اصول در سازشناپذيري
چهارمين پاريس در ايرانشناس حضور 300 با
آغاز ايرانشناسي اروپايي مطالعات
كنفرانس
شد

اصول در سازشناپذيري
(بخش واپسين) (ص) اكرم پيامبر سيره در مدارا و تسامح
غلام عداس ، داستان در را مشركان با صميمي ارتباط نمونه
آوردن اسلام از پيامبر وقتي ;شاهديم "عتبه" و "شيبه"
آورد پناه خدا به نوميدي حال به و شد نااميد ثقيف قبيله
عداس خود ، نصراني غلام به و ديدند را او شيبه و عتبه و
:هشام ابن نقل مطابق.كند پذيرايي او از كه گفتند
.آورد خدا رسول پيش انگور از طبقي و كرد چنان عداس"
عداس.گفت بسمالله گذاشت ، دست خوردني آن بر چون پيامبر
اين در كسي ;سوگند خدا به:گفت و كرد پيامبر به نگاهي
چه از تو:فرمود (ص)پيامبر.نميگويد كلامي چنين سرزمين
اهل از و نصرانيام:گفت چيست؟ تو دين و هستي سرزميني
.متي بن يونس صالح ، مرد شهر از:فرمود پيامبر.نينوا
او:فرمود.ميشناسي را متي بن يونس چطور:گفت عداس
در را خود عداس.پيامبريم دو هر او و من و است من برادر
".بوسيد را وپايش دست و سر و افكند پيامبر آغوش
توسط موءمنان با صميمي ارتباط برقراري كيفيت در زير روايت
:گوياست بس پيامبر
نگاههاي خدا رسول:فرمود كه شده روايت (ع)صادق امام از"
هيچگاه او.ميكرد تقسيم اطرافيان ميان تساوي به را خود
با اصحاب از مردي چون و نكرد دراز يارانش پيش را خود پاي
عقب را دستش او از قبل پيامبر مينمود ، مصافحه او
مصافحه ، هنگام پيبردند ، موضوع اين به چون و.نميكشيد
كنار را دستش مرد ، آن پس ميكرد ، مايل كمي را دستش
".ميكشيد
:است شده روايت (ع)علي از همچنين
و خوشرويي با ميديد افسرده را كسي هرگاه ،(ص)خدا رسول"
را كسي خداوند ، :ميفرمود و ميساخت شادمان را او مزاح
".نميدارد دوست كند ترش روي برادرانش حضور در كه
:فرمود كه است اميرموءمنان سخنان در باز
عشرته اكرمهم و عريكه الينهم كان و -
".بود مردم بزرگوارترين معاشرت در و نرمخوترين او"
پيامبر مستقيم تماس و برخورد كه بود آن نتيجه سرانجام ،
از عميق و حقيقي برداشتي مردم ، كه ميشد آن باعث مردم با
دروغ شايعات و آورند بدست پيامبر دعوت محتواي و شخصيت
.گردد خنثي نيز پيامبر عليه
حضرت آن به اصحاب سوي از كه مهماني دعوتهاي پذيرفتن
از ضيافتها آن در او بيتكلف حضور و ميگرديد پيشنهاد
در ايماني ارتباط تعميق و افزايش در حضرت آن سعي مصاديق
مردم به اخلاقي و فكري هدايتهاي ارائه منظور به جامعه
:است شده نقل مالك انسبن از چنانكه.است
يجيب و يتبعالجنازه و يعودالمريض (ص)رسولالله كان"
عيادت را مريض (كه بود چنين پيغمبر عادت) دعوتالمملوك
اجابت را برده دعوت و مينمود مشايعت را جنازه و ميكرد
".ميكرد
آمده خدا رسول سيره توصيف در "هاله ابي هندبن" روايت در
:است
با خدا رسول ينفرهم ، لا و يوءلفهم..(ص)رسولالله وكان"
طبق و "نميساخت دور خود از را آنان و ميگرفت انس مردم
:داشت فراوان تاكيد روش اين بر زير بيان
مومن ، ) لايوءلف و يالف لا فيمن ولاخير مالفه الموءمن
مانوس او با نيز كسي و نگيرد الفت كه كسي و است الفتگير
است ايمان ترويج مامور موءمن هر كه چرا (.ندارد خيري شود ،
.انسانهاست با انس و الفت نيازمند مهم اين و
مسلمانان حتي و مشركان ايذاء تحمل -د
سختجانان و شكيبايان جز كه است سخت ماموريتي الهي دعوت
.برنميتابند را دشواريهايش و برنميآيند آن عهده از
از بيش آنچه برخي ، حقناپذيري و لجاجت و عناد از صرفنظر
استهزاءهاي و ايذاءها ميگردد كار دشواري باعث همه
آنجا از گرامي ، پيامبراست دعوت صاحب برابر در مخاطبان
ميگفت ، را كلامآخر و جامع بيان خدا دين تبليغ در كه
بر جملهها اين آنكه تا كرد تحمل نيز را آزارها بيشترين
:شد نازل او
خود و (97-حجر) يقولون بما صدرك يضيق انك نعلم لقد و -
ما مثل نبي اوذي ما:گفت آزارها به نسبت عكسالعمل در
آزار مورد دعوت راه در من اندازه به پيامبري هيچ اوذيت ،
شيوه بازگوكننده روايت چند پايان در نيز.نگرفت قرار
ديگر و ابولهب دشنامهاي و بدگوئيها خدا ، رسول تبليغي
رسول وقتي اينكه جمله از:است شده ذكر قريش معاند سران
لااله قولوا مشهور جمله و ميكرد مراجعه قبايل به خدا
ميفرمود ، ابلاغ را تبليغي ديگر پيامهاي و تفلحوا الاالله
:ميگفت بلافاصله ابولهب
به نتيجه در.دروغگوست و صابئي كه نكنيد پيروي او از"
مورد را او و ميكردند رد را پيغمبر درخواست شكل ، بدترين
تو تو ، قبيله و خانواده:ميگفتند و ميدادند قرار اذيت
با چنين اين.نميكنند پيروي تو از كه ميشناسند بهتر را
به و ميداد پاسخشان نرمي به او و كردند مي مجادله او
:ميگفت (تمام دلسوزي با) نهايت در و فراميخواند خدا دين
بخواهي ، تو اگر خدايا كذلك ، يكونوا لم لوشئت اللهم "
(1)".كرد خواهند تغيير اينان
در ايمان كه دل بيمار گروهي نيز مسلمانان صف ميان در
:ميدادند آزار را پيامبر بود ، نكرده رسوخ دلشان
اذن قل اذن هو يقولون و النبي يوءذون منهمالذين و"
امنوا للذين رحمه و للموءمنين يوءمن و بالله يوءمن خيرلكم
و (61-توبه) اليم عذاب لهم رسولالله يوءذون والذين منكم
و ميدهند آزار را پيامبر كه هستند كساني ايشان از
شماست ، براي خوبي گوش:بگو.است باور زود او:ميگويند
براي و ميكند باور را موءمنان [سخن] و دارد ايمان خدا به
كه كساني و است رحمتي آوردهاند ايمان كه شما از كساني
.دارند دردناك عذابي ميدهند آزار را پيامبر
عنايت و رحمت و لطف برابر در آزار اين كه است اين جالب
گوش ، ) اذن را او چه ، آنهاست ، به پيامبر بيشائبه
و عطوفت نهايت با زيرا ميخواندند ، (زودباور خوشباور ،
آيه.ميكرد صحت بر حمل و ميشنيد را آنها سخنان مهرباني
پيامبر به نسبت مسلمانان از برخي ايذاء بر نيز ديگر
لعنهمالله رسوله و يوءذونالله انالذين:دارد اشعار
(57-احزاب) "مهينا "عذابا اعدلهم و الاخره و فيالدنيا
ميرسانند ، آزار را او پيامبر و خدا كه كساني بيگمان ،
عذابي برايشان و كرده لعنت آخرت و دنيا در را آنان خدا
.است ساخته آماده خفتآور
(ص)رسولالله عقيدتي و سياسي سيره در قاطعيت و صلابت
و سياسي سيره در نرمي و مدارا اقسام و جلوهها كه حال
بهمنظور كه است آن نوبت بازگفتيم ، را خدا رسول اجتماعي
آن سيره استنباط در يكسونگري از پرهيز و مباحث جامعيت
يعني نبوي دعوت علمي شيوههاي از ديگر شيوه دو به حضرت
:نمائيم توجه شرك از بيزاري اظهار و اصول در سازشناپذيري
اصول در نرمش عدم و سازشناپذيري -
متوجه پيامبر برابر در لجاجتها و مخالفتها كه آنگاه
هيچگونه ميگرديد ، معاد و توحيد مانند او اعتقادي اصول
مهمترين كه چرا نميشد ، مشاهده حضرتش سوي از تحمل و نرمش
مخاطبان دل و ذهن در خالص توحيد تثبيت را خويش رسالت
:دارد اشاره مهم اين به متعدد مواضع در قرآن.ميدانست
يطعم هو و والارض فاطرالسموات "وليا اتخذ اغيرالله قل -
(انعام14)اسلم من اول اكون ان امرت اني قل يطعم لا و
-زمين و آسمانها آورنده پديد -خدا از غير آيا:بگو
داده خوراك و ميدهد خوراك كه اوست و برگزينم سرپرستي
اسلام كه باشم كسي نخستين كه مامورم من:بگونميشود
.است آورده
:مينويسد آيه اين ذيل در طبرسي علامه
آيين محمد اي:گفتند پيغمبر به مكه اهل روايتي ، براساس"
به را تو فقر جز ميدانيم ما كه درحالي گفتي ترك را قومت
براي خود دارائيهاي از ما تا بيا پس وانداشته ، امر اين
پس.گردانيم مردم ثروتمندترين از را تو و گردآوريم تو
".گرديد نازل فوق آيه
طمع به مبادا كه ميدهد هشدار پيامبر به قرآن نيز گاهي
و عقايد به سوزني سر آنان ، همراهي جلب و مشركان اقناع
در سخت عذابي صورت اين در كه دهي نشان تمايل مرامشان
اطاعت و همراهي از صراحت به ديگر جاي در و توست انتظار
:ميكند نهي كافران
(9-قلم) فيدهنون دوالوتدهن و المكذبين تطع فلا -
تا كني نرمي كه دارند دوست نبر ، فرمان دروغزنان از پس ،
.نمايند نرمي
پيامبر ، عملي سيره در ناپذيري سازش بارز جلوههاي از
مشركان ، چانهزدنهاي و مساومه برابر در بزرگوار آن مقاومت
ارجمند ، مفسراوست منطقي و مستدل و روشن دعوت از پس
:ميگويد فوق آيه ذيل در قطب سيد
مرسوم تجارت در چنانكه است ، (زدن چانه) مساومه نوعي اين"
انسان لكن ميپيوندند هم به طرف دو امر ، نهايت در و است
و سازش بر مبني متعددي روايات.نميكند چنين هرگز معتقد
گرامي رسول مداهنه و سازش شرط به اسلام به مشركان گرايش
منظور به آنها عقايد بعض از پيروي و بتها معايب ترك و
شده ذكر تاريخ در عرب تودههاي برابر در ايشان آبروي حفظ
عقايد و ديانت اصل مورد در درخواستها اين چون ولي است ،
در پيامبر سوي از را نرمشي و سازش هيچگونه بود ، بنيادين
اسلام پيامبر قلمرو ، اين از خارج در اما.است نداشته پي
".بود مردم باگذشتترين و نيكوكارترين آسانگيرترين ،
.برشمرد را برخوردها اين از نمونه چند آنگاه وي
تحكيم به پيامبر پايبندي تبيين در مطهري ، شهيد استاد
در او مداراي و نرمش مقابل در الهي حدود اجراي و اصول
:ميگويد چنين شخصي حقوق و فردي امور
نميداد ، نشان نرمش هرگز اصولي مسائل در پيامبر"
و بود مهربان و نرم فوقالعاده شخصي مسائل در درحاليكه
يكديگر با نبايد اينها داشت ، گذشت و عفو فوقالعاده
".شوند اشتباه
نرمش از نمونهاي ذكر از پس بحث ، ادامه در مطهري شهيد
وي ، خشونت تحمل حتي و مدعي و شاكي يهودي برابر در پيامبر
پيامبر نرمش عدم و قريش اشراف از يكي همسر دزدي ماجراي
تفصيل به را وساطت هرگونه نپذيرفتن و حكم اجراي درخصوص
.ميسازد مطرح
:مينويسد اينباره در نبوي ، سيره ديگر نويسنده
تلاش عرب اشرافيت و قريش مشركان دعوت ، شدن علني از پس"
...ساخته نابود را خود منافع عليه بپاخاسته نهضت تا كردند
به آنگاه و سازند متوقفش گرفته ، را آن رشد جلوي حداقل و
را لوازم و امكانات همه راه ، اين در و كشند انحرافش
نبخشيد ، سودي چون و تهديد تطميع ، تحبيب ، ;گرفتند بهكار
محاصره نهايت در و قتل براي اقدام آزار ، شكنجه ، تهمت ،
و سياست و توان همه آنها.همهجانبه سياسي و اقتصادي
و فشار ديپلماسي ، فشار ، ;گرفتند بهكار را خود كياست
مداهنه به را پيامبر هيچكدام ، اما توامان ، ديپلماسي
".نكشيد
شرك از بيزاري اظهار و برائت -
از بيزاري اظهار مبلغ يك ابتدائي وظيفه بيترديد ،
كار اين چه ، نيست ، آنها باطل اعتقادات حتي يا و مخاطبان
ميشود ، دعوت پذيرش زمينههاي رفتن بين از و نفرت موجب
شيوههاي نمودن تجربه مستلزم شيوه اين كاربرد بلكه
مخاطبان ، عناد و آنها نبودن موءثر صورت در كه است اقناعي
.مييابد ضرورت
قرآن آيات خلال در (ص)اسلامي گرامي پيامبر سيره مطالعه
كه جايي در جز را شيوه اين وي كه ميدهد نشان روايات و
نبرده بهكار نداشته مخاطبان سوي از دعوت پذيرش به اميدي
و تمام ظرافت و دقت با را شيوه اين اينكه ، بر مضاف است ،
;است نموده اعمال شدت و ضعف از مراحلي طي در
اعتقادي آيات در را آن تجلي ميتوان كه ;خفيف برائت -
بارز نمونه.يافت ميشود بيان پيامبر زبان از كه صريح
و آيات سير كه است "كافرون" سوره جملات برائت ، نوع اين
نزديك با و بوده متدرج برائت بيانگر سوره اين در جملات
ما اعبد لا" ;ميشود شديدتر آن لحن سوره ، پايان به شدن
"وليدين دينكم لكم...اعبد ما عابدون انتم ولا تعبدون
شما ميپرستم آنچه و نميپرستم ، ميپرستيد ، آنچه
.خودم براي من دين و خودتان براي شما دين...نميپرستيد
عقايد اظهار به مرحله اين در كه ;شرك اعتقاد از برائت -
مخاطبان شركآلود اعتقاد از بلكه نميكند ، بسنده خويش
استدلالهاي با همراه البته ميجويد ، بيزاري نيز لجوج
.فطري و عقلي خدشهناپذير
و بينكم و بيني شهيد قلالله شهادته اكبر شيئي اي قل -
لتشهدون ائنكم بلغ من و به لانذركم هذاالقرآن الي اوحي
و واحد اله هو انما قل اشهد لا قل اخري الهته معالله ان
(19-انعام) تشركون مما بري انني
و من ميان خدا:بگو است؟ برتر همه از كسي چه گواهي:بگو
آن ، وسيله به تا شده وحي من به قرآن اين و است گواه شما
گواهي شما "واقعا آيا.دهم هشدار برسد را هركس و شما
گواهي من:بگو است؟ ديگري خدايان خدا جنب در كه ميدهيد
من بيترديد ، و است يگانه معبودي تنها او:بگو.نميدهم
.بيزارم ميدهيد ، قرار او شريك آنچه از
ان الاكبر الحج يوم اليالناس رسوله و الله من اذان و -
(2-توبه) رسوله و المشركين من بري الله
مردم به رسولش و خدا جانب از است اعلامي [آيات اين] و -
تعهدي مشركان برابر در پيامبرش و خدا كه اكبر حج روز در
.[بيزارند آنان از] و ندارند
از پس پيامبر سيره ، كتب گواهي به:مشركان عمل از برائت -
و وليمه به را آنان بار ، چند خويشاوندان دعوت فرمان نزول
و رساند آنها گوش به را اسلام پيام و نمود دعوت مهماني
بار هر در و نپذيرفتند و نگرفتند دل گوش به حق پيام چون
برائت به نوبت نداد ، مثبت پاسخ او نداي به كسي علي جز
پيامبر خويشان از هرچند مشركان ، عمل از برائت ;رسيد
;شد دستورداده پيامبر به.باشند
اتبعك لمن جناحك اخفض و الاقربين عشيرتك انذر و -
-شعرا) تعلمون مما بريء اني فقل عصوك فان منالموءمنين
(216
را تو كه موءمناني آن براي و ده هشدار را نزديك خويشان و
را تو اگر و فروگستر را خود بال كردهاند ، پيروي
.بيزارم ميكنيد آنچه از من بگو كردند ، نافرماني
(91-انعام) يلعبون خوضهم في ذرهم ثم الله قل -
بازي به خود باطل ژرفاي در تا بگذار آنگاه ;خدا:بگو
.شوند سرگرم
تجرمون مما بريء انا و اجرامي فعلي افتريته ان قل -
(35-هود)
عهده بر من گناه كردهام سرهم دروغ به را آن اگر:بگو
.بيزارم ميدهيد نسبت من به كه جرمي از من و است ، من خود
مهرباني با برائت اين همراهي اينجا در ذكر شايان نكته
بال زيباي تعبير با كه است صديق پيروان و موءمنان به نسبت
حكايت را مهرباني اين عظمت و عمق كه شده ذكر گشودن
بال و جناح خفض با همراه شرك از پيغمبر برائت پس.ميكند
خود موءثر جايگاه و مفهوم موءمنان ، براي مهربانانه گشودن
.مييابد را
مقدم عباسي مصطفي دكتر
چهارمين پاريس در ايرانشناس حضور 300 با
آغاز ايرانشناسي اروپايي مطالعات كنفرانس
شد
ايرانشناسي اروپايي مطالعات كنفرانس چهارمين :معارف گروه
.يافت گشايش پاريس در گذشته روز ايرانشناس حضور 300 با
كل دبير ويژه مشاور و يونسكو حمايت با كه كنفرانس اين
دانشوران و ايرانيان حضور با گرديد ، روبرو يونسكو
.است كرده كار به آغاز مركزي آسياي كشورهاي
ماهيت درباره توضيحاتي جلسه رئيس نخست افتتاحيه جلسه در
در ايراني فرهنگ و فارسي زبان مسئله اهميت كنفرانس ، اين
با جلسه اين سپس و نمود ارائه حاضران به جهان و آسيا
شد قرائت دبيركل ويژه توسطمشاور كه مايور فدريكو پيام
روزافزون اهميت بر خود پيام در مايور.نمود كار به آغاز
به اشاره با و كرد تاكيد امروز جهان در فارسي زبان
حتي آن تاثير و ايراني بزرگ اديبان و شاعران شاهكارهاي
درباره دائرهالمعارف وجود 2 بوسني ، چون دوردستي نقاط بر
را كشور از خارج در يكي و داخل در يكي ايران ، فرهنگ
زمينه اين در كمتر كار انجام و فرهنگ اين پويايي نشانگر
دائرهالمعارف از عبارتند دائرهالمعارف دو اين.دانست
دانشگاه در ايرانيكا دانشنامه و ايران در اسلامي بزرگ
.كلمبيا
بخش رئيس هوركاد برنار افتتاحيه جلسه ادامه در
و جلسات و كنفرانس اين درباره سوربن دانشگاه ايرانشناسي
در ايراني مطالعات دامنه و جنبي سمينارهاي ادامه كيفيت
.رساند شنوندگان سمع به سخناني اخير سالهاي
فرهنگ و ايران درباره اروپايي مطالعات كنفرانس چهارمين
پنج مدت به (ديروز ) سپتامبر از 6 (ايرانشناسي) ايراني
از ايرانشناس از 300 بيش و ميدهد ادامه خود كار به روز
دارند شركت كنفرانس اين در جهان سراسر و (نفر 40) ايران
تحقيقات و مطالعات آخرين ارائه با گروه اين اعظم بخش كه
جهان در ايرانشناسي فعاليتهاي وضعيت از كلي نمايي خود ،
.داد خواهند ارائه را
دو از ميبايد نيز كنفرانس اين جنبي فعاليتهاي جمله از
بازديد و توجه مورد كه برد نام كتاب و عكس نمايشگاه
.ميگيرد قرار حاضرين
|