سياسي توسعه و دمكراسي
اشاره
آن لزوم مورد نهادهاي و بومي راهكارهاي با سياسي توسعه
اجتماعي رفاه كه دارند آن از حكايت آمارها مييابد ، تحقق
در مردم ، كلي بطور و كارمندان كارگران ، براي اقتصادي و
شده پياده آنها در دمكراسي كه يافته تحقق بيشتر كشورهايي
در مردم رقابت و مشاركت به دمكراسي ديگر عبارت به.است
و انجاميده دولتمردان كنترل و نظارت و مختلف عرصههاي
مردم اراده بر تكيه با سياسي نظامهاي مشروعيت مفهوم
نهايت در فوق مضامين به اشاره با زير مقاله.شد متولد
توسعه از ناشي را مرفه جامعهاي به رسيدن و امنيت و ثبات
نشسته مشروعيت كاهش زمينههاي بررسي به و دانسته سياسي
.است
مقالات گروه
امروز "كه پذيرفت بايد سياسي احزاب كاركردهاي خصوص در
و نيست مثمرثمر فردي عقيده اظهار و تكروي ديگر
چند را اقتصادي توليد ماشينيسمميزان كه همانطوري
شوند متمركز احزاب در هم افكار ميبايست برده بالا برابر
در و نفر هزاران افكار حاصل كه نمايند عرضه را فكري و
را جامعه نياز تا باشد بيشتر اجرائي قدرت ، واجد نتيجه
جامعه ديناميسم كه است امر كنند ، همين تامين بتوانند بهتر
مسير در تعطيل و فردي ومبارزات تنازع از و كرده تامين را
(1)".ميكاهد جامعه ترقي
و پيشرفته قسمت از است عبارت سياسي حزب" رو اين از
و طبقاتي منافع تامين براي كه اجتماعي طبقه يك فهميده
طبقه و كرده رقابت معيني نظام يك با حكومت به رسيدن
كشمكشهاي در است آن نماينده حزب اين كه را مخصوصي
(2)".ميكند رهبري اجتماعي
هر در مختلف طبقات نماينده واقع در احزاب
طبقات آن در كه جوامعي معنا بدين.جامعهايميباشند
از هستند اثر صاحب و نيرومند مياني ، و متوسط اجتماعي
نظام يك سلامت زيرا ميباشند ، برخوردار قويتري دمكراسي
لايههاي پائينترين بين ارگانيك ارتباط به سياسي
اجتماعي طبقات واقع در و دارد بستگي هرم راس با اجتماعي
بالانسكننده و تعادل حكم در شده شناخته و شده پذيرفته
به متوسط قشرهاي) جامعه آحاد اكثريت و سياسي نظام ميان
.ميكند عمل (ضعيف و پائين
اقتصادي توسعه و سياسي توسعه بين رابطه نوع يك همچنين
يافته توسعه نظامهاي اكثر در كه معنا بدين.دارد وجود
صورت نيز آن همپاي سياسي توسعه اقتصادي ، نظر از دنيا
.است گرفته
وضعيت درباره سالهاي 821979 بين فاصله در كه آماري"
توسعه وضعيت تفكيك به جهان كشور حزبي 119 و سياسي نظام
تعدد مستقيم ارتباط خوبي به شده ارائه كشورها اين در
مختلف كانالهاي وجود عبارتي به و بودن حزبي چند يا احزاب
نشان توسعه با را سياسي مشاركت و خواستهها بيان و تجمع
بالا ، 63 درآمد با كشور كشور ، 23 تعداد 119 از ميدهد ،
تقسيم پائين درآمد با كشور و 33 متوسط درآمد با كشور
كشور تنها 4 بالا درآمد با كشور ميان 23 از.شدهاند
سلطنتي يا حزبي تك نظامهاي داراي و حزبي چند نظام فاقد
پردرآمد نفتي كشورهاي از هم كشور چهار اين كه بودهاند
اقتصادي رشد به محدود آنها قلمرو در توسعه كه ميباشد
پيشرفته كشورهاي از همگي ديگر كشور در 19 است ، بوده
كه متوسط درآمد با كشورهائي ميان در.بودهاند صنعتي
از 63 كشور ميباشند 24 توسعه حال در كشورهاي "عمدتا
نظامهاي داراي ديگر كشور و 39 حزبي چند نظام داراي كشور
ميان 33 در و بودهاند سلطنتي نظام و حزبي تك كمونيستي ،
.داشتهاند حزبي چند نظام كشور دو تنها درآمد كم كشور
مجموع در اما باشد كلي حكمي نميتواند رويكرد اين گرچه
نظام) واقعي احزاب تعدد وجود ارتباط روشنگر ميتواند
(3)".باشد يافتگي توسعه و (چندحزبي
توسعه جوامع در احزاب ظهور و ايجاد منشاء است مسلم آنچه
اثر بر غرب در "معمولا ، احزاب است متفاوت نيافته و يافته
مختلف اقشار سخنگوي عنوان به طبقاتي و اجتماعي ضرورتهاي
سياسي ، تصميمگيري روند در همگاني مشاركت منظور به
نظامهاي طريق از "غالبا و آمدهاند بوجود اقتصادي
و قدرت اهرمهاي گرفتن اختيار در با رياستي و پارلماني
حاليكه ، در ميكنند دخالت قانوني طريق از حاكميت اعمال
و نيازها روي از احزاب غيرپيشرفته و سوم جهان كشورهاي در
احزاب تعدد چهبسا و است نيامده بوجود اجتماعي ضرورتهاي
از ميشود ظاهر سلطه اعمال در مانعي بصورت جوامع اين در
و سست هميشه كشورها اين در تحزب وجودي فلسفه رو اين
اما كردهاند پيدا حيات علائم هم اگر و بوده بيرنگ
و تامين آن در نيز حاكمه هيات و سياسي نظام منافع بايستي
.ميشد تضمين
واقعي معناي بتواند اينكه براي سياسي حزب يك حال اين با
بتواند كه باشد ويژگيهائي داراي بايستي كند پيدا حزب
و سياسي تحولات بستر در آن ماهيت و هويت بيانكننده
دارا:از عبارتند حزب ويژگيهاي از برخي باشد ، اجتماعي
نيروي و رهبري داشتن مشخص ، تشكيلات و سازمان بودن
بودن ، قانوني استقلال ، خاص ، ايدئولوژي وجود هدايتگر ،
همچنين و مستمر بطور سياسي قدرت كسب براي روحيه داشتن
.مردمي پايگاه داشتن
توسعه كشورهاي در احزاب ناپايداري علل از يكي البته"
تقارن عدم دمكراسي و توسعه عوامل از يكي بعنوان نيافته
(4)".است بوده اقتصادي و سياسي توسعه
با همزمان سياسي احزاب" كه است معتقد "دوورژه موريس"
توسعه و شده زاده پارلماني و انتخاباتي آئينهاي
فتح سياسي احزاب مستقيم هدف اول وهله در كه يافتهاند
بر بهنوعي سياسي احزاب و است آن اجراي در شركت يا قدرت
كل ديوار چهارچوب در و دارند تاكيد و تكيه عام همبستگي
(5)".هستند سياسي پيكار در تخصصي تشكيلات بصورت و جامعه
اجتنابناپذير ابزارهاي از يكي سياسي احزاب" رو اين از
با "مشخصا آنها ويژه كار اين بنابر هستند سياسي توسعه
و تمايلات كردن متشكل.است همراه سياسي توسعه ذات
حقوق حفظ ملي ، وحدت تحكيم پراكنده ، اما مشترك اعتقادات
محسوب سياسي توسعه وجوه از اعتقادي و سياسي اقليتهاي
كاركردهاي بايد زمينهها اين در سياسي احزاب ميشوند ،
(6)"دهند ارائه جامعه به قبولي قابل
سياسي نظامهاي در مشروعيت و مشاركت رابطه
داشته قرار بالايي سطح در سياسي مشاركت كه جوامعي در
آن در "عمدتا اقتصادي توسعه و "تحقيقا سياسي توسعه باشد
و سياسي توسعه تبع به و بالاست نسبت همان به جامعه
مييابد ، افزايش هم سياسي نظام مشروعيت سياسي مشاركت
توسعه و سياسي توسعه به منجر واقع در سياسي مشاركت يعني
در را سياسي مشروعيت و شهروندان رفاه خود بدنبال سياسي
.دارد پي
باشند بهرهمند زندگي مناسبتر كيفيت از ملتي هراندازه"
زمان از.هستند برخوردار بيشتري دمكراسي از نسبت همان به
رفاه رابطه مورد در زيادي مباحث امروز به تا ارسطو
كه است معتقد ارسطو.است آمده عمل به دمكراسي و اقتصادي
كه آورد بوجود را شرايطي ميتوان مرفه جامعه يك در تنها
باشند داشته مشاركت سياسي امور در تعقل روي از مردم توده
در تسليم از ميتوانند مردم كه است شرايطي چنين در فقط و
(7)".كنند احتراز غيرمسئول فريبان عوام برابر
تعميق متضمن اجتماعي و سياسي و اداري دگرگوني الگوي"
در مردم مشاركت و توسعه راه در جامعه دمكراتيك نهادهاي
جامعه" ميگويد راستو دنكورت وارد رابرت.است سياسي امور
لحاظ از افتاده عقب جامعه با مقايسه مقام در پيشرفته
:است زير امتيازات وجوه داراي سياسي و اداري
-دولتي 2 سازمانهاي مجزاي و تخصصي "كاملا نظام وجود -1
-دولتي 3 سازمانهاي واقعي ساختار كامل تركيب و وحدت وجود
شركت و علاقه -سياسي 4 تصميمات بر منطقي روندهاي غلبه
تصميمگيري در شركت مستلزم "لزوما كه سياسي نظام در مردم
و نسبت نه ضابطه و لياقت براساس واگذاريمشاغل -نيست 5
(8)".رابطه
يك مشروعيت و مشاركت رابطه شد اشاره "قبلا همچنانكه
يك هرچه كه معني بدين هست كننده تعيين و مستقيم رابطه
از نسبت همان به باشد مشاركتجو و طلب مشاركت سياسي نظام
پندار و كردار به مردم كه زماني و است برخوردار مشروعيت
كنند پيدا بيشتري اعتماد سياسي نخبگان و رهبران صحيح
را زمينهها همه در لازم مساعدتهاي و سياسي مشاركت امكان
اساسي تحولات و ثبات و استمرار خود تبع به اين كه دارند
و ميسازد امكانپذير بلندمدت پروسه يك در را زيربنايي و
و مهم تصميمات اتخاذ قدرت سياسي مشروعيت افزايش طرفي از
.ميبخشد استحكام توسعه فرآيند در را اساسي
عبارتند ميگردد مشروعيت افزايش باعث كه مواردي جمله از"
و قابليت -مردم 2 واقعي مشاركت گسترش و توسعه -از1
به مظاهر و ارزشها دادن ارتباط در سيستم توانايي
قابليت -اجتماعي 3 و سياسي اقتصادي ، اداري ، عملكردهاي
عملكردهاي تطابق -قانون 5 حكومت -جذب 4 و تجهيز در سيستم
در سيستم توانايي -شده 6 اعلام سياستهاي با سيستم واقعي
صورت به سياسي سيستم هر واقع در كه اقتدار ، منطقي توزيع
ارزش با را قدرت آن طي در و ميكند عمل ارزشي شبكه يك
به را قدرت و ارزش بين تلفيق اين كه عاملي ميسازد مربوط
(9)".دارد نام مشروعيت ميآورد وجود
نظامهاي با ارتباط در دهنده تشكيل سيكل يك كه آنجايي از
كه بدنيست لذا شد مطرح نيافته توسعه و يافته توسعه سياسي
توسعه مباحث از نتيجهگيري و بررسي در را شاخصهها اين
ميتواند زير صورت به سيكل اين كه قرارداده نظر ملحوظ
:باشد
سياسي نظام مشروعيت
دمكراتيك نهادهاي پيدايش
سياسي مشاركت
سياسي نظام و جامعه امنيت و ثبات
تمام در توسعه از قبول قابل درجهاي به جامعه رسيدن
زمينهها
و اساسي اصول از يكي دمكراسي كه جهت آن از واقع در
و است اقتصادي هم و سياسي بعد در هم جامعه سلامت بنيادي
است ، دمكراسي هميشگي و اوليه اصول جزء مشاركت چون طرفي از
بطن در بايستي دارد مشاركت كه خاصي اهميت دليل به
كه كند رشد طبيعي بطور اداري و اجتماعي و سياسي تحولات
جامعه سازمان و پيچيدگي سطح به مشاركت درجه و ميزان
و جامعه برتن كه نيست پيراهني دمكراسي لذا دارد بستگي
همانطوريكه عوامل از مجموعهاي همواره بلكه دوخت كشوري
در قانونمندي و مشروعيت امنيت ، جمله از شد ذكر "قبلا
.دارند نقش آن ايجاد
زماني چه كه بوده مطرح هميشه اساسي سئوال اين اما
ميرود؟ ميان از يا كاهش نظام مشروعيت
معتقد هانتينگتون اقتدارگرا رژيمهاي مشروعيت خصوص در"
روا تاخير و وقفه خود وعدههاي اجراي در كه وقتي است
مقصود بردن پيش راه در آنها.ميافتند اعتبار از دارند
بايد چرا كه را عللي امر اين.ميمانند باز آن به نيل از
جمله از كه هم را آن بهاي و كنند حمايت رژيم از مردم
تضعيف بپردازند است مرتبط رژيم با كه است آزادي فقدان
دامن رژيم درون در كشمكش و بياطميناني به هم و ميكند
(10)".ميزند
با مشاركت فرآيند در كه دارد آن از حكايت كشمكشها اين
-كردن 2 نهادي -است1 گرفته قرار درخطر عمده جريان سه
.كردن دروني -جامعهپذيري 3
ملي مشاركت با مستقيمي ارتباط سياسي نظامهاي مشروعيت پس
توسعه با سياسي نظام اقتدار و توانايي واقع در و دارد
مدافع و حافظ ميتواند دمكراسي واقعي روح رواج و سياسي
يا باشد فرهنگي و اقتصادي جمله از بخشها ساير در سيستم
اقتصاد و فرهنگ مقولههايسياست ، از كدام هر عبارتي به
اعضاي عنوان به كه هستند كنندهاي تعيين و مهم فاكتورهاي
و هستند هم مكمل و ميكند عمل هم با ارتباط در مجموعه يك
مجموعه زواياي همه توسعه درگرو كشور يك واقعي توسعه
يك اينكه مگر شد نخواهد امكانپذير مهم اين و ميباشد
اين تمام هدايتگر و پيشتاز زنده ملتي و پويا فرهنگ
دمكراسي خود به بايد مشاركت ، تحقق براي.باشند جريانات
است زندگي روش نوعي يا است هدف دمكراسي آيا كنيم ، توجه
قابل نمادي اشكال بدون دمكراسي آيا اين بر علاوه كه
است؟ نتيجه
مستلزم است زندگي روش نوعي اينكه بر علاوه دمكراسي"
مشاركت ميزان چون متغيرهايي بتوان كه است نهادي اشكالي
مخالفان و مطبوعات آزادي ميزان سياسي ، فرآيندهاي در مردم
اثرگذاري ميزان و سياسي احزاب بين رقابت ميزان سياسي ،
حدي تا و مشاهده را عمومي مشي خط بر منفرد شهروندان
كه داشته ويژگيهايي دمكراسي واقع در و كرد اندازهگيري
وفاداري از معيني درجه-معين 2 بينشهاي -از1 عبارتند
تحمل -مردم 3 همه شان و ارزش به اعتقاد و سياسي
-ديدگاهها 4 اين درك براي جدي تلاش و ديگران ديدگاههاي
حامل عنوان به آن نقش درك و مخالف نظريات به احترام
(11)"موازنه و كنترل
نوريان عبدالحسن
دارد ادامه
پانوشتها
پيشرفت و تكامل در سياسي احزاب نقش فولادي ، عبدالرضا -1
(ص 12 تهران ، 1348 دانشگاه تهران ، ) امريكا در دمكراسي
عطايي ، تهران ، ) دوم ، ج سياسي ، احزاب يوسفيه ، وليالله -2
(ص 41 1351
نيافتگي توسعه و احزاب مقاله شانهچي ، مدير محسن -3
ص 9 شماره 8 فردا ايران مجله ايران ، جامعه
ص 9 همان -4
ابوالفضل ترجمه سياسي ، جامعهشناسي دوورژه ، موريس -5
و 427 ص 426 تهران ، دانشگاه انتشارات قاضي ،
ايران ، در سياسي احزاب ناپايداري علل تبريزنيا ، حسين -6
ص 40 بينالملل نشر
ص قومس نشر -اداري تحول و سياسي توسعه قوام ، عبدالعلي -7
9
132-ص 131 همان -8
ص 134 همان -9
مجله مشروعيت ، و اقتدارگرايي هانتينگتون ، ساموئل -10
ص 43 شماره 19 توسعه ، و فرهنگ
ص 161 همان -11
|