مراسم در انقلاب معظم رهبر بيانات
مسابقات دوره شانزدهمين اختتاميه
كريم قرآن بينالمللي
با مبارز روحانيون مجمع اعضاء ديدار
رئيسجمهور
جمعه نماز هاي خطبه در رفسنجاني هاشمي
ميشويم نزديكتر انتخابات به چه هر :تهران
ميشود محسوستر بهآرامش نياز
درباره امروز نظام مصلحت تشخيص مجمع
نمايندگي ، نامزدهاي صلاحيت تعيين چگونگي
ميگيرد تصميم
كتبي پيام آنكارا در ايران سفير سوي از
شد تركيه رئيسجمهوري تسليم خاتمي آقاي
روحانيت ويژه دادگاه منصفه هيات
شناخت مجرم را نوري عبدالله
معاون با نروژ و چين جديد سفيران ديدار
جمهوري رئيس اجرايي
امداد كميته نمايشگاه در رئيسجمهوري
بين از پيامبران رسالت :(ره)خميني امام
بود معنوي و مادي فقر بردن
دفاع آخرين
مراسم در انقلاب معظم رهبر بيانات
مسابقات دوره شانزدهمين اختتاميه
كريم قرآن بينالمللي
اختتاميه مراسم :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
و قرائت حفظ ، بينالمللي مسابقات دوره شانزدهمين
(رض)خميني امام حسينيه در پنجشنبه روز كريم قرآن تفسير
.شد برگزار اسلامي انقلاب معظم رهبر حضور با و
تلاوت با كه مراسم اين پايان در رهبري معظم مقام
بينالمللي برتر قاريان توسط كريم قرآن از آياتي
با فكري رابطه افزايش ضرورت بر سخناني ضمن بود ، همراه
.كردند تاكيد آن با عاطفي رابطه كنار در كريم قرآن
درس عنوان به مجيد قرآن از خامنهاي آيتالله حضرت
و دولتها ملتها ، جامعه ، مردم ، آحاد براي زندگي
عدل ، به خدا كتاب:فرمودند و كردند ياد سياستمداران
كرده امر موءمنين هدايت و كفار برابر در مجاهدت احسان ،
اساس همين بر بايد نيز اسلامي امت سياست و است
.شود نهاده بنا و پيريزي
و قرآن متن با مردم آشنايي اسلامي انقلاب معظم رهبر
و دين تحريف از ممانعت در مهمي عامل را آن صحيح تفسير
منبع يك از تفسير دريافت:فرمودند و دانستند حقايق
تفسير جهت در سرمايهگذاري و برنامهريزي لازمه مطمئن
است صحيح تفسير به اعتماد سايه در زيرا است كريم قرآن
.ميسازد روشن موءمن مردم آحاد بر را خود هدايت قرآن كه
به جوانان روزافزون گرايش و توجه رهبري معظم مقام
را اسلامي انقلاب پيروزي از پس سالهاي طي كريم قرآن
جوانان به خطاب سخنانشان پايان در و شدند يادآور
با بگيريد ، فرا را الهي آيات آهنگين تلاوت:فرمودند
و معنا در شويد ، آشنا بيشتر چه هر قرآن ترجمه و تفسير
مطمئن و كنيد تامل و تدبر قرآن مغز پر عبارات مفهوم
كشور ، در قرآني گسترش به رو حركت ادامه با كه باشيد
شد خواهد مستحكم آنچنان اسلامي مقدس نظام پايههاي
ايجاد به قادر آينده ، در نه و امروز نه قدرتي ، هيچ كه
.بود نخواهد آن در تزلزلي اندك
آيتالله حضرت سخنان از پيش گزارش همين برپايه
نماينده نظامزاده والمسلمين حجتالاسلام خامنهاي
ضمن خيريه امور و اوقاف سازمان سرپرست و فقيه ولي
مسابقات دوره شانزدهمين برگزاري از گزارشي ارائه
مسابقات از دوره اين برتر نفرات كريم قرآن بينالمللي
.كرد معرفي را
با مبارز روحانيون مجمع اعضاء ديدار
رئيسجمهور
و حجتالاسلام :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
روحانيون مجمع اعضاء ساير و دبير كروبي مهدي المسلمين
والمسلمين باحجتالاسلام پنجشنبه روز مبارز
به.كردند گفتوگو و ديدار رئيسجمهوري سيدمحمدخاتمي
اخبار و اطلاعات كل اداره جمعه روز گزارش
جاري مسائل با درارتباط ديدار اين در رياستجمهوري ،
ضرورت و اسلامي شوراي مجلس دوره ششمين انتخابات كشور ،
پيرامون موضوعات همچنين و مردم بيشتر هرچه مشاركت
تبادل و بحث فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، سوم برنامه
.شد نظر
جمعه نماز هاي خطبه در رفسنجاني هاشمي
ميشويم تر نزديك انتخابات به چه هر :تهران
ميشود محسوستر بهآرامش نياز
زيادي زحمت اقتصادي توسعه سوم برنامه تدوين براي دولت
است كرده تنظيم را آن و كشيده
و مطلوب ملت ، كردن وآگاه نقادي مردم ، به دادن توضيح
و عوامفريبي و وجنجال جار با توام اگر اما است سازنده
اسلاماست و ايران به ظلم باشد حقيقتكشي
و جناحها رفسنجاني ، هاشمي آيتالله:سياسي گروه
همكاري و يكديگر تخريب از پرهيز به را سياسي گروههاي
.فراخواند كشور سازندگي براي
نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس همشهري ، خبرنگار گزارش به
موضوع به را نمازجمعه دوم خطبه از عمدهاي بخش ديروز
روند بر ناسنجيده كشمكشهاي تاثير و جناحها روابط
همه از و داد اختصاص كشور اقتصادي و سياسي تحولات
و نفي جاي به خواست نظام داخل نيروهاي و كشور مسئولان
فضايي و كنند تلاش كشور مشكلات حل براي يكديگر ، طرد
براي امن محيطي نيز و ششم مجلس انتخابات براي آرام
.كنند ايجاد سرمايهگذاري
مسئولان:گفت باره اين در رفسنجاني هاشمي
نفي را يكديگر بيفتندو هم جان به اينكه كشوربهجاي
تلاشهايشان و كنند سازندگي راصرف همتشان بايد كنند ،
گروهي و باندي مشكلات حل نه و كشور ، مشكلات حل براي را
.آيد بوجود سرمايهگذاري براي لازم فضاي تا گيرند بكار
جلب يا و اصلاح قصد به كه كساني:گفت تهران جمعه خطيب
.نميكنند خدمت ميافتند ، هم جان به جامعه در قدرت
صرف وقتشان انقلاب ، خوب نيروهاي كه نيست زماني الان
.شود هم طرد و دعوا
مجلس انتخابات برگزاري زمان به هرچه:كرد اضافه وي
.ميشود تر محسوس آرامش به نياز ميشويم ، تر نزديك
بدون بيني ، روشن و مطالعه با دهيم فرصت مردم به بايد
را صالح افراد عوامفريبانه ، غوغاهاي و مغالطه
كه نيست جايي مجلس بفرستند مجلس به و كنند انتخاب
آن به نسبت مردم كه نيست محلي كرد ، بازي آن با بتوان
قرار امور راس در امام تعبير به آنجا.باشند بياعتنا
شدن قائل تفكيك با نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس.دارد
نقادي ، مردم ، به دادن توضيح:گفت هوچيگري و نقادي بين
و مطلوب آنان به سياسي آموزش و ملت كردن آگاه
و عوامفريبي و جنجال و جار با اگرتوام اما است سازنده
خدمت و واسلام ايران به ظلم باشد ، كشي حقيقت و دعوا
.است استكبار آمريكاو به مستقيم
و شد همهمردم هوشياري حفظ خواستار رفسنجاني هاشمي
در مردم مشاركت زمينه خواست نظام داخل نيروهاي از
چراكه آورند ، فراهم را اسلامي شوراي مجلس انتخابات
به بايد و است نقطه اتكاترين قابل ما ، جامعه وجدان"
.كرد اعتماد آزاد و سالم انتخابات
سوم برنامه لايحه به نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس
دولت:گفت و كرد اشاره كشور اجتماعي و اقتصادي توسعه
به توجه با و كشيد زيادي زحمت برنامه اين تدوين براي
نيز رهبري كلي سياستهاي كرد ، تنظيم را آن كشور شرايط
.شد بررسي و تبيين مصلحت تشخيص مجمع در حوصله و دقت با
هماهنگي با و خوبي به برنامه اين خوشبختانه:افزود وي
كار سريع و خوب بسيار لحظه تااين نيز مجلس و شده تهيه
واقع و مناسب اصلاحات با همراه لايحه كليات.است كرده
جزييات تصويب و شده تصويب مجلس نمايندگان بينانه
.است اجرا حال در برنامه
:گفت و كرد توصيف "حساس" را كنوني مقطع تهران جمعه خطيب
تا.كنيم حفظ را خود هماهنگي كه ميكند ايجاب شرايط
پيشرفت و بوده خوبي هماهنگي برنامه تدوين در لحظه اين
بايد نيز بعدي مقطع دراست بوده دليل همين به نيز كار
.رود پيش خوبي به كارها دولت و مجلس هماهنگي با
جوان نسل بويژه و جامعه براي بيكاري:اظهارداشت وي
ميتواند نشود ، توجه آن به اگر و است فاجعه يك ما
اين حل.كند افراد و جامعه متوجه را فراواني بلاياي
بايد.است شده بيني پيش سوم ساله پنج برنامه در مشكل ،
به را بيكاري صعودي سير درعمل و رفت فراتر حرف حد از
.كرد تبديل نزولي سير
بدون را مساله اين حل تهران موقت جمعه امام
بايد جوان كار نيروي:گفت و دانست محال سرمايهگذاري
نيز جديد فضاي شود ، گرفته كار به جديد فضاي در
فضايي نيازمند نيز سرمايه جذب براي.ميخواهد سرمايه
.هستيم جامعه سطوح تمام همكاري و امن و آرام
نماز ، دوم خطبه از ديگري بخش در رفسنجاني هاشمي
و (ع)سجاد حضرت ،(ع)الحسين اباعبدالله حضرت ميلاد
انقلاب ما:اظهارداشت و گفت تهنيت را العباس ابوالفضل
مي حسين امام الهي حركت جرقههاي از يكي را خود اسلامي
در ظلم ديو بيت ، اهل مكتب محور با اميدواريم و دانيم
.بگيرد را خود جاي عدالت فرشته و شود نابود دنيا
درهمه پاسداران:افزود و داشت گرامي را پاسدار روز وي
با كه دوراني در.كردند ياري را كشور خود حيات دوران
و انقلاب ضد مزاحمتهاي و كور شورشهاي و بحرانها
ياري با توانستيم بوديم ، روبرو استكبار ايادي
.كنيم آرام را كشور فضاي پاسداران
درباره امروز نظام مصلحت تشخيص مجمع
نمايندگي ، نامزدهاي صلاحيت تعيين چگونگي
ميگيرد تصميم
باره در امروز نظام مصلحت تشخيص مجمع :سياسي گروه
نامزدهاي صلاحيت رد دلايل اعلام به مربوطه مصوبه
.ميگيرد تصميم مجلس ، نمايندگي
كه كرد تصويب قانوني پيش ماه دو اسلامي شوراي مجلس
مكلف نظارت هياتهاي و نگهبان شوراي آن ، بموجب
به "كتبا و "رسما را نامزدها صلاحيت رد دلايل ميشدند
شرع خلاف را مصوبه اين نگهبان شوراي.كنند اعلام آنها
خود تصميم از مجلس اما فرستاد پس مجلس به و داد تشخيص
دو بر نگهبان شوراي و مجلس پافشاري پي در.نكرد عدول
تشخيص مجمع به اختلاف اين بررسي قانون ، طبق مغاير ، نظر
تشخيص مجمع ميشود پيشبيني.شد سپرده نظام مصلحت
مجلس ، نمايندگان نظريات تامين با نظام ، مصلحت
ردصلاحيت زمان در توضيحات اداي به را نگهبان شوراي
.كند وادار نامزدها ،
كتبي پيام آنكارا در ايران سفير سوي از
شد تركيه رئيسجمهوري تسليم خاتمي آقاي
رئيسجمهوري خاتمي محمد سيد كتبي پيام :سياسي گروه
رئيسجمهوري دميرل سليمان تسليم شب پنجشنبه ايران
.شد تركيه
عنوان به پيام دراين خاتمي آقاي ايرنا ، گزارش به
مالي بنيه تقويت براي اسلامي كنفرانس سازمان رئيس
با سرمايهگذاري شركت است ، كرده پيشنهاد سازمان اين
كشورهاي خصوصي بخشهاي و دولتها مشاركتداوطلبانه
حسين محمد" توسط رئيسجمهوري پيام.شود ايجاد عضو
تسليم درآنكارا ايران اسلامي سفيرجمهوري "لواساني
.شد "دميرل سليمان"
تشكر ضمن باوي ، سفيرايران ديدار در تركيه رئيسجمهوري
پيشنهاد از استقبال و ايران اسلامي جمهوري ابتكار از
مثبت نظر با را پيشنهاد اين كرد تاكيد خاتمي آقاي
دراين تركيه رئيسجمهوري.داد خواهد قرار بررسي مورد
مهم و بزرگ كشوري عنوان به ايران اسلامي جمهوري از ديدار
ايران با دوستانه روابط داشتن ما:گفت دميرل.كرد ياد
با مناسبات توسعه سياست به و ميدانيم خود نفع به را
.داد خواهيم ادامه ايران
مناسب فرصت در كه كرد ابرازاميدواري "دميرل سليمان"
اسلامي سفيرجمهوري.كند ديدن ايران اسلامي جمهوري از
سياست موفقيت به اشاره با ديدار اين در نيز ايران
اسلامي جمهوري سياست:گفت خاتمي آقاي تشنجزدايي
ايران با ميخواهند كه است كشورهايي با دوستي ايران
.نيست مستثني امر اين از نيز تركيه و باشند دوست
روحانيت ويژه دادگاه منصفه هيات
شناخت مجرم را نوري عبدالله
انتشار با پنجشنبه روز روحانيت ويژه دادستاني
حجتالاسلام منصفه هيات: كرد اعلام اطلاعيهاي
را خرداد روزنامه مسئول مدير نوري عبدالله والمسلمين
اكثريت با و شناخت مجرم وارده اتهامات از مورد در 15
.ندانست تخفيف مستحق را وي آرا
اعضاء روحانيت ويژه دادگاه عمومي روابط گزارش به
مصداقهاي و موارد پيرامون قانون مطابق منصفه هيات
از پس دادگاه در مطروحه و اتهامي عناوين از يك هر
روزنامه مسئول مدير پاياني شور و مفصل بررسي و بحث
اتفاق به مورد و 4 آرا اكثريت با مورد در 11 را خرداد
.شناخت مجرم آرا
آرا اتفاق به مورد يك در روحانيت دادگاه منصفه هيات
خرداد روزنامه مديرمسئول آراء ، اكثريت با مورد در 4 و
.ندانست مجرم را
منصفه ، هيات كه مواردي به دادستاني اطلاعيه در
نشده اشاره شناخته ، مجرم را خرداد روزنامه مديرمسئول
.است
يافت پايان نوري عبدالله محاكمه كه چهارشنبه روز
و وي دفاعيه لايحه تكميل تا منصفه هيات ميشد گفته
.كرد خواهد صبر (ديگر روز 8) قاضي به آن تحويل
معاون با نروژ و چين جديد سفيران ديدار
جمهوري رئيس اجرايي
طور به تهران در نروژ و چين جديد سفيران :سياسي گروه
جمهوري رئيس اجرايي معاون هاشمي محمد با جداگانه
جديد سفير "بيگان سون" ايرنا گزارش به.كردند ديدار
روابط كردن ارزيابي مثبت با ديدار اين در تهران در چين
از را چين و ايران مناسبات تقويت و توسعه كشور ، دو
سياست عرصه در كشور اين شده تعيين و اصولي سياستهاي
"زمين جيانگ" آقاي دعوت بر پايان در وي.دانست خارجي
جمهور رئيس خاتمي سيدمحمد آقاي از چين جمهوري رئيس
خواستار و كرد تاكيد كشور آن از ديدار براي كشورمان
.شد نزديك بسيار آينده در خاتمي آقاي سفر انجام
روابط ديدار ، اين در نيز جمهور رئيس اجرايي معاون
پيروزي از بعد را چين خلق جمهوري و ايران اسلامي جمهوري
و كرد ارزيابي رشد به رو و مثبت خوب ، اسلامي انقلاب
با و كشور دو رهبران سياسي اراده به توجه با:گفت
زمينههاي تاريخي ، و فرهنگي مشتركات به عنايت
.دارد وجود دوجانبه روابط تحكيم و توسعه براي زيادي
آقاي قبول مورد زمين جيانگ آقاي دعوت:افزود وي
ابراز كشورمان جمهور رئيس و گرفته قرار خاتمي
.شود انجام آينده در سفر اين است كرده اميدواري
با ديدار در نيز تهران در نروژ جديد سفير "آس سوين"
براي را خود كشور سياسي مقامات اراده هاشمي محمد
.كرد اعلام ايران اسلامي جمهوري با روابط تعميق و توسعه
به از نروژ ملت و دولت همدردي و تاسف ابراز ضمن وي
در كشورمان انتظامي نيروي سربازان رسيدن شهادت
معنوي و مادي حمايت مخدر ، مواد سوداگران با مبارزه
.كرد اعلام اشرار اين با مبارزه براي ايران از را كشورش
تشكر ضمن ديدار ، اين در نيز جمهوري رئيس اجرايي معاون
مظلومانه شهادت از نروژ دولت همدردي ابراز از
با مبارزه در كشورمان انتظامي نيروي سربازان
و نروژ كشور مقامات سياسي اراده مخدر ، مواد سوداگران
و توسعه براي را موجود بينالمللي و منطقهاي شرايط
.كرد ارزيابي مثبت كشور دو روابط تحكيم
امداد كميته نمايشگاه در رئيسجمهوري
بين از پيامبران رسالت :(ره)خميني امام
بود معنوي و مادي فقر بردن
خاتمي سيدمحمد آقاي:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
نمايشگاه از پنجشنبه روز ايران اسلامي جمهوري رئيس
در (ره)خميني امام امداد كميته ساله دستاوردهاي 20
.كرد ديدن تهران
طرحهاي مددجويان با بازديد اين در جمهوري رئيس
فعاليتهاي جريان در نزديك از و كرد گفتگو خودكفايي
.گرفت قرار آنان
با گفتگويي در بازديد اين پايان در خاتمي آقاي
:گفت و كرد ياد مصيبت بدترين بهعنوان فقر از خبرنگاران
بين از پيامبران رسالت و است معنوي فقر فقر ، بزرگترين
.است بوده معنوي و مادي فقر بردن
موظف دولت فقر ، با مبارزه زمينه در:گفت جمهوري رئيس
به اشاره با وي.سازد فراهم را مهم اين زمينههاي است
در نابساماني وجود كشور ، بر گذشته در استعمار سلطه
سلطه اين نتيجه را فرهنگي و معنوي اقتصادي ، عرصههاي
در نياز و فقر استعمار ، سلطه نتيجه در:گفت و دانست
مبارزه اسلامي انقلاب اهداف از يكي و يافت تجلي جامعه
.است بوده فقر با
به نه افتخارو كمال با بايد همه:گفت خاتمي آقاي
را كارافتاده از نيازمندان نيازهاي منت ، عنوان
(ره)خميني امام امداد كميته تاسيس و سازند مرتفع
نيازهاي رفع براي امام حضرت تاكيد و توجه بيانگر
.است جامعه محروم بخشهاي
امام امداد كميته تلاشهاي و خدمات از جمهوري رئيس
فعاليت زمينه كردن فراهم و اشتغال ايجاد در (ره)خميني
بيمهاي پوششهاي و مختلف عرصههاي در نيازمندان
نوين روشهاي از استفاده با بايد:وگفت كرد قدرداني
كمكهاي نظير سنتي روشهاي از شدن جدا و كمكرساني
.كنيم حركت خودكفايي سوي به بلاعوض ،
خصوص اين در را غيردولتي نهادهاي رشد خاتمي آقاي
نيازمندان مشكلات تا كرد اميدواري ابراز و شد يادآور
.شود مرتفع دولت زمينهسازي و مردم كمك با
نماينده بهترتيب نيري سيدرضا و عسكراولادي حبيبالله
در كه (ره)خميني امام امداد كميته سرپرست و وليفقيه
و عملكرد درخصوص توضيحاتي داشتند ، حضور بازديد اين
.كردند ارائه خميني امام امداد كميته فعاليتهاي
در (ره)خميني امام امداد كميته در وليفقيه نماينده
اين در خاتمي آقاي حضور از بازديد اين پايان
.كرد قدرداني نمايشگاه
اين توسط مردمي كمكهاي مصرف چگونگي از مردم آگاهي
و بيماران به كمك فقرزدايي ، زمينههاي در كميته
.است نمايشگاه اين اهداف جمله از ايتام سرپرستي
(ره)خميني امام امداد كميته دستاوردهاي نمايشگاه
برپا تهران بينالمللي نمايشگاههاي دائمي محل در كه
تا تمديد ، روز دو با مردم استقبال بهخاطر است شده
.داد خواهد ادامه خود كار به فردا
فرهنگي ، حمايتي ، فعاليتهاي نمايشگاه ، اين در
كميته خودكفايي و اشتغال درماني ، عمراني ، آموزشي ،
اين.است شده داده قرار عموم ديد معرض در امام امداد
هزار دو و سالني فضاي مربع متر هزار در 55 نمايشگاه
.است شده برپا باز فضاي متر و 500
دفاع آخرين
دو در را خود دفاع آخرين نوري حجتالاسلاموالمسلمين
در آنرا قرائت اجازه اما كرد تنظيم عمومي و حقوقي قسمت
چنين دفاع آخرين (حقوقي) اول بخش در نيافت دادگاه
:است آمده
و ناصر خير انه نستعين به الرحيمو الرحمن الله بسم
معين
اساسي قانون مغاير اصولا دادگاه اين مبناي چند هر
عنوان به آنچه داشت جا اما است ، كشور قوانين و
از است ، شده صادر روحاني يك امضاي با كيفرخواست ،
ادبي ، حتي و اخلاقي فقهي ، حقوقي ، استحكام حداقل
ايراد محل متعدد جهات به معالاسف كه ميبود برخوردار
:است اشكال و
كيفرخواست كيفري ، دادرسي آيين قانون ماده 170 مطابق
كه است جرمي چه با مطابق متهم عمل نمايد تصريح بايد
ارزش فاقد كليگوييهايي كيفرخواست ، متن تمامي در
را خود كيفرخواست تنظيمكننده چنانچه.است شده حقوقي
تجزيه در ميبايد ميدانست ، موضوعه قوانين به ملتزم
كدام كه مينمود مشخص انتسابي جرايم عناصر و اركان
چه به و چگونه.ميكند صدق خرداد مطالب بر آنها از يك
از بينياز را خود وي اما.شدهاند احراز ترتيبي
.است دانسته استناد و استدلال
است قضايي سند يك كيفرخواست كه است كرده فراموش ايشان
و مستدل مستند ، بايد آن كلمات و عبارات يكايك و
.باشد قانون مطابق
مورد يك جز خصوصي شاكي هيچ كه اين از ميدانم لازم
خرداد روزنامه از عزيز مردم اصولا و نداشته وجود
دادسراي سوي از شكايات تمامي و نداشتهاند شكايتي
را خود خرسندي است شده تنظيم و تهيه روحانيت ويژه
.كنم ابراز
آخرين (عمومي) دوم قسمت در نوري والمسلمين حجتالاسلام
از فقراتي به كه بود نموده تنظيم را مطالبي خود دفاع
:است آمده بخش اين ابتداي در ميشود ، اشاره آن
جاري زبانم بر حق ، جز كه ميخواهم تو از !پروردگارا
از و دهم قرار نظر مد را تو خاطر رضايت تنها نشود ،
.نهراسم مخلوق غضب
لحظهاي حقيقت از دفاع در تا گذار منت من بر !خداوندا
اين تمنيات و تعلقات دغدغه و ندارم روا ترديد خود بر
بزداي من از ديدگانم برابر در و برگير من از را دنيا
اين استراحت و راحت صباح چند خاطر به كه مباد تا
و سازم مكتوم آنرا يا كنم ، ناحق را حقي فاني ، دنياي
.بلرزم خود بر مظلومي از دفاع در يا
از دفاع گرو در را خويش حيات تا كوشيدهام اينجانب
اميدوارم و دهم قرار دين ارزشهاي و عدالت اسلام ، حريم
بمانم سياق و سبك همين بر نيز ، حيات لحظه آخرين تا
چرا پس مرگ ، سوي به است گامهايي دنيا ، اين نفسهاي كه
ارزشها اعتلاي و تثبيت سوي به نفسها و قدمها اين
نباشد؟
مسالمتجو ، بانشاط ، زيبا ، چهره ارائه اينجانب
براي را دين از منطقي و مستدل و مهربان و رحمتآميز
با تاسف كمال با كه - جوان نسل با ارتباط گسترش
گرفتن فاصله حال در دين ، مدعيان از بسياري رفتار
در خود اصلي وظيفه - ميباشند ارزشها و انقلاب از
:كه دارم اعتقاد عميقا و ميدانم كنوني مقطع
نزد در تنها ،"حقيقت" كه شود مدعي نميتواند كس هيچ -1
.اوست
متكثر و متنوع قرائتهاي و نسبي امري ديني ، معرفت -2
.است ممكن و مقدور دين ، از
جوهره تحقق و اعتلا اجبار ، و اكراه بدون دينداري -3
.ميكند محقق را ديني تجربه و ايمان يعني دين
جز سياسي مسائل و نظري مباحث طرح در قرمزي خط هيچ -4
كرده ، تبيين و مشخص صراحت به اساسي قانون كه آنچه
.نيست سئوال و انتقاد از مصون مقامي ، هيچ و ندارد وجود
اساسي حقوق اداي ايرانيان ، همه آن از ايران -5
ميان گفتوگو و آنان قانوني و مشروع حق شهروندان ،
.است لازم و ضروري مقولهاي اجتماعي ، نيروهاي همه
گوناگون سبكهاي اخلاق ، و قانون شرع ، چهارچوب در -6
نبايد و نميتواند هيچكس.است ميسر و متصور زندگي
كرده تحميل ديگران به "شريعت" نام به را خود زندگي سبك
.بخواند قطعي را آن
اهل و است شهروندان اساسي حقوق جزء فرهنگي حقوق -7
فرهنگ.دارند متفاوتي سليقههاي و ديدگاهها فرهنگ ،
.مطلوب نه و است ممكن نه انحصاري و صدايي تك
با نميتوان و است سياست حيطه از مستقل فرهنگ ، حوزه -8
سلايق و موضعگيريها براساس آنها ، نظرات و فرهنگ اهل
.شد مواجه سياسي
و شهروندان ميان روابط و جامعه حقوقي نظام -9
.است مردم حاكميت حق بر مبتني حاكميت
استيفاي با جز جامعه ، در ثبات و امنيت تامين -10
.نيست عملي و ممكن مخالفان حقوق
و بداند خود به متعلق را كشور نبايد گروهي هيچ -11
مخالفان به برانداز مخالفان حتي كه شود تلاش بايد
.شوند تبديل قانوني
امنيت اجتماعي ، و سياسي مباحث در ملاك و معيار -12
.خاص گروهي منافع و امنيت نه است ، ملي منابع و
.آن اقتدار نه است حكومت ضعف نشانه آزادي سلب -13
ميان احترامآميز و عاطفي رابطه تعميق و افزايش -14
و حاكميت ميان صميميت و اخوت روحيه گسترش و شهروندان
.است حاكميت بقاي و پايداري لوازم از مردم
و انساني ارزشهاي زوال موجب - چاپلوسي و تملق -15
رو ، اين از و - شد خواهد نظام بنيانهاي نابودي
اعتلاي راستاي در "انتقاد و نقد" مقوله تكريم و ترويج
.دارد ضرورت و فوريت سياسي ، نظام استحكام و باورها
و طرد را متملق افراد كه است حكومت وظيفه مبنا همين بر
.بالعكس نه و كند تجليل منتقدان از
براساس جهان ملتهاي - دولت همه با تنشزدايي -16
همه در تمدنها ، گفتگوي اهميت برمبناي و ملي منافع
.است ضروري حيطهها
را قرآني آموزههاي عميقترين كه ملتي عنوان به ما
انديشهها بدترين ميتواند و ميداند خود ديرينه ميراث
آزادي از بايد چرا كند ، ارائه آسماني تعاليم در را
حتي و بهراسيم؟ متنوع انديشههاي و آراء طرح و بيان
بدانيم؟ غربي واردات را دموكراسي گاه
امروز ، بيقرار دنياي در دينداري مدعيان عنوان به ما
مشروع آزاديهاي تضمين و تامين به نسبت نبايد
.بمانيم عقب سايران از شهروندان
انسان انتخابكننده دين برگزيدن در حتي ميخواهد قرآن
آزادي و اختيار اين حتي بشر براي كه قرآني آيا.باشد
باشد؟ مخالف آزادي با ميتواند شده ، قائل را
عقيده ، و فكر امر در (ص)خاتم پيامبر حتي قرآن ، منطق در
ولو":ندارد جباريت و سيطره و نيست مردم بر مسلط
انت ما و حفيظا عليهم جعلناك ما و اشركوا ما شاءالله
آنان ميخواست ، خدا اگر" (انعام -107) "بوكيل عليهم
و نساختهايم نگهبانشان را تو ما و نميآوردند ، شرك
."نيستي كارسازشان تو
آگاهيهاي و ديدگان و گوشها با را مردمان قرآن ،
والابصار السمع لكم وجعل":ميخواهد فعال و باز
را بهترين و بشنوند را سخن كه ميكند تشويق و "والافئده
.كنند پيروي
نظر اظهار دهد اجازه قرآني چنين كه است پذيرفتني آيا
مختلف مسائل در صاحبنظران و عقلا كارشناسي و علمي
به يكسو از قرآن كه نيست غرض نقض اين آيا شود؟ تعطيل
را كساني بخواهد ما از سپس و كند دعوت تفكر و تعقل
اجتماعي حقوق از خودشان ، فكر نتايج اظهار بهخاطر
.كنيم محروم
اجتماعي مسئوليت داراي را موءمنان همه اسلام ، مكرم نبي
از يكي و "رعيته عن مسئول كلكم و راع كلكم":ميدانست
مسئولان به نصيحت را ، مسلماني هر وظايف مهمترين
اخلاص مسلم امري قلب عليهن لايغل ثلاث":ميكرد اعلام
،"لجماعتهم اللزوم و المسلمين لائمه والنصيحه لله العمل
.(حجت 2/258 كتاب كافي اصول)
عمل طرز درباره مطهري شهيد آيتالله مرحوم
نكرد ، زندانشان":مينويسد خوارج با (ع)موليالموحدين
قطع بيتالمال از را آنان سهميه حتي و نزد شلاقشان
در...مينگريست افراد ساير همچون نيز آنها با نكرد
و خودش حضرت و بودند آزاد عقيده اظهار در جا همه
صحبت و ميشدند روبهرو باآنان آزاد عقيده با اصحابش
را يكديگر استدلال ميكردند استدلال طرفين ميكردند ،
و سخنراني در و مسجد در ميآمدند..ميگفتند جواب
منبر بر اميرالموءمنين روزي.ميكردند اخلال علي خطابه
.گفت جواب بالبداهه علي.كرد سئوالي و آمد مردي بود
ما الله قاتله:زد فرياد مردم بين از خوارج از يكي
ديگران (است دانشمند چقدر را ، اين بكشد خدا) افقهه
كنيد رهايش فرمود (ع)علي اما شوند متعرضش ميخواستند
(ع)علي به جماعت نماز در خوارجداد فحش من به تنها او
مسجد به ميپنداشتند كافر را او زيرا نميكردند اقتدا
را او "احيانا و نميگزاردند نماز علي با و ميآمدند
.(صفحه 146143 - (ع)علي دافعه و جاذبه) "..ميآزردند
را تيز و تند جزميتهاي آن (ع)علي امام كه است چگونه
ميخوانيم ، او "شيعه" را خود كه ما ولي ميكرد تحمل
منتقد و مستقل صاحبنظران كارشناسي اظهارنظرهاي
برنميتابيم؟ ميشود ، مطرح نيز سالم بهصورت كه را خود
رفتار او سيره برخلاف ولي بود علي پيرو ميتوان چگونه
مهرباني و: مينويسد مالكاشتر به (ع)علي امام كرد؟
با دوستيورزيدن و گردان پوششي خود دل براي را رعيت بر
جانوري همچون و.را همگان با كردن مهربان را آنان
رعيت چراكه شماري ، غنيمت را خوردنشان كه مباش شكاري
ديگر دستهاي و تواند ديني برادر دستهاي.دستهاند دو
آنان از گناهيهستند همانند تو با آفرينش در
خواسته يا ميشود عارض آنان بر علتهايي يا سرميزند
به.ميرود دستشان بر خطايي ناخواسته و
چنانكه.درگذر گناهشان از و منگر خطاهايشان
.فرمايد عفو را گناهت و ببخشايد تو بر خدا داري دوست
.دارد موضوعيت "ملت" و طريقيت "حكومت" ما نگاه در
وسخر":است آفريده انسانها براي را هستي جهان خداوند
نهتنها. "جميعا فيالارض ما و فيالسموات ما لكم
آفريده بشر رفاه و خدمت براي نيز هستي عالم كه حكومت ،
نيز حق با ملت و حكومت نسبت.خداست خليفه انسان و شده
.است مردم حقوق احقاق وسيله حكومت.است همين
از گروهي كردن حكومت كتب ، انزال و رسل ارسال از هدف
و قسط و عدالت اجراي هدف ، نيست ، مردم بقيه بر آدميان
رسلنا ارسلنا لقد":است باطل دفع و مردم حق احقاق
ليقوم الميزاني و الكتاب معهم انزلنا و بالبينات
با را پيامبرانمان ما" (حديد - 25) "بالقسط الناس
را ترازو و كتاب آنها با و فرستاديم روشن دليلهاي
حكومت."كنند عمل عدالت ، به مردم تا كرديم نازل نيز
.اهداف آن به نيل براي است وسيلهاي
و مردم حقوق حفظ كه حكومت حفظ نه ما دغدغه بنابراين
و حاكمان حقوق تامين هدف.آنهاست ميان در عدالت
ملت و اصل را خود ديني حكومت.نيست مردمان حقوق تحديد
را خود و اصل را مردم حقوق احقاق بلكه نميداند فرع را
آنچه.ميداند آن تحقق وسيله ملت اراده چارچوب در
به اگر حتي آنهاست ، مصالح و مردم آراي دارد اصالت
دهند ، راي نيز خود مصالح برخلاف مردم":خميني امام قول
."است متبع رايشان
نيكوتر را خود جايگاه حاكمان و حكومت چه هر
عدالت به باشند نگهبان را خويش طريقيت و دريابند
را خود مشروعيت حكومت ديدگاه ، اين در.ميشوند نزديكتر
مشروعيت فاقد مردم راي از مستقل و ميگيرد مردم راي از
چون و دارد اصالت و است موءسس مردم راي.است حكمراني
آنها مسلم حقوق و آزادي به كسي اگر دارند موضوعيت مردم
بايد باشد ، قانون وضع پوشش در اگر حتي كرد تعرض
:ميگويد اساسي قانون نهم اصل چنانكه.شود جلوگيري
حفظ نام به ندارد حق مقامي يا گروه يا فرد هيچ"
هرچند را مشروع آزاديهاي كشور ارضي تماميت و استقلال
."كند سلب مقررات و قوانين وضع با
حضرت حتي كه ميانجامد آنجا به منطق اين حاصل
:ميگويد مردم به موليالموحدين
و نگوييد سخن ميگويند ، سخن جباران با چنانكه من با"
كناره من از ميگيريد فاصله تندخويان از كه آنگونه
نكنيد معاشرت من با ظاهرسازي و ظاهرآرايي با مجوييد
نميخواهم است ، سنگين من بر حق سخن شنيدن نكنيد گمان و
گران او بر حق سخن شنيدن كه كسي زيرا انگاريد بزرگ مرا
رفتار باشد دشوار او براي دادن نشان عدالت باشد
از پسبود خواهد دشوارتر عدالت و حق مبناي بر او كردن
كه نايستيد باز عدالت در رايزني يا من با حق سخن گفتن
از خويش كار در نه و كنم خطا كه هستم آن از برتر نه من
كفايت نفس كار در مرا خداوند آنكه مگر هستم ايمن خطا
."است تواناتر آن بر من از كه كند
در و آشكار و خفا در كه ميكند موظف را مردم يا و
او "المغيب و فيالمشهد" او حضور عدم در يا او مقابل
مردم خدمت در را خود حاكم زيرا كنند انتقاد را
مصروف مردم حقوق احقاق جهت را خود تلاش تمام و ميداند
.ميدارد
و دارد موضوعيت و است حق و اصل حكومت ، ديگر ، نگاه در
است زينتي و ابزاري مردم ، راي.حكومتاند رعاياي مردم
اين در.است حاكم الهي حق كاشف و موءيد نهايت ، در و
كه كساني راي بلكه نيست ، ميزان و ملاك مردم راي نگاه ،
حق مزبور ديدگاه.است معتبر ميكنند ، تاييد را حكومت
اين بر را اصل و ميداند حكومت و حاكم آن از را
.نباشد حكومت متوجه زياني هيچ كه ميگذارد
حكومت منافع راستاي در كه آنجا تا مردم منظر ، اين از
انتخاب و تشخيص كه كجا وهر دارند حق بردارند ، گام
نه گرفت ، قرار حاكميت حقوق و منافع با تعارض در آنها
خواهند كشيده نيز محكمه به كه ندارند حقي هيچ ديگر تنها
.شد
اينجانب دفاعيه و كيفرخواست در حال به تا كه آنچه
را حاكميت حق يكي ، .است تفكر دو همين نشانه آمده ، نيز
.مينهد ارج را مردم حق ديگري و پيميگيرد
بهره قرائتي از است حاكم كيفرخواست بر كه نگاهي
تفكر ، همين با و ميداند حق و اصل را حكومت كه ميگيرد
داخل در چه عمومي انظار در را نظام مشروعيت و حقانيت
مواجه جدي و مهلك خطري با جهاني منظر در چه و كشور
نظام از دفاع امروز ، جهان در آنكه حال.ميسازد
امروزه.دارد جدي و تازه قرائتي به نياز اسلامي جمهوري
گسترش و گرديده عالم ساختمان بناي سنگ اطلاعات
علاوه جهاني ، دهكدهاي به عالم تبديلشدن و رسانهها
ضرورتي به را حقمداري افزوده ، برارتباطات كه اين بر
.است كرده تبديل جهاني
رسانهها ، كنار در معرفت صاحبان و روشنفكران
افزايش و سياسي نظام به بخشيدن قدرت عامل مهمترين
.ويرانگراند و مخرب عوامل برابر در آن ايمنسازي و بقا
آن نظام از دفاع براي تا واميدارد را ما تصويري چنين
از حمايت رسانهها ، تقويت بستر و معبر از را
.دهيم عبور شهروندان حقوق از تبعيض رفع و صاحبنظران
حتي كنيم ، نفي را حقوق و اطلاعات گسترش ماهيت اگر
مصلحت و خير ميكنيم گمان كه ديدگاهي از نميتوانيم
.آوريم عمل به اصولي دفاعي است ،
را اخلاقي داوري راه معرفت ، و اطلاعات كنترل و انحصار
آگاهانه و مختارانه رفتار تنها ، .ميكند مسدود
اگر.ميشود رذيلت و فضيلت و قبح و حسن مشمول آدميان ،
را يكي گوناگون راههاي ميان از نباشند مجاز آدميان
ذم و مدح و تشويق ، و تنبيه مشمول چگونه برگزينند ،
به پروردگار به شوق و تقرب قصد بدون چگونه و ميشوند؟
و اختياري رفتار بدون مگر و ميگردند واصل متعال خداي
نمود؟ تقرب قصد ميتوان آگاهانه
.ميشود سوم هزاره وارد بشريت ديگر ، ماه دو از كمتر تا
تماموقت طور به ماهوارهاي كانال پنجاه و دويست
محلي و ملي قدرتهاي و تصويرند و پيام ارسال مشغول
نقاط تمام در ;ماهواره امواج.ندارند آنها بر كنترل
نياز بدون شبانهروز ساعات تمام در و جغرافيايي
تحميل نوعي به را خود و دارند حضور شما انتخاب به
.ميكنند
مبتذلترين و وقيحانهترين كانالها از برخي
با برانداز نيروهاي يا ميكنند عرضه را برنامهها
را خود رسانهاي امواج طريق از ادبيات خصمانهترين
تدارك برنامهاي چه آن براي.ميكنند عرضه مردم به
نظام پايداري و ايرانزمين ملي امنيت اگر ديدهايد
واقعي مشكلات به بايد است مهم برايمان اسلامي جمهوري
تامين با و بينديشيم راه موانع و نظام آفات و
ارائه در را مردم شهروندان حقوق و مشروع آزاديهاي
.دهيم ياري آنها مدنظر اصلاحات و نقاديها و راهحلها
مردمسالاري و آزادي براي كه است سال يكصد ما ملت
اين رهايي طلايي فرصت اسلامي انقلاب.ميكند مبارزه
ترورها ، اما.كرد فراهم را استبداد و ظلم از ملت
-تحميلي ساله جنگ 8 ويرانگرتر همه از و تجزيهطلبيها
جدي موانعي -بود بيستم قرن جنگهاي طولانيترين از كه
چهار جهاني ، جنگ.كرد ايجاد مردم آرمانهاي راه در
تنها نه عراق ، و ايران ساله جنگ 8 در اما كشيد طول سال
رواني آثار بلكه شدند شهيد كشور جوانان بهترين
.گذارد برجاي فراوان اقتصادي ويرانيهاي و ماندگار
به و نيست نيازها پاسخگوي ما سرمايههاي ديگر امروز
.است يافتن پايان حال در سرعت
نيز مقدسات و دين از توانستهايم تا شرايط ، اين در
به گزارشها اعتراف به ما جديد نسل.كردهايم هزينه
فلج را جامعه از بخشي بيكاري و فقر.ميرود ديگر سويي
.است كرده
براي وضعيت اين از گذار راه تنها هولناك ، شرايط اين در
نگاه از گريز و اساسي قانون حاكميت به التزام كشور ،
عنايت قانون فلسفه به بايد.است قانون به ابزاري
را چه هر ميتواند گرفت ، قدرت كه گروهي هر گرنه و كرد
آزادي و قانون تعطيل حتي بداند قانوني كرد ، تصويب خود
.را
اصلاحگري.است ايران نجات راه تنها اصلاحگري امروز ،
اين با چون هست نيز آن مخالفان نفع به حتي همه سود به
در نظام قدرت آيا.ميمانند سياسي عرصه در همه روش
آن؟ سركوب در يا است دموكراسي گسترش
در اميركبير حضور با همزمان پيش سال شصت و يكصد
و كرد آغاز را اصلاحات ژاپن در "ميجي" ايران ، حاكميت
و اميركبير اصلاحات.داشتند مشابه وضعي كشور دو هر
ماند "ميجي" ژاپن ، در اما داشت فراواني شباهت نيز ميجي
و امكانات و معادن نظر از كه را ژاپن او اصلاحات و
به نداشت برتري هيچ ايران ملت بر تمدن و فرهنگ و تاريخ
ولي كرد تبديل جهان در سربلند و مقتدر ثروتمند ، ملت يك
با كه اصلاحاتي جريان بردن ميان از با ايران در
برترين و پهناور سرزميني كه ملتي شد ، آغاز اميركبير
و داشت را دنيا مردمان باهوشترين و فداكارترين و دين
جهاني نظام زائده يك به بود ، تمدن و علم مهد روزي
.شد تبديل
برخلاف ايران هوشمند ملت و آمده پيش ديگر فرصتي اكنون
و ايراني انديشمندان و سياستمداران پيشبينيهاي همه
خرداد دوم رخداد با سوم هزاره آستانه در جهان ، حتي
و ارتباط كشور ايران.كرد خلق را بقاء براي ديگري فرصت
با ايراني اصيل فرهنگ.تشنج و انزوا نه و است تعامل
.خشونت و تنگنظري نه و است سرشته مدارا و تنوع و تساهل
و جزميت مثال نه و است پويايي و واقعگرايي نماد
.تحجر
فرزانگي و عقلانيت تداعيكننده ايرانيبودن ، بگذاريم
به را فرهنگها و مذاهب مسالمتآميز همزيستي و باشد
و رازي زكرياي و ابوريحان سرزمين همچنان ، .آورد ياد
.شود شناخته نصيرها خواجه و خيام عمر و سينا ابن
به نسبت هراسي هيچ اينجانب ، كه ميكنم عرض خاتمه در
فديه خداوند كه است شكوهمند چه و.ندارم شما تصميم
اين از وجه زيباترين به را اسلامخواهي و آزاديخواهي
تقضي انما قاض انت ما فاقض".باشد پذيرا اميدوارش عبد
."الدنيا الحيوه هذه
حكم دنيوي زندگي در فقط تو كه كن حكم خواهي چه هر به"
."كرد تواني
گامي اينجانب از حمايت جهت در كه عزيزاني از
كه دارم آن اميد و مينمايم قدرداني و تشكر برداشتند ،
آنان عنايت و محبت خويش ، عميم لطف به متعال خداوند
فضل به اميدوار دلي با كمترين ، بنده اين.كند جبران را
حقيقت ، اين به او مشيت به كامل اعتمادي و خداوند
به را بندگانش متعال خداوند كه دارم عميق اعتقادي
ميخواهم همگان از صميمانه لذا كرد ، خواهد كفايت خوبي
به معطوف را خود فرصتهاي و نيفكنند زحمت به را خود كه
را بندگانش دفاع خود خداوند كه سازند حقيقت و حق
.است شده متكفل
بنده اين اتكال و دارم اعتماد تو بر !پروردگارا
از را من اميد و فرما مقرر خود به فقط و فقط را كمترين
سراسر همه و همه تو ، مخلوقات كه فرما ، قطع همگان
.محتاج و نيازند
"وجدك؟ من فقد ماالذي و فقدك من وجد ماذا الهي"
تو از آنكه و داد دست از را چيز چه يافت ترا آنكه"
"آورد؟ دست به چه گرفت فاصله
في منافسه منا كان الذي يكن لم انه تعلم انك اللهم
لكن و فضولالحطام من شئي لاالتماس و سلطان
يا و بلادك في الاصلاح نظهر و دينك من لنردالمعالم
.عبادك من منالمظلومون
عليكم والسلام ربالعالمين الحمدلله ان دعوانا اخر و
بركاته و رحمهالله و
|