هستند پاك بچهها نزنيد ، انگ
خيزيم بهپا خود براي
روزنامه توقيف روزنامهنگاران صنفي انجمن
كرد اعلام غيرقانوني
را نشاط
در مردم :نشاط شده توقيف روزنامه مسئولان
توقيف رفع براي قضائيه قوه تصميم انتظار
هستند نشاط روزنامه از
هستند پاك بچهها نزنيد ، انگ
اصلاحوتربيت كانون از گزارشي
و كوه تلاقي نقطه گويي كه آنجا تهران ، نقطه غربيترين در
رد خياباني از آنجا ، به نرسيده هنوز البته است ، آسمان
كه ديوارهايي.دارد طويلي و بلند ديوارهاي كه ميشويم
ساخته بلند رنگ ، سبز سنگهاي با ديگر نيمه و آجر با نيمش
عرش به را ديوار بلندي كه آنست سازنده قصد كه گويي شده
بزرگ در دارد فرورفتگي كمي كه ديوار از قسمتي در.برساند
پناهي جان به داده ، جا خود دل در را دركوچكي كه سبزرنگي
اين نوجوانان از عدهاي پناهگاه واقع به كه برميخوريم
مكان دراين مختلف دلايل به كه نوجواناني.است بوم و مرز
بشناسيد را آنها تا ميخواهند شما از و شدهاند گردآورده
.بياييد ياريشان به و
هفت اول تازه ميشويم ، وارد نگهبان افسر اتاق به وقتي
هم بهشت درهاي گويي رمز ، اسم گفتن با اما !است خوان
گل ، از پر و كوچك ميدان يك با داخلي محوطهميشود گشوده
چه ميلهها اين پشت:دانستن كنجكاوي كه است زيبايي منظره
باغچههاي و گلها ديگر.ميكند تحريك را هستند؟ كساني
آن كه شود مي فراموش ديگرميآورند فراموشي پردرخت
آن پشت در تو و هستند؟ كجا "اصلا بلند ، قدر آن ديوارهاي
.ميبيني را متفاوت فضايي ديوار ،
كار گشتن ، كانون سرپرست دفتر دنبال به اداري ، ساختمان در
فتق و رتق مشغول ساختمان در خودش چون.است بيهودهاي
صد و نشسته كاغذها پس در و ميز پشت لاجرم و است امور
به استقبال و گرمي با !متداول رسوم از دور به كه البته
گويي كه لبخندي و اصفهاني شيرين لهجه با ميآيد شما سراغ
به بنا اين تاريخچه:ندارد موافقتي چندان چهرهاش ترك با
براي بررسيهايي سال 1342 در "ظاهرا.برميگردد سال 1347
بنا يك ساختن با بعد و شده گرفته نظر در مكان اين تهيه
لحاظ از شده ساخته "بعدا كه ساختمانهايي.ميشود شروع
حذف را امكاناتي زيرا نداشته ، همخواني يكديگر با معماري
پيكرههاي عنوان رابه سازهها كردهايم سعي ما.كردهاند
خواستههايمان با متناسب تغييراتي آن در و كنيم حفظ اصلي
اما بوده اينجا متولي دادگستري وزارت ابتدا در.دادهايم
در واقع در.است شده محول زندانها سرپرستي شوراي به بعد
ايران ، تمام از و داشته مركزيت حالت انقلاب از قبل سالهاي
اما.ميشدهاند منتقل مكان اين به بزهكار نوجوانان
مركزي داراي خود استانها ، مراكز از بعضي حاضر ، درحال
.هستند نوجوانان اين اصلاح و ورود براي مستقل
بيان با تربيت و اصلاح كانون سرپرست عابد ، مقاره منصور
:ميدهد ادامه و نموده آغاز را بنا معرفي فوق مطالب
بگيرد صورت كه بود لازم زمينه اين در زيادي دگرگونيهاي
به ابتدا در.هستيم آنها از برخي انجام مشغول هنوز ما و
دگرگون نيز تغذيه وضعيت پرداختيم ، بهداشتي سرويس بازسازي
همان با را غذا وكيفيت كرديم استفاده خصوصي بخش از و شده
.داديم تغيير جاهايي در را كاربري بالابرديم ، سابق قيمت
نه شد استفاده كردن ورزش براي مكاني بهعنوان ورزشگاه از
داخل در خياباني انتهاي در ورزش سالن.كارگاه عنوان به
شده ساخته سوله با كه بنا اين.دارد قرار كانون محوطه
با آن كف.است بسكتبال و واليبال و فوتبال استفاده مورد
طرف دو در كه آهني بزرگ دروازههاي و شده پوشيده مكالئوم
پس:كه ميآورد ذهن به را سئوال اين "فورا گرفته ، قرار
در نرفتهاند ، دوري راه البته هستند؟ كجا فوتباليستهايش
.ديگرند فعاليتهاي مشغول ديگر جاهاي
موكت با خوابگاهها كف:ميافزايد همچنان عابد مقاره آقاي
مثل عمومياي مكان براي كه ميدانيد و بود شده پوشيده
با را موكت ما.نيست بهداشتي "اصلا موكت اينجا ،
و كرديم تعويض شستشو قابل و پلاستيكي كفپوشهاي
.است بازسازي حال در نيز بخش اين بهداشتي سرويسهاي
ما و است داشته را منوال همين بعد به سال 47 از تاسيسات
و پرداختيم ساختمانها بازسازي به گرفتيم كه بودجهاي با
.داشتيم نياز كه مكانهايي نيز
ساختمانهاي با رو پيش در ميكنيم ترك كه را اداري محوطه
.هستيم روبرو آجرنما طبقه چند
"نسبتا اين طرفين در باريك ، نردههاي با بلند پنجرههاي
پر را باغچهها صورتي و سفيد گلهاي همان باز خيابان
است ساخت حال در گوشهاي در نيز بزرگي "نسبتا حوض.كرده
كه آبنمايي "احتمالا و آبي خوشرنگ و كوچك كاشيهاي با
روي ميرويم بالا پلهها از وقتي.بيفزايد فضا زيبايي به
ديوار بر را زيبايي بسيار نقاشيهاي آبيرنگ ديوارهاي
بام با خانهاي رنگ ، آبي بادبانهاي با كشتيميبينيم
خود ، كه بچهاي توسط شده كشيده خانهاي واقع در.شيرواني
.ميدهد ترجيح خانهاش به را اينجا نيز و ندارد خانهاي
متوجه بعدها كه شده نوشته اعدادي بزرگ سالن هر بالاي در
.برميگردد سني لحاظ از بچهها طبقهبندي به ميشويم
.شد منحل كه اندرزگاه نام به داشتيم مكاني اينجا سابق در"
درحال بچههاي از را بلوغ سن زير بچههاي كلي ، طور به
بچهها و شد برداشته بندها و قفل.كرديم جدا بلوغ
بخش نام به مكاني.ميكنند آمد و رفت محيط در آزادانه
و ساخت معيارهاي همان با است هتل مثل كه شد ساخته ويژه
ساختمان.بگيرد قرار استفاده مورد دخترها براي است قرار
بعد اما بود شده گرفته نظر در كوچكتر پسرهاي براي ويژه
ساختمان.باشد دخترها استفاده مورد كه شد براين تصميم
بخش به ويژه بچههاي.شد مجزا كل طور به پسرها و دخترها
.نباشند ارتباط در بابزرگسالان كه شدند آورده ديگري
براي كردهايم قرنطينه به تبديل را اندرزگاه ساختمان
با 2 حتي يا و دارند محكوميت ماه يك از كمتر كه بچههايي
اين براي را مكان اين و ميشود حل مشكلشان ماندن ، روز
آورده اينجا به موقت طور به كه بچههايي كه كرديم ايجاد
اينطوري.باشند نداشته ارتباطي ديگر بچههاي با ميشوند
در ".ميشود زيادي كمك آمار شناوري و بودن سيال به
سنگ با كه ديوارهايي.ميرويم درمانگاه به ديگري ساختمان
ملافههاي با تميز بسيار تختهاي و شده پوشانده سفيد
اين از خارج درمانگاههاي عكس بر درست !خالي اما سفيد ،
!شنيد مسئولي از صحيحي جواب نميتوان شلوغي فرط از كه فضا
صحبتهايي نيز ساختاري بخش مورد در عابد مقاره آقاي
.كرديم شروع انساني نيروي تغيير با ساختاري بخش در":دارد
كه شد احداث قضايي امور.شد يكي مددكاري و مشاوره بخش
به...و بخشودگي و عفو دادگاه ، در حضور پرونده ، مشكل
استفاده براي شخصي اتومبيل مددكارها ، بهشوند حل سرعت
داخلي مدير.شد داده امكانات و همراه تلفن و خدمت از
به را خشونت و وانضباط نظم.كرديم دعوت كار به متخصص
اقتدار.داديم قرار بررسي مورد جداگانه مقوله دو عنوان
صورت به بچهها براي نظمپذيري برنامه تثبيت قالب در را
داخل در سربازها اين بر سابق.كرديم آماده جديدي فرم
كل اداره رئيس كمك با كه ميدادند "پاس" اصطلاح به كانون
زمينه در كه شدند استخدام ديپلمه مراقب نفر زندانها ، 25
.نيست كافي اما دارد بسزايي تاثير افراد اين با برخورد
مشكلات شاپوريان آقاي عنايتهاي و منطقه 5 شهرداري با
را اينجا سبز فضاي آنها مثال ، براي.كرديم حل را زيادي
ماشينهاي از.كردند پارك به تبديل خودشان كاري پيمان با
استفاده ساز و ساخت جهت در مكانيكي بيل و لودر و باربري
".كرديم
-كامپيوتر -سفال كلاسهاي با نيز ساختمان فرهنگي بخش در
كاري كه سفالگري و سوادآموزي نهضت كاريكاتور و نقاشي
.هستيم روبهرو است كاه ساقههاي با ظريف
كلاس يك بهصورت كامپيوتر ، دستگاه با 3 كامپيوتر كلاس
درس راهنمايي سوم حدود تا كه افرادي براي فعال
به شروع رشته اين افتخاري استاد همكاري با خواندهاند
ديدهاند آموزش بچههاييكه آن از بعد و نموده فعاليت
در.دهند مي تعليم را ديگر بچههاي معلم ، صورت به خود
و ماهر و متخصص مربياني و استادان وجود از كلاسها همه
اين در علاقهمندي با و "افتخاري" صورت به كه كارآمد
نيز سفال كلاس.ميشوند استفاده مشغولند فعاليت به مركز
و خشك ساقههاي كه است برخوردار ذوق با استادي حضور از
پيوند نوجوان ، بچههاي درشت دستهاي با را كاه شكننده
بيرون آميختگي اين از كه زيبايي نقشهاي و طرحها و داده
كه خشكي ساقههاي.است برانگيز تحسين راستي به ميآيد
رنگ تغيير حرارت با و شوند صاف اتو با و شوند پخته بايد
.شود آورده رويكاغذ بر شده ، بريده تيغ با شده ، داده
و لطافت با را ساقهها كه زمخت نه ولي درشت گاه دستهايي
.ميدهند شكل نرمي
كه زيبايي نقشهاي نيز كاريكاتور و نقاشي كلاس در
روءياهاي حتي يا و ظريف و لطيف روحهاي از برخاسته
آمدهاند اينجا !حادثه بد از گويي كه است نوجواناني
با كه رنگ آبي آكواريومي.آنهاست دروني صفاي نشانگر
توجه ديوار بر شده نقش دريايي گياهان و رنگين ماهيهاي
آن درجلوي كه شيرواني بام با خانهاي ميكند ، جلب را
... و شده داده نمايش پرگلي باغچه
جوانان كه است فعال كلاسهاي آن از نيز خاتمكاري كلاس
و آورده گرد خود در ساعتهايي براي را هيجان و پرشور
بعد و ميپيچيدند هم دور نخ با را مسي سيمهاي نيز اينجا
قاب !انبر گاز و وچكش تيغ با و ميكنند باز روز دو از
كار ظرافت متوجه نبينيد تا كه ميسازند ظريفي خاتم
.نميشويد
اما نداشت وجود ويدئو دوربين فيلمبرداري ، كلاس در"
و شد كلاساهدا اين به دستگاه يك زندانها كل اداره باكمك
از يكي نشريه تكثير و چاپ براي زيراكس دستگاه 2
و شد تامين يونيسف طريق از ديگري و زندانها كل طرفاداره
به نهادها از.گرفت قرار علاقهمند بچههاي دراختيار
استفادههاي هدف ، و حركت تثبيت و كردن نهادينه خاطر
سازمان -پرورش و آموزش - يونيسف -شهرداري.ميشود شاياني
كميته نيز و جوانان سازمان نيز و حرفهاي و فني آموزش
.دارند مستمر همكاري مركز با خروج از بعد مردمي مشاركتهاي
كه شد تاسيس غيرانتفاعي مجتمع پرورش ، و آموزش بخش در
يك وي به بود اينجا روز دو مدت براي حتي دانشآموزي اگر
بخشبالا در ورزش.نشود جدا درس از كه شود داده گواهي
.بچههاست استفاده مورد كه شده ساخته استخري گرفته ، قرار
داشته بازاريابي و فراگيري قابليت كه مجرب استادان از
با مذاكره مشغول نيز حاضر حال در.شده استفاده باشند
ما دادهاند ، ما به را اوليه امكانات كه هستيم فرماندار
خودنعمتي اين كنندكه نگاه لااقل ما به مردم ميخواهيم
باشيم مطرح درجهان كه داريم را اين بضاعت مااست
وجود نعمت اين جايي هيچ كه مردم مثل داريم نعمتهايي
زمينه در كه داريم افتخاري همكار نام به بخشي.ندارد
و بخوريم پيوند احساس و انديشه در مردم با نيز فرهنگي
بحث قابل.داريم مردم درك و همراهي و همكاري به نياز
تنش اين و دارد وجود "پاش و ريخت" توسعه در كه نيست
.ميآيد وجود به ثبات بعد كه زلزله مثل.ميكند ايجاد
اميدواريم ما و وجودميآورد به تفاوت جديد ، انديشههاي
با آينده در مابشود كمتر پاش و ريخت داريم كه فرهنگي با
افراد آمار كه دارد احتمال.هستيم روبهرو جمعيت نرخ رشد
يافته تشكل تشكيلات و دهي سازمان به.برود بالا
.كردهايم كار علمي صورت به نيز را همين و نيازمنديم
درس كلاس به عصرها كه بخش يك.كردهايم تقسيم را بچهها
كار با را دانشاندوزي واقع در.كنند كار صبح و بروند
بياموزند حرفهاي كه مجبورند بچهها.آميختهايم كارگاهي
ميرويم داريم واقع در و نگذرانند بطالت به را اوقات و
".كنيم پيدا را خود جايگاه كه
پنجرههاي پشت از ميكند ، طولاني سكوتي عابد ، مقاره آقاي
بر را خود تلالوي آفتاب ، گرم و سمج نور ونردهدار ، بلند
و مزاحم نور روي پروندهاي گذاشتن با.تابانده ميز شيشه
.برميگردد گفتگو فضاي به عابد مقاره آقاي توجه داغ ،
زدن ، لبخند كه اوست هم شايد نميكند ترك را او لبخند
خود بايدجاي مطبوعات در ما:ميگويد.است شده وجودش ذاتي
اجتماع و است اجتماعي نهاد يك بالاجبار كانون.بيابيم را
فرار باشد اين از غير و بدانند خود از را ما بايد مردم و
به و دارد وجود دنيا جاي همه در بزهكارياست واقعيت از
بعضي خوب كارآيي عدم براساس كه اجتماعي پديده يك عنوان
در مشكل اين.. و خانواده و اجتماع در نقصي و نهادها از
باز گره اين بايد هم جامعه همين در و خورده گره جامعه
.شود
مثل ما و است مسئول ما بچههاي برابر در مطبوعات
اين.داريم نياز حمايت به وامثالهم آمنه شيرخوارگاه
فقط مادارند حمايت به نياز و بلوغاند دوره در بچهها
نيز عاطفي رواني كمك ما.نميخواهيم اقتصادي كمك
است سناريويي اين.مادر يك و ميخواهيم پدر.ميخواهيم
و مادر نقش.هستند بچهها بازيگرانش و زندگيست نامش كه
بچهها.كنند بازي مردم بايد هم را خواهر و پدر برادرو
كه نزنند بچهها اين به ناجور برچسب و انگ هستند ، پاك
آنچه درستي به اگر مطبوعات.برگردند اجتماع به راحتتر
رنجش آنهاست ، نظر مورد آنچه نه و كنند منتقل ميبينند را
خواننده و ميشود متاسف.بچههاست براي نيست ، ما براي
به را چيز همه و ميبيند جايبچهها به را كسي ناخودآگاه
مطمئن ما.ميبيند سفيد سفيد يا و سياه سياه مطلق طور
خواهد بيشتر مردم با ارتباطمان نزديك آينده در كه هستيم
به را كانون جايگاه و كنند كمك مطبوعات اگر نيز و شد
ميتوانند كنند نگاه آن به درستي به و بشناسند درستي
هشدار زنگ ها مطبوعاتي.كنند سريعتر را پيشرفت ضرباهنگ
اجتماعي آسيبهاي روي ما نشانههاي انگشت.هستند خوبي
در وحداكثر بفهمند ميتوانند آنها حداقل و است
.بشوند محو نبايد آسيبشناسي در و بشناسند برنامهريزيها
.نداريم مرفه قشر از ومحرومند ، آسيبپذير قشر از اينها
فراواني.دارند مشكل خانوادگي نظر از بچهها اين بيشتر
بزهكاري عوامل از يكي فقر و محروميت.است سرقت روي بزه
قشر.نيست فقر فرايند اين جامعهشناسان قول به اما است ،
نياز حركت به كار نظر از هم و انديشه نظر از هم متوسط
نخبگان بيشتر.هستند غنا و فقر مرز در متوسط قشر.دارند
فقر ازمانع كه كرد كمك آنها به بايد و اند متوسط قشر از
عبور براي اما است خطرناك ماندن براي فقر.كنند عبور
را اجتماع شرايط ما چون.ميدهد صيقل آدم به.است مناسب
برابر در كه ميآموزيم بچهها به بدهيم تغيير نميتوانيم
ميآموزيم.بجنگند بداقباليها با كنند ، ستيز ناملايمات
- گروهي -سازيفردي توانا مابايستند خود پاي روي كه
وخود كنند كار بروند كه ميآموزيم بچهها به را اجتماعي
در وچگونه بگيرند كار چگونه.كنند مطرح اجتماع در را
در شهريست كانون ، .كنند ازدواج نيز و كنند برخورد اجتماع
و شهردار ومشكلاتش مسائل همه با تهران ، بزرگ شهر دل
اعلام را سياستها كه دارد شهري شوراي دارد ، كانديدا
بچهها.نماينده انتخاب براي ميدهند راي و ميكنند
را گروهي كار و دارند مسئوليت تمرين و ميپذيرند مسئوليت
بد اما دارند پاييني سن كه بچههايي پذيرفتهاند ، نيز
.كردهاند بروز
مهدوي مرضيه
خيزيم بهپا خود براي
كنيد مراقبت خود از
در ميكنند؟ لگدكوب را ما همواره كه ميكنيم احساس آيا
است؟ شده زده رقم برايمان سرنوشتي چنين چگونه صورت اين
روي به خودمان آنكه مگر كند ، لگد را ما نميتواند هيچكس
فضيلت ازخودگذشتگي كه آموختهاند ما به.بكشيم دراز زمين
قراردادن مرتبه آخرين در را خود همواره اما است ، بزرگي
.است زيانبار ما روان و روح براي
از دفاع براي را خود شهامت همه بارها ما از بسياري
با رويارويي هنگام به و كردهايم بسيج اعتقاداتمان
.نشستهايم عقب شرم يا گناه احساس با مخالفت نخستين
عمل خود ترجيحات به كردن ، دفاع خود اعتقاد از صراحت با
پيشنهادي با "واقعا كه هنگامي به گفتن نه و نمودن ،
و دوستان دارد احتمال.ميبخشد نفس حرمت ما به مخالفيم ،
عادت تمايلاتمان خاطر به ما ايستادگي به كه عزيزانمان
ليكن.شوند شوكه يا شگفتزده روش تغيير اين از ندارند
باورهاي مورد در مصالحهاي هيچگونه بدون ما كه هنگامي
كنوني مطلوب وضع اگر حتي ميكنيم ، پيروي وجدانمان از خود
همراه را حرمتنفس و خوددوستي همواره ريزيم ، درهم كمي را
.داشت خواهيم
را ما ديگران ، مخالفت وجود با دفاعكردن خود منافع از
عشق همان با خودمان با كه وقتي.ميسازد مقاوم و نيرومند
با كه ميكنيم رفتار ملاحظهاي و مهرباني احترام ، و
اعتلا ما نفس حرمت خود ، علاقه و احترام مورد افراد
معتقدم؟ چيز چه به":بپرسيم خود از ميتوانيم.مييابد
"ميخواهم؟ چه "واقعا
را ما ديگران ، مخالفت وجود با كردن دفاع خود منافع از
.ميسازد مقاوم و نيرومند
رابينسن ب دكتر نوشته
غيبي منوچهر دكتر ترجمه
روزنامه توقيف روزنامهنگاران صنفي انجمن
كرد اعلام راغيرقانوني نشاط
با ديروز ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن :اجتماعي گروه
.دانست غيرقانوني را نشاط روزنامه توقيف بيانيهاي صدور
زير شرح به روزنامهنگاران صنفي انجمن بيانيه كامل متن
:است
جاري هفته شنبه روز ديگر بار ما مطبوعاتي جامعه متاسفانه
قانون مطابق.بود ديگر روزنامهاي غيرموجه توقيف شاهد
و ماده 23 تبصره 3 به محدود نشريات توقيف موارد مطبوعات ،
يا قضايي مقام هيچ و بوده قانون همان ماده 31 تبصره
در.نيست مورد دو اين غير در نشريات توقيف به مجاز اداري
كه تهران استان دادگستري عمومي روابط اطلاعيه در كه حالي
به مربوط روزنامه اين اتهام گرديده ، صادر روز 14/6/78 در
رو اين از.است شده عنوان مطبوعات قانون و 27 مواد 26
فاقد مذكور اتهامي موارد بر تكيه با روزنامه اين توقيف
.است وجاهت گونه هر
تعطيل يا توقيف هرگونه كه آنجا از:ميافزايد بيانيه اين
شغلي امنيت و حرفهاي حقوق "مستقيما مطبوعهاي
اين تاكنون و ميدهد قرار تعرض مورد را روزنامهنگاران
تعطيل يا توقيف احكام صدور در قضايي مراجع طرف از امر
و قضايي مراجع از "مصرا انجمن لذا است ، شده گرفته ناديده
در كه مينمايد درخواست قضائيه قوه محترم رئيس "خصوصا
همه رعايت با و شود نظر تجديد مطبوعات با برخورد نحوه
فعالان شغلي امنيت و حرفهاي حقوق رعايت و قانوني جوانب
.نمايد اقدام مطبوعات
و غيرقانوني بر كماكان ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
بر كه زيانباري عواقب و اقدامات گونه اين عجولانهبودن
ميگذرد ، روزنامهنگاران شغلي امنيت و حرفهاي استقلال
قضايي مسئولان كه اميدواريم حال عين در و ميكند ، تاكيد
موازين رعايت به موضوع جوانب و ابعاد همه بررسي با
و حساسيت روزنامهنگاران حقوق استيفاي جهت در و قانوني
قضايي امنيت سايه در قلم اهل تا دهند بخرج را لازم دقت
.بپردازند خود حرفهاي و شغلي وظيفه ايفاي به بتوانند
در مردم :نشاط شده توقيف روزنامه مسئولان
توقيف رفع براي قضائيه قوه
تصميم انتظار
هستند نشاط روزنامه از
يك در گذشته روز نشاط روزنامه مسئولين :اجتماعي گروه
تصريح خارجي و داخلي خبرنگاران حضور با مطبوعاتي نشست
جنبه وجه هيچ به روزنامه اين به وارده اتهامات كه كردند
توقيف رفع آن از سريعتر هرچه است ضروري و ندارد قانوني
.شود
مديرمسئول ، كه نشست اين در همشهري خبرنگار گزارش به
نشاط روزنامه سياستگزاري شوراي اعضاي از يكي و سردبير
سخناني در روزنامه اين مديرمسئول صفري لطيف داشتند حضور
عمل:گفت نشاط عليه شده مطرح اتهامات دانستن بياساس ضمن
و ندارد قانوني وجهه مطبوعات قانون طبق آن ، روش و توقيف
اصلاحشده اطلاعيه در تهران دادگستري كه اين به توجه با
اهانت بر داير مطبوعات قانون ماده 27 در مقرر اتهام خود
كه اين به توجه با نيز و گرفته ، پس را رهبري مقام به
"اساسا هم اسلام مقدسات به توهين بر مبني ماده 26 اتهام
رئيس ميرود انتظار نيست برخوردار قانوني و حقوقي وجه از
رفع مقدمات پرونده اين به فوري رسيدگي با تهران دادگستري
.آورد فراهم را نشاط از توقيف
"صرفا مطبوعات توقيف كه نكته اين به اشاره با صفري لطيف
قانون ماده 31 نيز و ماده 23 تبصره 3 به مستند بايد
احتمالي جرم وقوع صورت در حتي:گفت پذيرد انجام مطبوعات
عامل را و 27 مواد 26 كه دادگستري اطلاعيه مبناي بر
با نداشته حق مرتضوي قاضي بود ، كرده عنوان روزنامه توقيف
كه اساسي قانون اصول نيز و قانوني مواد گذاردن زيرپا
با علني دادگاه حيطه در را مطبوعاتي جرايم به رسيدگي
توقيف به اقدام ميداند ، قانوني منصفه ، هيات حضور
.كند روزنامه شتابزده
موضع كردن خاطرنشان با همچنين نشاط روزنامه مديرمسئول
به وارده اتهامات كه مورد اين در مطبوعات بر هياتنظارت
كتبي اخطار به "صرفا و نكرده تلقي جرم را نشاط روزنامه
بيانگر نظارت هيات مسئولانه موضع:كرد اظهار كرده اكتفا
مطبوعاتي تخلفات به رسيدگي مرجع منظر از كه است نكته اين
"صرفا روزنامه مسئولين و است غيرقانوني نشاط توقيف نيز
در تنش از پرهيز و كشور قضائي دستگاه احترام لحاظ به
.دادهاند رضايت روزنامه موقت توقيف به جامعه
با ملاقات تقاضاي نشاط مسئولين كه خبر اين اعلام با وي
رفع خواستار كردهاند را تهران دادگستري رئيس عليزاده
.شد مربوطه دادگاه تشكيل زمان تا روزنامه توقيف
شاهرودي هاشمي آيتالله سخنان يادآوري ضمن همچنين صفري
اين رياست پست تصدي هنگام به كه قضائيه قوه جديد رئيس
"قانونمندي و سياستبازي از جلوگيري گستري ، عدالت" قوه
از مردم:گفت بود دانسته قوه اين جديد اقدامات سرفصل را
و قانون كردن لحاظ با دارند انتظار شاهرودي آيتالله
از قانونمداري بر مبني كشور بلندپايه مسئولين ديدگاه
و كند جلوگيري زمينه اين در مشابه غيرقانوني اقدامات
همچون افرادي آن طي كه كند رشد فضايي كشور در نگذارد
دارد ، موءتلفه هيات به شديد جناحي وابستگي كه مرتضوي قاضي
را قوانين امثالهم و كردن پلمپ و زدن و بستن به تهديد با
چهارم ركن عنوان به را مطبوعات امنيت و كند بهراي تفسير
.ببرد بين از دموكراسي
هر كه بدانند بايد مرتضوي قاضي امثال :افزود وي
كردن تعطيل و توقيف به كنند ، موفق توقيف هم را روزنامهاي
مسئولينقضايي است بهتر پس ;شد نخواهند مردم انديشههاي
با نتواند كس هيچ تا كنند اتخاذ را راهكارهايي كشور
موجب مقدس شخصيتهاي و نهادها عناوين ، از ابزاري استفاده
.شود كشور در قانوني و حقوقي ناامني ايجاد
روزنامه مجدد انتشار به نسبت اميدواري اظهار ضمن صفري
فعاليتهاي ساير مورد در آن از توقيف رفع و نشاط
از 29 كه همانطور:گفت موءسسه اين مطبوعاتي و انتشاراتي
هفته پنجشنبه روز از بود شده اعلام مطبوعات در مردادماه
"اقتصادي اخبار" جديد روزنامه راهاندازي با جاري
نشست ادامه در.گرفت خواهيم سر از را خود مطبوعاتي فعاليت
نشاط روزنامه سردبير شمسالواعظين ماشاءالله گذشته روز
نهايت در كه وقايعي روند تشريح با كوتاهي اظهارات طي نيز
آزادي از دفاع انجمن:گفت داشت پي در را نشاط توقيف
بزودي كه كرده تهيه روزنامه توقيف درخصوص گزارشي مطبوعات
.شد خواهد ارائه
زياني نشاط موقت توقيف كه نكته اين اعلام با همچنين وي
كرده وارد روزنامه اين به تومان ميليون دويست بر بالغ
كسي چه و كيست روزنامهها تعطيلي حقوقي ضامن:كرد تصريح
را شده توقيف روزنامههاي اقتصادي زيانهاي مسئوليت
ميگيرد؟ برعهده
روزنامه مسئولين" كه نكته اين بر تاكيد با خاتمه در وي
پس اين از مرتضوي قاضي غيرقانوني اقدامات لحاظ به نشاط
از "نميدانند خود خطاب طرف را وي عنوان بههيچ
برقراري راه در كه صورتي در كرد درخواست رياستجمهوري
اين شفاف بهطور است ، فشار تحت مطبوعات اصحاب شغلي امنيت
روند بر تاثيرگذار وقايع به همگان تا كند بيان را مسئله
.ببرند پي مطبوعات توقيف
سياستگزاري شوراي اعضاي از يكي جلاييپور حميدرضا
از يكي گرفتن پس كوتاه اشارهاي در نيز نشاط روزنامه
به توهين بر مبني دادگستري نخست اطلاعيه در مطرح اتهامات
با و دانست مرتضوي قضايي دربرداشت تناقض وجود را رهبري
به خطاب نامه نگارش در سحابي يدالله به منتسب اتهام رد
.شد نشاط توقيف موضوع در جدي تجديدنظر خواستار رهبري مقام
|