فرهنگي سياستهاي
امنيتي نگاههاي
رئيس زم ، محمدعلي حجتالاسلاموالمسلمين با گفتوگو در
اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه
مترهاي با همواره كه است اين فرهنگي بخش معضلات از يكي *
از هميشه هنر و فرهنگ به.ميشود و شده ارزيابي سياسي
و كپسولها با حاليكه در است ، شده نگاه امنيتي زاويه
كرد درمان را فرهنگي بيماريهاي نميتوان امنيتي داروهاي
فرهنگيطي و مطبوعاتي جامعه در امامي سعيد همفكران *
در او انديشههاي حاكميت صدد در همواره گذشته سال 87
بودند فرهنگي محيطهاي
داده رخ كشور در تحولاتي و تغيير خاتمي آقاي حضور با *
واژگانو بينش ، و تفكر در آيا تحولات اين اما است
است؟ گذاشته اثر آقايان اين موضعگيريهاي
جامعه در آن با خواستهايم ما كه روشهايي از بسياري *
است بوده منكر خودش كنيم معروف به امر
انقلاب پيروزي با كه است نهادهايي جمله از هنري حوزه
در انقلاب فرزند هنري حوزه ديگر عبارتي به و شد متولد
.است هنر و فرهنگ عرصه
خويش حيات طول در پويايي ارگانيسم هر همچون نهاد اين
بلكه آرمان و معنا در نه تغيير اما يافته ، تحول و تغيير
را آن بعضي كه است چيزي اين و روشها و شيوهها در
مديريت ركورددار كه مردي گفتگو اين در.برنميتابند
سخن آن تحقق ضرورت و "تحول" از است كشور در هنري -فرهنگي
.ميگويد
كدخدازاده علي :از گفتوگو
آيا شما نظر به ميگذرد هنري حوزه تاسيس از سال 20*
كشور اجتماعي تحولات عرصه در تاثيري هنري حوزه تاسيس
است؟ داشته
داشتهاند فعاليت فرهنگي گوناگون دستگاههاي مدت اين در
لذا.بودهاند موءثر جامعه تحول در آنها از كدام هر كه
صورت دستگاهي هر مورد در بايد فرهنگي تحولات نقد و بررسي
انجام يكديگر با مقايسه در دستگاهها عملكرد و پذيرد
آن اندازه و قد بايد ابتدا نيز هنري حوزه مورد در.پذيرد
اجتماعي - فرهنگي تحولات در را آن سهم سپس و دانست را
دستگاهها همه عملكرد بررسي به انصاف با اگر.كرد بررسي
كه شاخصههايي با را دستگاهي هر ميتوانيم كنيم نگاه
تجربي ، نرمافزارهاي انساني نيروي امكانات ، با يعني دارد
آن قانوني امتيازات و جايگاه و تئوريك مغزافزارهاي
آقاي اخيرا كه است حقي سخن همان اين و كنيم ارزيابي
مجموعه كه رسيده فرا آن وقت كه كردند بيان رئيسجمهور
قرار نقد و ارزيابي مورد كشور هنري و فرهنگي دستگاههاي
.ميكنيم استقبال سخن اين از ما و گيرند
كه نبوده هنر و فرهنگ امر متولي هنري حوزه آنكه دوم نكته
حوزه.كنيم نگاه آن به هنر متولي منظر و ساحت از بخواهيم
- كشور هنري و فرهنگي مسائل از بخشي مجري عنوان به هنري
.است بوده - مجري تنها عنوان به نه و
چيست؟ ارزيابي اين حاصل شما نظر به *
عملكرد چون.ميكنم تلقي مثبت مجموع در را آن عملكرد من
قرار دستگاه اين اختيار در كه است امكاناتي محصول حوزه
و امكانات فاقد حوزه اينكه به توجه با و گرفته
.است مثبت مجموع در آن عملكرد بوده ، لازم توانمنديهاي
.نيستم هم خطاهايمان و اشتباهات منكر البته
بودند؟ چه آغاز در امكانات فقدان و مشكلات آن*
زمينههاي تئوريكدر بحثهاي بايد انقلاب پيروزي با
ديديم و رفتيم فقه سراغ به ما.ميشد فقه به متكي مختلف
هم مواردي در و دارد انكار مواردي در هنر برابر در فقه
بود ، حرام مجسمهسازي بود ، مكروه نقاشي يعني.سكوت
ما كه چيزي هر عبارتي به.. و بود حرام موسيقي
فقه در كنيم ، درك هنر به نسبت آن در صراحتي ميتوانستيم
آن به نسبت يا بود ممنوعات دايره جزء يا انقلاب از پيش
.بود شده سكوت
(س)زهرا بهشت در بهمن دوازده روز در (ره)امام حضرت البته
فحشا با نيستيم ، مخالف سينما با ما كه بودند فرموده
كه ميشد گشوده ما روي به دريچهاي سخن اين با و مخالفيم
سرايت هم هنري رشتههاي ديگر به حكم يك عنوان به را آن
فقيه يك از چه اگر سخن اين اما.كرد مناط تنقيح و داد
و بود نپذيرفته را آن فقه بستر در كسي اما بود شده صادر
يك را آن بيشتر و نبود قائل فقهي تئوريك مبناي آن براي
فقدان حوزه بعدي مشكل.ميپنداشتند حكومتي نظر و سخن
كرده انقلاب كه مذهبي نيروهاي چون بود ، انساني نيروي
عرصه انقلاب از قبلنداشتند آشنايي هنري بيان با بودند
همين به هم سوم مشكل.بود تحريم مذهبي نيروهاي توسط هنر
هيچ هنر موءمنين ميان در بود مخاطب مشكل گفتم كه دليلي
.نداشت اهميتي و ارزش
عملكرد كمي ، نظر از حوزه كه باورند اين بر بعضيها*
و شده استحاله يك دچار ارزشي لحاظ به اما داشته مثبت
" برفي آدم " توليد به "نصوح توبه "ساخت از ميگويند
نشدهايد؟ استحاله شما واقعا آيا نيست ، ارزشي حركتي رسيدن
از يكي.آميخت سياسي بحثهاي با نبايد را فرهنگي بحثهاي
بوده اين انقلاب از بعد فرهنگ بخش گرفتاريهاي و معضلات
اين و كردهاند متر آنرا سياسي ، مترهاي با همواره كه
مشكلي چنين فرهنگ كلان در نيست ، هم هنري حوزه به منحصر
شاهد بيشتر جنگ اتمام با اخير سال ده در.داريم و داشته
از و بودهايم فرهنگ اريكه بر سياسي امنيتي نيروهاي حضور
در اينكه دوم.كردهاند نگاه فرهنگ به بيشتر سياسي منظر
بلكه نبود ، نظر مد فرهنگي اصالت وجه هيچ به مدت اين طول
به لذااست شده گرفته نظر در اجتماعي عارضات جزو فرهنگ
.شده نگاه ظاهري و تشريفاتي ديد به هميشه هنر و فرهنگ
امنيتي تحليل مدام فرهنگي فعاليتهاي كنار در آمديم يعني
اين مثلا كه كرديم اجرا ظاهري و صوري طرحهاي هم عمل در و
فعلي شرايط با امنيتي لحاظ به هنري توليد يا كار
تاثيرات و است بنيادي كار يك فرهنگي كار اما.نميخواند
را فرهنگي حركت يك نميتوانيد شما.است درازمدت در آن
الان امنيتي نگاه.كنيد ارزيابي امنيتي نگاههاي با مدام
را ديگري چيز بعد ماه دو يكي و ميكند ايجاب را چيزي
آغوش در را "فهد" ديگر روزي كه ميكند ايجاب امنيت
صدام برابر در روز يك كه ميكند ايجاب ما امنيت.بگيريم
اگر خبكنيم حمايت عراق دولت از ديگر روزي و بايستيم
آن شما وقتي است ، بلندمدت تاثيراتش و جامعه بنياد فرهنگ
چنين يك بسنجيد ، روز امنيتطلبانه سياسي نگاههاي با را
به دارد ، وجود هم هنري حوزه مورد در الان كه تحليلهايي
.آمد خواهد دست
ميسازد؟ برفي آدم روز يك و نصوح توبه روز يك حوزه كه*
دو اين به امنيتي - سياسي منظر از كه كسي اولا - بله
اثر يك عنوان به را آنها كدام هيچ ميكند نگاه فيلم
در مذهبي شعائر از ظاهري يك او.است نكرده تلقي فرهنگي
ديده نصوح توبه در را ظاهر آن چون و كرده جستجو را فيلم
.است گرفته صورت استحاله نظرش به نديده برفي آدم در و
از بخشي در اتفاقا و است اسلامي سعيد بحث روزها اين چون
كرده ، اشاره موضوع همين به شده چاپ جرايد در كه صحبتهايش
تفكر چنين ببينيد كه بگويم و ببرم نام او از است لازم
چه اسلامي سعيد جايگاه.است گرفته شكل كجا در ضدفرهنگي
مسائل نظر از پسبود اطلاعات وزارت معاون او بود؟
مجموعه روزي اگر.ميكرد نگاه فرهنگ به امنيتي
كه هستم مطمئن من شود منتشر اسلامي سعيد سخنرانيهاي
تحليل و فرهنگ به نگاه غلط نطفه اين در شد خواهد معلوم
زيرمجموعه در حوزه استحاله اتهام و امنيتي زاويه از آن
سعيد آقاي همفكران كه ميدانيم ما و است گرفته شكل وي
طول 87 در سياسي جامعه در و مطبوعاتي جامعه در اسلامي
وارد فرهنگي محيطهاي به را او انديشه همواره گذشته سال
نميتوان امنيتي تجويزهاي و كپسولها با اما.كردند
راه اين هم سال اگر 50.كرد درمان را فرهنگي بيماريهاي
چشم متخصص پزشك يك به ما.برگرديم مجددا بايد برويم را
در چطور پس بپردازد مغز و قلب مداواي به نميدهيم اجازه
و ميكنيم عمل ناشيانه و بيمحابا قدر اين فرهنگي مسائل
.ميزنيم آب به بيگدار
من؟ سئوال به برگرديم *
.است مقدس تغيير نفس اولا حوزه ، در تغيير درباره اما بله
در.ميدانيم آفرينش اصول و مقدساتمان جزو را تغيير و
و انساني اگر كه آمده متعددي روايات و فراواني آيات
نخواهد رقم او الهي سرنوشت نشود تغيير دچار جامعهاي
اين درباره ببينيد حال است الهي است يكسان تغيير.خورد
.دارد وجود منفي واكنش ما جامعه در چقدر الهي سنت
همين به.ميدانند ضدارزش را تغيير نفس امروز بعضيها
خود پيشينيان روشهاي و سنتها طبق بايد ما معتقدند دليل
انقراض دليل و دايناسورها سرنوشت به روزي من.كنيم عمل
انقراض دليل كه رسيدم نتيجه اين به ميكردم ، فكر آنها
.بود اين دايناسورها
است؟ كرده تغيير بد حوزه ميگويند اما *
آن عمل به وقتي چون.باشيم داشته قبول را تغيير اصل پس
درمييابيم ميكنيم ، نگاه ميزنند را حرفها اين كه كساني
انديشه و فكر در ساله بيست اين در تغييري كوچكترين كه
مخالفاند تحول و تغيير نفس با آنها پس.نداشتهاند خود
و مقدساند همه سنتها آنها نظر ازآن بد و خوب با نه
امري سنتها همه ضدارزش ، و نامقدس همه غربي تكنولوژي
هم غرب تكنولوژي و غرب حكمت و ميشوند تلقي الهي و حياتي
آنها هفتهنامههاي و روزنامهها به وقتي.است شيطاني
پيراموني شاگردان و آنها انديشههاي به و نگاهميكنيد
بيان بودند ، آنها اطراف امروز كه ميكنيد ، نسلي توجه آنها
.ميكردند
داريد؟ هم مثالي *
سال دو طي كه دارند اعتراف دنيا همه ترديد بدون !ببينيد
آقاي جناب حضور و خرداد دوم جريان واسطه به و گذشته
تغيير جمهوري رياست و مردم اجتماعي حكومت عرصه در خاتمي
تحول اين ببينيد شما اما.است داده رخ كشور در تحولاتي و
است؟ گذاشته اثر آقايان اين ادبيات در آيا اجتماعي قطعي
در آيا است؟ گذاشته اثر اينها بينش و تفكر در آيا
و واژهآفريني در آيا داشته ، اثر آنها موضعگيري
.است داشته اثر آنها واژگان تركيبسازي و واژهسازيها
تغييرپذيري و تغيير نفس به كه هستند كساني ما منتقدين پس
حتي دوستان اين از بسياري ديگر ، مثال.ندارند ايمان
ببينند متفاوت دوره با را جنگ از بعد شرايط نتوانستند
از پس دوران با تفاوتي هيچ جنگ دوره در اينها برخورد نوع
انقلابي ضرورت يك كه دشمن با تندي و خشم همان نكرده جنگ
انقلابيبودن حاليكه در شد كشانده جامعه درون به بود
رهبر سازندگي دوران در.ضرورتهاست و شرايط درك بر مبني
.است سازندهكردن كار انقلابيبودن ، امروز فرمودند انقلاب
تغيير بد شما ميگويند و دارند اعتقاد كنيم فرض حالا *
داريد؟ پاسخي چه باره اين در كردهايد ،
مبقيه علت چون.است غلط فلسفي نظر از آنها حرف اولا
چه حوزه پيدايش دليل ببينيد.است محدثه علت همان حوزه
نسبت هم با ميتوانند هنر و دين كه باور اين نخست بود؟
فضاي يك در متعهد هنرمندان تربيت دوم.باشند داشته آشتي
كه مديريتي عناصر كردن تجربه و تربيت هم سوم ديني ، سالم
را انقلاب فرهنگي اقتدار موجبات جهاني عرصه در بتوانند
.كنند فراهم
باشد؟ نداشته ديني باور حوزه ، در كه هست كسي آيا الان خب
ديدم من بگويد فقط كه نفر يك شهادتدادن براي اسلام
چگونه حالاست قائل شرايط كلي شد ، رد طرف آن از فلاني
در) را عدهاي تا ميدهند جرات خود به بعضيها كه است
ديني باورهاي به بياعتقاد و شده خارج دين از (هنري حوزه
.كنند معرفي
به بيديني و بيايماني چوب سادگي همين به عدهاي چگونه
امام؟ اسلام آن كجاست گفت اينها به بايد.ميزنند ديگران
براي شدم مبعوث من ميگويد پيامبر كه ديني آن كجاست
؟(ره)خميني منش آن كو ؟(ص)محمدي اخلاق آن كو اخلاق؟ مكارم
كجاي از مسلماني؟ رفتار پرتو در آسماني ترويجات آن كو
حملههاي اين كجاي از قدرتها ، جنگ و تهمتزدنها اين
ميآيد؟ بيرون اخلاق و آرمان و دين ترويج همديگر ، به ديني
آن در.بود پيرو و وحدت با جامعهاي ما جامعه
انقلاب از پيش صفر و محرم پرشكوه پنجگانه راهپيماييهاي
امروز قول به يا بيروسري خانمهاي تعداد چه كه ميديديم
برابر كراواتيدر مردهاي تعداد چه و بيحجاب و بدحجاب
اينجا به امروز چرا .ميزدند فرياد شاه رژيم تهديدات
را ..و بلند موي و كوتاه آستين و بدحجابي و رسيدهايم؟
نعمتهاي قدر اينكه براي !ميپنداريم؟ ضدانقلابي علائم
كالبدشكافي بدنبال كه همانهايي.ندانستيم را الهي
به كه همانهايي بودند ، مردم ايماني انديشههاي و باورها
عامل نداريد ايمان و دين شما بگويند ميخواستند زور
ظاهر به روشهاي از خيلي معتقدم من.مردمند رويگرداني
.نيست ديني اصلا كردهاند ، درست خود براي بعضيها كه ديني
ما كه روشهايي از بسياري.است منكر خودش اينها
روش خود كنيم ، معروف به امر جامعه در آن با خواستهايم
را معروفي نميشود كه منكر روش يك با.است بوده منكري
مردم زنهاي بهصورت جامعه اين در كساني چه.كرد امر
سينما صف جلوي جامعه اين در كساني چه پاشيدهاند؟ اسيد
كشيدند؟ بيرون صف واز گرفتند را مردم دختر و زن دست آزادي
از موهايش داشتهو آرايش مقدار يك زن اين اينكه نهايت
را وآن ندارم قبول را پوشش اين هم من.بود بيرون روسري
كرد؟ برخورد آنطور بايد غلط امر اين با اما ميدانم غلط
متاسفانه امارسيد مطلوب يك به نميشود كه غلط روش بايك
يعني.دارد وجود فرهنگي عرصه در هنوز غلط اينانديشه
موضوعات در خشونتها اين به قائل ديروز كه كسي همان
و هستند تندروي دچار فرهنگي درصحنه امروز بود ، اجتماعي
الهي ضدباورهاي و مركزضدانقلابي يك ديده به هنري حوزه به
هم خود درخانواده حتي اينها از بسياري.ميكنند نگاه
چنين كه آنروزها آنها.شدهاند تضاد گرفتار
امروز اما بودند ساله فرزندانشان 76 كارهاييميكردند
برابر در امروز انديشيها كج آنهابهواسطه20سالهاند
.پاسخگوباشند نميتوانند هم خود فرزندان
كدامند؟ آنها نشانه چيست؟ ادعا اين براي شما دليل*
نميبينند؟ را نشانهها اين برديد نام كه گروهي آن چرا
پيش سال در 20 حوزه كارهاي در مذهبي شعائر اگر !ببينيد
عمق يك از امروز داشت وجود شعاري و ظاهري سطح يك در
كرده پيدا باطني جلوه امروز ديني باور آن.شده برخوردار
نميتوانند چون آقايان منتها بود ، ظاهر در روزها آن ولي
ديگر من آخر.هست اما نيست ميگويند ببينند ، را باطن
يك.بزنم حرف علنيتر اين از "برفي آدم" فيلم در چقدر
آقايان.بگويد مستقيم غير را پيامش كه است آن هنري اثر
كار ميخواهند دارند ، فرهنگي باور و منش و فكر ضعف چون
بايد همچنان حوزه ميگويند آنها.كنند نقص دچار را حوزه
من كه پلاكاردي مثل درست.بكشد رخ به را مذهبي شعائر آن
اگر و كنم نصب حوزه در جلوي مناسبتي هر در "حتما بايد
توقع همين آنها.ميدانند بيديني نشان را اين نكنم
.ميخواهند هم هنري محتواي از را پلاكاردي
دارد ادامه
|