است آن زيستن از بهتر زندگي خيال
گشايش اصفهان در كريم قرآن موزه نخستين
مييابد
در اسلامي انقلاب سال نقاشي 20 نمايشگاه
شد برپا يزد
برنامههاي تحقق ميزان از ارشاد وزير گزارش
فرهنگ حوزه در جمهوري رئيس
است آن زيستن از بهتر زندگي خيال
اثر "رفته دست از زمان جستجوي در" كتاب درباره
پروست مارسل
به است نگاهي ميگذرد ، نظرتان از كه مطلبي ;سرآغاز
مارسل اثر "رفته دست از زمان جستجوي در" كتاب
از يكي عنوان به كه فرانسوي شهير نويسنده پروست ،
متون زيباترين حال عين در و عميقترين مشكلترين ،
و همت به آن ترجمه و شده مطرح جهان معاصر ادبيات
.است گرفته انجام برجسته مترجم سحابي مهدي تلاش
و ضعيف كودكيآمد دنيا به سال 1871 در پروست مارسل
مبتلابه سالگي نه سن از حادثه ، بد از كه حساس
اهل از بسياري عقيده به كه آنچه.شد آسم شديد حملات
فورانهاي و "محتضران من" به اورا يافتن دست فن ،
تحصيل (1)است كرده تسهيل رواني انرژي مقاومتناپذير ،
عميق مطالعات از را او فلسفه ، و حقوق رشتههاي در
است تقليدي آثار مدعا اين بر شاهد و نداشت باز ادبي
محافل به يافتن راه پي در و مينوشت دوران اين در كه
و فرانتس آناتول چون بزرگاني با آشنايي و اشرافي
اساسي پايههاي تحسين به اقدام محافل ، اين اغواگري
.كرد (2)"پاريسي رمان" در اشرافي زندگي اين
نشريه دوستانش ، از چند تني همراه به سال 1892 ، در
و تدوين به زودي به.كرد منتشر را (3)"ضيافت" ادبي
همت (4)"روزها و خوشيها" نام با مجموعهاي چاپ
"سنتبو عليه بر" انتقادي نوشته در و گماشت
نثر.داد بروز را خويش نويسندگي هنر اوليه مايههاي
حضيضهاي و اوج و زيباشناختي مايههاي و شعري
:شد پروستي فرازهاي اوليه بناي سنگ كه آنچه رمانتيك ،
من زندگي ، و هنر ميان تمايز لزوم و اهميت
رمان در كه آنچه نويسنده ، من و واقعيتها مشاهدهگر
رها بيثمر ، تلاشي در و نيمبند صورت به ژانسنتووي
(5).شد
آثار ترجمه و آشنايي دنبال به سال 1899 در
و عميق تاثيرات راسكين ، جان انگليسي معروف هنرشناس
و هنر مقوله به او تفكر و نگاه شيوه در پايداري
به بخشيدن جان هنر ، اساسي كار:آمد پديد ادبيات
فرمهاي تنوع كه اشيايي آنهاست ، در حلول و اشياء
.هستند خارج جهان اجزاي با يافته آشتي
اتكا نقاط دادن دست از و مادر و پدر مرگ دنبال به
را خود آن در و آورده فراهم خانهاي پروست روحي ،
كار به دست سال 1908 از احتمال ، به و كرد محصور
سال در عاقبت وسواس پر نويسنده.شد "جستجو" نوشتن
خرج به ،"سوان خانه طرف" نام به را بخش اولين 1913
بيواسطه بيان در شاهكاري.كرد چاپ خود ،
يك و نوستالژيك هواي و حال با كودكانه احساسهاي
هنر نقد و تواناييها اثبات براي عاشقانه فصل
(6).داستان جاي جاي در موسيقي
انعطافپذير داريم ، اختيار در روزه هر كه زماني *
و ميدهند كش را آن داريم دل به كه شورهايي است ،
جمع را آن برميانگيزيم ، ديگران در كه شورهايي
.ميكند پر را آن عادت و ميكنند
عطر شده ، خودماني اخلاقي ، غني ، طبيعي ، هنوز بوهايي *
به باغ از كه سال ميوههاي همه از ساخته بر ژله
سروقت و تنبل بوهايي فصلي ، بوهايي رفتهاند ، گنجه
و ولنگار راه ، به سر و زدن پرسه روستايي ، ساعتي چون
...پارسايانه بامدادي بوهاي دورانديش ،
كه خود ، من ژرفاي به بالبداهه نميتوانند كه آنان *
گذارند پا ميشود ، آغاز آنجا از جان راستين زندگي
بازيافت و كشف را خود دروني گنجينههاي تمامي و
كار از اراده جانشين بيروني محرك آن از اگر كنند ،
انفعال نوعي و سطحها حيطه در نشوند ، برخودار افتاده ،
خوشيها بازيچه صورت به را آنان كه برد خواهند بسر
.درميآورد
بيكاره ، و كاره يك آدمي وسواس و دقت با ناقوس صداي *
را سكوت انباشتگي موعود ، لحظه در تا ميآمد فقط
.بچلاند
نويسنده من مدد به جواني سالهاي مشاهدهگر من
-فضا از دقيق توصيفي گستره در راوي من تا ميشتابند
تاملاتي در و بيانديشد و زند دم و بگيرد جان زمان ،
و مستعجل معارف تفصيل ، به و استعاره و تشبيه از آكنده
خويش اندرون در جديدي منهاي به دقيقتر تعبيري به
.شود نائل
در و سال 1918 به "شكوفا دوشيزگان سايه در"
بلوغ ، شهودهاي و كشف كتاب بنا ، اين بيشتر استحكام
يا نارس احساسات واقعيت ، بر مقدم خيالپردازيهاي
نقاشي هنر بر جنبي نقدي فريفتگيها ، و شيفتگيها زودرس ،
.است عكاسي و
و نيست واقعيت بازنگاري ديگر كه هنگامي عكاسي *
تا ندارند ، وجود ديگر كه ميدهد نشان را چيزهايي
.ميكند پيدا دست است ، آن فاقد كه شرافتي به اندازهاي
و پيدا نشانههايي هم گلها شادابترين در !افسوس *
كه ميگويد سخن آيندهاي از بيدار دل براي ناپيدا ،
به و ميشود ميوه يا و ميخشكد امروزين گل اندام
.ميرسد هسته و دانه بيتغيير و ناگزير سرنوشت
درباره و كشف خود در بايد كه است ديدي نقطه متانت *
.كرد پيدا چيزها
.حساسيتاند از نگاتيوهايي گزينشها *
كه برميآيند چيزهايي دگرديسي نوعي از مصور آثار *
استعاره ادبيات در كه آني همانند و ميدهند نشان
نقاش آفريد ، ناميدشان با را چيزها خدا اگر نامند ،
.ميآفريند ديگر نامي دادن و نام گرفتن با
به طبيعت اسير ، واقعيت يك نداي چون شگرف مناظر *
را رمزي كشف شنونده از همه... غايي ، هنري اثر مثابه
بلد را جهان كتاب خواندن هنوز راوي و ميخواهند
.است بهوش تماشاگري تنها او..نيست
هنري اثر يا است هنري اثري ساختن براي زندگي آيا *
زندگي؟ بيان براي
سال 1919 به گنكور ادبي جايزه كسب به را او اثر ، اين
فزاينده تهديدهاي و اول جهاني جنگ.كرد مفتخر
كتاب چهار و بخشيد سرعت را نويسنده كار بيماري
،"گرمانت طرف" سالهاي 1920 ، به جستجو مجموعه ديگر
يا "گمشده آلبرتين" 1925 ،"اسير" ، 1922 ،"عموره و سدوم"
از پس سال پنج سال 1927 ، در بالاخره و ،"گريخته"
.شد منتشر "بازيافته زمان" پروست ، مرگ
گذر و خويشتن شناخت پيش مراحل و راوي سلوك ادامه در
شناخت مرگ ، پديده درك و جواني و نوجواني و كودكي از
بيپايگي عشق ، گذرايي خيالها ، و حسها ناپايداري
و نامها درخشش و شكوه از ساخته خود توهمهاي همه
يك براي پيشدرآمديست همه و همه كه... چهرهها ،
دام...نيكيها ، به رسيدن براي بديها از راستين شناخت
آن واهي اعتبارات و اشراف دنياي راوي ، براي بعد خوان
.است
نميشد ، باز آن به دري هيچ كه بستهاي ديوار -
برگردي ، بايد ديگر حالا ميگفت من به سادهلوحانه
آنكه براي هم نرم فرش و است خودت خانه كه ميبيني اما
ميتواني نبرد ، خوابت شب اگر كه گفت بدهد نشان خودي
كه بيآفتابگير پنجرههاي و بيايي اينجا به پابرهنه
بيدار را شب كه گفتند ميكردند تماشا را دشت
نيست آن بيم بروم ، آنجا به كه ساعتي هر در و ميمانند
فقط پردهاي پس در و كنم بيدار خواب از را كسي كه
نگهش بلندي ديوار چون كه كردم غافلگير را كوچكي اتاق
لرزان و ترسان آنجا نداشت ، فرار راه و بود داشته
آن مهتاب كه گردش ، پنجره خيره چشم با و بود شده پنهان
.زد زل من به هراسان ميكرد ، آبي را
هم حفاري نيست ، بس گردش مرده شهر تماشاي براي *
.است لازم
.آدمهاست تعداد از كمتر خيلي افكار تعداد -
اندوه بود ، اشك خيس گهگاهي اما.نميكرد گريه -
بكوبد آن بر باران كه داشت را برگي و شاخ بيانديشه
.كند زبرش و زير باد و
عشق ، مضامين به پرداختن با گريخته ، و اسير كتاب دو
و عواطف شيمي گستره... فراموشي ، مرگ ، نفرت ، حسادت ،
ميكند تحليل و تجزيه بينظير دقتي با را انساني غرايز
كه ميپردازند حيات عام قوانين تعريف و تبيين به و
تداوم انسان وجود به پيدرپي منهاي ميراندن با
و قراردادي و مجازي آنچه هر كردن قرباني با و ميدهند
.ميرساند پيروزي به است جاوداني را آنچه گذراست
از آكنده را آنجا غيبتش ، بيشتر آن از و حضورش كه بس *
.ميكرد او وجود
را همهچيز ميكند ، سرمست پيروزي از بيش جاهطلبي *
بهتر زندگي خيال ميكند پژمرده تملك ، و شكوفا آرزو ،
.است آن زيستن از
در را نويسنده زودرس ، مرگي به پروست آگاهي پيش گويي
سمت از اندازهاي تا كه ميدارد اين بر اخير كتاب دو
كه آنچه ملموس ، تشبيههاي و تصويرسازيها حسي سوي و
فاصله است ، فرگليز طرف از كمابيش مضموني درجستجو
مضمون كه خور در تاملاتي و بالا از نگاهي با و گرفته
در و ميدهد قوام را انساني انديشه درونمايه و
به ميشود ، گرمانت طرف به تعبير جستجو ، جغرافياي
شود نائل روانشناختي و انسانشناختي عمقيابيهاي
معاصر روانشناسي بر گرانمايه درآمدي پيش بسا چه كه
.باشد
خطوط ، و پيكرهها كتاب بازيافته ، زمان سرانجام و
كتاب جستجو ، گالري يابنده زوال صورتكهاي كتاب
آن فضايي صورت در كه پيوسته ، خط در نه زمان ، دريافت
ته از "مثلا نه و رفته عمر فراز از بگذشته نظر و است
در بنده" پيكره ناتمامي همچون تعليق آخر دست و راهش
و نيست سنگي تخته جز چيزي آن از نيمي كه ميكلانژ "بند
كه نميكند اين جز كاري بود مدعي كه او گفته يادآور
خرده خرده است ، حاضر سنگ دل در پيش از كه را ، پيكره
جاودانه حيات رمز ناتمامي و....بكشد بيرون آن از
كار در شب ، يك و هزار شهرزاد همچون كه جستجوست راوي
فراموشي و مرگ از اهتراز براي خويش ، اثر آفرينش بيوقفه
(7).است
من تعبيري به اينكه براي ناملموس ، بيرنگ زمان *
او به و بود شده مادي قامت آن در كنم ، لمسش بتوانم
.بود داده شكل شاهكاري چون
...برميبندد رخت نيست ديگر كه كسي وجود از خاطرات *
.نكند نگهداري آنها از ديگر زنده تني تمناي كه زماني
در موءمنان بودكه خواهد كليسايي بنا اين نميدانستم *
را تناسبهايي و دريابند را حقايقي رفته رفته آن
چون كه يا و ببينند را عظيمش جامع طرح و كنند كشف
متروك ابد تا جزيرهاي ، نوك باستاني كاهني يادمان
از برداشتم با مساعدي نظر كه كساني حتي -ماند خواهد
حك سنگ بنابر آن در ميخواستم كه داشتند حقيقتهايي
با را آنها كه اين از گفتند تبريك من به كنم
از برعكس من كه آن حال بودم كرده كشف "ميكروسكوپ"
ببينم را چيزهايي بتوانم تا بودم گرفته بهره "تلسكوپ"
بود آنجا از كوچكيشان اما بودند ، ريز بسيار البته كه
كدام هر داشتندو قرار دور بسيار فاصلهاي در كه
.بودند دنيايي
از معيني نقطه در نوآمد ، و سترگ پيكرتراش اين طبيعت ، -
دوباره نيز ، مادربزرگ چهره در كه چنان:نوه چهره
.بود زده ،"قلم" از قاطعي و دقيق ضربه چنين
و برزخ و دوزخ از گذر و دانته الهي دركمدي راوي سلوك
همان عمل در كه است رستگاري اميد به رسيدن بهشت ،
تاريكيها ژرفاي از گذر در جستجو راوي و است رستگاري
در كه ميرسد جهاني آفريننده مقام به پستيها ، و
بوده آنها آفرينش كار در واهي گذارهاي و گشت همان
گلي همچون آن ساكنان و زمين از ورطههايي.است
.وخلاقيت اميد:نام به جانبخش دمي منتظر
نهضت با شعر كه آنچنان ادبي ، رمان پروست ، با
زمان و يافت معنوي و فرامادي ابعادي رمانتيسم ،
كه شد تفصيلي شناسي زيبايي ارتجاع قابل خميرمايه
در و است گرديده ضبط و ثبت آن ، پيشگام نام به
.است نشسته بار به سينما ، بخصوص و ادبيات
چه و نيست لطف از خالي اثر ، اين ايراني خواننده براي
بنيادين درك اين دريافت ;مناسب ختامي حسن بسا ،
و فصول از گذر در جستجو ، راوي من از شناختي انسان
تفسير و تفصيل گويي كه انسان زندگي ادواري فريفتگيهاي
تاجر:است انسان از (ع)علي حضرت زيباي تعبير اين
.الغرور
مستقيمي حسين
:پينويسها
مقدمات و جستجو مجلدات به رجوع با محترم خوانندگان -1
درك بهتر را توضيحها و تعابير از بسياري آنها
.است نبوده آن مجال مقاله ، اين در كه كرد خواهند
2- Roman Parisien
3- Le Banquet
4- Les Plaisirs et les jours
.است اثر درك در بنيادين مفهوم يك ها ، "من" بازي -5
مختلف مجلدات از منتخباتي شده ، مشخص جملههاي -6
.جستجوست
كه جستجو ، مجلدات آخرين بر اول جهاني جنگ تاثير -7
، نبايد را بود پروست زندگي سالهاي آخرين مقارن
.كرد فراموش
گشايش اصفهان در كريم قرآن موزه نخستين
مييابد
و نفيس گنجينههاي حفظ هدف با كشور قرآن موزه نخستين
گشايش اصفهان عباسي هتل محل در كريم قرآن كهن
.مييابد
امور معاونت همكاري با و ايران بيمه همت به موزه اين
و است شده ايجاد اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت فرهنگي
و هنري تابلوهاي خطي ، قرآنهاي مختلف بخشهاي از
.است شده تشكيل قرآني اشياء و آثار
در اسلامي انقلاب سال نقاشي 20 نمايشگاه
شد برپا يزد
نقاشي در اسلامي انقلاب سال 20 عنوان با نمايشگاهي
.يافت گشايش يزد شهر در گذشته يكشنبه از "ايران معاصر
و فرهنگ مديركل اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
از 20 اثر اينچارچوب 120 در:گفت يزد اسلامي ارشاد
محمد.درآمدهاند نمايش به كشور معاصر نقاش
مضامين با روغن رنگ نقاشي آثار اين:افزود كاظميني
و شهادت انتظار ، ،(ره)خميني امام حضرت مقدس ، دفاع
با نمايشگاه اين:گفت وي.شدهاند خلق حجاب
اسلامي ، ارشاد و فرهنگ كل اداره يزد ، دانشگاه همكاري
سازمان هنري حوزه و تجسمي هنرهاي انجمن
:گفت كاظميني.است شده برپا تبليغاتاسلامي
معاصر نقاشي در اسلامي انقلاب سال 20 نمايشگاه
.است داير عموم بازديد براي هفته دو مدت به "ايران
شيراز ، تبريز ، تهران ، در اين ، از پيش نمايشگاه اين
.است شده برپا نيز سمنان و اصفهان
برنامههاي تحقق ميزان از ارشاد وزير گزارش
فرهنگ حوزه در جمهوري رئيس
با يكشنبه روز جمهوري رئيس خاتمي ، سيدمحمد :هنري گروه
مسئولان مديران ، با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت در حضور
.كرد گفتوگو و ديدار وزارتخانه اين كاركنان و
فرهنگ وزارت كاركنان جمع در حضور از پيش جمهوري رئيس
وارشاد فرهنگ وزير حضور با جلسهاي در اسلامي ارشاد و
و تابعه سازمانهاي روءساي وي ، معاونان اسلامي ،
.كرد شركت وزارتخانه اين استانهاي كل مديران
از گزارشي نشست ، اين در مهاجراني عطاءالله دكترسيد
را اخير سال دو طول در وزارتخانه اين فعاليتهاي اهم
.كرد ارايه
جمهوري رئيس برنامههاي تحقق راستاي در:گفت وي
طريق از كه شد تلاش اخير سالهاي فرهنگ ، درطول درحوزه
و درآفرينش تنوع ايجاد همچون مختلف سياستهاي اعمال
هنرمندان ، بيشتر مشاركت جلب هنري ، و فرهنگي آثار توليد
ايجاد و بهسازي مدني ، و صنفي هاي تشكل و نويسندگان
پوشيده عمل جامه موردنظر اهداف تحقق به مديريت ، در تحول
.شود
تيراژ و عناوين:افزود ارشاداسلامي و فرهنگ وزير
افزايش چشمگيري نحو به گذشته سال دو طي كشور مطبوعات
ميليون به 3 مطبوعات تيراژ هماكنون كه بطوري است داشته
.است رسيده روز در نسخه
طول در هنري فعاليتهاي كيفي و كمي رونق به مهاجراني
اخير 192 سالهاي در:گفت و كرد اخيراشاره سالهاي
شدهاست تاسيس مختلف رشتههاي در هنري آزاد آموزشگاه
و جشنوارهها مجامع ، در هنرايران جهاني حضور و
تئاتر ، زمينههاي در بينالمللي نمايشگاههاي
برخوردار درصد معادل 15 رشدي از تجسمي هنرهاي و موسيقي
.است بوده
در سينمايي فيلمهاي فروش و توليد وضع مقايسه با وي
فيلمهاي كيفي ارتقاي:افزود اخير سال چند طول
از ديگر يكي آنها مضامين در "بخشي تنوع"و سينمايي
به است بوده وزارتخانه اين اخير سالهاي سياستهاي
بندي درجه در شده توليد فيلمهاي درصد از 70 بيش كه طوري
.گرفتهاند جاي "ب" و "الف"
بسيار تعداد گذشته سالهاي در:كرد تاكيد مهاجراني
خود توليد هزينه ميتوانستند سينمايي فيلمهاي از اندكي
سال طول در كه حالي در كنند تامين فروش محل از را
از بيش درآمدي هريك سينمايي فيلم امسال 22 و 1377
سينمايي فيلم و 4 داشتند ريال ميليارد يك
فروش محل از ريال ميليارد از 3 بيش درآمدشان
.است بوده درسينماها
،"فرهنگي جامع آمارگيري" ملي طرح سه اجراي وي
"كشور سراسر در خانوار فرهنگي كالاي مصرف مطالعه"
تاريخ" تدوين نيز و "باورها و ارزشها ملي پيمايش"و
وزارت پژوهشي فعاليتهاي مهمترين از را "ايران در هنر
.كرد ذكر اخير سال دو طول در وارشاداسلامي فرهنگ
|