روانشناختي پژوهشهاي و فرهنگ
اول قسمت
:اشاره
فرهنگ آيا هستيم؟ آشنا فرهنگ مقوله با اندازه چه تا ما
اين در آيا گيرد؟ قرار علمي مطالعه يك موضوع ميتواند
شده تعيين پيش از قالبهاي تا داريم توانايي مطالعه
اين براساس كنيم؟ جديد موارد پذيرش آماده را ذهنيمان
فرهنگ چيستي تعيين دنبال به ابتدا نويسنده سوءالها
قرار بحث مورد تكاملي ديدگاه از را آن سپس و ميرود
تكامل و پيشفرهنگي ذهن تكامل بخش دو در را آن و ميدهد
به را بحث نهايت در و مينشيند بررسي به فرهنگي ذهن
سوي از كه مقاله اين.ميكند ختم فرهنگي روانشناسي مقوله
از رسيد ، دستمان به تمدنها گفتوگوي بينالمللي مركز
.ميگذرد گرامي خوانندگان شما نظر
انديشه و فرهنگ گروه
شناختي ، جامعه تاريخ و بشر تفكر تاريخ تحولات و تغيير
سريع سير اخير ، قرن در بشري حوزههاي ساير همانند
تمدنهاي ساله هزار چند سابقه به نسبت مقايسهاي غيرقابل
مراحل اخير قرن در تنهايي به جريان اين.است داشته بشري
و خاص دورههاي هويت لحاظ به -را مستقلي "كاملا رشدي
بين حاكم روابط و گروهبندي از بينالمللي تفكر برداشت
اخير دهه در آن نتيجه و است گذاشته سر پشت -انساني جوامع
از ناشي جناحبنديهاي غرب ، و شرق مفاهيم نهادن پس
نهادن پس نقاط ، بسياري در شايد حتي و ايدئولوژيها
.است بوده ها"ملت -دولت" مفهوم برپايه طبقهبندي
در گوناگون فرهنگهاي وجود از دقيق تصويري شكلگيري
تعدادي ساله هزار چند سابقه وجود با يكديگر ، با ارتباط
مفاهيم رفتن كنار دنبال به اخير دهه در فرهنگها ، از
پيشين تصويرهاي برخلاف جديد نگاه.گرفت صورت فوقالذكر
موزائيك زماني و ملتها -دولت موزائيك زماني كه
عرصه در متفاوتي "كاملا مرزبندي بودند ، ايدئولوژيها
.است فرهنگها موزائيك آن و ميكند ايجاد بشري جوامع
هويت و رسميت بازيابي بينالمللي زمينه حاضر ، عصر شرايط
.است كرده ايجاد را جهاني سطح در مستقل فرهنگهاي
كه آنجا از هستيم؟ آشنا فرهنگ مقوله با اندازه چه تا ما
سياسي مرزبنديهاي بر منطبق فرهنگها بين مرزبندي
در نظريات ، و ديدگاهها "طبيعتا نيستند ، بينالمللي
رويكرد يك لواي تحت تنهايي به نيز فرهنگي بين مطالعات
قرار...و شناسي قوم زبانشناسي ، سياسي ، علوم مثل
به نيز كشورمان خاص موقعيت متوجه ميبايست ما.نميگيرد
فرهنگهاي باستانيترين اصلي نمايندههاي از يكي عنوان
جمله از ديگر سياسي -فرهنگي عوامل.باشيم زمين روي
به سال 2001 اعلام و جمهور محترم رياست خاص نگرشهاي
موضوع اهميت بر نيز ، تمدنها گفتوگوي سال عنوان
.ميافزايد
متعدد اقوام از فرهنگي زيباي بسيار غناي داراي ما كشور
غني بسيار زمينههاي داخلي ، فرهنگي موزائيك ميباشد ،
كشوري كمتر شرايط كه ميكند ، ايجاد فرهنگي مطالعات براي
.است مقايسه قابل آن با جهان در
و اقوام از زبانه چند يا دو جمعيت تهران شهر در تنها
سطح در چه و شناختي جامعه -ميكرو سطح در چه فرهنگها ،
يك ديد از.دارد وجود غني شكل به شناختي جامعه -ماكرو
خواهد جلوه فرهنگي مطالعات فردوس اينجا فرهنگي ، پژوهشگر
.كرد
جهان در فرهنگي پژوهشهاي اصلي بازيگران از يكي ما كشور
است؟ اينچنين آيا.باشد ميتواند
علمي مطالعه موضوع:فرهنگ
هميشه ي ، "چيز" هر شناختن براي بشر تفكر تاريخ گويي
كه انگيزشي و بشر ذاتي كنجكاوي ابتدا كه بوده اينگونه
را سوءالي ميدهد ، حركت قرمز توپ سوي به را كودك دست
هزاران سر فراز از سالها.ميپروراند "چيز" آن درباره
يك "احتمالا -خود زمانه از خلاقتر ذهني تا ميگذرد انسان
دقيقتري حس و توصيف شناخت ، به -فيلسوف يك يا اديب هنرمند
"پديده" به "چيز" تبديل اين و يابد دست آن از
حسي كنجكاوي و دقت مورد پديده اين حالاست (Phenomenon)
و گرفته قرار فيلسوفانه تحليلي -منطقي يا و هنرمندانه
.مييابد روشنتري مرزهاي
.است "چيز" آن شناختن راه آغاز تعبيري ، به مرحله ، اين ولي
پيش آنقدر و كنيم عوض را بينهايمان ذره آنقدر بايد ما
از واضحتري تصوير به خطا و آزمايش با تا دهيم حركت پس و
(Objectifying) پديده يك "يافتن عينيت".برسيم "پديده"
صورت دستمان ابزار تغيير با فقط ما ، چشمان مقابل در
آماده بايد نيز ذهنمان ساخته پيش از قالبهاي نميگيرد ،
آيا ببينيم تا باشند ، خطا و آزمايش تاثير تحت فروريختن ،
.حشره پاي يا داريم مو تار پارهاي ذرهبينمان ، زير
.است پديده از ما شناخت شدن علمي مرحله اين
نيست ، مقاله اين حوصله در آنان تفصيلي ذكر كه دلايلي به
آن عنوان به "سنگ" متوجه اول تفكر ، تاريخ طول در انسان
سال ميليونها و "دستخودش" متوجه سپس و ميگردد "چيز"
برانگيز سئوال موضوع عنوان به خودش "روان" متوجه بعد
.ميشود
و دارد وجود ما ذهن از خارج در كه است پديدهاي "فرهنگ"
تعابير حالت ، بهترين در يا و گنگ تعابير ما هرچند
راه ابتداي در هنوز باشيم ، داشته آن از فيلسوفانهاي
.داريم قرار آن مطالعه شدن علمي
هركسي از پيش پديده ، يك عنوان به را "فرهنگ" دقيق مطالعه
تعداد بيشترين بنابراين و ;كردند آغاز مردمشناسان
از اكنون هم را ، فرهنگ مورد در علمي كتب و مقالات
از بيش سابقه فرهنگ در مطالعات اين.داريم مردمشناسان
علمي ميزان ميرود انتظار كه همانگونه و دارند قرن يك
يكدست (Methodology) "روششناسي" معيارهاي با آن بودن
مشاهده" يعني علمي مطالعه يك اول قدم اينحال با.نيستند
و فراواني به (Observation and Description) "توصيف و
دوم گروه.دارد وجود مردمشناسي مقالات و كتب در جديت ،
و بودهاند درگير فرهنگ با خود مطالعاتي حيطه طبع به كه
از نميتوان را ايشان فعاليت موضوع قضاوتي ، به شايد
و انسانها بين روابط.هستند جامعهشناسان كرد ، جدا فرهنگ
اتفاق خاص فرهنگ يك فضاي در هميشه اجتماعي ، نهادهاي تطور
روابط و اجتماعي نهادهاي كه است معني بدين اين و ميافتد
وقوع به (عام تعبير به) "فرهنگي فضاي" در هميشه انساني
.ميپذيرد
چيست؟ فرهنگ
.ميرويم كلاسيك شناس مردم يك سراغ ابتدا در عليالقاعده
بشر ، معرفت شامل است مركب كل يك فرهنگ": تايلور ادوارد
بسياري و رسوم و آداب قانون ، اخلاقيات ، هنر ، اعتقادات ،
عضوي عنوان به فرد كه انساني عادات و توانائيها از ديگر
".است كرده كسب را آنان جامعه از
متوجه را ما سال 1881 به خود مشهور كتاب در تايلور
ديگر ، جانوران نه و است انسان مختص فرهنگ ، كه ميسازد
و خاص معني ما براي بيشتر هرچه زمان مرور به جنبه اين
نيز تايلور از پس فرهنگ تعريف مشكل.مييابد عميقتري
كروبرو نامهاي به ديگر مشهور مردمشناس دو شد ، سختتر
و مفاهيم بر انتقادي مروري:فرهنگ" كتاب كوكاندر
.دادند مختلف تعريف از 164 ليستي سال 1952 ، "تعاريف
تلاشي حال به تا فرهنگ از شناسان مردم گوناگون تعريفهاي
نيز و فرهنگ دهنده تشكيل اجزاي كردن مشخص براي است بوده
شكل آن دور به اجزاء اين كه فرهنگ اصلي يا مركزي مفهوم
دستهبندي و فرهنگ دهنده تشكيل اجزاي مسئله.گرفتهاند
در شوند ، تلقي ميبايست فرهنگ يك از جزئي كه پديدههايي
بر علاوه كه چرا داشتند ، اهميت نيز بعدي عيني تحقيقات
بين مرز كه شود دانسته ميبايست فرهنگ ، مركزي مفهوم
آن با ارتباط در نوعي به كه پديدههايي ساير و فرهنگ
انجمن طرف از طبقهبنديها اين مشهورترين ;چيست هستند ،
اقلام عمومي طرح" عنوان تحت در 1938 بريتانيا علوم توسعه
يافت ، انتشار (Outline Of Cultural Materials) "فرهنگي
از (Cross-Cultural) فرهنگي بين مطالعات در هم هنوز كه
تيتر حاوي 79 طرح آن.ميشود استفاده راهنما بروشور آن
اصلي شاخه مثال براي ;ميباشد شاخه زير مجموع 637 و اصلي
شكار ، ماهيگيري ، مثل شاخههايي زير شامل "غذا جستجوي"
در فرهنگي اقلام ليست.است..و دانهها جمعآوري
هستهاي و يكدست مفهومي ولي هستند مفيد فرهنگي پژوهشهاي
;است مشترك قلم ، اين 637 بين چيزي چه.نميكنند ايجاد
ذات دادن نشان در سعي كه فرهنگ از تعاريفي نمونههاي
آمده و شده تاكيد زير در اصلي محور همراه به دارند پديده
.است
به كه است سنتي يا اجتماعي ميراثي فرهنگ:تاريخي محور
.ميشود منتقل آينده نسلهاي
و مردم بين مشترك و شده آموخته رفتار فرهنگ:رفتاري محور
.است زندگي سبك
زندگي قواعد و ارزشها ايدهآلها ، فرهنگ:هنجاري محور
.است
با سازگاري مسائل حل براي است روشي فرهنگ:كاركردي محور
.يكديگر با و محيط
رفتارهاي و سمبلها ايدهها ، شامل فرهنگ:ساختاري محور
.است مرتبط هم به و مدار الگو
مردمشناسان اكثريت ميرسد نظر به بيستم ، قرن انتهاي در
و شده جمعبندي تعريف به فرهنگي ، پژوهشگران ساير و
آن اصلي مرجع كه آوردهاند رو بناييتري زير "احتمالا
.Bodley.H.Jنام به است معاصر مردمشناس يك نيز
در كه بشري ، رفتار و تفكر از عبارتست فرهنگ":بادلي 1994
فرهنگ تعبير بدين "است يافته شده ، بندي الگو تجسم جامعه
و الگومدار رفتار الگومدار ، تفكر:است جزء سه حداقل شامل
.آنها از شده توليد مادي محصولات
تعريف ذات اخير ، دهه دو در پژوهشگران از بسياري تعبير به
;است آن "شدن آموخته" ;است فرهنگ ناپذير جدايي جزء كه
فردي ، نشده آموخته و خلقالساعه رفتارهاي ترتيب بدين
فردي احساسات و تفكر رفتارها ، نيز و ;نيستند فرهنگ
و ميشود تلقي فردي روانشناسي جزء اجتماعي ، غيرالگووار
خواب از شدن بيدار از پس صبح هنگام فرد اينك.فرهنگ نه
تمايل او اينكه ولي ;است غيرفرهنگي ميكند ، گرسنگي احساس
.است فرهنگي دارد ، صبحانه در پنير و چاي به
بشري رفتاري و تفكر شامل فرهنگ اخير ، جمعبندي در
از فرهنگ حيطه معيار يك به آن در كه گشت تلقي الگومدار
مثال اين به.ميشود داده افتراق روانشناسي مطالعه حيطه
مورد انساني فرد با رابطه در وقتي "كلمات":كنيد متوجه
ولي هستند ، روانشناسي حيطه در ميگيرند ، قرار مطالعه
قرار مطالعه مورد يكديگر با ارتباط در "فقط" كلمات وقتي
دستور قواعد از انساني وجود فرض بدون "مثلا ميگيرند ،
ميدان و زبان مطالعه موضوع آنگاه ميگوييم ، سخن زبان
در وقتي تفكر ، و رفتار همينگونه ، .است زبانشناسي مطالعه
حيطه در ميگيرد ، قرار مطالعه مورد انساني فرد با ارتباط
با ارتباط در پديدهها اين وقتي ولي هستيم روانشناسي
بيش و كم با) جامعه در شده تكرار رفتاري و تفكر قالبهاي
فرهنگ حيطه وارد ميگيرند ، قرار مطالعه مورد (تغييري
.(L.White.1959) شدهايم
اشاره ميبايست ديگري مهم مفهوم به بحث از قسمت اين در
مختلف بعد سه از اجتماعي الگووار رفتارهاي و تفكرشود
:هستند بررسي و تحليل قابل
شناختي معني سيستمهاي -1
اجتماعي كردن مند ساختار روشهاي -2
آن توليدي محصولات و گروه يك خاص فنآوريهاي -3
از تنيدهاي هم در مجموعه از عبارت شناختي معني سيستمهاي
فرهنگ در قراردادي معني داراي كه است نمادها يا سمبلها
فرهنگ ، يك در سيستم اين از جزء مهمترين.هستند جامعه يك
نوع و معني انتقال براي هستند نمادهايي كلمات ، .است زبان
ايجاد خاص زباني نحو و صرف شكل كه يكديگر با كلمات رابطه
از پساست جامعه يك فرهنگي قالب در تنيده نيز ميكند
متفاوت تحليلي طبقات در كه ديگري مهم اجزاي زبان ،
فرهنگ يك شناختي معني سيستم جزء نيز شوند بررسي ميبايست
سيستم عبارتي به يا و غيركلامي زبان جمله از ;ميباشند
يا نوشتاري نمادهاي نيز و جامعه يك كلامي غير ارتباط
در و..و مسجد گنبد شكل راهنمايي ، قرمز چراغ مثل تصويري
مردمالصاق رفتارهاي به كه فرهنگي معاني پيچيدهتر سطحي
اعتنا بدون خيابان در شما همسايه اگر كنيد فكر ;ميشود
دارد معني يك ايراني فرهنگ در بگذرد ، كنارتان از شما به
دوم بعد از مراد.ديگري معني انگلستان يا چين در "مثلا و
"مثلا جامعه در انسانها طبقهبندي و تقسيم چگونگي تحليلي
قالب در حتي يا و ملي يا قومي خويشاوندي ، گروههاي بصورت
رابطه ;فنآوري يا سوم مقولهاست فراملي سازمانهاي
به مختصر اين در كه دارد فرهنگ با پيچيدهاي و مهم بسيار
آن وارد مقاله اصلي مسير از انحراف از پرهيز لحاظ
.نميشويم
مقدم فتحيپور ناصر دكتر
|