بيرون قانون اين 9 دايره از شما زندگي
نيست
مبتلا سينه سرطان به بيشتر ثروتمند زنان
مي‌شوند
گذشته از تصويري
بيفزائيم؟ خود نفس عزت بر چگونه
گيريم دست به را خود زندگي زمام
بيرون قانون اين 9 دايره از شما زندگي
نيست
است جاحاكم همه كه ساده‌اي قوانين
مي‌توانيم پس هستند ، اجتنابناپذير زندگي حقايق از بعضي
.كنيم عادت آنها به خوبي به
گلوور ريچارد
تاثير عادي زندگي بر كه دارند وجود بسياري علمي قوانين
حال در كه است اين آنها قديمي‌ترين از يكيميگذارند
زنگ صداي برخلاف مورد اين.درمي‌آيد صدا به تلفن شام صرف
حمام در كه‌شما درمي‌آيد صدا به زماني تنها كه است در
را مطلب اين شده‌اند آزمايش كه ديگري قوانين.هستيد
و است افزايش به رو هميشه تلاش و كار كه مي‌كنند اثبات
دستگاههاي كه مي‌رسيد سر زماني و نمي‌ماند باقي وقتي
.شده‌اند خراب فتوكپي
در زندگي قوانين تازه‌ترين تا است رسيده آن زمان اكنون
:كنيم جمع‌آوري را شهر حومه
پخش زماني تنها جالب خبري اطلاعيه‌هاي:اول قانون
.است تونل يك به شدن وارد حال در شما ماشين كه مي‌شوند
تونل داخل به شدن وارد از پس نيم و ثانيه يك خبرها اين
شروع جملات آخرين "مجددا تونل ترك حين در و مي‌شوند قطع
.مي‌شوند
اين.است راحت‌تر باشد ، زشت‌تر كاناپه چه هر:دوم قانون
بي‌درنگ بنشينيد بدقواره "واقعا كاناپه‌اي روي كه هنگامي
فنرهاي و بالشتك‌ها پراكندگي پرتغالي ، مخملي رويه راحتي
حس را مي‌شوند ، خم شما وزن برابر در كه صداداري سرو
.مي‌كنيد
خوش چيزي روي را خود امروزي و شيك كاناپه‌هاي كه حالي در
رويه‌اي با كه ايتاليايي كاناپه‌هاي يا و مي‌يابند تركيب
.كند دور خود از را گلوله‌ها مي‌تواند كشيده
برجاي را خود معجزه‌آساي اثر قانون اين رستورانها در حتي
در مي‌توان را فرعي قانون اين رو اين از.مي‌گذارد
كمتر صندلي‌هايش باشد ، گرانتر رستوران چقدر هر:نظرگرفت
پوشش از غرفه‌هايي با شيك غذاخوريهاي دست از آخ.راحتند
!نييل و
احتمال به باشد ، فرم‌تر بد جوراب قدر چه هر:چهارم قانون
خريد صرف را عمرم نصف من.مي‌كند عمر هميشه براي زياد
يكي فقط هفته‌ها درطول.كرده‌ام شيك نخي كاري جورابهاي
بين از پوشيدن اثر در بقيه ;مي‌ماند باقي آنها از
.مي‌رفتند
جورابهاي.دارد وجود نيز ديگري تعجبآور حقيقت اما
اشتباهي سال 1977 در اگرنميروند بين از هرگز نايلوني
با نايلون مثل شايد چيزي -داشتيد خريد در عجولانه
شما بر جوراب كشو داخل از سال بيست تا -آن روي نوشته‌اي
از رفته‌اند ديگر رقيبان تمام كه حالي در و مي‌زند چشمك
.بپوشيد آنرا جمعه هر تا مي‌كند تقاضا شما
درباره خانوادگي مشاجره‌هاي شديدترين:پنجم قانون
كسي چه كه است اين درباره بلكه.نيست پول يا خانه كارهاي
.مي‌كند تصاحب را رفاهي وسايل و جا از ناعادلانه‌اي سهم
.است اميدواري مايه هميشه حاضري غذاي:ششم قانون
غذاي ماكروويو ، در پخت قابل پيتزاي شده ، منجمد لازانياي
و مي‌كنيد اضافه آن‌آب به تنها كه شده خشك ماكاروني
.داشت خواهيد را كاربونا اسپاگتي رستورانها همانند
بيشتر كه فراوان وعيدهاي و وعده زياد ، غذايي فراورده‌هاي
.مي‌شوند منتهي تلخ نااميديهاي به
دستانم خريد هنگامميكنيم فراموش زود خيلي وجود اين با
يخ سبزيجات و ميوه‌اي شيريني گوشت ، روي فروشگاه فريزر در
غذارا بعد ساعت دو بدمزه‌اند؟ چقدر.مي‌شوند متوقف زده
هفته دو اما.بدمزه‌اند چقدر "واقعا مي‌فهميم و مي‌خوريم
فروشگاه يخچال پشت خريد سبد با باز همسرم و من بعد
از تكه اولين خوردن قبل حوا و آدم همچو ما.مي‌ايستيم
هر حال اين با.هستيم معصوم امتحان برابر در سيب پاي
اين به كردن فكر حال در را خودم ميان در هفته يك يا هفته
بدمزه‌اند؟ چقدر كه است اين منظورم مي‌يابم ، موضوع
ظرفشويي داخل به اتفاقي طور به كه قاشقي:هفتم قانون
جاي را خود شيرآب زير در خود به خود مي‌افتد ، آشپزخانه
را شيرآب شما كه وقتي چرا؟ مي‌داند كسي چه.مي‌دهد
را خود پايي فاصله 50 در قاشقي هر مي‌كنيد ، باز "كاملا
داغ آب فواره‌اي تراشه‌هاي نتيجه در.مي‌رساند آنجا به
.مي‌شوند پاشيده شستن حال در كسي هر برروي
آشپزي براي كوتاهي زمان هميشه آشپزي كتابهاي:هشتم قانون
پيشنهادي غذاي كه مي‌كنند ادعا آنها.مي‌كنند پيشنهاد
دو اندازه به غذايي فقط كه حالي در است كافي نفر ده براي
اين نويسندگان "حتما مي‌آيد بدست آن از لاغر و ضعيف راهب
.است خراب اجاقشان يا و لاغرند كتابها
ندارند را اين توانايي وراثتي نظر از مردان:نهم قانون
آخر تا را آشپزي دستور يك پختن ، به شروع از قبل كه
چرا اينكه براي باشد توضيحي مي‌تواند اين.بخوانند
از غذا آوردن براي شام ميز سر در انتظار هنگام ميهمانان
از شب هشت ساعت حدود در را خشني فرياد اغلب ميزبان طرف
ميزبان كه است نشان‌دهنده‌زماني اين.مي‌شنوند آشپزخانه
مشاهده اولين‌بار براي و زده ورق را آشپزي كتاب صفحه
".بجوشانيد آهسته ساعت شش مدت به چهارم ، مرحله":است كرده
ليست تنها اين مي‌كنند تاييد دانشمندان آنجائيكه از
تماس شما با شام خوردن حال در بعد دفعه.است كوچكي
.گفت خواهيم شما به را بيشتري نظريات و مي‌گيريم
هرالد مرنينگ سيدني :نوشته
مبتلا سينه سرطان به بيشتر ثروتمند زنان
مي‌شوند
پيرامون سرنخ‌هايي دنبال به كه پژوهشگراني -اجتماعي گروه
مي‌گردند ، ثروتمند زنان ميان در سينه سرطان بالاي ميزان
.يافته‌اند دست نتايجي به
.بي.اي تلويزيون شبكه اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
جديد ، موضوع اين به پرداختن ضمن تحقيقاتي ، گزارشي در سي
ابتلاء بالاتر ميزان در اقتصادي و اجتماعي محيطي ، عوامل
.است دانسته سهيم را ثروتمند زنان ميان در سينه سرطان به
:مي‌گويد زمينه اين در پژوهشگران سرپرست مكسول نانسي دكتر
سرطان ميزان رفتن بالا موجب تحصيلات ، يا پول "محققا"
عوامل جستجوي در ما رو اين از نيست ، زنان ميان در سينه
".شديم متمركز محيطي تاثيرات بر "عمدتا و برآمده ديگري
اطراف در "نيوتون" اعيان‌نشين حومه به عطف با پژوهشگران
از كه را زناني سرطان ، بيماري كه دريافتند بوستون ،
از بيش مي‌كردند استفاده چمن‌زني و خشكشويي چون خدماتي
مبتلا مي‌كردند استفاده خدمات اين از كمتر كه زناني
دليل هيچ كه داد هشدار همچنين مكسول دكتر.بود ساخته
يا و (خشكشويي‌ها مصرف مورد) شيميايي مواد اينكه از قطعي
سرطان موجب (چمن‌زني شركتهاي استفاده مورد) حشره‌كش‌ها
براي بيشتر مطالعات ضرورت بر وليكن.نيست دست در مي‌شود ،
.نمود تصريح اجتماعي ، ارتباطات
!وطن دلسوز
گريه چرا شماها :كسانش و بيت اهل از محتضر مريض سئوال"
مي‌كنيد؟
جم جام روزنامه
.نمود انتشار به تهران‌شروع در شمسي در 1286 روزنامه اين
اول صفحه بالاي و بود رضوي سيدرضا حاج آن امتياز صاحب
:مي‌شد نوشته
در و اخلاقي سياسي ، ادبي ، علمي ، تاريخي ، است جريده‌اي"
مي‌راند ، سخن نفاق ريشه كندن و اتفاق و اتحاد ترويج
"...ندارد شخصي تعرضات
اعظم قسمت زمان آن نشريات ديگر از بسياري مانند ولي
اولين يا كيومرث احوال شرح" قبيل از مطالبي را آن صفحات
تشكيل "برافراخت پادشاهي لواي مملكت اين در كه كسي
.مي‌داد
***
و بي‌پرستار و بي‌شوهر كه مي‌كنم گريه من:مريض همسر
.مي‌مانم بيوه
پناه و بي‌پشت و بي‌برادر كه مي‌كنم گريه من:مريض برادر
.مي‌شوم بي‌كمك و
حق ضرر قران پنج فردا از كه مي‌خورم غصه هم من:حكيم
!...مي‌رسد من به القدم
نيست كسي كه من بي‌ياوري و بي‌كسي بر واي آه ، آه ، :مريض
خود فكر به همه و بسوزد من حال به دلش كه شما ميان در
...هستيد
و محتضر مريض اين حال عينه به ما مملكت و ما امروزه حال
مي‌كنيم نگاه كه وقتي عيالش ، و اهل با اوست گفتگوي
فتوت جنبه و اخوت نسبت و ابوت همت كه هم آنهايي مي‌بينيم
.نمي‌سوزد ما مملكت و ما به دلهاشان دارند
نيلي‌كن جامه و تابوت و بياور كفن
بيمار عافيت و است طبيب روزگار كه
زارع رويا :تهيه‌كننده
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
بيفزائيم؟ خود نفس عزت بر چگونه
گيريم دست به را خود زندگي زمام
اين مي‌توانيم مي‌كنيم ، كار خود نفس عزت روي كه هنگامي
نشان عكس‌العمل يا مي‌كنيم عمل":بپرسيم خود از را سوءال
عقل موهبت براساس "كردن عمل" از سالم نفس عزت "مي‌دهيم؟
نشان عكس‌العمل" از نه و مي‌شود ناشي بشري استدلال و
گرفتار ماز خم و پيچ در كه موشهايي همانند "دادن
تفكر جديد شيوه‌هاي از ،"مي‌كنيم عمل" كه وقتي.آمده‌اند
خود رفتار و احساس نحوه باب در تا مي‌گيريم بهره
نشان عكس‌العمل" كه هنگامي و آوريم عمل به گزينشهايي
قابل شيوه‌هايي به آگاهانه گزينش بدون يا ،"مي‌دهيم
شرايط و ديگران كنترل تحت را خود مي‌دهيم ، پاسخ پيش‌بيني
.مي‌دهيم قرار حال
سپس و بينديشيم نخست ما كه مي‌شود ايجاد هنگامي نفس عزت
زندگي نخ سر ما آگاهانه گزينشهاي كه كنيم عمل گونه‌اي به
نگرش مهرآميز ، واژه يكبسپارد خودمان دست به را ما
هيستري ، برابر در آرامش.مي‌سازد دگرگون را بدبينانه‌اي
و بدگويي تحسين‌آميز ، سخناندارد آرام‌كننده اثري
عمل براي كه را شيوه‌هايي.مي‌سازند معكوس را انتقاد
دگرگون كلي به را موقعيت مي‌توانند برمي‌گزينيم ، كردن
در را خود زندگي زمام كه كنيم احساس بيشتر قدر هرسازند
.داشت خواهيم بهتري احساس خود درباره داريم ، دست
سپس و بينديشيم نخست ما كه مي‌شود ايجاد هنگامي نفس عزت
زندگي نخ سر ما آگاهانه گزينشهاي كه كنيم عمل گونه‌اي به
.بسپارد خودمان دست به را ما
رابينسن.ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
|
