!بود نخواهد استاد بازي آخرين اين
روايت از موءثر جزئي
در فوتبال" كاريكاتور بينالمللي مسابقه
ميشود
برگزار "جهان
تايوان در ايراني كاريكاتوريست موفقيت
قيمت ركورد "كلودمونه" از تابلويي فروش
شكست را نقاشي
كتاب معرفي
!بود نخواهد استاد بازي آخرين اين
كارگرداني به "بازي آخرين" نمايش بر نقدي
محمد استاد محمود
براساس "كاملا را "بازي آخرين" قصه شكل كل "اصولا *
حال عين در و حلزوني ساختار با و يافته سازمان حلقههايي
رفته درهم "كاملا هم حلقهها اين كه ميبينيم گريزي مركز
هستند غيرقطعي تاويلهاي با حال عين در و
بازي آخرين:نمايش
محمد استاد محمود :كارگردان و طراح نويسنده ،
زنجانپور اكبر بابك ، رضا :بازيگران
نياوران فرهنگسراي:اجرا محل
نگاه يك
كمبود تمام وجود با -اجرا مقام در "بازي آخرين" بيترديد
درسالهاي كه است اجراهايي متفاوتترين از يكي -امكانات
ميزانسن ، بازيگري ، گويي.است رفته صحنه روي ايران در اخير
براي نمايش ، آغاز و پايان و زمانبندي روايت ، وشكل لحن
دغدغهاي بودن متفاوتتر چه هر درجهت "محمد استاد محمود"
و نكند حاصل آن ريزهكاريهاي از كامل اطمينان تا كه است
آن نباشد ، جدي و يافته سازمان تئاتر يك جهت هر از اثرش
بزرگان از بسياري كه نكتهاي.برد نخواهد صحنه روي را
اين كه ديدهاند زمان اقتضاي و گيشه در تنها را آن تئاتر
واقع در و ميشود تئاترش از"محمد استاد" خواسته عكس درست
انسان بحرانهاي و مردم جوزدگيها و سياستها از دور به
.ميكند دلبسته آن به صحنه در را او كه است جهاني
:متن كالبدشكافي -الف
آنچنان "بازي آخرين" شگردهاي و پيچيدگيها ميكنم تصور
صورت به متن از كه تاويلهايي كه شدهاند متن درگير
قشرهاي و پوستهها به ميشوند ، دريافت متفاوت و غيرقطعي
اين از كدام هر براي شايد كه شدهاند تبديل تويي در تو
و جزئي و زماني تاويلهاي و معنا از هزارتويي پوستهها
.آورد نظر در فلسفي و جهانشمول و كلي هم حال عين در
:روايت -1
ريخته درهم روايتهاي نوع است ساخته را متن آنچه اساس
ولحنهاي زبان و شخصيتها ساختار و شكل كه است وچرخشي
آخرين" قصه شكل كل "اصولا.ميزند رقم را نمايش متفاوت
با و يافته سازمان حلقههايي براساس "كاملا را "بازي
اين كه ميبينيم گريزي مركز حال عين در و حلزوني ساختار
تاويلهاي با حال عين در و رفته درهم "كاملا هم حلقهها
.هستند غيرقطعي
.درحاشيه صولت و بلبل حيدر مركز ، در شروين و حيدر -الف
و مركز در بلبل و آميرعلي صولت ، لوطي ، شروين ، حيدر ، -ب
.حاشيه در زندگيمدار و عاشقانه شخصيتهاي
.حاشيه در شروين و وحيدر مركز در آميرعلي و لوطي -پ
جز نيست چيزي ميافتد اتفاق روايت در آنچه درحقيقت
نوعي البته كه روايت زمان طول در شخصيتها چرخشي تغيير
محورهاي طول در كه ميكشد پيش را تو در تو ديناميك تحول
فرق گويي واقع در.هستند آمد و رفت حال در شده ، مشخص
روايت كلي خطي شكل به ظاهر در كه داستاني كه نميكند
هم در چيز همه و شود ختم كجا به و شروع كجا از ميشود
قصه در زمان دروني ماهيت اين واقع در.ميچرخد و ميريزد
آدم يك زندگي زمانهاي تمام به و خارج خطي شكل از كه است
و دروني جنبههاي تا ميكند سير گردشي حركت در
"بازي آخرين" هزارتوي روايت طول در را شخصيتها روانشناختي
.كند ساختارسازي
:ولحن زبان -2
وفضاهايي زمان است ، آن گوياي حاضر نمايش در زبان كه آنچه
شكل به مرتب كه شخصيتهايي و ميآيد پديد قصه در كه است
از پرمنطق ، و مختار "كاملا شكل به گاهيهم و شيزوفرينيك
"كاملا من درون زبان و شده بهرهمند خاصي لحن و زبان
بيرون آدمها ديوانه و گسيخته هم از يا يافته ساختار
هم را روايت سير در بودن داخلي و همبستگي ادعاي و ميآيد
.دارد حق به
:متفاوت اجراي -ب
تئاتر برجسته بازيگر دو تمرين ماه چند حاصل كه آنچه
چيزي واقع در است ، "محمد استاد" همچون استادي با ايران
طراحيهاي و صدا جنس ، در تفاوت جز به باشد نبايد هم
!نمايش طول در هميشگي ..و ميزانسني
:شخصيت تعدد و بازيگر -1
-غيرمنطقي و گسته -منطقي شكل دو با بازيگرها از كدام هر"
شش در كه آنچه "دقيقا بتوانند تا درتلاشند ماليخوليايي
را است نهفته آنها ماهيت بطن در و شده ياد متفاوت شخصيت
فرق خيلي خودشان هميشه با اگر حتي بياورند صحنه روي
.باشند نكرده هم تجربه را آن يا و باشند داشته
جنس و صدا و لحن تنوع مقام در كه هم اتفاقي بزرگترين
عدم ميآيد ، چشم به"محمد استاد" خاص تئاتر براي بازيگري
واقع در.است نقش هر درون سوي به حركت براي فاصلهگذاري
يك مانند كه ميشود پريش روان آنچنان گاهي شخصيت گويي
تغييرها واين ميكند عوض لحن مرتب تمرين حال در بازيگر
و نزديك روايت شكل اصل به واقع در كه ميشوند دروني چنان
صورت به بازيگر حركت اين واقع در و ميشوند نزديكتر
با چرخشي صورت بههر كه ميگيرد صورتي سريعي استحالههاي
شخصيت به و ميشوند عوض سرعت با شخصيتي ثابت مركز يك
.ميشوند بدل تازهاي
:كارگرداني شگردهاي -2
:روايت هر براي متفاوت فضاهاي:يكم
هر در ميزانسنها شكل تغيير و صحنهپردازي نوعي حقيقت در
زماني ، -درون موسيقي با همراه روايت كل از جزئي قصه
هر تا است تماشاگر به القايي حالت كنندهترين تعيين
يقين به و كرده باور "كاملا خودش خاص زمان در را فضايي
.برسد كامل
:دوربيني فاصلهگذاريهاي و تلفن پيامگير شكل:دوم
توسط قصه ، مركزي روايت در داخل بحرانهاي از بخشي طرح
دخيل زمانهاي و دوربين جلوي زمانهاي به توجه و پيامگير
فاصلهگذاري يك موقعيت يك در واقع در:روايت هر شدن
جديد روايت يك با و خارج موجود وضعيت از را بحران كوتاه
.ميكند بعدي بحران وارد
:سينما به تئاتر از حركت /تئاتر به سينما از حركت:سوم
آخرين" كه ميكند تلاش چنان گويي واقع در "محمد استاد"
تا باشد تئاتر و سينما مشترك ميزانسنهاي بر متكي اش"بازي
در تئاتر و سينما بين متحرك فضايي در را روايت كل بتواند
-ميزانسن عرصه در چنان حركت اين كه نحوي به بيندازد ، حركت
اين در آنچه هر با كه بگيرد قرار -كلمه گسترده معناي به
.باشد متفاوت است ، افتاده اتفاق درصحنه سالها
:آخر نگاه
سازمان با و نو متفاوت ، جدي ، شكلي مجموع در "محمد استاد"
در"اجرا ، و متن جريان در كامل و ديگرگون و مستقل "كاملا
لحظات بيترديد كه كرد اجرا و طراحي چنان را "بازي آخرين
.رفت نخواهد ياد از آن
حسيني روزبه
وجود مطلب شدن بازتر جهت مختلفي نمودارهاي :پانوشت *
ديگري جاي در است اميد روزنامهاي مشكلات سبب به كه داشت
.شود عنوان
روايت از موءثر جزئي
نمايش در صحنه طراحي بهنام مشكلي
و مهارت است ، نمايش منظره دادن ترتيب كارش كه كس آن"
"است بيشتر شاعر مهارت و قدرت از قدرتش
"ارسطو"
تئاتر بزرگ كارگردانان و نظريهپردازان از آپيا آدولف
كه است هنري صحنهپردازي هنر":است معتقد امروز ،
ترسيم زمان در تنها نمايشنامهنويس را آنچه ميتواند
آنچيزي حقيقت در ".نمايد تصوير مكان و فضا در ميكند ،
يك اجراي بر ما امروز زمانه تا آشيل و سوفوكل زمان از كه
نمايش اينكه و است بوده نمايش صحنه است ميشده حمل متن
تماشاگر درون به ميخواهد شمايلي و شكل چه با و كجا در
.نمايد تسخير را او ذهن و راهيابد
منابع كمبود بهعلت شايد ايران ، امروز تئاتر در متاسفانه
ديگر نمايشهاي اجراهاي ديدن امكان نبود بهعلت شايد يا و
در بسيار بلكه كم ، نه ما كه دارد وجود معضل اين كشورها
قرن دو طول در.ماندهايم عقب ديگران از بخصوص زمينه اين
شدند تجربه تئاتر در صحنه طراحي در مختلف سبكهايي گذشته
.يافتند تكامل يا افتادند دور يا خوردند شكست يا برخي كه
انگليسي ، نظريهپرداز و صحنهپرداز "كرگ گوردن"
:ميگويد او.ميداند توام را صحنه طراحي و كارگرداني
.بشنويم اينكه نه ببينيم را اجرا كه ميرويم تئاتر به ما"
فرعي عامل تاثيرگذارترين عنوان به صحنه طراح بنابراين "
قرار نبايد حاشيه در نهتنها آن ، كلاسيك تعبير به نمايش
حتي و باشد داشته شركت متن در بايد "دقيقا بلكه بگيرد
.دربيابد موءثر بهطور روايت از جزئي
طراحي كه است ازبينرفته معنا اين ما تئاتر در گويي
.دهد تشكيل را ميزانسن از مهم بخشي ميتواند صحنه اجرايي
و دانشگاهي شكلي به را خود معناي ميزانسن چون چرا؟
ميرود گمان هنوز برخي براي.است نگهداشته باقي كلاسيك
معين ، حسي با و ميايستد زماني در و جايي در بازيگر كه
در بايد صحنه جزءجزء امروزه كه درحالي.ميزند را حرفي
بازتري بهمعناي ميزانسن در و باشند دخيل بازيگران ميان
.يابند شركت
اخير دوسال يكي به نگاهي
كه دريافت ميتوان دوسال يكي اين تئاتر به نگاه يك با
فضاي يك درآوردن بهدنبال تنها طراحيها در ما كارگردانان
براي تاويلي اجراكننده فضاي" يك نه بودهاند اجرايي
مجيد آقاي مهم ، مثال يك بهعنوان."دراماتيك ساختاري
در چه -است ايران صحنه طراحي اساتيد از كه ميرفخرايي
بهعنوان -نمايشهايي درحاليكه -تئاتر در چه و سينما
از هستند نمونههايي ،"هرا" و "طهران در شبي" -نمونه
بهصورتي يكي كه صحنه طراح از كارگردان انتظارات
و (طهران در شبي) غيررئاليستي نمايش يك در رئاليستي
تئوريهاي از استفاده با سمبوليك تئاتر يك در ديگري
.مختلف نورهاي با ساده اشكال از استفاده و "ادلر فريتس"
كوتاه مدت اين در كوچك اندازههاي در كه تئاترهايي تمام
درآمده ، بهاجرا پركار نويسنده "چرمشير محمد" از
"كاملا طراحيهاي "شهود" نمايش از بهغير همه "تقريبا
كرده انديشه كار ، درآوردن برهمان تنها و داشتند خنثايي
-"آئوئي بانو" و "بيدخش بندار كارنامه" "استثنائا.بودند
"تقريبا كه بودند نمايشهايي از -بيضايي بهرام كار دو هر
كه -اصلي درام خاص سبك از صحنه در موجود وسايل ريزترين
در اجرا نوع نظر از چه و متن و روايت ازنظر چه "كاملا
حتي از بهنحوي و ميآمدند كار به -بودند متفاوت بازيها
موسيقي وسايل و لباسها ، پشتصحنه ، پردهها ، چوبها ،
.ميشد استفاده روايي "كاملا بهنحوي باستاني
وجود كه معضلاتي ازجمله سال دو اين در بزرگ تئاترهاي در
موزيك ، صداي ميشد ، قطع صحنهبود صحنه طراحي همين داشت
اين ;بعدي قسمت اجراي و لباس و صحنه تغيير تاريك ، صحنه
در را نمايش كه زماني اما نيست بد كار كل در "اصلا البته
اكسپرسيونيزم مدرنيزم ، و بودن ديگر ادعاي متن ، در و اجرا
طراحي معيارهاي به بايد دارد ، را مدرن پست نمايش حتي يا
بالايي اهميت ميآيد بهشمار كارگرداني در مهم بخشي كه
تماشاگر براي او جديد ميزانسنهاي از اصلي هدف تا دهد
.باشد روشن
شبيه چيزي" و "شتيلا مردان صبرا ، زنان" ،"بينوايان"
از "صابري پري" كارهاي تمام "تقريبا و "هرا" و "زندگي
سنگين هزينههاي صرف وجود با "تقريبا كه بودند دسته اين
وجود به امروزي معناي به صحنه طراحي عنوان به چيزي اما
.بود نيامده
"مكافات و جنايت" به اشاره ساكن ، تئاتر از مثالي عنوان به
به تبديل صحنه تمام كه فكر اين وجود با "ظاهرا كه بجاست
فضاي كننده تعيين بازيگر ميزانسن نورو و شود ساكن طراحي
ديگر اتاقي به اتاقي از بازيگر گويي اما باشد ، نمايش
به نوبتش در را خود بازي تا ميرود تلويزيوني ضبط براي
.بياورد در اجرا
-متفاوت منبع دو تغيير با تنها توانست "نورنبرگ دادگاه"
اما متحرك "كاملا اجراي با "عشقآباد" و -خارجي و داخلي
موجود وسايل شكل بر كامل تكيه با البته) بسته فضايي در
يك هم اتوبوس حتي -بودند دخيل روايت در همه كه صحنه در
اين از را خود قدري بودند توانسته (-داشت خاص شخصيت
.دهند نجات بستگي
در تحول براي كه راهحلهايي از يكي بزرگ نمايشهاي در
تغيير فاصله در آواز و سرود شد ، انديشه آن تغيير و صحنه
"كاملا شكل "آينه آنسوي" و "زندگي شبيه چيزي" در كه.بود
و ديناميك كامل شكل "قفقازي گچي دايره" در و آن بدوي
با "پشمالو گوريل" در و افتاد اتفاق آن روايت در موءثر
با همزمان آن خروج و ورود و متحرك ابزارهاي از استفاده
.آمد نظر به كمرنگتر قدري مشكل اين روايت ، به شخصيتها
تماشاگران ميان در
ترجمه صورت به چه -نمايش درباره نمايشهاي اجراي از موجي
ميان به بازيگر آزادتر ورود و -موءلف اجراي صورت به چه و
گرگ" ،"شماره 2 با اتفاق".بود افتاده جريان به تماشاگر
كهكشان ميشناسيد آيا" ،"بيانتها كوچه همچون" ،"ميش و
از ديگر ، نمايشهاي و "هرا" ،"هفتم بازي" ،"را؟ شيري راه
در نمايش به قدري بودند كرده سعي كه بودند كارهايي جمله
.شوند نزديك بازتر صحنه
مسالهاي هيچ" خصوص اين در موفق كار تنها ميكنم فكر
اجرا به شهر تئاتر در كه بود "محامدي" خانم كار "!نيست
را خود نوعي به بازيگر و تماشاگر نمايش اين در.آمد در
"محققا اين حاليكه در ميكردند ، احساس فضا در آزاد بسيار
درحالي درست اين و بود نخواهد هم كارگردان خواست از خارج
يا كتابخانه يايك كافه در ميتواند "واقعا نمايش كه است
.باشد افتاده اتفاق ديگري جاي هر
آثار حتي از متفاوت اجراهاي كه كرد اشاره بايد آخر در
اروپاي در اتلو يا هملت مثل) امروزي لباسهاي با قديمي
فضاهاي در حتي يا فرماليستي "كاملا طراحيهاي در و (امروز
.داشت خواهد لازم زيادي وقت البته و جسارت و جرات آزاد ،
باشد ، مدنظر "حتما بايد خصوص اين در كه اصلي نكته اما
عاملي هر و است "ناب درام به يافتن دست":اصل كه است اين
كارگردان بخواهد امروز تئاتر در اگر صحنه طراحي حتي
ارزش فاقد "قطعا نمايد ، محدود اجراهاي به محدود را تئاتر
بود خواهد آن صحنه طراحي از هدف پس.بود خواهد اعتبار و
بايد تئاتر مادي ساختار ،"آپير آدولف" قول به واقع در كه
ديگر و آورد وجود به درام دروني ساخت در جوششي بتواند
بگيرد ، قرار درام از جزئي اينكه براي صحنهپردازي اينكه
بركنار درام آفرينش در دخالت انديشه هرگونه از بايد
در آن مهم نقش كه روايت در دخالت جز به البته -".بماند
ذهن در صحنهاي تخيل يك ايجاد آن هدف" -است شده فوقذكر
."است تماشاگر
درام به رسيدن آن از مهمتر باشد مهم هرچند هدف اين اما
و بود خواهد تاثيرگذار و غيرقطعي معيارهاي با حتي كامل
متن تاويل و اجرا شكل تعميق جهت در نهايت در صحنه اينكه
بسته حالت از و باشند داشته را موءثرتري حركت اصلي درام
.يابد رهايي ايران در خاصه امروزي
در فوتبال" كاريكاتور بينالمللي مسابقه
ميشود
برگزار "جهان
بينالمللي مسابقه دوره نخستين :هنر و ادب گروه
تماشاگران نشريه همت به "جهان در فوتبال" كاريكاتور
فانوس كاريكاتور گروه همكاري با (ايران فوتبال نشريه)
.ميشود برگزار
به فوتبال ارتقاء و ترويج مسابقه اين برپايي از هدف
.است جهان سراسر در جوانمردانه ورزش يك عنوان
بر كه است "اوباشگري" مسابقه اين اول سال موضوع
نظارت ورزشگاهها در تماشاگران رفتار اجتماعي جنبههاي
.دارد
و حرفهاي كاريكاتوريستهاي تمامي از اساس اين براي
در خود آثار ارسال با تا است شده دعوت جهان سراسر آماتور
.كنند شركت مذكور مسابقه
-30) حداقل ابعاد در اثر پنج ميتواند حداكثر هنرمند هر
بايد آثار و كند ارسال سانتيمتر (3042) حداكثر و (21
ارائه شيوه همچنينباشند نمايشگاه اصلي عنوان بيانگر
است آزاد (استريپ يا و فريم تك رنگي ، سفيد ، و سياه) آثار
نشده پاسپارتو كه باشند زيرنويس بدون بايد ارسالي آثار و
.باشند نشده چسبانده ديگري كاغذ روي يا و
مرداد پانزدهم در داوري و مرداد اول آثار ، دريافت مهلت
.بود خواهد آينده
افتخار ، ديپلم و طلايي پلاك اول ، نفر جوايز است گفتني
برنز پلاك سوم نفر افتخار ، ديپلم و نقرهاي پلاك دوم نفر
و است افتخار ديپلم دهم تا چهارم نفرات و افتخار ديپلم و
ويژه جايزه برگزيده كار يك به نيز فانوس كاريكاتور گروه
تماشاگران ، :نمايشگاه دبيرخانه نشاني.كرد خواهد اهدا
.تماس837060 تلفن پستي 556415875 ، صندوق تهران ،
تايوان در ايراني كاريكاتوريست موفقيت
كاريكاتور بينالمللي جشنواره اولين در :هنر و ادب گروه
ديواندري علي شد ، برگزار كشور اين در كه تايوان
اين برنز نشان و افتخار ديپلم ايراني ، كاريكاتوريست
.كرد دريافت را جشنواره
FECO همكاري با و آزاد موضوع با كه جشنواره اين در
شد ، برگزار (جهان و اروپا كاريكاتوريستهاي جهاني اتحاديه)
جهان سراسر حرفهاي كاريكاتوريستهاي از برگزيده اثر 300
.درآمد نمايش به
قيمت ركورد "كلودمونه" از تابلويي فروش
شكست را نقاشي
فرانسه "بلوا" در نقاشي تابلوهاي دلالان :هنر و ادب گروه
نقاشامپرسيونيست مونه كلود به متعلق نقاشي گفتنديك
فرانك ميليون مبلغ 14 به حراجي يك در فرانسوي
.شد فروخته دلار ميليون فرانسهمعادل 21/2
در فرانسه خبرگزاري از نقل به خبر مركزي واحد بهگزارش
به موسوم مشهوركلودمونه ، هاي نقاشي از يكي مزايده اين
فرانسهفروخته در جاري سال در قيمت بالاترين به "اتروته"
به متعلق كه را نقاشي قيمت ركورد ترتيب اين به و شد
.شكست بود فرانسه قرن 18 هنرمند شاردن ژانباپتيست
شده فروخته فرانك ميليون به 2/6 شاردن باپتيست ژان نقاشي
.بود
كتاب معرفي
بخصوص كتاب انتشار و چاپ گراني و اقتصادي مشكلات
به فقط عكاسان اغلب روزها اين كه شده باعث مصور كتابهاي
در آثارشان چاپ فكر به و كنند بسنده نمايشگاه گذاشتن
معاصر عكاس تيرافكن صادق اين وجود بانباشند مجموعه
(Art Photography) هنري عكاسي زمينه در كه كشورمان
شامل كه را خود اخير ساله چند تلاش حاصل كارميكند ،
معبد و جمشيد تخت -تهران خالي ديوارهاي مجموعههاي
سفيد و سياه عكس قطعه با 40 مجموعهاي در است چغازنبيل
عكسهاي عنوان با و ريال قيمت 35000 با و نسخه در 2000
كتاب ناشر خود تيرافكن.است رسانده چاپ به تيرافكن صادق
داده انجام صفوي پويان را آن صفحهآرايي و استوطراحي
.است
پرترههايي سلف و سفيداند و سياه همگي وي كتاب عكسهاي
جمشيد تخت چغازنبيل ، مثل باستاني آثار كنار در او كه است
كادرهاي و تركيبات با تهران شهر خالي ديوارهاي كنار در و
پس كارها از برخي در كه اين ضمن.است كرده كار خودش خاص
او كارهاي از تعدادي و شده كار عكسها روي عكاسي از
هم كنار در فريم يك در يا 2 يا 3 6"مثلا چندينعكس
.كردهاند ايجاد را خاصي تركيبات و گرفته قرار
از عكاسي فارغالتحصيل و متولد 1344 تيرافكن صادق
از شايد ، وي است تهران دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكده
كار كشورمان در هنري عكاسي زمينه در كه است كساني اولين
.است رسانيده چاپ به مجموعهاي صورت به را آن و كرده
در عكاسي مختلف زمينههاي در ديگري مجموعههاي است اميد
ميشود ، حس كمبودش روزها اين در "حقيقتا كه كشورمان
.برسند چاپ به درآينده
:گلستان گالري
تا 31 از 25آزاد كيوان آثار رنگين چراغهاي نمايشگاه
دروس ، خيابان:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 10 ازخرداد
تلفن2541589 شماره 42 كماسايي ،
:سيحون گالري
ساعت 10 از.خرداد تا 20 زاده امين فرهاد نقاشي نمايشگاه
شماره چهارم ، كوچه خالداسلامبولي ، خيابان:نشانيتا 18
.30
:فرشته نگارخانه
از.خرداد تا 31 معاصر هنرمندان از گروهي نقاشي نمايشگاه
رازان ميرداماد ، محسني ، ميدان:نشاني. تا 20 ساعت 17
.پلاك 9 ششم ، كوچه شمالي ،
:افرند گالري
ساعت 16 از.خرداد تا 27 ندايي علي طراحي آثار نمايشگاه
سهروردي ، و اميراتابك بين مطهري ، خيابان:نشاني.تا 20
.پلاك 10 اورامان ،
|
|