اسلامي تمدن در علمي شناخت
ايدئولوژي و ديني روشنفكري
اسلامي تمدن در علمي شناخت
قاضي.اي.ام :نوشته
حيدري مهسا :ترجمه
از دانشاندوزي و آن جستجوي دانش ، اهميت :جستارگشايي
.است داشته شايان تاكيد بدان اسلام كه است برجستهاي نكات
و (ع)امامان و (ص)پيامبر از بازمانده سخنان به نگاهي با
به كريم قرآن در غورسي و آنها فردي سلوك و سيره بررسي
حتي دانشاندوزي بر اسلام ، در.مييابيم دست حقيقت اين
.است شده فراوان تاكيد مال و جان دستنهادن از بهاي به
درباره اسلامي احكام همين به توجه با مسلمانان واقع در
علمي جنبش هجري سوم و دوم سدههاي در دانش ، كسب ضرورت
.شد نامدار ترجمه نهضت به كه كردند پايهگذاري را نويني
.و كلامي ديني ، فلسفي ، حكمي ، علمي ، نوشتههاي نهضت اين در
عربي به سرياني و پهلوي عبري ، يوناني ، زبانهاي از.
بنيانهاي استواري سبب و يافته اسلامي روح و شد ، ترجمه
.گرديد اسلام تمدني
با را اسلامي تمدن رويارويي ميآيد ازپي كه جستاري
به را گرامي خوانندگان توجه.ميكند بررسي مختلف دانشهاي
.ميكنيم جلب جستار اين
معارف گروه
طبيعت مطالعه براي مجيد قرآن توسط شده ارائه قوي انگيزه
منظور به آنها در تدبر و تامل و ما پيرامون واقعيات و
و محققين به را صدراسلام مسلمانان الهي ، آيات كشف
دانش و علم جستجوي در آنان.ساخت بدل پرشور دانشپژوهاني
مذهبي تعهد و اشتياق با و كردند سفر دنيا نقاط تمام به
دقت به را طبيعت پرداختند ، طبيعي پديدههاي مطالعه به
و بصيرت كسب منظور به را وسيعي آزمونهاي و كردند مشاهده
با و آزادانه مسلمانان.دادند انجام اشياء ذات درك
و خرد و دسترس در و شده جمعآوري علمي حقايق حقشناسي ،
تجزيه مورد پذيرفتند ، را دوران آن در حاضر تمدنهاي دانش
پيشرفت و گسترش موجب نهايت در و دادند قرار مطابقت و
و درخشان فتوحات به طبيعي علوم زمينه در.شدند آنها
دست به ملاحظهاي قابل پيشرفتهاي و يافتند دست برجستهاي
تازه ميان در علمي فعاليتهاي فزاينده موج اين.آوردند
تجربي گرايش و ذاتي منطق از انكار غيرقابل سندي مسلمانان
حد تا نوين دانش بيشك.است اسلام جهانبيني و ايدئولوژي
بزرگ متفكرين و دانشمندان اوليه تلاش اين به زيادي
.است مديون اسلامي
،(هجري ششم تا دوم) ميلادي دوازدهم تا هشتم سده حقيقت در
تفكر عرصه در چشمگير دستاوردهاي و شگفتانگيز ظهور دوره
مسلمانان دوره اين طول در.ميرود بشمار مسلمانان فهم و
نظير كه داشتند علوم يادگيري به وافري اشتياق و عطش چنان
خود اوج به اسلامي تمدن.است نداشته ياد به تاريخ را آن
دنيا در فلسفي و علمي تفكر پرچمدار مسلمانان و بود رسيده
آمد بوجود تحقيقاتي مراكز رشته يك رهگذر همين در.بودند
سياست در پويا محركه قوه يك صورت به را خرد و دانش كه
پيشرفت به شاياني كمكهاي مراكز اين.ميكردند اعمال
.كردند اسلامي جوامع در روشنفكري و آيندهنگري
مديون زيادي بسيار تاحد چشمگير موفقيتهاي اين بيگمان
زمينه در اسلام كه است عظيمي ايدئولوژيكي انگيزههاي
بوجود تجربي شناخت كردن دنبال و طبيعي پديدههاي مطالعه
.آورد
دانش اهميت
(ص)اسلام پيامبر به كه مجيد قرآن شريفه آيه نخستين در
گونهاي به علم كسب و نوشتن و خواندن اهميت شد ، وحي
ربك اقراءباسم:است شده بيان قاطعانه و مستقيم صريح بسيار
خلق الذي
و كرده تشريح "دقيقا را الهي پيام اين (ص)پيامبر بعدها
مسلمان مرد و زن هر ايمان از جزئي را دانش و علم جستجوي
توصيه نيز و مسلمه و مسلم كل علي فريض العلم طلب ;دانست
دنبال تاگور گهواره از را علم كسب مسلمانان تا كردند
به دانش كسب پي در و المهدالياللحد من اطلبوالعلم:كنند
لوكان و اطلبوالعلم:بروند بايد است لازم كه هركجا
هزار در اسلامي مقدس وظيفه يك عنوان به امر اين.بالصين
دنيا حاليكه در گشت محقق مسلمانان براي پيش سال چهارصد و
.است دريافته را آن اهميت اخير دهههاي در تنها
آمده ابنالعلم ، از نقل به (ص)اكرم پيامبر از حديثي در
قادر را دارندهاش كه ، چرا بياموزيد را دانش":است
از را وي و دهد تشخيص ناصواب از را صواب كه ميسازد
دشمنان برابر در است سلاحي چون و كند حفظ فلاكت و بدبختي
خداوند علم ، فضيلت واسطه به.دوستان ميان در زيوري و
هدايت نيك الگوهاي برگزيدن در و ميگرداند رفيع را ملتها
آنان گامهاي كه ميكند اعطا اقتداري آنان به و ميكند ،
و پذيرفته عقايدشان و تقليد اعمالشان شود ، دنبال همواره
".شود شمرده محترم
به نياز دانش ، با رابطه در بهتري توضيح نميتواند هيچكس
در (ص)پيامبراكرم آنچه از بهتر را آن نشانههاي و آن كسب
.كند بيان فرمودهاند ، نقل حديث اين
است شده تصريح نكته براين نيز مجيد قرآن در ديگري جاي در
شده اعطا دانش آنها به كه آورندگان ايمان از دسته آن كه
بدست را رفيعتري جايگاه و بلندتر درجات و مراتب است ،
كه كساني" كه:است شده گفته آن از پس و.آورد خواهند
."باشند برابر نميتوانند نميدانند كه آنان با ميدانند
ميتواند و ميداند كه فردي مسئوليتهاي اسلام در واقع در
نميتواند و نميداند كه كسي از بيانديشد و كند مشاهده
يك مسئوليتهاي اين بنابر.است شده مشخص و تفكيك بيانديشد
تربيت دانش فراگيري منظور به كه دانشمند يا تحصيلكرده
يك مسئوليتهاي از بيشتر متفكر و محقق فرد يا و است شده
.ميباشد دنيا اين در صلح و نظم برقراري در عادي شهروند
دانش سرچشمه
واحد خداوند.خداست يگانگي و وحدت اسلام در زيربنايي اصل
حافظ و خالق او.نيست برابر او با موجودي هيچ و است مطلق
او و ميآيد در حركت به او امر تحت هرچيزي.دنياست كل
.(است حق او) هوالحق.است مطلق واقعيت و مطلق حقيقت
نتيجه در و باشد واقعي و صحيح بايد او دانش اين بنابر
.است متعال قادر و يكتا خداوند الله ، دانش ، اصلي سرچشمه
.است آگاه ميگذرد زمين و آسمانها در آنچه هر به خداوند
دانش كل از كوچكي بخش تنها شده اعطا انسان به كه دانشي
خلق او توسط كه آنچهبرآنهاست مالك خداوند كه است عظيمي
و هستند مطلق طبيعت قوانين.است حقيقي و بيعيب شده
هرچيزي.شوند ثابت و تكرار بارها و بارها ميتوانند
را شدهاي تعيين عملكرد و طبيعت در ويژهاي جايگاه
موقعيتهاي و فرصتها پژوهان دانش اينرو ، از و داراست
مشاهدات درستي اثبات و خود يافتههاي تاييد براي را كافي
.دارند خويش
و عظيم چنان دارد وجود فراگيري و آموختن براي كه آنچه
.بياموزد را آن همه نميتواند كسي هرگز كه است گسترده
ديدهها از كه را هرچه و را آن همه كه است خداوند تنها
بروي را آنچه ميتواند تنها بشر.ميداند است پنهان
وراي اشياء حقيقي ذات.بياموزد و بداند است شده آشكار
در كه دارد تعلق ناديدنيها از دنيايي به و است بشر درك
لايتناهي دانشنميگيرد قرار بشري حواس و درك محدوده
امر اين.خداست به متعلق تنها آن كل درك و معرفت و است
پيامبران بر را غيب علم خداوند كه است بدينگونه
به را آن عوض در هم آنها و ميسازد آشكار برگزيدهاش
برداشت نتيجه در.ميكنند منتقل خود ايمان با پيروان
است دانش چراغ اصليترين قرآن كه است آن دانش از اسلامي
نشات متعال خداوند آشكار كلام اين از هدايت و نور همه و
عظمت ولي نيست ، علمي متون نوع از قرآن هرچندميگيرد
معنوي و كامل شناخت براي را زمينه آن ، هدايتگري در نهفته
فرد.ميآورد بوجود آن خالق رحمت و عظمت و قدرت و حيات
تا كه دانشي همه شناخت براي عظيم منبع اين از ميبايست
كشف آينده در كه آنهايي نيز و آمده دست به امروز به
:ميفرمايد مجيد قرآن در خداوند.بگيرد الهام شد خواهد
در بشر انقياد تحت را است زمين و آسمانها در آنچه همه"
با را طبيعت كه شده گفته او به بارها و بارها و "آورديم
فراواني خير او براي دانش اين زيرا كند فتح آن دانش كسب
و آيات درباره تا شد خواسته او از و داشت خواهد بر در
تامل و تفكر به طبيعي پديدههاي در الهي نشانههاي
:است آمده قرآن در باره همين در.بپردازد
روز ، و شب گردش در و زمين و آسمانها آفرينش در يقين به"
كه باراني و ميگذرند ، درياها از كه كشتيهايي در و
مرگش از پس را زمين و ميفرستد فرود آسمان از خداوند
بادها ، تغيير و احشام ، گونههاي پراكندگي و ميكند ، زنده
نشانههايي حائلند ، زمين و آسمانها ميان در كه ابرهايي و
."ميكنند درك كه آنان براي است
بسيار و نميشود متوقف مادي دنياي شناختن با علم جستجوي
واقعي مسلمان يك براي.ميرود بشري علم قلمرو از فراتر
ادامه و نميرسد انتها به فاني جهان ترك با زندگي
به علم كه دارند وجود بسياري ناديدني دنياهاي.مييابد
.است پروردگار مختص تنها آنها
دانش جستجوي
دانش و علم جستجوي براي قوي انگيزهاي بشر ، افراد همه در
عميق كنجكاوي علمي ، دانش كسب در اصلي محرك.دارد وجود
.است نظم آفرينش و حقيقت كشف اشياء ، طبيعت درباره بشر
دانشمند فرد شود ، همراه بينش با كنجكاوي اين كه هنگامي
.ميكند خويش پيرامون حقايق بيشتر كشف و مشاهده به شروع
براي علم حال ، هر در.است علم اصلي هدف حقيقت ، جستجوي
بلكه نميكند تلاش واقعيتها غايي و مطلق حقيقت به رسيدن
نزديكتر آن به انسانياش امكانات اندازه به ميكوشد تنها
و دارد را خود خاص محدوديتهاي دانش زيرا شود ، نزديكتر و
حواس و ادراك و فهم از فراتر كه دارد كاربرد جايي تا
.شود وارد نميتواند محدوده اين از خارج به و نرود بشري
اسلام ارزشي نظام هم و وحي بر مبتني دانش هم واقع در
بكارگيري و استقرايي استدلال ، مشاهده ، روش موءيد "قويا
حقيقت ، جستجوي.هستند پديدهها مطالعه در آزمون و تجربه
را موءمن ايمان علمي ، معرفت پيگيري لذا و است اسلام روش
قرآن توسط ابداع ، و آفرينش علم ، جستجوي.ميكند تقويت
ستوده آنرا اسلام پيامبر و شود مي تاييد و تصديق مجيد
اخلاص و تعهد با و جدي بطور ميبايست امر اين لذا.است
كه بود اين (ص)اكرم پيامبر هميشگي دعاي.شود پيگيري كامل
پروردگارا ، " يا و "بيافزا من دانش به پروردگارا"
بعد."بنما من به هستند كه آنچنان را [امور] پديدهها
آن ، كسب با كه است اين مسلمان يك براي علم جستجوي ديگر
كل ميان در را خويش واقعي جايگاه و خود آفرينش از هدف وي
كه ميگردد ايجاد وي در انديشه اين.ميشناسد مخلوقات
عمل اگراوست انتظار در چيزي چه و است ، شده آفريده چرا
عمل اگر و اوست انتظار در پاداشي چه دهد انجام نيك
شده گرفته نظر در وي براي عقوبتي چه دهد انجام ناصواب
و افتاد خواهد او براي اتفاقي چه بميرد كه هنگامي يا است
.بود خواهد او توشه چيز چه كند وداع جهان اين با كه آنگاه
راهنمايي نيز علم جستجوي چگونگي در را انسان مجيد ، قرآن
چه و كند اتخاذ روشهايي چه كه ميآموزد او به و ميكند
صريحي و واضح دستورات.نمايد دنبال را دستورالعملهايي
به "كاملا ميبايست كه است آمده كتاب اين در وي براي
دانش كه شده مقرر او براي تنها نه بعلاوه ، .كند عمل آنها
كرده منتشر آنرا كه شده خواسته وي از بلكه كند جستجو را
و خداست جانب از هديهاي دانش ، .كند تقسيم ديگران با و
آن نيازمند كه ديگري مردم ميان در آزادانه ميبايست لذا
.گردد منتشر هستند
علمي.است بشر مشكلات كردن حل واقع در علم اصلي كاركرد
و كند حل را انسان دنيوي مشكلات نخواهد يا و نتواند كه
علم نكند ، كمك خود خالق بيشتر شناخت براي افراد به يا
[ennobles] شريفه علوم تنها اسلامي ، حقيقي سنت در.نيست
بيارزش مقاصد براي كه علومي و دارند را پيگيري ارزش
علمي دانش.هستند سمي مار نيش مانند ميشوند استفاده
و بشر نوع حيات در آسايش و سعادت ايجاد بر علاوه جديد
و اتمي تسليحات مخرب ، سلاحهاي خلق باعث او ، زيستن نحوه
مهار اگر كه است شده شيميايي و بيولوژيكي جنگهاي ابزار
از را بشر نژاد ساعت چند عرض در ميتواند شود گسيخته آن
عرضه اسلام كه ارزشي نظام كه حالي در.كند محو زمين كره
محكوم و برابري و عدالت برپايه همزيستي مبناي بر داشته
حال در مناطق در كه ويراني و تجاوز و استثمار ساختن
جهان در علمي دانش نيروي كمك به و هستيم آن شاهد توسعه
.است بناگشته است ، شده فراهم امروز
نوين دانش و اسلام
كسب ، براي اسلام توسط كه اخلاقي ارزشهاي و آگاهي الهام ،
جهان كل در امروزه است گرديده ارائه دانش پيشرفت و اشاعه
كه مدعاست اين بر شاهدي تاريخ ، .است شده شناخته و معروف
اسلام ، شكوفايي طلايي دوران در علمي دانش و فلسفي تفكر
.است بوده مذهبي و اخلاقي ذاتي اساس و پايه يك داراي
طبيعي ، پديدههاي درك وقف دوره آن علمي تلاشهاي كليه
بسط و پنهان منابع كشف معرفت ، و آگاهي جديد مرزهاي گشودن
.بود انسانها ، رفاه و سعادت منظور به جديد راههاي گسترش و
و جنگ نه و ميگرديد علم كنار در خوشبختي و صلح شامل كه
.هستيم آن شاهد امروزه كه ويراني
از بينظيري رسوم و فرهنگ خود ، علمي تمدن اوج در اسلام ،
را دانش و علم از چارچوبي و.آورد پديد را علمي اخلاق
و الهي وحدت به اعتقاد الگوي آن رهگذر در كه نهاد بنيان
اسلام ارزشي نظام و شد شكوفا و كرد پيشرفت عالم يگانگي
را مقدس نظام تا است كوشيده همواره اسلام.ساخت متجلي را
دانش و آگاهي كاربرد.سازد همگون زيانمند پديدههاي با
اهداف با هماهنگي در و سودمند آخرتي مقاصد كسب اسلام ، در
نيست هدف يك تنهايي به دانش نتيجه در.است يگانه خالق
شخصيتي و اخلاقي هدفهاي به دستيابي براي عاملي بلكه
هدف هيچ اسلامي دانش در نوين ، دانش برخلاف.است والاتر
.ندارد وجود بيگانگي خود از و انتزاعي ضدانساني ،
برطبق اسلامي ، تمدن استيلاي دوران در اسلامي دانشمندان
كل يگانگي و وحدت خداوند ، يگانگي بر خويش ، مذهب و ايمان
الهي ، قانون لغزشناپذيري و انسانها همه وحدت و هستي جهان
تاييدي و تصديق آنان ، به منسوب دانش تمام.داشتند ايمان
اين براساس اسلام در دانش.بود الهي اهداف و يگانگي بر
.است شده بنا آفرينش و نظم طبيعت ، وحدت
هيچ و دانش خود منظور به دانشي هيچ اسلام در واقع در
به رسيدن براي چيز همه.نيست معرفت خود منظور به معرفتي
براي علمي آگاهي و دانش از استفاده آن ، كه است هدفي
اهداف با همواره اسلام در دانش كسب.ميباشد بشر سعادت
ميان ارتباط اسلام.است بوده كمال به رسيدن و معنوي
.ميشناسد را جامعه ارزشي نظام و دانش اجتماعي عملكرد
و يگانگي او دانش و انسان ميان كه دارد عقيده اسلام
اشكال و عمده وجودي فلسفههاي نتيجه در.دارد وجود اتحاد
عملكرد و دانش چارچوب با "كاملا نميتوانند آنها ، اجرايي
.شوند داده تطبيق اسلامي
در مدرن تكنولوژي و دانش از سوءاستفاده براي مهم عامل يك
-است آن براي مفروض ارزش گرفتن نظر در تخريبي ، اهداف خدمت
اروپا ، در علمي حيات تجديد -بيطرف و خنثي چارچوبي يعني
از مذهب جدايي با دوره ، آن در حاكم خاص شرايط دليل به
سمت به فزايندهاي نحو به دانش.بود همراه مذهب و سياست
پيش علم بعدي تك و محض سودمندي براساس سيستم يك استقرار
و رايج توزيع وسيله به "عمدتا آن اهداف كه ميرفت
به دانش و علم.ميگرديد تعيين اجتماعي قدرت سلطهجويانه
كه اهدافي مداوم پيگيري جهت در درآمدند وسيلهاي صورت
بالا كنترل قدرت و اجتماعي موقعيت و نفوذ با افرادي توسط
براي ابزاري مثابه به نيز و ميشوند داده تشخيص مناسب
.سود به خدمت و اجتماع در نفوذ اعمال
آن به منجر كليسا ، و دانش ميان برخورد اولين متاسفانه ،
و حقايق درك انحصاري و ويژه امتياز مدرن دانش كه شد
را افراد قابليت لذا و كند غصب خود براي را واقعيتها
سمت به هدايتكننده عامل عنوان به حقايق از تقدير براي
.دهد كاهش را ، آن از معنوي و معقول گرفتن تاثير و كمال
كلي ، ارزشهاي و اهداف فقدان بواسطه مدرن انسان بنابراين ،
پي در غرب كه علم ، ارزشي بيطرفي فرض.است شده سرگردان
ورطه به را بشر پذيرفت ، را آن علم ، و كليسا ميان تضاد
يك در مجدد بررسي به نياز امر اين و است كشانده نابودي
.دارد عقلاني و تاريخي صحيح دورنماي
است شده بنا دنيا و دين جدايي براساس غلط به كه جديد علم
نيازمند جهان.است شده گسيختگي افسار دچار معنوي لحاظ به
كه بپردازد مفروضاتي درباره بازانديشي به كه است آن
چارچوب.شدهاند علم ارزش بيطرفي چارچوب خلق منجربه
علوم براي اسلام كه كلگرايانهاي و يكپارچه "كاملا
رشد امكان كه ميدهد ، دست به بديلي الگوي ميكند ، ارائه
از را جامعه حال عين در و ساخته فراهم را آموزش و علم
از موفق زماني مدل اين.ميدارد مصون آن سوءاستفادههاي
.شود بسته بكار "مجددا ميتواند و درآمد كار
ايدئولوژي و ديني روشنفكري
در ابراهيمي اديان سمينار در نراقي آرش دكتر خطابه متن
(آخر بخش) قبرس
در قبل چندي كه خطابه اين نخست بخش در :جستارگشايي
شد ، ايراد قبرس در "اسلام و مسيحيت يهوديت ، " كنفرانس
جنبشهاي مواجهه به را خود بحث محور سخنران كه خوانديم
اين بر و است داده قرار مدرنيته با دينگرايانه فكري
"نراقي دكتر" نظر به.پرداخت نو و قديم خرد تعريف به بنياد
عالم بنيادين ساختار در كه است آن جديد خرد مهم پيشفرض
بهترين و نيست نهفته مقدري حكمت هيچ "لزوما خلقت جهان و
كه كجا هر را تصرفش دست كه است تكنولوژي عالم آن تجليگاه
مدرنيته نفوذ نيزخوانديم ، ادامه در.ميگشايد بخواهد
عبارتند كه داشت پي در را واكنش گونه سه ديني جوامع در
سنت نفي و گسست پروژه سنت ، به غيرانتقادي رجعت پروژه از
و دينپژوهان از دعوت ضمنسنت بازسازي و واسازي پروژه و
روز موضوعات در معارف صفحه رساندن ياري براي كلام اهل
.پيميگيريم را خطابه اين پاياني بخش ديني
معارف گروه
ديني روشنفكر:است ديني روشنفكري جريان دوم جريان 22
،"اولا كه است كسي روشنفكر.است "روشنفكر" بالذات و "اولا
رسالت ،"ثانيا و است متعهد و معتقد جديد نقد و خرد به
سنتي ساختارهاي و ايدهها نقد سنتي ، جامعه در را خود
حال در جامعه در روشنفكر اصلي دغدغه بنابراين ، ميداند
"ديني روشنفكري" بنابراين.است "مدرنيت بسط و تحقق" گذار
ديني احكام به محكوم يا دين از منبعث پديدهاي منزله به
پديدههايي نقد ، و عقل زيرا است ، ممتنع پديدهاي "اساسا
.اند(ضدديني "لزوما نه و) غيرديني لذا و عيني
لاجرم كند ، زيست دينمدار جامعهاي در روشنفكر اگر اما
دين با خود زيست محيط تاريخي و اجتماعي شرايط تبع به و
در روشنفكران از پارهاي.مييابد سروكار و مواجهه
پروژه وارد مدار ، دين سنتي جامعه يك در دين با مواجهه
.ميشوند دين يا سنت نفي و گسست
پروژه به دين با مواجهه در ايشان از ديگر برخي اما
روشنفكراني امامينهند گام ديني سنت بازسازي و واسازي
تبعيت بازسازي و واسازي پروژه از دين با نسبت در كه هم
و غيرموءمنانه نگاهي دين به نسبت "شخصا بسا ميكنند ، چه
اين به اجتماعي ضرورتي بنابه و داشته انگارانه ابزار
پروژه به ورود ضروري شرط يعني.باشند نهاده گام پروژه
.نيست دين به شخصي تعهد ديني ، سنت بازسازي و واسازي
كه دانست كسي ميتوان را "ديني روشنفكر" مقدمات بنابراين
"مدرنيت بسط و تحقق" وي اصلي پروژه و است روشنفكر ،"اولا
دين جامعه اجتماعي و تاريخي شرايط تبع به ،"ثانيا.است
نسبت در ،"ثالثا ميكند ، نظر عطف دين به لاجرم خود مدار
ميكند تبعيت بازسازي و واسازي پروژه از دين با مواجهه و
تلقي ديندار ديني ، جامعه متن در و "عرفا ،"رابعا و
داوري مطابق) دين به نسبت وي شخصي موضع يعني ميگردد ،
.نميشود تلقي دلانه فارغ يا غيرموءمنانه (جامعه عرفي
و ديني احياگري جريان كه ميشود معلوم گذشت آنچه از
گاه خارجي ، تحقق مقام در خاص ، شرايطي تحت ديني روشنفكري
ناظري منظر از و مييابند مهمي همسانيهاي و همپوشاني
كه طور همان اما.هستند واحدي كار به مشغول دو هر بيروني
چه اگر و است متاله "اساسا ديني احياگر شد ، بيان
را آن وحتي باشد پذيرا و همدل مدرنيت به نسبت ميتواند
دين وي اصلي مقصود و غايت اما دهد ، قرار خود تاله بنيان
.است
را خود اصلي مقصود و غايت وي ، برخلاف ديني ، روشنفكر
بالعرض و ثانوي دين به وي توجه و است ، داده قرار مدرنيت
و همدلانه موضعي "شخصا دين به نسبت است ممكن چند هر است ،
جايي از "خصوصا جريان دو اين تفاوت.باشد داشته پذيرا
نتيجه اين به احياگرديني يا فرض به بنا كه ميشود آشكار
به مدرنيت شناختن رسميت به جز طريقي از ميتواند كه برسد
"مالا ديني روشنفكر يا رساند ، مدد دين بالندگي و احياء
دست به دين از قرائتي نميتواند كه برسد نتيجه اين به
نخست ، حالت در.باشد سازگار مدرنيت با "واقعا كه دهد
خود ديني دغدغه مقابل در را مدرنيت پروژه ديني احياگر
خود ديني دغدغه ديني روشنفكر دوم حالت در و مينهد ، فرو
.مينهد دست از مدرنيت پروژه مقابل در را
دغدغه:است ديني انديشي ايدئولوژي جريان سوم جريان 32
يا فرضي خصمي با مبارزه ديني انديشي ايدئولوژي اصلي
ايدئولوژي جمله از) انديشي ايدئولوژي واقع در.است واقعي
باشد منفي واكنش ميتواند پيراموني درجوامع (ديني انديشي
.غرب تمدن استعماري رويه به نسبت
سلاحهاي:دارد حاجت سلاح نوع دو به استعمارگران با ستيز
فراهم بيگانه منابع از را آنها ميتوان كه تكنولوژيك
تدارك خودي زرادخانه در بايد كه عقيدتي سلاحهاي و آورد ،
.شود
با مبارزه براي تا ميكوشند ايدئولوژيانديشان واقع در
اين از و.ببينند تدارك عقيدتي سلاحهاي استعمارگر خصم
نيروهاي بسيج نخست ، نياز:دهند پاسخ مهم نياز دو به طريق
به بخشي مشروعيت و توجيه دوم ، نياز و است ، بيشتر اجتماعي
بنابراين ، .است مبارزهجويانه و انقلابي اقدامات مجموعه
تمام تا بكوشند مشتاقانه ايدئولوژيانديشان كه است طبيعي
مورد و شناسايي را جامعه در قدرت ذخاير و منابع
.ميدهند قرار بهرهبرداري
معارف كتابخانه
|
"نهجالبلاغه" ترجمه
قطع/اول 1378 چاپ /روز فرزان پژوهش و نشر/آيتي عبدالمحمد
تومان 2500/صفحه 490/زركوب وزيري ،
متون ترجمه ادوار مهمترين زمره در بايد را اخير دهههاي
.دانست پارسي زبان به اسلام اساسي
فرهنگي و فكري نيازهاي كثير حجم به توجه با آنكه چه
پارسي ميان در ديني اعتقادات و علائق گسترش و معاصران
به -ديني كلاسيك و اول درجه آثار ترجمه به نياز زبانان ،
ترجمه عرصه در.است نموده رخ پيش از بيش -مجيد قرآن ويژه
از برخي و شده برداشته بسيار گامهاي كريم قرآن
نثر و قرآن ترجمه شاهكارهاي از بيگمان معاصر برگردانهاي
.ميشود محسوب فارسي
استاد فولادوند ، مهدي محمد استاد برگردان جمله ، از
...آيتي عبدالمحمد استاد و امامي ابوالقاسم
اسلامي ، ديني و تاريخي مهم متون ترجمه با آيتي ، عبدالمحمد
.ميشود محسوب فرهنگي حركت اين برجسته ازچهرههاي يكي
از بالاتر و (ع)زينالعابدين امام سجاديه صحيفه برگردان
برگردان همراه به مجيد ، قرآن جذاب و روان ترجمه همه
"...العبر كتاب" خلدون ابن مفصل تاريخ بر همچون آثاري
با اينك.دارد آيتي استاد بالاي انگيزه و توان از نشان
شيعه ، بزرگ دانشور اهتمام به كه (ع)علي نهجالبلاغه ترجمه
ميدرخشد ، اسلامي فرهنگ سينه بر و گردآمده سيدرضي ،
مهم نقطهاي به ديني متون از آيتي ترجمههاي مجموعه
به زماني هر از بيش ميبايد شيعيان زيرا.است رسيده
به كه است لازم و باشند داشته دسترسي ديني اصيل منابع
.شوند نزديك منابع اين مفهوم و معنا به سهولت
ساير از دشوارتر كاري جهات ، برخي از نهجالبلاغه ، ترجمه
بر سخني رسا و وسجع بلاغت غلبه آنكه چه.است ديني آثار
مفتون را خوانندهاي هر (ع)علي مولا شگفتانگيز كلام
در آيتي استادميكند آن عجيب آهنگ مجذوب و كلام صورت
سخنان مفاهيم و معنا به پايبندي ضمن ترجمه ، اين
كلام ، صورت به توجه در افراط از دور به اميرالموءمنين ،
به توجه متن ، اين.است نموده فراهم خوشخوان و روان متني
طبيعي شكل و نداده قرار كار دستور در را ادبي آرايههاي
ارائه خواننده به مفاهيم بهتر درك براي را فارسي نثر
كه مفيدي و متعدد تجربههاي به توجه با بيترديد.ميكند
ميتوان اينك آمده ، دست به نهجالبلاغه ترجمه در پيشتر
اثر اين احياي عتماد ا قابل مصاديق از يكي را ترجمه اين
توجه با عربي ، متن حذف با ناشر.كرد تلقي فارسي زبان در
انجام مفيد كاري عربي ، متن به همگان دسترسي سهولت به
متن اصل به رجوع نيازمند كه خوانندگاني عامه تا داده
آن بسيار بهاي لاجرم و زياد حجم تقبل به ناچار نيستند ،
.نباشند
|
|