نيست اسلامي قضاي شايسته دوگانه ، معيار
انتشار اتهام به پيش هفته دو سلام روزنامه - 1
بستن ضرورت درباره (اسلامي) امامي سعيد "توصيهنامه"
كه است كسي همان امامي سعيد.شد توقيف كشور ، فرهنگي فضاي
ميكرد رهبري را سياسي فعالان و نويسندگان مرگ جوخههاي
مافياي قربانيان حاكيست نشده تاييد گزارشهاي برخي و
گذشته پائيز كه است نفري چهار از بيش وي اقتصادي-سياسي
.شد كشف آنان پيكرهاي
توضيح يك فقط سلام روزنامه توقيف حقوقي موجب درباره
يعني توضيح اين براساس.گرفت قرار مردم اختيار در مكتوب
روحانيت ويژه دادسراي عمومي روابط مورخ 16/4/78 اطلاعيه
قانون ماده 6 بند 6 استناد به سلام روزنامه تهران ،
.است شده توقيف اسلامي مجازات قانون ماده 698 و مطبوعات
و نمودن فاش":ميدارد اشعار مطبوعات قانون ماده 6 بند 6
نيروهاي اسرار محرمانه ، مسائل و دستورها و اسناد انتشار
انتشار نظامي ، استحكامات و نقشه اسلامي ، جمهوري مسلح
غيرعلني محاكم و اسلامي شوراي مجلس غيرعلني مذاكرات
از "قانوني مجوز بدون قضايي مراجع تحقيقات و دادگستري
و است عمومي حقوق و اسلام احكام و مباني به اخلال موارد
.شوند حيطه اين وارد نبايد نشريات
مرداد 1370 هشتم مصوب اسلامي مجازات قانون ماده 698
مجمع آذر 1370 هفتم مصوب اصلاحيه و مجلس قضايي كميسيون
به اضرار قصد به هركس":است چنين نيز نظام مصلحت تشخيص
نامه بهوسيله رسمي مقامات يا عمومي اذهان تشويش يا غير
توزيع يا گزارش يا عرايض يا مراسلات يا شكوائيه يا
امضاء بدون يا امضاء با خطي يا چاپي اوراق هرگونه
را اعمالي مقاصد همان با يا نمايد اظهار را اكاذيبي
حقيقي شخص به قول نقل عنوان به يا "راسا حقيقت ، برخلاف
دهد ، نسبت "تلويحا يا "تصريحا رسمي مقامهاي يا حقوقي يا
مادي ضرر انحاء از نحوي به مزبور طريق از اينكه از اعم
حيثيت اعاده بر علاوه نه ، يا شود وارد غير به معنوي يا
يا و سال دو تا ماه دو از حبس به بايد امكان ، صورت در
".شود محكوم ضربه تا 74 شلاق
اسلامي ، انقلاب پاسداران سپاه فرماندهان از شماري - 2
را ملي نگراني كه خياباني آشوبهاي هنگامه در گذشته هفته
در و نوشتند رئيسجمهوري به خطاب نامهاي بود ، برانگيخته
در اهمال به را حكومت مجموعه و رئيسجمهوري "تلويحا آن
دلسوزي سر از نامه اين.كردند متهم دشمن تحركات برابر
نيت درك با نيز رئيسجمهوري "ظاهرا و بود شده نوشته
برخورد مقتدرانه البته و كريمانه آن با نگارندگان ،
بيانيه در ديروز رئيسجمهوري دفتر كه بهطوري.كردهاند
چنين نوشتن خاتمي ، آقاي نگاه از است كرده اعلام خود
نگارندگان انگيزه درباره و شده تلقي عادي امري نامهاي
نشانه را نامه نمط همين بر هم ما.است نشده تشكيكي آن
و ملك حريمهاي پاسداران و كشور رزمندگان مسئوليت احساس
بحث و تامل جاي آن پيرامونمفاد گرچه ميدانيم ملت
برخي در آن نابهنگام انعكاس اما.دارد وجود فراوان
فرونشستن از پس نامه ايناست ديگري حكايت روزنامهها
و شد منتشر تهران ، به آرامش بازگشت و شورشها
بند 6 موضوع جرم دو همزمان آن ، منتشركننده روزنامههاي
را اسلامي مجازات قانون ماده 698 و مطبوعات قانون ماده 6
دست كه را محرمانهاي نامه "اولا اينكه يعنيشدند مرتكب
"محرمانه خيلي" مهر با بلكه ناروشن كدهاي با نه برقضا
خود كار اين با "ثانيا.كردند منتشر بود ، شده طبقهبندي
دولت دست از امور شيرازه كه كنند القاء جامعه به كوشيدند
نه سپاه فرماندهان كه است رسيده جايي به كار و شده خارج
و شدهاند كارزار وارد "راسا بلكه مراتب سلسله طريق از
را آنها كتفهاي" كساني اما كنند ختم را غائله ميخواهند
".بستهاند
اين اكنون گذشت آن تفسير بي نقل كه رويداد دو اين پي در
اگر كه دارد قرار كشور قضائي دستگاه پيشروي بزرگ پرسش
قتلهاي سردمدار فتنهجويانه "توصيهنامه" انتشار
ظاهري نشان كه كشور هنر و فرهنگ باب در زنجيرهاي
مطبوعاتي ارگان اصيلترين در است نداشته بودن ، محرمانه
مادتين موضوع جرم كشور ، عمده سياسي جناح دو از يكي
"محرمانه خيلي" نامه انتشار چطور است ، فوقالذكر قانوني
موج آن در عمومي اذهان تشويش و دولت ناتواني تبليغ كه اي
تذكار اين پرسش اين به اگر نميشود؟ محسوب جرم ميزند ،
"نيست اسلامي قضاي شايسته دوگانه معيار" كه بيفزائيم را
افكار و ميشود روشن بيشتر كشور قضائيه قوه مسئوليت
دستكم يا و قانوني اقدام انتظار در كه دارد حق عمومي
.والسلام.بماند قضائيه قوه قانعكننده توضيح
|