كمرويي نشانههاي و علل
دوشنبه به حجاريان سعيد بازجويي ادامه
شد موكول آينده
كمرويي نشانههاي و علل
كمرويي تعريف
از كه است شده ارائه كمرويي از متعددي تعاريف تاكنون
جامعتر ، "نسبتا ميآيد زير در كه تعريفي شايد آنها ، ميان
:است آمده تعريف اين در.باشد دقيقتر و كاملتر
در خويشتن به مضطربانه و عادي غير توجهي كمرويي"
تنش نوعي دچار فرد آن دنبال به كه است اجتماعي موقعيتهاي
تاثير تحت شناختياش و عاطفي شرايط شده ، عضلاني -رواني
و ناسنجيده و خام رفتارهاي بروز موجب و ميگيرد قرار
".ميگردد نامناسب واكنشهاي
كمرويي نشانههاي
فيزيولوژيكي ، دسته به 3 ميتوان را كمرويي نشانههاي
نشانههاي بيشتر در كمرو افراد.كرد تقسيم رواني رفتاري ،
اين به توجه با و دارند اشتراك وجه هم با گانه سه
اقدام كمرو فرد تشخيص به نسبت ميتوان مشترك ويژگيهاي
.كرد
فيزيولوژيكي نشانههاي
چهره شدن سرخ
قلب ضربان تشديد
صحبت هنگام به سرفه و تنفسي ريتم در اختلال
ماهيچههاي و عضلات فشردگي هم به و عضلاني انقباض و تنش
بدن
صدا تن در تغيير
ريز برون و ريز درون غدد از بعضي كنشهاي در اختلال
اجتماعي موقعيتي در صحبت هنگام به زبان لكنت
مثانه در اختلال
مرطوب دستهاي داشتن -فراوان تعرق
همسالان به نسبت جسماني عقبافتادگي
رفتاري نشانههاي
كردن صحبت آهسته *
كند صحبت بلند صداي با جمع حضور در اينكه از كمرو فرد
اجتماعي موقعيتهاي ساير يا درس كلاس در و است ناتوان
. است آرام و ساكت اغلب
كم دوستان *
و اجتماعي مهارتهاي از استفاده عدم دليل به كمرو فرد
كمي دوستان از اغلب اجتماعي ، محاورات در نبودن پيشقدم
.ميشود محدود دوست يك به گاهي كه است برخوردار
عقيده برروي پافشاري عدم *
از تلقينپذيري و انفعالي شخصيت داشتن دليل به كمرو شخص
جرات از و بوده ناتوان كند پافشاري خود عقايد بر اينكه
ادعا ، اينكه از و نيست برخوردار عقيده ابراز براي كافي
و است ناتوان كند بيان كسي به نسبت را خود شكايت يا نظر ،
.ميكند صرفنظر آن بيان از "غالبا
بودن عبوس *
خود و اضطراب تشويشها ، و نگرانيها دليل به كمرو فرد
عبوس اوقات بيشتر و زده لبخند كمتر دارد كه مشغوليهايي
ناشاد را وي آنها بپرسيم را او اطرافيان نظر اگر و است
.كرد خواهند توصيف
انگشتان با بازي *
موقعيتهاي در كمرو اشخاص رفتاري بارز ويژگيهاي از يكي
و لباس با رفتن ور انگشتان ، با بازي و سرگرمي اجتماعي ،
اندازه از بيش حركات.است خود وضع و سر به عادي غير توجه
فرد رواني تنش و اضطراب از حاكي آنها با مشغوليت و دستها
.است كمرو
بصري ارتباط عدم *
بسيار برايشان كه ميدهند گزارش خجول افراد از نيمي حدود
طرف چشمهاي به صحبت هنگام كه است ممكن غير گاهي و مشكل
آزار رفتارهاي از يكي ديگر عبارت به.شوند خيره مقابل
.است مخاطبين به مستقيم كردن نگاه كمرو فرد براي دهنده
ميكند نگاه غريبهها به چشمي زير بطور "معمولا كمرو شخص
بر دوختن چشم و پايين به سر گرفتن با اوقات بيشتر در و
.ميكند صحبت مخاطبين با زمين
غريبهها از گرداندن بر رو و كردن گريه *
و آزردگي موجب اجتماع در حضور پايين سن با كودكان در
كه افرادي جمع در حضور محض به كودك و ميگردد اضطراب
به و زده فرياد غريبهاند "نسبتا يا نديده را آنها "قبلا
.ميچسبد آشنا افراد
ناسنجيده و خام رفتارهاي بروز *
و بوده اجتماعي فعاليت براي لازم انگيزه فاقد كمرو شخص
ذهني خلاقيتهاي و عمل ابتكار از برخورداري عدم دليل به
بيلطافت و خام رفتارهاي "غالبا اجتماعي ارتباطات در
.است دوستيابي و جذب براي لازم مهارت فاقد كه داده نشان
رواني نشانههاي
نامطمئن و مردد *
همراه به فراوان ترديد و تصميمگيري در توانايي عدم
از حكايت ميگيرد پيش كه زندگي شيوههاي از بودن نامطمئن
از ناشي بيشتر ترديد اين.دارد فرد در كمرويي و اضطراب
را شده اتخاذ شيوه ديگران آيا:ميكند تصور وي كه است آن
و نظر به فراواني اهميت او كه چرا نه؟ يا ميپذيرند
.است قائل ديگران تصورات
نفس به اعتماد ضعف *
احساس اجتماعي ارتباطات در اعتمادبهنفس ضعف دليل به
كمتر را خود همسالان ، با مقايسه در و ميكند بيكفايتي
به ميكند دوري اجتماع از اينكه عليرغم ميداند ، آنها از
نحوه مورد در ديگران ارزيابي به نفس به اعتماد ضعف دليل
.ميدهد فراوان اهميت خود عملكرد
عمل ابتكار از برخورداري عدم *
او شناختي قواي تمام ميشود موجب كمرو شخص فراوان اضطراب
"خصوصا و گيرد قرار تاثير تحت...و حافظه هوش ، نظير
از بيش كمرو فرد كه آنجا از.گردد مختل كمرو فرد حافظه
به توجه از دارد ، خويشتن به مفرط و عادي غير توجه چيز هر
و بازمانده جرياناند در او اطراف در كه اموري و محيط
وي عمل ابتكار و خلاقيت و فكر تمركز كاهش موجب خود اين
.ميگردد
تشويش و نگراني *
و نگراني بالا ، خصوصيات تمام به كمرو فرد تجسم براي
.كنيد اضافه هم را تشويش
.گيرد قرار ديگران بيتوجهي مورد اينكه از نگران -
.دهد انجام را كارها چگونه اينكه از نگران -
گذاشته ديگران بر خوبي ذهني تاثير آيا اينكه از نگران -
خير؟ يا است
.باشند نداشته او به نسبت مثبتي نظر اينكه از نگران -
انفعالي شخصيت داشتن *
زود خيلي را ديگران سخنان و بوده تلقينپذير فردي چنين
ميدهد ، انجام راحتي به را ديگران دستورات.ميپذيرد
نظرات و عقايد براساس اوقات بيشتر را خود نظرات و عقايد
تغيير راحتي به را خود نظرات و ميكند پيريزي ديگران
"احيانا كه است اين براي فقط تلاشها اين تمام.ميدهد
.باشد نداشته منفي نظر وي به نسبت كسي
تنهايي به تمايل *
سالن پارك ، نظير عمومي اماكن در درس ، كلاس در كمرو افراد
انتخاب را تنهايي كنج "غالبا...و كتابخانه غذاخوري ،
در "خصوصا ويژگي اين.نميشوند يافت جمع در و كرده
كلاس انتهاي در "غالبا كه آنجا از كمرو ، دانشآموزان
كه كودكاني در را تنهايي به تمايل.است مشهود مينشينند
كودكان اينكرد مشاهده ميتوان نيز هستند پايين سنين در
آب ، با بازي نظير انفرادي بازيهاي انجام به بيشتري گرايش
پيشقدم اجتماعي بازيهاي در اينكه از و دارند ماسه و شن
.ميكنند خودداري گويند ، پاسخ را دوستان دعوت يا و شوند
اشياء و كتاب با داشتن سروكار به تمايل نيز بزرگسالان در
.است كمرويي به گرايش از نمودي خود آدمها جاي به
خويشتن به مضطربانه و عادي غير توجه حقارت ، احساس *
را خويش ظاهر و رفتار و اعمال كمرو نوجوانان و كودكان
عادي غير توجه اين در و داده قرار توجه مورد مفرط بطور
ميدهند قرار توجه مورد را خود شخصيت منفي جنبههاي فقط
يا و نميبينند "اصلا يا را خويش شخصيت مثبت جنبههاي و
.نيستند قائل برايشان زيادي بهاي آنها ، مشاهده صورت در
نگراني ، موجب خود منفي جنبههاي بر افراطي توجه همين
درشتنمايي با نوجوان يا كودك و شده رواني تنش و اضطراب
و داده پرورش خود در را حقارت احساس تدريج به خود عيوب
اين و دانسته كمتر را خود همواره ديگران با مقايسه در
.است افرادي چنين در غمگيني و افسردگي بروز دلايل از خود
بودن خجالتي و كمرويي دلايل
نشانهاي بودن ، خجول و اجتماعي مناسبات از كنارهگيري -1
انساني ارزشهاي به نسبت ترديد و شك و خود شمردن حقير از
اشتباه عمل ازيك دردناك احساس طولاني تحمل.است خويشتن
احساسات چنين پرورش براي مساعد زمينه عنوان به ميتواند
زندگي مسير در افراد از برخي.آيند حساب به نامطلوبي
به خاص ، رفتاري بروز علت به خود ، اجتماعي يا فردي
رشد جريان كه ميگيرند قرار نكوهش و تحقير مورد گونهاي
محض به اشخاصي چنين.ميشود مواجه مشكلاتي با آنان شخصيت
ارزيابي مورد كه ميكنند احساس جمع ، دربرابر گرفتن قرار
دست از را خود نفس به اعتماد و ميگيرند عيبجوييقرار و
.ميدهند
احساس پيدايش اصلي انگيزههاي از يكي اوقات گاهي -2
و عصبي و رواني بيماري و عضوي ضايعه يا ضعف وجود كمرويي ،
مربوط دردناك تاثير دامنه است ممكن و است افسردگي بويژه
زيادي مراحل تا زودرنج ، و حساس كودكان در بويژه آنها به
كودكي سنين در را وي كه جايي تا كند ، پيدا نفوذ و گسترش
.سازد گريزان و متنفر زندگي از بلوغ ، دوران يا
عشق در ناكامي يا مقام ، و شغل و كار در موفقيت عدم -3
و سرخوردگي و مفرط پايين ورطه به را فرد ميتواند
گونه اين انحطاط و گمراهي احساس اما دهد ، سوق كنارهجويي
بيهودگي احساس و نفس به اعتماد فقدان بجز چيزي افراد
و روءياها بناي فروريختن و واقعيات با تعارض از كه نيست
.ميگردد حاصل آنها موهوم تصورات
منفي موجب دارد خود به نسبت فرد كه غيرمنطقي افكار -4
فرد آن نتيجه در و شده وي اعتمادبهنفس عدم و بافي
.كند استفاده موءثري بطور توانائيهايش از نميتواند
دنبال به ناخوشايند عواقب كه غيرمنطقي افكار از نمونهاي
:از عبارتند دارد
.كند انتقاد من از نبايد كس هيچ -
.است من كفايت عدم نشانگر من از ديگران انتقاد -
.ندارد دوست مرا هيچكس -
.كنند توجه من به بايد همه -
موجب و داده تغيير خودش به نسبت را فرد شناخت افكار اين
.ميگردد نيز محيط به نسبت او نگرش و رفتار تغيير
مورد در را او عقيده و فكر بايد هرچيز از قبل بنابراين ،
در را شكنندگياش حالت و داده تغيير خودش "خصوصا و وقايع
خودش مورد در ديگران عقايد و تصورات يا انتقادات مقابل
.بخشيد تعديل را
نيز او روابط و رفتارها گردد معتدلتر افكارش فرد وقتي
-رواني تنش و شده خارج مضطربانه يا مصنوعي حالت از
.مييابد كاهش وي عضلاني
الگوها نقش -5
طريق از كودكان يادگيري از اعظمي بخش است معتقد باندورا
شكل زندگي محيط در موجود الگوهاي رفتارهاي مشاهده
مسير در لازم اجتماعي مهارتهاي از كه والديني.ميگيرد
و داده ترجيح را سكوت و انزوا و نكرده استفاده زندگي
مينمايند شركت اجتماعي موقعيتهاي و درگفتگوها كمتر
از كودك.ميكنند تربيت منزوي و كمرو فرزنداني "غالبا
را اولياء از يكي خود جنسيت به توجه با بعد به سنين 4
تقليد را وي حركات و رفتارها و داده قرار خود سرمشق
تقليدي رفتار يك عنوان به ميتواند نيز كمرويي.ميكند
.يابد پرورش كودك در شيوه بدين
زندگي در پيدرپي تغييرات و حوادث -6
در كه است شده مشاهده ازكمرويي مواردي موردي ، مطالعات در
نداشته ، وجود ناصحيح الگوي يا و تربيتي نقص هيچگونه آن
.است شده كمرويي تدريجي بروز موجب زندگي خاص حوادث بلكه
محل و مدرسه تغيير مكرر ، انتقالات و نقل نظير حوادثي
تازگي و بودن غريبه نوعي احساس كودك در ميتواند تحصيل
ميهمان احساس هميشه كودك كه بطوري آورد وجود به محيط
و نقل در.ندهد دست او به ميزبان هرگزاحساس و داشته بودن
با آشنايي براي كه مدتي كردن سپري محض به مكرر انتقالات
و محيط ترك به تصميم كودك والدين ناگهان است لازم محيط
پياپي تكرار در كه آنجا تا ميگيرند زندگي محل جابجايي
با آميختگي و تطبيق در سعي هيچگونه ديگر كودك وضعيت اين
.اوست انزواي شروع اين و نميكند محيط
كننده گمراه عناوين و القاب برچسبها ، -7
تشويق است شايع بسيار مدارس در امروزه كه آنچه
براي مربيان و اولياء.است سكوت به آرام دانشآموزان
:عبارات از اغلب خويش دانشآموزان و فرزندان تربيت
و ميكنند استفاده متين و آرام موءدب ، ساكت ، دانشآموز
و كرده سكوت به مجبور و محكوم ضمني بطور را دانشآموزان
خود سوءالات از بيشتر تشويق كسب براي نيز دانشآموزان
شناخته متين و موءدب كه رفتاري بروز به و كرده صرفنظر
.ميپردازند ميشود
...كه باشيد آگاه عزيز ، والدين
بيگانه زنده موجودات و بچهها همه روحيه با نافعالي
.است
به "صرفا شاگردان و بچهها در را شدن متكي و اتكاء حس *
و كنترل را آنها ميتوانيد بهتر آن كمك به آنكه دليل
نبات آب مثل درست اتكاء ، .ننمائيد تشويق كنيد ، اداره
درنهايت ولي دارد ، خوبي طعم ابتدا در گرچه كه است تافي
.ميچسبد دندانتان به هميشه
مسئول كه بياموزيد كودكي و پايين درسنين بچههايتان به *
.باشند خود اعمال
آنها به و شوند اشتباه مرتكب دهيد اجازه فرزندانتان به *
.كنند پيدا بيشتري نفس به اعتماد تا دهيد كافي دقت
مدت تمام چون ندارند را كاري انجام جرات خجول بچههاي
به كه پيامي.دهند انجام غلط به را كاري مبادا ميترسند
ممكن او كوششهاي كه است اين شود تلقين و القاء بايد كودك
خورده شكست هرگز كودك خود ولي شود مواجه شكست با است
شده انتخاب غلط به هدف يا كه است اين معني به شكست.نيست
.نبوده درست آن به رسيدن راههاي يا و
دارد ، همسالانش با بچه كه برخوردي به نسبت بايد اولياء *
شرايطي و كرده صرف وقت بيشتر قدري بايد آنها باشند ، حساس
يا ميكند بازي و كار بچهها ساير با آن ضمن كودك كه را
شود سوءال بچه از است لازم.باشند داشته نظر در نميكند
چرا شود پرسيده ديگران از يا و شده؟ دعوت بازي به آيا كه
حساب به را او يا نكردهاند دعوت بازي به را ما بچه آنها
نياوردهاند؟
اگر حتي فرزندان ، شرط و قيد بدون قبول و كردن حمايت *
.نباشد والدين پسند مورد آنها رفتارهاي از بعضي
صحبت آزادانه بتوانند بچهها همه تا آزاد فضايي ايجاد *
به نداريد ، راهحلي يا پاسخ كه مواقعي در حتيكنند
در چهكنيد همدلي و محبت اظهار كنيد ، گوش آنها حرفهاي
فرزندتان كه دهيد نشان خود از رفتاري خلوت در چه و جمع
.شماست خاص علاقه و توجه مورد كند ، احساس
باشد داشته همراه به قضاوتي كه ارزيابي گونه هر از *
.كنيد خودداري
آن از فرزندتان كه دوستيهايي و فعاليتها سرگرميها ، از *
.كنيد استقبال ميبرد ، لذت
القاء او به.دهيد افزايش را فرزندتان نفس به اعتماد *
و كنيد يادآوري را او مثبت ويژگيهاي و تواناست كه كنيد
درخواست است توانايياش از خارج كه كاري او از هرگز
.نكنيد
عبادتي حميده
دوشنبه به حجاريان سعيد بازجويي ادامه
شد موكول آينده
پس تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رييس :اجتماعي گروه
صبح روزنامه مسئول مدير از بازجويي جلسه دومين ازپايان
بهروز را حجاريان سعيد از بازجويي جلسه سومين امروز ،
در ديروز جلسه در حجاريان.كرد موكول آينده هفته دوشنبه
.گفت پاسخ تهامات اين به و شد اتهام تفهيم اتهام مورد 10
به بازجويي جلسه درسومين امروز صبح روزنامه مسئول مدير
.داد خواهد پاسخ خود اتهامات از ديگر مورد پنج
سعيدحجاريان:گفت تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رييس
دادگاه اطلاعات ، وزارت شكايات به سومبازجويي درجلسه
پاسخ وي از شخصي موردشكايت چند و اصفهان روحانيت ويژه
شكايات درخصوص دادگاه راي:اظهارداشت مرتضوي.داد خواهد
و مقدماتي تحقيقات اتمام از روزنامهپس اين عليه جديد
.اتخاذخواهدشد روزنامه آن مديرمسئول دفاعيات بيان
|