قطعنامه صدور با
خواستار كشور دانشگاههاي معاونانآموزشي
شدند دانشگاه كوي به حمله عاملان شناسايي
عاميانه اشعار در زنان نالههاي غم
افغاني و تاجيكي
مقاطع در دانشجو هزار از 25 بيش
تحصيل به مشغول
دكترا و ارشد كارشناسي
هستند
اردبيل در خارجي و ايراني رياضيدانان
ايران آمار دانشجويي سمينار نخستين
ميشود برگزار
قطعنامه صدور با
خواستار كشور دانشگاههاي آموزشي معاونان
شدند دانشگاه كوي به حمله عاملان شناسايي
آموزشي معاونان گردهمايي سومين و بيست :فرهنگي علمي گروه
قطعنامهاي صدور با كشور عالي آموزش موءسسات و دانشگاهها
قطعنامه در ما خبرنگار گزارش به.داد پايان خود كار به
محكوم ضمن كشور ، دانشگاههاي آموزشي معاونان شده صادر
و تهران دانشگاههاي اخير غيرانساني و دردناك حوادث كردن
انقلاب معظم رهبر از را خود قدرداني و تشكر مراتب تبريز ،
حوادث محكوميت در له معظم قاطع و صريح مواضع خاطر به
.داشتند ابراز آن عاملان و آمران محاكمه و مزبور
و شناسايي خواستار همچنين گردهمايي اين در شركتكنندگان
تهران دانشگاه كوي به حمله عاملان و آمران محاكمه
هوشيارانه مواضع از تقدير بر علاوه و شده تبريز ودانشگاه
دولت از حمايت منظور به تا خواستند آنان از دانشجويان
.كنند آغاز خاطر اطمينان و آرامش با را آينده تحصيلي سال
عاميانه اشعار در زنان نالههاي غم
افغاني و تاجيكي
اشاره ،
شفاهي ادبيات و رسمي فرهنگ ميان خويشاوندي رشتههاي
جدايي وجود با تاجيكستان ، و افغانستان ايران ، ملتهاي
پابرجا دراز ، ساليان طول در حقوقي ، مرزكشيهاي و سياسي
هيچگاه كشور ، سه اين ملتهايماند خواهد همواره و مانده
تعميم خود مناسبات فرهنگي چشمانداز در را سياسي جداسري
!نشدهاند "سياسي" زمينه اين در و ندادهاند
بلكه ملت ، اين هنر و فرهنگ نمايندگان زباني آثار تنها نه
پيوند عامل مشترك ، فرهنگ يك تافته درهم اجزاي و عناصر
.است بوده آنان دلهاي
است تاجيكي و افغاني ;است ايراني كه همانقدر طوسي فردوسي
تصور.است ايراني است ، سمرقندي كه ميزان همان به رودكي و
از بيش ملتها ، اين با ما مشترك آيينهاي ميكنم
و سياسي پراكندگيهاي از حاصل شرايط كه باشد آيينهايي
كشور ، سه اين مردم.است آورده وجود به متفاوت نظامهاي مرزي
عيد و ملي ، سنتهاي منظر از را مهرگان و سده و نوروز
.ميدارند ارج و ديني ، پاس نگاه از را قربان و فطر
است شفافتر ملتها اين شفاهي فرهنگ در يگانگي جلوههاي
در.دارد آن زمينههاي از يكي بر كوتاه نظري نوشته اين و
و دوبيتي ملتها ، اين شفاهي ادبيات منظوم قالبهاي ميان
ساختار و مضمون قالب ، حيث از عمدهاي فرق كليات در رباعي
غالب ، موارد در افسانههايشان و داستانها.ندارند ادبي
.دارند مشترك مايه بن
و ميخورد چشم به ملتها اين شفاهي فرهنگ در "زنانه شعر"
آفرينشهاي از نظمي نمونههاي تمامي در را زنان سهم
عاشقانهها ، اجتماعيات ، :مثل متنوع درگونههاي فولكلوريك ،
...و سوگ و سرور ترانههاي غريبيها ، كار ، ترانههاي
.ميدهد نشان
رنگارنگ مضموني طيف در تاجيكي و افغاني زنان ترانههاي
زندگي از ناشي زدگيهاي دل و رنجها بيان به بيشتر خود
و ناهمگون ازدواج يعني آن ، مهم مقولات از يكي و خانوادگي
گرفته نام "مجبوري نكاح" آنان نزد كه است مربوط ناخواسته
.است
خلقي رباعيهاي" مجموعه گردآورندگان از اماناف رجب آقاي
ريشههاي زنان ، شعر بر مقوله اين غلبه بيان در "تاجيكي
:است داده شرح چنين را "مجبوري نكاح"
سالخورده زنهاي با كه ميشدند مجبور بينوا و فقير مردم
[مدد] به متاهل مردان يا پير مردان.نمايند ازدواج معيوب
،"حصار" ،"عزم" ،"كولاب" ساكن مردمان رباعيهاي در
به مربوط وقايع ديگر ، موضعهاي و "بدخشان" ،"دروازه"
(1).شدهاند تصوير وسيعتر "مجبوري نكاح"
در كه رباعي ، در تنها نه اجتماعي ، بليه اين بازتاب
چشم به تاجيكها و افغانها عاميانه شعر ديگر گونههاي
:دوبيتي در "مثلا ميخورد ،
دادي دور با مرا مادر الا
دادي پيركور مرد به مرا
كردي بسيار ستم من ، حق به
دادي تندور آتش به مرا
دوبيتي و رباعي از غير قالبي كه ترانه ، از نوعي در يا
ناهماهنگ و ناساز همسر قرباني خود كه زني آرزوي دارد ،
چنين نيايد ، گرفتار سرنوشتي چنين به دخترش كه است شده
:است يافته بازتاب
ريزه چه دارم دختر
گريزه بينه را كس
نتيد دورش ره د
نتيد پيرش مرد به
است پيچان دور راهك
است پيرغيجان مردك
(دختر نوازش بخارايي ، ترانه يك از)
از زيادي شمار مشترك مضمون كه شوهر ، از نارضايي
طبيعي و ناگزير پيامد و تاجيكي و افغاني زنانه نغمههاي
:مينمايد رخ دردناك و تلخ بياني با است ، "مجبوري نكاح"
كنم؟ چه سرشيرا من ، كنم چه شيرا
كنم؟ چه را پير مردك جوان ، زن خودم
بخورد ريشش به دستم گردم ، به پهلو
كنم؟ چه را ملامتي بزنم ، جيغي
طنزي ويژگي بربادرفته آرزوهاي حسرت و نوميدي و سرخوردگي
:است داده ترانهها اين به را دردناك و نيشدار
منس بام ميبيني ، كه بلند بام اين
منس يار ميبيني ، كه سفيد كرته اين
شده ساله بيست و يكصد سفيد كرته اين
شده بيچاره من نصيب د آخر
جوان ساله بيست و يكصد دارم يار يك
دندان ندارد يگان دهان ، درساز
دندان شناندم پندونه دونه اي
!آرمان نماند ديگه دلكم در تا
به اوف امان آقاي ،"مجبوري نكاح" متعدد عوارض ميان از
اگر آن ، موجب به كه ميكند اشاره "بدنامي" پديده
"بدنام" ميكردهاند ، ميل هم ديدار به دلدادگان
گريبان سپس و دختر دامان اول بدنامي فاجعه.ميشدهاند
زنانه ترانههاي در پديده ايناست ميگرفته را پسر
از وحشت با سرايندگان مينمايد ، و رخ فراواني به تاجيكي
:ميكنند ياد آن
داميم در ما كه گذرمكن كوچه از
"بدناميم" ما كه نگو سخني برما
گردانيم پشت بينيم توره بار هر
بريانيم و سوخته كه نگيري دل در
دادهاند ، خود فرزند مجبوري نكاح به تن كه مادر و پدر
:گرفتهاند قرار دختران سرزنش و خشم معروض
دالانم تهك در زدي افتاو
نادانم مادر ا كردي كاري
كردك سرپست بود ، دلم كه جايي
كردك قصد بر نبود ، دلم كه جايي
بلكه نيست ، مجبوري نكاح حاصل شوهر ، از زن اندوه زماني
به را او مرد ، سوي از عهدشكني و عشق ميثاق از ناپاسداري
:است آورده فرياد
ميماند پس ستاره ميرود ماه
ميماند كس رشهبه يا ميره ، نامرد
ميگيره مرد خودكشه ببين نامرده
ميماند خس خارو به گل دسته يك
*
آمد بارون چخسه به بدوم ششته من
آمد لرزون باد به سرم نومال
داده گل قلم قلم سرم نومال
داده دل ديگه جاي ببين نامرده
و پيري پدر ، سوداگري از كه آنجا افغاني ، و تاجيكي زن
جوان شوهر وبوالهوسي بيوفايي و كهنسال شوهر ناتواني
يعني خود ، تكيهگاه تنها به است ، سرگردان و بيپناه
و زادگاه از دور "غالبا نيز او كه است متكي (اكه) برادر
پي در غربت ديار در يا است جنگ عرصههاي در يا ;خانواده
:روزي و رزق يافتن
دره بالاي به خواهر دره ، به اكه
دوبره انار خواهر سرخ ، سيب اكه
ببره اكم پيش به مرا كه كس هر
ببره شمال نحجمشه ميتم رويحالش
*
شوه باد خرمنم كه بگرد شمال
شوه شاد من دل بيايه كه اكم
بدرايه حولينش بيايه كه اكم
بگشايه خواهرش خشك رخساره
*
مره فرياد هميشه مره ، فرياد
مره شاد دل نه و جمع خاطر نه
مره ميكافت كه شيرمرد كواكه
مره مييافت و غريبيا ملك در
سمناني پناهي احمد محمد
:يادداشتها
تاجيكي ، خلقي رباعيهاي:عمراوف گل شادي -اوف امان رجب -1
بعد به صفحه 7 ، 1986 ،(تاجيكستان) دوشنبه عرفان ، نشرات
:شده برداشته زير منابع از ترانهها نمونه *
وب اوف ربيع:ج ;عابداوف.د:بخارا مردم فولكلور-
عرفان ، 1989 نشرات محمداوف ،
نشرات عابداوف ، داداجان:افغانستان تاجيكان فولكلور -
عرفان ، 1988
و دوبيتيها ج 2 رحمان ، روشن:فولكلوري نمونههاي -
كابل ، 1363 پوهنتون ، فرهنگي شوراي رباعيات ،
:واژهها فارسي مفاهيم *
.خرفت مفلوك ، :غيجانندهيد:تنيد.به :د.تنور :تندور
من:منس.كننده سرزنش ملامتگر ، :شيررا ، ملامتي: شيراز
:آرمان.دانه پنبه:پندونه.اين:اي.پيراهن:كرته.است
.كنيم پشت:گردانيم پشت.نشاندم:شناندم.آرزو آرمان ،
كردي ، سرزنش:كردك سرپست.انتها:تهك.آفتاب:افتاو
:ريش كلهجوان همسر:همسر بچه.من:مه.زدي سركوفت
.نشسته:ششته.را خودش:خودكشه.بلند و پرپشت ريش داراي
:رويمال.برادر:اكه.چكه قطره ، :چخسه.بودم:بدوم
.ميدهم:ميتم.دستمال روسري ، رويمال ،
مقاطع در دانشجو هزار از 25 بيش
تحصيل به دكترامشغول و ارشد كارشناسي
هستند
مقاطع در دانشجو و 879 هزار حدود 25 حاضر حال در
.هستند تحصيل به مشغول تخصصي دكتراي و ارشد كارشناسي
معاونان گردهمايي سومين و بيست از ما خبرنگار گزارش به
، در(اروميه در) عالي آموزش موءسسات و دانشگاهها آموزشي
مقاطع در دانشجو و 500 هزار حدود 8 تحصيلي 7877 ، سال
شدهاند پذيرفته كشور مختلف دانشگاههاي تكميلي تحصيلات
ميزان به "تقريبا تحصيلي 7473 سال به نسبت رقم اين كه
.است داشته افزايش برابر دو
دو تحصيلي 7473 ، سال در كه حالي در گزارش ، اين براساس
شدهاند ، فارغالتحصيل تكميلي تحصيلات دانشجوي و 700 هزار
تحصيلي 7877 ، سال در دورهها اين فارغالتحصيلان تعداد
.ميرسد نفر هزار حدود 5 به
در تحصيل به شاغل دانشجويان ميان از حاضر حال در
كشور ، دانشگاههاي دكتراي و ارشد كارشناسي دورههاي
از بعد و انساني علوم آموزشي گروههاي در تعداد بيشترين
و كشاورزي پزشكي ، پايه و پايه علوم مهندسي ، و فني آن
.ميكنند تحصيل هنر و دامپزشكي
اردبيل در خارجي و ايراني رياضيدانان
محل در جاري سال مردادماه كشور رياضي كنفرانس سيامين
گنجي مسعود دكتر.ميشود برگزار اردبيلي محقق دانشگاه
دبير و اردبيلي محقق دانشگاه پژوهشي و آموزشي معاون
آخرين ارائه را گردهمايي اين برگزاري از هدف كنفرانس
جهت مناسب فضاي ايجاد رياضي ، علوم در تحقيقاتي يافتههاي
استعدادهاي جذب رياضي ، دانش ارتقاي و رشد تبادلنظر ،
دانشگاه و اردبيل نوپاي استان معرفي همچنين و درخشان
از 10 علمي همايش اين:داشت اظهار و دانست اردبيلي محقق
ايران ، رياضي انجمن همكاري با جاري سال مردادماه تا 13
عالي ، آموزش مراكز رياضيات ، جهاني سال ملي ستاد
اسلامي ارشاد كل اداره و پرورش و آموزش استانداري ،
داخل رياضيدانان و انديشمندان محققان ، حضور با و اردبيل
.ميشود برگزار دانشگاه اين محل در كشور از خارج و
اعلام كنفرانس در شركت جهت نفر تاكنون 600:گفت وي
و محققان افراد ، اين بين در كه كردهاند آمادگي
تركمنستان ، ارمنستان ، آذربايجان ، كشورهاي از رياضيداناني
كانادا ، امريكا ، آلمان ، هندوستان ، سعودي ، عربستان
حضور كنفرانس در مقالات ارائه با نيز روسيه و انگلستان
.داشت خواهند
از خارج و داخل از مقاله از 350 بيش:افزود كنفرانس دبير
كنفرانس 180 علمي هيات اعضاي توسط كه شده دريافت كشور
انتخاب هستند ، برخوردار خوبي علمي سطح از كه مقاله
انديشمندان به مربوط مقاله تعداد 30 اين از كه شدهاند
محققان و رياضيدانان به مربوط نيز مقاله و 150 خارجي
.ميباشد كشورمان
برگزاري اردبيلي ، محقق دانشگاه پژوهشي و آموزشي معاون
دو تشكيل رياضي ، نرمافزار و رياضي علوم كتب نمايشگاه
سياحتي و تاريخي مراكز از بازديد و آموزشي كارگاه
همايش اين جنبي برنامههاي ديگر از را اردبيل شهرستان
.برشمرد علمي
علمي كميته توسط شده پذيرفته مقالات:افزود گنجي دكتر
آناليز حقيقي ، آناليز گرايشهاي شامل بخش در 9 كنفرانس ،
هندسه ، كامپيوتر ، علوم آمار ، كاربردي ، رياضي جبر ، عددي ،
برگزاري روزهاي طي كه است ديناميك سيستمهاي و توپولوژي
ارائه مقالات صاحبان توسط سخنراني صورت به كنفرانس
.شد خواهند
ايران آمار دانشجويي سمينار نخستين
ميشود برگزار
متفكران ، حضور با "ايران آمار دانشجويي سمينار" نخستين
شهريور هفتم و ششم روزهاي در دانشگاهيان و انديشمندان
.ميشود برگزار جاري سال ماه
تحقيقات و تجربيات بيشتر هرچه تبادل منظور به سمينار اين
و پايهريزي و كشور سراسر آمار دانشجويان آماري
رايج مباحث با آشنايي همچنين و درازمدت علمي همكاريهاي
ستاد و ايران آمار انجمن همكاري با و دانشگاهها در آماري
برگزار بهشتي شهيد دانشگاه محل در رياضيات جهاني سال ملي
و نظري آمار مباحث در دانشجويي مقالات ارائه.شد خواهد
بررسي منظور به ميزگرد برگزاري و احتمالات كاربردي ،
از تحصيلي مختلف مقاطع در آمار علم آموزشي نارساييهاي
.است سمينار برنامههاي
يا دكترا مقطع در تحصيل به اشتغال سمينار ، در شركت شرايط
طرف از آن پذيرش و مقاله ارائه آمار ، ارشد كارشناسي
كارشناسي دوره در تحصيل صورت در.است سمينار علمي كميته
حداكثر 10 دانشگاهها آمار گروههاي طرف از معرفي و آمار
كه كارشناسي دوره دانشجويان براي گروه ، هر براي نفر
.بود خواهد نميكنند ، ارائه مقاله
|