جهاني اخلاق به نياز و تمدنها گفتوگوي
متحد ملل سازمان كل دبير عنان كوفي *
اشاره *
خاتمي سيدمحمد سوي از تمدنها گفتوگوي بحث طرح دنبال به
نبرد تئوري با مقابله در نويني راه جمهوري رياست
فوق ، نگرش دو بين تمايز شد ، گشوده هانتينگتون تمدنهاي
و بشر آينده به نسبت آنها تئوريپردازان مفروضات از ناشي
(ره)امام عراق ، و ايران جنگ گرم گرما در.است آن تاريخ
را مسلسلها كه برسد جايي به بشريت اميدوارم فرمودند
آقاي تمدنهاي گفتوگوي نظريه آيا كند ، قلم به تبديل
گفتوگوي روي هر به است؟ برنخاسته بينشي چنين از خاتمي
سال و گرفت قرار متحد ملل سازمان كار دستور در تمدنها
تمدنها بين وگو گفت براي متحد ملل سال عنوان به 2001
كدام امروز جهان در گوناگون تمدنهاي اما.نهاد نام
بگيرد؟ صورت ميتواند چگونه آنها بين ما گفتوگوي و هستند
دبيركل عنان كوفي سخنراني موضوع پرسش اين به پاسخ
دانشگاه اسلامي مطالعات مركز در كه است متحد ملل سازمان
.است شده ايراد آكسفورد
انديشه گروه *
محترم حضار عاليجنابان ،
آقايان و خانمها
اين در امروز كه است خرسندي نهايت موجب اينجانب براي
از يكي تنها نه اسلامبگويم سخن اسلامي مطالعات مركز
معنوي راهبر تاريخ ، طي در بلكه است ، الهي بزرگ اديان
.است بوده متعدد تمدنهاي
آموزشي اصلي زبان عربي زبان عباسي ، خلفاي عظمت با عصر در
بزرگي فرهنگهاي بعدها.بود ميانه آسياي تا اسپانيا از
عثماني امپراطوري يا ايران در صفوي هند ، در مغول نظير
.داشتهاند وجود
در انساني متمايز "تمدنهاي" گذشته در كه ندارد شك هيچكس
نمودند ، سقوط و ظهور آنها.داشتهاند وجود مجموعه يك
اولين از يكي.گرائيدند انحطاط به و شدند شكوفا
فيلسوف و تاريخدان دريافت ، را نكته اين كه نويسندگاني
.بود خلدون ابن اسلام ، بزرگ
وجود جهان مختلف نقاط در همزمان تمدنها از بعضي
هيچ يا بوده ارتباط در يكديگر با ندرت به كه داشتهاند
برخورد هم با تمدنها ديگر.نداشتهاند هم با رابطهاي
از يكي كه گونهاي به بوده ، تعارض در "غالبا و داشته
.است بوده ديگري بر استيلا و تفوق صدد در آنها
يكديگر بر تمدنها متقابل تاثير و رقابت يعني اخير مورد
شايد.گرديد متداول بيشتر گذشته سال هزار دو طي
مسيحيت و اسلام تمدنهاي بين رقابت آن مثال واضحترين
هر و بوده مرتبط هم به خيلي نهايت در دو اين.است بوده
به مسلمانان كه خاورميانه در وحدانيت ديرينه سنت از دو
.گرفتهاند نشات ميگويند ، ابراهيمي دين آن
با مسلمانان و مسيحيان وسطي ، قرون صليبيون دوره در
كه سرزميني و شهر كنترل منظور به اورشليم ، سر بر يكديگر
بود ، مقدس يهوديان براي همچنين آنها ، دوي هر براي
نقاط ساير با آنها رقابت مختلف ، مواقع در ولي.جنگيدند
تا گرفته روسيه از اندونزي ، تا گرفته اسپانيا از جهان
است ، من موطن كه سرزميني يعني آفريقا ، صحراي جنوب ناحيه
.داد قرار تاثير تحت را
صورت به تنها دين دو اين بين متقابل تاثير حال عين در
داشت ، وجود ميانشان نيز "گفتگو" بلكه نكرد ، تجلي تعارض
.گرفتند فرا يكديگر از گوناگون تمدنهاي كه چرا
:آموختند بسياري مطالب مسلمانان از مسيحيان وسطي ، قرون در
در كه يوناني فيلسوفان آثار حتي رياضيات ، علوم ، پزشكي ،
فرهيختگان توسط بود شده مفقود اروپا در تاريكي عصر
.شد نگهداشته محفوظ و ترجمه عربي زبان به مسلمان
داد توسعه را برتر تكنولوژي و سازمان مسيحيت جهان بعدها
ساير بر غلبه يا تفوق براي سرمايهاي عنوان به آنها از و
تمام با تمدنها گفتگوي.نمود استفاده جهان در تمدنها
.شد وحده متكلم به تبديل نياتش و مقاصد
و حمل زمينه در چشمگير بهبود و غرب نفوذ گسترش دليل به
جهان ، مردم نمود ، ظهور آن دنبال به كه ارتباطات و نقل
مرتبط و نزديك يكديگر به ديگر زمان هر از بيش امروز
نخواهيم يا بخواهيم چه حداقل ديگر ، عبارتي به.هستند
زندگي واحد جهاني تمدن يك در حاضر حال در ما تمامي
و بيشتر ما كه ميرسد نظر به گذشته سال چند طي و ميكنيم
پيشبيني.شنيدهايم جمع صورت به "تمدنها" درباره بيشتر
سال از كه تمدنها برخورد زمينه در هانتينگتون ساموئل
.برانگيخت را فراواني بحثهاي شد عنوان 1993
چنين از اجتناب خواستار بايد معقول انسانهاي همه
طالب مسلمان رهبران اغلب قطع طور بهباشند برخوردي
.هستند برخورد اين از پرهيز
اسلامي ، كشور يك از آيندهنگر رهبري گذشته سپتامبر ماه در
ملل عمومي مجمع در ايران ، جمهور رئيس خاتمي ، محمد آقاي
.نمودند ايراد باره اين در يادماندني به سخناني متحد
...ايران مردم اسلامي انقلاب" داشتند اظهار ايشان
برخورد نه است ، فرهنگها و تمدنها ميان گفتوگو خواستار
."آنها بين
سال 2001 گرفت تصميم عمومي مجمع ايشان ، پيشنهاد براساس
تمدنها بين گفتوگوي براي متحد ملل سال عنوان به را
.نمايد اعلام
و هستند كدام امروز جهان در گوناگون تمدنهاي اين بنابر
گيرد؟ صورت ميتواند چگونه آنها مابين گفتوگوي
است كرده اشاره نكته اين به درستي به هانتينگتون پروفسور
در كه شد خواهيم وارد مرحلهاي به سرد ، جنگ پايان با كه
نظير عقيدتي مكاتب بين مشخصي جهاني برخورد هيچ آن
بين برخورد عوض در.ندارد وجود ليبراليزم و سوسياليزم
"عقايدتان" مسئله نتيجه در كه داشت خواهد وجود "هويتها"
.است اهميت واجد "موجوديتتان" بلكه نيست ، مطرح چندان
بين درگيريها اين ناظر كه است صحيح اين آيا اما
.باشد اينطور نميرسد نظر به باشيم؟ گوناگون تمدنهاي
.دارند مشابهي بسيار فرهنگهاي درگير ، گروههاي اوقات بعضي
.دارند مشتركي زبان حتي آنها از برخي
و كرواتها صربها ، مورد در مثال عنوان به موردي چنين يك
و هوتوها همچنين سابق ، يوگسلاوي در بوسني مسلمانان
.دارد مصداق رواندا در توتسيها
به خارج از كه كساني كه دارد حقيقت امر اين ديگر ، سوي از
طرف يك از فرهنگ يا دين براساس "غالبا مينگرند ، موضوع
ميان در.ميكنند حمايت درگيريها اين در ديگر ، طرف يا
اين.دارد وجود همبستگي احساس جهان سراسر در مسلمانان
زماني انگلوساكسون سفيدپوستان و يهوديان ميان در احساس
گروهها ساير اعضاي با درگيري در را خود گروه هم مردم كه
.دارد وجود نيز ميبينند ،
قالبي رفتارهاي و ارزشها تاريخي ، سنتهاي ترتيب اين به
ديگر گروهي ميان تفرقه و مردم از عدهاي نزديكي باعث
.ميشود
وجود مجزا پديدههاي عنوان به سابق مثل ديگر تمدنهاي
دارند را تاريخ قوي مهر هنوز پيشرفته جوامع اما.ندارند
شناسايي را يكديگر فرهنگي ، سطوح اختلاف راستاي در هنوز و
.مينمايند
همه از بيش آنچه امروزه تفاوتها ، و اختلافات اين ميان در
غربي و اسلامي جوامع بين رابطه است ، شده فراوان بحث موجب
.است
ويژه به برسد ، نظر به تصنعي حدودي تا شايد عيني لحاظ از
كسي چه بگوييم بخواهيم كه باشد دشوار حضاري ، چنين براي
جمع ، اين در كه دارم يقين.است غربي كسي چه و مسلمان
ذهني لحاظ از اما.هستند غربي هم و مسلمان هم بسياري
مردم براي ويژه به باشد ، داشته واقعيت بسيار ميتواند
تاريخ تاثير تحت "قويا خودشان درباره نظراتشان كه مسلمان
.است گرفته قرار گذشته سال هزار
و دين روزگاري كه واقفاند خوبي به مسلمانان بيشتر
و رايج آسيا و آفريقا اروپا ، از وسيعي مناطق در فرهنگشان
.است بوده حاكم
زوال به رو "تدريجا اسلامي امپراطوري كه ميدانند آنها
يا مستقيم سلطه زير اسلامي كشورهاي تمام "تقريبا و گذارد
پايان به استعمار امروزه.گرفتند قرار غرب غيرمستقيم
نابرابري از هنوز مسلمانان از بسياري اما است ، رسيده
از ناشي را آن و هستند خاطر رنجيده غرب با آشكار
و شكست احساس آنها از بسياري.ميدانند سياسي بازيهاي
.ميكنند محروميت
و فلسطينيها با غيرعادلانه رفتار سبب به آنها رنجش
سابق يوگسلاوي در مسلمانان عليه وحشيگري لحاظ به "اخيرا
.است شده تقويت
و تمدن كه باشند آن شاهد مايلند مسلمانان امروزه
احترام مورد ديگران و خودشان توسط گذشته چون فرهنگشان
سهيم آن در بايد ما همگي كه است اميدي اين.شود واقع
اين امروزه كه دريابيم را نكته اين كه برآن مشروط باشيم ،
.آورد دست به نظامي پيروزي با نميتوان را احترام
سلاحهاي تخريبي قدرت و آن از بيشتر نوين جوامع نزديكي
و فعل كه نمود تصور بتوان كه است آن از وحشتناكتر نوين
نظامي درگيري بصورت ميتواند نوين تمدنهاي بين انفعال
بوده چنين "غالبا گذشته تمدنهاي ميان در چنانكه.باشد
.است
دلائلي از يكي اين.باشد صلحآميز بايد امروز گفتوگوي
براساس بايد تمدنها گفتوگوي كه معتقدم من كه است
.گيرد صورت مشترك ارزشهاي
اخلاق بودن نسبي معتقدان افراطيترين حتي اعتبار اين به
بگذار و كن زندگي" نظريه.شوند كليت به قائل ناگزيرند
و فرهنگها تمام كه دارد كارآيي زماني فقط "كنند زندگي
.بپذيرند معيار يك عنوان به را آن جوامع ،
زندگي بگذار و كن زندگي" كه ندارم اعتقاد شخصا ، هرچند
شايد.است امروز جهاني جامعه براي كافي الگوي يك "كنند
هانتينگتون پروفسور با عقايدم نظر از من كه است اينجا در
.ميگيرم فاصله
و تنوع داشتن گرامي و كردن حفظ كه دارم اعتقاد من
اما است حياتي ما براي باشد ميسر كه هركجا در گوناگوني
وسيله به تمدنها كردن مشخص بر مبتني وي نظر با
متمايز جغرافيايي محدودههاي در واقع فرهنگي مجموعههاي
.نيستم موافق
سطح در را فرهنگي تنوع ظاهري بهطور است ممكن فوق ترتيب
يكپارچه و بسته فرهنگي مجموعه ، هر اما.نمايد حفظ جهاني
.داشت خواهد محلي سطح در
اينچنين موافق "شخصا هانتينگتون پروفسور ميرسد نظر به
آمريكا تبديل به نسبت كتابش پايان در كه چرا.باشد جهاني
هشدار "گسيخته هم از" جامعهاي يا فرهنگي چند كشوري به
.ميدهد
دارد ادامه
|