اسلامي امت حيات تجديد و (ره) امام
اجتماع در بهشتي دكتر آيتالله مظلوم شهيد سخنراني متن
(بخش واپسين) مشهد مردم
در گرفته قرار خودسازي مسير در پدر بدون كه نوجواني يك
يك با همراه -علم و عبادت و ايمان مركز اين -قم شهر
عبدالكريم ، شيخ حاج مرحوم مثل ارزنده مربي و استاد
سالهاي سالها ، آنميكنند خودسازي ، صرف را سالهايي
پايههاي رضاخان كه بود سالهايي.بود آموزندهاي بسيار
و بود گذاشته ايران پاك سرزمين در را اهريمنياش قدرت
مشغول رضاخان كه سال همان در درستميكرد محكم داشت
حاج مرحوم بود ، ايران در خود اهريمني قدرت مواضع تحكيم
پايه پرشور ، جوان طلبههاي از عده اين با شيخعبدالكريم
(شمسي) سال 1299.ميگذارد قم شهر در را قم علميه حوزه
("تقريبا) قمري سال 1340 با است مقارن رضاخان كودتاي سال
يك مشغول رضاخانآمدند قم به يارانش با شيخ حاج كه
جوان طلبه عده يك با ديني بزرگ عالم يك است ، پايهگذاري
طلبه يك عنوان به امام و ديگر پايهگذاري يك مشغول هم
و اجتماعي زندگي درسهاي از خيلي به آشنا و پرشور جوان
.صحنههاست اين ناظر موقع ، آن خاني ، خان حكومتي نظام
فرمودند كه شنيدم امام سخنرانيهاي از يكي در كه نميدانم
خاني و ريختند مردم بودم كوچكي بچه بودم خمين در من وقتي
من و كشيدند بيرون خانهاش از و گرفتند بود آنجا كه را
از امام كه ميشود معلوم.ميكردم نگاه درها درز لاي از
و بودند ستيز ظلم و ستيز ستم بچه يك بچگي ايام همان
طاغوتها و ظالمها اين ميشود چگونه كه ببينند ميخواستند
يك با جواني چنين يك.كشيد پائين به قدرت اريكه از را
و فضيلتي و علمي شخصيت يك محور در ديگر جوان طلبه عده
حوزه نام به ميگذارند را تازهاي پايه قم در تقوايي
و مسئول و متعهد روحانيت نهال است قرار گويي قم ، علميه
و شود كاشته قم شهر در "مجددا اينها بدست مبارز و آگاه
صحنههايي ناظر ديگر جوان طلاب و جوان طلبه اين امام
مرحوم اينكه از پس سال حدود 7 يعني سال 1307 درهستند
پيش جرياني ميآيند قم به جوان طلاب اين و شيخ حاج
كه قلدر رضاخان با روحانيت مخالفت با رابطه در ميآيد
علماي از عدهاي كه بود اين جريان و بود قم شهر كانونش
قم در و ميكنند مهاجرت قم به ايران مختلف شهرهاي برجسته
عنوان به بزرگ شهرهاي سرشناس روحانيون از عظيمي اجتماع
رضاخان خودسريهاي و خودكامگيها و تصميمات عليه اعتراض
فرصت پرشور و كنجكاو (امام) جوان طلبه يك.ميشود تشكيل
با را خودكامه قدرتهاي درگيري شيوههاي تا ميكند پيدا
"متقابلا و ببيند نزديك از پيشگام مبارز و متعهد روحانيت
از را زمان قلدرهاي با روحانيت مبارزه و ستيز شيوههاي
امام خودسازي براي گوناگون فرصتهاي.كند تجربه نزديك
قم به ارزنده عارف عالم يك مناسبتها همان به.ميآيد پيش
متعالي عرفان عارف ، عالم اين با انس در امام و ميآيد
عملي نظر از چه و آگاهي و علمي نظر از چه را اسلامي
رابطه در خودسازي مرحله يك امام اين دنبال به.ميآموزد
براي هم و او خود براي هم كه دارد اخلاق و عرفان با
مدرس اين بزودي.بود پربركت بسيار حوزه و او شاگردان
در اخلاق الگوي و نمونه يك عنوان به شجاع ارزنده فاضل
امام زندگي سالهاي اين.ميشود تعليم و تدريس مشغول حوزه
از قبل تا (ص)نبياكرم زندگي سالهاي با مشابه بيش و كم
براي.دارد دورهها سالها آن در پيامبر و است بعثت
، كوهنشينيها دارد عبادتها دارد ، كارها خودسازيش
چهلم سال در پيغمبر بعد.دارد تنسكها و غارنشينيها
تجديد عنوان به را اسلام پاك آئين سوي به دعوت زندگيش
فرصتي در قم در امام و ميكند آغاز ابراهيم ملت حيات
با را خودش رزمنده آشكار دعوت ما امت تاريخ از مناسب
و اسلام در كه انحرافهايي و تحريفها و زمان طاغوتهاي
بهترين امام.ميكند آغاز است ، آمده پيش اسلام روحانيت
سالهاي طول در كه ميآورد بدست كساني ميان از را يارانش
انديشه ساخته دگرسازي ، و خودسازي جريان آن در آن از قبل
در راه اين در كه ديگري ، كسان و بودند او بينش و عرفان و
كانون اين قم شهر در امام دعوت.ميكردند حركت امام پي
دارد وجود گوناگون بينات آيات آن در كه ايمان و علم
و ايمان كانون آن مكه ، شهر در(ص)پيامبر دعوت با مشابه
:هست اينجا تفاوتهايي يك البته ما تاريخ در.است توحيد
را او دعوت كه كساني كرد آغاز را دعوت وقتي(ص)پيامبر
اين خداوند تقدير به امامبودند اندك بسيار پذيرفتند
آغاز را دعوتش مكاني و زماني در كه داشت را توفيق و شانس
!نوجوانها.بودند فراوان او دعوت به گويان لبيك كه كرد
بسيار يا بوديد نيامده دنيا به زمانها آن در كه شما
جوان روحانيت از قم شهر امام دعوت شروع با بوديد ، خردسال
مردم از بسياري و شهرياش روحانيت از بسياري تا حوزهاش
امام دعوت به جا همه از بيش و جا همه از پيش شهر خود
قم شهر عظيم دگرگونيهاي شاهد خود مندادند مثبت پاسخ
در كه دارم ياد خوب و آمدم قم به سال 1325 در من.بودم
خواندهها ، درس مدرسهايها ، بچه قم نوجوانان موقع آن
از و بود ليسانسيهآنجا هم توك و تك و گرفتهها ديپلمه
اطباء همان بود هماگر دكتر.نبود خبري هم اينها و دكتر
آن در.قم در نفر الي 5 بودند ، 4 كم خيلي آنهم كه بودند
- داشتم سال حدود 18 -بودم جواني طلبه هم من كه سال 1325
ديپلمه معلمهاي و مدرسه جوانهاي و نوجوانها.شدم قم وارد
تلاشهاي و فعاليتها و روحانيت با زندهاي و خوش رابطه
چپروها و چپ طعمه بيشتر جوانها موقع آن نداشتند ، اسلامي
ما جامعه در تازهاي چيز يك روي چپ نكنيد فكر شما.بودند
هجوم جامعه اين به بار چندين حال به تا روي چپ.است
را شماها تا كرده حمله جوان نسل شما به بخصوص.آورده
اين سازندگي بركت به اسلام ، نورانيت بركت به اما ببلعد ،
از چهرههايي پيشگامي و پيشتازي بركت به و الهي پاك آئين
خورده شكست چپ حمله اسلام مستقيم صراط و غيرمعمم و معمم
ميكنم اعلام خواهرها و برادرها شما به جا همين من.است
كردههاي تحصيل و جوان و نوجوان عزيز نسل شما بخصوص
ميگويم صراحت با هستيد امت اين ارزنده سرمايه كه عزيزي
ما انقلاب و ما امت به التقاط و چپنما و چپ يورش و حمله
قطعي شكست به محكوم هست اسلام تا ما نوجوانان و جوانان و
در شكست ميگويم كه شكستي اين بگويم هم را اين و است
در ما عزيزان.است رفتار و اخلاق و انديشه و منش و بينش
و پاك دلهاي "عموما كه نوجوان و جوان نسل با رابطه
دارند ، جستجوگر و بيدار وجدان و ضمير و آماده مغزهاي
رابطه سازنده امكان دو با امتياز ، دو با تنها و تنها
:داشت خواهيم
.اسلام فطرتپذير و خالص پاك ، انديشه با -1
برخوردار برخوردي و صداقت و صراحت و راستي و صدق با -2
در اگر ما خدا ، آئين و راه و خدا ايمان الهي ، فروغ از
مقيديم همواره ميبينيم نوشتهها و سخنرانيها و بحثها
براي باشيم داشته ارتباط جوان نسل با بعد دو اين از فقط
را پاك فطرتهاي و پاك دلهاي دعوت شيوه اسلام كه است آن
.است كرده اعلام همين
كفر و تولي بمصيطرالامن عليهم لست مذكر انت انما فذكر"
مبين آيات و بينات آيات پيامبر ".عذابالاكبر فيعذبالله
و ميخواند فرو آماده دلهاي بر را قرآن مبين كتاب و
خويشتن ياد به بودند ، شده بيگانه خود با كه را آنهايي
ياد به پيوسته را آنها كه بود آن كارش و ميانداخت خويش
مصيطر جستجوگران اين با رابطه در پيامبر.بياورد خدا
با بگويد ، سخن آنها با قدرت ابزار با كه نبود كسي نبود ،
.بود مصيطر پيغمبر بله.ميگفت سخن آنها با حكمت ابزار
عناد حقيقت و حق با كه آنهايي به نسبت داشت قدرت
پيش را الهي حقايق و خدا به كفر راه و ميورزيدند
عذابش بزرگترين به را كسان اينگونه خدا و ميگرفتند
نسل ميان كه ميديدم قم در من سالها آن در.ميساخت دچار
.است ناآشنايي حالت نوع يك دين و روحانيت و نوجوان و جوان
كه بعد سال يعني 16 سال 1341 در و است سال 1325 در اين
شهر از پرخروش جوشش اولين.كرد آغاز قم در را دعوتش امام
خونينترين ، سال 1342 خرداد در 15.برخاست قم خود
عاشقانه پيكار صحنههاي گرمترين و زيباترين پرشكوهترين ،
ياد به خوب بود ، قم خود در طاغوت با مسلمان مرد و زن
گرفته دست به را چوبها بسر ، چادر پائينشهر ، زنهاي دارم
در.باطل عليه حق نبرد ميدان سمت به بودند آمده بودند ،
باد مژده !برادران ميگفتم برادران به موقع همان من و قم
ميخوانديم الجزاير سرگذشت در و تاريخ در آنچه كه را شما
عمال جنگ به دست به سلاح چادرپوش زنهاي كه ميشنيديم و
قيام بركت به امروز رفتند ، الجزاير در استكبار و استعمار
جنگ به بهدست چوب و سر بر چادر زنها اين قم شهر در امام
نسبت امام بله ، .آمدهاند استكبار ايراني عامل و استكبار
شهر در را دعوتش.ميكرد فرق وضعش اينجا در پيغمبر به
فراواني لبيك شنيد كه لبيكي آغازكرد ، علم و ايمان و دين
چهره ميبينيم الان.كرد حركت حوزه از عظيمي بخش بود ،
خروش و پرجوش جوان طلاب موقع آن در كه را عزيزي برادران
آن و سو اين به انقلاب پيكهاي صورت به چگونه بودند ، حوزه
با ايران سراسر در و قم در امام دعوت.روانهميشدند سو
وجه نقطه اين در پيغمبر با امام.شد روبهرو استقبال
تبعيدش و ايران از اجباريش هجرت موقع تا كه داشت مشترك
(اشرف نجف در) عراق در اجباريش اقامت و تركيه به ايران از
دعوت دوران.باشد انقلاب نهايي پيروزي شاهد نتوانست
و بود سال انقلاب 13 نهايي پيروزي از قبل (ص)پيغمبر
چيزي.بود سال انقلاب 16 پيروزي از قبل امام دعوت دوران
"تقريبا را سال آن 13 پيغمبر كه تفاوت اين با بهم نزديك
به زمان طاغوتيان اما گذراند ، مكه همان در كامل بهطور
دعوت كانون قم ، در را سال اين 16 كه ندادند فرصت امام
سال يعني 13 سال اين 16 از عظيمي بخش امام و بگذراند
براي نجف ميپرسيدمگر من از.گذراند غربت در را آن تمام
براي نجف بله كه است اين شما به من پاسخ بود ، غربت امام
مطالب بايد شماها از خيلي ديگر اينجا بود ، غربت امام
فرياد نجف در امام كه ميآيد يادتان.بيايد يادتان
به نجف در امام و نشستهاي ساكت چرا !نجف اي برآورد
در عراق مقيم انقلابيون يا و عراق مقيم ايراني انقلابيون
اينجا آقاچرا كه بودند كرده او از كه سئوالي با رابطه
.هستم مهمان يك اينجا من كه بودند فرموده نميكنيد حركتي
اصلي پايگاه همچنان را ايران سال مدت 13 آن تمام در امام
با خواهرها برادرها ، جوانها ، ميشناخت ، اسلامي انقلاب
مردان و زنان امروز كه افتخار اين به بباليد وجود تمام
ايران ظلمستيز و كفرستيز و رزمنده و مجاهد و ايمان با
همه ميان در سرافراز و درخشنده نمونهاي و الگو بهعنوان
در كه است اين حق بود ، حق اين.ميدرخشند اسلامي امتهاي
آنطور موقع آن تا كه داشت وجود استعدادهايي سرزمين اين
از سال بلكه 14 سال امام 13.نبود شناخته شايد و بايد كه
و عراق و تركيه در ماند دور اجباري صورت به دعوتش كانون
در دهكده يك در فرانسه در هم ماهي چند كار آخر اين در
و اسلام راه رهروان مدت اين طول ، در گذراند پاريس اطراف
كه بودند روبهرو سختي و رنج همان با اسلامي انقلاب
ياسر ، همسران و ياسرها هم اينجا.مكه در (ص)محمد پيروان
و كوبنده تازيانه درزير زجركشيده زنهاي و مردها سميهها ،
چه.بودند فراوان خدا خلق و خدا و اسلام دشمن داغكننده
نام اينكه بهدليل سياه سالهاي آن در كه انساني فراوان
خانه رادر او رساله اينكه دليل به ميآوردند ، را او
زندان به ميكردند پخش و چاپ را او رساله و داشتند
و وطلاب روحانيون از.شدند كشته و كشيدند شكنجه افتادند ،
كه كساني بسيار چه و پيشهوران كارگران ، و دانشجويان از
فكر.كنند ترك را كاشانه و خانه شدند ناچار سالها آن در
آيتالله مجاهد عالم مرحوم كه جملهاي اين كه نكنيد
از پس امام با رابطه در كه عليه رضوانالله طالقاني
اين از ميشوم دغدغه دچار وقت هر من بله كه فرمود پيروزي
ميكنم ، پيدا دلهره و پيروزي از پس سهمگين رويدادهاي
آرام دلم و ميكنم صحبت مينشينم مدتي امام پيش ميروم
اين تهران ، برميگردم و ميكنم پيدا قلب قوت و ميگيرد
از هركس بود طور همين هم سال دوران 15 همان در مساله
چنان امام داشت ملاقات امام با و ميرفت نجف به ايران
افق به روشن ديد يك با ايمانو با و قاطع و دل قوي
وقتي كه ميگفت سخن ايران ملت زندگي افق و انقلاب
ادامه را خودش مبارزات قويدلتر و اميدوارتر برميگشت
.ميداد
راستين مجاهدان ايمان اين دادن ، روح اين بخشي ، قوت اين
.بود امام پرارج نقشهاي از مدت اين طول در افزودن ، را
"تقريبا پيغمبر كه ميدانيدداشت پيغمبر كه نقشي شبيه
ابيطالب شعب در بستگانش از عدهاي با كه سال سه مدت
تنگنا و حرج سالهاي آن در عسرت ، سالهاي آن بودنددر
درمكه ، فشار و زيرسلطه معدود مسلمانان اين براي پيغمبر
برابر در وقت هر ما ميگويد (ع)علي.بود بخش آرامش هميشه
بايد ميشديم ، دلهره و ناراحتي دچار سختيها و مشكلات
پيغمبر.ميزديم پيامبر دامن به دست خاطر آرامش براي
قلب قوت و خاطر مايهآرامش ماها براي عملش سخنش ، ديدارش ،
عسرت طولاني سالهاي آن در كه كساني همه براي امام و بود
كلماتش و قلمش زبانش ، داشتند ديدار يا مكاتبه او با
داشتم توفيق يكبار سال 1348 در من.بود اميدبخش وچهرهاش
خانه رفتن سالها آن در كنم ملاقات نجف در را امام كه
طاغوت جهنمي ساواك تيزبين چشمان زير از هم نجف توي امام
خانه به كمي بسيار عده جهت بههمين.نميماند دور و خارج
يك در امام اگر كه نبينيد را حالا داشتند شد و آمد امام ،
نورانيش چهره شيفتگان و عاشقان ميليونها بشود ، نمودار جا
خيلي خانه آن در امام موقع آن در.ميبرند هجوم او بر
زندگي محترمش خانواده و دوستان از چندتن با نجف در عادي
يا چهار شايد امام خانه در رفتم من كه روزي آن و ميكرد
ايام موقع آن اينكه با امام ديدار بودند آمده نفر پنج
در بود ، زياد "نسبتا عراق به ايراني مسافران و بود نوروز
جشنهاي طاغوت كه سالهايي در درست يعني سال 1348
ميخ شدن محكم نشانههاي بهعنوان را ساله تاجگذاري 2500
و ميكرد برگزار ايران سرزمين در طاغوتياش حكومت
را چي امام چهره ميكنيد فكر فراهمميكرد ، را مقدماتش
چهره چنان با امام هيچي نگراني؟ ضعف ، شكست ، ميدهد؟ نشان
كه ميكرد برخورد مسائل با و ميفرمود سخن آرامي و مطمئن
اميدوارتر آينده به را محضرش بيننده و ديداركننده هر
و برادرها.بود (ص)محمد راستين پيرو امام.ميساخت
خدمت در كه زمان از برهه اين در اساسي مساله:خواهرها
امت مرد و زن و جوان و پير براي ايستادهام سخن به شما
دوم تجربه اين گوناگون جوانب كه است اين در مسلمانمان
برادران اميدوارم را تاريخ در اسلام بنيادي انقلاب
روشنگر سخنان با تحليلگرمان و دانشمند انديشمند ،
روشنتر روزبهروز و باشند كرده باز مشهد در پرارزششان
انقلاب موفق تجربه نخستين ما ملت اسلامي انقلاب كه كنند ،
پيامبرش ، رهبري به اسلامي انقلاب اصل از پس است ، اسلامي
و برادرها منتهي است ، همين مساله ننمايد عجيب كسي بر اين
اين زمان از برهه اين در ما همه وظيفه بزرگترين خواهرها
و وظيفهشناسي با و آگاهي با هوشياري با كه است
در كه رهبري اين امام بدنبال دقيق حركت با و وظيفهگذاري
است ، (ص)اسلام بزرگ پيامبر راستين پيرو ما رهبري عين
اسلامي انقلاب بار اين كه كنيم عمل چنان خدا بهياري
صراط و است راه در دوامش ما عزيز پربركت پرشكوه
عصر در اسلام انقلاب پيروزي نخستين دوام از مستقيماش
كنيم همت همگان كه است اين شرط و باشد بيشتر (ص)نبياكرم
از انحراف و تحريف هرگونه روي بر را راه حالا همين از
اسلام كه ببنديم غربي نه و شرقي نه خالص اصيل پاك اسلام
وتهديد خطر معرض در راه اين از شكوهمندش پيروزي آن از پس
چندان بشري جامعه بر اصيل اسلام حاكميت عمر و گرفت قرار
.نگرديد طولاني
روشن و آگاهانه شناخت با كه كن عنايت توفيق بما خداوندا
صراط در همچنان اسلامي اصيل رهبري و پاك اصيل اسلام از
كه كن عنايت توفيق ما به پروردگارا بمانيم ، باقي مستقيم
پرفروز انقلاب اين پيروزي براي جانبازي و فداكاري در
چراغ اين امت امام خداوندا نترسيم ، چيز هيچ از الهي
پرنور همچنان ما انقلاب و امت هدايت براي را راه روشنگر
زمان امام عصر ولي پروردگارا.نگهدار پرفروزان و
.بدار خرسند و راضي ما از را عليه سالمالله
"الاطهار آله و محمد علي وصلالله"
|