روزنامهنگاران :شد مطرح آزاد تريبون در
ندارند شغلي امنيت
جديد عصر بيماري استرس
روزنامهنگاران :شد مطرح آزاد تريبون در
ندارند شغلي امنيت
در روزنامهنگاران صنفي انجمن آزاد تريبون :اجتماعي گروه
روزنامهنگاران شغلي امنيت و روزنامهها تعطيلي با رابطه
.شد برگزار ديروز
از كثيري گروه كه جلسه اين در ما خبرنگار گزارش به
روند از انتقاد ضمن حاضرين داشتند ، حضور روزنامهنگاران
و روزنامهها تعطيلي حكم لغو خواستار مطبوعات ، با برخورد
.شدند خود شغلي امنيت تامين
خواستار خرداد روزنامه تحريريه اعضاي همچنين جلسه اين در
.شدند وي با مشكلاتشان طرح و رئيسجمهوري با ملاقات
پيگيري را مساله اين كه داد قول صنفي انجمن رئيس مزروعي
روزنامهنگاران صنفي انجمن محل در كه جلسه اين در.كند
سخنراني به روزنامهنگاران از تعدادي شد ، برگزار
به رسيدگي روند اصلاح خواستار خود سخنان در و پرداختند
.شدند مطبوعاتي اتهامات
جديد عصر بيماري استرس
پوينده نازنين :اثر
استرس با مقابله راههاي و عوامل علل ، به نگاهي
و ميشود تحميل برفرد خارج از كه است چيزي استرس *
مسائل وقتي.دارد پي در را رواني و جسماني ناراحتيهاي
انطباقي و مقابلهاي قدرت از فراتر انسان يك بر وارده
استرس دچار فرد حالت آن در باشد فرد آن ارگانيسم
شد خواهد وتنيدگي
از روان سلامت نشانه مهمترين عنوان به اجتماعي سازگاري
متخصصان ساير و جامعهشناسان روانشناسان ، كه است مباحثي
مبذول آن به خاص توجه اخير دهههاي در اجتماعي علوم
.داشتهاند
مانند مشكلات انواع از افراد كه هستيم آن شاهد امروزه
دلنگرانيها ، و تشويشها انواع اضطراب ، افسردگي ، پرخاشگري ،
عدم شغلي ، و تحصيلي مشكلات زناشويي ، مشكلات كمحوصلگي ،
...و بدبيني و سوءظن يكديگر ، با فرزندان و والدين سازگاري
در روانكاوي و روانشناسي آنكه از پيش.ميكنند شكايت
آنكه از پيش و پردازد كاوش به انسان درون ناشناخته دنياي
اجتماعي ارتباطهاي سلامت حفظ در آن نقش و رواني بهداشت
و غيراجتماعي رفتارهاي و ناسازگاريها اغلب شود ، شناخته
جاي به و ميشد داده نسبت نامعلوم علتهاي به ضداجتماعي
مجازاتهاي راه از "صرفا بيمار به كمكي و درمان نوع هر
نه روش اين.ميداشتند روا او بر مضاعف ظلمي غيرعادلانه
مبتلا افراد بلكه نميكاست اجتماعي بيماريهاي از تنها
.ميداد سوق هولناكتر ورطهاي به را
و بزهكاريها انواع كه است نمانده باقي ترديدي اكنون
آن كه دارد رواني نابسامانيهاي در ريشه اجتماعي جرائم
ناسالم محيط معلول باشد نداشته بيولوژيكي علل اگر نيز
كه است محيطي اجتماعي ، ناسالم محيطاست اجتماعي
فراهم شرايطي افراد اتفاق به قريب اكثريت براي نميتواند
برآورده مختلف مراتب در را خود نيازهاي بتوانند كه كند
از بسياري در و است فقر فشار از گاه اعتياد "مثلا.كنند
كه كسي روي به اجتماعي درهاي بودن بسته اثر در هم موارد
خود استحقاق حد در آنكهدارد پيشرفت آمادگي و استعداد
طريق از نتواند اگر نمييابد ، را خويشتن تحقق امكانات
(...و سخنرانيها احزاب ، نشريات ، مثل) سالم راههاي
ناچار رواني فشار از گريز براي دارد ابراز را خود اعتراض
هم و ميكند ويران را خود هم كه ميگيرد پيش در شيوهاي
واقع موءثر ايستاده او روبهروي كه جامعهاي تخريب در
است اصولي رعايت مستلزم جامعه رواني بهداشت حفظ.ميشود
براي شكوفايي فرصتهاي كردن فراهم اجتماعي ، عدالت قبيل از
غيرعقلايي ، و غيرمنطقي تعصبات و تبعيضات رفع افراد ،
فرد كه بالنده و زاينده فضايي و اجتماعي امنيت ايجاد
اين تا..و كند برنامهريزي را خود آينده آن در بتواند
از خلاق و سازگارانه رفتار انتظار نشود آماده شرايط گونه
.است بيهوده افراد
شرايط ، درهمه افراد همه براي نميتواند جامعه يك البته
هميشه.آورد فراهم را نيازها ارضاء و شكوفايي امكانات
مهم اينماند خواهند باقي ناراضي عدهاي ناخواه خواه
يك مردم درصد چند افراد اين كه است اين مهم نيست ،
كه نيازي نوع و است چقدر آنها نارضايتي شدت جامعهاند ،
يا دستمزد و حقوق كمي براي نارضايتي چيست؟ است نشده رفع
اعمال با البته كرد چاره زود ميتوان را مسكن كمبود
اما.مناسب برنامهريزي و مديريتي صحيح سياستهاي
مربوط انسان عالي يا ثانوي نيازهاي به كه نارضايتيهايي
ميكند ، ايجاد رواني مزمن بيماريهاي هم "معمولا و ميشود
.امكانپذير سرعت به نه و است آسان نه چارهاش
نشان خانواده نهاد رادر خود نخست جامعه بودن ناسالم
سست را آن بنيادهاي هرجا از بيش و هرجا از پيش ميدهد ،
در و اجتماعي گسيختگي يابد ، ادامه همچنان اگر و ميكند
.داشت خواهد بههمراه را انقلاب و مرج و هرج نهايت
و پدر اگر.ميشود پيريزي خانواده در نخست افراد شخصيت
نميتوانند برند سر به اضطراب و روحي تزلزل در خود مادري
.كنند تربيت (روحي و جسمي نظر از) سالم و قوي كودكاني
كودك شخصيت بر را خود ويرانگر اثر مادر و پدر نارضايتي
گفته يابه شخصيت اعظم بخش كه ازآنجا و ميگذارد باقي
ميگيرد شكل سالگي هفت تا آن اركان كل متخصصان ، اغلب
روابط سلامت و استحكام در را خانواده نقش اهميت ميتوان
.كرد تصور جامعه دريك اجتماعي
بحران فرضيه و استرس
او شخصيت و انسان كه است قرار براين فرضيه اين اساس
تعادل خوردن بهم باعث كه زندگي مختلف بحرانهاي با "مرتبا
اختلالات و تعادل عدم با همراه "اكثرا كه رواني- جسمي
فعاليتهاي موقع اين دراست مواجه است رفتاري و عاطفي
به بدن كننده متعادل دستگاههاي رواني و فيزيولوژيك مختلف
برقرار دوباره را خورده هم به تعادل تا ميافتد كار
مقابل در طاقت و تحمل همان فرضيه اين اصلي مفهوم.نمايند
كه است عصبي تحريكات بالاخره و شوكها ضربهها ، فشارها ،
.است معروف عمومي سازش سندرم يا فشار به واكنش نشانگان به
براي كه واكنشهايي و كنش كليه از عبارتست سندرم اين
تاثير علت به كه رواني و جسماني تعادل عدم اصلاح و برگشت
.ميرود كار به است شده ايجاد بدن در غيراختصاصي مهاجم يك
رابه خشنودي و راحتي آرامش ، كلي بطور انسان شخصيت
تمام لذا و ميدهد ترجيح نارضايتي و ناراحتي ناآرامي ،
تا ميكنند شركت فعاليتها اين در شخصيت سازنده اجزاي
.كنند كسب "مجددا را رفته دست از تعادل و آرامش
براي و اجتنابناپذير امري زندگي محيط در استرسها وجود
بيماري منجربه است ممكن آنچه ولي است ضروري رواني رشد
شديد بسيار و غيرعادي درجات با مقابله در ناتواني شود
رواني و فيزيولوژيك واكنشهاي بهصورت كه ميباشد استرس
.ميكند تظاهر
چيست؟ تنيدگي يا استرس
اين و ميگويند سخن آن از همه امروزه كه ميرسد نظر به
تلويزيون ، در كه روزمره مكالمات در تنها نه را اصطلاح
همواره تعداد و ميبرند كار به روزنامهها و راديو
دروس و درمانگري مراكز سخنرانيها ، از فزايندهاي
حال ، اين با.ميشود داده اختصاص موضوع اين به دانشگاهي
دهند رابهدست مفهوم اين از مشابهي تعريف كه كساني شمار
ميداند ، هيجاني تنش يا ناكامي را آن بازرگان:اندكاند
ورزشكار ميبيند ، تمركز مشكل يك آن در هوايي كنترل مسئول
همه بيش و كم.ميكند ادراك عضلاني تنش يك عنوان به
براين و ميدانند حرفه تنيدگيزاترين را خود حرفه افراد
اين و ميكنند زندگي "استرس يا تنيدگي عصر" در كه باورند
از غارنشين انسان ترس كه ميسپارند فراموشي رابه نكته
مردن يا خواب ، هنگام به وحشي حيوانات چنگال به شدن دريده
جنگ از ما ترس اندازه همان به خستگي يا سرما گرسنگي ، از
يا و سنگين ترافيك جمعيت ، انفجار اقتصادي ، ركود جهاني ،
.است بوده تنيدگيزا آينده ، پيشبيني در ناتواني
استرس گفت ميتوان استرس يا تنيدگي تعريف در بطوركلي
ناراحتيهاي و ميشود تحميل برفرد خارج از كه است چيزي
يك بر وارده مسائل وقتي.دارد پي در را رواني و جسماني
آن ارگانيسم انطباقي و مقابلهاي قدرت از فراتر انسان
.شد خواهد تنيدگي و استرس دچار فرد حالت آن در باشد فرد
قدرت به حدي تا انسانها مقابلهاي و انطباقي قدرت البته
اندازه تا ولي.است مربوط فرد فيزيولوژيكي و جسماني
افراد برداشتهاي و شناخت و تفكر طرز به ميتواند زيادي
و رواني قدرت تقويت.گردد مربوط مسائل و اتفاقات از
از را آنها استرسپذيري آستانه ميتواند افراد شناختي
را حد اين بردن بالا كه ببرد بالاتر ميشود تصور كه حدي
فراهم خور در اطلاعات لازم آموزشهاي دادن با ميتوان
به مطلوبي بنحو و شوند شناسايي استرس منابع بايد.آورد
.پرداخت آنها حل
تنيدگي بيماريهاي
كشف به باليني متخصصان حاضر ، قرن دهههاي نخستين در
تعامل از ناشي ميرسيد نظر به كه شدند نايل بيماريهايي
بيماريها ، نوع اين به.باشد جسماني و روانشناختي عوامل
.ميشود گفته فيزيولوژيكي -رواني يا تني -روان بيماريهاي
رواني -عصبي مسائل بيماريها نوع اين آورنده بوجود منشا
اين از عواملي و استرسها اضطرابها ، فشارها ، انواع ازقبيل
زخم به ميتوان بيماريها اين مهمترين از.ميشود قبيل
اختلالات خون ، فشار مزمن ، سردرد (آسم) نفس تنگي معده ،
اشاره(قند مرض) ديابت حتي و پوستي اختلالات عروقي ، -قلبي
.كرد
اجتماعي ، قلمرو در را فرد كنشوري استرس ، يا تنيدگي
.ميكند اختلال دچار را خانوادگي و جسماني روانشناختي ،
تصادفها و خطاها افزايش توليد ، كاهش حرفهاي ، نارضايي
براساس دارد ، پي در را واكنش زمان كندي و قضاوت سطح تنزل
تحريكپذيري ، افزايش مانند روانشناختي تغييرات ايجاد
روابط خود ، مهار در ناتواني و عصبي حالت تنش ، اضطراب ،
نقش ايفاي در ;ميكند مختل را خانوادگي و اجتماعي
با.ميآورد وجود به سستي و ضعف مادري و پدر يا حرفهاي
به ابتلا مستعد را فرد بدن ، مصونكننده نظام تضعيف
بروز از بعد و قبل را وي كارآمدي ميسازد ، بيماريها
كه كساني تنيدگي بار افزايش به و ميدهد كاهش بيماري
.ميشود منجر كنند جبران را كمكاريها و غيبتها اين بايد
مواد ، به اعتياد مانند نامطلوبي رفتاري تغييرات تنيدگي
احتمال ميكند ، ايجاد را داروها يا و الكلي ، مشروبات
درازمدت ، تنيدگي.ميدهد افزايش را خودكشي و طلاق
بيماريهاي خون ، فشار رفتن بالا مانند مزمن بيماريهاي
پي در را...و تنگي نفس حملههاي با قند بيماري قلبي ،
مختل را فرد سلامت زودرس بهصورت كه بيماريهايي دارد ،
.ميشوند منتهي نابهنگام مرگ به شديد موارد در و ميكنند
روانشناختي آوردهاي روي قلمرو دراين درمان زمينه در
بهصورت درمانگري شناخت و تنشزدايي آموزش مانند
قلمرو در سنتي پزشكي درمانگريهاي با همراه فزايندهاي
نتايج هنوز اگرچهميشوند بكاربسته جسماني اختلالهاي
كه نكته اين اما نيستند چشمگير رويآوردهايي چنين
درمانگري در را مهمي نقش ميتوانند روانشناختي مداخلات
تمامي توسط كنند ايفا جسماني بيماريهاي از بسياري
.است شده پذيرفته باليني متخصصان
"تنيدگي يا استرس منابع"
زندگيها شدن ماشيني آن درپي و شدن صنعتي به توجه با
مشكلات مقابل در و شده حل مردم رفاهي مشكلات از بسياري
از مسائلي.است آمده بوجود زيستن اينگونه از ناشي ديگري
اعتياد سنگين ، ترافيكهاي صدا ، آلودگي جمعيت ، ازدحام قبيل
توجه با فرزندان تحصيلي و تربيتي مشكلات مخدر ، مواد به
بوروكراسيهاي شغلي ، و حرفهاي مسائل علمي ، پيچيدگيهاي به
تا شده باعث غيره و سازمانها مديريتي ضعفهاي اداري ،
اضطرابها ، تشويشها ، تعارضات ، از هالهاي در امروزي انسان
با و گيرد قرار ديگر رواني اختلالات ساير و افسردگيها
خود زندگي از را كافي لذت رفاهي امكانات وجود به توجه
سازماني و حرفهاي تنيدگي منبع شش به اينجا در ما.نبرد
:ميكنيم اشاره
حرفهاي پيشرفت جريان (فرد 3 سازماني نقش (فرد ، 2 شغل (1
رويارويي (سازماني 6 جو و ساختار (حرفهاي 5 روابط (4
.كار -خانواده
تفريط يا افراط كار ، نوع حرفهاي ، محيط:حرفهاي تنيدگي
و كار محيط با تطبيق چگونگي جسماني خطرهاي كار ، در
تنشهاي يا تنيدگي منابع منزله به كار -خانواده رويارويي
براساس ميتوان را حرفهاي رضايت.ميشوند محسوب حرفهاي
فرد يك اجتماعي - رواني ويژگيهاي يافتگي سازش درجه تعيين
تنش -تنيدگي معيارهاي از يكي كه كار محيط شرايط با
با را خود نتواند فرد هنگاميكه كرد ، ارزشيابي ميباشد
مرضي نشانههاي از پارهاي دهد تطبيق كار محيط شرايط
بروز جسماني بيماريهاي و نارضايي افسردگي ، اضطراب ، مانند
.ميكنند
كارهاي به كه است ديگري تنيدگي عامل كار ، كيفي نارسايي
يا و بيحوصلگي.است وابسته يكنواخت و جاذبه بدون تكراري
واكنش ظرفيت كاهش به اغلب نيز كار به نسبت بيعلاقگي
پيشبيني و اضطراري موقعيتهاي در كارمندان و كارگران
.ميشود منجر نشده
حرفههاي در كه است ديگري تنيدگي منبع جسماني خطر
آتش و معدن ارتش ، پليس ، درنيروي اشتغال مانند خطرناكي
.دارد وجود نشاني
در نقش ابهام و تعارض گرفته انجام مختلف پژوهشهاي براساس
در تنيدگي و استرس ايجاد ديگر عوامل از مسئوليت ايفاي
نقش نبودن مشخص.ميباشد مختلف سازمانهاي كاركنان ميان
نبودن معين و مسئوليتهايش گستره و كار چهارچوب در فرد
در و نقش ابهام باعث بكوشد آن تحقق در بايد كه هدفهايي
با مرتبط تنشهاي و حرفهاي رضايت رعايت احساس عدم نهايت
در فرد نفس عزت و مييابد افزايش آنها در همكاران و كار
تنيدگيزاي عامل نيز فرد مسئوليت سطحمييابد تنزل كار
.است وابسته وي سازماني نقش به كه است ديگري
روابط كيفيت به كه است تنيدگي از نوعي ارتباطي تنيدگي
و تابع كارمندان بالاتر ، ردههاي كارمندان با فرد انساني
كه باورند براين روانشناسان اغلب.است وابسته همكاران
سلامت بنيادي عامل منزله به كار محيط در خوب روابط وجود
.ميشود محسوب سازمان و فرد
:مديران -الف
و تنش ايجاد موارد مهمترين از مديريت بحران و مديريت
و پيشرفت.ميشود سازمان يك كاركنان ميان در استرس
مديريتي نقش به كشور هر نهايت در و سازمان هر عقبماندگي
از مدير وقتي مديريت پستهاي در.است وابسته آنها بر حاكم
براساس او انتخاب و نباشد برخوردار كافي تخصص و مهارت
لازمه كه ضوابطي نه باشد بوده جامعه بر حاكم روابط
در و شد خواهد بحران دچار سازمان آن باشد ، مديران انتخاب
كاركنان بين در اتوماتيك صورت به شخصيت ترور سيستم آن پي
لازم تخصص و مديريتي توانايي از كه مديري.مييابد رواج
چاپلوسي و تملق مورد نباشد برخوردار مربوطه واحد در
تخصص و مهارت از نيز آنها كه ميگيرد قرار كاركناني
توانايي عدم از كه هستند فرصتي پي در و نبوده برخوردار
و نمايند استفاده شخصي منافع آوردن بدست براي خود مدير
گرفته قرار خود مدير خاص توجه مورد افراد اين اينكه جالب
كارآيي همچنين و مهارت و تخصص از كه افرادي مقابل در و
از مستمر بطور بوده برخوردار خود مدير به نسبت بالاتر
قرار شخصيت ترور مورد ناكارآمد و چاپلوس كاركنان طرف
و ميگيرند قرار تنفر مورد خود مدير نظر در و گرفته
يك بهرهوري و انساني سازماندهي كه ميشود اينگونه
انزوا به آن كارآمد و متخصص افراد.ميشود گسيخته سازمان
شخصي منافع به آن ناكارآمد و متملق افراد و ميشود كشيده
.مييابند دسترسي راحتي به خود
:تابع افراد -ب
به مدير يك آن براساس كه شيوهاي شد گفته كه همانطور
وي كار بخش حساسترين ميپردازد ، خود تابع افراد اداره
مديريت ، در ناتواني مساله بر افزون.ميدهد تشكيل را
تنيدگي منابع از يكي نيز مشاركت براساس امور اداره مساله
.ميشود محسوب
از بسياري براي مديريت ، امر در مشاركت از استفاده چه
ناراحتي هستند ناتوان مشاركت و مديريت امر در كه مديراني
.ميآورد وجود به را گستردهاي اضطراب و
انساني تعاملهاي به آنكه از بيش مديران از برخي توجه
فرايند و كار جريان مسايل ، وظايف ، بر باشد معطوف
از بعد نيز نگرش اينگونه كه.است متمركز تصميمگيري ،
به و شد خواهد كاركنان سوي از اضطراب و تنش به منجر مدتي
.رساند خواهد ضربه كار فرآيند
:همكاران -ج
ايجاد اصلي عوامل از همكاران بين رقابت و همچشمي و چشم
روابط براساس كه فشاري از تنها تنيدگي البته.است تنيدگي
حمايت فقدان بلكه نميآيد بوجود ميشود ، حادث حرفهاي
آن بروز اصلي علل از يكي نيز دشوار موقعيتهاي در همكاران
.است
يا واحد يك در همكاران بين آمده بوجود تنشهاي از بسياري
تا كه منفي نگرشهاي تاثير تحت و برداشتها سوء به سازمان
هر اگر.ميشود مربوط نيستند درست نيز زيادي بسيار حدود
ميزگردي و شوند جمع هم كنار در همكاران اين گاهي چند از
دهند تشكيل همديگر به خود نگرشهاي مورد در بحث براي را
با آمده بوجود تنشهاي اين از بسياري كه ديد خواهند
.است نگرش سوء نوعي از ناشي همديگر
استقلال آزادي ، براي تهديدي منبع مثابه به اداري سازمان
مشاركت عدم مانند متعددي مسايل همچنين و فردي هويت و
انواع و ارتباط فقدان تصميمگيري ، فرآيند در كافي
سازماني هر در مرتبط روزمره رفتارهاي با كه محدوديتهايي
سازمان در تنيدگي و استرس منابع جمله از است مطرح
.ميباشد
به مربوط مسائل به ميتوان استرس و تنيدگي منابع ديگر از
محل تغيير زناشويي ، مسائل فرد ، شخصيت) خانوادگي زندگي
نظام كه است مسلم.برد نام (فرزندان مدرسه تغيير زندگي ،
متقابل تاثير يكديگر بر كار محيط عوامل و خانوادگي روابط
زمينهها ، اين از يك هر در اختلال نوع هر بروز و دارند
.ميدهد قرار تاثير تحت ديگر زمينه در را فرد رفتار
استرس يا تنيدگي درمان و پيشگيري
شناسايي استرس يا تنيدگي درمان و پيشگيري در قدم اولين
به ميبايستي منابع شناسايي از بعد.ميباشد استرس منابع
كنندههاي ايجاد بردن بين از روشهاي و راهبردها دنبال
اين از برخي شد اشاره "قبلا كه همانطور.باشيم استرس
براي كه ميباشد فرد اراده و توان از خارج و بروني منابع
سطح در جامع و كلي سياستهاي به نياز آنها كردن برطرف
و دولت برعهده اين كه ميباشد جامعه مديريتي و حكومتي
زمينههاي در صحيح برنامهريزي.ميباشد سياستگذاران
ميتواند كلان و گسترده سطح در فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ،
تشويشها ، و نگرانيها اضطرابها ، انواع شيوع از مانع
مديريت اعمال.شد خواهد مرضي نشانگان ديگر و افسردگيها
كارآمد مديران بكارگيري و تجربي و علمي اصول براساس صحيح
از بسياري ميتواند شخصي منفعت و بازي رابطه هرگونه بدون
.ببرد بين از را رواني مشكلات آورنده بوجود معضلات
افراد خود به استرس يا تنيدگي درماني عوامل از ديگر برخي
مبارزه منظور به متعددي روشهاي پيش ، سالها از.برميگردد
.شدهاند فراهم روانشناسان و پزشكان توسط استرس عليه
تدريجي تقليل آنها ، گوناگوني رغم به روشها ، اين همه هدف
شنيداري ، ) حسي تحريكهاي سطح كاهش و عضلاني و رواني تنشهاي
باورند براين پژوهشگران چه.است بوده (آن جز و ديداري
حياتي كنشهاي اغلب بر مهمي آثار ميتواند تنشزدايي كه
مهار" امكان كه روشهاست اين از استفاده با و باشد داشته
اين به اختصار به زير سطور درميشود فراهم "تنيدگي
.كرد خواهيم اشاره روشها
:بدني تنشزدايي روشهاي -1
تنيدگي با وضعي حركات ژيمناستيك ، نرمش ، مانند روشها اين
تنش و خون فشار تقليل قلب ، ضربان كاهش به آن جز و قليل
و عضلاني دردهاي از پارهاي تسكين همچنين و عضلاني
قابل نتايج و ميشود منتهي مهرهها ستون دردهاي
را غيره و افسردگي اضطراب ، موقت كاهش مانند ملاحظهاي
با كه) تايچي به تمرينها اين انواع از.دربردارند
ايجاد به بدن بخشهاي همه كردن فعال با و رقص شبيه حركاتي
را تنفسي و قلبي ريتم كه) يوگا و (ميشود منتهي آرامش
خواب به رسيدن بدون را تنشزدايي احساس و داده كاهش
.كرد اشاره (ميكند ايجاد خواب يا آلودگي
:رواني تنشزدايي روشهاي -2
تنفس با و است حسي تحريك نوع هر فاقد كه محيطي در مراقبه
مرضي نشانههاي كاهش در ميتواند است همراه منظم و كند
دقيقهاي تا 20 جلسه 10 دو) باشد داشته تاثير متعدد ،
.(روزانه
تداعي از استفاده با كه ذهني تصويرسازي يا تخيلي گريز
تنش كاهش به ميتوان مختلف ذهني تجسمهاي و مطبوع افكار
.كرد كمك
:درمانگري روان و مشاوره روشهاي -3
موءثرند و مفيد شد اشاره آن به پيشين سطور در كه روشهايي
افزايش و سلامت حفظ براي خصوص به آنها بخشي اثر اما
و نداده دست از را خود عنان هنوز كه افرادي مقاومت
است ، داده دست از را روزمره مشكلات با مقابله توانايي
كه زماني و يافتهاند استقرار افسردگي و اضطراب كه وقتي
كمك از بايد كردهاند بروز بدني اختلالهاي پارهاي
متخصصان و پزشك درمانگر ، روان روانپزشك ، روانشناس ،
.شود جسته سود روانتني
اسماعيلي غلامعلي
روانشناسي ارشد كارشناس
|