرايي فريبا
|