فرهنگي سياست
چالشهاي و گسترده مشاركت ;ششم مجلس
(پاياني بخش)پيشرو
فرهنگي سياست
صباغيان علي :تنظيم و ترجمه
چيست؟ فرهنگي سياست
كه اصولي و ارزشها بر عام طور به "فرهنگي سياست" واژه
راهنمايي و هدايت فرهنگي مسائل در را اجتماعي موجودات
طور به است ممكن سياسي بيانيه يك.ميشود اطلاق ميكند ،
زبان از دارم قصد من" همچون شخصي قطعنامه يك ساده
طور به اما.باشد "بپرهيزم نوشتههايم در خشونتآميز
و ارزشها جمع حاصل و هستند پيچيدهتر سياستها معمول ،
.ميباشد سازمان يك تصميمگيري معيارهاي
تخته پاي از و دولتها توسط اغلب چند هر فرهنگي سياستهاي
و قانونگذاري مجالس ساختمانهاي درون تا مدارس سياههاي
از زيادي بسيار تعداد اما ميشود تعيين مجريه قوه
سازمانهاي و شركتها همچون خصوصي بخش در ديگر موسسههاي
فرهنگي سياستهاي.هستند دخيل امر اين در نيز اجتماعي
بر آنها اقدامات و تصميمات كه كساني براي راهنما اصول
.ميكند فراهم است ، تاثيرگذار فرهنگي زندگي
يك طريق از آشكار صورت به اوقات بعضي فرهنگي سياست
تعيين امر اين متولي سازمان يك توسط شده تعريف فرايند
سازمان يك يا و فرهنگ وزارت يك نمونه ، عنوان به.ميگردد
و اهداف بردارنده در كه كند تصويب سياستي است ممكن هنري
در تئاتر موءسسههاي تقويت خصوص در سازمان آن عملي اصول
فرهنگي سياست موارد اغلب وجود ، اين با.باشد مختلف مناطق
شرايط اين در آنچه عوض ، در.نميشود تعريف رسمي طور به
اوقات برخي كه است اجتماعي حركت فرهنگي آثار دارد وجود
.ميباشد نيز پيشبيني غيرقابل
.بگيريد نظر در را "شهري نوسازي" پديده نمونه ، عنوان به
تخريب به مربوط مشكلات حل شهري مجدد توسعه سياستهاي هدف
بيش شلوغي و جنايت زندگي ، غيراستاندارد شرايط زيربناها ،
تاثيرات سياستها اين حال همين در اماشهرهاست حد از
طريق از شهري مراكز در فرهنگي زندگي كيفيت بر عميقي
مردم ، تجمع پاتوقهاي حذف همسايگي ، فرهنگي زندگي تضعيف
بر زيادي تاثير كه عواملي ساير و تاريخي آثار نابودي
و روابط اجتماعي ساختار تضعيف اضافه به دارد مردم فرهنگ
.ميگذارد جا بر اجتماعي سازمان
برابر در واكنش واقع در مقطعي فرهنگي سياست نوع اين
و دولتها اجتماعي اقدامات از دسته آن منفي عوارض
انجام آنها فرهنگي آثار گرفتن نظر در بدون كه سازمانهاست
.ميشود
فرهنگ وزارت تحقيقات و مطالعات بخش از "گيرارد اگوستين"
و تجربهها:فرهنگي توسعه" عنوان تحت خود كتاب در فرانسه
است زمينه اين در شده انجام اساسي كارهاي از كه "سياستها
:است كرده تعريف زير صورت به را فرهنگي سياست
شيوههايي و عملي مقاصد غايي ، اهداف از نظامي سياست ، يك"
سازمان يك وسيله به و ميشود دنبال گروه يك توسط كه است
يك صنفي ، اتحاديه يك در فرهنگي سياستهاي.ميگردد اعمال
قابل دولت يك يا شهر يك شركت ، يك آموزشي ، جنبش يك حزب ،
بيانگر سياست يك مربوطه ، عامل از صرفنظر اما.است تشخيص
(سنجش قابل و مدت كوتاه) اهداف ،(بلندمدت)غايي اهداف وجود
(قانوني و مالي منابع انساني ، نيروي همچون) ابزارهايي و
".شدهاند تركيب هم با هميشه "كاملا نظام يك در كه است
.(و 172 صفحات 171 گيرارد)
نيز فرهنگي سياست است ، فراگير امر يك فرهنگ كه طوري همان
زندگي توسعه براي كه است اقداماتي رشته يك از مركب
داراي كه سياستهايي از بسياريميشود انجام فرهنگي
اتخاذ سياستگذاراني توسط هستند فرهنگي عميق پيامدهاي
فرهنگي ملاحظات درك به قادر ندرت به كه ميشود
بودجه يا نقل و حمل همچون مسايلي به مربوط تصميمگيريهاي
دمكراتيك ، "كاملا جامعه يك در.ميباشند كشور كل
و اقتصادي آثار كنار در نيز مختلف امور فرهنگي پيامدهاي
نمونه عنوان به.ميگيرد قرار ملاحظه مورد آنها سياسي
اين نقش عمومي نقل و حمل مسائل درباره تصميمگيري هنگام
مورد مردم فرهنگي مشاركت از ممانعت يا تشويق در تصميمات
.ميگيرد قرار ارزيابي
كه نظري تحول آن دچار سياستگذاران از بسياري امروزه ،
ميدهد ، قرار آنها وجدان و ذهن در كامل طور به را فرهنگ
در دولتي سازمانهاي وقتي نمونه ، عنوان به.نشدهاند
"عموما ميكنند ، تعريف را فرهنگي سياست صنعتي كشورهاي
و مطبوعات همچون فرهنگ تعريفهاي تخصصيترين به را خود
ورزش كشورها برخي در و پرورش و آموزش هنر ، ارتباطات ،
فرهنگي سياست اجراي براي متخذه شيوههاي.ميكنند محدود
موءسسات و هنرمندان به كمك.هستند متفاوت "كاملا نيز
برنامههاي همچون و هستند شيوهها معمولترين فرهنگي
.ميباشند اقتصادي سياست در عمومي بخش در اشتغال ايجاد
فرهنگي ، تسهيلات حفظ و ساختمانها ايجاد اين بر علاوه
تنظيم و تاريخي آثار حفظ براي مالي منابع تامين و تشويق
شيوههاي ديگر از تصويري و صوتي رسانههاي براي مقررات
.ميرود شمار به دولتها فرهنگي سياست اجراي
"فرهنگي حقوق" تاثير
در.است فرهنگي سياست اساسي پايههاي از "فرهنگي حقوق"
اعضاي متحد ، ملل سازمان تاسيس از پس بلافاصله سال 1948
كه كردند تصويب را "بشر حقوق جهاني اعلاميه" سازمان اين
زندگي در آزادانه مشاركت حق از فرد هر":ميكرد اعلام
".است برخوردار جامعه فرهنگي
در سال 1970 در يونسكو پيشين كل دبير "ماهيو رنه"
و اداري نهادي ، جوانب درباره يونسكو بينالمللي كنفرانس
معلوم:گفت و كرد تاكيد حق اين بر فرهنگي سياست مالي
يك عنوان به را فرهنگي حق كه متن اين كامل اهميت كه نيست
است شده درك ما زمان در "كاملا ميكند اعلام بشر جديد حق
انساني شان از اساسي بخش يك عنوان به هركس ، اگر.نه يا
فرهنگي فعاليتهاي و فرهنگي ميراث در مشاركت حق خود ،
حدي تا دارند وظيفه اجتماع مسئولان پس داراست ، را اجتماع
را مشاركتي چنين وسايل ميدهد اجازه آنها امكانات كه
فرهنگي حقوق داراي فرد هر همچنين.سازند فراهم او براي
...است كاركردن حق و آموزش حق داراي او كه طوري همان است
صفحات گيرارد).است فرهنگي سياست هدف اولين و بنيان اين
.(و 183 182
دهههاي طي فرهنگي مشاركت وسايل نمودن فراهم وظيفه درك
سرعت بر جهان سراسر در دولتي مقامات تا شده باعث اخير
توسعه در مردم عموم مشاركت تضمين براي خود اقدامات
.بيفزايند فرهنگي
فرهنگي سياست تاريخي ريشههاي
همچون متعددي منابع از فرهنگي سياست دهنده شكل نظريات
فلاسفه ، ديدگاههاي مختلف ، جوامع در سنتي رويههاي
يوتوپيايي انديشههاي و تاريخي تجربههاي نظريهپردازان ،
.است گرفته نشات
طي پاسبانان و قانونگذاران مذهبي ، مراكز دادگاهها ،
از چگونه و چرا كه اين به مربوط تصميمات متمادي قرنهاي
يا و شود حمايت فرهنگي تسهيلات و هنر زمينههاي در كار
تصميمات نيز و جامعه يك مذهب و زبان به مربوط تصميمات
را مناسب رفتار و پوشش به مربوط مسائل درباره
تعيين در مهمي نقش تاريخدانان و فيلسوفان.ميگرفتهاند
فرهنگ به احترام با همراه كه طوري به جامعه حركت مسير
مردم تاريخ ، از برهه هر و جامعه هر در.هستند دارا باشد ،
.دادهاند انجام ساختهاند كه فرهنگي درباره انتخابهايي
خود نگرانيهاي و آرمانها چگونه كه كردهاند انتخاب آنها
مراسم در را خود ارزشهاي چگونه كه اين يا و كنند بيان را
.دهند نشان شادماني آئينهاي يا مذهبي
يك دمكراتيك دولتهاي فرهنگي -اجتماعي مسئوليت مفهوم اما
جنگ از پس فرهنگي سياست نظريهاست جديد "نسبتا ابتكار
زمان آن از كه گفتمانهايي در.كرد پيدا رواج دوم جهاني
مهمترين عنوان به فرهنگي دمكراسي نظريه شده ، مطرح بعد به
در فرهنگ وزراياست كرده ظهور فرهنگي سياست در نوآوري
جهان اجتماعي روندهاي از آگاهيشان دليل به جهان سراسر
شهرنشيني ، الكترونيك ، جمعي رسانههاي گسترش همچون
مخرب آثار و فردي بيگانگي خود از اضافه به مدرنيزاسيون ،
.شدهاند علاقهمند نظريه اين به آن
جهان مختلف كشورهاي در فرهنگي سياست
جهاني روند يك دمكراتيك فرهنگي توسعه ايجاد براي تلاش
هر در محلي سياسي و اجتماعي بنابرشرايط البته كه است
.ميگيرد خود به متفاوتي شكل كشور
اين فرهنگ درباره اساسي پرسش توسعه ، حال در كشورهاي براي
وصل گذشتهشان به را آنها كه بومي سنتهاي چگونه كه است
حفظ را آنهاست آينده آرمانهاي و اميد منبع و ميكند
و خوب نكات بتوانند كه حال عين در دهند ، گسترش و نمايند
بسياري.كنند اخذ آن در شدن غرق رابدون صنعتي جهان مثبت
طولاني تاريخ بر آمدن فائق براي توسعه حال در كشورهاي از
كه فرهنگي استعمار.كردهاند مبارزه فرهنگي استعمار
زير را آنها تلويزيونهاي و راديو كتابخانهها ، تئاترها ،
قرار كرده استعمار را آنها قبل قرنها كه فرهنگي سلطه
اين به بازگشت از ميخواهند آنها حال ، اين با است ، داده
با مطابقتي هيچ كه مصنوعي فرهنگ يك ايجاد يا و نوستالوژي
اين.كنند خودداري ندارد آنها كنوني زندگي واقعي شرايط
مطابق شيوه بهترين به را مدرنيزاسيون ميخواهند كشورها
اكنون نمونه ، عنوان بهدهند شكل بوميخود سنت با
شكل تغيير دنبال به آنكه از بيش توسعه حال در كشورهاي
كه هستند شيوههايي دنبال به باشند تلويزيوني سيستمهاي
.دهند گسترش اول وهله در را مطبوعات بتوانند
با مشابه جهاتي از نيز صنعتي كشورهاي فرهنگي چالشهاي
با نيز جهاتي از و توسعه حال در كشورهاي فرهنگي چالشهاي
فرهنگي سياستگذاران وقتي نمونه عنوان به.است متفاوت آن
برنامه دوم جهاني جنگ از پس اولينبار براي اروپا در
آنها كردند ، آغاز را "عمومي فرهنگ كردن دمكراتيزه"
عبارت شيوهها اين از برخي.آزمودند را مختلفي شيوههاي
تعداد جذب براي نمايش سالنهاي و موزهها تقويت از بود
براي يارانه اعطاي برنامههاي اجراي مردم ، از بيشتري
اقشار جذب منظور به نمايش سالنهاي و موزهها بليت
اجراي براي هنرمندان فرستادن مراكز ، اين به فقيرتر
اين تمامي برغم.بيمارستانها و مدارس در هنري برنامههاي
فعاليتهاي در داوطلبانه طور به كه جمعيتي تعداد تلاشها ،
از اندكي درصد فقط و ماند تغيير بدون كردند شركت هنري
مردم و ثروتمندان عالي ، تحصيلات داراي افراد بويژه مردم
.ميشد شامل را ميانسال
دارد ادامه
چالشهاي و گسترده مشاركت ;ششم مجلس
(پاياني بخش)پيشرو
از تازهاي دور ششم مجلس انتخابات آستانه در و اينك
را اقدامات اين.است شكلگيري حال در سياسي برخوردهاي
:كرد بازشناسي و پيگيري سطح سه در ميتوان
اعتقاد به:بيان آزادي كردن محدود براي تلاش1
برخي وجود مستلزم سياسي مشاركت امكان سياسي صاحبنظران
آزادي بيان ، آزادي نظير جامعه ، در اساسي آزاديهاي
خبري و اطلاعاتي منابع از برخورداري امكان و اجتماعات
است دادن رخ حال در جريانها برخي توسط آنچه اما است ،
اصلاح طرح" طريق از بيان آزادي كردن محدود براي تلاش
بازداشت ،"نشريات تعطيلي و توقيف" ،"مطبوعات قانون
فضاي كردن مسدود كلي طور به و "روزنامهنگاران
يافت رشد گذشته سال دو در كه فضا ايناست اطلاعرساني
گروههاي مجموع وعملكرد برنامهها سياستها ، شفافسازي در
از بسياري و كرد عمل فعال بسيار شخصيتها و سياسي
.ساخت برملا را وكاستيها نارساييها
و خبري سالم فضاي كردن محدود با كه صددند در برخي حال
سود به را انتخابات عرصه خود زعم به مطبوعات بخشي آگاهي
راه اين در.شوند مجلس كرسيهاي برنده و دهند تغيير خويش
سازي ابزار همانا شده ، گرفته كار به كه ابزاري بهترين
عام اقبال.دارد تضاد جامعه بر حاكم روح با كه است قانون
به منطقي واكنشهاي ارائه و مطبوعات به جوانان بهويژه و
احساسي ، رفتار هرگونه از جدي پرهيز و محدودكننده طرحهاي
و پويا فضاي تداوم به ميتواند تنشآفرين و غيرمنطقي
.رساند ياري مطبوعات بالنده
محورهاي از يكي:انتخاب آزادي كردن محدود براي تلاش.2
سياسي مشاركت قانون تحديد جريان ، اين كار دستور در ديگر
.است "انتخابات قانون اصلاح طرح" تصويب طريق از مردم
"استصوابي نظارت" اصل پيش دورههاي همچون مذكور طرح در
بدعتآميز ، اقدام يك در و رسيد بهتصويب نگهبان شوراي
در بخشداران و فرمانداران تعليق" درخواست اختيار مجلس
.كرد تفويض نگهبان شوراي به را "انتخابات زمان
جريانهاي از برخي تاكتيك:زدايي آرامش و آفريني تشنج.3
بحران با جامعه آرامش زدن هم بر اصلاحات ، مخالف
جديد ابهامآفرينيهاي با تا است ممتد آفرينيهاي
مجموعه.سازند تار و تيره خويش سود به را فضا بتوانند
جامعه كردن مشغول آينده ، "احتمالا و اخير ماههاي اقدامات
از عمومي اذهان ساختن منحرف و ساخته خود بحرانهاي به
دست به توفيقي بتوان طريق اين از تا است اساسي مسائل
تاكتيك اين رياستجمهوري انتخابات آستانه در اما آورد ،
نشد ، حاصل نتيجهاي هيچ تنها نه ولي شد ، دنبال شدت به
زيرين اجتماعي لايههاي كه شد خلق عظيم حماسهاي بلكه
تاكتيك اين بازتابداد قرار تاثير تحت نيز را جامعه
باشد آن مجريان و طراحان عقل چراغ روشنكننده ميتوانست
.نيفتاد اتفاقي چنين عمل در اما
ندادن بها انتخابات ، در جريانهايي چنين استراتژيك خطاي
است جوانان بهويژه مردم شعور و عقل به اعتماد فقدان و
ميآيند جامعه ياري به گوناگون بحرانهاي و برههها در كه
تنها كه نميسپارند كساني دست به را خود سرنوشت هيچگاه و
به را كشور و نظام منافع جناحي ، و گروهي منافع خاطر به
.مياندازند مخاطره
ني ، :تهران.سياسي جامعهشناسي.حسين بشيريه ، .منابع1
.ص 329 1374 ،
مردم سياسي مشاركت و انتخاباتي رفتار".ايمان محمدتقي.2
123 ،-ش124 دي 76 ، و آذر اقتصادي ، -سياسي اطلاعات ".. در
.ص 14
|