...دارد ادامه همچنان قصه
بود؟ قرار چه از "كيش هاي قصه" ماجراي بالاخره
مخملباف محسن
بيضايي بهرام
جليلي ابوالفضل
ماند باقي ايران سينماي براي پرغصه قصه اين از آنچه *
يك از تلخ تجربهاي كه چهبسا و نبود خوشي خاطره "مسلما
تاثيري "قطعا آن تكرار كه شد بينالمللي ناموفق حضور
گذاشت خواهد سينمايي رشد روبه روند بر منفي
هنري صفحات اصلي عنوان خبري سال 77 تابستان اواخر
فيلمي ساخت ايراني برجسته كارگردان شش.شد روزنامهها
پروژه اين متولي.ميكنند آغاز كيش جزيره در را اپيزوديك
منطقه سازمان تابعه موءسسههاي از كيش سياحتي توسعه موسسه
دشوار آزموني به تن تجربه اولين در كه بود كيش آزاد
.ميسپرد
سوي از واكنش اولين فيلمسازان اسامي و خبر اعلام از پس
فيلمي مجموعه اين براي كرد اعلام كه بود كيارستمي عباس
مجموعه در را ديگر فيلمسازي حضور عدهاي.ساخت نخواهد
بودند معتقد گروهي و ميديدند كيارستمي انصراف دليل كار ،
كار به ترجيح او چون كياستي با البته و صاحبنام فيلمساز
ديگران با را موفقيتهايش نميخواهد و ميدهد تنهايي در
!باشد شريك
اما شد آغاز فيلم توليد خبر ، اعلام از كوتاهي فاصله به
كار 38 حاصل با قسمت هر براي دقيقه برنامهريزي 15
كه آنجا از.خورد هم بر "عملا مخملباف محسن دقيقهاي
چهار بود فجر فيلم جشنواره در فيلم نمايش بر اوليه قرار
رخشان ساخته "بومي و باران" جز به كار كل از قسمت
دايي دختر" و شد ارشاد در مميزي گرفتار كه بنياعتماد
در بود فيلمبرداري مرحله در كه مهرجويي داريوش "گمشده
.درآمد نمايش به جشنواره
تنهايي به فيلم يك پاي در سينما مطرح فيلمساز چهار امضاي
نمايش به آثار ساير از را كيش قصههاي كه بود كافي
به را متفاوتي واكنشهاي و كند متمايز جشنواره در درآمده
از مجزا اثر چهار اين كه بود طبيعي باشد داشته دنبال
و داشت هماهنگي آن سازنده سياق و سبك با يك هر و يكديگر
كيش جزيره آنها تمامي فيلمبرداري محل در اشتراكش وجه فقط
محسن ساخته "در" كه بود آن بر عقيده ميان آن در.بود
هرچند است كار سنجش پسندترين جشنواره نوعي به مخملباف
كمد يك و مرد دو يا كيمياوي مغولهاي از وي تاثيرپذيري
...مينمود انكار غيرقابل پولانسكي
نام كن فستيوال در حضور براي فيلم دو از جشنواره از پس
كيمياوي پرويز ساخته "است من سراي ايران" فيلم شد برده
كه بود كن كارگردانهاي هفته دو بخش در شركت براي منتخب
از آغاز همان از تهيهكننده و سازنده اختلاف دليل به
به كيش قصههاي و شد خارج فستيوال نمايندگان كار دستور
اين.شد معرفي كن در شركتكننده ايراني اثر تنها عنوان
كه فستيوال به نزديك روزهاي تا ماند باقي خود قوت به خبر
فستيوال انتخاب هيات كه ميكرد آن از حكايت جديد اخبار
را بيضايي بهرام ساخته "باباد گفتگو" اپيزود
اپيزود سه فقط قصهها قسمت شش مجموع از و نپذيرفتهاند
كشتي" و (مخملباف محسن) "در" (جليلي ابوالفضل) "سفارش"
...ميشود گذاشته نمايش به كن در (تقوايي ناصر) "يوناني
شد ، منتشر فستيوال به باقيمانده ساعتهاي در ديگر خبر
نشدن آماده دعوتنامه؟ نرسيدن) دلايلي به تقوايي ناصر
كن به سفر از (شخصي؟ تمايل عدم يا و كسالت ويزا؟
.است بازمانده
سه حضور فستيوال ، از خود اخبار اولين در فرانسه خبرگزاري
مخملباف ، محسن از عكسي همراه به را كن در ايراني كارگردان
به (پروژه توليد مدير) احمدي محمد و جليلي ابوالفضل
پيچيده ماجراي سرآغاز اين و كرد مخابره دنيا سراسر
عكس و خبر به واكنش در "تقوايي ناصر"..بود كيش قصههاي
راديو با مصاحبهاي در فرانسه خبرگزاري سوي از منتشره
جاي به كه كرده پيدا همزادي كن در كه داشت اظهار فرانسه
پاسخ و پرسش جلسات در ميبيند ، فيلم ميگيرد ، عكس او
سخني و است لال كه است آن اشكالش تنها و ميشود حاضر
به را تقوايي اعتراض داخلي نشريات بلافاصلهنميگويد
مصاحبههاي در تقوايي كردند ، منعكس كن اخبار همراه
سئوال زير را حرفهاياش آبروي كه كرد اعلام بعدياش
او سفر از قبلي برنامهريزي با دارد عقيده او.بردهاند
فيلم سر بر كه معاملاتي شاهد وي تا شده جلوگيري كن به
حضور از هم مشابهي دليل به دارد گمان و نباشد ميشود
بيضايي فيلم نپذيرفتن و كردهاند ممانعت كن در بيضايي
راديوهاي و رسيد كن به اخبار..است تهيهكننده بهانه
كه كن در مقامي قول از پيگيريهايشان در امريكا و فرانسه
اپيزود سه تنها كه كردند اعلام شود فاش نامش نخواسته
اختيار در تهيهكننده طرف از "در و يوناني كشتي سفارش ، "
در را اعتراضيهاي بيضايي بهرام گرفته ، قرار فستيوال
"قريب محسن" به خطاب و ميدهد قرار مطبوعات اختيار
خداي شايد يا داريد اطلاع ترديد بدون...":ميگويد
بخش سه كيش فيلم در كه باشند كرده پنهان شما از ناخواسته
موسيقي درآمده ، كن جشنواره فهم اندازه به كه فعلي
من فيلم وقتي تا...است من از پايان و آغاز عنوانبندي
حالا ولي داشت دليلي موسيقي آن از استفاده بود مجموعه در
آن از استفاده براي دليلي ديگر كيش از من فيلم حذف با
مذكور موسيقي از استفاده كه گفت ادامه در و "...نيست
..است سوءاستفاده حكم در وي معنوي و مادي حقوق رعايت بدون
محسن پاسخ انتظار به و كرد سكوت بيضايي نامه اين از پس.
به كن در اعزامي گروه همراه به كه ماند تهيهكننده قريب
.داد ادامه را پيگيريهايش اما "تقوايي ناصر"ميبرد سر
از پس و نوشت فستيوال دبير ژاكوب ژيل به مفصل نامهاي و
وجود به مشكلات تمامي اصلي مسبب را قريب محسن ماوقع شرح
حقوق شدن روشن براي كه شد آن خواهان و دانست آمده
و فستيوال در فيلم حضور ادامه از سازندگان تمامي حرفهاي
به يكروزهاي سفر در همچنين وي.شود جلوگيري مسابقه بخش
عامل مدير يزدانپناه محمد با را موارد همين كيش جزيره
پنجشنبه 30 روزگذاشت ميان در كيش آزاد منطقه سازمان
به فاكسي طي غيرمنتظره اقدامي در يزدانپناه ارديبهشت
به و فيلم ناتمام عرضه خصوص در توضيحي با فستيوال دبير
قصههاي كردن خارج خواستار حاشيهاي مشكلات آمدن وجود
اعلام.شد جايزه دريافت احتمالي كانديداهاي فهرست از كيش
فستيوال پايان به روز دو فقط كه حالي در خبر اين
كه همانطور اما كرد متعجب را همه بود باقيمانده
را درخواست اين فستيوال برگزاركنندگان ميشد پيشبيني
نپذيرفتند را آن و دانسته فستيوال برگزاري قوانين مغاير
در مسابقه بخش فيلم دو و بيست همراه به كيش قصههاي و
.شد گذاشته نمايش به "مجددا فستيوال روزهاي آخرين
:كرد تاكيد گويي و گفت در "مجددا فستيوال برنامهريز
ديديم را كيش قصههاي فيلم چهار هر ما كه است آن واقعيت"
ديگر اثر سه آن با بيضايي بهرام فيلم كه دريافتيم و
كه بود فيلم تهيهكننده اين نهايت در اما ندارد همخواني
اين و "نكند ارائه را " باد با وگو گفت" گرفت تصميم
ژاكوب ، ژيل امضاي با بودكه نامهاي مغاير درست سخنان
انتخاب كميته و من كه ميكنم تاكيد اينجانب":شد منتشر
كيش قصههاي ايراني فيلم اپيزود چهار خارجي ، فيلمهاي بخش
را بيضايي بهرام اثر "باد با گو و گفت" اپيزود جمله از
فيلم كلي روح با اپيزود اين ما نظر به كرديم مشاهده
".نپذيرفتيم مسابقه بخش براي را آن ما و نداشت هماهنگي
به مصاحبهاي در خبر اين اعلام از پس كيش مديرعامل
مسابقه بخش از فيلم خروج براي من تصميم":گفت ما خبرنگار
دليل اين جز و بود اول نسل كارگردان به احترام خاطر به
از مستقل "كاملا مجموعه اين قسمتهاي..نداشت ديگري
ديگر جشنوارههاي در مجزا صورت به است ممكن و يكديگرند
".شوند داده شركت
او متوجه اتهامات بيشتر كه فيلم تهيهكننده قريب محسن
ايران به مقرر موعد از زودتر يزدانپناه درخواست به بود
از ناشي را آمده وجود به جنجال مصاحبهاي در و بازگشت
اقامت محل و ويزا مورد در":گفت و دانست بيدليل و توهم
تبعيضي و شد عمل ديگر كارگردان دو مانند تقوايي آقاي
.نگرفت صورت
پذيرفته از پس بگويم بايد هم بيضايي آقاي شكايت مورد در
موسيقي فستيوال ، برگزاركنندگان سوي از ايشان ساخته نشدن
به كن در درآمده نمايش به نسخه عنوانبندي در هم فيلم آن
"...نگرفت قرار استفاده مورد وجه هيچ
در كيش قصه قسمتهاي تمامي پخش":كرد تاكيد "مجددا وي
"قانونا آثار سازندگان و است آن تهيهكننده اختيار
"!باشند داشته شكايتي مورد اين در نميتوانند
و مهرجويي داريوش فستيوال پاياني روزهاي در ديگر سوي از
شدند ملحق جليلي ابوالفضل و مخملباف محسن به مجيدي مجيد
فيلمساز چند و آنها حضور با كه اي گردهمايي در تا
و كنند شركت ميشود برگزار فرانسه آنتيب شهر در امريكايي
دو فرهنگي روابط و مسائل پيرامون نظر تبادل و بهبحث
هيات حضور پرونده گردهمايي اين پايان با بپردازند ، كشور
تهران در.شد بسته "عملا امسال براي فستيوال در ايراني
.ميشود دنبال كن در كيش قصههاي حضور اخبار همچنان اما
سه فروش براي جدي مذاكراتي انجام از خبر جديدتر اخبار
فرانسوي كمپاني دو با فستيوال در درآمده نمايش به اپيزود
...ميدهد را امريكايي و
بيضايي بهرام از نامهاي كن در فستيوال پايان روز همچنين
روزنامهها اختيار در ژاكوب ، ژيل اظهارات به پاسخ در
:است زير شرح به آن متن كه گرفت قرار
اي نامه ژاكوب ژيل آقاي كه نوشتهاند روزنامهها در (1
ژاكوب ژيل آقاي به من.است نوشته من به خطاب رسمي
نامه.باشد من جواب در ايشان نوشته كه ننوشتهام نامهاي
و نام ما مردم گويا ندارد عنواني و مخاطبي هيچ ايشان
.ندارند نشان
با.باشد كارگردان شش نگاه از بود قرار "كيش" فيلم (2
باشد يكي آن كلي روح بود قرار اگر هم با متفاوت نگاههاي
و ژاكوب ژيل آقاي.تن شش نه ميساخت كارگردان يك را آن
تكهاي ، چند فيلم در كه بدانند است خوب انتخابشان هيات
ديگران آن با است ممكن تكه هر روح سازنده ، چند ساخته
به تكهاي چند فيلم جذابيت "اصلا و باشند نداشته هماهنگي
.است متفاوت نگاههاي ديدن همين
كيش ، به جشنوارهها خوشبخت مسافران آينده در (3
كه منم را كوچك جزيره آن فرهنگ كلي روح كه خواهندديد
كه شناختي با همه ، اين با و ژاكوب ژيل آقاي نه ميفهمم
ژيل آقاي كه مطمئنم يافتهام ، جهاني جشنوارههاي از
سه با قياس در من ، فيلم كلي روح ميان انتخاب در ژاكوب
سه آن "مثلا و بگيرد ديگري تصميم نميتوانسته ديگر ، فيلم
با ناهماهنگي اين هستم تا اميدوارم من و كند حذف را فيلم
.كنم حفظ هميشه را ژاكوب ژيل آقاي نظر مورد كلي روح آن
هم تهران در.نميزند تازهاي حرف ژاكوب ژيل آقاي (4
كيش "باد با گو و گفت" گفتند بسياري شد ، ديده فيلم وقتي
خود.نيست جشنوارهها پسند مورد كه ديده زاويهاي از را
پيشاپيش را شما امروز نامه و ميدانستم ساختن وقت هم من
چهرهاي فرهنگ ، يك چندگانه چهرههاي از شما.بودم بر از
روح سوي آن يعني.كردهايد حذف ببينيد نميخواستيد كه را
سوم جهان از شما تعريفهاي با كه را فرهنگ يك كلي
.ميزنند حرف تحمل از من كشور در روزها اين نميخواند ،
را كوچك جزيره يك فرهنگ از ديگري چهره ديدن ميتوانستيد
.كنيد تحمل دقيقه بيست اندازه به
حذف مرا كسي چه كه بودم نگفته جايي اين از پيش من (5
ژاكوب ژيل آقاي براي.است روشن همه براي حالا.كرده
جشنواره رييس عنوان به را خودشان نامه اين با كه متاسفم
در دخالت جمله از.ميدهند قرار چند پرسشهايي مورد كن
تهيهكننده براي همچنين.نگاه يك حذف و فيلم يك تماميت
فيلم و ميگيرد سفارش جشنواره مدير از كه متاسفم عامل
شكل به بسرعت سازندگان ، معنوي حقوق رعايت بدون را خودش
اين.ميآورد در آن فهم اندازه به و جشنوارهاي توقعات
جشنواره گردن به را حذف پيشنهاد اينك عامل تهيهكننده كه
.نميكند كم حذف اين پذيرفتن در را او مسئوليت مياندازد ،
عمومي روابط سوي از ارسالي اخبار آخرين در سرانجام و
گرفت قرار مطبوعات اختيار در كه كيش آزاد منطقه سازمان
سازمان توسط فيلم ساخت فرهنگي اهداف بر مجدد تاكيد با
در كيش قصههاي حضور كه شد اعلام كيش ، آزاد منطقه
و شود انجام اپيزود شش كامل صورت به آتي جشنوارههاي
موءسسه در همكاران شتابزدگي دليل به كه ميگردد يادآور
مشاوران نظرات از نامناسب استفاده و فيلم تهيهكننده
همياري و همدلي با اميدواريم كه شده ايجاد سوءتفاهماتي
خدشهدار فيلم اين تهيه اصلي اهداف دستاندركاران كليه
يك تهيه در كشور برجسته كارگردانان همكاري اولين و نشود
!نگردد مبدل ناخوشايند تجربهاي به مشترك فيلم
...دارد ادامه همچنان قصه و *
ماند باقي ايران سينماي براي پرغصه قصه اين از آنچه اما
يك از تلخ تجربهاي كه چهبسا و نبود خوشي خاطره "مسلما
تاثيري "قطعا آن تكرار كه شد بينالمللي ناموفق حضور
عمده دليل كه گذاشت خواهد سينمايي رشد روبه روند بر منفي
آدمهايي روابط از انساني و زيبا تصويري ارائه آن محبوبيت
...ميانديشند خوبيها به فقط كه است
قبادي ليلا
|