طلاق يا ازدواج ;زندگي به نگرش
"سلام" از روزنامهنگار از 250 بيش حمايت
طلاق يا ازدواج ;زندگي به نگرش
(پاياني بخش) جهان در خانواده الگوي تحول
ازدواج به مربوط نگرشهاي و خانواده *
امريكا در خانواده از منظور كه است اين مهم سئوال اولين
تاثير آمريكا جامعه در مردان و زنان نقش تغيير چيست؟
زنان به فمنيستي اقدامات.است داشته خانواده بر مستقيمي
و وابستگيها از رهايي و خود از بهتر تصوير يك يافتن در
برابر در مردان از بعضياست كرده كمك سنتي بندهاي و قيد
خود برتري از و ميكنند مقاومت خود منافع دادن دست از
اداره در "مستقيما زنان اغلب حاضر ، حال درميبرند لذت
از نيمي از بيش و دارند مشاركت خانواده اقتصادي امور
اداره در زنان همكاري.ميكنند كار "اجبارا متاهل زنان
انحصاري اداره از را مردان خانه ، اقتصادي امور
.است رهانيده اقتصادي مسئوليتهاي
زنان براي و شش و بيست مردها براي ازدواج سن ميانگين
يافته افزايش گذشته سال ده به نسبت كه است سال سه و بيست
.دارد حمايتي جنبه مردها براي "مخصوصا ازدواج.است
كه سالهاي چهار و شصت تا پنج و چهل مردان اينكه احتمال
سال ده ميكنند ، زندگي همسر از غير شخصي با يا و تنها
بميرند ، ميكنند زندگي همسرانشان با كه افرادي از زودتر
.است بيشتر برابر ده
كاهش آرامي به گذشته به نسبت آمريكا در طلاق رشد اگرچه
از نيمي.است بالا آن ميزان هنوز وصف اين با است ، يافته
ميزان كاهش.ميرسد پايان به سال هفت از پس ازدواجها
زناشويي روابط در سلامت افزايش از حاكي "الزاما طلاق
دلايل به زوجها از تعدادي كه است دليل اين به بلكه نيست ،
.مياندازند عقب به را طلاق اقتصادي
رفتار "غالبا كه ميدهد نشان نگرشها و واقعيتها مقايسه
اين جامعهشناسان و دارد تفاوت اعتقاداتشان با مردم
.دادهاند تشخيص مطالعه با را ناهمخوانيها
به را مردان و زنان تمايل شروع مطالعات ، اين ، علاوهبر
زندگي به آنان.ميدهند نشان خيالي يا و غيرواقعي ازدواج
دنياي خشونت از فرار محل يا و پناهگاه مثابه به خانوادگي
خانوادگي زندگي واقعيات عليرغم.مينگرند بيگانه خود از
ازدواج از هنوز جوانان ، خصوص به مردم ، از بعضي زناشويي و
آمريكا دردارند آرمانگرايانه تصوير خانواده يا
خانواده را آرماني خانواده فرهنگي شكل جامعهشناسان
از شده جدا هستهاي خانواده.ناميدهاند جداشده هستهاي
نانآور شوهر ، از است عبارت سنتي ، گسترده فاميلي روابط
مراقبت فرزندان و شوهر از كه خانهداري زن و خانواده
.ميكند
هستهاي ، خانواده جمعيت ، و جامعهشناسي مطالعاتي پيشينه
اندازه از بيش را زنان و مردان سنتي جنسيت نقش و هنجارها
را خانواده انواع ديگر كه حالي دراست داده جلوه بزرگ
.است داده قرار انتقاد مورد منحرف و منحط عنصر يك مانند
غيرهستهاي خانوادههاي اعضاي براي برخورد ، نوع اين
.داشت خواهد دنبال به جدي نتايج
اهميت از آمريكا در سنتي هستهاي خانواده كاهش امروزه
خانواده درصد از 11 كمتر.است برخوردار قابلتوجهي
است سنتي هستهاي خانوادههاي صورت به آمريكايي امروزي
در) فرزند بدون زوجهاي يا و فرزندان و همسر شامل كه
نوع چند اخير سالهاي در.ميباشند (كارگران گروه
زن كه خانوادههايي.است يافته افزايش نيز ديگر خانواده
مشترك زندگي ازدواج بدون كه زوجهايي يا است آن سرپرست
.ميكنند زندگي تنها كه افرادي و دارند
ميكنند ، زندگي تنها كه افرادي و سالخوردگان جمعيت رشد
را جمعيت افزايش گروه آخرين ميبايست بيوهگان خصوص به
تنها كه مرداني و زنان تعداد بر پديده اين.دهد نشان
با ازدواج كه كساني يا و كرده انتخاب را كردن زندگي
اثر پذيرفتهاند را (گذشته به نسبت) طولاني تاخير
.ميگذارد
بدون كه غيرخويشاوندي افراد طبقهبندي اين در بعلاوه
زوج ميليون از 7/2 بيش ميكنند ، زندگي هم با رسمي ازدواج
.هستند (غيرهمجنسخواه)
و متنوع اشكال شامل امريكا در "خانواده" خلاصه بهطور
خانوادههاي ساخت در اگرچه.است صميمانه ارتباطات مختلف
اين هنوز اما ميشود ، ديده همساني از بيش تنوع آمريكايي
و ميكنند ازدواج سرانجام آمريكا در مردم اغلب كه حقيقت
.است مانده باقي داشت ، خواهند نيز بچه تعدادي
صميمانه ارتباطات مشكلات *
صميمي محيط كه دارد وجود تمايل اين ذهني طور به دستكم
حكومتي اقتصادي ، موءسسات مثل اجتماعي موءسسات ازساير خانه
روزانه زندگي واقعيت البته.شود تلقي جدا قانوني و
روابط و خانوادگي زندگي به نگرش نوع اين با آشكارا
به فرد هر فردي ، سطوح در مثال براي.دارد مغايرت صميمانه
تاثير از شخصي تجربيات از بااستفاده ميتواند خوبي
.شود آگاه يكديگر بر خانه و كار محيط مشكلات متقابل
.ميكند پيدا تلاقي مختلفي راههاي از عمومي و خصوصي دنياي
براي مردان و زنان ميكند ، خاطرنشان "تورن" كه همانطور
از خارج فعاليت انجام به موءظف خانواده اقتصادي حيات حفظ
روابط به شكلدهي در نيز آنان كار نوع و هستند خانه
ساير.دارد تاثير شوهر و زن ميان رابطه مثل خانوادگي
و فرزندان از نگهداري خانهداري ، مانند خانه فعاليتهاي
وظايف از "معمولا كه مصرف شيوه و خانواده اعضاي ساير
خانه از خارج موءظف كار تاثير تحت ميرود ، شمار به زنان
.دارد قرار آنان
شناسان جامعه كه چيزي عمومي ، دنياي از خانه جدايي تفكر
است ، نادرست تقسيم يك مينامند عمومي و خصوصي شكاف را آن
و موءسسات ديگر با مستمر تعامل در خانوادهها بيشتر
.هستند نهادها
طلاق*
سالهاي در سرانجام قبل ، دهه چند در طلاق نرخ افزايش
در طلاق ميزان چه اگر.است رسيده همواري سطح به اخير
باقي ثابت دهه 80 در اما داشته ، نوسان اخير دهههاي
آمريكا در طلاق ميزان.ميدهد نشان كاهش حتي و مانده
باقي بالا جوامع ديگر با مقايسه در قبل سالهاي به نسبت
خيلي ژاپن و اسرائيل ايتاليا ، در طلاق ميزاناست مانده
.آمريكاست از پايينتر
سطح سپساست شده برابر دو تا 1982 سال 1950 از طلاق نرخ
آن از "تقريبا و آمده پايين سال 1985 تا مختصر طور به آن
از نيمي حدود.است مانده باقي حد همان در تاريخ
رقم بالاترين نرخ ، اين ;ميشود ختم طلاق به ازدواجها
تك خانوادههاي پيدايش و رشد موجب كه دنياست در طلاق
.است گرفته قرار بحث مورد "قبلا كه شده والدي
خانوادههاي در را بيشمار تغييرات اين بروز برخي
در و ركودميدهند نسبت اقتصادي فشارهاي به آمريكايي ،
و همسران اشتغال هشتاد ، دهه در دستمزدها كاهش موارد بعضي
خط در دولت نقص و سويي از كار ساعات شدن طولانيتر
مشكلات كاهش در آن تاثير عدم و خانواده به مربوط مشيهاي
مشكل و فشار ايجاد عامل به را والدشدن و خانواده ، ازدواج
در جدايي و طلاق شروع دنبال به شصت دهه در.ميكند بدل
دردهه و يافت افزايش جدي صورت به دستمزدها خانوادهها
كاهش درصد حدود 15 ماهر غير جوان كارگران دستمزد هشتاد
اما نيست مصيبتبار دستمزدها كاهش اين چه اگر.يافت
تغيير در را اقتصادي تغييرات نقش و است معني با بسيار
.ميكند روشن خانوادهها
.ميگيرند قرار طبقاتي مراتب سلسله درون خانوادهها
خانوادگي زندگي كيفيت در عامل مهمترين خانواده موقعيت
تعيين در را بخشي اثر بيشترين اقتصادي منابع و است
نيروهاي تاريخ طول دردارند فاميل اعضاي زندگي شانسهاي
تغيير و شكل را خانوادگي زندگي منظم طور به عظيمي تكاملي
ساخت كه است معتقد كريستوفرلچ نظر ، اين برخلافميدهد
باقي تغيير بدون و مستحكم طولاني زمان مدت براي خانواده
.است بوده عظيم تغييرات اين شاهد گذشته نسل فقط و مانده
سه و كرد تغيير اساسي طور به شصت دهه در آمريكايي فرهنگ
دگرگون را خانوادگي زندگي موءثر طور به فرهنگي كليدي عامل
دستيابي جهت شصت ، دهه جستجوهاي و كوشش عامل اولين.ساخت
مقابل در دهه اين شورشاست بوده فردي آزادي و رضايت به
از رهايي صورت به اجتماعي موجود قراردادهاي و اقتدار
و خانواده اقتدار به و شده ، ظاهر خانوادگي زندگي مظاهر
در.است شده بيتوجهي زندگي معمول برنامههاي و قوانين
و خانواده جمله از موءسسات و قدرتها تمام به شصت دهه
بدتر ، بهتر ، معيارهاي عصر ، آن حاكم عقيده.شد حمله پدرها
آنچه" جديد نظريه و شمرد رابيارزش فقيرتر و ثروتمندتر
است فردي اخلاق اساس كه "بده انجام ميكني ، احساس را
.گرفت قرار تاييد مورد
;شمرد مجاز را جنسي آزادي كه بود جنسي انقلاب عامل ، دومين
چهارچوب در شده كنترل جنسي رابطه كه ميشد تصور زيرا
.است همراه بيشتري محدوديت و كمتر خرسندي با ازدواج ،
آزادي.بود جنسي لذت و بيبندوباري فرهنگ ، اين ارمغان
قيمت به حتي كه ميداد را حق اين متاهل افراد به جنسي
داشته متعددي جنسي تجارب زندگيشان شدن متلاشي و جدايي
.باشند
گروه جنجاليترين.بود زنان جنبشهاي ظهور عامل ، سومين
يك را سنتي خانواده كه بتيفريدن نظريه زنان ، جنبش
نگرش اينشمرد مردود ميدانست ، تمركز براي آرام اردوگاه
محدوديتهاي وسيله به زنان از برخي كه گرديد سبب
كسب براي آنها كه است چيزي آن مخالف درست كه گريزناپذير
علاوه ، به.شوند تشويق زندگي نفي به دارند ، نياز آزادي
وظايف از جدا خود كاري پيشرفتهاي ارزشگذاري به را آنها
.نمود ترغيب مادري
بر طريق دو از كار ، ساختار شكل تغيير فوق عوامل بر علاوه
;است گذاشته تاثير خانوادگي زندگي
از تعدادي شده باعث مهارت كم كارگر به نياز كاهش -الف
.كنند تجربه را بيكاري ساده ، كارگران خانوادههاي
اقتصادي ، ضرورت يك عنوان به خانه ، از خارج همسران كار -ب
اشكال از بعضي.است شده مطرح خانوادهها از بسياري براي
.است شده منتقل خانه به زنان ، بر آن از ناشي آثار و كار
دليل به جمعيت كل در جدايي و طلاق نامساوي توزيع
از فهرستي زير در.است اجتماعي و اقتصادي ويژگيهاي
;است شده ارايه آمريكا در طلاق كليات
;ازدواج اول سال هفت در طلاقها از نيمي وقوع -1
طلاق نرخ افزايش اقتصادي ، وضعيت با طلاق نرخ همبستگي -2
كه خانوادههايي در آن كاهش و ثروتمند خانوادههاي در
;دارند اقتصادي حمايت به نياز زنان
;جوانتر زوجهاي براي طلاق احتمال افزايش -3
نوزده تا سيزده زوجهاي براي طلاق احتمال بالاترين -4
زندگي ميكنند ازدواج بالاتر سنين در كه زناني) ;ساله
نيز زنان اين در طلاق چه اگر داشت ، خواهند مستحكمتري
(.است يافته افزايش
;بالا درآمد سطح با خانوادههاي در طلاق احتمال كاهش -5
احتمال) گرفته طلاق نفر پنج از نفر چهار مجدد ازدواج -6
;(است زنان از بيش مردان در مجدد ازدواج
بيشتر امكان دليل به مردان در طلاق پايينتر نرخ -7
;مردان براي مجدد ازدواج
در.بالا تحصيلات با مردان در طلاق شيوع ميزان كاهش -8
با زنان ميان در طلاق نرخ بالاترين مردان ، با مقايسه
با زنان در طلاق نرخ پايينترين و تحصيلات پايينترين
.ميشود ديده كالج و دبيرستان تحصيلات
سفيدپوستان به نسبت سياهپوستان در طلاق نرخ افزايش -9
.(است نزديكتر سفيدپوستان به اروپايي مهاجران طلاق نرخ)
افزايش شامل "عمدتا كه دارد زيادي دلايل طلاق افزايش
تعدادي كه صنعتي ركود زنان ، اجتماعي و اقتصادي استقلال
لازم را زنان اشتغال و حذف مردان براي را مشاغل از
بدون طلاق پذيرش خصوص به طلاق ، قوانين در تغيير ميسازد ،
نسبت عمومي نگرش توجه قابل تغيير ديگر مهم دليل و تقصير
بر موءثر عوامل درباره شناسان جامعه نظر.است طلاق به
:است زير شرح به يك هر وزن و طلاق
نرخ صعودي سير و كرد تغيير سال 1970 در طلاق قوانين -1
فقط طلاق ازآن قبل.شد آغاز سال همان از طلاق
و خشونت همسران ، نامشروع روابط چون خاصي درزمينههاي
مجازشمرده نفقه ترك و (فيزيكي و رواني) اذيت و آزار
.ميشد شناخته مقصر شريك دو از يكي حالت اين در و ميشد
بدون طلاق قانون كاليفرنيا ، ايالت در سال 1970 ، در -2
را طلاق طرفين ، توافق صورت در قانون اين.شد تصويب مقصر
قانون ايالات ، از نيمي از بيش ازآن پسميدانست مجاز
را تقصير بدون طلاق قوانين ، به يا و پذيرفتند را مشابه
يا و تقويت به قانوني تغييرات اين شايد.افزودند نيز
در همسران بيبندوبار و سادهانگارانه نگرشهاي تسهيل
.باشد كرده كمك طلاق
طلاق موءثر عامل عنوان به ازبارداري جلوگيري ميزان -3
روابط ميتواند بارداري از جلوگيري.است شده پذيرفته
خيانت "مسلما.دهد شكل را زناشويي چهارچوب از خارج جنسي
زناشويي پيوند اولين گسست در موءثر عامل زناشويي روابط در
بارداري از جلوگيري روشهاي پيشرفت اين ، بر علاوه.است
را فرزندان تعداد كنترل امكان بارداري ضد هاي"قرص" مانند
براساس.است ساخته فراهم مردان و زنان از بسياري براي
است ، طلاق كننده تعديل بچه كه همانطور نظر اين
حاضر ، حال در.كند تسهيل را طلاق وقوع ميتواند بيفرزندي
(1960) طلاق هر در از 33/1 درطلاق درگير كودكان ميانگين
.است رسيده (1985) سال در از 99/0 كمتر به
و جلوگيري روشهاي از استفاده با بارداري كنترل -4
بوده نياز دليل به "غالبا كه خانه ، از بيرون زنان اشتغال
حامي عنوان به را شوهران به زنان وابستگي انتخاب ، نه است
.است داده كاهش
از وسيعي بخش زندگي خانواده ، در زنان نقش تغيير از پس
به دليل همين به ;است گرفته قرار نامطلوب وضعيت در آنان
احتمال نيز مردانمينگرند فرار راه عنوان به كارشان
استقلال كسب منظور به همسرانشان تلاش ديدن با دارد
.دهند نشان ازدواج گسستن به كمتري تمايل اقتصادي
وضعيت زندگي ، روزمره تنشهاي و مشكلات رواني ، فشار -5
سال 1960 ، اواخر از "مثلااست كرده وخيمتر را خانوادگي
نرخ دستمزدها كاهش و بيكاري تورم ، اقتصادي ، سطح كاهش
به خصوص به مختلف ، طبقات به و داده افزايش را فقر رسمي
چه اگراست زده بسيار ضربه پايين ، و متوسط طبقه
نزديك هم به را خانوادهها از بعضي اقتصادي ناملايمات
وجود به شرايطي آنان از توجهي قابل گروه در اما ;ميكند
.ميشود طلاق به منجر كه ميآورد
نرخهاي افزايش شايد ازدواج مورد در نگرشها تغيير -6
ويس و روبرت مثل محققان از بعضي.كند توجيه را طلاق
و مقدس امر يك قبل دهه چند از كمتر در ازدواج كه معتقدند
كه افرادي بيشتر حاضر حال در.ميرفت شمار به محترم
رابطه از خارج را خود رضايت و ميكنند ، لذت ازدواج
عنوان به ازدواج تلقي با نگرش ميكنند ، اين جستجو زناشويي
در مشاركت ايجاد و فردي بين پيمانهاي عقد جهت راهي
.دارد مغايرت اجتماعي مسئوليتهاي
بهزيستي سازمان پيشگيري و فرهنگي امور معاونت
"سلام" از روزنامهنگار از 250 بيش حمايت
ارسال با روزنامهنگاران از تن از 250 بيش:اجتماعي گروه
ابراز ضمن خوئينيها ، موسوي حجتالاسلام به خطاب نامهاي
روزنامه و وي خدمات از سلام ، روزنامه تعطيلي از تاسف
.كردند حمايت و قدرداني سلام
:است زير شرح به نامه اين كامل متن
خدا نام به
خوئينيها موسوي آقاي جناب والمسلمين حجتالاسلام
سلام روزنامه محترم مسئول مدير
"سلام" با
در زرين برگي به جنابعالي مديريت سال طي 9 سلام روزنامه
بر تكيه با كه روزنامهاي.شد تبديل ايران مطبوعات تاريخ
از دفاع راه در قدرتمند و استوار خود شناختهشده اصول
گام ملت حاكميت حق و قانوني آزاديهاي قانون ، حاكميت
ظلم و جهل با تا 1376 سالهاي 1369 طي تنه يك و برداشت
. شد متحمل را مرارتهايي نيز راه اين در و كرد مقابله
خرداد دوم حماسه ايجاد در آن اساسي نقش كه روزنامهاي
از پس و نيست پوشيده كس هيچ بر آن از بعد تحولات و ماه
ميداد رخ جامعه در كه جنايتهايي ماهيت افشاي در نيز آن
.بود ميدان پرچمدار
به ارزشمندش خدمات اين پاس به آن محترم مديريت و "سلام"
خواهد احترام مورد حال همه در و هميشه كشور فرهنگي جامعه
مديريت يا تعطيل روزنامه خدمات اين جرم به اگر حتي بود ،
.گردد محروم آن
قدرداني و سپاس مراتب امضاءكنندگان و روزنامهنگاران ما
اعلام سلام روزنامه در شما پرافتخار مديريت از را خود
شما عليه خدمات اين با مواجهه در كه حكمي هر و ميداريم
شما افتخار سند عنوان به را شود صادر سلام روزنامه و
.ميكنيم تلقي
سلام روزنامه تعطيلي حكم روحانيت ويژه دادگاه:است گفتني
اين به خوئينيها موسوي و كرد صادر سال پنج مدت به را
.نكرد اعتراض حكم
دادگاه از قبل سلام تعطيلي به تصميم بود شده گفته "قبلا
شركت دادگاه در نميخواست خوئينيها وحتي است شده گرفته
داد تن دادگاه در حضور به دادگاه رئيس اصرار با اما كند
.كرد نخواهد اعتراض دادگاه حكم به بود گفته اما
خوئينيها زودي به گفت ، ما خبرنگار به آگاه منبع يك
.ميكند اعلام خواهي نظر تجديد عدم براي را خود دلايل
جرايم به رسيدگي به را خود اعتراض بارها روزنامهنگاران
اعلام قانون صريح نص خلاف بر خاص دادگاههاي در مطبوعاتي
.كردهاند
قوه در شاهرودي هاشمي آيتالله اصلاحات برنامه است اميد
سياسي از پرهيز و قانون به بازگشت بر مبتني كه قضائيه
محاكم در مطبوعاتي جرايم به رسيدگي بر تاكيد است ، كاري
بر خاص محاكم فشار اعمال از قانون صريح نص بنابر عمومي
در سلام پرونده بررسي با گام اولين در و بكاهد مطبوعات
قانون خلاف بدعتهاي قبيل اين جلوي دادگستري عمومي محاكم
.بگيرد را
|