شمسالواعظين وكيل بازداشت به وكلا اعتراض
نكته چهار خبر ، يك
محروم روشني از را فرزندانمان فرداي
نكنيم
شمسالواعظين خانواده از روزنامهنگاران
كردند دلجويي
شمسالواعظين وكيل بازداشت به وكلا اعتراض
ارسال با دادگستري وكلاي از گروهي:اجتماعي گروه
قوه رئيس و رئيسجمهوري به خطاب سرگشاده نامهاي
سيفزاده سيدمحمد غيرقانوني بازداشت به قضائيه
.كردند اعتراض
بهعنوان دفاع حق كه آنجا از:است آمده نامه اين در
وكيل امنيت و گرديده سلب متهم حق طبيعيترين و بديهي
گسترش با كه بهطوري است ، گرفته قرار تعرض مورد مدافع
دفاع امنيت از آينده در شهروندي هيچ خطرناك بدعت اين
قوه و جمهوري محترم روءساي از لذا بود ، نخواهد برخوردار
اجراي حسن بر نظارت و بذلتوجه استدعاي قضائيه
سلبكنندگان و متعرضين با جدي و عاجل برخورد و قانون
.داريم را "ملت حقوق"
گذشته جلسه در كه ميباشد شمسالواعظين وكيل سيفزاده
روز 5(شعبه 1410 قاضي) مرتضوي دستور به شمس دادگاه
.شد بازداشت
نكته چهار خبر ، يك
آزاري كودك شيوع مورد در خبر يك درج بهانه به
از ايران اسلامي جمهوري خبرگزاري توسط خبري پيش چندي
:شد مخابره عنوان اين با (اسپانيا) مادريد
اسپانيا در والدين بدرفتاري علت به كودك سالانه 90"
".ميدهند دست از را خود جان
:بود آمده خبر اين در
ميگويند ، اسپانيا در غيردولتي سازمانهاي"
تنبيههاي و والدين بدرفتاري سبب به كودك سالانه 90
.ميدهند دست از را خود جان كشور اين در بدني
اسپانيا در كودكان حامي غيردولتي سازمان چهار
براي حقوقي قوانين بازسازي و اصلاح خواستار
.شدهاند كشور اين در كودكان جان نجات و حمايت
در كه مشترك گزارش يك انتشار با سازمانها اين
سال 40 هر:كردند اعلام شد ، منتشر ثب.آ روزنامه
والدين بدني تنبيههاي و بدرفتاري از شكايت هزار
و 90 ميرسد ثبت به كشور اين در خود كودكان به نسبت
.ميميرند حوادث اين در نيز كودك
اسپانيايي والدين درصد ميافزايد47 گزارش اين
از دسته اين و ميدانند ضروري را كودكان بدني تنبيه
.ميكنند تنبيه را خود كودكان مواقع از برخي والدين
اسپانيا ساله تا 29 جوانان 18 حال همين در
تا 60 افراد 30 ولي ميكنند ، رد را بدني تنبيههاي
تربيت در ضروري امر يك را تنبيهات قبيل اين ساله
.ميدانند كودكان
جامعه به اختصاص تنها كودكان آزار پديده است ، بديهي
و گستردهتر بسيار آن دامنه و ندارد اسپانيا
جرات به كه جايي تا.است كشور اين از فراگيرتر
آزاري ، كودك مساله با ارتباط در گفت ميتوان
مساله اين عبارتي به.حكمفرماست كامل بوروكراسي
جمله از -جوامع تمام در و اجتماعي اقشار تمامي در
.دارد وجود كمابيش -ما جامعه
جاي جهت چند از فوق خبر كه درمييابيم تامل كمي با
.دارد بررسي و بحث
سالانه است ، شده ذكر خبر در كه همانطور آنكه نخست
و والدين بدرفتاري براثر كودك زيادي تعداد
.ميسپارند جان كشور اين در بدني تنبيههاي
نهايت شكنجه و اذيت و آزار براثر كودك فوت چه اگر
اينجاست ، پرسش اما است ، كودك عليه جسماني خشونت درجه
والدين شتم و ضرب مورد نحوي به كه كودكاني تمام آيا
فوت ميگيرند ، قرار خود مراقبان و سرپرستان يا
ميكنند؟
شكنجه آثار هنوز بزرگسالي در كه افرادي بسيارند چه
كودكاني بسيارند چه و دارند بدن بر را كودكي دوران
دچار...و ديدن ضربه خوردن ، كتك شدن ، داغ براثر كه
ضرب آثار برعكس ديگر طرف از.ميشوند جسماني نقايص
بدرفتاريهاي ميماند ، باقي كودك جسم بر كه شتم و
آنكه دليل به شايعند ، نيز بسيار "اتفاقا كه عاطفي
متاسفانه نميگذارد ، برجاي جسم بر مستقيمي آثار
.نميگيرد قرار توجه مورد
زمره از همگي..و توهينها تبعيض ، سرزنش ، تحقير ،
برروح ، مخرب آثار عليرغم كه است عاطفي آزارهاي
.ندارد مشخص و بيروني نمادي كودك ، شخصيت و روان
كه بود شده عنوان خبر از ديگري بخش در -2
اسپانيا در كودكان حامي غيردولتي سازمانهاي
و حمايت براي حقوقي قوانين بازسازي و اصلاح خواستار
خبر از قسمت اين دارد جا.شدهاند كودكان جان نجات
بررسي مورد كشور داخلي قوانين وضعيت با ارتباط در را
.دهيم قرار اجمالي
غيردولتي سازمانهاي بودن محدود بر علاوه ايران در
قوانين از برخي وجود ديگر ، معضل كودكان ، ازحقوق دفاع
ملاقات ولايت ، حضانت ، همچون مسايلي با ارتباط در
توجه با موجود قوانين دارد ، ضرورت كه است..و اطفال
حقوقي زبده كارشناسان و علما توسط زمان مقتضيات به
.گيرد قرار بازنگري مورد
قوانين اجراي نحوه بر نظارت اساسي ، نكته ديگر طرف از
به حاضر حال در كه قوانيني بسيار چه.است موجود
افراد براي دادگاهها در را مشكلاتي اجرانشدن دليل
.ميآورد بوجود طلاق فرزندان بخصوص
در قوانين از برخي در بازنگري از غير به مجموع در
بر كامل نظارت ميرسد ، نظر به ضروري كنوني ، مقطع
ذكر "قبلا كه مواردي در "خصوصا قوانين ، اجراي نحوه
.گيرد صورت (...و ملاقات ولايت ، حضانت ، ) شد
سال 40 هر كه بود شده اشاره همچنين مذكور خبر در -3
والدين بدني تنبيههاي و بدرفتاري از شكايت هزار
.ميرسد ثبت به كودكان به نسبت
بزرگ خلا متوجه را ما خبر اين در مهم بسيار نكته
موارد گزارشدهي و رساني اطلاع مراكز نداشتن وجود
.ميكند آزاري كودك
به رسيدگي مسئوليت مرجعي يا مقام هيچ ما كشور در هنوز
افراد و است نگرفته برعهده را آزاري كودك موارد
كدام به آزاري كودك موارد مشاهده محض به نميدانند ،
چنين وجود كه حاليست در اين.كنند مراجعه مقام يا مرجع
كودكان براي مامني ميتواند ، آنكه بر علاوه مراكزي
مرجعي عنوان به ميتواند آورد ، فراهم شكنجه و آزار تحت
افراد تا ، باشد آزاري كودك موارد شاهدان براي
مركز آن مسئولان مشابه موارد مشاهده محض به بتوانند
جلوگيري عمل اين تكرار از و داده قرار جريان در را
را امكان اين مكانهايي چنين وجود طرفي از.كنند
روي كارشناسي كار انجام منظور به تا ميآورد بوجود
ثبت و اطلاعات جمعآوري براي آزاري ، مركزي كودك پديده
شيوع و ميزان ارزيابي و سنجش هدف با وقايعي ، چنين
.شود تشكيل پديده اين
بود شده اشاره موضوع اين به نيز خبر پاياني بخش در
بدني تنبيه اسپانيايي والدين از نيمي به نزديك كه
...ميدانند ضروري را كودكان
از ناشي كودكان تنبيه به اعتقاد آنكه از غير به
كه مادري و پدر و است كودك "شيءپنداري" به باور
خود شخصي وسايل و اسباب همچون خود كودك با هم هنوز
با كه ميدهند را اجازه اين خود به ميكنند ، برخورد
مايلند ، كه هرگونه خود مايملك و اسباب همچون كودك
يا والدين از زيادي عده كه موضوع اين كنند ، رفتار
ميدانند ، تربيت لاينفك جزو را تنبيه كودك ، سرپرستان
.است مسلم واقعيتي
هرگونه سرزدن محض به كه والديني فراوانند هم هنوز
حملات آماج را او جسم كودك ، جانب از لغزش و خطا
كه -تفكرسنتي طرز يك بنابر واقع در.ميدهند قرار خود
مورد آنچه -ندارد نيز خاص ملتي و قوم به اختصاص
كه حالي در.است كودك جسم ميگيرد ، قرار مجازات
تذكر همچون شيوههايي نوين روانشناسي علم براساس
ميتواند ، كودك به منطقي راهحلهاي ارائه و دادن
.گذارد برجاي تنبيه از مثبتتر مراتب به آثاري
منجر است ، نتوانسته هيچگاه تنبيه علم ، اين برپايه
كه هم چند هر چون.شود كودك سوي از زشت عمل حذف به
يا والدين از ترس روي از را خود عمل "ظاهرا كودكي
آنان چشم از دور نيز باز كند ، ترك خود سرپرستان
.زد خواهد عمل آن به دست
"پورناجي بنفشه"
محروم روشني از را فرزندانمان فرداي
نكنيم
روح روي را خود بازتاب والدين عملكرد و رفتار *
به و ميكند منعكس پليدي هر از عاري و پاك كودكان
.ميدهد سوق مسير همان
عنقريب يكم و بيست قرن در تربيتي مسائل پيچيدگي
است مرحله اين در و چسبيده كنهوار را بشر گريبان
جبرانناپذيري عواقب ميتواند ما كجروي گونه هر كه
حمايت غفلت ، با اين بنابر.باشد داشته دنبال به را
تامين يا و كاذب شخصيتپردازيهاي بيمورد ،
از را فرزندانمان فرداي زندگي ، حد از بيش امكانات
دوستي قديمي عبارت معني آيا.نكنيم محروم روشني
جاي به بايد ميدانيم اگر ؟ ميدانيم را خالهخرسه
از هم قدري ،...و لوازم و خوراك و پوشاك آوردن فراهم
و روحي نيازهاي برآوردن و صحيح تربيت صرف را وقتمان
نزديكتر و بودن هم كنار در مقوله و كرده آنان عاطفي
.دهيم قرار خانواده تربيتي برنامه در را دلها شدن
در را والدين وجود به نياز كودكان ، است بديهي
و امنيت و دانسته موضوعي هر از ارجحتر يكديگر كنار
خانوادهاش كانون تفاهم و گرمي در را خويش بقاي
به را خود والدين او كه است صورت اين درميكند جستجو
ارتباط يك است ، روشن "كاملا و ديده قهرمان يك بزرگي
را ديد اين ثبات زمينه توانست خواهد جانبه دو
داشته خاطر به بايد را نكته اين.بخشد استحكام
و نافذ بسيار كودكان احساس موارد برخي در كه باشيم
عكسالعمل و احساسات ابراز و بزرگترهاست از قويتر
و اجتماعي روابط به نسبت آنها خلوص و صداقت با توام
ارج خاطر همين به.است اجتنابناپذير خانواده
و سخنانشان به سپردن جان گوش و نظرات به نهادن
و فرصتها كه است وجود ابراز اجازه ايندو ، از مهمتر
كه اينجاست و ميكند نصيبشان كوچك چند هر موفقيتهاي
عيش تشويق ، رساندهاند ثمر به كه درستي كار خاطر به
مقطع اين در كه كنيم باور بايد و كرده كامل را آنها
ارضاي و شده القا ايشان به پرواز از بالاتر لذتي
.ميگيرد صورت حقيقي
داشته مدنظر والدين ما بايد كه مهمي بسيار مورد
مطرح توانايي و مثبت ، شخصيت يك نهادن بنا باشيم
ذهن در رفتن حاشيه و خجالت بدون مشكلاتشان ، كردن
شخصيت و روح پيدايش آن بازتاب كه ميباشد آنها
رفع جهت در تلاششد خواهند آنان در آسيبناپذير
(سفر) موقتي محيطهاي تغيير و تنوع ايجاد يكنواختي ،
و كودك روحيه بهبود در سازندهاي و اساسي نقش كه است
خواهد كودك صورت اين در.ميباشد دارا نيز خودمان
پيدا آشنايي مختلف موقعيتهاي و مسائل با توانست
و شده متحمل را دوران نشيب و فراز اندك اندك و كرده
همچون امور همه در كه نيست لازم "ضمنا.دهد مسير ادامه
بلكه.كنيم موعظه برايش و نموده رفتار او با معلم يك
گرفته قرار گوناگون محيطهاي در طبيعي طور به بگذاريم
بايد اوكند لمس را سخت مسائل و ديده آموزش تا
و درد غم ، و شادي سختي ، گرسنگي ، كند ، حس را خطر
ضامن آنها با مواجهه كه هستند مواردي..و فقر آسايش ،
هم را اين.ميگردد شخصيتشان استحكام و شدن آبديده
را والدين يكرنگي و صداقت هدف ، اين به نيل كه ميدانيم
حال به خوشا و ميكند طلب فرزندان و هم مقابل در
و شده عادت برايشان پاك كردار اين كه اشخاصي
فرزندشان براي كه باشند داشته كامل اطمينان اينان
هميشه كه اوست چون.بود خواهند قهرمان يك هميشه
خود والدين تحليل و تجزيه و گفتار كردار ، نظارهگر
.ميباشد
نظر از "صرفا را ، خود محبت ما از برخي متاسفانه
تامين و داشته ابراز متعارف حد از بيش گاه و مالي
.ميدهيم قرار خويش وظايف سرلوحه را مادي مايحتاج
قدرت و ثروت گوي عمر ، زمان اندك اين در مايليم زيرا
وراي تربيت مقوله كه آنيم از غافل و آورده دست به را
و مجلل و بزرگ خانههاي كه است بديهي.بازيهاست اين
سفرهاي ابريشم ، قاليهاي و كريستالها از مملو
تنهايي به نميباشند قادر هم وزارتها و خارجي
اصل چون كنند ايجاد خانواده در پرمهر و گرم كانوني
تكليف كه انديشهايم اين در كه ما و است ديگري چيز مطلب
راه اين كه بدانيم ميدهيم ، انجام كمال و تمام را
مادري و پدر يقين به كه چرا ميشود ختم تركستان به
پرورش و تربيت صرف را خود وقت كافي ميزان به كه
اهمال و غفلت زندگي در كه فرزندي اندازه به نميكنند
توجه اين بنابر.بيشتر بلكه و هستند مقصر دارد كاري
جدي ، است امري خانواده امور اداره كه باشيم داشته
هم كنار در خوردن شام يك از بيش فرصتي آن هدايت كه
خارج كنترل از سكان صورت اين غير در و دارد نياز را
مسير در جبرانناپذيري انحرافات "يقينا و شده
.گرفت خواهد قرار خانواده
قادر شود ، ساخته خود ميتواند او ما صحيح هدايت با
دنبال به كه كند چارهجويي و گرفته تصميم خودش است
و كرده ارزيابي را عملكردش بازده و نتيجهگيري آن
فرو شگفتي به را همگان ابتكاراتش بعضي ديد خواهيم
.برد خواهد
بالا توصيههاي كارگيري به و رعايت ضمن خاتمه در
ما به كودكان را چند مواردي بدانيم ، است لازم
ولي نميكند تفاوتي ناخواسته يا و خواسته !ميآموزند
بعضي بدبختانه شايد يا و متاسفانه كه اينجاست نكته
نميكنيم درك و نداشته موارد اين به چنداني توجه ما از
در وجودمان كنه از را گوهري چه بزرگ خداوند كه
و فكر از بخشي كه عجبا و داده قرار خودمان اختيار
.ماست لاينحل معماهاي حل كليد كودكان رفتار
كودكان چشم دريچه از گاهي اگر رحمان خداي به سوگند
تغيير كردارمان و اجتماعي روابط بنگريم مسائل به
هر آرزوي كه است دنيايي آن ، تكرار پيامد كه يافته
توجه با بنابراين.آنجاست به رسيدن فرهيخته انسان
كودكان از قدرداني و احترام پاس به و دانستهها به
:ميكنيم تكرار هم با همه را عبارت اين جهان
مهرورزي و يكرنگي صداقت ، پاكي ، كودكان از بياموزيم
دروغ ، پليدي ، با خويش دنياي در گلها اين كه چرا را ،
.بيگانهاند "كاملا كينهتوزي و ريا
مغرضانه و حسي گرايشهاي عدم با بكوشيم:آخر سخن و
انحرافات اينگونه به ورود آستانه در را آنان خويش
كمبودهاي و اهداف برد پيش براي و نداده قرار اخلاقي
.بپرهيزيم آنها شخصيت كردن قرباني از خويش دروني
""خراب را آنان نه كنيم اصلاح را خودمان بياييم""
باترا پرمود:نوشته -برتر انديشه هزار:منبع
طلايي مجيد:تنظيم و تهيه
شمسالواعظين خانواده از روزنامهنگاران
كردند دلجويي
با ديروز عصر روزنامهنگاران از گروهي:اجتماعي گروه
دلجويي وي خانواده از شمسالواعظين خانه در حضور
.كردند
رئيس مزروعي ابتدا تجمع اين در ما ، خبرنگار گزارش به
به اقدام:گفت سخناني طي روزنامهنگاران صنفي انجمن
از هيچيك با و است تاسف مايه شمسالواعظين دستگيري
شوراي رئيس جلاييپور.نميكند وفق قانوني قواعد
روزنامهنگاران اجتماع در نيز "نشاط" سياستگزاري
بازداشت برابر در ارشاد وزارت سكوت از انتقاد ضمن
مسئول ارشاد وزارت اينكه به توجه با:گفت شمسالواعظين
و نميدهد نشان تحركي خود از اما است مطبوعات مستقيم
محترم وزير ميافتد اتفاقي مطبوعات حوزه در هرگاه
به اشاره با وي.ميبرند بهسر مسافرت در ارشاد
بر مبني رئيسجمهوري با ديدار در ارشاد وزير سخنان
مطبوعات گسترش در شمس:گفت مطبوعات ميليوني تيراژ 3
مطبوعات تيراژ افزايش از بخشي و دارد عمدهاي نقش
وي از ارشاد وزارت توسط كه دارد جا و است شمس مرهون
توجه با:گفت جلسه اين در زيدآبادي همچنين.شود دفاع
سو يك از كه زد ابتكاري به دست بايد امروز وضعيت به
سوي از و باشد موءثر روزنامهنگاران منافع حفظ در
حل راه اين به دستيابي براي و نشود خشونت باعث ديگر
با روزنامهنگار اين.افتد بهكار فكرها همه بايد
محافلي دست كردن باز در روزنامهها فعاليت به اشاره
اين كه است طبيعي:گفت ميزنند غارت و قتل به دست كه
اما زنند دست خود حفظ براي اقدامي هر به محافل
آزارهايي تحتشعاع را خود اصلي وظيفه نبايد مطبوعات
.دهند قرار ميرود روزنامهنگاران بر كه
|