ديني حكومت نظريه و امام
طهراني مدرس و متعاليه حكمت
ديني حكومت نظريه و امام
عميق بسيار نكته يك داشتن فقه به حكومتي و اجتماعي ديد *
از خود به خود اشكالات سري يك باشد ، ديد اين اگر.است
ميرود بين
:اشاره
والمسلمين حجتالاسلام با گفتگو در و گذشته شماره دو در
به راجع (ره)خميني امام نظريات تفصيل به مهريزي مهدي
آنچه.شد گذاشته بحث به (اسلام) دين با آن رابطه و حكومت
در حكومت اثبات چگونگي است ، اهميت حائز باره اين در
در نيز انقلاب و فقيه ولايت چون موضوعاتي كه است اسلام
بررسي ضمن پيشين بخشهاي درهستند طرح قابل چارچوب اين
آن وتحليل تجزيه و (فقيه ولايت و حكومت اثبات) موضوع اين
عنوان به) امام شناخت نوع ،(ره)خميني امام نگاه در
نظر مورد نيز دين زمينه در (اسلام تاريخ در بزرگ احياگري
كه آفتهايي حذف براي مناسب راهكارهاي همچنين.گرفت قرار
بحث به ميسازد ، مواجه مشكل با را ديني حكومت تشكيل مسير
اين گفتگوست پاياني بخش كه اينشماره در.شد گذاشته
فقه ، به راجع (ره)خميني امام تلقي كه ميشود مطرح موضوع
در امام پيشتازي باعث فقهي مسائل هويت و حكومتي فقه
.است حكومتي و ديني عرصهنظريات
مقالات گروه
يا ديكتاتوري حكومتهاي برخلاف بگوييم ميتوانيم پس *
داشته ممنوعهاي سئوالات است ممكن كه ديگر حكومتهاي
و ميدهد اجازه كه دارد را طبيعت اين ديني حكومت باشند ،
.آيند پديد مسايل كه ميكند باز را فضايي
ايرادها طرح از هراسي دفاع ، قابل و منطقي سخن آري ، زيرا *
.ندارد پرسشها و
تغيير (ص)پيامبر عصر با امروز شرايط اينكه به توجه با *
ميديدند را قوتي چه ديني حكومت در (س) حضرتامام كرده ،
ميكردند؟ احساس را توانايي اين كه
تلقي يك:شد گفته قبلي صحبتهاي در كه اصلي چند همان *
فقهي ، مسايل هويت در يعني ;بود حكومتي فقه فقه ، از امام
برخي مطلب ، شدن روشن براي.است نهفته بودن حكومتي
:داد توضيح بايد را اصطلاحات
سياسي فقهاست متفاوت سياسي فقه با حكومتي فقه اصطلاح
يعني ;است فقه كل وصف حكومتي فقه اما ;است فقه از بخشي
است عبادي مسايل كه حج و نماز روزه ، مسايل حتي فقه تمامي
اگر رمضان ماه در مثال ، عنوان به.دارد را حكومتي جنبه
كه است اختلاف فقها بين.شود تعزير بايد خورد ، روزه كسي
به است ممكن نه؟ يا ميكند باطل را روزه كشيدن سيگار آيا
كسي اگر مقلد شخص اما كند جلوه فردي مساله يك ظاهر حسب
صورت به رمضان ماه در ميتواند نيست ، مبطل بگويد كه باشد
جنبه فردي مساله همين كه ميبينيم.بكشد سيگار علني
بر فقيه يك فتواي است ممكن يعني ;ميكند پيدا حكومتي
بود ، اين از غير حكومت و رايج نظريه اگر اما باشد ، جواز
نگاه كه است حكومتي فقه معناي اين.كند جلوگيري ميتواند
حكومتي و اجتماعي ديد.نيست فردي هم فردي مسايل به فقه
باشد ، ديد اين اگر.است عميق بسيار نكته يك داشتن فقه به
اگر "مثلا.ميرود بين از خود به خود اشكالات سري يك
و دارد تنافي لاضرر قاعده با زكات پرداخت كه شود گفته
شهيد مرحوم ،"فيالاسلام ضرار لا و لاضرر":فرمود پيامبر
باشيد داشته دين به اجتماعي نگاه شما اگر:ميفرمايند صدر
بخواهيم كه نيست ضرر اين "اصلا است ، جامعه براي دين كه
مالي توان كه كساني كمك اجتماعي زندگي در.كنيم مشكل حل
ضرري دستور يك نيز جهادنيست ضرر ;است وظيفه يك دارند ،
.اول نكته اين نميشود تلقي
بود مطلوب اجتهاد و مصطلح اجتهاد خود مساله دوم ، نكته
:ميفرمودند و داشتند تاكيد آن روي (س)امام حضرت كه
يعني ;نيست كافي جامعه امور اداره براي مصطلح ، اجتهاد
فهم به جديد ، دانشهاي از جداي امروزه نميتواند فقيه
.بود مكان و زمان تاثير سوم ، مساله.بپردازد ديني مسايل
به منتهي ميكردند ، مطرح امام مرحوم كه است عواملي اينها
يك اينها.دارد واحدي شيرازه يك اما.پراكنده صورت
با بايد كه است نظاممند خودش باطن در كه است منظومهاي
نيز را عدالت قاعده ميرسد نظر به.نگريست آنها به دقت
;كنيم مطرح امام نظريه در چهارم اصل عنوان به ميتوان
قاعده و مطلوب اجتهاد مكان ، و زمان حكومتي ، فقه يعني
چنين و ميديدند دين در امام كه است اصلي محورهاي عدالت ،
با حكومتش گاه هيچ و باشد داشته حكومت ميتواند ديني
.نشود مواجه بنبست
طهراني مدرس و متعاليه حكمت
كديور محسن دكتر والمسلمين حجتالاسلام رساله چكيده
مقدمه
فلسفي يافتههاي از تسلط با كديور محسن دكتر حجتالاسلام
خود صفحهاي رساله 400 نگارش براي وي.كرد دفاع خود
سه در را (زنوزي) طهراني مدرس آقاعلي آثار مجموعه "قبلا
ذيل مطلب و بود كرده منتشر صفحه بر 2000 بالغ و جلد
.ميباشد وي پاياننامه رساله از چكيدهاي
از يكي (ق.- -ه 13071234) (زنوزي) طهراني مدرس آقاعلي
متعدد ابتكارات بواسطه متعاليه ، حكمت شاخص چهره پنج
وي.است شده معروف موءسس حكيم به حياتش زمان از اش فلسفي
سينا ، ابن فارابي ، ) فلسفي مكتب بنيانگذار حكيمان از پس
جهان اول فيلسوف ده از يكي (صدرالمتالهين و سهروردي
مصنفات مجموعه تحقيق اين مرحله نخستين در.است اسلام
.شد منتشر و تدوين مجلد سه در موءسس حكيم
شد ، استخراج وي خاص راي بيستوهشت تحقيق مرحله دومين در
حكمت در وي ابتكاري آراي اهم عنوان به آن راي چهارده كه
جديد برهان ابتكاري ، راي از مراد.شد داده تشخيص متعاليه
از تازه تقرير فلسفي ، ادعاهاي كردن برهاني كهن ، مسائل در
مسائل ابداع و گذشته مباحث در تازه راهحل كهنه ، مسائل
.است جديد
ذاتيه ، اعراض در تازه قولي:از عبارتند ابتكاري آراي اين
آن ، بر جديدي براهين و وجود اصالت نزاع از جديدي تحرير
برهان و تقرير وجود ، بساطت در تازهاي برهان و تقرير
قول وجود ، اعتبارات و وجود وحدت وجود ، تشكيك در تازهاي
وجودي اتحاد مسئله كردن برهاني ماهيت ، اعتبارات در جديدي
مافوق و نفس قاعده بر نو برهاني صعودي ، قوس و نزولي قوس
ضوابط ، ;رابط وجود احكام و ضوابط هستند ، محض وجود آن
اعراض وجودي اتحاد مسئله كردن برهاني ;حمل احكام و اقسام
;جوهري حركت موضوع مسئله از تازهاي تقرير ;موضوعاتشان با
نظريه ;امكان عالم نظام اتميت مسئله بر جديدي برهان
.جسماني معاد باب در ابداعي
مورد رساله اين در موءسس حكيم ابتكاري آراي از راي هشت
.است گرفته قرار انتقادي تحليل
قول ذاتيه اعراض و علوم موضوع باب در موءسس حكيم (1
امر ذاتيه اعراض وي نظر بنابر.است كرده تاسيس چهارمي
.ميشود محسوب علم موضوع ذاتي عرض "مطلقا موضوع ، با مساوي
شمرده اعم امر ذاتي عرض اخص ، امر ذاتيه اعراض بهعلاوه
به اعم امر به نسبت امراخص اينكه يكي:شرط دو به ميشوند
اخذ بشرطيت لا به مقيد اعم امر اينكه ديگر باشد ، لا شرط
.باشد نشده
مقام دو به را نزاع محل موءسس ، وجود ، حكيم اصالت باب در (2
سوي از شده اقامه برهان.است كرده تقسيم تقرر و تصور
باب براهين قويترين جمله از بدايعالحكم در موءسس حكيم
.ميآيد حساب به وجود اصالت
قول مبتكر طهراني مدرس ماهيت ، اعتبارات باب در (3
به تلقي اصول علم و فلسفه در وي از پس كه است تازهاي
ماهيت ، سهگانه اعتبارات مقسم وي نظر مطابق.است شده قبول
نيست ، هيهي حيث من ماهيت مقسمي ، لابشرط ماهيت يعني
به نظر با هيهي حيث من ماهيت كه چرا است ، آن قسيم بلكه
است ماهيت ذاتيات و ذات از خارج آنچه از اغماض و ذات
ماهيت قياس با سهگانه اعتبارات آنكه حال ميشود ، لحاظ
طبيعي كليميشود اعتبار ماهيت ذات از خارج به
.باشد هيهي حيث من ماهيت نميتواند
تقرير آقاعلي ، صعودي و نزولي قوس وجودي اتحاد باب در (4
فلسفه ، در را آن بار نخستين براي و كرده ارائه جديدي
قوس از مرتبه هر متاله حكيم اين نظر به.است كرده برهاني
فاعل صعودي قوس از آن مكافيء مرتبه به نسبت نزولي
در و ميشود محسوب وجودي محيط و مابالذات مابهالوجود ،
.است الوجود مامنه فاعل نزولي مادون مرتبه با مقايسه
حكيم "محضه وجودات مافوقها و النفس" قاعده درباره (5
مبني شيخالرئيس نظر و دانسته صايب را سهروردي قول موءسس
را است ماهيت و وجود از تركيبي زوج ممكني هر اينكه بر
قاعده بر كه داده تذكر وي دانسته ، برهان مخالف و غيرمسلم
اقامه خاص برهان است ، محض وجوه آن مافوق و نفس اشراقي
مشاهده برهاني چنين وي بجامانده آثار در اما كرده ،
.نميشود
موءسس ، حكيم موضوعاتشان ، با اعراض وجودي اتحاد مسئله در (6
را مسئله اين بار نخستين براي داده بهدست ديگر تقريري
و مشخص معين ، متبوع ، موضوع ، وي نظر به.است كرده برهاني
اين.است عرض مابهالوجود فاعل موضوع.است خود عرض مقتضي
.است متفاوت فلسفي اتحاد ديگر قسم شش با اتصالي اتحاد
امكان عالم نظام اتميت بر خاص برهان سه موءسس حكيم (7
هشتگانه استدلالهاي با براهين اين.است كرده اقامه
.است متفاوت وي از قبل حكيمانه
نظام مسئله برهانهاي قويترين جمله از براهين اين از يكي
.ميآيد شمار به امكان عالم احسن
(زنوزي)طهراني مدرس علي آقا مسلمان حكيمان ميان در (8
وجود بساطت باب در مباحث عميقترين و مشروحترين صاحب
.ميباشد وجود بساطت مسئله در جديد برهاني مبتكر اواست
در صدرالمتالهين برهان مهمترين از ديگر تقريري علاوه به
.است كرده ارائه باب اين
|