جهاني درسطح فرهنگي همكاريهاي
(سوم بخش)بشر حقوق شده فراموش بخش ;فرهنگي حقوق
فرهنگي حقوق اجراي با رابطه در دولتها الزامات
دولتها برعهده كه است وظايفي مستلزم بشر حقوق مفهوم
از بخش آن.درآيد اجرا به آنها توسط ميبايستي و ميباشد
چندان نميباشد هماهنگ دولتها الزامات با كه بشر حقوق
قبال در الزاماتي چنين ماهيت.نيست دولتها علاقه مورد
در دولتها الزامات و آنها بين آيا چيست؟ فرهنگي حقوق
دارد؟ وجود تفاوتي بشر حقوق بخشهاي ساير خصوص
ميشوند ايجاد فوق مسئله خصوص در كه بحثهايي و ترديدها
مربوط بينالمللي ميثاق دوم ماده در مندرج قواعد از ناشي
دوم ماده در.است فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حقوق به
:است آمده چنين فوق ميثاق
اهتمام و سعي به ميگردد متعهد ميثاق اين طرف كشور هر
در بويژه بينالمللي تعادل و همكاري طريق از و خود
موجود منابع حداكثر از استفاده با فني و اقتصادي طرحهاي
اين و شده شناخته حقوق كامل اعمال تدريجي تامين منظور به
قانونگذاري اقدامات با بخصوص مقتضي وسايل كليه با ميثاق
.نمايد اقدام
از بهرهگيري با ميشوند متعهد ميثاق طرف كشورهاي كليه
و مناسب روشهاي از استفاده و خود اختيار در منابع حداكثر
به تا كنند رفتار بهگونهاي لازم قانوني تدابير تصويب
ميثاق در را شده شناخته [فرهنگي] حقوق كامل اجراي تدريج
.كنند تضمين و حاضر
تضمين بر مبني دولتها سوي از تعهدي چنين مفهوم آيا
كليه از بهرهگيري با فرهنگي حقوق كامل اجراي تدريجي
رفتار به ملزم دولتها كه است اين خود اختيار در منابع
خصوص در اينكه يا هستند [فرهنگي حقوق] اصول براساس كردن
آنها حال شامل الزاماتي نيز لازم [اجتماعي] نتايج كسب
فوق ميثاق ماده 2 در كه الزامي چنين حقوقي ويژگي ميشود؟
چيست؟ است شده ذكر
فوق مسائل بررسي به فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ، حقوق كميته
سال 1990 شماره 3 عمومي و كلي اظهارنظر در و است پرداخته
داده پاسخ الزاماتي چنين ماهيت خصوص در مطرح مسائل به
پيشبيني الزامات كه است گرفته نتيجه چنين كميته (8).است
خصوص در دولتها الزام همزمان ميثاق ، دوم ماده در شده
اجتماعي نتايج كسب و فرهنگي حقوق اصول براساس كردن رفتار
.ميشود شامل را لازم
امر اين پذيرش نوعي به [فرهنگي حقوق] تدريجي اجراي مفهوم
و اجتماعي اقتصادي ، حقوق كامل اجراي كه ميشود تلقي
از.شود تضمين كوتاهي زمان مدت در نميتواند فرهنگي
بينالمللي ميثاق در كه آنچه با الزاماتي چنين اينرو
به موظف كشورها آن در و است آمده سياسي و مدني حقوق
متفاوت هستند آن در مندرج حقوق سريعتر هرچه رعايت
تدريجي تضمين" تركيب بردن بكار همه اين با.ميباشد
كرد تفسير گونهاي به نميتوان را "[فرهنگي] حقوق اجراي
از را فوق ميثاق ماده 2 در مندرج دولتها الزامات كه
(9).سازد محروم آن اجرايي مفهوم و محتوا هرگونه
اجراي بر علاوه "مناسب روشهاي كليه" تركيب بردن بكار
در شده اتخاذ تدابير دقيق اجراي مستلزم قانوني ، مقررات
در.است غيره و اجتماعي آموزشي ، مالي ، اداري ، زمينههاي
به توجه با كه است مهم نكته اين يادآوري رابطه اين
بينالمللي ميثاق ماده 15 بند 2 در شده برده بكار واژگان
طرف كشورهاي فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حقوق به مربوط
حفظ ، تضمين ، براي را لازم تدابير تا هستند موظف فوق ميثاق
.كنند اتخاذ فرهنگ و علم نشر و توسعه
اين و مساله ساختن مطرح جهت حقوقي ارجاعات از برخي وجود
مربوط "عدالت" موضوع به صورت هر در فرهنگي حقوق كه امر
[فرهنگي] حقوق اجراي اجتنابناپذير شرايط از ميشوندجملگي
فرهنگي حقوق اجرايي ويژگي گاهي آنكه عليرغم.ميباشند
كميته ليكن ميشوند ، واقع اعتراض مورد برخي سوي از
برخي كه است كرده خاطرنشان [فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، ]
حمايت از بهرهمندي حق آموزش ، حق قبيل از فرهنگي حقوق از
هنري ادبي علمي ، آثار خلق از حاصل معنوي و مادي منافع از
اجراي تضمين و بگيرند قرار حقوقي دعوائي موضوع ميتوانند
.است ممكن مربوطه حقوقي دادخواهيهاي از استفاده با آنها
خصوصيت به مربوط درمباحث كه است مواردي از يكي واين
فراموشي به فرهنگي حقوق اجراي زمينه در دولتها الزامات
حقوق به مربوط بينالمللي ميثاق دو ماده.است شده سپرده
اين در شده مطرح حقوق "منحصرا فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ،
امري چنين رو اين از.است داده قرار خود نظر در را سند
فرهنگي حقوق خصوص در [حقوقي مستندات براساس دعوي اقامه]
يا اقليتها فرهنگي حقوق و ماده 27 در كه شده پذيرفته
مربوط بينالمللي ميثاق (اطلاعات به دسترسي حق) ماده 19
مربوط حقوقي ابزار و اسناد ساير يا سياسي مدني ، حقوق به
يا تخصصي نهادهاي متحد ، ملل سازمان مصوب بشر حقوق به
.ندارد اجرائي قابليت شدهاند ، درج منطقهاي سازمانهاي
بر علاوه هستند موظف دولتها موارد ، اكثر در ديگر بيان به
حقوق اجراي تضمين جهت لازم تدابير خود اختيار در منابع
.كنند اتخاذ [فرهنگي]
شرايط ايجاد به موظف دولتها كليه كه بپذيريم چنانچه
رعايت تضمين براي [حقوقي] ضمانتهاي آوردن فراهم و لازم
اسناد از كه همانگونه مسئوليتي هستندچنين فرهنگي حقوق
استنباط يونسكو توسط منتشره مربوطه ، ضوابط حاوي حقوقي
بدين.شود تقسيم اجتماعي عوامل ساير با بايد ميشود
چنين (1980) هنرمند شرايط به مربوط توصيهنامه ترتيب
همكاري با ميبايستي عضو دولتهاي كليه":ميكند تصريح
رابطه در فعاليتشان كه بينالمللي ملي ، سازمانهاي كليه
ملي كميسيون عليالخصوص ميباشد فوق توصيهنامه اهداف با
دفتر هنرمندان ، بينالمللي و ملي سازمانهاي و يونسكو
تلاش فكري ، مالكيتهاي جهاني سازمان و كار بينالمللي
هنرمندان شرايط خصوص در را خود فعاليتهاي تا نمايند
".كنند تكميل و دهند گسترش
فرهنگي همكاريهاي اصول به مربوط اعلاميه كلي هدف
و مربوطه مسئولين دولتها ، كه است آن (1966) بينالمللي
فرهنگي ، فعاليتهاي در مسئول ونهادهاي انجمنها سازمانها ،
مربوط توصيهنامه در.بگيرند الهام آن در مندرج اصول از
(1976) فرهنگي زندگي در مردم توده بودن سهيم و مشاركت به
قرار خطاب مورد صلاح ذي مسئولين و عضو كشورهاي كليه
از حمايت به مربوط كنوانسيون ماده 6 براساسگرفتهاند
كنوانسيون عضو دولتهاي" طبيعي و فرهنگي جهاني ، ميراث
فرهنگي ، ميراث كه دولتهايي حاكميت به كامل احترام با حاضر
و دارد قرار آنها قلمرو در و 2 مواد 1 در مذكور طبيعي
درباره ملي قوانين در مندرج واقعي حقوق به زدن لطمه بدون
شمار به جهاني مذكور ميراث كه ميپذيرند ميراث اين
خاطرحمايت به كه است بينالمللي جامعه برعهده و ميرود
"كند همكاري ميراث اين از
:جديد شرايط
فرهنگي موضوعات بودن وعيني بشر حقوق بودن جهاني
هويت به نسبت فرد هر حق پذيرش كه ميآيد نظر به گاهي
نوعي (10)فرهنگي تفاوتهاي و خصوصيتها قبول و خود فرهنگي
خود امر اين است فرهنگي موضوعات بودن عيني بحث توجيه
.داشت خواهد دنبال به را [بزرگي] خطر كه است فاحشي اشتباه
يك به متعلق افراد كه بپذيريم را انديشه اين چنانچه
مورد را ديگران فرهنگي ارزشهاي و مشيها خط نبايد فرهنگ
وجود مشتركي ارزشي سيستم اينكههيچ و بدهند قرار قضاوت
به بهيقين باشد داشته وجود نميتواند "اصولا و ندارد
وارد آسيب بشري خانواده و جامعهبينالمللي بنيانهاي
وجود بدون آنها از يك هيچ كه است حالي در اين و ميسازيم
ممكن را بد از خوب نادرست ، از درست تشخيص كه اصولي
.نميباشند خود كار ادامه به قادر ميسازد ،
عنوان تحت خود درگزارش توسعه و فرهنگ جهاني كميسيون
و اخلاقي مشكلات كه است كرده خاطرنشان "ما خلاق تنوع"
موضوع كه است اين ميشود موجب فرهنگي نسبيت كه منطقي
قرار تاييد مورد را ومطلقگرائي گرائي جزم فرهنگي نسبيت
حزن نيز اخلاقي نسبيت و بيمعناست شناختي نسبيت ميدهد
.است انگيز
مورد در منطقي بحثي لازم شرط مطلق و ثابت اصول تاييد
.ميباشد سلوك و رفتار به مربوط قوانين مجموعه
(1993) بشر حقوق جهاني كنفرانس درجريان كه وين اعلاميه
جهاني رسيد ، شركتكننده كشورهاي تصويب به اتفاقآرا به
نسبيت ومفهوم ميدهد قرار تاييد مورد را بشر حقوق بودن
.ميشمارد مردود را فرهنگي
ادا بر مبني دولتها كليه رسمي تعهد اعلاميه ، بند 1متن در
گزاردن ، احترام انديشه ، ترويج به مربوط الزامات كردن
اساسي آزاديهاي و بشر حقوق مجموعه از حمايت و پيروي
.است گرفته قرار مجدد تاييد مورد جهاني سطح در انسانها
و حقوق جهاني ويژگي كه ميسازد روشن فوق بند مفاد
.است اجتنابناپذير [بشر] آزاديهاي
و فرهنگي حقوق موضوع] منطقهاي و ملي ويژگيهاي مساله
بشر حقوق مجموعه در.است شده قيد بند 5 در [بشر حقوق
نميباشند يكديگر از تفكيك قابل كه هستند جهاني موضوعاتي
نزديك ارتباط داراي و بوده وابسته همديگر به موضوعات اين
تنوع و منطقهاي ملي ، ويژگيهاي بخواهيم چنانچه.هستند
نسازيم دور نظر از را بشر حقوق مذهبي و فرهنگي تاريخي
اقتصادي ، سياسي ، سيستمهاي نوع عليرغم كه دولتهاست وظيفه
اساسي آزاديهاي و بشر حقوق كليه خود كشورهاي فرهنگي
.دهند قرار حمايت مورد و داده رواج را [انسانها]
شد مطرح وين كنفرانس جريان در كه مباحثي از حاصل نتايج
عقبنشيني جبههها از بسياري در فرهنگي نسبيت كه بود اين
نميتوان را بشر حقوق موضوع حاضر قرن پايان در.است كرده
جامعه مجموعه توسط بشر حقوق دانست غربي كشورهاي محصول
از بخشي و دارند تعلق آنها به شدهاند تدوين بينالملل
كنار با كنفرانس ميدهند ، تشكيل را بشريت مشترك ميراث
ويژگيهاي اهميت پذيرش با وهمزمان فرهنگي نسبيت نهادن
فرهنگي ارزشهاي مابين روابط زمينه در جديدي بحث فرهنگي ،
.است ساخته مطرح بشر حقوق و گوناگون
منجر امر اين به نميبايستي ملتها بين فرهنگي شكاف وجود
شكافي چنين كنيم رد را بشر حقوق جنبههاي از برخي كه شود
از اساسي اصول از برخي رعايت عدم يا موجود اعتراضات به
آنچه.نميبخشد قانوني وجهه مرد و زن بين تساوي اصل قبيل
با كه سنتي و مذهبي اعمال از برخي كه است اين است مهم
(11).شوند دگرگون بايد و دارد منافات مردان و زنان اساسي حقوق
گفتگوي در مثبت عامل بهعنوان بايد فرهنگي وتكثر تنوع
از يك هيچ كنوني جهان در شود گرفته نظر در فرهنگها بين
فعاليتهاي اصلي موضوع آنها.نشدهاند منزوي فرهنگها
تحكيم ظهور ، كه مفاهيم شدن جهاني پديده.هستند صلحآميز
بين مشترك و خاص واخلاقي فرهنگي ارزشهاي ، دوباره تعريف و
پويايي موجب دارد دنبال به را فرهنگي متنوع زمينههاي
.ميشود فرهنگها [بين روابط]
.ارتباطات و رساني اطلاع امر در نوين فنآوري
در مساعدي تاثيربسيار اطلاعرساني امر در نوين فنآوري
فراگيري و آموزشاست داشته دنبال به بشر حقوق مبحث
انسان [اجتماعي] حق مباني بخش تحكيم دور ، راه از دوسويه
ميسازد قادر را انسان امر اين و است همگاني آموزش براي
باشد ، داشته دسترسي دورافتاده مناطق و كشورها مردم به تا
را آن كيفيت و آموزش.دهند ارائه آنها به آموزشي خدمات
در را [دانشها] فراگيري امكان همگان براي و كنند تضمين
پيشتر امري چنين كه حالي در آورند فراهم زندگي طول
.ميآمد نظر به اجرا غيرقابل
براي جهاني فرهنگي ميراث به داشتن دسترسي كه هنگامي از
اينترنت طريق از توانستند گوناگون افراد و شد ممكن همگان
به و كنند بازديد ونمايشگاهها معتبر موزههاي از CD-Rom
رهبران ماهرترين و كنسرت بهترين توسط كه موسيقي كنسرتهاي
[انسانها] مشاركت حق دهند ، فرا گوش ميشوند ، اجرا كنسرت
حق.گرفت خود به جديدي ابعاد [اجتماع] فرهنگي زندگي در
امكانات آمدن فراهم بهدليل علمي پيشرفتهاي از بهرهمندي
حاصل نتايج آخرين با سريع مشاوره انجام جهت لازم شرايط و
مجلات همچنين كتابخانهاي منابع يا علمي تحقيقات از
شده تقويت كشورها ساير در موجود علمي مجلههاي يا منتشره
.است
واقع مفيد اطلاعاتي شاهراههاي آنكه براي وجود اين با
استفاده آنها از بتوان تا شود ايجاد شرايطي بايد شوند
كشورهاي و صنعتي كشورهاي بين فاصله حاضر حال در كرد ،
نوع كه ميكنيم مشاهده.است يافته افزايش توسعه درحال
بوجود اطلاعاتي انحصار و فقر يعني انحصار و فقر از جديدي
داشتن بدون و برق جريان بدون اينترنت به دسترسيميآيد
.است غيرممكن تلويزيوني ارتباطي شبكه
اختيار در را اطلاعات كه افرادي بين موجود شكاف همان
كشورهاي درداخل ماندهاند ، بدور آن از كه افرادي و دارند
صورت افرادي بين تقسيمبنديميشود مشاهده مختلف
افرادي و دارند اختيار در مناسب مالي امكانات كه ميگيرد
بيبهرهاند آنها از كه
نوين فنآوريهاي به دسترسي راههاي كردن عمومي روند
عضوي عنوان به تا ميسازد مجاز را كشورها كه اطلاعرساني
موضوع باشند ، داشته شركت تولد حال در اطلاعاتي جامعه در
مجموعه و متحد ملل بين روابط رايج سيستم كه است جديدي
.ميخواند فرا چالش به را آينده قرن بينالمللي جامعه
و حقوق نقض و الكترونيكي منابع از مجاز غير استفاده
مطرح ترتيب اين به كه هستند ديگري مسائل موءلفين امتيازات
و اطلاعاتي شبكههاي توسعه برابر در بنابراين.ميشوند
برابر در سو يك از ميبايستي ديجيتال شاهراههاي و گسترش
به لازم حمايت نوين فنآوريهاي از مجاز غير بهرهبرداري
آنها از استفاده شرايط و امكانات ديگر سوي از و آيد عمل
.گردد تسهيل
دارد ادامه
:پاورقيها
اجتماعي 1991 اقتصادي شوراي گزارش -8
تدوين كارشناسي گروه توسط كه مذكور اصول براساس -9
كليه گرفتن بكار با ميبايستي دولتها تمام شدهاند ،
توسعه سطح موضوع دادن دخالت بدون و مناسب لازم شيوههاي
اجراي تضمين جهت را لازم تدابير "فورا خود ، كشور اقتصادي
قبيل از منع موارد از برخي.كنند اتخاذ مذكور ميثاق
شرايطي.ميباشند سريع اجراي مستلزم نژادي تبعيض الغاي
الزامات رعايت عدم خصوص در ميتواند دولتها آنها در كه
حقوق به مربوط بينالمللي ميثاق طبق خود تعهد مورد
به آن در نشوند ، شناخته مسئول فرهنگي و اجتماعي اقتصادي
.است شده شمرده صراحت
فرضهاي پيش و نژاد مورد در اعلاميه دوم بند اول ماده -10
و افراد كليه كه ميكند تصريح (1978) يونسكو نژادي
شرايط درباشند ديگران از متفاوت كه دارند حق گروهها
شوند گرفته نظر در هستند كه همانگونه و شوند درك گوناگون
نژادي ، ملي ، اقليتهاي حقوق اعلاميه بند 2 ماده 4 -11
بايد دولتها كه ميكند تصريح (1992) مذهبي و زباني
داده اجازه [اقليتها] افراد به كه كنند اتخاذ تدابيري
فرهنگ ، و كنند بيان را خود خاص فرهنگي ويژگيهاي تا شود
.دهند ترويج و توسعه را خود رسوم و آداب و سنتها و زبان
قوانين نقض رفتارها و اعمال از برخي كه مواردي در جز
بينالمللي قواعد و اصول برخلاف و ميشود محسوب ملي مصوب
هستند
|