معاصر دوره در قرآن ترجمه
توضيح
معاصر دوره در قرآن ترجمه
ياحقي جعفر محمد دكتر با گفتوگو در قرآن ترجمه
گستره در هنري فعاليتهاي ازجمله قرآن ترجمه :جستارگشايي
تقدس از خداست كلام قرآن كه آنجايي از و است بوده ادبيات
را آن ترجمه بوده برخوردار خاصي معنايي ظرافت و زيبايي
در بحث براي.است كرده همراه حساسيتهايي و مشكلات با
دارد وجود اعتقادي -علمي دوگانه انگيزه قرآن ترجمه عرصه
معرفت ، از پايانناپذيري و الهامبخش سرچشمه قرآن كه چرا
بابهاي و گشوده را بسياري بابهاي كه است علوم و زيبايي
رونق معنايي و لفظي ظرايف معارف ، بركت به را ديگري بسيار
.است داده
قرآن ترجمهپذيري عدم به راسخ اعتقاد صاحبنظران برخي
-دانشگاه استاد -ياحقي جعفر محمد دكتر آنان ازجمله.دارند
ابوالفتوح شونقشي ، تفسيرهاي تصحيح ضمن ياحقي دكتر.است
عرصه در را زيادي بسيار مقالات كشفالاسرار ، و
ميآيد پي در كه مطلبيدادهاند بهدست قرآنپژوهي
ترجمه وضعيت چگونگي" مورد در ايشان با همشهري گفتوگوي
خوانندگان شما تقديم كه ميباشد "معاصر دوره در قرآن
.ميگردد گرامي
معارف گروه
عليزاده مهدي :از گفتوگو
به قرآن ترجمه نحوه درخصوص خود مقالات در عالي جناب *
انتقال سستي يا و صحيح درك عدم را مشكلات از يكي فارسي
آن دليل دانستهايد ، مترجم سوي از فارسي به قرآني مفاهيم
چيست؟ آن از رهايي راه و ميدانيد چه را
سدههاي ترجمههاي بر ناظر بيشتر امر اين:ياحقي دكتر
اين در فارسي زبان سستي و ضعف بهدليل كه است اخير
.است آمده بهوجود مترجمان داني فارسي بنيه ضعف و سدهها
را واژهها معاني ظرافتهاي فهم توانايي مترجم است ممكن
زبان هنري و فني مسايل تشخيص به قادر ولي باشد داشته
آشنايي مقصد زبان با ولي متوجه ، را مبدا زبان يا و نباشد
از كدام هر حال هر در.بالعكس يا و باشد نداشته كاملي
رهايي براي و ميزند لطمه ترجمه كار كليات به نقصها اين
بر كه حرفهاي مترجمان پرورش با ميتوان معضل اين از
ترجمههاي به باشند داشته تسلط ترجمه كار ظرايف تمامي
.يافت دست توجه درخور
نسبت اخير ترجمههاي در عمدهاي ضعف وجود به عالي حضرت *
اكثر نظر برخلاف اين و هستيد معتقد كهن ترجمههاي به
توضيح خصوص اين در ميباشد ، زمينه اين در صاحبنظران
.فرماييد
تفحص و تحقيق ترجمهها در كه آنجا تا:ياحقي دكتر
تقيد در قدما كه ويژهاي عنايت كنار در دقت عنصر كردهام
"مجموعا داشتند آن شرعي مسئوليت همچنين و ترجمه درستي و
ضعفهاي كاهش با تامل درخور ترجمههايي دادن بهدست باعث
در نيز زيادي ضعفهاي البته.است شده محتوايي و بياني
-جديد ترجمههاي در اما دارد وجود قديم ترجمههاي
افراد شخصي ذوق و علاقه دليل به -خاص ترجمه چند بهغيراز
از.نيستند قوي چندان ترجمهها كار ، اين به روآوردن در
روزگار در دانايي و دانش حوزههاي شدن گسترده ديگر سوي
بهكار موضوعات تلفيق در مترجمان نبودن حرفهاي و ما
در قدما از برخي جامعيت مقابل در قرآني آيات در رفته
ترجمههاي درنتيجه كه ميگيرد ، قرار قرآن با برخورد
.ميدهد نشان نقص داراي گذشته ترجمههاي به نسبت را امروز
اجتهاد دعوي لازمه كه است بيكراني اقيانوس قرآن
دارد طولاني بهعمر نياز مهم اين و است آن در استغراق
زيادي دلمشغوليهاي كه ما روزگار انسانهاي توان از كه
بايد خوب ترجمه يك به يافتن دست براي و است خارج دارند
از استفاده با و بيايند ميدان به آگاه و حرفهاي مترجمان
بر دست خود تدبير و علم با پيشينيان دستاوردهاي همه
محدودي تعداد به قوي و خوب ترجمههاي البته.ببرند ترجمه
آقايان از كه ترجمههايي مثل دارد وجود ما روزگار در
براساس كه خرمشاهي و خواجوي قمشهاي ، الهي پاينده ، آيتي ،
اما ميباشد ، دست در است شده مدون روشمند علمي حوزههاي
در عموم دسترس در زيرنويس شكل به كه ترجمههايي قاطبه
بسيار دارد قرار..و ترحيم مجالس مساجد ، قرآن ، دورههاي
آنها مترجمين ندارد ، ارزشي و اعتبار هيچ و بوده ضعيف
.دارند تبحر چقدر كار اين در كه نيست مشخص و ناشناختهاند
آنچه با مقايسه قابل هيچوجه به ترجمهها اينگونه
شرايطي واجد آنها كه چرا نيست دادهاند انجام گذشتگان
شرايط آن دارندگي به توجه با نيز معاصر مترجمان كه بودند
.دادهاند دست به تاملتري قابل و بهتر ترجمههاي
هستيد؟ نسبيت به معتقد قرآن ترجمه درخصوص ميرسد بهنظر *
پرداخته قرآني مباحث از بخشي به ترجمهاي هر:ياحقي دكتر
در رفته بهكار مفاهيم كليه نيست قادر ترجمه يعني.است
و مترجمان اكثر.كند منتقل ديگر زبان به را اصلي زبان
ترجمه نهتنها كه هستند معتقد اصل اين به ترجمهشناسان
دارد قرار اعتبار لحاظ از بالا بسيار حدي در مجيد قرآن
نظر مورد كه آنطور نميتوان نيز را ادبي متون بلكه
ترجمه "اصلا كرد ، ترجمه ديگر زبان به است بوده نويسنده
نسبتي تنها ترجمهاي هر و نيست امكانپذير معني اين به
كه است آن موفق ترجمه.ميدهد جاي خود در را اصلي متن از
و باشد داشته را اصلي متن به وفاداري ميزان از درصدي
.بود خواهد موفقتر ترجمه آن باشد بالاتر درصد اين هرچه
را قرآن از نسبتي ترجمهها كليه ميگوييم اعتبار اين به
مترجمان صلاحيت و آگاهي حوزه ديگر سوي از.دربرميگيرد
آنان و نميباشد مطلق و بوده نسبي قرآن ترجمه براي
و ميكنند اقتباس قرآن از خود درك و فهم علم ، براساس
همراه كاستيهايي با نيز شده انجام ترجمه كه است طبيعي
.باشد
را آن نميتواند ولي ميكند حس را چيزي مترجم درواقع
زبان در تواناييهايش و زباني ظرفيتهاي چون كند منتقل
كند ، منتقل ميپروراند ذهن در را آنچه كه نيست آنقدر
نتوان اگر را دريا آب:ميفرمايد كه مولانا سخن شايد
.باشد صادق اينجا در چشيد ، بايد تشنگي قدر به هم /كشيد
نحوه بايد قرآن ترجمه براي كه است آن از حاكي نظر يك *
برداشتي ديگر بهعبارت باشد ، مشخص واژهها به مترجم نگرش
مقابل در (معرفتشناسي) زبان عرفي مصاديق از يكسان
اين در شما نظر.باشد داشته (زبانشناسي) آن فني مصاديق
مورد دو هر متضمن ميتواند قوي ترجمه يك آيا و چيست خصوص
.باشد فوق
دانشي ترجمه.است تفكيكناپذير لااقل ترجمه:ياحقي دكتر
زبان ظرفيتهاي و قابليتها با مختلف مسايل در كه است
كه چرا است آن ملزومات از زبانشناسي دانش و دارد سروكار
و كنايي معاني تواناييها ، ظرفيتها ، بايد مترجمي هر
يك ترجمه.كند درك را متفاوت زبان دو واژههاي استعاري
به زبان يك از تنظيم است ، تنظيم و تطبيق انطباق ، نوع
يك در زبانشناسي و شناسي معرفت حوزه دو هر.ديگر زبان
نميباشند ، تفكيك قابل و بوده يكديگر ملزوم و لازم ترجمه
براي را لازم زبانشناسي نكتههاي است ناگزير مترجم
با تلفيق با و دانسته اصلي زبان از آن انتقال و دريافت
زبانشناسي مختلف حوزههاي در معرفتشناسي مباني
حوزههاي از يك هر فقدان.دهد بهدست كامل ترجمهاي
لطمه ترجمه كل به (معرفتشناسي) هرمنوتيك و زبانشناسي
به عالم يك و متخصص زبانشناس يك بنابراين.ميكند وارد
ترجمه بلكه باشد خوب مترجم يك نميتواند هرمنوتيك علوم
.ميآيد بهدست حوزه دو اين تركيب با كه است ثانوي كار يك
است ، صائب ترجمهاي هر قامت بر تفسير صبغه وجود بر نظري *
چيست؟ مورد اين در عالي جناب نظر
به دارد تفسير بوي و رنگ ترجمهاي هر "طبعا:ياحقي دكتر
است عبارت تفسير.است ترجمه نوعي تفسيري هر ديگر عبارت
يك مترجمي هر و زبان يك مفاهيم مختلف لايههاي تعداد از
ميتواند ترجمهاي هر.كند كشف ميتواند را لايه چند يا
تفسيري هر بالعكس يا و باشد موجزي و خلاصه تفسير
آن در كه مشروح ترجمههاي.باشد متوسط ترجمه يك ميتواند
صبغه ناخواه خواه باشند ، داده بيشتري بسط را مفاهيم
مفاهيم كردن باز براي تفسير كه چرا.است گرفته تفسير
چون ولي معناست ، انتقال و ترجمه اصل ، الا و است قرآني
ترجمه يك تفسير واقع در است وسيع خيلي قرآن ظرف گستره
.ميكند بررسي را آيات زواياي و جنبهها همه كه است باز
تفسيري نگرش يك ترجمهاي هر در كه است طبيعي بنابراين
روش يك براساس تفسيري هر سخن ديگر به.باشد داشته وجود
.است كرده پيدا بسط ترجمهاي
بودند هم مفسر آن مترجمين كه قديم ترجمههاي ديگر سوي از
حقيقت در و داشته بيشتري آشنايي قرآن دقايق و ظرايف با
علوم بقيه و حديث علم رجال ، علم تفسير ، روش از آگاهي با
.دادهاند دست به تامل خور در و كامل ترجمههايي اسلامي
چگونه را است شده انجام قرآن از كه منظومي ترجمههاي *
قالب در را قرآن ميتوان "اصولا آيا و ميكنيد ارزيابي
كرد؟ ترجمه شعر
تنها.است شعر برترين و بالاترين قرآن خود:ياحقي دكتر
هركس بنابراين.است شاعر تواناترين آن شاعر كه شعري
و چشم نوعي به واقع در كند ترجمه شعر به را قرآن بخواهد
متن زيباسازي ، براي "اساسا.است زده دست خدا با همچشمي
زيباشناسي از مرحلهاي يك شعر ميسرايند ، شعر قالب در را
و زبان تاثيرگذاري جهات ديگر كردن پيدا شعراست زبان
خود از ميتواند شعري ، چه است هنري قالب در آن گذاشتن
و مفاهيم رساندن ترجمه از منظور اگر.باشد هنريتر قرآن
اما ميگيرد ، انجام راحتتر كار اين نثر در كه است معاني
زيباتر قرآن اصل دهيم دخالت را زيبايي آن در بخواهيم اگر
فارسي شعر به را آن بخواهند كه كساني بنابراين.است
كمااينكه نمييابند دست موفقيتي به كنند ترجمه
به شده انجام ترجمههاي مقابل در موجود منظوم مجموعههاي
كساني استفاده براي ترجمه كه چرا نيست ، ذكر قابل وجه هيچ
هرچه نتيجه در نيستند آشنا زبان هنري ظرايف با كه است
منظوم.است فهمتر قابل آنان براي باشد سادهتر زبان
منتقل را قرآني مفاهيم زيباسازي ، با يعني قرآن ، كردن
منظوم ترجمههاي.ميباشد بيهوده و عبث كاري اين كه كردن
صفي معروف ترجمه كمااينكه نياوردهاند بدست چنداني توفيق
و است شده ترجمه آهنگين نثري با كه نسفي تفسير و عليشاه
داراي متن يك عنوان به امروزه.است هجايي شعر نوعي به
روح يا و قرآن ترجمه ارزش نه است ، مطرح زبانشناسي ارزش
.آن در موجود شعري
در شاياني اثر زبانشناسي علمي سطح ارتقاي شك بدون *
تحول اين شاهد آيا است داشته نو و بديع ترجمههاي آفرينش
هستيم؟ نيز معرفتشناسانه زمينههاي در
زبانشناسي دانش از توانستند مترجمين اينكه:ياحقي دكتر
نقطه كنند ، استفاده زبان سريعتر انتقال و بهتر فهم براي
حوزه در اتفاق اين اما.آورد بوجود زمينه اين در عطفي
بازشكافته ، مقوله اين اگر.است نشده انجام قرآن هرمنوتيك
داده انطباق معرفتشناسي مباني با قرآني معارف و مطرح
است مسلم آنچه.بود خواهد عرصه اين در آغازي نقطه شود
عطفي نقطه انسان روي به معرفت دريچههاي از هريك بازشدن
.بود خواهد نو و بديع ترجمههايي دادن بدست در
به تاريخي روايتهاي براساس كه گوناگون قرائتهاي وجود *
مي مترجم آيا و دارد ترجمه بر تاثيري چه است رسيده ما
تلفيق به ملزم يا و كند استناد روايت يك به فقط تواند
است؟ متفاوت قرائتهاي
است اوليهاي قرائتهاي گانه قرائتهاي 14:ياحقي دكتر
روزگار در سبعه قراء كرده ، پيدا انطباق آن با قرآن كه
كه ديدي و بودند متعلق آن به كه قبيلهاي ديدگاه با خود
بعد نسل.كردند ضبط و ثبت را قرآن داشتند زبان به نسبت
استاد از را قرائتها كه بودند شاگرد قراء 7 اين
قرائتها در تنوعهايي انتقال اين اثر در و فراگرفته
اين.داد دست به قرآن از روايت نتيجه 14 در كه آمد بوجود
يكي بايد حال هر به مترجمان و نيست تلفيق قابل قرائتها
اسلام جهان در ما روزگار در.برگزينند را روايتها از
.دارد رواج "حاسب "حفصا" قرائت
نتيجه اين و است الهي جاويد معجزه قرآن كه ميدانيم *
عدم دليل ميباشد ، آن در بلاغت و فصاحت فنون رفتن بكار
نظر به و ميدانيد چه ترجمهها در را بخش اين به عنايت
ترجمه در را اعجاز اين ميتواند چگونه توانا مترجم شما
سازد؟ متبلور خود
پيام و است قرآن زبان اصلي جوهر بلاغت فنون:ياحقي دكتر
بخش اين به مترجمان.ميرساند فني لحاظ از را آن اصلي
توانايي از مرحله اين به آيا اينكه اما دارند زيادي توجه
معجزه و بلاغت فصاحت ، مصداق را خودشان كار كه برسند
وسع در حداقل انجامش كه دارد تامل جاي البته بكنند ،
حيث از قرآن ترجمه كه است اين ديگر دليل.نيست انسان
هر به بستر آن در ميكند ، محدود را مترجم دارد كه تقدسي
.كرد عمل نميتوان شكلي
لازم هرجا نيست ، محدود مينويسد را گلستان وقتي سعدي
ميكند ، درج ميكند ، متوقف ميپيچاند ، را عبارت باشد
است خودش اختيار در زبان ابزار حال هر به ميكند ، تضمين
.كرد را كار اين نميتوان قرآن ترجمه در ولي
در.باشد ضوابطي و اصول يكسري به مقيد است ناگزير مترجم
بلاغت فصاحت ، به يافتن دست در مترجم قدرت قيد ، اين نتيجه
محدوديت اين با كسي اگر و ميشود محدود سخن در اعجاز و
بزرگ بسيار كاري آورد بوجود سخن در تنوعي چنين بتواند
از يك هيچ محدوديت ، اين نتيجه در.است داده انجام
نيز ما ادبي متوسط متون حد در حتي قرآن ترجمههاي
بينظير و بيبديل همچنان قرآن معجزه بنابراين.نميباشد
حتي بلكه نيست معجزه تنها نه ترجمهها و ميماند باقي
ايجاد مقصد به رسيدن براي هم فوقالعاده ادبي متن
قرآن آيات بر تفسيري و توضيح كه عربها خود حتينميكند
اصل با مقايسه قابل عنوان هيچ به مكتوباتشان نگاشتهاند
از آيه يك به وقتي عربي متن يك مطالعه يك در.نيست قرآن
.ميباشد شاخص و بارز نمايانگر ، "كاملا ميرسيم قرآن
داراي ايران قرآن نزول زمان در اينكه به توجه با *
آن در باستان فارسي واژههاي آيا است بوده غني فرهنگي
است؟ رفته بكار
واژههاي هم و فارسي واژههاي هم بله ، :ياحقي دكتر
معني به اين.است رفته بكار قرآن در ديگر زبانهاي
نيست عربي زبان به نسبت بيگانه زبانهاي اهميت و توانايي
مختلف ملل با عربها كه است مراوداتي نتيجه در بلكه
بكار قرآن در كه غيرعربي واژه از 250 بيش.داشتهاند
در دخيل واژههاي" نام به كتابي در "جفري مايكل" را رفته
.است كرده گردآوري "مجيد قرآن
چگونه را كامل و خوب ترجمه يك مشخصات مجموع در *
برميشمريد؟
تا كه است ترجمهاي خوب ترجمه ساده زبان به:ياحقي دكتر
نزديك اصلي متن با را خواننده رابطه است ممكن كه آنجا
مخاطب به ممكن حد تا بتواند را موءلف ضمير مكنونات و كند
و واسطه حامل ، رابط ، يك مترجم حال هر به.سازد منتقل
ارتباط طرف دو بين بتواند هرچقدر نيست بيشتر ميانجي
بيشتري توفيق كند نزديكتر هم به را آنها و كند برقرار
شناخت مهارت توانايي ، طريق از كار اين.است يافته
صورت مترجم سوي از زبان آن زيباييهاي و انديشهها
.ميگيرد
توضيح
ثقفي محمد دكتر حجتالاسلام مقاله ادامه گرامي خوانندگان
شنبه روز صفحه در را "اسلام در ديني تسامح" عنوان تحت
.پيبگيرند
|