بگزاريد احترام را نوجوانان تنهايي حريم
گذشته از تصويري
بگزاريد احترام را نوجوانان تنهايي حريم
خانواده هفتگي تجربيات برخي در نيست مايل شما نوجوان اگر
بدهيد را كار اين اجازه او به كند شركت
خواستار ميگذارند نوجواني سن به پا كودكان كه همانطور
طور به مرحله اين در آنان.هستند بيشتري حريم و تنهايي
بروز باعث خصوصيت اين و ميشوند جدا والدينشان از احساسي
آنان سن اين درشد خواهد خانواده كانون در مشكلاتي
را خود وفاداري و مييابند سوق همسالانشان سمت به بيشتر
.ميدهند نشان آنان به بيشتر
كه ديگري فضاي هر يا اطاقش در نوجوانتان كه زماني بيشتر
ميگيرد قرار ميكند ، جدا خانواده اعضاي ساير از را او
كه صورتي در.ميشود دوستانش با تلفني صحبت صرف
"معمولا باشند نداشته ارتباطي دوستانشان با فرزندانتان
درباره ميكنند ، تماشا تلويزيون ميدهند ، گوش موزيك به
را روز وقايع و ميكنند بافي خيال ميكنند ، فكر خودشان
.ميكنند مرور
ممكن اوقات اين در نوجوانان باشند شانس خوش والدين اگر
.دهند انجام نيز را مدرسهشان تكاليف حتي است
برقرار صميمي ارتباط همسالانشان با نوجوانان كه زماني از
در.ميگردد كمتر والدينشان به نسبت اعتمادشان ميكنند ،
.مينامند مرموز افرادي را نوجوانانشان والدين اوقات اين
.دارد نياز بيشتري تنهايي به مرحله اين در نوجوان واقع در
نوجواني يعني كودكان رشد از مرحله اين در بايد والدين
احترام است تنهايي جهت فضايي همانا كه آنان خواسته به
.نشود ناراحتيشان باعث مسئله اين و بگذارند
چه كرد سپري اطاقش در را زيادي بسيار زمان نوجوانتان اگر
به تنهايي به نوجوان طبيعي نياز زماني چه بكنيد؟ بايد
تبديل افسردگي "احتمالا و انزوا احساسي ، كنارهگيري
ميشود؟
آيا كه ببينيد بايد شما كه است اين جواب بهترين
نيست اگر و است خوب و منضبط شاگردي مدرسه در نوجوانتان
اگر.است خوبي دوستان داراي او آيا شود ، بهتر ميكند سعي
نگران نبايد "احتمالا ديديد او مورد در را مواردي چنين
"شديدا بايد صورت اين غير در.باشيد او موقتي رفتار
كه تفكر طرز اين.باشيد او افسردگي نگران و مراقب
با را زيادي زمان ندارند دوست عنوان هيچ به نوجوانان
مشاركت بايد والدين.نيست صحيح بگذرانند خانواده
انتظار خانوادگي معمول فعاليتهاي برخي در را نوجوانانشان
.باشند داشته
بخواهيد خود نوجوان از امكان صورت در اگر بود خواهد مفيد
طبق موقعيتي به بنا اگر.بخورد خانواده با را شام كه
او به كند صرف شما با را شام نتوانست شده مشخص زمان
.بخورد شام تنهايي به دهيد اجازه
نيست ، خوب حالش نيست ، گرسنه اينكه لحاظ به شما نوجوان اگر
به تمايلي است ناراحت چيزي از يا دارد زيادي تكاليف
بكنيد؟ بايد چه نميدهد ، نشان خودش از غذا خوردن
است لازم است شده ايجاب موقعيتي به بنا درخواست اين اگر
.بپذيريد را او خواسته و بگذاريد احترام او احساسات به
تا دهيد اجازه او به بايد شما يافت ادامه وضع اين اگر
اگر حتي.بنشيند ميزشام پشت داريد انتظار او از كه بداند
خانوادهاش با را زماني بايد بخورد چيزي نيست مايل
.بگذراند
خانواده هفتگي تجربيات برخي در نيست مايل شما نوجوان اگر
تجربيات اينبدهيد را كار اين اجازه او به كند شركت
فاميل افراد كه جايي ، باشد خانوادگي شبنشيني ميتواند
تماشا تلويزيون ميشوند ، جمع هم دور به را ساعاتي
...و ميكنند ورزش ميكنند ،
ممكن داريد نوجوان فرزند يك از بيشتر شما اگر حال هر به
برنامههايي چنين با فرزندانتان مدرسه كار فشردگي است
.آورد پديد برنامهريزي در را مشكلاتي و كند پيدا برخورد
كردهايد برنامهريزي هفته آخر ساعت چند مورد در اگر
.كنند شركت فعاليتها اين در ميتوانند بهتر نوجوانان
از را شما شده برنامهريزي فعاليت زمان آنان دهيد اجازه
.نگيرند نظر در ساعات آن براي برنامهاي تا بدانند قبل
گردشهاي پارك ، به رفتن ميتواند ساعتي چند فعاليتهاي اين
.باشد...و شهري برون
به والدينشان با را هفته آخر دارند دوست نوجوانان بيشتر
همسالانشان با خاصي خيلي برنامه اگر و بروند تفريح
.ميدهند ترجيح آنان بر را والدينشان باشند نداشته
در را نوجوانتان مشاركت توانستهايد ميكنيد فكر اگر
فراموش را او ايدههاي كنيد ، افزون خانوادگي فعاليتهاي
.بگذاريد احترام آنان به و نكنيد
خواهد برنامه كل با بيشتري همكاري "احتمالا شما نوجوان
به.شود گرفته نظر در او اولويتهاي و عقايد اگر داشت
نيست معني بدين اطاقش در نوجوانتان بودن باشيد داشته ياد
باشيد ، داشته متقابلي كنش او با نميتوانيد شما كه
يا كنجكاو فردي عنوان به مواقع اين در شما وجود ماداميكه
(شد خواهد حقيقت متوجه راحتي به او).نشود تلقي كنكاشگر
ايجاد براي و رفته او اطاق طرف به صدا با ميتوانيد شما
در اول او حريم به احترام به باتوجه دوستانه رابطه يك
اين در اگر.باشيد داشته او با را صحبتي بعد و بزنيد
كرد تلقي ضروري غير را شما وجود يا كرد اعتراض او مواقع
.كنيد ترك را او اطاق و بگوييد شببخير او به است بهتر
نطق با نه) دهيد انجام صحيحي طرز به را كار اين شما اگر
شما با را صحبت باب راحتي به او (موضوع يك درباره آتشين
.كرد خواهد باز
پيوند و هستند آموزندهتر "غالبا خودجوش صحبتهاي نوع اين
استحكام تلاش بدون و طبيعي طور به را نوجوانتان با
.ميبخشند
گرايگ جودي دكتر :نوشته
گلباز ميرمحيالدين :ترجمه
فئوداليسم
.بود فلاحتي كشوري هنوز ايران ميلادي بيستم قرن اوايل در
يا شايگان گنج" كتابش در جمالزاده محمدعلي سيد گفته به
ايران ميليوني الي 10 جمعيت 9 از":"ايران اقتصادي اوضاع
تشكيل دهقانان يعني ده ، ساكنان را آن نصف از بيش
كه بودند چادرنشين ايلات آن يكچهارم حدود در ميدادند ،
ترتيب اين به...داشتند اشتغال دامپروري به عمده بهطور
مشغول دامپروري و كشاورزي كار به ايران جمعيت سهچهارم
حكم عشاير سران و مالكان مردم ، اين مقدرات بر و ".بودند
.ميراندند
آب ، زمين ، ) قديمي پنجگانه اصول طبق بر كشاورزي محصول
.ميشد تقسيم مالك و دهقان بين (انسان و دام بذر ،
گاو و بذر اغلب و بود آب و زمين فاقد كه دهقاني درنتيجه
را محصول چهارپنجم تا يكدوم از ميبايست نداشت ، هم
كه بودند موظف دهقانان اين ، غيراز.دهد تحويل بهمالك
براي غيره و بره روغن ، تخممرغ ، مرغ ، سيورسات بهعنوان
بهعنوان را اينها و ببرند ايلات وسران خانها و مالكان
.كنند تقديم آنها به هديه
روستاها دربودند محروم اجتماعي حقوق كليه از دهقانان
حكومت چيز همه بر خودمختار و آزادانه محلي حكام و مالكان
دهقان ضرر به داده ، تشكيل محكمه خود تشخيص به.ميكردند
عوارض خود ميل به.مينمودند اجرا نيز خود ميدادندو راي
نقاط بعضي و كرمان در.ميكردند وضع جديد مالياتهاي و
فروش و خريد برده مثل را دهقانان نيز فارس و بلوچستان
.ميكردند
"ايرانيان بيداري تاريخ" خود كتاب در كرماني ناظمالاسلام
و مريض گرسنه ، "اكثرا" كه ميكند توصيف چنين را دهقانان
بود مانده باقي آنها استخوان بر پوستي فقط و بودند لاغر
و شده شكسته و فرسوده پيري دوران از قبل "اكثرا و
آوريل 1909 تاريخ 30 در كرمان در روس كنسول.ميمردند
به كرمان منطقه جزء كه نرماشير و بم در حتي كه داد گزارش
گرسنگي ناشياز مرگوميرهاي مردم ، ميان در" ميآيند حساب
مجبور را دهقانان دهات ، در فلاكت و فقر و ميخورد چشم به
كرده وحشي گياهان ريشه از تغذيه و علفزار در چريدن به
از ماه چندين مدت دهقان ايران شرقي جنوب و جنوب در ".است
با همراه آفتابخورده و نمكزده ملخهاي خوردن با را سال
از ناشي وحشتناك فقر اين.ميآورند بهسر خرما هسته آرد
.بود فئودالها دست به مردم شديد استثمار
زارع رويا كننده تهيه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
ان آورديم ، را اين هم با همگي ما والله خان ، اي" -دهقان
"...ميكنيم بندگي ديگر روز چهل شاءالله
دفعه كه بودم نگفته تو به من شده فلان فلان اي" -خان
"!آورديد حرف خورد ، باز خواهيد چوب بياييد شوقات بدون ديگر
.م ش 1907 -ه آذربايجان 1286 روزنامه
|