برون راههاي و عربي انديشه كنوني بحران
رفت
ادونيس
طرابيشي جورج
حنفي حسن
: اشاره
و اصلاحطلبانه جنبشهاي از پس عربي انديشه واقعيت
طي و شده آغاز گذشته سده پايان از كه -جديد روشنگرانه
چگونه انديشه اين است؟ چگونه -يافته ادامه قرن اين
ناسيوناليستي طرحهاي بر وارده ضربههاي از ميتواند
و تحولات برابر در پايداري و مقاومت توان و رود فراتر
بحران از طريق اين از و بازيابد را تهديدكننده چالشهاي
و چيست عربي انديشه كنوني بحران علل شود؟ خارج كنونياش
به -ناشده تجربه -نوين طرحهاي با ميتوان چگونه
پرداخت؟ آن با رويارويي
وابسته عربي تمدن و زبان انستيتو ميزگرد در پرسشها اين
ميزگرد ، اين در.گرديد مطرح پاريس در مصر فرهنگي كانون به
پيرامون عرب ، نامدار انديشمند و فيلسوف حنفي حسن دكتر
و اصلاحطلبانه جنبشهاي از پس عربي انديشه واقعيت"
طرابيشي جورج مراسم ، اين دركرد صحبت "نوين روشنگرانه
متفكر ، و شاعر "ادونيس" سعيد احمد علي عرب ، انديشمند
پاريس ، شرقي زبانهاي انستيتو استاد عزب ، محمود دكتر
حافظ مجدي دكتر و سوري عرب انديشمند صالح ، هاشم دكتر
استاد نهرا فواد دكتر مصر ، "حلوان" دانشگاه فلسفه استاد
انديشمند ديمتري ، اديب فرانسه ، "ليل" دانشگاه فلسفه
مركز جامعهشناسي استاد حسيني رباب دكتر و مصري چپگراي
روزنامه از يوسف احمد دكتر و مصر اجتماعي پژوهشهاي ملي
عرب انديشمندان و روزنامهنگاران از شماري و الاهرام
.ميگذرد گرامي خواننده شما نظر از كه داشتند شركت
انديشه واقعيت درباره مختلف ديدگاههاي :حنفي حسن دكتر *
بحثها و گفتگوها غناي بر كه است سالمي پديده عربي ،
گذشته قرن به عرب نوين انديشه ريشههايميافزايد
كه بود معتقد اولي:بود جريان سه داراي كه بازميگردد
از را خود درك كه اين مگر نميكند تغيير واقعيت چيز هيچ
و جمالالدين سيد را جريان اين رهبري.دهيم تغيير دين
بهعهده عبده محمد و رشيدرضا همانند بعدياش شاگردان
.گرفتند
واقعيت مدرن ، نوين دولت برپايي كه بود معتقد دوم جريان
معتقد سوم جريان اما.ميسازد بهتر و ميدهد تغيير را
فراگرفتن بعداز مگر نميگيرد انجام واقعيت تغيير كه است
دانشهاي طبيعي ، علوم آنان بهنظر زيرا.طبيعي علوم
افراد.است امكانناپذير پيشرفت آنها بدون و هستند زمانه
شبلي آنان مهمترين كه شدند پيدا جريان اين در فراواني
.است شميل
مقالههاي كه است كلي واژه يك عربي انديشه كه آنجا از
اين همه دربرميگيرد ، را آن غير و حقوقي و ادبي و سياسي
اين همه در را خود تصورات و ديدگاهها كوشيدند ، جريانها
.دهند ارائه زمينهها
در -نسل پنج تا چهار طي و -كنوني قرن تا گذشته سده از
فرآيند آغاز.گرفت صورت لغزشي اصلاحطلبي ، فرآيند
دقيق و روشن مشخص ، بنيادين ، گذشته ، سده در اصلاحطلبي
.مينمود بيان را عرب جهان رايج اوضاع صادقانه ، كه بود
بهعنوان را دين -اسلامي جريان نماينده -سيدجمالالدين
استبداد و بيگانه استعمار با رويارويي براي راهحلي
كه بود سيدجمالالدين آموزشهاي از.ميكرد مطرح داخلي
اسلام و عرب جهان انقلابهاي ديگر و "پاشا عرابي" انقلاب
و خورد شكست "پاشا عرابي" انقلاب اما.سربرآورد
كه جريان اين دوم نسل.كردند اشغال را مصر انگليسيان ،
انقلابي افكار از بود آن نماينده عبده محمد
تغييرات تا كوشيد نسل اين لذا.ميترسيد سيدجمالالدين
.دهد انجام اجتماعي ، و آموزشي اصلاحات ازطريق را خود
مردم به وي.كرد ظهور "رضا رشيد" شاگردش وي ، از پس
با مخالف روشي با ميتواند اصلاحطلبي كه ميآموخت
سپس.گيرد انجام تركيه لائيسم و وهابيان گذشتهگرايي
مطرح را خشمگينانهاي انديشههاي قطب ، سيد و حسنالبنا
چيره موجود هرچيز بر تغييرات بهخاطر ميكوشيد كه كردند
.شوند
تحول و تغيير جريان پيشگامان از طهطاوي رافع رفاعه اما
ترويج را انديشهاي نوين ، و مدرن دولت برپايي واسطه به
اساسي قانون براساس نوين دولتي برپايي خواهان كه ميكرد
اصول ميان معنوي همخواني نوعي وي.بود حزبي كثرتگرايي و
طه همانند وي شاگردان.ميديد اسلام و فرانسه انقلاب
باور اين بر العقاد محمود عباس و هيكل حسين محمد و حسين
آميختن اثر بر مگر نيست شدني تغيير و اصلاح كه بودند
."ديگري" فرهنگ و "من" فرهنگ يا غربي فرهنگ و عربي فرهنگ
انديشههاي كه شد پديدار "لطفيالسيد احمد" سپس
به معتقد اصلاحات انجام براي و داشت سر در غربگرايانهاي
غير نمونه هرگونه جريان اين.شد غرب از چيز همه گرفتن
.ميكرد رد را غربي
و بنيادين آغازي يادشده ، جريان دو همانند علمگرا جريان
از.داشت دولت و دين جدايي انديشه ترويج براي روشن
با "آنتوان فرح" گفتگوهاي از ميتوان آن آشكار نمونههاي
و طبيعي علوم در پژوهش با شميلي شبليگفت سخن عبده محمد
آن از پس.كند جذب را تودهها كوشيد قرآن با آنها تطبيق
زكي موسي ، سلامت مظهر ، اسماعيل نظير جريان اين نهادهاي
بررسي با.شدند پديدار هم پي در ديگران و محمود نجيب
پايانهاي كه ميشويم متوجه عربي مختلف فكري جريانهاي
آغازها ، است داشته تفاوت آغازهايش با جرياني هر
از.بود بعدي يك پايانها اما واقعيتر و بنياديتر
و روشنگري اسلامي ، جريانهاي ميان داخلي دشمني همينجا
.ميشود آغاز علمي
آنها ، از يكي كه گرديد همراه مختلف پديدههاي با قضيه اين
بهگونهاي انديشمندي كه بدينترتيب بود "بازگشت" پديده
مرحله با مغاير بهگونهاي و ميكرد آغاز را خود كار
خالد محمد خالد همانندميداد پايان خود كار به آغازين
با و كرد شروع "ميكنيم آغاز اينجا از" كتاب با كه
.داد خاتمه خود كار به سازشكارانه پاياني
سه اين حاشيه در انديشههايي وجود از بايد آن بر علاوه
نداشت وجود كافي فكري انباشت همچنين.برد نام عمده جريان
را خود بناي آن براساس و كنند جذب را آن جديد نسلهاي تا
آغاز صفر از نشويم مجبور بار هر كه بهطوري دارند برپا
.كنيم
و اسلامي عمده جريان دو كه داشت وجود نيز قطببندي پديده
آن طي و ميشدند متوسل بدان -حكومت ضعف بههنگام-لائيك
.دارد را مسايل راهحل ارائه توان ميكرد ادعا هريك
كه جريانهاست اين همه ميان گفتگو نبود ديگر مهم مساله
سر بر مبارزه واقع در اما است فكري -"ظاهرا -اختلافاتشان
.است منافع
كه شده پيدا سوم گفتمان يك براي فراواني امكان اكنون
شده مشخص اكنون نيز.بگويد سخن كي و چگونه چرا ، ميداند
كوشش عربي ، معاصر انديشه بحران علل مهمترين از يكي كه
از اساسي انتقاد بدون عقبماندگي قرائت براي همگان
.است عقبماندگي ريشههاي
شش طي اعراب روءياي آن خلال در كه ژوئن 1967 شكست از پس
سوريه و مغرب مصر ، در كوششهايي فروپاشيد ، هم از روز
رفت برون جهت در و "عربي خرد نقد" براي كه گرديد انجام
نظير كوششها اين شايد.بود طرحهايي جستجوي در بحران از
اكنون.داديم انجام گذشته قرن در ما كه بود كارهايي همان
وجود فكري گانه سه جريانهاي ميان در عمومي احساس يك
بحران با گذشته قرن در جريانها اين كار آغاز.دارد
تشتت فقر ، خارجي ، اشغالگران وجود در كه شد همزمان شديدي
جريانها اين كار پايان.يافت نمود وابستگي و پراكندگي و
چيرگي همانند عربي انديشه تغييرناپذير مقولههاي با نيز
همگان بر اكنونرسيد پايان به آن نظاير و استعمار بر
و جريانها را عربها واقعي مشكلات كه شده آشكار
و شده بحرانيتر واقعيت و نميكنند حل ايدئولوژيها
كرد؟ بايد چه:مييابد افزايش پرسش اين با بحران
مطرح را پرسش اين حل ، راه يك به دستيابي منظور به من
پلوراليسم از نوعي مدت ، كوتاه در ميتوان آيا:ميكنم
را ماركسيست و ليبرال ملي ، اسلامي ، ايديولوژيك و فكري
نوعي به و اندازند راه به را مشتركي گفتگوي كه كرد تصور
برنامه و نظري پلوراليسم كه ائتلافي ;برسند ائتلاف از
كه را چه آن بتواند تا باشد داشته دربر را يگانهاي كاري
و ممكن چيزي چنين من گمان به دهد؟ نجات است دادني نجات
چارهاي بلندمدت در اما.هست هم ضروري كوتاهمدت در بلكه
آغازي با تا كنيم توجه قضيه بنيادهاي به كه آن جز نداريم
بودن بعدي يك بر معين انديشهاي بر اتكا بدون و بنيادين
را دنيا بايدشويم چيره عقبماندگي تاريخي ريشههاي و
بدل جديد متني به را واقعيت و ببينيم [قبلي] "متن" بدون
"ضرورتا و باشيم داشته انتقادي نگاهي غرب تمدن به و كنيم
فعل با بحران از رهايي لحظهكنيم تصور الگو را آن نبايد
!"گفت" فعل با نه و ميشود آغاز "ميگويد"
در كه زشتي بسيار واقعيت در ميكنم فكر:عزب محمد دكتر *
نظر به كاملي طرح حنفي ، دكتر طرح ميكنيم ، زندگي آن
يك خود نوبه به اين كه دارد جديدي نكتههاي و ميرسد
مورد فقط هنوز طرح اين كه است اين مشكل اما.است دستاورد
.است نرسيده تودهها به و است جامعه نخبگان توجه
و ذهن كردن جدا من اعتقاد به:حسيني رباب دكتر خانم *
از برخي از چگونه حنفي حسن دكتر نيز.است دشوار عين
معرض در خود كه حالي در ميكند ، دفاع فكري جريانهاي
است؟ گرفته قرار آنان هجوم
و روشها و كنيم تبديل خود بررسي موضوع به چگونه را غرب
چيست؟ كار اين امكانات
حنفي دكتر طرح درباره انتقادي ديدگاههاي من:آدونيس *
برخي اما است فراگير و ارزشمند حنفي دكتر طرح.دارم
و طرح خود پيرامون آنها نخستين كه دارد وجود پرسشها
.است گانه سه فكري جريانهاي به اشارهاش
قرائت عدم از ناشي عربي انديشه شكست اساس من ، اعتقاد به
به مربوط تزهايي ديني انديشههاي اغلب.است دين از جديدي
بيستم قرن جامعه مسايل حل تا گذشتهاند قرنهاي مسايل حل
.ما
هست شرطهايي كردن ، آغاز براي:دارد وجود هم ديگري مساله
پرسشهايت بتواني كه بدينسان.آنهاست راس در آزادي كه
و بپذيرند تو از را امر اين و كني مطرح كامل آزادي با را
.نشوي آن و اين به سرسپردگي به متهم پرسشهايت به توجه با
كه هركس مورد در -را عربي عرصه كه اتهاماتي ساير يا
مدني جامعه از گزيري.است آكنده -دهد ارايه ديگري ديدگاه
دكتر طرح اجراي امكان براي اساسي شرط اين.نيست عربي
.است حنفي
دولت در فقط نه را طرح اين مخالفان -متاسفانه -ما اما
بدون من نظر بهميبينيم نيز انسانها خود ميان در بلكه
.است بيفايده كارها همه عربي مدني جامعه
اختلافنظر اندازهاي تا حنفي دكتر با:طرابيشي ژرژ *
قرار زير عوامل در كنوني بحران علل من نظر به و دارم
شكست دين ، براساس كشوري عنوان به اسراييل تشكيل:دارد
بعد در بود ، سياسي و فكري نظامي ، وجودي ، شكست يك كه 1967
عرب جهان در بيسواد ميليون تا 110 بين 105 هنوز جمعيتي
كه جايگاهش از عرب بورژوازي بركندن سرانجام و دارد وجود
.است داشته عربي عرصه در خطرناكي آثار
و واقعگرا فراگير ، طرحي حنفي ، حسن دكتر طرح:حافظ شوقي
و گروهها ميان اختلافات زيرا است واقعي.است عيني
از مرز تا ديدگاه تباين علت به عرب جهان فكري جريانهاي
و گفتگو از و است رسيده خنجرها آختن و شمشيرها روبستن
وجود گزيري -گام چند تا ولو -جلو به رو همگاني پيشرفت
ملي آزادي ضرورت مثل هدف چند بر توافق با ويژه به.ندارد
و...عقبماندگي برابر در پايداري و وابستگي از رهايي و
.كرد خواهند توافق دربارهاش همگان كه ثابتي اصول ديگر
برخي از وي دفاعي موضع از ناشي حنفي دكتر طرح عينيت اما
جريان اين افراد از برخي گرچه ;است اسلامي جريان مواضع
.دادهاند قرار شديد انتقاد معرض در را او
طرح مورد در نيز ديگري ممتنع و مخالف و موافق ديدگاههاي
از هدف كه كرد تاكيد پايان در وي.شد مطرح حنفي حسن دكتر
از و واقعيت به متن از و بقا به فنا از انتقال وي ، طرح
.است انقلاب به علم
الوطن روزنامه :منبع
خارجي رسانههاي واحد :ترجمه
|