عبور بيستون كنار از نبايد كه جادهاي
!ميكرد
پزشكي دستياري سهميه
نامهها ميان از كوتاه
عبور بيستون كنار از نبايد كه جادهاي
!ميكرد
"بيستون كوه".نميشناسيم ،"فرهاد" نام با فقط را بيستون
به درخود نياكانمانرا گنجينههاي گرانقدرترين از يكي
.-را ساله هزاران نقشهاي و نوشتهها سنگ -دارد يادگار
بيشمار ، مهاجمان چنگال از خود ، بقاي طول در گنجينه ، اين
دور ، چندان نه دوراني در حتي.است كشيده بيشمار رنجهاي
را نقشها و نوشتهها سنگ از بخشي قاجارها ، زمان در
شايد ، اينحال ، با.زدهاند نقش ديگر تصاويري و تراشيده
است ، ديده خود به كوه اين كه تهاجمي مخربترين و شديدترين
كنار از كرمانشاه -همدان جاده تاسف كمال با كه است اين
:درنتيجه ميگذرد ، باستاني اثر اين
بسيار و سنگين خودروهاي خصوص به خودروها ، مداوم عبور -1
ريزش و شدن زمينهسست و شده زمين لرزش موجب سنگين ،
.است كرده فراهم را كوه تدريجي
پيرامون هواي در اتومبيلها ، مصرفي سوخت از ناشي دود -2
.ميماند باقي سنگها روي بر آن از بخشي و ميشود پخش كوه
زمين درون به بانفوذ و شده اسيدي گازها باران ، اين هر با
از كه خساراتي و ميگردند گچي و آهكي سنگهاي تجزيه موجب
"باستاني كوه" اين به زياد ، چندان نه زماني در راه اين
.است ناپذير جبران ميآيد ، وارد
سوختي مواد حاوي غولپيكر تانكرهاي دليلي ، هر به اگر -3
از بخشي نابودي پاسخگوي كسي چه شوند ، مشتعل آتشزا ، و
فرهنگي ميراث جزو اكنون كه بود خواهد بشري تاريخ گنجينه
ماست؟
لااقل اما كنيم ، تعريف خودمان از داريم دوست ايرانيان ما
به آيا كه دهيم روشن پاسخ پرسش ، اين به شده هم يكبار
را خود نياكان يادگارهاي هم ، ديگر كشورهاي مردم راستي
كردهاند؟ مواجه نابودي خطر با اينگونه ايرانيان ، مانند
از بخشي و تاريخي اثر يك خود ، تماميت با "بيستون كوه"
و ماست كشور فرهنگي ميراث
تامين براي و گيرد ، بايدمسئولانهزيرپوششحفاظتيقرار
مسير تغيير ;ندارد وجود راهبيشتر يك اينخواسته ،
!!ميكرد عبور بيستون كنار از نميبايست كه جادهاي
گنبدكاووس -كيپور ايرج دكتر
پزشكي دستياري سهميه
(تخصصي) پزشكي دستياري پذيرش دوره طي براي كه سهميهاي
بين است آشكاري تبعيض شده داده اختصاص زن پزشكان به
نمرههاي با حتي مرد پزشكان كه چرا زن و مرد پزشكان
مقاطع به رسيدن از بيشتر شايستگي و توانايي و بالاتر
مسئولان كه اين توجه جالب و ميشوند محروم علمي بالاي
معني آياميدهند سر هم شايستهسالاري شعار مربوطه
توقع قانونگذاران و مسئولان از است؟ اين شايستهسالاري
افراد همه حقوق آن در ميكنند تصويب كه را قوانيني داريم
.شود گرفته قرار مدنظر يكسان طور به
مرد پزشك يك
ها نامه ميان از كوتاه
تعاوني انحلال مشكلات
تا گردآمديم هم دور جمعي كه شد شروع آنجا از داستان
از دلايلي به.كنيم متمركز تعاوني يك در را فعاليتمان
نگرفت پا مهم اين مسئولان پشتيباني عدم و مالي مشكل جمله
سال يك گذشت از پس.برآمديم انحلال درصدد ناچار به و
نامه و هستيم سرگردان تهران استان تعاون اداره در هنوز
ادامه...و استعلام بيا ، فردا برو وامروز پراكنيها
رفتهاند ، ماموريت يا هستند جلسه در يا روءسا دارد ،
كه هم خودمان حتي و ميشوند گم بايگانيها در نامهها
به ميكنيم آمادگي اعلام استعلامها و نامهها بردن براي
.نميرسيم نتيجه
مراجعهكنندگان صحبت پاي گاهي مسئولان كه است اين انتظار
:جمهور رئيس آقاي گفته به كه مردم دوش از باري و بنشينند
.بردارند ".هستند ما نعمت ولي مردم"
مظلومي حسن
كوثر قنات مسكن بنياد زمينهاي بلاتكليفي
در واقع مسكن بنياد طرف از زميني قطعه سال 1358 در
با بهشتي شهيد شهرك قناتكوثر ميدان شمالي ضلع تهرانپارس
به اقدام آن متعاقب و شد خريداران تحويل واگذاري برگهاي
اين 20 طي در متاسفانه ولي كرديم زمينها اين در ساختمان
مالكيت سند گرفتن جهت مسكن بنياد به كه زمان هر سال
شهرداري به مراجعه با و نگرفتيم نتيجهاي كرديم ، مراجعه
به فوق پروژه كه كردند اعلام مربوطه مسئولين منطقه 4
هر اجازه و قراردارد وفادار اتوبان طرح در كوچه وسعت 3
هيچ و نميدهند را ساز و ساخت يا ترميم -فعاليت گونه
سال گذشت 20 به توجه با لذا نميشود صادر نيز جوازي گونه
كاري هيچ محل ساكنين و شده مخروبه ساختمانها اكثر
روزنامه در را ما مشكل "لطفا.دهند انجام نميتوانند
منطقه شهرداري يا مسكن بنياد مسئولين شايد تا كنيد منعكس
از و حل را فوق پروژه ساكنين مشكل و بينديشند چارهاي 4
.دهند نجات بلاتكليفي
كوثر قنات -مسكن بنياد زمينهاي ساكنين
معصوم چهارده شهرك كمبودهاي
معصوم چهارده شهرك ساكنان زيرپاي از گاز اصلي لولههاي
ملي شركت اما ميگذرد تهران منطقه 16 شهرداري محدوده در
.ميورزد دريغ شهرك اين مسكونيهاي به انشعاب دادن از گاز
خاكي و است آسفالت فاقد "عموما منطقه اين معابر طرفي از
شهرداري از.ميشود بيماري انواع شيوع موجب معابر بودن
اوضاع به داريم تقاضا مسئول مديران ديگر و منطقه
.دارند مبذول را لازم توجه شهرك اين نابسامان
موسوي رضا
تبريز مزاحم دستفروشان
تبريز كودكان بيمارستان جنب گلان ، شش فرهنگ كوي اصناف از
به جمعي ارتباط وسايل است چندي كه حالي در هستم ،
دكههاي و دستفروشان و گردان دوره تجمعات بودن غيرقانوني
عناصر گونه اين جمعآوري لزوم و ميپردازند اصناف مزاحم
و اصناف اما ميكنند ، گوشزد را شهرها زيبايي و آسايش مخل
و دورهگردان مزاحمت رفع براي كه تبريز شهر از بخشي مردم
به ميكنند مراجعه تبريز يك منطقه شهرداري به دستفروشان
و !دادهايم قرض ديگر مناطق به را ماشينها آنهاميگويند
جمعآوري به نسبت تا هستيم منتظر هنوز است سال دو
.نيست خبري كه كنند اقدام مزاحمين
محفوظ نام
اتوبوسها با مترو زماني اختلاف
نقاط در مترو مسافران جابهجايي ويژه كه اتوبوسهايي
نظر در نقاط ساير و تير هفت انقلاب ، ميدان وليعصر ،
كه ميكنند حركت گونهاي به مبدا ايستگاه از گرفتهاند
مترو 5 قطار ميرسند ، مترو يعني مقصد ايستگاه به وقتي
با را زمان واقع در و است كرده حركت قبل دقيقه الي 6
مسافران نتيجه در نميدهند تطبيق مترو آمد و رفت زمان
قطار تا بكشند انتظار و بمانند معطل نيمساعت بايد مترو
.كند سوار را مانده جا مسافران و برسد راه از بعدي
ترتيبي مربوطه اتوبوسراني خطوط مسئولان ميكنم پيشنهاد
تنظيم گونهاي به حركتشان ساعت اتوبوسها كه كنند اتخاذ
اتوبوس مسافران قطار حركت از قبل دقيقه حداقل 5 كه شود
.شوند قطار سوار و پياده
ملكي امير
|