تاجر و بازيگر
شعر كتاب دو
فيلمنامه سه
نظر و نقد
تهران؟ در ما مامور
تاجر و بازيگر
"دپارديو ژرار" درباره
كه زماني از سال پنج و بيست
نقش جادهاي فيلم يك در هوپر ايزابل و دپارديو ژرار
برتران سال 1974ميگذرد كردند بازي را يكديگر مقابل
بازيگر دو اين حضور با را Going Places فيلم بليه
پرسروصدا و موفق فيلم اين در دپارديو.كرد كارگرداني
را وي او ، بزرگ بيني و بلند موهاي كه بود ناشناخته جواني
.ميكرد مجزا فيلم شخصيتهاي بقيه از
اوج و موفقيت قله در "دپارديو ژرار" امروز اما
تن دو هوپر هم و او هم.دارد قرار خويش هنري فعاليتهاي
نوعي به كه هستند فرانسه سينماي سرشناس شخصيتهاي از
شانههاي برروي را خود ستونهاي كشور اين سينماي صنعت
كارنامه در فيلم صد از بيش دپارديو.است داده قرار آنها
در را متفاوتي تاريخي نقشهاي او.دارد خود سينمايي
" حتي و "دانتون" ،"دويرژراك سيرانو" مثل مطرحي فيلمهاي
فيلم ايناست كرده بازي "سزار عليه اوبليكس و آستريكس
به و رفت سينماها پرده روي به فرانسه در قبل مدتي آخري
.يافت دست بالايي خيلي فروش
كرد مبارزه مشكلات و فقر با خود فيلمهاي در كه مردي اما
تازهاي راه در قدم امسالشود چيره آنها بر توانست و
امسال دپارديو.كرد شروع را تازهاي فعاليت و گذاشت
كارگرداني فيلمساز مقام در را خود سينمايي فيلم نخستين
(A Bridge Between Two "دوكناره بين پلي" فيلم اين.كرد
زن يك درباره گزنده و تلخ قصهاي و دارد نام Banks)
تماشاي از احساساتش كه است كوچك شهري در سادهانديش
.ميكند تغيير سينمايي فيلمهاي
قديمي يار و همكار "بوكه كارولي" به فيلم اين در دپارديو
منتقدان.شود نمايش آماده و ساخته فيلم تا كرد كمك خود
بازي بهترين فيلم اين در بوكه كه دارند عقيده فرانسوي
پنجاه فيلمساز و بازيگر.است كرده ارائه را خود سينمايي
دپارديو.است كرده بازي فيلم در نيز خود سينما ساله دو و
را وي كه دارد عهده به را بوكه همسر نقش فيلم اين در
است مجبور كه است سختكوش كارگر يك او.است گذاشته تنها
او كار.باشد دور كاشانه و خانه از را هفته آخر تعطيلات
احداث حال در ديگر منطقهاي در كه است پلي كردن آماده
.ميدهد رخ ميلادي شصت دهه در فيلم قصه كل.است
بارسنگين تنهايي به دپارديو دارند عقيده منتقدان از برخي
بازيگر يك تنها نه او.ميكشد دوش به را فرانسه سينماي
استعدادهاي كاشفان از يكي و فعال كننده تهيه يك كه موفق ،
تازهاي شركت او اواخر ايناست كشور سينماي جوان و جديد
شبيه كه كرد راهاندازي و تاسيس "امرجنس" نام به
كردن پيدا شركت اين وظيفه.است "ردفورد رابرت" انستيتوي
ساخت براي مستعد و جوان فيلمسازان به كمك براي سرمايه
.است سينماييشان آثار
سينما ستارگان از بسياري خلاف بر "دپارديو" ديگر سوي از
.نميخواهد كلان دستمزدهاي سينمايي فيلمهاي در حضور براي
كه سينما جوان كارگردانان فيلمهاي در بازي براي او
را دستمزد پايينترين دارند ، كار براي خوبي قصههاي
فيلم ، عنوانبندي در كه است دليل همين به.ميگيرد
نمايش به قبل مدتي كه الجزايري خرج كم اثر يك -"ميركا"
.ميخورد چشم به هم "دپارديو" نام -درآمد عمومي
اختصاص دپارديو به قبل مدتي را خود اصلي تيتر "لوپوئن"
همين در "شركاء و دپارديو:تاجر و بازيگر":نوشت و داد
همچنين و هنري فعاليتهاي درباره دپارديو لوپوئن ، شماره
با.ميكند صحبت شرقي اروپاي و كوبا در خود تجاري كارهاي
يك لقب ندارد تمايلي كه ميكند تاكيد بازيگر اين حال اين
در كه دارد دوست او اما.شود داده او به "تاجر مرد"
.باشد داشته شركت هم تجاري فعاليتهاي
در.دارد قرار اهميت دوم درجه در اما فعاليتها اين همه
.است خويش خانوادگي و زناشويي زندگي فكر در او نخست وهله
را تاجر آدم يك روحيه من":ميگويد لبخند با دپارديو
حاضر وي ".ندارم هم مخصوص منشي يك خودم براي حتي.ندارم
افشاء را خويش تجاري فعاليتهاي از حاصله سود نميشود
باره اين در او اخير مذاكرات كه ميكند اضافه اما.كند
.است بوده مثبت
دوربين جلوي و تئاتري صحنه روي بازيگري دپارديو
.ميداند خويش اصلي شغل و فعاليت اصليترين را فيلمبرداري
يك در را شانزدهمي قرن امپراتور يك نقش او قبل مدتي
روي ماه چهار مدت به نمايش اين.كرد بازي تئاتري نمايش
پنج مجموعه يك در بازي از تازگي به وي همچنين.بود صحنه
و زندگي درباره كه است شده فارغ تلويزيوني قسمتي
از امسال پائيز مجموعه اين.است بالزاك فعاليتهاي
.ميشود پخش فرانسه تلويزيون
بوده دپارديو اصلي كارهاي از هميشه سينمايي فعاليتهاي
يك بود ، Vatel فيلم در بازي مشغول او امسال تابستان.است
درباره آن قصه و شد فيلمبرداري انگلستان در كه ويژه فيلم
.است قديمي دوك يك
چهرههاي از يكي امروزه دپارديو مثل هم "هوپر ايزابل"
موقعيتي باشد نتوانسته او شايد.است فرانسه سينماي اصلي
آورده دست به "آجاني ايزابل" يا "دونوو" كاترين شبيه
را متنوعي احساسات ابراز توانايي كه بهصورتي اما باشد ،
و منتقدين توجه مورد شدت به توانسته دارد ، خود در
.گيرد قرار اروپا سينماي برجسته فيلمسازان
.است خجالتي آدمي سالگي چهار و چهل سن در هنوز هوپر
.ميشوند روبهرو موفقيت با عمومي اكران در او فيلمهاي
داخل به را زيادي تماشاگران دپارديو نام مثل هم او نام
تحسينشدهترين هوپر شايد.ميكشاند سينماها سالنهاي
دهه سه به نزديك هوپر ايزابل.باشد خود كشور ملي ستاره
فيلمسازان با و دارد اشتغال هنري فعاليتهاي در كه است
و بليه برتران شابرول ، كلود لوكگدار ، ژان مثل برجستهاي
.است كرده كار تاورنيه برتران
بين از كه كرد بازي سينمايي فيلم چهار در قبل سال هوپر
اشاره The scholl of flesh"جسم مدرسه" به ميتوان آنها
زندگي در كه ميكند تعريف را لباس طراح يك قصه فيلم.كرد
نمايش.ميشود روبهرو زيادي بلنديهاي و پستي با خود
بازي اما بود ، فرانسه از موفقتر آمريكا در فيلم عمومي
بهترين جايزه دريافت نامزد را او فيلم در هوپر درخشان
.كرد (سزار جوايز) فرانسه سينماي سال زن بازيگر
را تماشاگران يا من بازي":گفت مصاحبه يك در "اخيرا هوپر
آن شما است ممكن.نميدهد يا ميدهد قرار خود تاثير تحت
غيرممكن اماباشيد متنفر آن از يا باشيد داشته دوست را
".بگذريد بيتفاوت بازي اين كنار از كه است
نگارش زمان از:ميگويد ژاكوت بنوت فيلم كارگردان
انتخاب فيلم اصلي نقش ايفاي براي را هوپر فقط فيلمنامه
"احتمالا كه نميكرد فكر مساله اين به "اصلا و بود كرده
نقش در هوپر بازي.بگيرد بهره ديگري بازيگري وجود از
تحت را منتقدين سخت (خود به متكي اما مطلقه زني) دومينيك
.ستودند را آن عادي تماشاگران و داد قرار خود تاثير
خبرگزاريها :منبع
زياري كيكاووس :ترجمه
شعر كتاب دو
مقدس دفاع شعر كنگره نهمين برگزاري و مقدس دفاع هفته در
حفظ بنياد انتشارات و ادبيات مديريت توسط خرمآباد در
سفرنامه) عناوين با كتاب دو مقدس دفاع ارزشهاي و آثار
.كرد منتشر (جلودار همپاي) و (آسمان
مقدس ، دفاع ارزشهاي و آثار حفظ بنياد خبري ستاد گزارش به
مطلب بيان ضمن كنگره اين دبير حبيبآبادي بيگي پرويز
يكصدمين ميمنت به امسال كه آنجا از:داشت اظهار فوق
ولايت عظماي مقام سوي از (ره) امام حضرت ولادت سالگرد
اين توسط است ، شده نامگذاري (ره)خميني امام سال بهعنوان
از اشعاري دربرگيرنده ، كه (جلودار همپاي) باعنوان بنياد
مقاومت حماسه و امام درباره معاصر شاعران از تن هشتادوسه
.ميگيرد قرار علاقهمندان اختيار در و منتشر است
اشعار دربرگيرنده نيز آسمان سفرنامه كتاب:افزود وي
در گذشته سال كه است مقدس دفاع شعر كنگره هشتمين منتخب
.شد برگزار اصفهان
فيلمنامه سه
.شد منتشر"الوعد صادق رحيم" از جديد فيلمنامه سه
عمليات" و "مقدس دفاع رالي" ،"ردپا" فيلمنامهها عنوان
در 3000 كدام هر و است نويسنده كتاب سه هر ناشراست "نفت
.شدهاند منتشر امسال تابستان در شمارگان
ارتباط زبان" و "خوشبختي راه" ،"پيروزي يا شكست" كتاب سه
.ميشود منتشر نويسنده اين از زودي به "تصوير
نظر و نقد
تهران؟ در ما مامور
و قاجار برافتادن /رضاخان برآمدن:ايران" كتاب :اشاره
.است شده ترجمه فارسي به كامشاد حسن توسط"انگليسيها نقش
،(Yapp.E.M) قلم به كتاب انگليسي اصل بر است نقدي زير شرح
از بخشهايي كه لندن ، دانشگاه در خاورميانه تاريخ استاد
آوريل 1999 تاريخ 23 به "تايمز ادبي ضميمه" نشريه آناز
.است شده گرفته
بهنام گمنام سربازي اسفند 1299 ، اسرارآميز كودتاي در
كه زد تمهيداتي به دست و برانداخت را ايران حكومت رضاخان
دودماني بنيانگذار و كشور پادشاه را وي پنجسال عرض در
.راند فرمان سرزمين آن بر اسلامي 1357 انقلاب تا كه كرد
رضاخان ، زندگي تاريك گوشههاي همانند كودتا ، كيفيت
.بود حساس فوقالعاده موضوعاتي پهلويها ، دوران در دستكم
گوناگون دورههاي در رضاخان ، اقدام با مخالفت يا موافقت
اساس اين بر نويسندگان و بود پرخطر گاه و سودمند گاه
همه از ميان اين در انگلستان نقش.مينگاشتند تاريخ
رضاخان و داد ، ترتيب را كودتا بريتانيا آيا.بود حساستر
مردي خودسرانه عمل كودتا آنكه يا بود؟ آنان بر فرمان
خاندان منزلت و حيثيت بود؟ خودگذشته از و ميهنپرست
.پرسشها اين پاسخ به داشت بستگي "ظاهرا پهلوي
در تاكنون كه است روايتي مشروحترين "غني سيروس" كتاب
و است آمده قلم به رضاخان برآمدن درباره انگليسي زبان
انگليسيها فيالواقع را كودتا كه است اين آن ماحصل
.راهانداختند
وزارت آرشيو و انگلستان خارجه وزارت آرشيو از نويسنده
و اروپايي منابع از زياد مقداري نيز و امريكا خارجه
كه) را سرادموندآيرنسايد ژنرال و است جسته بهره فارسي
(شد بريتانيا ارتش ستاد رئيس در 1939 جنگ شروع هنگام
نرمن ، هرمن تهران ، در انگلستان وزيرمختار و كودتا معمار
.ميداند او همدست را
بريتانيا جزء ماموران و افسران از گروهي غني ، بهادعاي
قضيه هم كشور اين جنگ وزارت و داشتند دست ماجرا در نيز
شواهد بگذريم ، كه استثنا يك از غني ، سيروس. ميدانست را
مورد آناست كرده بررسي وجه كاملترين به را مدارك و
زمان آن روزانه يادداشتهاي ازجمله خصوصي ، استثنا ، اوراق
.است آيرنسايد خود
High Road to زيرعنوان در 1927 يادداشتها اين از مقداري
استناد مورد را كتاب اين غني و شد لندنمنتشر در Command
اولمن ، ريچارد معتبر كتاب از بهنقل و است داده قرار
ميپردازد ، شوروي و انگليس بازرگاني 1921 پيمان درباره
.يافت دست يادداشتها اين به همه از پيش كه
اين شده مفقود"ظاهرا برگهاي فارسي ترجمه از ضمن در غني
ترديد جاي اسناد اين.است كرده استفاده نيز يادداشتها
كودتا قصد رضاخان ميدانسته آيرنسايد كه نميگذارد باقي
را نرمن درگيري.است كرده تصويب هم را كار نقشه و دارد
را نرمن دارد سعي غنيكرد باور بتوان دشوار كودتا در
مافوق از كه نفرتي بهخاطر شايد) درآورد آب از روسفيد
هيچ ولي (ميپرورد دل در لردكرزن ، خارجه وزير نرمن ،
كودتا از "قبلا نرمن دهد نشان كه نيست دست در قرينهاي
پيامهاي در درحقيقت ، نرمن ، بيكفايتي.است بوده باخبر
ميداد روي ايران در كه هرچه ;ميخورد بهچشم متبادله
.است ميبوده حيرتزا "ظاهرا او براي
درواقع ميدهد ، نشان غني سيروس كه همانگونه هرحال ، به
مهم.نه يا داشتند شركت ماجرا در انگليسيها كه نيست مهم
در غني ، .پيوست بهوقوع كودتا از پس كه است چيزهايي آن
تا كودتا رهبري از را رضاخان پيشرفت كتاب ، دوم قسمت
.ميكند رديابي تاج و تخت به دستيابي
با وليكن بگيرد ، را او پيشرفت جلو ميتوانست بريتانيا
لورين ، پرسي سر نرمن ، فرزانه جانشين ارشاد و هدايت
اخلاقيات بر مقدم همواره را بريتانيا مصالح كه ديپلماتي
نشاندههاي دست و نكرد را كار اين انگلستان ميانگاشت ،
.كرد رها نيز را ايران جنوب در خود
ولي نبود زيستن براي مطبوعي جاي پهلوي دوران ايران
بود ، قاجاريه دوره اواخر ريختگي بههم از بهتر بهمراتب
بهموجب داشت خيال كرزن كه نظامي از بهتر هم شايد و
"اسما كشوري:كند برقرار آنجا در نافرجام 1919 قرارداد
كموبيش انگلستان ، نظاميان و مستشاران تحتفرمان مستقل
نميتوانست كرزن روءياي باري ، .زمان همان در مصر شبيه
داشت را امر اين مالي منابع نه بريتانيا چون پذيرد تحقق
.را آن كردن دنبال اراده نه
ايران به كه شد انگليسي مسافران معمول بعد ساليان در
پر و بيجذابيت و زشت را مملكت بگويند ، بد پهلوي دوران
و بخوانند فاسد و قلدر اولياي و جاهل ديوانسالاران از
.بسنجند پيشين ايام برازندگي و باوقار را وضعيت اين
دوره درباره را اسلافشان بدگوييهاي سيل ميبايست اينان
اسلامي جمهوري برعليه را اخلافشان حرفهاي و قاجاريه
همه اين چرا كه است تحقيق شايان مبحثي اين.ميخواندند
.ميآمد بدشان ايراني و ايران از اينچنان انگليسي افراد
تصور قابل توطئه هر پشت در ايرانيها كه شگفتي جاي چه و
.ميبينند را انگليسيها دست
|