بحران فرآيند ;توسعه
(32) بحران از عبور
بحران فرآيند ;توسعه
(پاياني بخش)فرهنگي توسعه شناسي آسيب
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون بيستم و نوزدهم اصل در
اجتماعي شئون تمام در ايران مردم برابري و حقوق تساوي از
:نوزدهم اصل موجب به.است رفته سخن
مساوي حقوق از باشند كه قبيله و قوم هر از ايران مردم"
امتياز سبب اينها مانند و زبان نژاد ، رنگ ، و برخوردارند
:بيستم اصل تصريح به همچنين ".بود نخواهد
قانون درحمايت يكسان مرد و زن از اعم ملت افراد همه"
اقتصادي ، سياسي ، انساني ، حقوق ازهمه و دارند قرار
".برخوردارند اسلام موازين و رعايت با فرهنگي و اجتماعي
رمز و تودهاي مقبوليت دليل كه گفت بايد ترديدي هيچ بدون
به -ايران ويژه به -مفتوحه سرزمينهاي در اسلام موفقيت
پيروزي حتيبازميگردد انسانها برابري استراتژي تبليغ
اصل همين مرهون زيادي حدود تا نيز جزيرتالعرب در اسلام
و جهان مطلق حاكم قريش اشرافيت زده جهل عربستان در.است
معنوي و مادي منابع تمام از و بود مردم ناموس و مال
ساساني عصر ايران در.ميجست سود يكسويه صورت به جامعه
مجال (كاست) برتر طبقه پنج قالب در طبقاتي مناسبات هم
سلب را جامعه تحتاني انسانهاي خلاقيت بروز و تعالي و رشد
-"مثلا -كه طبقاتي ، مرزبنديهاي اين درباره.بود كرده
ارتقاء و آموزش و فراگيري عرصه به را زحمتكشان نفوذ راه
جامعه امكانات كليه و ميكرد سد اجتماعي و شغلي موقعيت
شاهنامه در ميداد ، قرار دارا طبقات اختيار در را
:ميخوانيم
پيشهور با كه نبايد سپاهي
هنر دو هر جويند روي يك به
گرزدار دگر و كارورز يكي
كار است پديد يك هر سزاوار
اين كار آن جويد آن كار اين چو
(11)زمين سراسر گردد پرآشوب
يكي به مربوط مناسبات اين كه باشيد داشته ياد به تازه و
از پيش ايران -!اسطورهاي يا -تاريخي درخشان دورانهاي از
!ماردوش ضحاك عليه فريدون انقلاب پيروزي عصر.است اسلام
ضدفرهنگي و انساني ضد نابرابري همين دليل به"دقيقا و
تلنگر كمترين به ساساني بسته (12)"موريانه برج" كه است
طبقاتي خزان تنعم و ناز همه آن از و ريخت فرو مسلمانان
هيچ اسلامي برادري و برابري بهاري باد قدم در ساساني
در ايراني و عربي اشرافيت اضمحلال و شكستنماند باقي
فراگرد در اسلامي ، آرمانگرايي و خواهي تساوي موج مقابل
.انجاميد جديد تمدني ايجاد و جامعه بنيادين تحول به خود
جامعه كه است اين توسعه اساس" عظيمي ، حسين دكتر عقيده به
آن با متناسب نهادهاي بهعلاوه و شود برابري پذيراي بايد
"مثلا.نيست كافي هم تنها انديشه يعني.داراباشد را
از را عدهاي "ضمنا برابري انديشه پذيرش با نميشود
انديشه آن با عمل اين.كرد منع مجلس نمايندگي نامزدي
و قوانين نيز يافته توسعه جامعه يك در.نيست متناسب
بين از را برابري ولي ميكنند محدوديت ايجاد مقررات
(13)".نميبرند
در آسيبشناسي اساسي پديده قاطع ، و مسلم اصل بنابراين
برابري نوعي به كه بود تواند عواملي كليه فرهنگي توسعه
:لذا و نمايد تحديد و تهديد را انسانها
گروههاي و -انسانها برابر و يكسان دسترسي عدم -الف
سيما و صدا امكانات به -ايشان افكار مبين و مدافع سياسي
سياسي گروه آن يا اين سوي به ملي رسانه اين گيري جهت و
.ميسازد وارد فرهنگي توسعه به جدي صدمات مشخص ،
صورتي در.است صادق نيز قضاييه قوه درباره امر همين -ب
بدهد دست از را خود قضايي استقلال شكل هر به قوه اين كه
يا حذف به فشار گروههاي يا و نفوذ با افراد بار زير و
نمايد ، اقدام خاص جناحهاي يا افراد قضايي سياسي ، محدوديت
توسعه وبالطبع گروهها و انسانها برابري به ديگري لطمه
.شد خواهد وارد فرهنگي
ثروت -نخبگي دهليز از عالي آموزش به ورود چنانچه اگر -ج
محروميت باعث جريان اين و بگذرد -اجتماعي نفوذ يا
جامعه آموزشي تسهيلات از ;نفوذ فاقد و فقير انسانهاي
.خورد خواهد فرهنگي توسعه پيكره به ديگري مهلك ضربه گردد ،
از فرهنگي توسعه شاخصهاي كليه از برابر استفاده عدم -د
كتابخانهها مطبوعات ، فرهنگسراها ، ;سينماها تعداد:جمله
سوادآموزي سيما ، و صدا پوشش موزه ، مسكن ، كتابفروشيها ، و
به مستقيم غير طور به است ممكن كه شاخصهايي حتي... و
گردش درآمد ، توزيع:مانند شود مربوط فرهنگي بالندگي
اطلاعات درمان ، بهداشت ، مسكن ، نخبگان ، سياسي قدرت يكسويه
افكار علمي مديريت به بياعتنايي و اشتغال ;ارتباطات و
معني فرهنگي توسعه آسيبشناسي حوزه در همه و همه عمومي
.شد تواند وتعريف
فرهنگي توسعه در بحران حوزه
بحران.است بحران فرايند نوعي توسعه كه گفتيم پيشتر
زدايي تنش حوزه دو در مشخص گونه به امروز ايران در توسعه
كرده خوش جا داخلي امنيت و ثبات ايجاد و خارجي سياست از
تصحيح و خارج دنياي با صحيح ارتباط ايجاد است روشن.است
گفت استراتژي طرح با خاتمي دولت كه -كشور گذشته ديپلماسي
از بسياري ميتواند -است آن تحقق دنبال به تمدنها وگوي
مرتفع و حل را ما فرهنگي حتي و سياسي اقتصادي ، مشكلات
آزاديهاي حريم شكستن اينكه مسلم قدر و ديگر سوي از.كند
و گريزي قانون ;آرايديگران تحمل عدم ;سياسي و اجتماعي
بيثباتي ايجاد عوامل مهمترين بيانضباطي و خشونت ترويج
بستر در اختلال بالطبع و داخلي امنيت رفتن ميان از و
.ميشود تلقي فرهنگي توسعه
قصاب و آزادي قاتل خشونت ، كه است آمده دانسته تجربه به
:كه است لازم خشونت با مقابله براي لذااست فرهنگي توسعه
مدارا ، تمرين:ترويج و تبليغ جامعه فرهنگي نهادهاي كليه
و انديشه قانون ، به احترام ضرورت تساهل ، و تسامح رعايت
مبناي بر و دهند قرار خود كار دستور در را ديگران حقوق
فيتبعون القول يستمعون عباديالذين فبشر:شريفه آيه
انتخاب و وگو گفت مفاهمه ، به دعوت را شهروندان "احسنه
از سيما و صدا و مطبوعات مهم اين تحقق منظور به.كنند
و فرهنگ ;اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارتخانه سه و ;يكسو
.ميآفرينند عمدهاي نقش پرورش و آموزش و عالي آموزش
***
اولين همان جستار اين سخن آخرين شد گفته آنچه اعتبار به
:كه است بحث مطلع از بند
به توجه با -است مجريه قوه مساوي دولت كنيم فرض اگر
از فرهنگي توسعه تحقق -قوه اين محدود اختيارات و وظايف
.است بيرون دولت حيطهقدرت و توان
:ماخذ و منابع پينوشتهها ،
راه" نامه هفته با نوري عبدالله وگوي گفت:به ك.ن -1
.ص22 شهريور 77 ، شماره 21 ، اول ، سال ;"نو
مدني جامعه آسيبشناسي ;محمد.قراگوزلو:به ك.ن -2
تير 77 ، 8;شماره 1577 ;همشهري روزنامه ;(سخنراني ;مقاله)
.ص6
جامعه:همايش مقالات خلاصه:بنگريد نيز ;محمد.قراگوزلو
.اسفند 76 شيراز ، ديني ، انديشه و مدني
;(مقاله)گرايي قانون آسيبشناسي ;محمد.قراگوزلو
.ص 6 آذر 77 ، 5; شماره 1709 ;همشهري روزنامه
;(سخنراني - مقاله) توسعه آسيبشناسي ;محمد.قراگوزلو
ارشاد و فرهنگ كل اداره توسعه ، فرهنگ ، دين ، :گردهمايي
خلاصه اسفند 77 ، عمومي ، 22 فرهنگ شوراي يزد ، اسلامي
.(توسعه اسفنديار چشمان):مقالات
;(مقاله) تمدن با آن ارتباط و توسعه حسين ، .عظيمي -3
حاكميت عملي راههاي بررسي اجلاس دومين مقالات مجموعه
چاپ محمدقراگوزلو ، :نظر زير اجتماعي انضباط و كاري وجدان
.ص 274 اسلامي ، 1376 ، آزاد دانشگاه تهران ، اول
;ايران اقتصاد در نيافتگي توسعه مدارهاي حسين ، عظيمي
.نشرني ، 1371 ;تهران ;دوم چاپ
پروژه تمدنها ، گوي و گفت محمد ، .قراگوزلو:به ك.ن -4
شماره 1788/20 همشهري ، روزنامه ;(مقاله) قرن ناتمام
.ص 6 اسفند 77 ، 22/و 1789 اسفند 77
چاپ ;آيتي عبدالمحمد برگردان-) آ9 زمر ، كريم ، قرآن -5
(.1369; تهران ;اول
.آ52 ;اعراف ;كريم قرآن -6
.و54 آ8 ;حج ;كريم قرآن -7
آ37 ، ;رعد:بنگريد نيز آ76 ، يوسف ، ;كريم قرآن -8
آ/15 ;نور آ10785 ;اسرا/آ119 ;انعام/سباءآ6
.آ164 ;بقره آ/11 ;مجادله
وعدتالابرار ، كشفالاسرار ;رشيدالدين ابوالفضل ;ميبدي -9
تهران ، پنجم ، چاپ ;حكمت اصغر علي اهتمام و سعي به
.ص 386 ج 8 ، ص 477 ، ج 1 ، اميركبير ، 1371 ،
و وتحشيه تصحيح مقدمه ، ;تمهيدات ;همداني القضاه عين
منوچهري ، 1360 ، تهران ، چهارم ، چاپ ;عسيران عفيف التعليق
.ص9 ، 265 ، 275
الصغير ، جامع ;عبدالرحمن جلالالدين سيوطي ،
/ق. -ه العلميه ، 1373 ، دارالكتب القاهره ، الطبعتالرابعه ،
.ص 301
توسعه آينده و فرهنگي تحول ;محمودالقلم سريع -10
فرهنگ ، دين ، گردهمايي ،(مقاله خلاصه) ايران ، يافتگي
.(ص 29.مقالات خلاصه) يزد ، اسفند 77 ، توسعه ،
-افكاري جهانگير برگردان ;موهل ژول چاپ ;شاهنامه -11
.حبيبي ، 1363 تهران سوم ، چاپ -فريدون داستان
;"نزادهام مادر از امروز جخ":شعر از گوشهاي -12
ص آرش ، 1371 ، سوئد ، اول ، چاپ بيصله ، مدايح احمد ، .شاملو
.59
;"نو راه" نامه هفته ;عظيمي حسين گوي و گفت:به ك.ن -13
.ص 20 مرداد 1377 ، شماره 17 ، اول ، سال
(32)
آبان چهارشنبه 6
آقاي خانه به انقلاب دادستاني طرف از كه دادند خبر...
به.ميكنند تفتيش را خانه و ريختهاند لاهوتي [حسن]
مبارزات و سوابق به توجه با گفتم لاجوردي [اسدالله] آقاي
مدارك دنبال گفت ، .نشود بيحرمتي لاهوتي آقاي
لاهوتي آقاي كه دادند اطلاع شب اول.هستند (لاهوتي)وحيد
ناراحت و گرفت تماس هم آقا احمد و بردهاند زندان به را
لاجوردي آقايكنند آزاد را ايشان بگوئيم شد قرار.بود
كل دادستان تبريزي ، موسوي [سيدحسين] آقاي به نشد ، پيدا
گفت احمدآقا.كنند آزاد "فورا شد قرار و گفتم انقلاب
مجلس در را شبشدهاند ناراحت خبر شنيدن از هم امام
.خوابيدم
آبان پنجشنبه 7
داد اطلاع تلفني عفت مطالعه ، كمي و نماز از بعد وقت اول
.بردهاند قلب بيمارستان به ديشب را لاهوتي آقاي كه
.گرفتم تماس.رفتهاند دنيا از گفت و زد تلفن بلافاصله
تهران انقلاب دادستان لاجوردي ، آقاي.دارد صحت شد معلوم
مدارك توضيح براي نداشتهاند ، اتهامي لاهوتي آقاي:گفت
زندان ، به ورود محض به كه بودند ، آمده وحيد به مربوط
شد قرار.است مانده بياثر معالجات و شده قلبي سكته دچار
.بدهد نظر قانوني پزشكي
را ايشان فوت خبر من.شد تشكيل علني جلسه صبح ، هشت ساعت
را خودم نتوانستم كردم ، گريه خبر ، اعلان ضمن و دادم
عدهاي و داشتند انتقاد عدهاي حالت اين از.كنم كنترل
موسوي [ميرحسين] مهندس نخستوزيري درباره.كردند تعريف
;بودند موافق راي صاحب نفر از 202 نفر گرفتم1150 راي
....كردم ابلاغ و شد تصويب
آقاي دفتر در كابينه امر در مشورت براي دوازده ، ساعت
.داشتيم جلسهاي موسوي [ميرحسين] مهندس حضور با خامنهاي
از نفر چند روي.بخورد هم به كمتر كابينه تركيب شد قرار
ناهار.شدند ملحق هم اردبيلي موسوي آقاي.كرديم بحث وزرا
....كرديم صرف جا همان را
آبان جمعه 8
ما مهم مساله خانواده داخل در لاهوتي آقاي فوت مساله...
امام طرف از.نشست مدتي و آمد منزل به هم احمدآقا.بود
...كرديم بحث كابينه و جنگ مساله درباره و كرد تاسف ابراز
و وزير نخست موسوي مهندس احمدآقا ، با ديگري جلسه شب ،
دفاع وزير و خارجه وزير درباره.داشتيم خامنهاي آقاي
"مخصوصا و مكه مراسم از فيلمي تلويزيون.گرفتيم تصميم
مكه ، در ايراني رايدهندگان طولاني صف و ايرانيها تظاهرات
راديو باداد نشان را جمهوري رياست انتخابات در
.آمديم منزل به آقا احمد با.نمودم مصاحبه تلويزيون
آبان شنبه 9
دير.داشتيم قرار حجتيه انجمن مركزي كادر با شب ، اول..
با جمهوري رياست دفتر در جلسهاي.نشد عمل قرار آمدند ،
[حبيبالله] و نبوي بهزاد نخستوزير ، جمهور ، رئيس حضور
آقايان بين كه اختلافاتي درباره بحث براي عسكراولادي
برنج فروش و خريد كردن انحصاري درباره نبوي و عسكراولادي
....داشتيم آمده ، پيش تجارت موارد ساير و
و برنامه سازمان و مركزي بانك رئيس حضور با جلسهاي سپس
پشتوانه و كنند چاپ اسكناس ميخواهند.داشتيم بودجه
هر قيمت به ما ، طلاهاي.كنيم تامين بايد [را] اسكناس
مجلس ;است دلار واقعي 430 قيمت و شده تقويم دلار اونس 42
در نيست ، صلاح ولي كند ، اعلان را جديد قيمت "رسما بايد
خواهد حساب به اقتصادي ضعف دليل چون شود ، مطرح علني جلسه
.شود عمل ديگري جور گرفتيم تصميم.آمد
آبان يكشنبه 10
گزارشها ، مطالعه و نماز از پس.بودم خوابيده مجلس در شب ،
.كرديم تصويب را لايحه چند ظهر تا.رفتم علني جلسه به
ايشان نامه كند ، معرفي را كابينه وزير نخست بود ، قرار
اختلاف دليل همان به نبوي ، بهزاد آقاي شد معلوم.نرسيد
قانع براي.باشد كابينه در نيست حاضر عسكراولادي آقاي با
به را ايشان بالاخره و انداختهاند تاخير ايشان ، كردن
و امام خط نيروهاي ميان در اختلاف ، بروز خطر دليل
انقلاب مجاهدين سازمان و اسلامي جمهوري حزب بهخصوص
.كردهاند قانع اسلامي ،
حزب مركزي شوراي جلسه جمهوري ، رياست محل در ظهر ، از بعد
حزب.شد بحث حزب ، پول كمبود و كابينه اعضاي دربارهبود
صدهزار حدود فقط و دارد خرج تومان ميليون سه حدود ماهانه
سهم راه از بايد را مخارج بقيه ;ميگيرد عضويت حق تومان
براي اساسي راههاي شد ، قرار.كنيم تامين قرض و امام
....شود فكر مخارج تامين
آبان دوشنبه 11
از "اكثرا كابينه مخالفانشد شروع جلسه ظهر ، از بعد...
مجاهدين سازمان يا اسلامي جمهوري حزب از و خودمان دوستان
تكيه وزرا از بعضي مديريت ضعف روي و بودند اسلامي انقلاب
با بالاخره و داشت ادامه جلسه شب هشت ساعت تا.ميكردند
راي جداگانه وزرا از يك هر برايشد تصويب خوبي راي
بعضيها مورد در و بود بالا خيلي بعضيها آراء.گرفتيم
....لازم نصاب از بالاتر ولي ;كمتر
آبان سهشنبه 12
از و آمد خارجه وزارت از منصوري آقاي ظهر ، از بعد..
توقعات و خارج به مجلس نمايندگان بيرويه مسافرتهاي
وزارت برنامههاي از و زد حرف سفارتخانهها ، از زيادشان
....خارجه
آبان چهارشنبه 13
را خاطرات ماندگي عقب روز چهار.بودم خانه در وقت تمام
آمد صبح ده ساعت خميني ، احمدآقا.نمودم استراحت و نوشتم
دادن اطلاع براي دادستاني از كه را لاهوتي آقاي پرونده و
در كه اشيائي از ليستي و.آورد بود ، گرفته امام به
مورد در گفت و.بودند برده لاهوتي ، آقاي منزل بازرسي
ايشان خدمات خاطر به شود ، عمل ظرافت با بود ، بهتر ايشان
.مبارزه دوران در
آبان پنجشنبه 14
لاهوتي مرحوم منزل به تسليت براي مجلس ، به رفتن از قبل
مجلس به نيم و نه ساعتبودند فائزه و حميد خانم ، رفتم
درباره.داشتم مصاحبهاي آمريكايي خبرنگاران با.رسيدم
...تروريسم و جنگ و خارجي و داخلي سياست
جريان در اينكه از و آمد ولايتي [اكبر علي] دكتر آقاي
نادرستي حرفهاي جمهوري ، رياست و نخستوزيري توري كانديدا
به "مجموعا گفتم.ميكرد چارهجويي شده ، گفته ايشان به
...كرديم هم فكري و بود نفع
آبان جمعه 15
ماندند ، من پيش را شب و آمدند فائزه و حميد شب ، اول...
;كردم ارشاد و دادم تسليت را آنها مقداري.بودم تنها چون
آقاي كه نگفتم صراحت با من چرا كه داشتند گله مستقيم غير
و راديو برنامه.شده فوت و كرده سكته زندان در لاهوتي
.بود عزاداري بيشتر تلويزيون ،
گرفت ، تماس سپاه فرمانده رضائي محسن آقاي اهواز ، از
هستيم ، عراقيها به حمله منتظرگفت مطالبي جنگ درباره
جنگ به پيروزي با بايد.مياندازند عقب عللي به ولي
.بدهيم خاتمه
آبان شنبه 16
موسوي [ميرحسين] آقاي و خامنهاي آقاي از تلفني عصر ، ...
احمد.گرفتم را كشور اخبار و كردم احوالپرسي نخستوزير
ارشاد حسينيه گروهي دادهاند اطلاع گفت ، و كرد تلفن آقا
قرار و ليبرالها به اعتراض عنوان به ;كردهاند اشغال را
...است غلطي عمل.تنبيه و كنند بيرون را آنها "فورا شد
اندك بخشي ميكنند ، ملاحظه عزيز خوانندگان كه آنچه
.است رفسنجاني هاشمي جنابآقاي خاطرات مجموعه از
سال در ايشان دستنوشتههاي كليه به مايلند كه علاقهمنداني
.كنند مراجعه "بحران از عبور" كتاب به يابند دست 1360
|