تنبيه؟ چرا
سبب شديد تكانهاي ;كردند اعلام پژوهشگران
ميشود كودكان به مغزي آسيب
بچهها زبان از
تنبيه؟ چرا
به تمايل.ميكند عوض را بچهها احساسات تنبيه ، *
جبن و ترس باعث ميكند ، تشديد را تنفر و نافرماني
ميسازد حقارت عقده سنگين بار گرفتار را آنها و ميگردد
تنبيه از استفاده بدون كودك تربيت به مردم از بسياري
تنبيه از استفاده عدم ميگويند آنان.ندارند اعتقادي
آن گذاشتن كنار و ميكند سست را انضباط و نظم رشتههاي
شده گرفته بكار تربيت در متمادي قرنهاي كه است روشي نفي
اعتقادي روسي شناس جامعه ريوريكوف ، يوري دكتر ولي.است
ارائه به مقابل در و ندارد فيزيكي تنبيه بودن موءثر به
فيزيكي تنبيه از استفاده بدون ديگري سرسختانه روشهاي
لوس معناي به بههيچوجه روشها اين بكارگيري.ميپردازد
.نيست بچهها كردن
اين به بارها تنبيه ، بكارگيري درستي اثبات براي زماني
كه شخصي" كه ميشد استناد باستان يونانيان معروف جمله
در مسئوليتي دستكم يا و نميگيرد ياد چيزي نشود تنبيه
!بياعتباري بحثهاي چه ".كرد نخواهد احساس اعمالش قبال
سيلي مثل روشهايي آنها در كه هستند بسياري خانوادههاي
.نميشود اعمال بچهها به ندادن غذا يا و نمودن طرد زدن ،
دختر كه است روشي اين "اتفاقا:ميافزايد ريوريكوف دكتر
مورد در اكنون و نمودم تربيت آن مطابق را بزرگترم
تجربه به خود.ميگيرم بكار نيز فرزندم كوچكترين
تنبيه از استفاده بدون بچهها تربيت كه دريافتهام
.داشت برخواهد در نيز را بهتري نتايج و است آسانتر
خود والدين به بيشتري اعتماد مطيعترند ، بچهها اين
خانواده جو.ميپذيرند آنها از را بيشتري تاثير و دارند
اين.ميآيد پيش كمتري تلخ لحظات و ميشود شادتر و گرمتر
سالم جو يك ايجاد باعث متقابل و مشترك صميميت و عشق
و طبيعي پيشرفت براي كه چيزي همان يعني ميشود ، خانوادگي
.است ضروري رشد درحال بچه يك عادي
بينتيجه چندان هم تنبيه البته:ميافزايد ادامه در وي
قرار استفاده اعصارمورد طي در كه است دليل بههميننيست
آن زيان و ناكامي من بنظر ولياست مانده برجاي و گرفته
آن سودمندي از بيش بزرگترها ، براي هم و كودكان براي هم
باعث و ميكند وجدان جايگزين را ترس هميشه تنبيه.است
خود حد از بيش داشتن دوست مثل پست غرايز و اميال تحريك
وجدان بر مستقيمي غير تاثير بتواند شايد تنبيه.ميشود
غرايز و اميال ميزنند ، تنبيه به دست كه آنهايي.بگذارد
اين كه ميدهند بروز را بيرحمي و خشم تنفر ، مثل خود پست
و منزوي لاقيد ، شخص يك بارز نمونههاي ايجاد به منجر امر
.ميشود مطرود
با مترادف تربيتي ، ابزار يك عنوان به تنبيه از استفاده
را بچهها احساسات تنبيه ، .است اجبار و زور از استفاده
ميكند ، تشديد را تنفر و نافرماني به تمايل.ميكند عوض
عقده سنگين بار گرفتار را آنها و ميگردد جبن و ترس باعث
.ميسازد حقارت
موقعيكه آنهم و خاص مواردي در تنها ريوريكوف دكتر بنظر
بشدت را او ميتوان باشد ، رسيده مقتضي سن به بچهاي
زبان به بزرگتر ، كودك يك مورد در.نمود توبيخ و ملامت
و زدن فريادميكند كفايت قاطع و محكم كلمه چند آوردن
عمل اين اينكه بخاطر است زيانبار بويژه صدا ، نمودن بلند
عصبي سيستم به و ميسازد نابود را بچهها لطيف احساسات
ايجاد بچه در كشيدن ، جيغ و زدن فرياد.ميزند صدمه آنها
سست و متجاوز گريز ، مردم را او و ميكند بدبيني و ترس
.ميسازد اراده
خانوادهاي روش درستي مورد در ريوريكوف دكتر از كه زماني
در آنچه با متفاوت دسري دادن بچههابا آن در كه شد سئوال
تنبيه ميوه ، جاي به ژله مثال عنوان به ميشد ، صرف آنروز
:كه بود اين او پاسخ ميشدند ،
ناخشنودي ملايمتر ، "نسبتا گونهاي به روش اين با البته
روش اين ولي ميفهمانيم و ميكنيم ابراز كودك به را خود
اينكه اول داشت ، خواهد انتظار از دور مشكلاتي و معايب هم
اجبار از استفاده همان پاداش ، عنوان به غذا از استفاده
با "ثانيا.معتدلتر و ملايمتر گونهاي به منتهي است ،
دسر نوع دو تهيه براي را خود بايد روز هر توبيخ ، اينگونه
بود خواهد عذابي و تنبيه بيشتر اين البته كه كنيد آماده
مشكل.كودك خود نه و هستيد كودك والدين كه شما خود براي
چه نبود ، تنبيه مستوجب كسي روز يك در اگر كه آنست ديگر
دستيابي:كه افزود او ادامه در بخورد؟ را ژله بايد كسي
يك ارائه تشويق ، همچون ديگري طرق از بهتر ، اثرات به
.ميباشد امكانپذير صبورانه آموزش و خوب الگوي و نمونه
تنها و دارد كمكي نقشي سرزنش و توبيخ مورد اين در
اشتباهات تصحيح جهت كمكي وسيلهاي عنوان به آنرا ميتوان
توازني و تعادل ميخواهيم كه جايي در.گرفت نظر در كودك
تشويق كنيم ، ايجاد قاطع و محكم "نه" يك و "آري" يك بين
تربيتي روشهاي محكم ، يا و ملايم توبيخ و صميمانه
به نياز ميتواند آنها بكارگيري كه هستند استادانهاي
.سازد منتفي را تنبيه اجراي
توبيخ و تحسين
توبيخ ، و تشويق توامان بكارگيري شناس ، جامعه اين عقيده به
توضيح در وي چيست؟ اينها اثر اما.ميباشد موءثرتر
:ميگويد
كند ، اشتباه اينكه بچهاز ترس كه بردهاند پي روانشناسان
مانع تنبيه ، از ترس.ميكند خراب و ضعيف را او عملكرد
اين موءيد حقايقميشود جديد مهارتهاي توسعه و بروز
تاثيري "تقريبا نيز جايزه و پاداش دادن قول.نظريهاند
دادن دست از نگراني و ترس دليل به بچه يعني دارد ، مشابه
.داشت خواهد ضعيف عملكردي لذا و ميكند رشد عصبي جايزه ،
ترك و گذاشتن كنار كه پيبردهاند همچنين روانشناسان
بويژه) تنبيه.ميباشد مشكلتر ترس ، از ناشي رفتارهاي
اين شده ، سنگدلي و ناپذيري انعطاف باعث (فيزيكي تنبيه
.ميشود زورگويي و بياعتمادي كلهشقي ، به منجر امر
رفتارهايي بروز باعث محبتآميز ، و صميمانه احساسات
به را كاري بچه كه هنگامي ميشوند ، فوق موارد با متفاوت
و پرداخت او تحسين و تشويق به بايد داد ، انجام خوبي
و راهنمايي را او بردباري با بايد كرد ، اشتباه كه زماني
و توسعه و بوده انعطافپذيرتر رفتارها اين.نمود حمايت
.است آسانتر نيز آنها بهبود
نتيجه موءثر بسيار روش كه ميشود باعث تعليم و آموزش
مفيد و سودمند گرديد ، ارائه روسو ژانژاك توسط كه طبيعي
در حتي آنرا ميتوان و است ساده بسيار روش اين.شود واقع
هر ميگويد روش اين.گرفت بكار نيز ساله بچه 3 يك مورد
آن تابش نحوه به بسته كه است خورشيد اشعه همانند عملي
پديد را سرد زمستان يا و گرم تابستان ميتواند برزمين
و خود به كند ، عمل خوب اگر كه فهماند كودك به بايد.آورد
شود ، مرتكب اشتباهي اگر و داد خواهد گرمي اطرافيانش
.گرفت خواهد عكس نتيجهاي
.كند تصحيح و جبران را خود اشتباه خود بايد كودك بنابراين
شوند شسته دوباره بايد باشند ، نشده شسته خوب كه ظرفهايي
اگر.ميشود تمام او خود تلاش و وقت صرف بهاي به اين و
نحوي بهترين به آنرا خودش بايد است ، شكسته را بازي اسباب
كرده آلود خاك كه را لباسهاييكند تعمير ميتواند كه
تكاليف انجام بجاي كه را زماني.كند تميز خودش بايد است ،
برنامه يك نديدن با بايد است ، كرده بازيگوشي صرف
.كند جبران خوابش ميزان از كردن كم يا و جالب تلويزيوني
نيمه نبايد را تكاليفش بههرحال ولي اوست خود با انتخاب
والدين اينجا در كه شود تفهيم بچه به بايد.بگذارد تمام
تقصير بلكه.شوند سرزنش بايد كه نيستند او "سنگدل"
در فكري بايد كه چيزي تنها و اوست خود گردن به "تماما
.است خودش فراموشكاري و تنبلي بكند ، آن مورد
هرگونه از پرهيز و مهرباني با بايد را اينها همه البته
.نمود تفهيم و گفت بچه به ملالآور و كننده خسته سخنراني
بچه به ما جانب از را پيام اين ساده و عادلانه روش اين
:كه ميدهد
چيزي مسئول كه تويي و هستي خودت زندگي سازنده كه تويي"
جبران براي تو اگر و ;ميكني استفاده آن از كه هستي
تلاش ، بخاطر ترا بزرگترهايت "مطمئنا بكوشي ، اشتباهاتت
".كرد خواهند حمايت و ستود خواهند ارادهات قدرت و صبوري
به نامطلوب يا مطلوب شرايط انتخاب كه ميگويد بچه به اين
سالهاي همان از او به دادن مسئوليت اين و اوست خود عهده
شكوفايي و پرورش جهت موءثر وسيلهاي زندگياش ، اوليه
.است ارزشمند شخصيتي
بچهها تمام در خوب خصوصيات ريوريكوف ، دكتر اعتقاد به
براحتي بزرگترها ، صبورانه راهنماييهاي تحت و دارند وجود
و اشتباهات از شدن خلاص راه بهترين و ميشوند شكوفا
كمال شكل آز و حرص.است اخلاقي كمالات پرورش تقصيرات ،
نيافته كمال شكل گستاخي است ، مهرباني و عطوفت نيافته
امكان كه است شجاعتهايي حقهبازي و ترسويي و است نزاكت
.نيافتهاند توسعه و رشد
روش ايناست رويه يك و يكطرفه هميشه خشن ، تربيتي روش
و مهرباني به و است مهرباني و قدرت فوران و جوشش فاقد
با.مينگرد بيفايده و ضروري غير چيزي مثابه به عشق
مقايسه در بالاتري ارتفاع به ميتواند شخص دوبال ، داشتن
مهرباني و قدرت دوبال وجود است بديهي و برسد بال يك با
.است تنهايي به قدرت بال از مطمئنتر و كاراتر يكديگر ، با
فرياد هرگز ژاپني كودكان كه ميگويند ژاپني كتابهاي
به كه آنست امر اين دليل كه ميكنند ادعا و نميكشند ،
آنها و ميشود داده كامل استقلال سال يا 6 زير 5 كودكان
اين صحت به چندان نميتوان البته.نميشوند تنبيه هرگز
داشتن به آنها بودن معروف به توجه با ژاپنيها ادعاي
آنست مهم ولي داشت يقين بسيار ، محدوديتهاي و ممنوعيتها
مييابد ، پرورش آن در بچه يك كه جايي از صرفنظر كه
آنكه دليل به باشند ممنوعيتها از بيشتر بايد آزاديها
مقايسه در بهتري معلم (تلخ چند هر) امر يك تجربه هميشه
.است آن ممنوعيت و ندادن انجام با
مهربانانه ، و صميمانه توجه و گرم احساسات نزديك ، ارتباط
و بيدريغ بايد كه هستند اجتنابناپذيري ضرورتهاي
ديگري چيز هيچ.گيرند قرار كودك اختيار در سخاوتمندانه
بر شده بسته بندهاي و قيد مهرباني اندازه به نميتواند
به عشق شالوده و كند باز را بچه ذاتي تشخيص و تميز قوه
انسان رسيدن كمال به اساس كه را همنوع به عشق و زندگي
.نمايد پيريزي است ،
خودباوري و رفاقت احساس رشد به مهرباني از آكنده فضاي
و حساس ديگران مشكلات به نسبت را جوان ميكند ، كمك بچه
قابل انساني و ميسازد مشتاق ديگران با بودن خوب به
و دوستي.ميپرورد اجتماعيتر و درستكارتر اعتمادتر ،
شخصيت يك رشد و پيدايش به سازنده و هوشمندانه رفاقت
.ميكند كمك سازنده و بخشنده هوشمند ،
تنيك اسپو :منبع
زير اسطلخ صفائي سعيد :ترجمه
سبب شديد تكانهاي ;كردند اعلام پژوهشگران
ميشود كودكان
به مغزي آسيب
در كه كودكاني مغزي مايع در پژوهشگران:اجتماعي گروه
زيادي بسيار مقادير گرفتهاند ، قرار شديد تكانهاي معرض
بروز باعث ماده اين كه يافتهاند سمي شيميايي ماده
.ميشود عصبي و مغزي آسيبهاي
سان از "يونايتدپرس" خبرگزاري از نقل به ايرنا گزارش به
بالاي بسيار ميزان نشاندهنده كودك ، بررسي 37 فرانسيسكو ،
داده تكان شدت به كه بود كودك مغز 4 در "گلوتاميك" نمك
.بودند شده
در امريكا كودكان انجمن ساليانه نشست در مطالعه اين
.شد ارايه سانفرانسيسكو
روي شده انجام تحليلهاي و تجزيه ميگويند ، دانشمندان
نشان شدهاند ، مغزي شديد آسيب دچار كه كودكاني مغزي مايع
صدمات كه سال چهار از كمتر كودكان تمام در كه ميدهد
در "گلوتاميك" نمك ميزان است ، شده وارد سرشان به شديدي
.است بالايي حد
تكان شدت به كه نوزاداني در شيميايي ماده اين ميزان ولي
طور به بودهاند ، تكان سندرم دچار و شدهاند داده
.بود بالاتر چشمگيري
بچهها زبان از
دوست را رنگي هر.ميگيرند ايراد ميپوشم ، لباسي هر
نگاهم چپ چپ مينشينم ، هرجوري.ميكنند دارم ، قدغن
.ميكنند
پدر ، ندارد تعريفي علومام واست افتضاح رياضيام درس
عمه و خاله و همسايه هرچه و رياضي معلم مدرسه ، مشاور
.كنم تمرين ميكنند ، توصيه من به "دائما
:ميگويد پدر و !تمرين !تمرين جان پسر -
!كني؟ سير هپروت توي ميخواهي كي تا !حالت به واي پسر -
و ميكند رو و زير را آن مادر.ميخرم ميوه مادر براي
:ميگويد
!كني؟ جدا حسابي و درست چيز تا دو -نداري عرضه پسر -
:ميشود واسطه بزرگ مادر
!است كردن پر از كردن نيكو كار -
*
كردن تجربه و كردن انتخاب بايد كجا و ميدان كدام در من
ولي ;نميدهند بازي بازياي هيچ در مرا كنم؟ تمرين را
!است عجيب خيلي !گلي چه آنهم.بزنم گل هميشه ميخواهند
!عجيب خيلي
بالله محفوظ فاطمه
|