(ص) پيامبر زيستي ساده
بخش واپسين - (ص) اكرم پيامبر تبليغي شيوههاي
مقدم عباس مصطفي دكتر
اخوت فرهنگ ترويج -6
انماالموءمنون:ازجمله قرآن ، روشنگر رهنمودهاي براساس
ميكوشيد مختلف راههاي از (ص)خدا رسول ،(حجرات ، 10) اخوه
عمل و گفتار تفكر ، در اسلامي ، اخوت و برادري فرهنگ
پيوسته بهطور آنكه بر علاوه پيامبريابد تجلي مسلمانان
مصافحه ، فريادرسي ، عطوفت ، محبت ، همدردي ، به را مردم
تهمت ، دروغ ، كنارهگيري ، بيمهري ، از و داده دستور
منع يكديگر به نسبت فخرفروشي و نيرنگبازي سخنچيني ،
موءمنين ميان اخوت عقد به اقدام "رسما دوبار ميفرمود ،
:كرد
به توجه با كه مهاجران ، ميان هجرت از پيش اول ، بار
نيازمند سرنوشتساز ، و سترگ ماموريتي داشتن درپيشرو
ميان" مرحله اين دربودند تعاطف و همبستگي و همياري
و ابوبكر بين ;كرد برقرار برادري عقد دوبهدو مهاجران
عوف ، عبدالرحمانبن و عثمان حارثه ، زيدبن و حمزه عمر ،
به و.خودش و علي ميان و..و مسعود عبداللهبن و زبير
:گفت باشم؟ تو برادر من كه نيستي راضي آيا:فرمود علي
".آخرتي و دنيا در من برادر تو:فرمود.راضيام آري ،
تاسيس براي پيامبر بودكه مدينه به ورود از پس دوم ، بار
بهعنوان را انصار و مهاجران ايماني اخوت اسلامي جامعه
:فرمود ;بخشيد شكل اسلامي نظام مستحكم پايههاي از يكي
دو يكديگر با خدا ، راه در) اخوين اخوين فيالله تاخوا
و گرفت را (ع)عليابنابيطالب دست و.(شويد برادر بهدو
.هذااخي:فرمود
كودكان به احترام -7
تبليغي صبغه "كاملا كه (ص)اكرم رسول ويژه خصلتهاي ازجمله
روايت مالك انسبن.است كودكان به احترام و سلام دارد
:كه ميكند
".ميكرد سلام آنان به و ميگذشت كودكان بر خدا رسول"
رسول هرگاه ":مينويسد محجتالبيضاء در كاشاني فيض نيز
ميايستاد كودكان بهاحترام ميكرد ، مراجعه سفري از اكرم
آنان از بعضي پيامبر و ميآوردند را آنها ميفرمود امر و
سوار خود دوش و پشت بر را برخي و ميگرفت آغوش در را
از كودكان.ميكرد سفارش كار اين به را اصحاب و ميكرد
را آن شيرين خاطره و ميشدند خوشحال بياندازه صحنه اين
".نميكردند فراموش هرگز
عملي شيوههاي:سوم محور
"تماما اكرم پيامبر تبليغ در شده اعمال شيوههاي از برخي
يا و نداشته دخالتي آن در گفتار و بوده عملي جنبه داراي
مهمترين بررسي به اينجا در كه است ، داشته را نقش كمترين
تبليغي سيره بيشتر شناسايي ضمن تا ميپردازيم ، آنها
آثار و غيرمستقيم و عملي تبليغ به توجه اهميت بر حضرتش ،
جديتر كاوش معرض در را آن و ورزيم تاكيد آن ماندگار
.دهيم قرار نظر ارباب
جزئي و شخصي مسائل در آسانگيري و نرمش مدارا ، -1
مباني و اصولي مسائل در سازشناپذيري و صلابت كنار در
آنحضرت بود ، مطرح پيامبر شخص حق كه مسائلي در عقيدتي ،
:ميگويد مطهري استاد.ميداد خرج به بسياري موءونت و نرمش
در نه بود ملايم و نرم شخصي و فردي مسائل در پيغمبر"
;ميكند ذكر را نمونههايي آنگاه و ".اصولي مسائل
پيامبر عليه خشونت با كه مدعي يهودي آن داستان ازجمله
يهودي و كرد حكم يهودي نفع به قاضي و كرد دعوي اقامه
پيامبر سوي از را قضاوت اين پذيرش و خشونت تحمل وقتي
.آمد خود به كرد ، مشاهده
:كنيم توجه مالك انسبن سخن به است كافي او آسانگيري در
ندارم ياد به اما بودم ، (ص)پيامبر خدمت در سال نه مدت"
و نرساندي؟ بهانجام را كار فلان چرا:باشد گفته هيچگاه
".نگرفت عيب من از كاري در هرگز
ولم "مبلغا ارسلني انالله:ميفرمايد خود كه چرا
براي نه فرستاده تبليغ براي مرا خداوند) "متعنتا يرسلني
مثل لكم انا انما:فرمود ديگر جاي در و (عيبجويي و سرزنش
فرزندان براي پدر همچون شما براي من همانا) لولده الوالد
(.هستم
صفات اين آثار درباره نيز "الحركي المنهج" كتاب نويسنده
:مينويسد نيكو
او پيرامون دلها احساسات نبود ، مدارا و رفق اين اگر"
و زايدالوصف حلم و بردباري اين اگر و نميآمدند گرد
اين هرگز نبود ، مردم با تواضع و صميميت و عواطف رعايت
او با آدميان جانهاي و نميگشت امكانپذير نفوس در تاثير
".نميشدند همراه
جوانان و ضعفا بهويژه مختلف طبقات به توجه -2
در موجود تحرك و تلاشگري و حقپذيري روحيه به توجه با
و ضعفا وافر اخلاص و حقجويي به عنايت با نيز و جوانان
تبليغ در دنيوي ، جدي تعلقات از درويشان و مستمندان
طبق.گرديد معطوف اقشار اين به ويژهاي اهتمام پيامبر ،
آوردگان ايمان" سيرهنويسان ، ديگر و ابنسعد روايت
گاهي كه بهطوري ".بودند جوانان و ضعفا از بيشتر نخستين ،
شكايت اين ابوطالب ، و عبدالمطلب چون افرادي نزد شرك سران
و بردگان جوانان ، فرزندان ، (ص)محمد كه ميبردند را
.ميبرد راه از را ما كنيزان
از كه پيامبر ويژه توجه مورد جوانان و ضعفا نمونه
عبارتند بودند برخوردار والايي معارف و اخلاص استعداد ،
خباببن رباح ، بلالبن سنان ، صهيببن ياسر ، عمار:از
تاريخ مهم تحولات در آنها نقش كه فهيره عامربن و الارت
.ميباشد انكار غيرقابل اسلام
فعاليتها زمانبندي و تبليغ مرحلهبندي -3
براي اقدامات و فعاليتها زمانبندي بزرگ ، ماموريت هر در
سيرهنويسان ، از برخي.دارد ضرورت فرصتها از بهتر استفاده
مرحله سه در برخي و دو در را نبوي دعوت مراحل
:گنجاندهاند
بهطول سال سه كه ;انفرادي و مخفي دعوت مرحله -يك
تا نبوت ابتداي از رسول ، حضرت طبري ، بهروايت".انجاميد
اظهار به مامور تا ميكرد ، دعوت نهاني بهطور سال سه
حجر ، ) عنالمشركين اعرض و توءمر بما فاصدع" آيه و شد دعوت
فرود (شعراء ، 214) الاقربين عشيرتك انذر" آيه و (94
".آمدند
;الاقربين عشيرتك انذر آيه نزول با عشيره انذار مرحله -دو
واقع آشكار و مخفي دعوت مرحله دو بين كه مرحله اين در
سعي پيامبر انجاميد ، بهطول اندك و محدود مدتي و گرديده
دشمنيهاي برابر در دفاعي وخط ايماني صف نخستين تشكيل در
تعلقات از مرحله ، اين در حضرت آن.داشت مشركان روزافزون
جلب را آنان حمايت تا جست بهره نيز خود خويشان قبيلهاي
.نمايد
بما فاصدع آيه نزول ابا ;همگاني و آشكار دعوت مرحله -سه
حجر ، 94) المستهزئين اناكفيناك المشركين عن اعرض و توءمر
دوران و رسيد پيامبر به آشكار و علني دعوت فرمان (و 95
موضعگيريهاي و درگيريها و اجتماع صحنه در بيوقفه تبليغ
.گرديد آغاز خصمانه
پس و كرد انذار را خود نزديك بستگان پيامبر آنكه از پس"
درك را آن بودن جدي قريش كه مكه ، در نبوت قضيه انتشار از
به خداوند نمود ، شروع آن عليه را خود حملههاي و كرد
از حتي و سازد علني را خويش دعوت تا داد فرمان پيامبرش
;بپذيرند را اسلام و شوند پروردگار تسليم كه بخواهد قريش
".شد نازل توءمر بما فاصدع آيه پس
هجرت -4
داد ، جاي تبليغ مرحلهبندي بحث در ميتوان را هجرت هرچند
بررسي قابل جداگانه آن ويژه تاثير و اهميت بهلحاظ اما
چند در نبوي ، دعوت در عمل ابتكار اصل به توجه با.است
و دعوت تاثيرگذاري براي را راه آنكه بهمحض پيامبر مقطع ،
براي كه -ثبات و سكون از پرهيز با ديد ، بسته آن پيشرفت
را هجرت -است مهلك سم چونان انقلابي و اصلاحي حركتهاي
عرصههاي يافتن براي شرايط ، دقيق مطالعه از پس و برگزيد
.كرد عزيمت ديگر مناطق به جديد ،
هجرتوار سفر حبشه ، به مسلمانان از گروهي اول مهاجرت
مدينه ، به هجرت و حبشه به دوم مهاجرت طائف ، به پيامبر
حضرت".ميدهند تشكيل را هجرت شيوه مصاديق مهمترين
قريش تعقيب و استهزاء و آزار از مدتي او پيروان ميخواست
مسلمانان عده كه فرارسد زماني شايد تا باشند امان در
بهوجود امنتري محيط آن تبليغ و اسلام براي و بيشتر
".آيد
دعوت ، براي امن محيطي يافتن يعني دوم هدف بر قطب سيد
:مينمايد تاكيد بيشتر
ايجاد براي بلكه نرفتند ، هجرت به جانشان حفظ براي اينان"
داراي همگي چون شدند ، روانه دعوت انتقال و جديد پايگاهي
".بودند نيز حقوقي و اجتماعي پشتوانه و قبيله
مسلمين دوم هجرت بهويژه مهاجرتها ، اين اينكه نكته آخرين
پس بعثت ، سيزدهم سال در مدينه به پيامبر هجرت و حبشه به
و مدينه و حبشه مكه ، اوضاع كامل بررسي و جدي مطالعه از
با كه بود وفادار نيروهاي و مركزيدعوت هسته حفظ هدف با
.رسيد بهانجام كامل توفيق
تبليغي پايگاههاي كردن برپا -5
پيوسته و صحيح سازماندهي و بخشيدن تمركز براي پيامبر
مقطع هر در نهائي ، دعوت دوران در حتي تبليغي فعاليتهاي
ابي ارقمبن" خانه.ميكرد مشخص تبليغ براي پايگاهي
آنجا در پيشتاز مسلمانان كه بود پايگاهي نخستين "الارقم
.فراگرفتند را قرآني آموزشهاي
هفتمين خودش گفته به و آورد اسلام ارقم آنكه از پس"
اختيار در را خود خانه بود ، آورده ايمان كه بود نفري
اسلام خانه اين در زيادي عده و داد قرار يارانش و پيامبر
..شد هم تاريخگذاري نوعي آن در اشخاص اسلام حتي و آوردند
جهت بههمين و داشت قرار صفا كوه دامنه در خانه اين.
".شد خوانده دارالاسلام
خانوادگي ، كوچك محافل از جداي علني ، دعوت دوران در
آن در مسلمانان كه بود مسجدالحرام دعوت ، پايگاه مهمترين
در.ميپرداختند خود ويژه عبادات ديگر و طواف و نماز به
دعوت مركز و تاسيس قبا مسجد مدينه ، به پيامبر ورود بدو
.شد ساخته نيز مسجدالنبي چندي از پس تا گرديد نبوي
اين از حضرت آن بهرهبرداري دامنه و كيفيت مهم ، نكته
سياسي ، عبادي ، مختلف اهداف براي كه است دعوت پايگاههاي
مورد نظامي و اقتصادي حتي و قضايي و تعليمي ارشادي ،
.ميگرفت قرار استفاده
قبايل و شهرها به مبلغ اعزام -6
اكرم پيامبر تبليغي دستگاه تحرك و پويايي نشانههاي از
فضيلت با و نخبه افرادي اعزام سلم ، و وآله عليه صليالله
.است نزديك و دور انساني مجموعههاي ميان به مسلمانان از
زماني و بودند اسلام دعوت پيام حامل گاهي فرستادگان اين
راستا ، اين در.ايمانآورندگان تعليم و ارشاد مامور
سوي به حزم عمروبن شد ، فرستاده حمير معاذبنجبلبن
.ديگر موارد و بنيالحارث خاندان
به "بنعمير مصعب" اعزام كارسازتر ، و موءثرتر همه از
قرائت و احكام تعليم براي عقبه اول پيمان از پس مدينه ،
تاريخ در مبلغ اعزام موفقترين را آن ميتوان كه بود قرآن
مصعببن موءثر و سازنده تبليغات" كه چرا دانست ، اديان
تبليغي فعاليت و پيامبر برازنده و جوان مبلغ عمير ،
در و مدينه مردم درميان دوم و اول عقبه بيعتكنندگان
بر بيشتر خدا رسول نام روز روزبه كه شد باعث مختلف قبايل
آن دلباخته و شيفته زيادتري افراد و بيفتد زبانها سر
".گردند حضرت
پشتوانه تعليمديده ، آماده گروه اين كه شد آن نتيجه و
دادند تشكيل مدينه در اسلام نداي بسط در را پيامبر اصلي
.گرديدند اسلامي دعوت روزافزون گسترش باعث و
مردم آراء و شخصيت به احترام و ادب -7
درخشان سيره اندازه به تاريخ طول در شخصيتي هيچ سيره در
جان عمق از برخاسته ادب و احترام اسلام ، مكرم رسول
مواجهه در حتي حضرت آن.نميخورد بهچشم انسانها درقبال
را ادب جانب انساني ، حرمت بهلحاظ مشركان ، و كافران با
او دعوت چشمگير موفقيت عوامل از اين و نميكرد فروگذار
قرآن در را انسانها حرمت حفظ به التزام اين منشا.بود
(القرآن خلقه كان) بود قرآن تجسم او زيرا ;كرد جستجو بايد
بس را انسانيت حريم خود جايجاي در كه قرآني همان.
.ميشمارد محترم
سخن نيكي به مردم با (بقره ، 93) حسنا قولواللناس -
(طه ، 44) "لينا "قولا له فقولا فرعون الي اذهبا -.گوييد
در بگوييد ، نرم سخن او با و رويد فرعون سوي به
كه درحالي شد ، مسجد وارد مردي":ميخوانيم سفينتالبحار
كرد ، باز جا و شد بلند حضرت بود ، نشسته تنهايي به پيامبر
.است بسيار جاي خدا ، رسول اي:گفت (و شد شگفت در) مرد
برادرش ديد اگر كه است مسلمان بر مسلمان حق:فرمود
".كند باز جا برايش و شود بلند (و كند احترامش) مينشيند
در پيامبر":ميشنويم (ع)امامحسين شريف زبان از همچنين
هيچكس كه بهطوري ميكرد ، عطا را كس هر بهره خود ، مجلس
مجلس.باشد گراميتر پيغمبر نزد او از كسي نميكرد گمان
".بود امانت و راستي حيا ، گذشت ، مجلس او
قبايل و افراد به بخشش -8
كه اميرموءمنان مبارك لسان از بيمقدمه را شيوه اين شرح
;ميشنويم بوده پيامبر هميشگي ملازم
او:ميگفت ميكرد توصيف را خدا رسول چون موءمنان امير"
از پيش او ".بود مردمان گشادهدستترين و سخاوتمندترين
در.ميبخشيد بدو كند باز درخواست به زبان سائل آنكه
به پيامبر سيره ، كتب نقل بنابه نيز ، گروهها و قبايل مورد
رسيده حضورش به مسلماني اظهار براي كه تميم بني وفد
وفدهاي مورد در همچنين.كرد اهدا نيكويي جوايز بودند ،
و ملاقات براي كه وفد و سلامان ، همدان ، جرش ، قبايل
.بودند شده شرفياب حضرتش دعوت استماع
سادهزيستي -9
در تنها را دنيوي مواهب كه انساني بهعنوان پيامبر از
معيشت اسباب به تعلق از و ميبيند روحي تعالي مسير
تشريفات و تكلف از دوري و سادهزيستي جز فارغاست ،
بر خدا رسول":است آمده سفينتالبحار در.نميرود انتظار
".نداشت زيراندازي آن از غير و ميخوابيد حصير
دهان در را خرما هسته خدا رسول":فرمود (ع) صادق امام و
".ميكاشت را آن سپس و ميمكيد
:ميگويد مسعود ابن":ميجست دوري تشريفات از اينگونه و
سخن ميلرزيد كه درحالي و رسيد پيامبر حضور به مردي
پادشاه من.باش آسوده:فرمود او به پيامبر.ميگفت
".نيستم
شب در (ص)پيامبر كه هنگامي هشام ، ابن روايت بنابه نيز
زيرين طبقه رسيد ، انصاري ابوايوب منزل و مدينه به هجرت
استفاده بر ابوايوب اصرار عليرغم و برگزيد را خانه
براي اين اباايوب ، اي ":فرمود حضرت بالا ، طبقه از پيامبر
".باشيم پايين در كه است بهتر مراجعهكنندگان و ما
.است موجود روزنامه دفتر در ماخذ
|