انساني؟ ديوانسالاري
پديدهها شدن جهاني
انساني؟ ديوانسالاري
اشاره
واحدهاي مديريت بخش به آسيب بيشترين گذار ، دورههاي در
نوسانات مواظب "دائما بايد آنان ميشود ، وارد توليدي
.بدهند نجات سقوط از را خود ترتيب اين به تا باشند بازار
براي مديريت كه است مطرح سئوال اين همواره اينرو از
تبعيت بايد روشهايي چه از هولناك ورطههاي اين از فرار
بحران پاسخگوي امريكايي متمركز مديريت آيا كند ،
اينها ژاپني؟ مشاركتي مديريت يا است كارخانجات
پاسخ آن به نموده سعي زير مقاله هرچند كه است سئوالهايي
مي برخوردار بيشتري ابهام از جديد مسائل طرح با اما بدهد
كه حلهايي راه از مفيدتر ابهامها اين مطالعه كه شود
.ميباشد است شده ارائه تاكنون
انديشه و فرهنگ گروه
روزانه زندگي در عمده سهمي بزرگ سازمانهاي كه آنجايي از
ما آيا" كه بپردازيم پرسش اين به است شايسته دارند ما
ابزارهاي صورت به را بوروكراتيك سازمانهاي ميتوانيم
"درآوريم؟ مدرن زندگي براي انسانيتر
خاطر به ما اگر ;مينهيم ارج را استقلال و آزادي ما اگر
اغلب كه رفتارهايي و ارزشها نگرشها ، در همنوايي
صورت اين در گشتهايم ، پريشان ;ميكند ايجاب ديوانسالاري
مديريت آن در كه باشيم داشته را شرايطي آرزوي است ممكن
كه حلي راه اگرچه يابد پرورش انساني منزلت و خود توسط
برخي اما نميشود يافت ;نمايد رفع را مشكلات تمام
قلمرويي در ميدهد امكان افراد به كه دارد وجود راهكارها
زمينه در خود دروني قواي و استعدادها افزايش به وسيعتر ،
.بپردازند زير شرح به اجتماعي زندگي
كاركنان مشاركت
به ژاپني كارخانههاي صاحبان كه زماني همان از "تقريبا
امريكايي دانشگاهيان شدند ، امريكا بازارهاي وارد جدي طور
.گشتند ژاپني مديريت مجذوب
يا "دوايركيفي" به آن از كه داشتند را روشي ادعاي آنها
در كه ميشود تعبير "دلسوزانه كار" يا "مشاركتي مديريت"
يك با كارگر دوازده حداكثر آن در كه است روشي منظور واقع
كار ضوابطي براساس يكديگر با بخش همان از مدير دو يا
با را اوقاتشان آن براساس كه بيابند روشهايي تا ميكنند
و دهند انجام راحتتر را كارها بگذرانند ، بهتر يكديگر
.دهند افزايش را توليد كيفيت و كميت
و موتورز جنرال همچون امريكايي كمپاني هزار شش به نزديك
برنامههاي غيرهمزمان يا همزمان طور به...و رويس رويز
در كارگران حالات برخي در.كردهاند ايجاد را اصلاحياي
ساعات كار ، سازماندهي كيفيت نظير تصميمگيري بالاي سطوح
خرده با بستن قرارداد و استاندارد كيفيت كار ،
از زيادي بسيار تعداد اگرچه.دارند مشاركت مقاطعهكاران ،
اما ;پذيرفتهاند را كاركنان مشاركت برنامههاي شركتها ،
دانشگاه از تحقيق يك.نيستند گونه بدين شركتها برخي
درصد پنج و هفتاد به قريب كه رسيد نتيجه اين به ميشيگان
به بود شده شروع دهه 1980 اوايل در كه برنامههايي از
(ساپاريتو ، 1986).شد منجر شكست
به (كاركنان مشاركت به مربوط) طرحها اين از بسياري علت
كه خاطر اين به يا داشت كه بود تبليغاتي جنبه واسطه
مشورت مورد كنند تصور كاركنان ميخواستند كارخانه مديران
قدرت در مشاركتي "واقعا اينكه نه گرفتهاند قرار
(جرنيير ، 1988).باشد داده رخ تصميمگيري
شده تهيه گالوپ پژوهشي موءسسه سوي از كه تحقيق يك واقع در
در كه كاركناني از درصد چهارده به فقط كه داده نشان
كار شركت آن "كاركنان همكاري و كيفيت در پيشبرد" برنامه
بنت ، )ميشد داده تصميمگيري در شركت فرصت ميكردند ،
(1990
شركت تصميمگيريهاي مهمترين در كارگران از قليلي تعداد و
يا و (شغلي) موقعيت ايجاد ،(شغلي) فرصت ايجاد نظير
در مشاركتي مديريت مفهوم.دارند مشاركت سرمايهگذاري ،
بالاتر سطوح به و مانده محصور (كاركنان) پايين سطوح
.است نشده كشانده (كاركنان)
كارگران كه هستند باور اين بر تضاد مكتب تئوريپردازهاي
آنها بردن سود كه دليل اين به نميبرند سودي طريق اين از
اين بر آنان.است مديريت با قدرتمندانه تقابلي مستلزم
خصمانه "ذاتا مديريت و كارگران ميان روابط كه هستند باور
كارگران مشاركتي برنامههاي كه هستند مدعي آنها.است
شركت كوششهاي نمودن پنهان منظور به نمايشي تلاشي "صرفا
كاركنان عموم و.است جمعي قرارداد تعهدات حذف راستاي در
از آنان زيرا ;هستند بياعتماد مديريت در مشاركت به نسبت
خود خواستههاي برخي تصميمگيرندگان ، كه دارند بيم اين
.نمايند مطرح كارگران نمايندگي قالب در را
(كاركنان مشاركت برنامههاي) برنامهها اين حاميان اما
باشند ، يكديگر با كارگران و مديريت كه هنگامي ميگويند
وسايل كردن خراب شكايت ، ورود ، تاخير كار ، در غيبت به ميل
بهعلاوه مييابد ، تقليل كارگري هزينههاي همچنين و
به.مييابد كاهش دلهدزديها و افزايش توليد كيفيت
را گرايش بيشترين كه موتورز جنرال كارخانجات نمونه عنوان
خودرويي كارخانجات به نسبت است ، داشته برنامهها اين به
برخوردار بهتري درخشندگي از بوده برنامهها اين فاقد كه
دهه طول در جديد مديريت راهكارهاي مجموع در.است بوده
و اقتدارگرايي و مراتب سلسله كاهش بر تاكيدي گذشته
محيط به مربوط تصميمگيريهاي در كارگران مشاركت افزايش
از كه -تايلور تئوريهاي از راهكارها اين است داشته كار
فاصله -بود گشته غالب مديريت فلسفههاي بر دهه 1920
و بود علمي مديريت به معروف "تايلور" سيستم.گرفتهاند
محوريت با سازماندهي طريق از توليد ، بهبود بر مبتني
بر مبتني كارگران استقرار همچنين و عقلانيت تكنولوژي ،
.بود كافي حقوق پرداخت و صحيح ترتيبي
مشاركت سمت به گرايش) گرفته صورت تغييرات اين درباره اما
ساپاريتو عقيده به بنا زيراشود مبالغه نبايد (كاركنان
تصميمي بايد كه ميرسند نتيجه اين به مديران كه هنگامي
همان كه مستقيم طريقه از آشكار طور به آنها ;بگيرند قاطع
.ميكنند استفاده است اقتدارگرايي بر مبتني طريقه
كوچك كاري گروههاي
كوچك ، كاري گروههاي كه ميگويند شركتها كاركنان برخي
سبك با مقايسه در و دارد بيشتري بازده امريكاييان براي
به وفاداري به كاركنان گرايش بر مبتني كه ژاپني مديريت
صنعت ويژگيهاي با متناسب خيلي ديدگاه اين است شركت
اختيارات با همراه كوچك گروههاي كه صنعتي.است كامپيوتر
تكنولوژيكي تغييرات به سرعت به ميتوانند زياد شده داده
كه -صنايع ديگر برخلاف.دهند نشان واكنش ناگهاني ،
طرق از بايد كامپيوتر صنعت -است تدريجي آنها در تغييرات
ايجاد يا و توليدات دوام افزايش يا جديد توليدات
.دهد ادامه خود رشد به منظم طور به پايينتر قيمتهاي
شركتهاي كه كوچك گروههاي سمت به "اپل" كامپيوتري شركت
بدين تا نمود گردش هستند "مكينتاش" و "ليزا" كامپيوتري
را خود ام.بي.آي غولآساي شركت حتي و يابد توسعه وسيله
چهارده شركت اين.ميداند كوچك گروههاي اين به نيازمند
ابداع روحيه طريق اين از تا داد تشكيل مستقل تجاري واحد
سيستمهاي توسعه جمله از پروژهها برخي براي را نوآوري و
تمركز كه دريافت ام.بي.آيآورد پديد كارخانهاي رباتيك
ويژگيهاي از يكي.دارد قرار تعارض در نوآوري به سازماني
"واقعا كه اعضايي است اين كوچك گروههاي بر مبتني ديدگاه
استقبال پاسخگويي از كه هستند افرادي ميكنند كار
را خود توان ميتوانند كوچك گروههاي همچنين.ميكنند
دهند پرورش را خلاقيتها ;نمايند متمركز خاص اهدافي براي
.نمايند پرداخت مشاركتشان با متناسب را كاركنان مزد و
كاركنان مالكيت طرحهاي
از بيش امريكايي كمپاني هزار هشت بر افزون سال 1986 تا
شريك كمپانيها آن از بخشي در را كاركنانشان از ميليون ده
سرمايه اكثريت آن ، كاركنان كمپاني هزار حدود در و كردند
كاركنان مالكيت به ميل ولي ;گشتند متملك را كمپانيها آن
طرحهاي اكثر اواخر همين تا يافت كاهش بعد به زمان آن از
مديران كه است بوده ابزارهايي منزله به كاركنان مالكيت
توليد افزايش و كارها در كردن سهيم منظور به آن از
ساختار در بنيادي تغييرات آنكه بدون ;كردهاند استفاده
.باشد آمده پديد شركت
"عملا كاركنان كه است اين مستلزم جديدتر ترتيبات اما
بازده فاقد شركتها از بسياري.بگيرند دست در را شركت
آخرين عنوان به كاركنان توسط آن سهامهاي خريداري و بودند
بلاسي نظر مطابق.بود كاركنان شغل و شركت نجات براي منبع
موارد ، بسياري در كاركنان مالكيت طرحهاي كلاين همچنين و
را كارگران و مديران روابط جمله از و شركت اداره نحوه
.است داده تغيير
تقليل موجب كار ، محل در بلندمرتبه كاركنان خلاقيت
شركت يك سوددهي در زيادي عوامل اما.ميشود هزينهها
سر به شكوفايي دوران در كه زماني شركت يك.هستند دخيل
اما ;ميشود انگاشته ناديده سرعت به آن مشكلات ميبرد
مشكلات و نارضايتي كوههاي است ورشكستگي به رو كه هنگامي
"شرقي هوايي خطوط" كمپاني در مثال عنوان بهميشود ظاهر
صاحب را سرمايه كل از درصد پنج و بيست حدود كارگران
موجود پايينتر سطوح در دموكراسي از ميزاني لذا و بودند
شد مواجه مالي بحرانهاي با شركت كه هنگامي اما.بود
امر ، اين نتيجه در و گرفتند آغوش در غم زانوي كاركنان
وجود به تمايلي كه) ضدصنفي "كاملا رقيب يك به شركت
.شد فروخته (نداشت صنفكاري
مشورتي اينكه از دارند گلايه كارگران از تعدادي علاوه به
مالكيت لذا است ناچيز دارد وجود مديريت و آنان ميان كه
.كند تضمين نميتواند آنان براي را آرامش كاركنان
هستهاي جامعهشناسي كتاب :منبع
قهرمان آرش:ترجمه
پديدهها شدن جهاني
(پاياني بخش)بشر حقوق شده فراموش بخش ; فرهنگي حقوق
در عمومي مجمع نشست نهمين و بيست در يونسكو دبيركل
ازتنوع حمايت كه همانگونه" كرد اعلام نوامبر 1997
اجتنابناپذير بشر طبيعي محيط سلامت حفظ براي زيستمحيطي
براي هنري عقيدتي ، زباني ، فرهنگي ، تنوع از حفاظت است ،
(12)".است اجتنابناپذير انسان روحي و ذهني سلامت
تبيين در دولت عمل و فعاليت محدوده ساختن محدوده با
اقتصادي ، درفعاليتهاي دخالت ملي مشيهاي خط و سياستها
رعايت است ممكن [..فرهنگي -اقتصادي] مفاهيم شدن جهاني
بسياري معمول شيوه.شود گذارده زيرپا فرهنگي حقوق اصول
به مربوط گرايشهاي به نسبت كه ضعيف دولتهاي از
در گريزانند شايد و بيتفاوت خودكامگي و اقتدارگرائي
برخي گشايش بدليل حاضر حال در كه بودجه كسري اداره
آن دهنده نشان است ، يافته كاهش تجاري و مالي بازارهاي
فرهنگي برنامههاي كامل قطع با نيز دولتهايي چنين كه است
اجراي تضمين جهت در گرفته انجام فعاليتهاي مهار يا خود
[خود جامعه] فرهنگي زندگي در مشاركت زمينه در افراد حقوق
.هستند مخالف
قوانين مجموعه تدوين فرهنگي ، حقوق از فهرستي تهيه
ايجاد [فرهنگي] رفتارهاي نحوه خصوص در بينالمللي
فرهنگي حقوق بين را واسطهاي نقش كه بينالمللي دادگاهي
.كند ايفا متنوع
افراد شده اقامه دعواهاي به كه بينالمللي دادگاهي ايجاد
رسيدگي است شده پايمال آنها فرهنگي حقوق كه گروههايي يا
حقوقي اسناد از دسته آن مندرجات براساس "مطمئنا.نمايد
متحد ، ملل سازمان تصويب به كه اجرائي ضوابط حاوي كه
كشورها وظيفه است رسيده منطقهاي سازمانهاي يا و يونسكو
از جامع فهرستي تهيه لزوم و فرهنگي حقوق اجراي تضمين در
مجموعه در آنها گردآوري ديگر بيان به يا فرهنگي ، حقوق
.است اجتنابناپذير امري كامل قوانين
تدوين و تهيه به يونسكو سازمان انديشه شرايطي چنين در
باشد ، گردآمده آن در فرهنگي حقوق كليه كه حقوقي سندي
سوي از كه متعددي طرحهاي در ايدهاي چنيناست شده معطوف
در همچنين.است شده مطرح.رسيدهاند تصويب به سازمان
مطالعاتي انجام امكان (951994) سالهاي بودجه برنامه
خصوص در اجرائي ضوابط حاوي كه سندي چنين تهيه درزمينه
-بودجه 99 و برنامه در.است شده قيد باشد فرهنگي حقوق
تبيين ، بردن ، پيش هدف با بينالمللي انديشه نيز 1998
.است شده پيشبيني فرهنگي حقوق شناخت و تعريف
به ميتواند كه است كرده تهيه را طرحي فرايبورگ گروه
عمومي كنفرانس در فرهنگي حقوق جهاني اعلاميه عنوان
.برسد كننده شركت كشورهاي تصويب به يونسكو
برگيرنده در فرهنگ واژه:است آمده چنين مذكور طرح در
و نهادها سنتها ، هنرها ، علوم ، زبانها ، باورها ، ارزشها ،
آنها واسطه گروهي يا فرد هر كه است زندگي شيوههاي
بيان ميكند استنباط توسعه و حيات از وي كه را مفاهيمي
حق:شدهاند ذكر ذيل فرهنگي حقوق طرح اين درمينمايد
جامعهاي به مراجعه حق خود به مجزا فرهنگي هويت داشتن
آموزش به دسترسي حق فرهنگي ، زندگي در مشاركت حق فرهنگي ،
فرهنگي ميراث اطلاعات ، شخصيتي شكلگيري گوناگون لوازم و
امور در مشاركت تفحص ، و تحقيق و بيان آزادي داشتن داشتن ،
اجرا تدوين ، در مشاركت انديشه ، مالكيت حق [اجتماعي] خلاق
.فرهنگي سياستهاي ارزيابي و
كه فرهنگي حقوق اجرايي ضمانت بينالمللي مكانيسمهاي
نميتوانند دولتهاست توسط شده ارائه گزارشهاي بر مبتني
كه شيوهاي تنها.شوند گرفته نظر در پيشرفتهاي شيوههاي
خاص افراد برخي آن در و است كرده معمول يونسكو "اخيرا
تخلفات زمينه و گزارش ارائه جهت تماس برقراري به مجاز
چندان هستند ، فرهنگي حقوق خصوص در گرفته انجام احتمالي
استفاده مورد معدودي موارد در فقط و نيست شده شناخته
ميثاق به مربوط اختياري پروتكل چنانچه.ميگيرد قرار
به فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ، حقوق به مربوط بينالمللي
و گزارشها ارائه جهت جديدي سيستم اگر و برسد تصويب
پيدا تغيير فعلي وضعيت شود برده بكار تماسها برقراري
.كرد خواهد
ايفا فرهنگي حقوق درزمينه مهمي نقش ميتوانند راهنما كتب
نتايج دقيق ارزيابي براي ميتوانند كتب اين.كنند
بكار [فرهنگي] حقوق تدريجي اجراي تضمين جهت كه تدابيري
آنها با دولتها كه مسائلي يا مشكلات بيان و شده گرفته
نشان براي ميتوانند همچنين شوند ، استفاده هستند روبرو
و مردم واقعي زندگي در حقوق برخي اجراي درجه دادن
كمك مختلف كشورهاي در آن اجراي مقايسه و اندازهگيري
.نمايند شاياني
اصلاح شناسايي روند افزايش باعث كه ديگر اجرائي شيوههاي
هدفي چنين كدامند؟ ميشوند فرهنگي حقوق از اجتماعي فهم
زمينه اين در.ميآيد بدست گوناگون شيوههاي طريق از
و آموزش طريق از موجود حقوقي ابزار دو اين نشر و گسترش
دولتي غير سازمانهاي گروهي ، رسانههاي توسط آن پيگيري
.شوند واقع سودمند ميتوانند
گنجاندن با ميتوانند كشورها از بسياري نيز ملي سطوح در
را فرهنگي حقوق خود كشور مصوب قوانين در مناسب مقررات
.بپذيرند
عنوان به ميتواند فرهنگي حقوق مباني تحكيم ديگر سوي از
جهت در عمومي تلاش از جزئي كلي ، فعاليت يك از ديگري وجه
نظر در فرهنگي و اجتماعي ، اقتصادي ، قوانين مجموعه تدوين
به وين 1993 كنفرانس اجرائي برنامه و اعلاميه.شود گرفته
جهت متمركز تلاش.داشتهاند معمول لازم توجه زير موارد
ملي سطوح در فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حقوق پذيرش تضمين
ويژگي و وحدت بر آن ، موازات به بينالمللي منطقهاي
به كه داشتهاند مبذول خاصي توجه بشر ، حقوق تفكيكناپذير
مدني حقوق:شدهاند ذكر الفبايي رديف براساس نمادين صورت
.اجتماعي سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي ،
فرصت بشر ، حقوق جهاني اعلاميه سالگرد پنجاهمين بزرگداشت
در كه چالشهايي و موجود موانع عميق بررسي جهت را مناسبي
شيوههايي همچنين و دارند قرار فرهنگي حقوق اجراي راه سر
است گسترده سطحي در [فرهنگي] حقوق اجراي شده تضمين كه
.ميآورد فراهم
:پانوشت
كرد ارزيابي چنين عمومي كنفرانس دبير پاياني بحث در -12
هركجا است خطرناكتر بيولوژيكي شكاف از فرهنگي شكاف كه
روشنفكران بين رقابت درجه دماسنج دهد ، رخ اتفاقي چنين كه
.داد خواهد نشان پايين فرهنگي ، مسائل در را
|