قرآن در تفكر به دعوت
سايادين .ج.ك :نوشته
جلالي جمشيد : ترجمه
دعوت مجيد ، قرآن آموزههاي مهمترين از يكي :جستارگشايي
بسيار و متنوع واژگان با كه است تعقل و انديشه به
ديده آن ردپاي وحي كتاب جستارهاي و آيات تمام در فراواني
دعوتهاي مهمترين و بزرگترين كه گفت بتوان شايدميشود
و قصص از پس خداوند توصيههاي بويژه آيات ، طول در قرآني
تفكر ، ذكر ، تعقل به دعوت مختلف ، مسائل بيان و نكات عرض
تفكر ، به دعوت اين اما.است...و كردن نظر تامل ، تدبر ،
نشده ، بيان عادي موعظهاي و اندرز عنوان به و سادگي به
بنياد بر كه است ژرف حقيقتي از پيچيده آميزهاي بلكه
واقعيات و سو يك از انسان اجتماعي و فرد روانشناسي
.است گرفته شكل شناسانه جامعه قانونمنديهاي و تاريخي
عميق ، دعوت اين عرصههاي در كاوش با ميبايد اين بنابر
.دريافت "دقيقا را تامل و تفكر اصيل راههاي
فصل "Qurans Inritation to Think" :عنوان با ذيل مطلب
،Islam the Religion of Peace" :نام به است كتابي از هفتم
قرآن در تفكر موضوع به خواندني و جالب نگاهي كه
برخي نگرشهاي به اشاراتي حاوي آنكه ضمن.دارد كريم
مبارك ماه امتداد در.هست نيز برجسته عالمان و مفسران
كتاب متن در تدبير و قرائت برجستگي به عنايت با و رمضان
ارجمند خوانندگان نظر مطلوب ذيل مطلب اميدواريم خداوند ،
.گيرد قرار
معارف گروه
نوشتن و خواندن يادگيري ، به را اعراب تنها نه (ص)پيامبر
اشتياقشان و فكري كنجكاوي حس همچنين بلكه ميكرد تشويق
كوتاه "نسبتا دوره يك در را دانش تا ميكرد تحريك را
آن جهان در را عقلاني رهبري كه نمايند تحصيل زياد ، آنقدر
باسوادي اسير اسلام ، تاريخ صدر جنگهاي در.بپذيرند دوره
آزاد خودبخود ميگرفت عهده به را عدهاي يك آموزش كه
(1).ميشد
و كافي گزارشات طبق آن ، به اهميت و دانش در پيشرفت اين
دست در غيرمسلمان و مسلمان نويسندگان بوسيله كامل
يونان از فلسفي و ادبي گنجينههاي حاضر حال در.ميباشد
از و بود شده گم غرب جهان در گفت ميتوان كه شده يافت
كه مسلمان متهور دانشمندان توسط عربي به ترجمه طريق
(2)"باشد چين در اگر حتي" باشند علم دنبال داشتند دستور
براي كه كلاسيكي آثار كه كرد خاطرنشان بايد.شد حفظ
ديني جنبه از استفاده بخاطر شد حفظ و ترجمه آينده نسلهاي
كه است فكري آزادي نشانگر اين و نگرديد تلقي ارزشمند آن
.ميباشد اسلام اوليه دوران دانشمندان مشخصه
بلكه نبود بيمناسبت دانش زمينه در عرب فكر شكوفايي اين
اصرار.ميگرفت الهام (ص)پيامبر و قرآن تعليمات از "عملا
ميشد آنها بوسيله انسان عقل از استفاده بر كه تكراري و
:ميفرمايد قرآن.است تشخيص قابل آشكارا
در آورد بيرون مادرانتان شكمهاي از را شما خداوند و"
اعطاء قلب و چشم و گوش شما به و نميدانستيد چيزي حاليكه
(786)"باشيد سپاسگزار او به نسبت شايد تا نمود
يك از استفاده به اشاره (Gratitude) شكر عربي زبان در
از سپاسگزاري.آنست از مقصود كه است هدفي براي بخشش
آنها از استفاده بينايي ، و شنوايي اعطاء بخاطر خداوند
بايد فكر و قلب اعطاء بخاطر.است دانش كسب و مشاهده جهت
پديدههاي تفسير در و داد افزايش را فهم تا كرد سعي
.برد بكار ورزي خرد در و اخلاقي و اجتماعي و طبيعي
.دارد ناشكري ميزان به اشاره آنها كاربرد از امتناع
بر مشاهده براحساس مبتني عقل ، از استفاده و دانش جستجوي
بارها حديث در كه همانگونه است واجب زن و مرد مسلمان هر
چه مسلماني هر بر دانش تحصيل" است شده تاكيد امر اين بر
(3)"است واجب زن ، چه و مرد
روايات.است اين احاديث تعليم عموميترين ترتيب بدين
هر براي كه دانش تحصيل مكان و برمحل كه دارد وجود ديگري
تاكيد است ، ضروري درستش زمينه در سودمند فكر از مرحله
منابع از دارد آن طرح ارزش كه روايات اين از بعضي.دارد
احاديث از كه ميزنند داد آنها و است شده استخراج معتبر
:ميباشند صحيح
قدم دانش پي در كه كس هر نمود وحي مرا خداوند" (1)
حتي دانش افزايشميگشايم را آسمان راه برايش من بردارد
(4)"است عبادت افزايش از متعاليتر
(5)"است دانش جستجوي عبادت شكل بهترين" (2)
مردمي به و دهند گسترش را دانش كنند سعي بايد عالمان (3)
پنهان علم كه آنجا زيرا دهند تعليم محرومند دانش از كه
(6).ميرود بين از شود
كسي چه دانشمند بزرگترين پرسيد (ص)پيامبر از شخصي (4)
از ميكند سعي پيوسته كه كسي آن":فرمودند ايشاناست
حريص علم براي هميشه عالم يك زيرا بگيرد ياد ديگران
(7)"است
ظرف كه آنجا تا نمائيد جستجو آنقدر را خرد و دانش" (5)
(8)"شد نخواهيد متضرر هرگز شما.گردد لبريز دانش از
از 70 بهتر (صداقت با همراه) عميق تفكر ساعت يك" (6)
(9)"است (ماشيني) عبادت ساعت
بدون دانش و نيست آن در خيري هيچ آگاهي بدون عبادت" (7)
نيز آن در تفكر بدون قرآن حفظ و نيست آن در خيري هيچ فهم
(10)"نيست آن در خيري هيچ
معاصر مسلمانان از فردي هر فوق احاديث مورد در انديشه با
توجه ايشان كه ميكند تصديق آينده نسلهاي حتي و
(ص)پيامبر كه هرآنچه.داشتند امر اين به فوقالعادهي
داد انجام او كه هرآنچه شد حفظ كلمه به كلمه ميگفت
اتفاقي نظر يك اوقات گاهي.گرديد پيروي او از "دقيقا
قرار فرمان يك عنوان به كه ميشد بيان ايشان توسط
جزآنچه نيست اين نميگويد سخن نفس هواي به هرگز" ميگرفت
سفارشات و تاكيدات همين و (4353) "ميشود وحي او به
بوسيله جدي بطور كه بود دانش و علم تحصيل درباره
فكرشان حيات تجديد براي "نهايتا آن و شد گرفته مسلمانان
.بود معتبر
با اسلام بيگانگي به انتساب كه گفت ميتوان اينجا در و
آشكار بطور رنان ، ارنست و موير ويليام توسط تساهل ، و عقل
(11).ميباشد نابجا
ثبات از عناصري زندگي كه است كرده معين آشكار بطور اسلام
مجموعه در اقبال كه همانگونه.داراست را دو هر تغيير و
:مينمايد تاكيد مسئله اين روي سخنرانيهايش
اسلام توسط كه همانگونه زندگي تمام غائي معنوي اصول"
آشكار تغيير و تنوع در را خود و است ابدي شده ، تصوير
بايد خلوص ، از مفهومي چنين بر مبتني جامعه كه مينمايد
انطباق يكديگر با را تغيير و ثبات معيارهاي زندگيش در
اين زيرا ميكند منظم را جمعي حيات جاوداني ، اصول.دهد
.ميدهد تغيير حال در هميشه جهان در ثابتي جاي ما به اصول
خلقت در پيشرفت از مرحلهاي يك حيات قرآن تعليم براساس
كار مانع اما شود هدايت نسل هر كه ميكند ايجاب كه است
(12)"نميشود اسلافشان
هيچ كه نظريه اين پذيرش به غلط به مذهبي افراد از بسياري
ندارد وجود مذهب دايره در ذهن تمرين براي حدودي
و شده داده قرار آماده مقدس چيزي هر اينكه و پرداختهاند
كه است اين آينده پژوهان دانش و مفسران تمام وظيفه اينكه
پرسش بدون گفتهاند اوليه نويسندگان كه را هرآنچه
دست انتقادي نگاهي با معاني عمق به نكنند سعي و بپذيرند
.يابند
ظهور با مشتاقانه همواره كه اسلام حقيقي تعليم با اين
نميباشد سازگار است مربوط بشر حيات و فكر از كيفيتي
اين عبده ، محمد مصر ، مفتي اسلامي بزرگ عالم نمونه ، براي
آورده چنين (Monotheism) التوحيد مقالهاش در را نظريه
:است
اراده ثبات:است نموده اعطاء مردم به بزرگ دوايده اسلام"
كمك بشر نوع (تدريجي) تكامل به آنها. عقيده آزادي و فردي
استعدادهاي كه ميشد داده آموزش افراد به كردهاند
اين به شانزدهم قرن در غرب.نمايند عملي را خود بالقوه
كه كرد اعتراف همچنين غربي محققان از يكي يافت دست مسئله
(13)".بود اسلامي دانشمندان چراغ از فكري ، تنوير اين منشا
شده معرفي "مخلوقات اشرف" عنوان به كه است موجودي انسان
كه زماني.است كردن شك و كردن سوءال استعداد داراي و
خداوند كه نمودند بيان انسان به نسبت را شكشان فرشتگان
براستي":بود اين خداوند جواب است فرستاده را بدي جانشين
مثل ، اين (302) "نميدانيد شما كه ميدانم چيزي من
به منجر هرچند انديشه كه ميرساند را واقعيت اين آشكارا
رجعتي بايد ما اين بنابر است انسان مذهب از بخشي گردد شك
كردن رها صدد در قرآن چطور كه ببينيم و نمائيم قرآن به
پرستي كهنه و تنبلي محافظهكاري ، جهل ، زنجير از عقل
.بودند پيشرفت حال در لحظه به لحظه اينها كه است برآمده
انساني هر بر كه است نموده تكرار گوناگون روشهاي به قرآن
او كه جهاني فهم براي فكريش استعدادهاي از كه است واجب
همسايگان با را ارتباطش و نمايد استفاده ميزيد آن در
طريق از را "الله" شكوه و قدرت و گذارد ارزش وزن مردو
قرآن.دريابد است خداوند دست ساخته كه طبيعت در مطالعه
نمايد مطالعه خاص حوزه سه در كه ميدهد قرار خطاب را او
جهان) الانفس عالم اول ، كند درك را دانش شاخه تمام تا
رشد و ميكند كار چگونه او اينكه دانستن بخاطر (انسان
يا مينهد بزرگي به رو و ميگردد موفق و مينمايد
علوم تمام سرچشمه جهان اين مطالعه.ميخورد رقم سرنوشتش
در هم و تنوعش در هم زمان طول در كه است اجتماعي و بشري
.است نموده رشد حوزهاش
طبيعت تمام شامل كه (طبيعت دنياي) الافاق عالم دوم ،
كوهها ، و درياها آسمانها ، و زمين به اشاره كه ميگردد
.دارد حيوانات و گياهان و شب و روز آمدن فصول ، توالي
صنايع ، و فنون تمام و زيستي و شيميايي و فيزيكي علوم تمام
بيشتر.است بيانتها و دلربا جهان اين مطالعه بر مبتني
بيشتر ميكنند ، كشف را طبيعت اسرار و قوانين افراد ،
پهناور جهان اين چطور كه بفهمند درصددند آشكارا افراد
ستارگاني نمونه براي.است يافته وسعت تصور غيرقابل بطور
معمول سرعت با كه است دور نورشان آنقدر كه دارند وجود
شك بدون و نميرسد زمين به نورشان و ميكنند حركت خود
نامكشوف هنوز كه دارد وجود عظيمي خيلي دانش حوزههاي
.است مانده باقي
كنار شنهاي با بچه يك شبيه او كه ميگفت نيوتون زمانيكه
بلكه نميداد بخرج تواضع او ميكرد بازي كبير اقيانوس
هنوز بشر كه است اين و ميكرد بيان را واقعيت يك فقط
هنوز بشر دانش كه دارد را بزرگي نامكشوف حوزههاي اظهار
.است نبوده آن در نفوذ به قادر
در كه ميدهد نشان ،(تاريخ جهان) التاريخ عالم سوم ،
و فرهنگها انسان اجتماعي ، و فيزيكي محيط با ارتباط
حيات اصول از انسان وقتي.داد گسترش را بزرگي تمدنهاي
در و ميكند تجاوز ميخواند خدا قانون قرآن كه بخشي
بزرگ آفرينش اين ميكند افراط ضدبشري و ناعادلانه كارهاي
هستي سرتاسر در.ميشود نابود خلاقش مهارت و ذهن
معماري ، صنايع هنرها ، تمدنها ، اينگونه از نشانههايي
براي آن مطالعه كه دارد وجود ديگر آثار و ادبيات و زبان
خود از آنها كه ارزشمندي آثار بخاطر هم است مفيد انسان
آماده آنها كه مهم هشدار اين بخاطر هم و نهادهاند بجاي
:برخيزند مبارزه به زندگي حق قوانين مقابل در تا ميشوند
بود (تمدنها افول و ظهور) سنتهايي و قوانين شما از پيش"
زمين روي در (اجراست قابل شما براي همچنين كه) گذشت و
".بود چگونه كنندگان تكذيب سرانجام كه ببينيد و بگرديد
(1373)
با زندگيش كه است صدد در اگر است واجب انسان بر بنابراين
را واقعيت جنبه سه اين دهد قرار استفاده مورد فهم و معني
كه دارد وجود زيادي آيات الموءمنون سوره در.نمايد روشن
معطوف بشري علائق بزرگ حوزه سه اين مطالعه به را ما توجه
مورد در انديشه براي نياز به تا 16 آيات 12.ميدارد
كامل تصرف به بهتدريج او چطور اينكه و انسان رشد و تولد
را طبيعت جهان تا 22 آيات 17.دارد اشاره ميرسد قدرتش
تا است شده طراحي چطور اينكه و ميدهد قرار بررسي مورد
نيز و باشد زنده موجودات ديگر و انسان نيازهاي موافق
و باغها و مزارع باران ، آسمان ، زمين ، چطور كه شده اشاره
براي سودمندند روانند آبها در كه كشتيهايي گلهها ،
براي لازم بصيرت چند هر.برسند هدفشان به آنها تا انسان
"مستقيما كه آيه حدود 30 در.دارد را آنها از استفاده
كه است قديم فرهنگهاي و ملتها تاريخ به مراجعه پيگير
را كيفياتي نشدند موفق آنها بهخاطراينكه شدند ناپديد
كيفيات بلكه -زيستي "صرفا نه -دهند توسعه بقا براي
وقار و آزادي با همراه را بقاء بايد كه اخلاقي و اجتماعي
از بسياري ميان ميكنند ايجاد تفرقه آنها.نمايد تضمين
در كه را بشر نوع ذاتي وحدت تا مخالف يا جنگي گروههاي
بين از شده داده توضيح (Community) امت يك بهعنوان قرآن
اشاره كه ميشود شناخته حزب بهعنوان مخالف گروه.ببرند
كه آنچه در اينكه به دارد تمايل گروهها از يك هر كه دارد
خرسندي اظهار دارد اصول و عقايد نظريات ، طريق از آن
بهواسطه انتقادي بطور كه ندارد را اين آمادگي و نمايد
تلقي طرز اينگونه اسلام.گيرد قرار آزمايش مورد عقل نور
شود فكر و قلب محدوديت تاريكانديشي ، منجربه كه را ذهن
بيابند كه جا هر مطبوع ، حقيقت راشايسته آنها.ميداند بد
زمان آن عربستان در را مردم اينگونه قرآن.نميداند
بود خوب نياكانشان براي آنچه كه مينمايد توصيف اينگونه
اصرار آنها با موافقت طريق به و بود خوب نيز آنها براي
:ميفرمايد كه همانطور داشتند
از و يافتيم آيين بر را خود نياكان ما گفتند ، آنها اما"
(2243) ".ميكنيم پيروي آنها
يافت غيره و كاهنان كشيشان ، در همچنين اظهارنظر اين
حقيقي امور و ميدانند انحصاريشان حق را مذهب كه ميشود
را درمييابند خود ذهن و عقل با معمولي مردان كه را
ميان در روشنفكري و خوب افراد البته.مينمايند انكار
و بخردانه را مردم مينمايند سعي كه ميشود يافت آنها
مقتدر خيلي آنها اكثريت اما.نمايند هدايت متواضعانه
ديني عقل و فكر انحصاري مالك كه ميكنند ادعا و هستند
سرمايهگذاري مردم خرافات و جهل روي بر اغلب و هستند
همه در خدا آيات به نسبت انديشه و فكر به دعوت.ميكنند
:است شده تكرار قرآن جاي
آفريده خدا آنچه و زمين و آسمانها ملكوت در آيا"
از بعد.باشد شده نزديك زندگيشان پايان شايد ننگريستند
كند گمراهش خدا كه كسي.ميكنند باور را سخن كدام قرآن
تا ميكند رها گمراهي در را آنان و ندارد راهنمايي
(1861857)".بمانند سرگردان
شگفتيهاي تمام خدا كه است انساني براي آن بنابراين
است غيرممكن او براي آن و است آفريده طبيعترا گوناگون
آنها به نسبت او چرا پس.نمايد درك را او بخشش عظمت
نميكند؟ تفكر انديشمندانه ، و متفكرانه
دارد ادامه
|