!نكردن؟ تنبيه يا كردن تنبيه
جنوب در خياباني كودكان شمار افزايش
است اقتصادي بحران
نتيجه آسيا شرقي
روبه انگليس در پناهنده كودكان شمار
است افزايش
بچه‌ها زبان از
!نكردن؟ تنبيه يا كردن تنبيه
خود از "معمولا مي‌شود ، مطرح جمعي در سئوال اين هرگاه
در والدين از جمعي !مي‌كنيم؟ تنبيه چرا !چرا؟ ;مي‌پرسم
:كه داده‌اند را پاسخ‌ها اين سئوال اين برابر
كرده بدي كار كه بداند كجا از نكنم تنبيه را بچه‌ام اگر"
همين از وقتي و "!بكند؟ را كار آن نبايد ديگر و است
توسط كه هنگامي به را خود احساسات تا شد خواسته والدين
پاسخ ;آورند خاطر به را مي‌شدند تنبيه خود والدين
:مي‌دادند
و هستم بد من مي‌كند ، درستي كار پدرم مي‌كردم فكر"
"تنبيه سزاوار
خيلي مي‌كردم وانمود":مي‌گفت والدين از ديگر يكي يا و
پشيمان بودند كرده كه كاري از آنها سپس شده‌ام ، مريض
".مي‌شدند
حسابشان به روز يك آخر مي‌گفتم ، خودم به كه مي‌آيد يادم"
"مي‌رسم
مي‌شدند آگاه بيشتر مي‌زدند ، حرف بيشتر هرچه والدين اين
سركشي ، كينه‌جويي ، تنفر ، احساس مي‌تواند تنبيه كه
.آورد وجود به را...و بودن بي‌ارزش
كه مي‌گرفتند قرار سئوال اين برابر در باز والدين اما
به يا و مي‌انگارند ناديده را ما كودكان ، كه موقعي اگر
آيا !شوند؟ تنبيه نبايد هم باز آيا مي‌طلبند مبارزه
!باشد؟ داشته پي‌آمدي نبايد كودك بد رفتار
;مي‌دهند اينگونه را والدين اين پاسخ تربيت امر متخصصان
با نه ولي كند تجربه را خود رفتار پي‌آمد بايد كودك
زيرا نيست ، كارساز تنبيه كه است اين سر بر موضوع تنبيه ،
از كه اين جاي به مي‌گردد سبب مي‌شود ، حواس‌پرتي موجب
خود عمل اصلاح درباره و شود پشيمان كرده كه كاري انجام
.شود خيالي انتقام‌هاي گرفتار بينديشد ،
مي‌كنند پيشنهاد را تنبيه جانشين‌هاي والدين به لذا و
:از عبارتند جانشين‌ها اين
به تنبيه جاي به مي‌شود توصيه مادران و پدران به -1
.باشد مفيد كه كنيد اشاره روشهايي
ميوه‌ها سوي به كودكتان فروشگاه يك در وقتي مثال طور به
و بزنيم را كودك اينكه جاي به برمي‌دارد را آنها مي‌رود
چه ;بگوئيم است بهتر كنيم دور محل آن از كشان كشان را او
!مي‌كردي؟ ماجدا براي درشت سيب تا سه اگر مي‌شد خوب
(شخصيت به حمله بدون) كنيد بيان را خود شديد تقبيح -2
و مي‌رود طرف آن و طرف اين به فروشگاه در كودكتان اگر
مثل تو كه ;سخن اين گفتن جاي به ندارد ، آرام دقيقه‌اي
نيست خبري تلويزيون از امشب !مي‌كني رفتار وحشي حيوانات
اعلام كودك به كلمات اين با را خود شديد تقبيح مي‌توانيد
:كنيد
توي بچه‌ها دويدن !باشد قرار اين از جريان ندارم دوست
!مي‌كند ناراحت را مشتري‌ها فروشگاه
بدهيد فرصت كودك به -3
جاي به است فروشگاه در دويدن مشغول كه كودكي مقابل در
ادبت ببينمت دويدن حال در هم باز اگر ;بگوئيد اينكه
يا كه داري را فرصت اين !موقوف دويدن:بگوئيد مي‌كنم ،
!بگير خودتو تصميم بنشيني ، دستي چرخ تو يا و بري راه
كند تجربه را خود رفتار پي‌آمد كودك بگذاريد -4
در كه كودكي مي‌كنيم استفاده بالا مثال‌هاي از هم باز
بعد روزهاي نكرد همكاري شما با بازار يا و فروشگاه
بدهيد را فرصت اين درست عملكرد با كودكتان به مي‌توانيد
و مادر اين گفتگوي به كند تجربه را خود عمل نتيجه تا
:كنيد توجه كودك
!بري؟ مي‌خواهي كجا مادر:كودك
.مي‌روم خريد واسه:مادر
.بيام مي‌خواهم هم من:كودك
.نه امروز:مادر
!چرا؟:كودك
!چرا؟ بگو من به تو:مادر
!دويدم؟ آنور و اينور فروشگاه توي كه اين واسه:كودك
.زدي حدس درست:مادر
.بده بهم ديگه فرصت يه ببخش ، منو:كودك
خودم امروز اما مي‌آيد ، پيش هم ديگه‌اي فرصت‌هاي:مادر
!مي‌روم تنهايي
را خود خطاي مي‌تواند چگونه كه دهيد نشان كودك به -5
.كند جبران
تا كرده رها باران زير را شما نوي اره كودكتان كنيد فرض
و كنيد صدا را او چرخش‌گري و عصبانيت جاي به بزند ، زنگ
خوب مي‌گيرد امانت كه ابزاري از داريد انتظار كه بگوئيد
را خود خطاي تا دهيد فرصت كودكتان به سپس و كند نگهداري
كمي با مي‌تواني حالا كه راهنمايي اين با ;كند جبران
!...!كني تميز را اره فولاد براده
آنها تا است كافي راهها از هريك كودكان از بسياري براي
.كند تشويق مسئولانه‌تر عمل به را
صحبت نمي‌تواند هنوز كودكي اگر كه بپرسيد خود از شايد
چه وقت آن مي‌زد دست نمي‌بايست كه زد دست چيزي به كند
!كرد؟ بايد
اين به بزند حرف نمي‌تواند كودكي اگر كه معتقدند متخصصان
تمام در نمي‌فهمد ، كودكان يا نمي‌كند گوش كه نيست مفهوم
چه آنها كه است اين سئوال هستند ، آموختن كار در لحظات
با "مرتبا اگر مادر يا پدر موارد اينگونه در مي‌آموزند
كودك به كاري چنين بزنند ، او دست روي او اشتباه هر
كتك بكند ، نبايد كه بكند را كاري اگر كه مي‌آموزد
كوچك بزرگسالي مانند او با بتوان اگر كه آن حال ;مي‌خورد
هم و حال براي هم كه داد او به اطلاعاتي و كرد رفتار
مربي يا و والدين واقع در شود ، واقع مفيد عمرش بقيه براي
كودك مي‌توانند والدين است ، كرده استفاده تربيت هنر از
مثال طور به كه دهند نشان او به و بكشند كناري به را
اين از مي‌تواني داري دوست اگر نيست ، مكيدن براي چاقو
را اطلاعات اين شما كه است ممكن حتي كني ، استفاده قاشق
بسيار پيام حامل اطلاعات تكرار ولي كنيد تكرار دفعات به
!است تنبيه يا و زدن كتك از مفيدتر
است ، نارضايتي اظهار تنبيه جانشين‌هاي از ديگر يكي اما و
اميرالموءمنين حضرت از شخصي وقتي كه است نكته‌اي همان اين
!كرد؟ بدني تنبيه را كودك مي‌توان آيا كه مي‌پرسد (ع)علي
نزنيد را فرزندتان:فرمايد مي "صريحا( ع) اميرالموءمنين
قهر كه باشيد مواظب ولي كنيد قهر او از كردنش ادب براي
تبديل آشتي به را آن زودتر هرچه بلكه نشود ، طولاني شما
!...!كنيد
براي قهر هنگام در مي‌كنند اسلام‌توصيه در باز يا و
عبرت و بينديشد تا بگذاريد تنها را كودك كوتاه مدتي
"اصلا اينكه مثل برويد او سراغ به بعد دقايقي و بگيرد
.نيفتاده اتفاقي
سالهاي نام به خود كتاب در فريبرگ سلما دكتر باز و
نارضايتي اوقات گاهي دارد نياز كودك ;مي‌نويسد جادويي
باشد درجه آن به ما واكنش اگر ولي كند احساس را والدين
از بشمارد بي‌ارزش و حقير خطايش خاطر به را خود كودك كه
....كرده‌ايم سوءاستفاده پدريامادر عنوان به خود قدرت
دارد امكان كه جا آن تا كه مي‌شود توصيه دليل همين به
سوي به را كودك كه باشد نحوي به نارضايتي اعلام بايد
به كودك پشيماني اعلام از بعد و.دهيم سوق خطايش جبران
و بيابد خوبي احساس خود به نسبت تا دارد نياز فرصتي
.بداند خانواده محترم و معتبر عضو را خود دوباره
اسلامي تربيتي علوم كارشناسان كه بدانيد گرامي والدين پس
:كه معتقدند تربيتي علوم كارشناسان "كلا و
...است تاديب روش بي‌اثرترين بدني تنبيه -
در مخالفت و مقاومت كه مي‌شود سبب تنبيه از استفاده -
.يابد گسترش كودك
فرزند اعتماد و بكاهد را خاطر تعلق نبايد هرگز تنبيه -
.دهد كاهش خود مربي يا مادر پدر ، به نسبت را
را آن بلكه نمي‌كند متوقف را خشونت تنها نه بدني تنبيه -
.مي‌شود كودك تقليد براي نمونه‌اي تنبيه.مي‌زند دامن
دلسوز فريبا
آموزش مديريت ارشد كارشناس
-فابر دل آ -بچه‌هاشنيدن از گفتن بچه‌ها به: منابع
از تربيت -مظلومي رجبعلي -اسلامي تربيت سير در ديگر گامي
مظلومي -عليه‌السلام معصومين ديدگاه
جنوب در خياباني كودكان شمار افزايش
است اقتصادي بحران
نتيجه آسيا شرقي
و پدر آسيا ، قسمتهاي برخي:همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد
به گدايي براي را خود كودكان مجبورند اغلب فقير مادرهاي
راه تنها اين اوقات از بسياري زيرا.بفرستند خيابانها
شمار آسيا ، در فقر افزايش با.است گرسنه كودكان تغذيه
.است افزايش به رو نيز خياباني كودكان
ميزباني براي را خود تايلند ان ، ان.سي تلويزيون گزارش به
اين از بخشي.مي‌سازد آماده آذرماه در آسيايي بازيهاي
به اگر حتي است پايتخت خيابانهاي پاكسازي آماده‌سازي ،
هم زباله‌ها همراه خياباني كودك چندين كردن جارو معني
.باشد
بساط در پولي من مادر و پدر":مي‌گويد خياباني كودك يك
آمدم خيابان به من.دارند زيادي مساله‌هاي آنان ندارند ،
".كنم گل‌فروشي تا
است ، مانده باقي ماه يك تنها آسيايي بازيهاي تا چون اما
كودكان اين كه رسيده‌اند نتيجه اين به تايلندي مقامهاي
بالقوه تهديدي حتي و هستند ، بازيها صحنه بر ننگي لكه
رشته يك در.بود خواهند بازديدكننده هزار براي 800
كودك حدود 300 پليس اخير ، پاكسازي روزه چهار عمليات
در راهپيمايي يك طي را آنها و كرد جمع‌آوري را متكدي
:مي‌گويد تايلندي مقام يك.گذاشت نمايش به رسانه‌ها برابر
خيابانها به اقتصادي وضع بدي خاطر به آنان بيشتر"
فرمان زير متكديان اين از برخي.همه نه اما مي‌آيند
و جهانگردان براي مي‌توانند و هستند تبهكار گروههاي
".باشند مساله‌ساز ورزشكاران
از غيرقانوني مهاجران كودكان اين بيشتر مي‌گويد پليس
.است بدتر هم تايلند از اوضاع آنجا در كه هستند كامبوج
اما مي‌كنند ، اخراج مي‌شوند دستگير كه را آنهايي از بعضي
گدايي سرگرم و برمي‌گردند كشور دو مرز از دوباره آنان
اندونزي در مي‌توانيد شما را اين مشابه صحنه‌هاي.مي‌شوند
برخي.بيكارند آنجا در بزرگسال ميليون زيرا 30 ببينيد ،
برخي.هستند خانواده‌شان نان‌آور تنها كودكان ، اين از
را آنها مالي اوضاع سختي زيرا ندارند خانواده‌اي ديگر
از بسياري":مي‌گويد اندونزيايي مقام يك.است كرده نابود
نظر بهدادهاند دست از را خود كار زيرا بيكارند مردم
عادي درآمد يك كسب براي راه آسانترين آنان براي مي‌رسد
مدرسه كودكان از بسياري "باشد بچه‌هايشان از سوءاستفاده
مي‌كنند گدايي هم تعدادي.كنند گدايي تا كرده‌اند ترك را
.نمايند تامين را مدرسه‌شان هزينه تا
بعداز تا 5 يك ساعتهاي بين":مي‌گويد اندونزيايي كودك يك
پدر تحويل را آندارم درآمد روپيه هزار حدود 10 من ظهر
برابر در ".بفرستند مدرسه به مرا آنها تا مي‌دهم مادرم و
را محلي (UNDP) "ملل سازمان توسعه برنامه" سخت وضعيت اين
كودك يك.باشد كودكان اين خانه تا است گشوده جاكارتا در
كه است اين آمده‌ام اينجا به من كه اين دليل":مي‌گويد
افرادي آنجا در.نيست امن من براي اتوبوسها ايستگاه شبها
".مي‌زنند مرا ندهم اگر و مي‌خواهند پول من از كه هستند
فرهنگ خشونت از را كودكان دارند سعي اجتماعي مددكاران
به پول پرداخت از را مردم آنان.دارند نگه دور خياباني
اقتصادي بحران كه حالي در اما.مي‌كنند منع كودكان
رو روبه كمتري انتخابهاي با كودكان اين مي‌شود عميق‌تر
مي‌آيند ، ملل سازمان خانه به بيشتري كودكان و مي‌گردند
.كنند دوري تكدي راه از درآمد كمبود از تا
روبه انگليس در پناهنده كودكان شمار
است افزايش
اين پناهنده كودكان شمار افزايش از انگليس:اجتماعي گروه
از نقل به خبر مركزي واحد گزاش به.كرد نگراني ابراز كشور
امور در انگليس دولت مشاوران دفتر سي ، .بي.بي تلويزيون
اول نيمه در موجود آمارهاي براساس كرد ، اعلام پناهندگان
وارد بي‌سرپرست ، كودك دويست و هزار يك ميلادي جاري سال
كودكان كل با مقايسه در رقم اين كه شده‌اند انگليس خاك
.است بيشتر بسيار گذشته سال در پناهنده
خاك وارد بي‌سرپرست كودك هزار يك ميلادي گذشته سال در
.شده‌اند انگليس
بچه‌ها زبان از
مرد با پدر.مي‌كنند دعوا هم با هميشه بزرگها آدم
عمه با مادر.مي‌شود گلاويز خانه ديوار بخاطر همسايه
مرافعه دعوا قصاب با و دارد كاري فحش و فحش "دائما
پدر.مي‌گويد بيراه و بد زمان و زمين به قصاب.مي‌كند
به مدير آقا.مي‌كشد شانه و شاخ شبها مدير ، آقا براي
را همه و مي‌رود غره چشم بچه‌ها به و واسرنگ معلمها
با كه را بچه‌هايي انضباط نمره ناظم آقاي.مي‌كند تهديد
:مي‌گويد كلاس سر معلمميكند كم مي‌كنند ، كتك‌كاري هم
لگد و مشت كه است نداده زدن حرف زبان شما به خدا مگر"
راست معلممان مي‌كنم فكر من "مي‌دهيد؟ فحش و مي‌پرانيد
زبانشان انگار مي‌شوند ، بزرگتر آدمها هرچه.مي‌گويد
!مي‌دهند؟ كجايشان با را فحش پس.مي‌شود كوچكتر
".فحش زگيل.مي‌آورد در زگيل زبانشان":مي‌گويد بزرگ مادر
بالله محفوظ فاطمه
|
