!بيهويت بفروشهاي بساز
كنيم درك را لكلك لانه گرمي
!غرب ترمينال در سرسام
!بيهويت بفروشهاي بساز
كنوني ، مقطع در مسكن ساز و ساخت كار مستحضريد كه همچنان
لازم سرمايه داشتن با كه ميگيرد انجام افرادي توسط اغلب
بزرگترين ساختمانسازي فني اصول بر كافي تسلط فقدان اما
وارد ندانسته يا دانسته مسكنسازي پيكر بر را ضربه
ناظر مهندس عنوان به است متمادي ساليان.ميآورند
كرات ، به هستم وظيفه انجام مشغول ساختماني پروژههاي
تكنيسين يا و شيشهبري شغل با "مثلا فردي شده مشاهده
ديگران را چكهايش كه بيسوادي افراد حتي...و عمل اطاق
.هستند بسازبفروشي و برجسازي مشغول مينويسند ، برايش
به نمايد كار بهبود صرف را وقتش تمام اگر حتي ناظر مهندس
از يا و "عمدا ندارد ، كافي تعهد و تخصص مجري اينكه دليل
سود كسب نتيجه در و كمتر مصالح مصرف جهت در ناآگاهي
توجه با كه بزند مخربي اقدام هر به دست است ممكن بيشتر
اين بيشتر سود به نيل جهت و ساز و ساخت كنوني وضعيت به
بزرگترين و مييابد بيشتري گسترش روز هر شوم پديده
نظر از غيرمتخصص ، و سودجو عدهاي دست در كشور ملي سرمايه
فائق جهت به لذاميكند طي را خود نزولي سير استحكام
افراد توسط بايد شهري سازهاي و ، ساخت مشكل اين به آمدن
پيشنهاد لذا ، پذيرد ، انجام ساختمان حرفه به متخصص و آگاه
از همچنانكه ساختمانها فروش و خريد هنگام در ميشود
استعلام بدهي اخذ جهت شهرداري و دارايي و آب اداره
توجه با ساختمان استحكام مورد در نيز شهرداري از ميشود ،
چنانچه تا گردد استعلام ناظر مهندس مرحلهاي گزارشات به
يا و تفهيم خريدار به بوده فني اشكالات داراي ساختماني
.گردد اتخاذ مورد حسب ديگري تصميمات
"مخصوصا مسكن سازندگان كه شد خواهد باعث روش اين اجراي
نقص بدون ساختمان ارائه جهت بسازبفروشها و انبوهسازان
شدن مخدوش از جلوگيري براي و بنمايند بيشتري عمل دقت فني
دقت فني نقص وجود نظر از شهرداري در ساختمانيشان پرونده
جهت در ساختمان ناظر مهندس تذكرات به و كنند بيشتري عمل
.نمايند توجه بيشتر نقصها رفع
خورسندي عبدالرحيم
كنيم درك را لكلك لانه گرمي
پروانه داراي شكاري سلاح قبضه هزار از 500 بيش وجود
هم اندازه همين به و نديده آموزش شكارچيان دست در !رسمي
جبران ضربه شكار ، پروانه و دفترچه دريافت نوبت در سلاح
نسل و است آورده وارد كشور وحش حيات پيكر بر را ناپذيري
روبهرو انقراض خطر با را جانوري گونههاي از بسياري
.است ساخته
قيمت ، هر به شكار پروانه فروش محل از درآمد كسب انديشه
تدبير نو انديشهاي و فكر بايد است ، ناصواب انديشهاي
.داد قرار نظر مد را مناطق ظرفيت بايد و نمود
گياهي و جانوري متنوع گونههاي وحضور وجود معنوي ارزش
مقايسه قابل و است بالاتر بسيار طبيعي چشماندازهاي در
به اقدام بايد درمواردي تنها.نيست مادي ارزشهاي با
از بيش شكار قابل وحوش جمعيت كه كرد شكار پروانه صدور
لبه در وحوش از بسياري جمعيت كه اكنون.باشد مناطق ظرفيت
منقرض نيز "بعضا و است گرفته قرار انقراض پرتگاه
دفترچه بيشتر چه هر صدور بر همچنان بايد چرا گرديدهاند ،
فشنگ بيشتر چه هر انباشت نتيجه در و شكارچيان ويژه
درحالي اينشود اصرار شكارچيان از بعضي دست در ومهمات
با رابطه در زيست محيط حفاظت سازمان امكانات كه است
كنترل اعمال و نيست پاسخگو وجه هيچ به مناطق كنترل اعمال
.ميباشد روبهرو جدي مشكل با "عملا مناطق
حفاظت سازمان كارآمد و فعال و جديد مديريت با است اميد
و مناطق وحوش نسل بقاء ادامه زيستبراي محيط
فرهنگ و گردد تدبير نو فكري كشور طبيعي چشماندازهاي
و كشتن و شود تبديل عمومي معارف به وحش حيات از حمايت
.گردد محسوب مذموم عملي وحشي حيوانات شكار
اين در سپهري سهراب كشورمان فكر خوش شاعر سرودههاي
كنيم ادراك را لك لك لانه گرمي:كه است نغز چه مورد
نگذاريم پا چمن قانون روي
بپرد طبيعت سرانگشت از مگس نخواهيم
بيرون برود درخلقت از پلنگ نخواهيم
درخت قانون به ميخورد لطمه نبود پروانه اگر بدانيم و
درياها انديشه در بود خلائي مرجان از پيش بدانيم و
كردستان -عامريفر -ع
!غرب ترمينال در سرسام
از يكي كه غرب ترمينال به مراجعه به ناگزير قبل روز چند
مدت در من مشاهدات.شدم است ، تهران ساختمانهاي بهترين
:است زير شرح به ترمينال سالن در توقف دقيقه 30
و حمل شركت چندين و تعاوني حدود 16 غرب ترمينال در -الف
هر از دقيقه هر 30 در.ميباشند كار به مشغول مسافر نقل
غرب و شمال شهرهاي مقصد به اتوبوس دستگاه تا 4 تعاوني 2
تا 60 ساعت 50 هر در و مجموع در كه ميشوند راهي كشور
.ميشود شامل را اتوبوس
مقصد 60 بهطرف عزيمت تا مسافرگيري به مانده ساعت يك از
فروش مسئولين نفر اتفاق 30 به راننده كمك و 60 راننده
گوشخراش و بلند صداي با ترمينال سالن داخل در بليت
اشخاصي و مراجعين براي آن نتيجه و ميشوند تبليغ مشغول
.نيست سرسام بجز نشستهاند انتظار به سالن در كه
صورت به صبح است مدعي كه مردي تعاوني 8 مقابل در -ب
بياطلاعي اظهار فروش متصدي و كرده رزرو جا تلفني
چند مداخله با سرانجام و ميشوند گلاويز هم با مينمايد
وجود عدم ميماند باقي آنچه و مييابد خاتمه غائله نفر
كه است مراجعين به پاسخگوئي جهت تعاونيها در مسئوليت
.ميگردد آشكار و مسلم همه براي
طبقه در قيمتها بر نظارت و بازرسي واحد وجود عليرغم -ج
ترمينال در نياز مورد كالاهاي عرضه نرخ سالن فوقاني
.ميباشد مملكت در رايج و معمول قيمت از گرانتر
به شدن سوار جهت و شده خارج ترمينال مجلل سالن از -د
تعداد 60 ميشوم ، ساختمان مقابل محوطه وارد اتوبوس
قسمت اين در قبل ساعتي از مسافرگيري آماده اتوبوس دستگاه
جا در) بهقولي و روشن استثناء بدون آنها همه و مستقر
اتوبوس دستگاه بودن 60 روشن از ناشي دود.(ميكنند كار
پشيمان سفر از را مسافرين كه ميآورند بوجود آلودگي چنان
و شدن جابجا بلكه نيست هوا آلودگي فقط البته و مينمايند
رانندگان بهنظر اتوبوسها كردن پيدا خروج بهطرف راهي
سوت تا انكرالاصواتي بوقهاي انواع از استفاده مستلزم
خيلي يا و پائين خيلي فركانسهاي در شيپوري سوت و بلبلي
مسئله صورت به هم صوتي آلودگي نتيجه در و ميباشد بالا
.ميشود اضافه
اتوبوس سوار اشاره مورد مسائل همه از گذر از بعد --ه
در شوهرش يكي.ميشوند وارد متكديان انواع كه ميشوم
مريض بچه يكي.شده مرخص زندان از تازه مردي.است زندان
تخمه ، آدامس ، فروشندگان !معلولين از ديگري و دارد
مسافرت فشار نيز اينها..و قبل سالهاي مجلات روزنامه ،
.ميكند چندان دو راه ابتداي در را
"صرفا ترمينال ساختمان احداث توجيهي گزارش در "مسلما
حال رفاه بلكه نگرفته قرار توجه مورد آن مادي جنبه
است لازم صورت آن در كه بوده موءسسين نظر مد مسافرين
را اشاره مورد توجيهي گزارش تعاونيها و ترمينال مديريت
.فرمايند مطالعه ديگر يكبار
اعرابي جهانگير
|