زندگي كمياب گوهر خوشبختي احساس
را حجاريان سعيد جلب حكم مرتضوي
كرد صادر
كردند دريافت انتشار مجوز جديد نشريه 17
همشهري جوايز برندگان از بخش آخرين
زندگي كمياب گوهر خوشبختي احساس
هرگز كه موجودي جديد ، موجودي به‌عنوان بشر فرد هر
در موفقيت براي كه وسايلي با است ، نداشته وجود همانندش
ببينند ، مي‌توانند يك هر.مي‌شود متولد است لازم زندگي
كدام هر.كنند فكر خود براي و بچشند كنند ، لمس بشنوند ،
داراي خويشند ، منحصربه‌فرد استعداد داراي افراد از
خود سهم به كدام هر.هستند محدوديتهايي و لياقت‌ها
.باشند خلاقي و باهوش فكر ، با مهم ، فرد مي‌توانند
كسب.دارند مختلف زمينه‌هاي در متفاوتي استعداد موفق‌ها
خوشبخت و خلوص و صداقت ولي نيست مساله مهمترين موفقيت
خود وجود سالم و صداقت با فرد.است مساله مهمترين زيستن
به كردن عمل و كردن رفتار بودن ، خود با خود ، شناخت با را
او.مي‌كند هست‌تجربه "واقعا كه آنگونه و تظاهر از دور
و منحصربه‌فرد امكانات و استعدادها از استفاده با
خصوصيات برده ، پيش به را زندگي‌اش خويش بي‌مانند
قدرداني آن از و نموده قبول را ديگران منحصربه‌فرد
باشد بايد مي‌كند تصور آنچه وقف را خود زندگي.مي‌كند
صرف را خود انرژي ولذا مي‌باشد خودش بلكه نمي‌كند
شركت به ديگران اغواي و تظاهر و ديگران به خود نماياندن
و ظاهر خوشبخت و موفق فرد.نمي‌كند رواني‌اش بازيهاي در
آنكه بجاي مي‌دهد ، بروز متعادل حد در را خود باطن
توجه ، جلب در كوشش از حاكي كه دهد بروز خود از تصاويري
دوست بين كه مي‌داند اوباشد ديگران فريب يا تحريك
به تظاهر و بودن احمق بين داشتن ، دوست به تظاهر و داشتن
وجود تفاوت دانستن به تظاهر و دانستن بين بودن ، احمق
وي.ندارد نقاب يك پشت در شدن مخفي به نيازي او.دارد
بزرگي‌اش يا حقارت بر مبني خود از غيرواقع‌بينانه تصاوير
و ترس احساس بودن ، خودمختار از.مي‌اندازد دور به را
.نمي‌كند تهديد
هر براي و فصلي چيز هر براي مي‌داند خوشبخت و موفق فرد
.است زماني فعاليتي
بردباري براي زماني و تهاجم براي زماني
تنهايي براي زماني و بودن باهم براي زماني
عشق براي زماني و جنگ براي زماني
تفريح براي زماني و كار براي زماني
خنديدن براي زماني و گريستن براي زماني
سكوت براي زماني و سخنگويي براي زماني
انتظار براي زماني و عجله براي زماني
خوشبختي و هيجانات
را هيجانها مي‌توان كه معتقدند روان‌شناسان از بسياري
شادي و ترس خشم ، يعني اساسي و دسته‌كلي سه در درآدمي
ديگر انواع روان‌شناسان ، اين اعتقاد به.كرد طبقه‌بندي
هيجان ، كلي دسته سه همين گوناگون حالتهاي واقع در هيجانها
.هستند شادي و ترس خشم ، يا
و هستند خشم مختلف اشكال خصومت ، غضب ، نفرت ، مثال ، براي
ترس هيجان گناه ، احساس و حسادت نظير هيجانهايي اساس
نظير هيجانهايي اساس و پايه نظريه ، اين براساس.مي‌باشند
(سعادت يا خرسندي و خوشحالي خوشي ، )شادكامي و خوشبختي عشق ،
است تركيبي "احتمالا نيز غمگيني و شادي‌اند هيجان نيز
.خشم و ترس هيجانهاي از
در ناكامي نتيجه در "معمولا كه است نامطبوع هيجان يك خشم
ترس.است فرد كنترل از خارج كه مي‌شود انجام موقعيتهايي
.است همراه خطرناك موقعيت با مواجهه يا خطر احساس با نيز
ثانيه چند براي مي‌تواند و است ناپايدار هيجان يك شادي
اگر حال.باشد داشته ادامه ساعت چند يا و دقيقه چند يا
مدتها براي و كند پيدا ادامه ساعت چند از بيش شادي احساس
يا خوشبختي احساس آن به صورت ، اين در يابد ، ادامه نيز
كند ، خوشبختي احساس فرد اينكه براي اما.مي‌گوييم شادكامي
براي.نيست كافي برايش شادي از ناشي لذت احساس تنها
شد انجام خوشبختي يا شادكامي زمينه در كه تحقيقي در مثال
مي‌تواند هنگامي فقط شادي احساس كه شد حاصل نتيجه اين
قناعت ، رضايت ، احساس حال ، عين در شخص كه كند پيدا ادامه
ممكن مثال براي.باشد داشته نيز دروني آرامش و خرسندي
فوري هيجان يك هنگفت ثروت يك آوردن بدست با شخصي است
يافت خواهد ادامه شادي اين اينكه اما كند ، تجربه را شادي
خير ، يا شد خواهد شادكامي يا خوشبختي احساس به منتهي و
.است ديگري مطلب
خوشبختي مورد در انديشمندان ديدگاه
خوشبختي يا شادكامي فلسفه ، صاحبنظران و متفكرين از برخي
امريكايي ، روانشناس جيمز دانسته‌اند ، خوبي بهترين را
دروني حيات بين سازگاري و توافق":به‌عنوان را خوشبختي
تعريف "زندگي محيط با رابطه در او خارجي نيروهاي و شخص
كه آنجايي از اخلاق معلم و فيلسوف روسو ، ژاك ژان.مي‌كند
واقعيتها به بيشتر و مي‌داد اهميت تخيلات به كمتر وي
قابل بانكي حساب يك يعني خوشبختي":بود معتقد داشت ، توجه
كامل هضم مهمتر همه از بالاخره و خوب غذاي يك توجه ،
و سياستمدار فيلسوف ، منتسكيو ، "!خورده‌ايم كه است غذايي
كند آرزو شخص اگر كه بود معتقد فرانسوي معروف تاريخ‌شناس
سادگي به مي‌تواند آرزو اين باشد ، شادكام يا خوشبخت
ما از يك هر "غالبا كه است آن مشكل اما شود ، برآورده
همين تحقق و باشيم خوشبخت‌تر ديگران از داريم تمايل
دشوار امري برايمان آن به دستيابي هميشه كه آرزوست
ما "غالبا كه است آن نيز دشواري اين دليلميسازد
.مي‌بينيم هستند ، آنكه از خوشبخت‌تر را ديگران
روان‌شناسي ديدگاه از شادكامي يا خوشبختي
اجتماعي مقايسه نظريه خوشبختي ، زمينه در نظريه‌ها از يكي
يا نتيجه خوشبختي كه مي‌شود گفته نظريه اين براساس.است
زندگي شرايط و احوال و اوضاع كه است شخص احساس اين حاصل
ديگران زندگي شرايط و احوال و اوضاع از مطلوبتر بسيار او
.است
با خود زندگي مقايسه با مي‌توانيد شما نظريه ، اين براساس
احساس دارند ، كمتري امتيازات كه ديگري افراد زندگي
.بكنيد بيشتري خوشبختي يا شادكامي
كمتري اهميت اجتماعي مقايسه نظريه در كه عواملي از يكي
در خوشبختي احساس عامه تصور برخلاف.است ثروت دارد ،
مردم در خوشبختي احساس با زيادي تفاوت ثروتمند افراد
مردم كه است آن مقايسه اين شرط.ندارد غيرثروتمند
شغل ، مثل زندگي اساسي و اوليه امكانات از غيرثروتمند
.باشند برخوردار آن ، نظاير و خانواده و خانه
تنها نه فرد هر خوشبختي احساس انطباق ، سطح نظريه براساس
مقايسه با بلكه دارد بستگي ديگر ، مردم با خودش مقايسه در
احساس ديگر عبارت به.است رابطه در نيز خودش با فرد
و احوال و اوضاع مقايسه به حدودي تا شما كنوني خوشبختي
"قبلا كه شرايطي و احوال و اوضاع با شما فعلي شرايط
شرايط و احوال و اوضاع هرچه اما.دارد بستگي داشته‌ايد ،
شما خوشبختي معيار نسبت ، همين به مي‌كند ، پيدا بهبود شما
احساس يا خوشبختي ما از يك هر بهرحالميرود بالا نيز
معناي چند هر كه مي‌كنيم تعريف خاصي كلمات با را شادكامي
نمي‌توانند همه ولي است ، فهم قابل ما همه براي كلمات اين
هر.دهند ارائه خوشبختي احساس براي مشابهي "كاملا تعريف
و خوشبختي تعقيب خوشبختي ، براي تعريفي ارائه در ما از يك
.داريم تفاوت يكديگر با خوشبختي به كامل دستيابي ميزان
خوشبختي ما از يك هر براي كه است اين جالب نكات از يكي
زندگي اساسي تصميمات ما و است نهايي هدف يك شادكامي يا
آنچه براساس بلكه است ، عملي كه آنچه اساس بر نه را خود
اتخاذ كرد ، خواهد خوشبخت‌تر را ما مي‌كنيم فكر كه
.مي‌كنيم
است؟ خوشبخت كسي چه
گذشته سال سي طي ميشيگان دانشگاه اجتماعي تحقيقات موءسسه
و است زده دست تحقيقاتي سلسله انجام به آن از قبل حتي و
خوشبختي احساس سطح يا ميزان تا است خواسته مردم از آن طي
نيز ديگري سئوالهاي بررسي ، اين طي.سازند مشخص را خود
نتيجه.است شده مطرح مردم زندگي گوناگون ابعاد درباره
گروه براي زندگي چند هر كه است داده نشان تحقيقات اين
است ، بوده خود خاص بلنديهاي و پستي داراي مطالعه مورد
يا نامطبوع لحظات از بيش را خوب لحظات مردم بيشتر مع‌هذا
كه است گرفته نتيجه تحقيق گروه.كرده‌اند تجربه بد ،
در را شادكامي يا خوشبختي احساس آنان بررسي مورد نمونه
درصد كه 30 شد معلوم بررسي همين در.داشته‌اند بالا سطح
به را خود درصد خوشبخت ، 55 بسيار را خود پاسخ‌دهندگان از
نه را خود فقط 10درصد و خوشبخت و خوشحال كافي اندازه
مي‌توان كلي بطور.دانسته‌اند خوشحال يا خوشبخت چندان
:كه گفت
جوانتر افراد خوشحالي احساس مي‌شود ، تصور آنچه برخلاف -1
خوشحالي احساس از بيش هستند ، جواني عنفوان در كه كساني و
.نيست مسن‌تر افراد
از كمتر يا بيشتر روستاها ، مردم خوشحالي ميزان -2
.نيست شهرنشين مردم خوشحالي
اجتماعي ، موقعيت يا پرستيژ پول ، كه نمي‌رسد نظر به -3
.باشد خوشبختي كليد
بيش ثروتمند افراد كه دارد وجود ضعيفي احتمال چند هر -4
اين ولي كنند ، خوشبختي يا خوشحالي احساس فقير افراد از
خود ذهن در ما بيشتر كه است ميزاني آن از كمتر تفاوت
.داريم
احتمال كمتر مي‌كنند ، زندگي شديد فقر در كه مردمي -5
درآمد با گروههاي وقتي اما.باشند خوشحال بسيار دارد
مي‌كنيم ، مقايسه پايين بسيار گروههاي با را بالا بسيار
بسيار را خود كه كساني درصد" مي‌دهد نشان حاصل نتايج
بادرآمد گروههاي براي درصد نسبت ، 32 به مي‌دانند خوشبخت
پايين بسيار بادرآمد گروههاي براي درصد و 25 بالا بسيار
".است بوده
افراد خوشبختي احساس در اجتماعي همبستگيهاي و روابط -6
.دارند را بسزايي و موءثر نقش
مجرد ، افراد با مقايسه در هستند ، متاهل كه افرادي -7
يا خوشبختي احساس بيشتر متوسط ، بطور بيوه ، يا مطلقه
.داشته‌اند خوشحالي
نزديك دوستيهاي داراي كه كساني نيز مجرد افراد بين در -8
چنين فاقد كه كساني از بيشتر مي‌باشند ، صميمي و
تجربه را خوشحالي يا خوشبختي احساس هستند ، دوستيهايي
.كرده‌اند
ما از ديگران اينكه احساس يا ديگران از كردن مراقبت -9
(دوستان يا خويشاوندان يا ازدواج طريق از) مي‌كنند مراقبت
.مي‌باشد موءثر خوشبختي و خوشحالي احساس در نيز
مي‌تواند اجتماعي همبستگيهاي و روابط از رضايت احساس -10
ايفا خوشبختي احساس و رواني سلامت در را اهميتي با نقش
.كند
همبستگيهاي عامل از بيش خودش به نسبت شخص احساس -11
عبارت به.مي‌باشد موءثر وي خوشبختي احساس در اجتماعي
نيز و مي‌كنند رضايت احساس خود به نسبت كه كساني ديگر
دارند ، به‌عهده را خود زندگي امور كنترل كه مي‌كنند احساس
كمتر خود تواناييهاي به نسبت كه كساني با مقايسه در
از خارج نيروهاي تسلط تحت را خود مي‌كنند رضايت احساس
تجربه را بيشتري خوشبختي احساس مي‌كنند ، حس خود درون
.مي‌كنند
اثر داراي غيرمنتظره و زياد ثروت آوردن بدست حتي -12
افراد اين براي.است بوده خوشبختي احساس در كوتاه‌مدتي
پيدا عادي حالت يك ثروت داشتن كوتاهي زمان مدت از بعد
بدتر وضعيت‌شان جهات ، بعضي در افراد اين حتي.كرد خواهد
در.نياورده‌اند بدست زيادي پول كه است بوده كساني از
گونه‌هاي به كه است واژه‌اي خوشبختي بگوييم بايد نهايت
از قبل خوشبختي.مي‌شود متفاوت برداشتهاي آن از مختلف
معنا آن به كه هستند انسانها خود باشد داشته معنايي آنكه
واقعيت يك آنكه از قبل است احساس يك خوشبختي.مي‌بخشند
و دارند انسانها خود خوشبختي در را سهم بيشترين.باشد
البته.مي‌يابد اختصاص فرد از خارج مسائل به كمتري سهم
مسائل و رفاهي و مادي مسائل مانند خارجي عوامل نقش
.كرد منتفي "كاملا نمي‌توان را غيره و فرهنگي و اجتماعي
كنيم فكر اگر بكنيم خوشبختي احساس مي‌توانيم خودمان ولي
بسيار مي‌توانيم صورت اين غير در هستيم خوشبخت كه
و باشد فراهم امكانات تمامي كه چند هر باشيم ناخشنود
را كساني ما شايد.بپندارند خوشبخت را ما نيز ديگران
به توجه با را بهره بهترين موقعيت هر از كه بشناسيم
مسائل به نسبت آنان نگرش و مي‌گيرند اخلاقي معيارهاي
گاه ديگر طرف از.است همراه خوشبيني و شادي با گوناگون
خالي قسمت به مي‌رسد نظر به كه مي‌شويم مواجه افرادي با
.مي‌نگرند مشكل ، يا واقعه هر تاريك بخش به يا آب ليوان يك
آورنده بوجود مي‌تواند تلقي‌ها طرز و نگرشها اينگونه
سعي پس.باشد نگراني و ناخشنودي يا شادي و خوشبختي احساس
از سرشار زندگي‌تان تا باشد اول نوع از شما نگرش كنيد
.باشد نشاط و شادي
نتيجه‌گيري
مي‌آيد پيش سئوال اين حال گفتيم ، تاكنون آنچه به باتوجه
در.كرد تجويز خوشبختي براي را نسخه نوعي مي‌توان آيا كه
اظهار مي‌توان اطمينان با":گفت بايد سئوال اين به پاسخ
اما ".ندارد وجود معيني نسخه خوشبختي احساس براي كه داشت
خاصي شرايط داراي كه افرادي بطوركلي ، ":گفت مي‌توان
برخوردارند كافي درآمد از كرده‌اند ، ازدواج "مثلا هستند ،
ديگران با مقايسه در دارند ، مثبتي احساس زندگي به نسبت و
خوشبختي يا خوشحالي احساس مي‌باشند شرايط اين فاقد كه
كه شويم يادآور است لازم اما.مي‌كنند تجربه را بيشتري
مطلق بطور كه ندارد وجود خاصي عوامل مجموعه يا عامل هيچ
باعث زياد ثروت كه صورتي در حتي.كند تضمين را خوشبختي
اين يابد ، افزايش ما نظر مورد معيارهاي و انتظارات شود
خواهد ناچيزي اثر شادكامي ، يا خوشبختي براحساس نيز ثروت
شخص كه نيست احساسي خوشبختي":گفت بايد پايان در.داشت
شود مالك (ماشين خانه ، پول ، ) شي‌ء يك مانند را آن بتواند
كه است فرآيندي يا احساس خوشبختي.آورد بدست را آن و
".باشيم تلاش در هميشه بايد آن به دستيابي براي
شويم ، خوشبختي مالك نمي‌توانيم ما":گفت مي‌توان واقع در
".باشيم آن تعقيب در مي‌توانيم فقط بلكه
آن بسوي و كنيد انتخاب را خود هدف خوشبختي به رسيدن براي
كه چرا كنيد شروع حالا همين از را خود حركت.كنيد حركت
.است دير بعد لحظه چند
ارشد كارشناس اسماعيلي غلامعلي:نگارش و گردآوري
روان‌شناسي
:منابع
محمود دكتر تاليف مديران براي كاربردي شناسي روان -1
ساعتچي
دكتر :ترجمه شده‌ايم آفريده موفقيت و خوشبختي براي -2
قاسم‌زاده حسن
را حجاريان سعيد جلب حكم مرتضوي
كرد صادر
شد صادر حجاريان جلب حكم
جلب حكم دادگاه 1410 رئيس مرتضوي سعيد :اجتماعي گروه
كرده صادر را امروز صبح روزنامه مسئول مدير حجاريان سعيد
در توضيحات اداي براي امروز صبح حجاريان 9 سعيد.است
شعبه در روزنامه اين عليه شده مطرح جديد شكايت مورد 8
.مي‌شود حاضر مطبوعات دادگاه 1410
كه مطلب اين تائيد با حجاريان سعيد وكيل رياحي غلامعلي
گفتگويي در شده ، صادر مرتضوي قاضي سوي از موكلش جلب حكم
با و شدم حاضر دادگاه در ديروز صبح:گفت ما خبرنگار به
سعيد آقاي كه كردم اعلام صادره جلب حكم از شگفتي اظهار
آمادگي صالحه قضايي مراجع در حضور براي همواره حجاريان
.است شده صادر ايشان براي جلب حكم حال اين با اما.دارد
مورد در:افزود امروز صبح روزنامه مسئول مدير وكيل
و شده بازجويي جلسه چند حجاريان آقاي از قبلي پرونده‌هاي
آنها به نسبت كه است شده مطرح جديد شكايت مورد 8"ظاهرا
دادگاه كار تراكم وي است نگرفته صورت مقدماتي تحقيقات
انجام عدم علت را رمضان مبارك ماه حلول و مطبوعات
.دانست مقدماتي تحقيقات
وزارت امروز ، صبح روزنامه مسئول مدير شاكيان جمله از
ويژه يگان و اطلاعات حفاظت انتظامي ، نيروي اطلاعات ،
.مي‌باشند پاسداران
هرگاه كه كرده‌اند اعلام وي خود و حجاريان وكيل اينكه با
دادگاه در حضور به حاضر توضيحات ارائه براي باشد لازم
.دارد بسيار تعجب جاي جلب حكم صدور هستند
كردند دريافت انتشار مجوز جديد نشريه 17
نشريه انتشار 17 مجوز دوشنبه روز برمطبوعات نظارت هيات
.كرد صادر را
ماهنامه ، دوهفته‌نامه ، 4 هفته‌نامه ، 3 شامل 2 نشريات اين
.است يك‌سالنامه و فصلنامه 7
به نما جهان:گفت داخلي مطبوعات مديركل جعفري مهرنوش
به نو جامعه و خوراسگاني مقتدايي مديرمسئولي‌عباس
كه هستند هفته‌نامه‌هايي كمال‌سرايي فاطمه مديرمسئولي
.كرده‌اند دريافت انتشار مجوز
به ابيورد نامه‌هاي هفته دو انتشار با:افزود وي
مديرمسئولي به اسلامشهر آواي احمدمرادي‌ثاني ، مديرمسئولي
احمد مديرمسئولي به سيماي‌خانواده و اسكندري فرهنگ
جلسه اين در جعفري گفته به.شد موافقت نيز سلمان‌زاده
به فرهنگ دين‌و ماهنامه‌هاي انتشار تقاضاي با همچنين
مديرمسئولي به مسافران توراني ، اعلاء مديرمسئولي
مديرمسئولي به رايانه دنياي دوبرجه ، سياوش‌غلامي
محمدحسين مديرمسئولي نهاده‌به و رضوي سيداميرحسين
.شد موافقت شريفي‌يزدي
سربند ، آدينه فيلمنامه ، كوثر ، ملينا ، فصلنامه‌هاي
ايران بورس سالنامه و ومستند آينده‌سازان تقوا ، ره‌آورد
بر نظارت هيات از كه هستند نشرياتي ديگر از جهان و
.كردند دريافت انتشار مجوز مطبوعات
همشهري جوايز برندگان از بخش آخرين
نوجوانان سني گروه اصفهان استان نهايي برندگان
يوسفيان پدرام o راديوضبط برنده (نطنز) مجتهدزاده مرضيه
(فلاورجان) مكي‌زاده صفيه o موج سه راديو برنده (اصفهان)
(شاهين‌شهر) مشتاقي‌خوزاني حميدرضا o موج سه راديو برنده
برنده (اصفهان) فتح‌الدين فرشاد o سه‌موج راديو برنده
برقي بخاري برنده (اصفهان) صابريان نگين o برقي بخاري
سرنا o برقي بخاري برنده (اصفهان) حاج‌صادقي مجيد o
ميرفتاح مهنوش o برقي بخاري برنده (اصفهان) نادريان
(شهرضا) ميرفتاح محمدمهدي o برقي بخاري برنده (شهرضا)
سال كتاب برنده (اصفهان) احمدي مرتضي o برقي بخاري برنده
سال كتاب برنده (فولادشهر) ربيعي محمدصادق o همشهري
o همشهري سال كتاب برنده (اصفهان) فتحي الهام o همشهري
نفيسه o همشهري سال كتاب برنده (نجف‌آباد) اميري اسماعيل
فاطمه o گل‌آقا مجموعه برنده (اصفهان) معصومه‌زاده
اسدپور قاسم o گل‌آقا مجموعه برنده (بادرود) مجتهدزاده
برنده (شيراز) رضواني مهناز o پنكه برنده (حاجي‌آباد)
بخاري برنده (شيراز) عباسي‌جعفرلو اسماعيل o برقي بخاري
احسان o موج سه راديو برنده (آباده) امامي نسيم o برقي
امينايي نيما o همشهري سال كتاب برنده (شيراز) كياميري
(شيراز) تابنده سحر o همشهري سال كتاب برنده (شيراز)
برنده (آباده) سرداري نوشين o همشهري سال كتاب برنده
مجموعه برنده (فسا) داوديان حسين o همشهري كتابهاي گزيده
.گل‌آقا
|
