چالشهاي و گسترده مشاركت ;ششم مجلس
پيشرو
قوانين و اسلام در فدراليسم
(پاياني بخش)بينالمللي
چالشهاي و گسترده مشاركت ;ششم مجلس
پيشرو
جيراني هوشنگ
امسال ماه بهمن روز 29 در كه ششم مجلس انتخابات
از پس كه است انتخاباتي يكمين و بيست ميشود ، برگزار
آن در ايراني ميليونها و برگزار ايران در انقلاب پيروزي
.ميكنند شركت
كه است اجتماعي كنشهاي انواع از يكي انتخابات
از و جسته توسل بدان روشنگري دوران از مدرن عصر انسان
برنامهها از خود خواستهاي و ديدگاهها اعلام براي آن
نظر از است كرده استفاده سياسي نظام يك قوانين و
وبه باستان عصر به عمومي اراده اعمال ريشه تاريخي ،
بود ، آتني دموكراسي اوج كه پريكلس عصر به مشخص طور
اكثريت كه آزاد انسانهاي دوره اين درميگردد باز
يك در كرده ، تجمع آتن عمومي ميدان در بودند ، اشراف از
دولتشهر امور و جاري مسائل به نسبت مستقيم دموكراسي
.ميكردند عقيده ابراز و نظر اظهار خود
وسطي قرون دوران ذهني بتهاي و اسطورهها فروپاشي با
زوال و بود كرده حكم مسيحي جامعه بر كليسا كه
شهروندان حقوق پادشاهي ، و اقتدارگرا سنتي نظامهاي
مدني جامعه و كرد پيدا بسط جديد انديشههاي ارائه با
مدني جامعه اصطلاح"گشت پديدار سياسي زندگي عرصه در
حوزهاي به دولت مقابل در "معمولا اجتماعي علوم در
دخالت از فارغ كه ميشود اطلاق اجتماعي روابط از
موءسسات ، نهادها ، از مجموعهاي و است سياسي قدرت
در را (غيرخصوصي) مدني و خصوصي تشكلهاي و انجمنها
(1)".برميگيرد
و حضور ميزان دارد ، اهميت كه آنچه مدني جامعه در
مطبوعات ، احزاب ، نظير اجتماعي نهادهاي استقلال
نيزمشاركت و سياسي ساخت از غيره و صنفي تشكلهاي
در.است جامعه امور در شهروندان وگسترده آزاد
افزايش و ارتباطات گسترش با اخير سدههاي
به شتابان روند سياسي مشاركت عمومي ، آگاهيهاي
نظير گوناگوني قالبهاي در امروزه كه گرفت خود
و پارلمان سياسي ، گروههاي و احزاب در عضويت
.مييابد تجلي انتخابات
و حوزهها گسترش واسطه به جهاني جامعه در امروزه
و انساني روابط شدن پيچيدهتر اجتماعي ، نقشهاي
همانند مستقيم ، -دموكراسي واقعي اعمال جمعيت ، افزايش
اعمال لذااست محال امري -يونان دولتشهرهاي عصر
و ايدهآل حالت از بهتدريج شهروندان توسط قدرت واقعي
و گروهها رقابت قالب در و آمده در به آرمانگرايانه
.مييابد تبلور سياسي جريانهاي
به هستند احزاب آنها ، غايي نماد كه سياسي گروههاي
و سياستها اعلام با ناپيوسته يا پيوسته صورت
سياست بازار در را اعتماد كالاي خود برنامههاي
راس در مردم توسط شدن برگزيده صورت در و ميكنند عرضه
اجراي امكان شدن فراهم با.قرارميگيرند قدرت هرم
جامعه انتظارات به يا گروهها سياستها ، و برنامهها
واسطه به.ميگيرند فاصله آن از يا و ميدهند پاسخ
مردم گرفتن قرار قدرت در معين زمان و قدرت بودن چرخشي
دوره پايان در را برنامهها آن نقد و ارزيابي فرصت
سياست يك تداوم بر مجدد ، تاييد با يا و مييابند
.برميگزينند را ديگري برنامه يا ميگذارند صحه خاص
رخ پيشرفته سطوح در سياسي مشاركت با تنها مهم اين
كنوانسيونهاي در و جهاني سطح در امروزه.ميدهد
سرنوشت تعيين حق و بشر حقوق به مربوط بينالمللي
آنچه اما است ، شده توصيه آن بر و پذيرفته مردم مشاركت
افراد ، سياسي مشاركت زمينه در هم از را جوامع كه
كه حالي در.است آن اعمال نحوه ميسازد ، متمايز
به تنها نخبگان و حاكمان تودهاي ، و سنتي درجوامع
عمل انتظار آنها از و ميپردازند مردم سياسي بسيج
سياسي فرهنگهاي در.دارند بيهويت تودهاي عنوان به
تصميمگيرنده و مستقل هويت يك عنوان به فرد مشاركتي ،
سرنوشت تعيين قدرت و جامعه امور تمام در وگو گفت حق
و سنتي جوامع چونان -جوامع اين در.دارد را خود
صرف صورت به را حكومت سياستهاي مردم -تودهاي
مفيد صورت در ارزيابي ، از پس بلكه نميكنند ، تاييد
تشخيص كارساز و صحيح جامعه ، آينده براي را ، آن بودن
كارهاي سازو به توجه با صورت اين غير در.ميدهند
حزب آن برنامه گروهها ، سياسي تكثر و جامعه در موجود
واقعيت به كه ميكنند تاييد را سياسي جريان و
مملكت صلاح متضمن را آن و ميبينند نزديكتر خود جامعه
.ميدانند
بازار در رقابت موجد كه جامعه هر در گرايي تكثر
:دارد پي در جامعه براي مهمي منافع ميگردد ، سياست
و گوناگون سطوح ميان در قدرت توزيع موجب كه آن نخست
تمركز از مساله اين.ميشود جامعه اجتماعي لايههاي
جريان و گروه يك يا نفر يك دست در قدرت تجميع و
آن اعمال در همگان ولذا ميكند جلوگيري خاصي سياسي
.شد خواهند سهيم
براي زمينه مدني نهادهاي شكلگيري با اينكه دوم
ميگردد فراهم جامعه امور در تودهها گسترده مشاركت
از خود برنامههاي و اهداف پيشبرد براي جامعه و
.بهرهميگيرد موجود متنوع نظرات و ديدگاهها
آمده در به خمودگي و ركود حالت از جامعه كه ، آن سوم
دچار شهروندان ، به دادن شخصيت و انگيزه ايجاد با و
براي ضروري امري كه ميشود خلاقيت و سرزندگي پويايي ،
شمار به ملت يك اقتصادي و فرهنگي سياسي ، پيشرفت
فاقد و شده سركوب اميال داراي جامعه.ميرود
آن به اعتباري هيچ حكومت كه آينده ، سوي به جهتگيري
را بستر كه است فساد و زوال روبه جامعه نميدهد ،
فراهم اقويا توسط ضعفا استثمار و بيگانگان حضور براي
.ميكند
براي را زمينه سياسي مشاركت و رقابت اينكه چهارم
و جوان نيروهاي تزريق و "حاكمان و نخبگان گردش"
چرخش.ميكند مهيا سياسي ساختار به نفس تازه
.ميكند جلوگيري حاكمان دايره شدگي يكدست از نخبگان
و نماد عنوان به سياسي وجريان گروه هر حالت دراين
به حكومتي حوزه در راهبردي و سياسي تفكر يك برآيند
سطوح به را خود موكلان خواست و ميپردازد فعاليتي
.ميكند منعكس تصميمگيري بالاي
خشونت دامنه سياسي مشاركت ميزان گسترش با اينكه پنجم
بهشدت حكومت و جامعه ميان سويه دو رابطه در سركوب و
تعامل براي صحنهاي به سياست عرصه و مييابد كاهش
مختلف سليقههاي و متنوع گرايشهاي ميان رقابت و
به مخالفان رابطه ، اين درميشود تبديل سياسي
كه سياسي سيستم درون در مشاركت كانالهاي واسطه
بدل تصميمگيري سطح به را آنان خواستهاي ميتواند
نظام و ميكنند پرهيز خشونتآميز اعمال از سازد ،
براي قهرآميز قوه اعمال به نيازي نيز سياسي
.نميبينند سياسي تقاضاهاي به پاسخگويي
ساخت گرفتن قرار تاثير تحت با كه آن نهايت در
آن ، اركان در مشاركتي سياسي فرهنگ نفوذ و سياسي
سياسي تربيت و سازي فرهنگ سياست ، اين خورد باز
.است مشاركت اصول برپايه شهروندان
در شهروندان حضور و سياسي مشاركت ميزان "مسلما
ارزيابي براي مناسبي محك و معيار مختلف ، عرصههاي
نظام يك مشروعيت و ثبات استحكام ، بودن ، مردمي ميزان
عرصه در مشاركت تاثيرگذاري چقدر هر.است سياسي
اجتماعي و اقتصادي فرهنگي ، شرايط بهبود و تصميمسازي
وي حضور دامنه و ميزان شدت ، همان به باشد بيشتر فرد
افزايش آن سطح بالاترين تا مشاركت سطح خردترين از
مهمترين از انتخابات زمينه اين در.مييابد
راههاي از يكي انتخابات".است مشاركت جلوههاي
جهت خصيصه چهار با كه است عمومي افكار تجلي
و (salience) برجستگي ،(intensity) شدت ،(direction)
(2)".ميباشد همراه (consistency) سازگاري
پاي در مردم حضور ميزان و انتخابات برگزاري
هر مشروعيت از ارزيابي ميتواند راي صندوقهاي
شناخت به ديگر سوي از و كند ارائه سياسي نظام
سياسي موجود وضعيت و شهروندان نيازهاي از حاكميت
در كه است اين ذكر قابل و ضروري نكته البته.كند كمك
قدرت پليسي ساخت واسطه به سياسي ، نظامهاي از برخي
ممكن بسياري شهروندان جامعه ، بر حاكم امنيتي فضاي و
نوع اين ولي كنند ، پيدا حضور انتخابات در است
تاييد منظور به فقط كه دارد صوري قالبي مشاركت ،
صورت سياسي ، بسته محيط در شده گرفته گيريهاي تصميم
با و آگاهانه حضور ما ، منظور دراينجاميگيرد
مهمترين كه است انتخابات در شهروندان برنامه
.مييابد انعكاس طريق اين از آنان خواستهاي
رقابت قدرت ، بازي و انتخابات در شده پذيرفته اصل
پيدا پايگاه تفكري ميان اين در.است سياسي سالم
شدن تاييد با درانتخابات بيشتري مشروعيت كه ميكند
هر.كند كسب مردم توسط خود برنامههاي و سياستها
ابزارهاي با را رقابت اين بخواهد كه جرياني و گروه
ناچار زند ، برهم خود نفع به قانوني حتي و غيرقانوني
نشان تجربه اما بپردازد ، نيز را آن هزينههاي كه است
تنگناهاي و فضا بودن بسته وجود با كه است داده
احساس آينده به نسبت جامعهاي مردم اگر قانوني ،
سياسي آزاديهاي ظهور و حفظ براي "مسلما كنند ، نگراني
حضور انتخابات ، بهويژه مختلف صحنههاي در عمومي و
تفكر ، يك به خود وباراي شد خواهند فعال و يافته
.ميكنند طرد را جامعه عمومي جريان مخالف انديشه
رياست انتخابات در ايران ملت را نمونه اين اوج
به راي ميليون كه 20 بود شاهد هفتم جمهوري
"نه" و كرد خلق را غرورآفرين حماسهاي محمدخاتمي سيد
برخي كه ميرسد نظر به.گفت اقتدارگرا جريان به بزرگي
پيش شرايطي و فضا سمت به را جامعه ميكوشند جريانها
به زير در.بكاهند مردم مشاركت ميزان از كه ببرند
زمينه اين در آينده احتمالي و فعلي موارد از برخي
اهميت از كافي شناختي ميتواند كه ميشود اشاره
.دهد دست به ششم مجلس انتخابات
معلول خرداد دوم حماسه رخداد از بخشي كه حالي در
را آن خاصي جناح كه بود عملكردهايي و تصميمها برخي
درسهاي سياستها اين شكست با ميكرد ، اعمال درجامعه
جناح اين بهويژه سياسي جريانهاي فراروي بزرگي
ايران مسلمان ملت كه آن وجود با اما گرفت ، قرار
جريانهاي برخي كرد اعلام آشكارا را خود خواستهاي
را بسياري واقعيات خود ، بدور شده تنيده پيله در خاص
گوياي خود گذشته سال دو حوادث مطالعه.كردند انكار
.است حقايق از بسياري
دارد ادامه
قوانين و اسلام در فدراليسم
(پاياني بخش)بينالمللي
:مسئوليتها -ج
پيرامون فدرال دولت حقوقي مسئوليتهاي مورد در
براين همگي اجتهاد هم و فقه هم عضو ، كشورهاي رفتار
فدرال كشورهاي بينالمللي مسئوليتهاي كه باورند
مورد در هم امر ايناست مركزي دولت برعهده
كشورهاي رفتارهاي يا (مركزي) حاكميت رفتارهاي
از يكي خود بهخودي قاعده اين.ميكند صدق عضو
يك كه داد تشخيص ميتوان آن طبق كه است معيارهايي
.خير يا است فدرال دولتي بينالمللي ، كيان
مركب دولت و اسلامي فقه -د
دارد وجود اجماع آن درباره اسلامي فقه در كه اصلي
ميشناسد بهرسميت "دارالاسلام" در را حاكميت يك فقط
اين و است "دارالاسلام" همه بر قانوني حاكميت آن و
ناپذير تجزيه موجود ، حاكميت تعدد وجود با حاكميت ،
.است
حاكميت مقابل در "دارالاسلام" در حاكميت درواقع
تا و ميگيرد قرار -متعددش كشورهاي با -غيرمسلمانان
با متعارض و مخالف دولتي هر اساسي قانون كه زماني
براي منعي نيست ، اسلامي قانونگذاري عمومي شيوههاي
.ندارد وجود "دارالاسلام" كشورهاي در دولتها تعدد
و هدفها وحدت درواقع اسلامي ، دولت وحدت از منظور زيرا
.است اقتصادي و فرهنگي دفاعي ، سياسي ، آماجهاي
پيمانهاي بهواسطه را كار اين ميتواند اسلامي امت
با يا بينالمللي يا منطقهاي سازمانهاي يا دفاعي
.دهد انجام مختلف ، هدفهاي جهت در سياسي معاهدههاي
تعدد كشورها ، دوري و شهرها گستردگي هنگام به فقها ،
اداره امربه اين.دانستهاند مجاز را آن اداره مديريت
.ميكند كمك آن نيازهاي درك و منطقه هر امور
شدن نزديك كه ميگيريم نتيجه چنين موضوع اين از
در نزديكي چنين به نياز نتيجه خود يكديگر ، به كشورها
و همبستگي و همزيستي آن شعار كه است دوراني
نزديك در مثبت عامل همان اين.است متقابل نيازهاي
آن برابر در منفي عامل كه است بينالمللي شدنهاي
روحيه شكل به عامل اين.ميگيرد قرار
كه -فرد در كه است فردي گرايشهاي و استقلالخواهانه
اين.مييابد تبلور -است بشري مجموعه هر هسته خود
اتحاديه يا دولت يا خانواده ميتواند بشري مجموعه
توصيف خاص ، شرايط در جنبه يك چيرگي.باشد بينالمللي
اين.ميكند مشخص را بحث مورد فدراتيو اتحاديه مناسب
غلبه استقلالخواهانه گرايش كه وقتي است ضعيف اتحاديه
ميشود چيره همگرايي گرايش كه هنگامي اما يابد
حالت نيز گاهي و ميگردد قوي فدراتيو اتحاديه
-عرصه اين پژوهشگر كه درحالي.ميكند پيدا بينابين
انسان ماهيت به توجه و عيني پارامترهاي براساس اگر
گرايشهاي ضعف يا زوال نميتواند ، -كند حركت
حال عين در كند ، پيشبيني را انسان استقلالخواهانه
بشري مجموعه ميان پيوندهاي گسستن امكان نميتواند
انزواي زيرا;نمايد پيشبيني را كشورها در متبلور
مرگ معناي به آن در انزواي كه دوراني در انسان
.مينمايد محال است ، تدريجي
الاتحاد:منبع
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
|