متمركز گريزازقدرت و گرايي تكثر
(28)بحران از عبور

متمركز گريزازقدرت و گرايي تكثر
(پاياني بخش)سياسي مشاركت و تكثر
در كه كرد ارزيابي پراكنده شبكهاي را قدرت اعمال فوكو *
و عامل هم و قدرت صاحب هم عضو ، و عنصر و نقطه هر آن
فرد نزد در قدرت ديگر لذا و ميگردد تلقي قدرت پذيرنده
اعم جامعه همهجاي در را آن بايد و نمانده باقي گروه يا
گرفت سراغ نهادها و گروهها و افراد از
جامعه كرد ادعا تكثرگرايي به واكنش در صنفگرايي نظريه
ارگانيسم واحد هيات در كه است متفاوتي اجزاي از مركب
زمينهساز نيز هماهنگ يگانگي اين و گرديده مدغم جمعي
و منافع بهعلاوه.ميآيد بهشمار جامعه حيات تداوم
حفظ بهمنظور اجتماعي متعارض و گوناگون سلائق و علائق
تعديل و تلفيق دولتنوين حيطه در اجتماعي و سياسي ثبات
گروههاي وحدت متفاوت ميزان زاويه ، اين از تا شده
صنفي گروههاي بر دولت شديد كنترل يكسو از اجتماعي
برخي وازطرفي آورد بهارمغان را (توتاليتاريسم)
شاكله تحتالشعاع درونصنفي و درونسازماني رقابتهاي
رنگ تكثر سياق اين بر و گردد ناپديد و گرفته قرار جامعه
از را تكثر انديشه پسانوين ديدگاه نهايت در.بازد
مقابل در و كرد استخراج نوجويانه فلسفه كلينگري
سياسي استمرار و ثبات حفظ هدف با نوينگرايان تكثرجويي
دولت نمود ادعا دولت بر گروهها عقلاني تاثيرگذاري براي
جامعه كارگزاران ساير رديف در كه است اجتماعي عاملي نيز
;گرفت درنظر آن براي مقدر غايتي نميتوان و ميگيرد قرار
پراكنده شبكهاي را قدرت اعمال فوكو "مثلا چنانكه
صاحب هم عضو ، و عنصر و نقطه هر آن در كه كرد ارزيابي
ديگر لذا و ميگردد تلقي قدرت پذيرنده و عامل هم و قدرت
در را آن بايد و نمانده باقي گروه يا فرد نزد در قدرت
سراغ نهادها و گروهها و افراد از اعم جامعه همهجاي
.گرفت
مقارنات و مقدمات سر بر ژرف چنين كه چالشي بدينخاطر
واقع سياسي انديشمندان آراء در سياسي مشاركت تكثر تحقق
بهبار تكثرگرايي پيامدهاي تبيين در نيكو ثمراتي شد ،
مورد منفي و مثبت حيث دو از را آنها ميتوان كه آورد
را تكثرگرايي مثبت ، بعد از پايه اين بر.داد قرار توجه
دفعي و خشن بروز از متفاوت عقايد بيان شرايط تمهيد با
آرامش و كرده جلوگيري سركوفته و متمركز تصورات
توزيع عدم بيثباتي جايگزين را گفتماني مسالمتآميز
جمعبندي اين بر اضافه.ساخت مخالفان ميان قدرت قانوني
تحقق مانع تكثر كه ميدهد نتيجه چنين تكثرگرايانه آراء
اختيار در را آن و كرده توزيع را قدرت زيرا ;است استبداد
و تمركز از تكثر سخن ديگر به.ميگذارد نيز فرودستان
مشاركت تقسيم و تعميم وظيفه و است قدرتگريزان انحصار
و مطبوعات و شوراها چون نويني طريقنهادهاي از را رقابتي
خطا امكان كاهش باعث عمل در بينشي چنين.برميآورد احزاب
پرتو در زيرا ;ميگردد اجتماعي -سياسي تصميمگيريهاي در
متفاوت زواياي جامعه ، ذينفع گروههاي اجماعي وفاق
در مختلف نگرشهاي "نهايتا و نمانده دور ازنظر تصميمات
ميان اين در البته كه است توجه شايانميشود لحاظ آن
تحديد به اقتدارطلب و وحدتگرا و تكحزبي نظامهاي
آن بازخورد راه و ميپردازند جامعه متن در سياسي اطلاعات
نسبت گوناگون نظرگاههاي پوشيدن با و ميكنند مسدود را
و تصميمگيري خطاياي كشف اجتماعي ، مسائل پيچيده ابعاد به
تمركزگرايي قرباني را تصميمات اجرايي تصحيح امكان
اجبارهاي عليرغم تكثرگرايي ترتيب بهاين.ميسازند
نهادهايي ايجاد به اقتدارگرا نظامهاي بر حاكم تحميلي
كند فراهم را شهروندان سياسي فعاليت امكان كه ميپردازد
يا اقتدارگرا نظامهاي جبري مشاركت يوغ از را آنان و
اين در.بخشد رهايي نظامها اينگونه مشاركتجويي فقدان
احساس فرونشاندن براي رقابت نوشداروي از تكثرگرايي شرايط
نظامهاي برخلاف و ميگيرد بهره اجتماعي بيتفاوتي
گروههاي سلائق و علائق به وحدتطلب ، يا اقتدارگرا
اين از و ميكند توجه نيز تصميمگيريها عرصه در غيرحاكم
به افراد وفاداري و وظيفهشناسي روحيه افزايش با رهگذر
را تكثرجويانه مشاركت مقبوليت و مشروعيت سياسي ، نظام
تعميق و گسترش به كه است امر همين درواقع.ميافزايد
وحدتگرا نظامهاي به نسبت تكثرگرا نظامهاي سياسي ثبات
منافع به دستيابي امكان وضعيت اين در زيرا ;ميانجامد
از انتقاد خصيصه بهعلاوه و است فراهم گروهها كليه براي
آسيبپذيري سياسي ، احزاب و گروهها حتي يا حاكم مراجع
اما همه اين.ميرساند ممكن حداقل به را سياسي نظام
پيامدهاي بهوجود تكثرگرا نظري بينشهاي كه است درحالي
مثال بهعنوان.دارند اذعان نيز تكثرگرايي سوي از منفي
و احزاب و گروهها كه ميشود ادعا نگره اين از
گاه خود ، استبدادستيز كاركرد عليرغم مدني سازمانهاي
علائق به نميتوانند و كرده محدود را فردي آزاديهاي
علائق كه است اين حداقل زيرا ;دهند بسنده پاسخي فردي
شرايط در همچنين و نيست تحويلپذير گروهي علائق به فردي
گروههاي سلطه به تكثرگرايي انديشه گروهها ، بيتعادلي
اين از سخن ديگر به.ميگردد منتهي جامعه در مقتدر
متشكل جامعهاي تحقق به تكثر كه ميرود آن خوف چشمانداز
از را متعدد گروههاي و بيانجامد ممتاز گروههاي از
به را متعادلسازي مكانيزم و بگذارد بينصيب نسبي برابري
همين در ديگر سوي از.كند تفويض اقليتها از مقتدر گروهي
براي حزبي رقابت تكثرگرا ، نظامهاي در است ممكن جريان
برابر در مردم خواست تحقق به آراء بيشتر هرچه كسب
هنگام وجود اين با و شود ختم ملي مصالح و مقتضيات
مردم نظر از "عمدتا كه را ضروري تصميمات كشورداري ،
آراء بالاخره.نشاند اجرا و اثبات كرسي به است نامقبول
امكان كه ميفشارند پاي نيز نكته اين بر تكثرگرا نظري
وحدت مباني تضعيف به سياسي گروههاي فزاينده رقابت دارد
وفاق و اجماع تحقق ضرورت عليرغم و اجتماعيبيانجامد
شاخه از نظام چندپارچگي شكوفه تكثرگرا ، جامعه در عمومي
.زند جوانه سياسي تعارضات و تنشها
نظري آراء منفي و مثبت ابعاد جمعبندي از تقدير هر به
انديشه اين كه دريافت ميتوان سياسي مشاركت تكثر به نسبت
اصناف و سازمانها و احزاب و گروهها رقابت طليعهدار
اين از تا است خودكامگي و انحصارگرايي برابر در گوناگون
توجه و شده تضمين مردمسالاري و برابري و آزادي زاويه ،
و منافع از برآمده گفتمانهاي در جامعه و فرد تعاملات به
در كه جايي تا ;گردد مدغم گوناگون سلائق و علائق و منابع
ارزش از چيزي اقليتسالاري ، حضور حتي بين اين
نظام مشروعيت بلوغ و نكاهد جمعي سياسي تصميمگيريهاي
اهداف كسب براي سياسي بازي قواعد رعايت جنبه از را سياسي
.بنشيند نظاره به اجتماعي
اصل محمدي عباس
(28)
شهريور شنبه 28
كامپيوتر سيستم.رفتيم كشورشان آمار و كامپيوتر مركز به
پروژه هزار ميگفتند ، 36.دارند پيشرفتهاي جامع و قوي
.است ثبت جزئياتش تمام اينجا ، در
اقتصادي وضع از خوبي توضيحات فيلم با عبدالكريم ، دكتر
سوي به اقتصاد ، روند سال 1970 تا ميگفتداد كشور
سال آن از و بوده مستكبران شدن غنيتر و ضعفا شدن فقيرتر
به و ميكنند ملي را خارجي بزرگ شركتهاي.است بالعكس
دلار ، هزار پنجاه از بيشتر هيچكس.ميدهند مردم و افراد
.بخرد نميتواند
جامع و بزرگ نوساز ، مسجد ، .رفتيم شهر مسجد به نماز ، براي
بودند كم مردم.مصرند كرده تحصيل و دارد جمعه اماماست
مصاحبهاي.ندادند هم همانها با را ما صحبت ترتيب و
...كردم خبرنگاران با همانجا
شهريور يكشنبه 29
برنامه ، اوليناست مالزي در ما اقامت روز آخرين امروز ،
نيم و نه ساعت.بود ديني معلم تربيت دانشكده از ديدار
و اساتيد از جمعي استقبال مورد و شديم كالج وارد صبح ،
الازهر فارغالتحصيلان از دونفرگرفتيم قرار دانشجويان
انقلاب به را خود ايمان و علاقه و گفتند آمد خوش عربي به
خود كالج درباره توضيحاتي سپس.كردند اظهار اسلامي ،
برنامههاي و ميپذيرد دانشجو نفر سيصد سالانه كه دادند
ارائه هم اسلايدهايي.را اهداف و جنبي كارهاي و درسي
اثر و ايران انقلاب اسلامي ماهيت درباره هم من.دادند
...كردم صحبت آن تداوم و انقلاب در امام و مسجد و روحانيت
به حركت براي آمديم ، فرودگاه به ظهر ، از بعد سه ساعت
;بودند آمده بدرقه براي رجال از جمعي و مجلس رئيسايران
.را كنندگان بدرقه و كردم معطل را هواپيما نماز براي
معمولي راه از چون رسيدند ، دير مقداري هم خبرنگاران
چهار ساعت.بودند شده تشريفات معطل بودند ، آمده فرودگاه
و هند روي از.بوديم راه در ساعت هشت.كرديم پرواز
...كرديم مخابره كشور دو روءساي به پيامي پاكستان ،
شهريور دوشنبه 30
كانديداتوري مساله كه شد معلوم تهران ، به ورود لحظه از
.شده مشكلاتي دچار [جمهوري] رياست براي خامنهاي ، آقاي
نبايد روحاني كه معتقدند عدهاي قم ، مدرسين جامعه در
نخواهند است ، ممكن "احتمالا هم ، كني مهدوي آقاي و باشد
در احمدآقا و امام با.بمانند جدي طور به خود نامزدي در
آقاي و قم آقايان با گفتند امام.كردم صحبت خصوص اين
و نشود متفرق آراء كه كنيم حل را مساله [كني] مهدوي
.باشد محفوظ همبستگي
از كه صدوقي [محمد] آيهالله از احمدآقا ، منزل در سپس
خوئينيها ، موسوي آقاي.كردم ديدار بودند ، آمده يزد
با و امنيتي اقدامات "مخصوصا و دادند را مجلس وضع گزارش
گزارشي ، جزوههاي و روزنامهها تمام.رفتيم مجلس به هم
.نداشتهايم مهمي حوادث.كردم مرور را نبوديم كه هفتهاي
خصوص در يزدي[محمد] و مهدوي خامنهاي ، آقايان با
از عدهاي عصر ، .كردم مذاكره جمهوري رياست انتخابات
كريمي ، ،[قمي] آذري[احمد] آقايان مدرسين ، جامعه اعضاء
انقلاب مجاهدين سازمان نماينده و آمدند ابطحي و راستي
خامنهاي آقاي مورد در همگي مذاكره از پس.آمد هم اسلامي
.كرديم توافق
شهريور سهشنبه 31
جامعه اعضاي ديگر و محلاتي [فضلالله] آقاي با...
آقاي نامزدي از حمايت اعلان مورد در مبارز ، روحانيت
كه كنم تهيه اعلاميهاي من شد قرار.كردم صحبت خامنهاي ،
رئيس و غربي آلمان صدراعظم تسليت پيامهاي جواب.كردم
آقاي و رجائي آقاي شهادت مورد در را...و ايرلند جمهور
.دادم باهنر
درباره هم ، موسوي [ميرحسين] مهندس آقاي با..
شمالي كره و مالزي در ما سفارت "مخصوصا و سفارتخانهها
داديم تشكيل را جمهوري رياست موقت شوراي شب ، كردم صحبت
نامزدي از كني مهدوي آقاي انصراف اعلان كيفيت درباره و
سفر گزارش [اردبيلي]موسوي آقاي.بحثكرديم جمهوري رياست
مايل آزادي نهضت گفتند ، مهدوي آقايدادند را اهواز به
را شبصلاحندانستيم.كنند حمايت ايشان نامزدي از است
.آمدم خانه به ديروقت
مهر چهارشنبه 1
جوار در كه منزلي ديدن براي.رفتم جماران به وقت اول
خاطر به گرفته ، نظر در من سكونت براي احمدآقا امام ، منزل
است خوبي منزل دارد ، وجود منطقه آن در كه حفاظتي و امنيت
منتقل آنجا به تخليه ، از بعد شد قرار.دارد هم عيوبي و
شلوغي از هم آنها است ، نظامي پزشك صاحبخانه گوياشويم
و شدهاند خسته جماران حسينيه رفت و آمد سروصداهاي و
.ببرند هم سودي معامله اين در دارند انتظار
مهر پنجشنبه 2
از پسشدم بيدار مالزي ، و كره ساعت عادت به زود ، خيلي
و گزارشها.شدم كار مشغول سبك ، ورزش قدري و عيادت
امام خط ارگانهاي حمايت موج.خواندم را صبح روزنامههاي
.است گرفته بالا خامنهاي آقاي از
راهپيمايي از من.شد تشكيل مجلس علني جلسه صبح ، هشت ساعت
سال شروع مناسبت به گذشته ، روز در دانشآموزان پرشور
لايحه چند.كردم تشكر منتظري آيتالله دعوت به تحصيلي ،
كميسيونها به اساسي قانون اصل 85 موجب به تصويب براي را
توزيع طرح چون.كرديم تصويب هم ديگر چيزهاي و فرستاديم
زودتر را مجلس داشت ، نواقصي و بود دستور در آب عادلانه
صرف نمايندگان درخواستهاي انجام براي ساعتي.كرديم تعطيل
.كردم
نماينده نادي [غلامحسين] آقاي نماز ، از پس ظهر ، از بعد
اوين زندان در كمك ، براي را تعطيل روزهاي.آمد نجفآباد
و زندان نابساماني و بينظمي از.ميكردهاند كار
با مصاحبهاي ظهر از بعد.گفت مطالبي بازجوييها ،
.داشتم انتخابات مورد در تلويزيون
دادستاني از گزارشي و آمد شهري ري [محمدي محمد] آقاي
با.داد دادگاه موفقيتهاي و ضدانقلاب شبكههاي و ارتش
تاخير علت از و گرفتم تماس جبهه ، در ظهيرنژاد سرتيپ
گونه اين در مقرر رمز با.پرسيدم قرار ، مورد عمليات
شهري ري آقاي.شود عمل كه داد قول.ميشد صحبت موارد
ولي شوند عوض ارتش ، بالاي سطح فرماندهان كه دارد اصرار
ضعف نقاط وجود خاطر به نميدانيم ، مصلحت ماها و امام
و بدهيم دست از را كاردان نيروهاي سوءظنها با و گذشته
خانه به شب اولآيد پيش خانوادهها و افراد براي مشكل
هم احمدآقا.دادم گوش تلويزيون.نيست مهمي اخبار آمدم ،
.دادهاند انتخابات راجعبه خوبي بيانيه امام.كرد تلفن
مهر جمعه 3
در دفاع عالي شوراي جلسه در ظهر ، بعداز پنج ساعت..
بود بنا كه كاري.است راكد جبههها اكثر.كردم شركت مجلس
كه داشتيم گزارشيكنم تعقيب شد قرار ;نشده هنوز بشود ،
است درگيري (عراقي كردهاي) طالبانيها و بارزانيها بين
.بودند خواسته چاره ما از و
ايراني ، نفر هزار دو كه بودند داده اطلاع ما به سوريه از
براي عراق ، در..و سلطنتطلب افراد و مجاهدين از مركب
موسوي[ميرحسين] مهندس آقاي.ميبينند دوره خرابكاري
حل براي عدن و سوريه ليبي ، همكاري ليبي ، به سفر گزارش
به كمك و سعودي عربستان نفت توليد كثرت با رابطه در مشكل
هم افغانستان آوارگان مشكل.داد جنگي نيازهاي تهيه در ما
.كردم مصاحبه جلسه از بعد .شد مطرح
انديشه تازههاي
|
خاورميانه و آسيا تمدنهاي
/قديري خسرو :ترجمه /ياروسلاوكرچي پروفسور :نوشته
/صفحه وزيري 36020 قطع /اول 1378 چاپ /همشهري انتشارات
تومان بهاء 1150
هستيم؟ آسيا در خود تمدني ريشههاي شناخت نيازمند ما چرا
معاصر ، جهان در جوامع و ملتها همه از بيش آسيائيان چرا
هستند؟ حساس خود پيشينه به نسبت و درگير هويت مسئله با
فرهنگها ، برخورد تمدنها ، رويارويي از سخن كه هنگامي چرا
به معطوف "عمدتا ميرود ، ..و منافع اصطكاك مذاهب ، تقابل
به پاسخ است؟ زمين مغرب برابر در آسيايي تمدنهاي واكنش
از بخشي كه ما ملت براي گسترده ، و دشوار چنين پرسشهايي
و آورده پديد را كهنسال آسياي در تمدني پايدار هويت
امروزه است ، بوده شرق تمدن پهناي و غنا موجب همواره
نوزده سده رخدادهاي و تحولات تعقيب در].آشناست مسئلهاي
شكلهاي به و متسلسل بهصورت ايرانيان ميلادي ، بيست و
خود تمدني جايگاه و تاريخي هويت موضوع با متنوع
با آشنايي رويارويي ، اين مصدر بيترديد.روبهروبودهاند
اين ظهور از پيش تا زيرا است ، استعماري و فرهنگي غرب
از آسيا مسائل آن ، متحول ذات و گسترشطلب ماهيت و پديده
آسيا بزرگ كاروان ;مالرو آندره گفته به.بود ديگري گونه
طي كندي به را تاريخ جاده خويش ، آرام شتران بر سوار
خود عظيم معنوي فرهنگ سردرگريبان همچنان و ميكرد
[...داشت
كرچي ، ياروسلاو پروفسور اثر "خاورميانه و آسيا تمدنهاي"
براي جدي تلاشهاي از يكي انگلستان ، لنكستر دانشگاه استاد
انسان مفاهمه و درك ميان تاريخي عظيم فاصله كردن پر
.است خاورميانه و شرق در ومذاهب مدنيت سرچشمههاي و معاصر
بهعنوان مصر ، در را مديترانه شرقي تمدن ياروسلاوكرچي ،
سوي به سپس و بازيافته نزديك شرق در تمدني ظهور مبداء
بيتالمقدس و سوريه در ابراهيمي مذاهب بر مبتني تمدنهاي
در.برميدارد گام هستند آن باستاني مظهر فنيقيها كه
ميشود داده يهود به منصفانه جايگاهي بررسي ، اين جريان
مهم بخش اما.نيست ايشان تاريخي حضور واقعيت از بيش كه
جايگاه.دارد اختصاص ايران به خاورميانهاي تمدنهاي
فهم قابل تمدني پيوسته اما مستقل حوزه دو در ايران
تا زرتشت ظهور و هخامنشيان از باستان ايران نخست ;گرديده
تمدن اين عظمت تجديد و مزديسنا آيين سپس و هلنيستي عصر
ندارد ، معنا ايران در تمدني گسست اما.ساسانيان عصر در
آن انتقال و عربستان شبهجزيره در اسلام ظهور با آنكه چه
بلافاصله ايران ، به (ميلادي هفتم) هجري اول قرن همان در
و ميگردد مهيا تمدني اعتلاي و مجد براي نويني بستر
بخش.ميگردد شكوفا مسير اين در ايرانيان پرشمار امكانات
و ميشود بارور كشتزار اين در اسلام تمدني ميراث از مهمي
.ميدهد ميوه
در موجه بسيار و موجز اثري "خاورميانه و آسيا تمدنهاي"
"اساسا كتاب اين.است شرقي تمدنهاي به نسبت معرفتي تقريب
ما مگر اما شده ، نگاشته غربي دانشجويان و برايمخاطبان
هستيم؟ دانا سترگ ريشههاي اين به نسبت آنها از بيش چقدر
ريشههاي و پيشينه از نسبي دركي ميبايد انساني هر
افق در تكامل و استمرار.باشد داشته خود تاريخي و فرهنگي
را نگاه اين.نيست ميسر گذشته به نگاهي چنين بدون آينده ،
خاور و آسيا تمدنهاي" بازخواندن و خواندن از ميتوان
اثر مترجم قديري ، خسرو.دريافت ظرافت و ايجاز به "ميانه
فاقد و پيراسته بانثر هم و اثري چنين انتخاب با هم نيز
درآورده پارسي به را آن شايستگي به خويش ، زوائد و حشو
واژگان برگرداندن و اصطلاحات پردازش در وي دقت.است
چشمگير بسيار -مذاهب و معتقدات زمينه در بهويژه -تخصصي
ميتوان ميرسد ، بهنظر.است مشكور متن ادايواقعيت در و
و بيابد نيز درسي اعتبار و خصلت اثري چنين كه چشمداشت
قرار علمي مراكز محققان و دانشگاهي پژوهشگران توجه مورد
.گيرد
|
|