خاكستر زير آتشي هيرمند
منفي و مثبت زواياي و ايدئولوژي
خاكستر زير آتشي هيرمند
عسگري محمود
اساسي مقوله يك به متذكر ابتدا مقاله نويسنده :اشاره
معتقد و ميشود مسايل به پرداختن در "پيشگيري" عنوان تحت
يا سياسي بحران با كه زماني تا جغرافيايي مناطق در است
مناطق آن از صحيحي اطلاعات "اساسا نشدهايم ، مواجه نظامي
كه جديد موضوع يك به رو اين از نداريم ، خود آرشيو در
نميرود شمار به ايران اسلامي جمهوري براي بالفعلي بحران
و ميكند اشاره باشد مسالهساز ميتواند بالقوه بهطور و
در هيرمند رودخانه نقش كه است سئوال اين به پاسخ آن
به توجه با آيا چيست؟ ايران اسلامي جمهوري امنيت
طالبان ، و ايران بين خصومت و افغانستان سياسي بيثباتي
خارجي و داخلي امنيت بر محسوسي تاثير ميتواند هيرمند
باشد؟ داشته كشور
انديشه گروه
كشوري ، هر مسئولين عملي -فكري دغدغههاي از يكي امروزه
و "عموما گوناگون ابعاد در خودي مرزهاي در امنيت تامين
منطقه كشورهاي البته ميباشد ، "مخصوصا سياسي امنيت
پيدا خاصي حساسيتهاي مقوله ، اين به نسبت نيز خاورميانه
از يك درهيچ":است معتقد اسكوفيلد ريچارد.نمودهاند
بدين تا منطقه اين دولتهاي خاورميانه ، مدرن تاريخ ادوار
".نبودهاند علاقهمند ثبات با و روشن مرزهاي داشتن به حد
مرزي نقاط مهمترين از برخي درمييابيم دقت كمي با (1)
شدهاند واقع مناطقي در امنيتي بعد از خصوص به كشور حساس
اين بارز نمونهدارند ارتباط آب مساله با نوعي به كه
.ميبينم كشورمان خاك به عراق رژيم تجاوز در را مساله
رود اروند (ايران به تهاجم براي) عراق عمده دلايل از يكي
.بود آن به مربوط ادعاهاي و
با كشور مرزهاي از بخش يك به داريم سعي مقاله اين در
رودخانه و كشور شرق يعني آن ، مرزي رودخانههاي به توجه
است ، افغانستان با كشور آبي مرز "عملا كه هيرمند
ميباشد دليل اين به نيز شرق منطقه انتخاب علت.بپردازيم
و جنبهداخلي از بيشتر مذكور بخش پيش دهه دو تا كه
(هند تا حداكثر و پاكستان افغانستان ، شامل) منطقهاي
آسيا ژئوپليتيك كل در فوق منطقه امروزه اما" داشت ، اهميت
خراسان جنوب با كه ايران ميانه شرق.است شده حساسيت حائز
مثابه به اهميتي از ميكند تطبيق سيستان استان شمال و
ثقل مركز ميرسد نظر به.است برخوردار جبهه مركز
طرف به اسراييل از آسيا نظامي و سياسي ژئوپليتيكي ،
طور به (2)".است حركت حال در مركزي آسياي و افغانستان
.دارد خاصي فوريت يك زماني نظر از كشور ، از قسمت اين كلي
آن زيانبار آثار و افغانستان فعلي ديگربحران عبارت به
سرزمينهاي و مرزها امنيت با رابطه در بويژه ايران براي
موضوع كه بردارد در ما براي را هشداري كشور ، شرق مرزي
مورد جدي طور به بايد و بوده حساس بسيار كشور مرزهاي
ميتوان آسيبشناسانه ، ديدگاه يك از.گيرد قرار مطالعه
-فكري آفات از يكي متاسفانه كه نمود اشاره واقعيتي به
تنها مواقع ، اكثر در "اصولا كه است اين ايرانيان خلقي
مشكل آن كه هستند مسايل براي حل راه فكر به زماني
نمونه عنوان به.باشد شده تبديل بحران يك به "تقريبا
ويرانگر افزايش مقطع در ارز نرخ تثبيت مساله به ميتوان
پس غيرنفتي صادرات به توجه ارز ، انواع قيمت غيرواقعي و
(3).جهاني سطح در نفت قيمت شديد افت از
راجع سياستسازي و تصميمگيري ميشود گفته كه حالي در
ما ميرسد نظر به دارد ، ثبات و آرامش به نياز موضوعات به
دنبال به اغلب و نداشته پيشگيري مفهوم به چنداني توجه
عينيت شاهد ما نيز مرزها با رابطه درهستيم درمان
آن به نسبت ما ديگر عبارت به.ميباشيم مطالب اين يافتگي
با آنها در كه داريم بيشتري اطلاعات مرزهايمان از قسمت
با مرزي خطوط مانند شدهايم ، مواجه بحرانهايي و مسائل
در.خليجفارس در جزايرمان و دريايي مرزهاي يا و عراق
در كشور مرزهاي به راجع كمتري ، نسبت به اطلاعات مقابل ،
بخشها آن در جدي مشكل تاكنون زيرا داريم قسمتها ساير
.نداشتهايم
ايران براي آن واهميت هيرمند مرزي رودخانه
مرزي خط تغيير از جدا بينالمللي رودخانههاي امروزه
مورد نيز كشتيراني و صنعت نظير زمينههايي در كشورها ،
رودخانهها اين از بهرهبرداري.ميگيرند قرار استفاده
از ناشي بحرانهاي با مقابله يا پيشگيري در ميتواند
و سرحدات در اشتغال ايجاد خصوص در همچنين تقاضا ، افزايش
حاصلخيزي نيز و شهرها به مرزنشينان مهاجرت از جلوگيري
حداقل 214 جهاني سطح درآيند كار به مرزي ، دشتهاي
يا كشور دو در آنها آبريز حوزه كه دارد وجود رودخانه
حدود 12 كه -كشور آب منابع %حدود 7 (4).دارد قرار بيشتر
در واقع آبريز حوزههاي از -است سال در مكعب متر ميليارد
به نزديك طرفي از.ميگيرند سرچشمه كشور مرزهاي از بيرون
بزرگ و كوچك رودخانه را 26 كشورمان مشترك مرز از %22
كليه با ايران اسلامي جمهوري است ذكر شايان.ميسازند
به نگرش با (5)است رودخانهاي مرز داراي همسايه كشورهاي
و آبريز حوزههاي وضعيت نيز و سياسي -جغرافيايي موقعيت
مناطق از بسياري درمييابيم كشورمان مرزي رودخانههاي
چگونگي از استراتژيك مناطق بخصوص و كشاورزي صنعتي
قبيل ايناست متاثر مشترك آبي منابع از بهرهبرداري
بدانيم كه است اهميتبيشتري حائز ما براي زماني منابع ،
استفاده مشترك آب منابع از سال 1373 در كه افرادي
پيشبيني و بودند مرزي نواحي جمعيت مجموع %مينمودند 9/7
.يابند افزايش %حدود 3/8 به درصد اين سال 1400 در ميگردد
زيستي امكانات آوردن فراهم لزوم معناي به امر اين (6)
اين جدي ملزومات از يكي آبي منابع تهيه كه است بيشتر
.ميباشد روند
كه ميباشد هيرمند ايران ، مرزي رودخانههاي حساسترين از
در 40 بابايغما ارتفاعات و هندوكش جبال سلسله از
باختري جنوب از.ميگيرد سرچشمه كابل باختر كيلومتري
نامارغنداب ، به ديگري رودخانه با اتصال از پس كابل
خاك در واقع كمال بند در.ميشود مارگو دشت وارد و گذشته
در و ميشود منحرف شمال به و داده مسير تغيير افغانستان ،
خاك وارد زابل خاوري جنوب كيلومتري در 36 واقع كوهك بند
شعبه دو به نقطه اين واز ميشود (كشور دو مرز) ايران
خاك وارد سيستان شعبه كه ميشود تقسيم پرنيان و سيستان
.ميگردد ايران
حوزه اين اندازه كه شده شامل را وسيعي آبريز حوزه هيرمند
آن آبدهي.ميگردد برآورد مربع كيلومتر حدود 150000 در
ميليون افغانستان 11600 خاك در دشت به ورود ابتداي در
از قبل آبدهي اين از نيمي كه است شده زده تخمين مكعب متر
استفاده با افغانستان خاك در كشور دو مشترك مرز به رسيدن
ميليارد ظرفيت 3 با كجكي و ارغنداب در كه مخزني سد دو از
قرار استفاده مورد و كنترل است شده ساخته مكعب متر
بياباني بخشهاي آباداني در توجهي قابل تاثيرات و ميگيرد
(7).است نموده ايفاء كشور اين
دارد ادامه
:پانوشتها و منابع
گفتگو ، ،"فارس خليج در مرزي مناقشات" اسكوفيلد ، ريچارد -1
.ص 41 ،(پاييز 1377) شماره 21
شمال و شرق ژئوپليتيكي اهميت" پاپلييزدي ، حسين محمد -2
يازدهم ، سال جغرافيايي ، تحقيقات فصلنامه ،"ايران شرق
.صص 2423 ،(زمستان 1375) شماره 43
در اقتصادي بحراني اوضاع به راجع رفسنجاني هاشمي آقاي -3
(مرداد 1370 18) جمعه نماز خطبههاي در جنگ پايان مقطع
قرمز خط زير به ايران اقتصادي وضع جنگ جريان در:ميگويد
بگيريم ، خارجي وام دلار ميليارد شديم 12 مجبور.رسيد
وليپور حسن سيد.شد بد بسيار اقتصادي وضع معالوصف
فصلنامه ،"ايران.ا.ج در ملي امنيت گفتمانهاي" زرومي ،
.ص 76 ،(تابستان 1377) دوم شماره پيش راهبردي ، مطالعات
دهههاي و سالها در مديريت چالشهاي" جهاني ، عباسقلي -4
و تابستان) شماره 1918 ششم ، سال توسعه ، و آب ،"آينده
.ص 10 ،(پاييز 1377
،"مشترك آب منابع ديدگاه از آب بحران" كيانفر ، محمد -5
.ص 83 پيشين ، توسعه ، و آب
.ص 84 پيشين ، -6
دايرتالمعارف مركز:تهران ;اسلامي بزرگ دايرتالمعارف -7
.ص 12 اسلامي ، 1369 ، بزرگ
منفي و مثبت زواياي و ايدئولوژي
وينسنت اندرو :نوشته
فر ثاقب مرتضي :ترجمه
پاياني بخش
مورد در شكاكيت به بايد مضامين همبافتگي در اين
دكترين يك وارث ميكنند ادعا كه بينجامد ايدئولوژيهايي
ارث به آنها به پيامبر كسوتالياس "ظاهرا.هستند حقيقي
است چيزي همان "حقيقي دكترين" به رويكرد اين.است رسيده
استدلال در را آنها و ميكند آسانتر را آنها فهم كه
قدرت مورد در بالقوه و ميكند موءثر و منسجم و محكم
نظر بهمينمايد نگراني دچار خود كيش شدن دگرسان
شكاكيت گناه ، بار زير و فشار تحت حد از زياده كه نميرسد
ديده ايدئولوژيكي مواضع همه در ذهنيت اينباشند ترديد و
به ليبراليسم و سوسياليسم محافظهكاري ، جامه.ميشود
جامه به امروزه كه حدي به كرده سقوط متعددي (1)اليشعهاي
زير در ايدئولوژيكي مواضع همه.است شده تبديل پاره پاره
نشانه زمان گذشت با اما نيستند ، سنگين بار اين فشار
اين حيرتانگيزترين از بعضيميكند پيشرفت بيماري
مفهوم خود درباره ميكنند ادعا كه هستند كساني اليشعها
بعضي.مينويسند آكادميك و علمي شيوهاي به و ايدئولوژي
مدعياند كه ميكنند عرضه را چيزي خواننده به آنها از
در كه آن حال است ، ايدئولوژي درباره بيطرفانهاي حكيم
خطري اينهستند ديگري ايدئولوژي از ظريفي بخش خود واقع
دارد ، وجود ايدئولوژي به مربوط نوشتههاي تمام در كه است
به نسبت يا آگاهند آن از كمتر نويسندگان برخي گرچه
بحث حفظدارند كمتر را نكته اين پذيرش آمادگي ديگران
"تقريبا و ظريف حكم موضوع درست ، جهت در ايدئولوژي
هميشه ترديدها صورت آن در حتي و است زيباييشناسانهاي
.گشت بازخواهند
و خلوص حفظ به دائمي ميل كه ، ميگيريم نتيجه فوق مطلب از
چيزي ميكنند تصور زيادي كسان.است ايدئولوژي در نابي
سوسياليسمناميده يا فمينيسم محافظهكاري ، آنچه از خارج
ديوار يك مانند عيني "چيز" اين.دارد وجود آشكارا ميشود
و پاك ميبايد و است نفوذناپذير و ايستا خود آجري
نظريهپردازان ، عقيده به.بماند باقي خالص و بيآلايش
"كلا كه ميگيرد خود به را دكترين از دفاع شكل امر اين
در مشي خط براي لازمالاجرا دستوري صورت به و يكتاست
باريكانديشي و ظرافت با خلوص و نابي اين گاهي.ميآيد
قبلي موضوع با همچنين امر اين.ميشود حفظ عظيمي فكري
دكترين ميرسد نظر به كه اين يعني:دارد نزديكي رابطه
سينا كوه از بيوقفه فرود در غيرتاريخي نحوي به ناب
را آن به مربوط مسئله.ميگيرد خود به معيني مهم شكلهاي
بيشتر.ناميد "قديمي صور يا نياكان به نياز" بايد
ميتراشندو خود براي باستاني تبارنامهاي ايدئولوژيها
كه بشر غيرتاريخي نيازهاي با كه ميكنند ادعا مواردي در
به امر اين.هستند منطبق دارد وجود انساني سرشت در
رو ، اين از.ميبخشد بيشتري جذابيت آنها نظريههاي
يا آنارشيست خود سرشت بنابه همگي ما كه است شده گفته
محيط طرفدار سنگي ديرينه عصر مردمان هستيم ، محافظهكار
.است داشته وجود آغاز از "زن مسئله" يا بودهاند ، زيست
جديد "نسبتا شكلهاي ايدئولوژيها همه من ، عقيده به
كبير انقلاب از بعد عصر از بلافاصله كه هستند انديشه
دكترين هيچ اين ، بر افزونگرفتهاند سرچشمه فرانسه
پيچيده ، خود درون در ايدئولوژيها همه.ندارد وجود خالصي
يا سوسياليستي ديدگاه هيچ.هستند شده همپوشاني و التقاطي
نظير خلوص ، ادعاهايندارد وجود جهان در خالص ليبرالي
گمراه يا ساختگي و كاذب "معمولا داشتن ، محض حقيقت ادعاي
.كنندهاند
انديشه ايناست "پندار و حقيقت" استدلال ديگر ، مسئله
جهان ، درباره ايدئولوژي فلان كه دارد قرار فرض اين براساس
توهمند و پندار انديشه صور ساير و ميكند بيان را حقيقت
در انديشه اين.كرد مقاومت آنها برابر در بايد و
شما و بيطرفيم ما":كه دارد تاكيد خود طرح سادهترين
گوناگوني شكلهاي به توهم و پندار برچسب"هستيد متعصب
و بتها و شمايلها ايدئولوژيها ، تمام.ميكند ظهور
گاهي.دارند را خود خاص توهمات خفيه علوم يا شيطانشناسي
و مبهم توازن ظهور با و است دشوار بسيار استدلال اين درك
مورد در كه است سخت ما براي.ميشود پيچيده
جدي طور به دارند ، رواج زيادي مدت كه ايدئولوژيهايي
پيامبران وقتي.كنيم تفكيك پندار از را حقيقت
سخن ما با حقيقت درباره سوسياليسم يا محافظهكاري
چشمي با آنها تفكيكهاي به "معمولا ما ميگويند ،
در ايدئولوژي يك وقتي.مينگريم بيروح ولي علاقهمند
انعطاف ميبرد ، سر به خود حرارت و پرشور كودكي دوره
.نيست آسان چندان آن تحليلهاي و استدلالات به بخشيدن
و شور و قدرت چنان با پندار و حقيقت عرضهكنندگان آنگاه
برابر در مقاومت كه مينمايند ما نظر به صداقتي و اشتياق
علاقهمند ، ناظر ديد از.ميشود دشوار آنها استدلالات
و زشت چنان ايدئولوژيها اين تشكيلدهنده عناصر "معمولا
بيدار تكاني با را ما كه ميشوند خندهدار يا وحشتناك
.ميكنند
ميكنيم بررسي همدرد افرادي عنوان به را ايدئولوژيها ما
مطلقي ارشميدسي تماشاگران.بيطرف ناظراني عنوان به نه
است آن من اصلي اعتقاد.ندارد وجود ايدئولوژيكي صحنه در
هم به آن در ايدئولوژيها كه ندارد وجود مفروضي جهان كه
پيش گذاشتن كنار براي هم راهي هيچنباشند يا باشند شبيه
با خود ، فرضيات گنجاندن با ما.نيست موجود ما فرضهاي
جهان همچون و واقعيت از مفاهيمي مثابه به ايدئولوژيها
مفاهيم اين از خارج "كاملا نميتوانيم.ميكنيم برخورد
و مقايسه خاصي خارجي چيز با را آنها و برداريم گام
.بپردازيم جهانها مقايسه به ميتوانيم گرچه كنيم ، تاييد
ميدهند تشكيل را واقعيت اين ظريفانه چنان ايدئولوژيها
با.نميگيرند قرار واقعي يا عيني چيزي پهلوي پهلوبه كه
.نيستيم بيمار "كاملا ولي بيماريم گرچه اين ، وجود
واقعيت با حدي ، تا هم ، و باشيم داشته تعلق هم ميتوانيم
ايدئولوژي مطالعه.بگيريم فاصله خودآگاهانه نظريهپردازي
طرحي با خود تفهمي طرح آگاهانه تركيب جهت در است كوششي
سخن زمينه اين دركند غني را تجربه است ممكن كه ديگر ،
.ميشود بحثبرانگيزتر ايدئولوژيها كذب يا صدق از گفتن
و ميبخشند غنا ما به ايدئولوژيها برخي دقيقتر ، سخن به
قادر را ما برخي.ميكاهند ما غناي از ديگر برخي
بعضي و دهيم انجام دنيا اين در را خود وظايف كه ميسازند
.ميشوند ما مانع حدي تا
:پانوشتها
پيغمبر قرآناليسع در [است نجات خداي - عبري]:Elishas-1
ادامه اخاب جانشينان زمان در را ايليا كار اسرائيل بني
از است عبارت آمده وي براي قديم عهد در كه معجزاتي.داد
به كردن كمك و نعمان جذام دادن شفا و مرده بچه كردن زنده
.ويراستار -(ج 1 فارسي ، دائرتالمعارف)...وامدار بيوهزن
|