صلح به اسلام دعوت
قرآن هرمنوتيك
صلح به اسلام دعوت
"عمدتا جهاد مفهوم حتي.است صلح و سلام دين اسلام :اشاره
و جنگ از بازدارندگي قدرت كه دارد دفاعي وسيع معناي يك
و ابعاد درك همه ، اين با.ميكند تقويت بسيار را خونريزي
است ، متعالي و وسيع بسيار اسلام ، در مفهوم اين ژرفاي
امر اين به نيز غيرمسلمان عالمان از بسياري حتي چنانكه
صليبي انديشههاي از متاثر تبليغات برخلاف و نموده اذعان
Dr. از است اثري زير مطلبشدهاند آن بر تاكيد به ناچار
"Islam,the Religion of Peace" كتاب در كه KG.Saiydain
معاصر ، مسلمان متفكران از يكي مطلب اين در.ميباشد مندرج
و جهاني مفهوم در) صلح ريشههاي و مختلف ابعاد تشريح به
كه پرداخته اسلام تاريخ و نبوي سنت و قرآن در (آن انساني
.برگرداندهاست فارسي به را آن جلالي جمشيد آقاي
معارف گروه
نظر ازاست علاقهمند صلح به "عميقا كه است ديني اسلام ،
صلح معني به كه است سلم اسلام ، واژه ريشه اشتقاقي ،
يكديگر ، به مسلمانان معمولي كردن ، سلام ميباشد
قرآن در.ميباشد شما بر درود:معني به "السلامعليكم"
اشاره صلح به متعددي جاهاي در (ص)پيامبر سنت مثابه به
حوزه از بيرون كه هركسي به نميتوان را اين اما.است شده
.كرد ملزم است اسلام
فردي ، روابط در معاصر حيات جنبههاي تمام در صلح فقدان
كه هنگامي.است كرده نفوذ ما سياسي و اقتصادي اجتماعي ،
در يهوديان نابودي مانند حيرانكنندهاي و بزرگ تراژدي
در مخالف گروههاي تمام بردن بين از يا هيتلر زمان آلمان
بشر ناكازاكي و هيروشيما اتمي بمباران يا استالين حكومت
و (بسياري بلكه همه ، نه) ملتها وجدان ميكند ، تسليم را
.ميگيرد قرار وحشت و فشار تحت موقت بطور افراد ، تمام
آنها اطراف در آنچه به نسبت مردم اكثر اوقات بيشتر اما
.ميمانند بيتفاوت ميافتد اتفاق
ميدهد قرار توجه مورد را خدا به ايمان وضوح ، بطور قرآن
در عدالت و است شده خلق "مناسب هدفي براي" جهان اينكه و
شرايطي كه ملي و اجتماعي شخصي ، ارتباطات تمام
آنانكه":ميكند تضمين را هستند صلح براي اجتنابناپذير
نيالودهاند شرك به را خود ايمان و آوردهاند ايمان
با [انعام/83] "شدگانند هدايت آنان و آنهاست خاص ايمني
متوجه عربستان ، در اسلام تاريخ اوليه دوران به مراجعه
شده تقسيم جنگنده بسيار قبايل به اعراب چطور كه ميشويم
.ميشد انجام نسلها بخاطر ويرانكنندهشان جنگهاي و بودند
اينكه تا يافتند استحاله "عميقا آنها اسلام اصرار با
واقعي برادران انگار كه آنگونه كردند اختيار برادري
.بودهاند
نعمت و نشويد پراكنده و بزنيد چنگ خدا ريسمان به همگي"
بوديد يكديگر دشمن چگونه كه آوريد بياد را خودتان بر خدا
برادر او لطف به و كرد مهربان همديگر به را دلهايتان و
شما خداوند و بوديد آتش از پرتگاهي لب بر آنكه حال.شديد
[عمران/103 آل] ".داد نجات را
ميخواهد مسلمانان از كه دارد وجود مكرر اجتناب قرآن در
تمام و بورزند عشق يكديگر به و كنند تحمل را همديگر
موءثر بطور آنها كه درسي.بگذارند كنار را گذشته خصومتهاي
ميان در هنوز كه نشانههايي و آموختند اوليه سالهاي در
:است مشهود مسلمان ملل
ناتوان كه نكنيد نزاع و كنيد اطاعت را پيامبرش و خدا "
[46/انفال] "برود ميان از قدرتتان و مهابت و شويد
براي) پيامبر و خدا به آنرا "[كرديد اختلاف امري در چون]
[نساء/59] "بسپاريد (داوري
خود مسلمان برادر":ميگويد كه دارد وجود هجوآميزي گفتار
از "باشد تجاوز قرباني چه باشد تجاوزكار چه كنيد كمك را
طرف آشكار بطور ميتوانيم ما حاليكه در:شد سئوال پيامبر
را تجاوزكار ميتوانيم چطور نمائيم كمك را تجاوز مورد
او خوب كار دادن انجام با":فرمودند پيامبر نمائيم؟ كمك
(1)"بازداريد تخطي از را
بدن يك اعضاي مانند آنها كه ميكرد تاكيد مسلمانان به او
مرتبط اعضا كل به را خودش باشد رنج در عضو يك اگر هستند
مختلف بخشهاي كه است ساختمان يك مانند اين و ميگرداند
است حضرت آن فرمايشات از.باشد يافته استحكام قدرت با آن
همسايگانتان ندهيد ، جاي قلوبتان در را كينه و حسادت":كه
عليه را قيمتها نكنيد ، بدگوئي آنها از نكنيد ، تهديد را
زيرا باشيد ، هم برادران خدا ، بندگان نكنيد ، زياد يكديگر
هرگز اواست برادر ديگر مسلمان به نسبت مسلماني هر
در را وي نبايد او.دهد قرار ظلم مورد را برادرش نبايد
سپس "برآيد او خواري صدد در نبايد بگذارد تنها نياز زمان
(2)".ميگزيند مسكن آنجا در صداقت":گفت و كرد اشاره قلبش به
است اين دهد انجام ميتواند مسلمان يك كه كاربدي بدترين
يك شرف دارايي ، زندگي ، نمايد ذليل و خوار را برادرش كه
بايد كه است ديگري مسلمان فرد به نسبت صداقت مسلمان ،
را ريشههايش ميتوان كه روابط ، اينگونه.بگذارد احترام
اعضاء ميان در بايد تنها نه دانست دوستي احساس و عشق در
در بايد بلكه يابد تقويت ملي گروه يا خودي جامعه خاص
تمام مقتضي ، جهت در است ممكن كه آنجا تا شكل گستردهترين
.فراگيرد را بشريت
بين ارتباط مناسب نظم به علاقهمند روايات ، و قرآن
تمام":است آمده حديث در هستند ، بشر نوع بقيه و مسلمانان
ميداند كسي عزيزترين را او خداوند.خداست خانواده بشر
به بلكه مسلمانان به "صرفا نه را كار خوبترين كه
همسايگان با را خود روابط.ميدهد انجام نيز خانوادهاش
نكنيد ، زندگي يكديگر از دور نزنيد ، بهم خود زن و مرد
(3)".نپذيريد را حسادت و كينه
عدل به رفتار شما به خداوند":ميفرمايد قرآن در خداوند
[90/نحل] "ميدهد دستور را (هركسي با) احسان روي از و
با نيز تو است كرده نيكي تو به خدا كه همانگونه" يا و
[77/ قصص] "باش مهربان و خوب ديگران
برپائي و بشري افراد بين اساسي ارتباط ايجاد بر علاوه
بيزار درگيري و جنگ از موءكد بطور اسلام ، مهرباني ، و عدل
خاموش آنرا خداوند افروختند جنگي آتش زمان هر و":است
خداوند و ميكوشند زمين روي در فساد گسترش به آنان كرد ،
[64/مائده] ".ندارد دوست را مفسدان
ايجاد اسلام در شرايطي مينگريم ، بعد به كه همانگونه
دفع نمونه ، بعنوان -ميگردد ايجاد جنگ امكان كه ميگردد
چيز اما -بشري وجدان براي آزادي انكار مانند بدتر حادثه
صلح رفتار به آوردن روي با.ميباشد صلح زندگي ، در ضروري
معطوف امر اين به خالصانه بطور بشر تلاش تمام كه است
به تمايل كوچكترين دشمن اگر جنگ ، زمان در حتي.ميگردد
دهند پاسخ آن به مثبت بطور بايد مسلمانان داد نشان صلح
ميكنند جنگ كه آنهايي از بيشتر كه بپذيرند را صلح وخطر
ممكن آنها ديگر طرف كه بترسند آنها اگر حتي.سزاوارند
هر بايد آنها باشد گرفته بازي به دروغ به را آنها است
:باشند پيگير را امن صلح از امكاني
بر و شو وارد صلح در از نيز تو شدند مايل صلح به اگر"
فريبت بخواهند اگر و داناست شنواي او كه كن توكل خدا
ياري و خود نصرت با كه اوست است ، كافي تو براي خدا دهند
[انفال/6261] ".كرد تاييد ترا موءمنان ،
ميشوند معاهدهاي يا مذاكره مشغول مسلمانان كه زماني
دقت با بايد آن كه است نيت حسن و صلح شانس افزايش هدف
نميشود بسته طوري هرگز معاهده يك.شود نهاده ارج زياد
جنگي منافع بعضي حصول بخاطر ابهام ، پرده يك بعنوان كه
.گيرد قرار استفاده مورد نامناسب
يك گيرد انجام غيرمسلمانان يا مسلمانان با خواه قرارداد
.ميگردد محسوب خدا با معاهده
[نحل/91] "كنيد وفا عهدتان به بستيد پيمان خدا با چون"
"صرفا نه دادهايد انجام خدا با آنرا اينكه مانند يعني
.همسايه افراد با
و گروهها بين پيمان يا قرارداد وقتي "خصوصا مسئله ، اين
پيشرفت بشر كه همانگونهاست مهم ميگيرد صورت ملل ،
قتل است شده ايجاد متمدن ملل در قانون حكومت و است نموده
شده مقرر سرزمين آن قانون توسط كه را مجازاتهايي افراد ،
آنهائي عليه است آماده عدالت دستگاه و دارد بدنبال است
واقعيت يك اين اما.نمايد برخورد شدند جرم اين مرتكب كه
توجه مورد هنوز تودهها كشتار و گسترده بيرحميهاي كه است
يك بعنوان بينالمللي ارتباطات گستره در و است نشده واقع
تمدن ، پيشرفت با امر اين ميهنپرستي ، متقاعدكننده دليل
.ميگيرد صورت فزايندهاي ميزان به واقع در و نشد كم
به را اموال ويراني و مرگ كه تاريخ در جنگها بزرگترين
و افتاد اتفاق حاضر قرن در داشت ، بدنبال بيسابقه ميزان
و شده اعلان كوچك جنگهاي تعداد دوم ، جهاني جنگ زمان از
بطور را رنج و بدبختي هراسناكي ، سطح يك در نشده ، اعلان
را رنج و ويراني پالاينده ، وسايل طريق از فزاينده ،
هر حيات اينكه شناخت اهميت ترتيب بدين.است داشته بدنبال
دست از آنرا به احترام فردي موقع هر و است ارزشمند بشري ،
.است بررسي قابل ميدانند ، بد آنها داد
به شفقت و رحم كه كسي":كه است شده روايت (ص)پيامبر از
او حال شامل خداوند لطف نميدهد نشان همسايگانش
(4)".نميشود
آن صاحب كه را اشخاصي "صريحا كه است كيفيتي دلسوزي اين
.ميكند متمايز هستند آن از محروم كه آنهايي از هستند
نفوذ آنها احساس و فكر عمل ، در كه چيزي كه است اين
حاكم آنها اجتماعي هم و فردي روابط در هم و ميكند
كه را متعالي نظم شفقت ، و رحم طريق از پيامبر ميگردد ،
نمائيم ، مشاهده حياتش طول تمام در واضح بطور ميتوانيم ما
.بود داده تشخيص
دارد ادامه
قرآن هرمنوتيك
(بخش واپسين) وحي و هرمنوتيك
يك با نميتواند مجيد قرآن تفسير و فهم مبنا ، اين بر
و فهم به نميتوان زماني هيچ و شده محدود تفسير يك و فهم
براي راه هيچوقت و شد قائل تفسير تنها يا و نهايي تفسير
و هميشه قرآني مفسران ديگر سوي ازنيست بسته جديد تفسير
تفسير به خود ، انتظارات و پيشفرضها براساس زمانها ، همه
و پيشفرضها هميشه كه است لازم پس پرداختهاند ، قرآن متن
جديد تفاسير عرضهكرد تنقيح جديت و دقت با را انتظارات
متن طبيعت (الف:است مطلب دو از ناشي قرآن متن از نو و
آن معناي كه است بهگونهاي ديگري ، متن هر چون قرآن
فهميدهشدن و تفسير قابليت و نبوده روشن صددرصد هيچگاه
تفاسير و قرآن متن درباره كه اختلافنظرهايي (ب.دارد را
مشخص نهايي معناي كه است آن دليل شدهاند ، عرضه آن مختلف
.ميسازد نيازمند جديد تفسير به را ما امر اين و نيست
متن با آن رابطه و هرمنوتيك دانش در كه را ديگري مساله
مفسران انتظارات و پيشفرضها در تفاوت دارد ، اهميت قرآن
را راه كه است قرآن تفسير به مراجعه در آنان ديد افق و
از معيني انواع و بازميگرداند جديدي تفسير ارائه براي
اسلام ، تاريخ طول در كه همانطور ميبخشد ، عينيت را تفسير
فقهي ، تفاسير خود ، آموختههاي برپايه بسياري مفسران
.داشتهاند عرضه قرآن متن از ادبي و عرفاني فلسفي ، كلامي ،
خاصي موقعيت از قرآني هرمنوتيك در كه مباحثي ازجمله
قرآني ، متن فهم كه است مساله اين به توجه است ، برخوردار
(است1 بوده اساسي وظيفه سه داراي كه شده حاصل تفسيري با
امكان (2;آن معنايي نسخ و قرآن متن ميان نسبت تعيين
معناي مستدل تعيين (3;قرآن متن از متعدد تفاسير وجود
كه است سهگانه وظايف اين روي.قرآن متن از مفسر موردنظر
قرآن متن بودن ابزاري يا نشانگي رابطه از پيگيري به مفسر
با الهي خطابات ميان نسبت تعيين به و پرداخته معنايش با
در معنا وجود مبحث مسائل ، بنابراين.ميپردازد مخاطبان
دارد؟ خود در معنايي قرآن متن آيا كه ميآيد پيش قرآن متن
خود انتقالات و پيشفرضها از مفسر را معنا كه اين يا
سوي از شده نازل قرآن متن كه آنجا از ميكند؟ ايجاد
و باشد معنا از عاري نميتواند ميباشد ، متعال پروردگار
با -ميدهد نشان تفسير علم تاريخ كه همانطور -مفسر
و تبيين در خود ، ديگر معرفتي و عصري علوم از استفاده
از را خود خاص تلقي و كوشيده قرآن معنادار متن روشنگري
اصل بنابراين.ميسازد جاري زبان بر الهي شده نازل متن
ابهامها زدن كنار از دانستهاند عبارت را تفسير كه است
معنايي آن ميخواهد مفسري هر پس.دارد وجود كه معنايي از
متن براي خود كه اين نه.آورد دست به دارد ، وجود كه را
قرآن متن خود به "قطعا معنا كه چرا.كند جعل معنايي قرآن
دور" باعنوان مساله اين از هرمنوتيك اهل.است مربوط
كه است اين آن از مراد و بردهاند نام "هرمنوتيكي
توانايي مفسر پيشفهمها ، آن با و دارد وجود پيشفهمهايي
از پسشود نزديك متن در موجود معناي آن به كه مييابد
ميكند پيدا تاثيراتي نيز متن خود از معنا ، آن به نزديكي
نشان حدودي تا را خودش از معنايي متن بهاصطلاح ، و
مفسر ، پيشفهمهاي در آن ، بهواسطه بسا چه و ميدهد
شود تفسير طراوت و شفافيت موجب و شده حاصل هم تجديدنظري
مطالب به و كرده مراجعه متن به مطلع تجديد با مفسر و
از را معرفتي جريان امر اين و مييابد دست تازهاي
امري چونان زمان ، گذر در را تفسير و ساخته خارج بنبست
.ميكند عرضه تازهشونده
آخر سخن كه كند ادعا نميتواند مفسري هيچ ترتيب اين به
خاتمالمفسرين از راندن سخن و گفته الهي كلام درباره را
آن به هرمنوتيك فن محققان كه مسايلي از.مينمايد بيهوده
را آن كه است متون تفسير مقومات و مقدمات كردهاند ، توجه
عبارت تفسيري هر مقدمات ;قراردادهاند بحث مورد محور در
:از است
باعنوان اين از پيش كه مفسر پيشدانسته يا پيشفهم (1
هيچ كه گرديد معلوم و شد اشاره اجمال به "هرمنوتيكي دور"
از و خلاء در را خود يافتههاي و افكار نميتواند مفسري
متن ازجمله -متني هر تفسير لازمه و آورد بهوجود عدم
.ميباشد بيروني دانستههاي از اجمالي -قرآن
سوءال به را وي كه مفسر هدايتكننده انتظارات و علايق (2
و علاقه به مسبوق و واميدارد آن فهميدن و متن از كردن
.است انتظار
متن معناي از جستجو سمت به را مفسر كه تاريخ از پرسش (3
در مفسر ;ميراند تاريخ به سپردن گوش به را او و كشانده
:اينكه ازقبيل مسائلي در تحقيق به خود كار از مرحله اين
سوق متن پديدآوردن به را موءلف انتظارات ، و علايق كدامين
است؟ گفته سخن تاريخي شرايط و وضعيت كدامين در او و داده
حالي چه به قرآني آيات نزول موقع در جهان وضعيت "مثلا
اديان استمرار در آن تناسب به متعال خداوند كه بوده
است؟ داشته ارزاني انسانها براي را اسلام قبلي ، توحيدي
جملات و واژهها تحتاللفظي معناي بررسي نظير مطالبي
از خداوند جدي مراد و متن فراخواني نقش بررسي قرآني ،
جامعه در قرآني متن كه تاثيري همچنين و خويش آيات
رخ تاريخ از مفسر پرسش واسطه به گذاشته ، برجاي عربستان
.ميكنند برطرف را قرآن متن معنايي ابهام و نموده
را متن گوينده اصلي ديدگاه كه متن مركزي معناي كشف (4
فهم قابل آن با رابطه در متن ديگر اجزاي و داده نظم
متني و بوده متن معنايي وحدت به مسبوق مساله اين.ميشود
را فهم و تفسير قابليت شود ، تشكيل متخالف اجزاي از كه
.ندارد
قرآن متن پديدآمدن تاريخي و معنايي افق كه جا آن از (5
با ميزند ، آن تفسير به دست سده چندين بعداز كه مفسري و
ميپذيرد صورت هنگامي درست تفسير دارند ، اختلاف همديگر
متن با وي مخاطبان و مفسر كه ميآيد بهدست موقعي فهم و
و معضلات حل براي.بكوشند متن از راززدايي در و درگيرشده
افقهاي اختلاف از كه متون فهم و تفسير پيچيدگيهاي
يا انساني مشتركات شدهاند ، پديدار مفسر و متن پديدآمده
مشتركات اهم از زبانمندي هرمنوتيك اهل از برخي تعبير به
.ميرود بهشمار متني فهم زمينهساز
(صفحات 23462349 قرآن ، دانشنامه)
|