متن كيفي خيزهاي و افت تا ازقوام
تكنيك و ريتم لحاظ از سنتي موسيقي
است علمي موسيقي برپايه
حريف فن همه آهنگساز
كتاب معرفي

متن كيفي خيزهاي و افت تا ازقوام
به "حيوان آدم ، شهر شهر" نمايش مناسبتاجراي به
كرمي شهرام كارگرداني
نمايش اشكال زيباترين و لطيفترين اساسيترين ، از يكي
مخاطب خاطر به نمايش شيوه اين.است "كودك تئاتر"
تئاتري آينده ميتواند كه اجتماع قشر جوانترين قراردادن
حساب به تئاتري شكلهاي حساسترين از كند ، تضمين را
شود ، برخورد آن با سادهانگارانه و سطحي اگر كه ميآيد
اين از را آنها و گذاشت خواهد كودكان ذهن بر بد تاثيري
چنان از كودك دنياي ديگر طرف ازكرد خواهد دور مقوله
آن با كه را خاصي بياني شيوه كه است برخوردار لطافتي
از سني قشر اين بهرهگيري بخاطر و ميطلبد باشد هماهنگ
قرار هنرمندان اختيار در را بيانتهايي دنياي تخيلات ،
ميتواند شود ، استفاده درستي به شيوه اين از اگر.ميدهد
كودكان براي آموزنده و سرگرمكننده شكل بهترين به
.دربيايد
نويسندگي و كارگرداني به "حيوان شهر آدم ، شهر"نمايش
در تيرماه اواسط از شهر تئاتر كوچك تالار در كرمي شهرام
.است اجرا حال
پي در كه است كودك چند داستان "حيوان شهر آدم ، شهر"
راه در و ميشوند راهي خانهاش به زخمي لكلك يك رساندن
تعقيب در كه شكارچي و ميشود حيوان يك به تبديل كودك هر
تا.ميرود حيوانات شهر تا آنها دنبال به است "لكو لك"
و شكست از بعد و ميرسند حيوانات شهر به آخر در اينكه
هر و بسازند را شهر ميگيرند تصميم شكارچي دادن فراري
كه نكتهاي زيباترين...بازگردد خود اصلي شخصيت به حيوان
-بزرگسال مخاطب نگاه ميتواند نمايش با برخورد اولين در
خوشايند و آرام استحاله كند جلب خود به را -كودك نه
در آنها دوباره برگشت و حيوانات شخصيت درون به انسانها
كودك چند بازي با نمايش ديگر عبارت بهاست اثر پايان
مهاجر زخمي لكلك يك يافتن با كه كودكاني ميشود ، شروع
كودكي "عملا و برسانند خانهاش به را او ميگيرند تصميم
تعبيري به يا -حيوان آن به تبديل برداشته را لكلك كه
هر ودر دارد ادامه سير اين.ميشود -حيوان آن پوش نقش
به كه حيواني ميخزد ، حيوان جلد به يكي بچهها ، توقفگاه
جمع به شدن باملحق حال و ديده آسيب انسانها دست از دليلي
اين به و ميشود آنها آرماني و روءيايي شهر راهي حيوانات
و الاغ گربه ، كلاغ ، كبوتر ، شكارچي ، ;را كودكان جاي ترتيب
نمايش درطول وتدريجي آرام تبديل همين و ميگيرند بلبل
را خود ابتدا همان از بازيگران اينكه جاي زيرازيباست
كودك به كه كنند سعي و جابزنند حيوان يك جاي به
خاصيتهاي كه است سخنگو جانور تعدادي جمع در بقبولانند
يك كنار در كه ميكند گوشزد او به كردهاند ، پيدا انساني
بايد و نشسته ميكنند نقشپوشي كه بازيگر تعدادي و نمايش
كارگردان تلاش اين.بدهد گوش و كند نگاه زيبا قصهاي به
و آن تكراري هميشه و كليشهاي شكل آوردن بيرون از
اين اما است تقدير قابل خلاقانه شيوهاي از استفاده
به آگاهانه كودك كه باشد كارساز ميتواند زماني ترفند
با سخن ديگر به يا شود همراه آن با و بيايد قصه ميانه
شود همگام داستان با شخصيتها با پنداري همزات حس برقراري
از و بگيرد قرار كارگردان صحبتهاي جريان در بتواند تا
هوشمندانه ترفند اين كشف وگرنه ببندد طرفي ميان اين
ساده دنيايي با كودك يك براي هيچگاه خود خودي به نويسنده
.باشد لذتبخش نميتواند بيآلايش و
سني گروه نوجوان و كودك تئاتر سطح در هيچوقت متاسفانه
و كودك" نام ذكر به فقط تماشاخانهها و نميشود ذكر
سني طيف كلمه دو اين آنكه حال.ميكنند بسنده "نوجوان
كه تماشاگري.دربرميگيرد را سال تا 13 حدود 5 از وسيعي
ممكن ميشود ، نمايش سالن وارد مساله اين از آگاهي بدون
را نمايش ناشاد خاطري با نگرفتن قرار مخاطب خاطر به است
دادن دست از با تئاتر كه است آسيبي اين و كند ترك
ميرسد نظر به و ميشود مدتپذيرا طولاني در تماشاگرانش
مناسبتر دبستان آخر سالهاي كودكان براي هم نمايش اين
.باشد
زماني ابتكاري ، و زيبا قالبي از استفاده اينكه ديگر نكته
اجرا درزمان و بوده برخوردار محكم متن از كه است راهگشا
اساسيترين اين اصل در.نشود مواجه تصويرسازي مشكل با
به گذشته سالهاي در درآمده اجرا به كودك نمايشهاي نقص
آن به بيتوجهي با متاسفانه كه است فرهنگسراها در خصوص
.است دچارآن نيز "حيوان شهر آدم ، شهر" و ميشود نگاه
آنكه با و نميجويد سود روان و يكدست متني از نمايش اين
كلماتي و روان كلامي از استفاده با تا كرده سعي نويسنده
متاسفانه اما ببخشد ، تحرك نمايشنامه به شعر كنار در ساده
با ما و ميشود مشكل دچار دقايق از بسياري در كلمات نظم
جاها از بعضي در يعنيهستيم روبهرو متن كيفي خيز و افت
با بازيگران كه ميبينيم و است برخوردار قوام از متن
متن اساس بر قصه پيشبرد راه در "كاملا ديالوگهايشان بيان
اين نبود خاطر به دقايق از بعضي در اما.برميدارند گام
نقشپردازان استفاده و وقت اتلاف به نمايش فراگير ، نظم
از بعضي ميان حتي و ميآورد رو كلام جاي به اصوات از
برويم" مانند ;نميشود مربوط نمايش به وجه هيچ به كلمات
كبوتر نقش بازيگر فراوان تاكيد يا "بخوريم نوشابه و كيك
ديگر سوي از.اثر شدن طنزآميز براي "كچل" كلمه بر
نظر به و ندارد را ساعت يك طول در ارايه ظرفيت نمايشنامه
ميشد دقيقه عرض 40 در راحتي به كه را نمايشي ميرسد
نهايت ، در ميشود كشيده درازا به بيجهت كرد ، ارايه
شدت به مساله اين زيرا.بردارد در را تماشاگر خستگي
و تصنعي صورتي به و ميسازد مشكل دچار را نمايش ضرباهنگ
.ميكند كند غيرضروري
سفرشان طول در كودكان كه بخش هر در "حيوان شهر آدم ، شهر"
گروه كار ، اين براي و برميخورند جديد حيوان يك به
گروه به بايد كه شخصيتي و شده خارج صحنه از بازيگران
توقف با بيايند ، ديگران تا ميماند صحنه در شود اضافه
نيست نمايش سود به وجه هيچ به كه توقفي.ميشود روبهرو
و ميشود جدا نمايش از لحظهاي ، در كودك تماشاگر زيرا
در كه دارد نياز را زماني مدت حس دوباره برقراري براي
ديگري حاصل چندباره وصل و قطع اين از خستگي جز بين اين
.ندارد مخاطب براي
در جز -نيز بزرگسالان نمايش در داشت خاطر به بايد
نشود جدا نمايش از تماشاگر تا ميشود سعي -خاص شيوههاي
آن با چنان حتي و بيايد پيش داستان با گام به گام و
كودك نمايش در مساله اين.شود اتفاق از جزيي كه درآميزد
حادتر بسيار است ، برخوردار آن از كه آموزشي بار خاطر به
نمايش يك موفقيت عدم يا موفقيت در زيرااست مهمتر و
و موءثر تدوين براي نمايش اين.ميكند جلوه تعيينكننده
به نور يا صحنه طراح موسيقي ، از ميتوانست هوشمندانه
ديگر هواي و حال به فضا يك از را مخاطب ذهن كه گونهاي
توجيهي كارگردان وسيله اين به تا بجويد بهره دهد ، سوق
طراحي "اصولا.بياورد دست به خود پرداخت شيوه براي مناسب
كه بود شده انجام گونهاي به "حيوان شهر آدم شهر" صحنه
جابجايي با و كند عمل فضاها تغيير در سرعت و سهولت به
جنگل رودخانه ، كنار مثل قصه مختلف مكانهاي بتوان آنها
فراموش نبايد ولي كرد تداعي آن با را...و بيشه سوخته ،
است نياز هستيم ، روبهرو كودكانه كار يك با ما وقتي شود
بك مانند -بيننده براي مناسب ذهني محيط كردن ايجاد با كه
مكانهاي تفاوت -فضاساز و پرجاذبه وسايل و اشياء راند ،
خاطر به بايد.سازد جلوهگر او براي خوبي به را متفاوت
و مفهوم جريان در نشانه دو يا يك با سال كم مخاطب داشت
نيازمنداشارههاي بلكهنميگيرد قرار كارگردان مقصود
و اصالت كودك تئاتر به كه آنچه اين از جداياست مستقيم
كه است طراحي زيباييشناسانه جنبه ميبخشد ، واقعي مفهوم
اين مورد در مساله اين.ميشود منتقل رنگ و حجم وسيله به
بر زياد تاكيد زيرا.نميكند پيدا مصداق چندان نمايش
منفعل "كاملا عنصر اين تا شده باعث صحنه طراحي بودن ساده
نيز لباس طراحيدهد جلوه رمق كم نيز را نمايش و بماند
از گسترده استفاده عدم -مشكل اين دچار حدودي تا آنكه با
را شخصيتها شكلبيروني بهخوبي اما است -شكل و رنگ
سهم البته كه درميآيد اثر خدمت در و ميسازد جلوهگر
خوب بازي در بايد را تنپوشها موفقيت اين از زيادي
.كرد جستجو بازيگران
نشان نقشهايشان از خوبي شناخت نمايش اين پردازان نقش
به آنها از خوبي نمود شخصيتها به بخشيدن معنا با و دادند
شبنم بازيگران اين ميان در اما.ساختند جلوهگر تماشاگر
از -الاغ نقش در -حسيني اميرحسين و -كبوتر نقش در -مقدمي
صحيح الگوبرداري با آنها.بودند برخوردار بهتري بازي سطح
خاصي زيبايي مناسب لحني از استفاده با كاراكترهايشان از
.بودند بخشيده نمايش به
با و شده انتخاب بجا و خوب سادگي ، عين در نمايش موسيقي
دقايق بيشتر در ولي نبود ، برخوردار خاصي ويژگي از آنكه
اما.ميآيد حساب به نمايش براي كارگشا و خوب همراهي
اثر در دليلي هيچ چهرهپردازي بودن ساده موسيقي ، برخلاف
آن به بيشتري دقت با كه ميرسيد نظر به لازم و نمييافت
.شود پرداخت
شيبانيفر مازيار
تكنيك و ريتم لحاظ از سنتي موسيقي
است
علمي موسيقي برپايه
مينوسپهر علي آواز با "آفتاب گروه" سنتي موسيقي كنسرت
مينوسپهر علي.شد برگزار رودكي تالار در پيش چندي
را موسيقي كار پيش سال از 12 كه است جواني موسيقيدان
كار آواز زمينه در حرفهاي بهطور است سال و 5 كرده آغاز
طريق از و آكادميك شكل به را موسيقي كه او.ميكند
در":ميگويد زمينه اين در است ، آموخته موسيقي دانشكده
از كنسرت برگزاري و اجرا نظر از را حرفهاي كار من حقيقت
در را مركبخواني و رديف دوره و كردم شروع دانشجويي زمان
و شعر تلفيق دوره و آموختم كرامتي مسعود استاد محضر
علاوه هم حاضر حال در.كردم كار عمومي دكتر با را موسيقي
نواي" نام به داديم انجام كاركاست يك كنسرت برگزاري بر
".ميآيد بازار به بهزودي كه "سحر
ميان در سنتي موسيقي متاسفانه":ميگويد ادامه در وي
آنها.است جاافتاده اشتباه به جوانان خصوص به مردم عامه
با كه مردم اكثريت ولي هيچ ، ميشناسند را سنتي موسيقي كه
سنتي موسيقي اسم وقتي ندارند ، آشنايي موسيقي نوع اين
ميافتند خموده و كسالتآور موسيقي نوع يك ياد به ميآيد
برخلاف و نيست چنين كه حالي در.ميپردازند آن به كمتر و
براينكه مبني دارد وجود سنتي موسيقي مورد در كه تصوري
از هم سنتي موسيقي گفت بايد نيست ، علمي موسيقي نوع اين
".است علمي موسيقي برپايه تكنيكي لحاظ از هم و ريتمي لحاظ
سنتي موسيقي عرصه در مشكلات رفع زمينه در مينوسپهر
و كرد نگاه موسيقي نوع اين به جديتر بايد":ميگويد
از ميتوان راه اين در و شناساند مردم به را خوب موسيقي
يك الان كه بهطوري كاست سليقهاي نظرهاي اعمال سري يك
سادهتر را قطعات بگيرد مجوز اينكه براي آهنگساز
كيفيت آمدن پايين كار اين لطمه بزرگترين و مينويسد
شناساندن و دادن نشان براي همچنيناست سنتي موسيقي
زمينه اين در كه بسياري اساتيد از ميتوان خوب موسيقي
هستند پلي واقع در آنها كه چرا كرد استفاده ميكنند كار
يك عنوان به من اينجا در و جديد و قديم موسيقي بين
رسانههاي و سيما و صدا همكاري و همياري جوان هنرمند
خوب موسيقي عرضه و برجسته اساتيد معرفي راه در را جمعي
".ميطلبم مردم به سنتي
حريف فن همه آهنگساز
سينما مشهور آهنگساز "ژار موريس" درباره
"عربستان لورنس فيلم" از نمايي
عرصه به پا فرانسه ليون شهر در سال 1924 در ژار موريس
آغاز سالگي شانزده سن از را موسيقي آموزش اونهاد حيات
درخواست به كه ميساخت آماده را خود وي واقع در كرد ،
حرفه بود ، فرانسه راديو پخش شبكه مديرفني خود كه پدرش
فراسوي عقيدهاي ديگر سوي از.كند آغاز را راديو مهندسي
نيز را علاقهاش و ميل تا ميداشت وا را او جريانات اين
.دريابد
شدن ، اركستر رهبر و آهنگساز براي جدياش تصميم بنابراين
درسهاي با را موسيقي ژار موريس.كشاند پاريس به را او
پاريس كنسرواتوار در كوبهاي ، سازهاي و هارموني و سلفژ
از يكي به وي سال ، سه برابر زماني باگذشت.كرد آغاز
شده بدل پاريس پيشرو اركستر تيمپاني گروه دائمي اعضاي
اركستر برجسته و سرشناس رهبران از بسياري با كه بود ،
.بودند كرده اجرا برنامه مونش كارل و پيرمونتو همچون
آرتور و مونش چارلز اوبرت ، لوئيز نزد او زمان ، همان در
بهطور نيز را اركستراسيون و كنترپوان درسهاي اونهگر ،
.ميگرفت فرا خصوصي ،
نزد را بومي موسيقي و الكترونيك موسيقي دوره همچنين وي
و گرفت فرانسه ، فرا راديويي شبكه آسياي كلوپ در فر پيرشي
چين نزد موسيقي كارگردان بهعنوان "پيربولز" همراه به
كار به مشغول سال چهار مدت به بارراولت كمپاني در لوئيز
.شد
كارگردان عنوان به ملي تئاتر براي "ژار" آن ، از پس
اوزماني فعاليت دوره اين كه كرد كار به شروع موسيقايي
تئاتر در كار با همزمان وي.برگرفت در را ساله دوازده
آثاري كرد ، آهنگسازي و كارگرداني اثر به 60 قريب ملي ،
در قاتلي پشمالو ، ميمون خسيس ، مكبث ، ژوان ، دون همچون
de. Loin نام به موزيكالي كمدي و... و كليسا
همچون سرشناس نويسندگان از بسياري با "ژار" Ruell
نيز برتون آندره و كوكتو ژان پينتر ، هارولد آلبركامو ،
.است داشته همكاري
شد فيلم براي موسيقي ساخت كار وارد "رسما وي سال 1951 از
گذشت با آن از بعد و نوشت كوتاهي فيلم براي را خود كار و
سه و چهل "حدودا براي خلقآثاري و سال يازده برابر زماني
دلانگيزش متن موسيقي با عظيم ، موفقيتي آستانه در فيلم ،
(1962) لين ديويد كارگرداني به ،"عربستان لورنس" فيلم در
.كرد خود آن از را اسكار جايزه
و عميق دوستي به همكاري اين تا شد سبب فيلم اين
اثر دو براي ژار فيلم ، اين از پسشود تبديل صميمانهاي
و (1965) ژيواگو دكتر نامهاي به نيز ديگرش موسيقايي
.كرد دريافت اسكار جايزه (1984) هندوستان به گذاري
خلق متن موسيقي از 170 بيش ژار بعد ، به سال 1951 از
عربستان ، لورنس براي اسكارش اولين دريافت از پس كه نمود
.گذاشت روبهفزوني فيلمها در او همكاري براي تقاضاها سيل
آثار ساخته ، كه بيشماري متنهاي موسيقي بر علاوه وي
تصنيف نيز بالت و اپرا باله ، پنج چون فراواني اركستري
كه نتردام اپراي به ميتوان نمونه بهعنوان).است كرده
كيروف گروه برعهده آن باله و شد اجرا پاريس اپراي توسط
(.كرد اشاره آرميدا بالت اپرا همچنين و بود لنينگراد باله
و همكاري و كرده تصنيف زيادي آثار "ژار موريس" درمجموع
تاكنون كه داشته فيلمها از بسياري در فراواني مشاركتهاي
.كردهاند خود نصيب نيز را بيشماري جهاني افتخارات
موءلف كارگردانان از بسياري با لين برديويد علاوه وي ،
ويسكونتي ، زينهمان ، هاستون ، وايلر ، ، هيچكاك چون جهان ،
.است داشته همكاري..و ويير زخيرهلي ، استفانز ،
براي آثارش كه است حريف فن همه آهنگسازي و موسيقيدان ژار
يا و سمفونيك اركستر براي "سلو" بهصورت سازها از بسياري
.شدهاند اجرا محلي ، سازهاي آرايش يا الكترونيكي ، اركستر
و ميكند اجرا را متنهايش موسيقي منظم طور به او
اركستر چون مهمي اركسترهاي با را كارهايش از بسياري
ژاپن ، فيلارمونيك لندن ، فيلارمونيك اركستر لندن ، سمفونيك
ملي اركستر امريكا ، ملي اركستر فرانسه ، ملي فيلارمونيك
.است كرده اجرا كبك سمفونيك اركستر و فرانسه
از را باشكوهي بسيار كنسرت ژار ، سال 1991 در
در برنامه اين.كرد رهبري لين ، فيلمهاي موسيقيمتنهاي
گرفت انجام فيلارمونيك رويال اركستر اجراي محل در لندن ،
قدرداني جهت "وژار لين" نام به ويدئويي فيلمي صورت به و
.درآمد "ژار موريس" آهنگسازش و "لين ديويد" از
اسكار كانديداي بار پنج به ميتوان ژار ديگر افتخارات از
ليون ، آفرين افتخار شهروند عنوان به شدن برگزيده شدن ،
قدرداني پاس به فرانسه دولت از هنري افتخار نشان دريافت
لژيون افتخار نشان دريافت همچنين و جهانياش آثار از
اشاره فرانسه سابق جمهور رئيس "ميتران" از فرانسه هانوور
.كرد
فيلم موسيقي راهنماي :منبع
صباحي گل گلناز :ترجمه
كتاب معرفي
ايران تئاتر تاريخ در سيري
اسكويي مصطفي دكتر :نويسنده *
اسكويي آناهيتا انتشارات *
تومان قيمت5700 *
و تهران شهر سنگلج محله در متولد 1302 اسكويي مصطفي
و تئاتر عملي و نظري تمامحرفهاي ، فعال ايراني نخستين
كارگردان ، نقشآفرين ، كسوت در مستمر كار سال با 57 سينما
شيوه آموزش مبتكر نظريهپرداز ، پژوهشگر ، نويسنده ، استاد ،
و تئاتر هنر آموزش -پايه -جهاني كتاب نخستين و نوين علمي
.سينماست
در سيري" كتاب:است آمده كتاب اين پيشگفتار از بخشي در
دربرگيرنده نخست ، جلد بهعنوان "ايران تئاتر تاريخ
انقلاب پيروزي سال 1358 ، تا تاريخ ، طول اساسي تحولات
:دربرميگيرد را دوره سه "عمدتا تاريخ اين.ميباشد
كه معاصر ، دوران -ميانه 3 سدههاي -باستان 2 دوران -1
.است بخش چهار شامل خود نيز معاصر دوره
نويسنده نگارش انگيزه":است آمده ديگر جايي در همچنين
اين "سراسري خط" ترسيم تحقق به ياري و حرفهاي وظيفه نيز
هنر اساس و جوهر فقط و فقط كه تاريخي است ، تاريخ
.را نمايشي هنرهاي بيشمار انواع نه رادربرگيرد ، دراماتيك
ضرورتي ما ، ميهن تئاتر تاريخ عمده عنصر سراسري ، خط شناخت
در كه عنصريهنر دستاندركاران بهويژه همه ، براي است
با ملتي ، كمنظير و كهن تمدن و زندگي با تاريخ طول
افتخارات و سوگواريها اعياد ، با پيروزيها ، و شكستها
-فرهنگي ناچيز پژوهش و كوشش اين حاصل.است درآميخته وي
تاريخ تاريك سير روشنگر اندازهاي تا ميتواند هنري
-ش. -ه سال 1320 -دائمي تئاتر شروع تا آغاز از نمايش
اصلي مسير روشنگر و اروپايي نوع تئاتر نيمهراه تا يعني
".باشد اخير نيمقرن تئاتر

:سيحون گالري
.تا 18 ساعت 10 از.مرداد تا 21 حيرتي رعنا طراحي نمايشگاه
.شماره 30 چهارم ، كوچه خالداسلامبولي ، خيابان:نشاني
.تلفن8711305
:برگ نگارخانه
نقاشي نمايشگاه شيخوند ، اميرحسين زيورآلات آثار نمايشگاه
مراد قاضي كوروش گرافيك خط نمايشگاه و ميرزارضايي عليرضا
:نشاني.تا 19 و 16 تا 12 ساعت 9 از.مرداد تا 31 از 18
:تلفن.شماره 1/12 افشار ، دامن شهيد كوچه عصر ، ولي خيابان
.8886659
:كمالالملك گالري
آثار رومي ، نما و حجم برجسته ، نقش چيني ، گل نمايشگاه
:نشاني.تا 21 ساعت 17 از مرداد تا 22عربشاهي فريبا
.تلفن2580053.پلاك 31 ششم ، بوستان پاسداران ، خيابان
:سبز نگارخانه
محمدي خواجه حميدرضا و اكرمي جمالالدين نقاشي نمايشگاه
خيابان:نشاني.تا 19 و 15 تا 13 ساعت 9 ازمرداد تا 24
.تلفن8711311.شماره 1068 ساعي ، پارك مقابل عصر ، ولي
:لاله نگارخانه
تا ساعت 9 از.مرداد تا 21 نقاشي و طراحي گروهي نمايشگاه
.لاله پارك شمالي ضلع لاله ، هتل جنب فاطمي ، خيابان:نشاني.20
|
|