مشاركت مخاطرات
گذشته از تصويري
كانون مديره هيات انتخابات برگزاري
دادگستري وكلاي
مشاركت مخاطرات
جهاني تجربيات به نگاهي ;مشاركت مضار و منافع
(پاياني بخش)
اجرا براي محلي ظرفيتهاي ايجاد -3
كاهش به محلي منافع از بهرهبرداري ازطريق مشاركت
ميدهد را بهموقع تعديلهاي اجازه ميكند ، كمك هزينهها
حمايتي مكانيزم بهعنوان محلي سازمانهاي همراهي باعث و
به اجرا طي در مشاركت آنكه مهمتر.ميشود پروژه براي
مانند منطقه مردمان فني و سازماني ظرفيتهاي ايجاد
متقاعد را آنان و ميكند كمك مذاكره و گفتگو توانايي
اگر حتي يافت خواهد ادامه طرح از ناشي منافع كه ميسازد
.باشد كم فني همياريهاي و بيروني مالي كمك
شامل 1335 مشاركتي آبياري پروژه يك روي بر مطالعه نتايج
بعداز كه ميدهد نشان فيليپين در هكتار در 180000 آبادي
برابر از 5 بيش طرح پذيرندگان مشاركتي روشهاي از استفاده
روش در زيرا,(Bagadion and Korten)يافتند افزايش
بهتر جديد آبياري سيستمهاي كه شدند قانع آنان مشاركتي ،
گروههاي همچنين و ميدهد پاسخ نيازهايشان به
.باشند داشته موءثرتري مديريت ميتوانند استفادهكننده
آموزشي كارگاههاي سيستمهاي گسترش از ناشي موقعيت اين
جديد رهبران كه كرد كمك مشاركتي روش.بود كشاورزان براي
اين ميان در.بگيرد شكل كشاورزان ميان در محلي مجامع و
جديد ساختارهاي از مناسبتري استفاده كشاورزان از گروه
مديريت تمركززدايي موجب مشاركتي پروژه.شد مشاهده آبياري
كه پروژههايي سازماندهي براي كرد اثبات و شد پروژه
سازماندهي هستند پراكنده جغرافيايي بهلحاظ آن اعضاي
.دارد اساسي و حياتي ضرورتي غيرمتمركز و محلي
آن از ناشي هزينههاي كاهش چگونگي و مشاركت مخاطرات -ب
فرآيندهاي در واقعي مخاطرات و هزينهها داراي مشاركت
پروژه طراحي و مسئله تعريف "غالبا.است تصميمسازي
جداول بر بنابراين است ، بيشتري هزينه و زمان نيازمند
تضمين بر علاوه مشاركت.ميگذارد تاثير بودجه و زمانبندي
ميبرد بالا نيز را آنان انتظارات "احتمالا مردم ، همياري
.نيستند شدن برآورده قابل انتظارات اين از بسياري و
گروههاي بين تضادهاي است ممكن موارد برخي در همچنين
مشاوره ازطريق مشاركت اگر.دهد افزايش را منفعت مختلف
در مردم از كمي عده درگيري نشود ، تضمين گسترده و عمومي
اما.كند ايجاد را منابع نابرابر توزيع ميتواند آن
كم موءثري بهصورت ميتواند مخاطرات و هزينهها
.نباشد مشاركت فرآيند در اساسي مانع يك كه شودبهطوري
بودجه و زمان عوامل گرفتن درنظر -1
مشاركتي ، رهيافتهاي از استفاده موارد از بسياري در
مثال براي.ميسازد گرانتر و كندتر را پروژه برنامهريزي
روشي با كه فيليپين در آبياري برنامههاي از بخشي
غيرمشاركتي روشي به نسبت بيشتري زمان شد اجرا مشاركتي
و آموزشي كارگاههاي آموزشي ، مواد بايد برنامه برد ،
درگير را مردم كه بهطوري ميكرد آزمون مرتب را حسابداري
كننده استفاده گروههاي همچنين.كند پروژه در فعال مشاركت
در.ميگرفتند قدرت "تدريجا و ميشدند سازماندهي بايستي
و برنامهريزي در انعطاف به نياز پروژهها موارد همه
پاسخ موءثر جمعيتهاي نيازهاي به بتوانند تا داشتند اجرا
معمول روشهاي از بايستي اجرايي ستادهاي.دهند
ارتباط بهعنوان بتوانند تا دستبرميداشتند برنامهريزي
اين همه كنند ، كار مذاكرهكننده و تسهيلكننده دهنده ،
هزينههاي درنتيجه و بود آموزش نيازمند اضافه وظايف
بهراحتي افزايش اين اماميداد افزايش را برنامهريزي
.شد جبران اجرا طول در
.بود همينترتيب به وضعيت اكوادور كلنيسازي مثال در
وسيله بودجه و زمان در سرمايهگذاري مثال هردو در اما
يك ساخت.شد جبران بالا بازگشت نرخهاي و خوب اجراي
به برنامه اجراي طي در آن به نسبت تعهد و مشاركتي فرآيند
را طرح كاركردهاي بتوانند كه كرد كمك سازمانهايي ايجاد
.كنند حفظ اوليه پيريزيهاي بعداز
مردم انتظارات -2
و خواستهها روي بر مشاركت پايههاي كه آنجايي از
بهطور دارد ، قرار پروژه در موءثر جمعيت يك نيازهاي
با همراه.ميانجامد انتظارات افزايش به ناپذيري اجتناب
و مييابد گسترش "احتمالا نيز مشكلات انتظارات افزايش
شرايط مداوم تغيير با همراه انتظارات اين به دستيابي
.ميشود مشكلتر
كه) اكوادور در زيستمحيطي مديريت پروژه در مثال براي
ذخاير حفظ و زيست محيط وضعيت بهبود براي را بومي مردمان
را مردم حضور و دخالت بود توانسته و كرده سازماندهي بومي
و بازبيني كند روند (برساند برنامه در بالايي سطح به
كمكدهندگان.شد محلي مردمان ناشكيبايي موجب پروژه تصويب
حساس موقعيت.نبودند پاسخگو رسمي مقامات و بينالمللي
خطر برنامه ، طراحان و محلي رهبران فوري عمليات بدون بود ،
جدي بومي موكلان جانب از اعتبارشان و حمايت دادن ازدست
فرآيندهاي ميدادندتا انجام كاري بايد آنان.بود
برنامه طراح و درگير سازمانهاي كنند ، تسريع را بوروكراسي
فراهم (WRI) منابع جهاني انجمن از كوچكي مبلغ توانستند
بعداز.شود انجام اوليه آزمايشي فعاليتهاي تا آورند
اوليه آزمونهاي "قبلا كه برنامه و شد تصويب بودجه يكسال
مقياس در توانست بود گذاشته پشتسر موفقيت با را
بودجه وقتي بدينترتيب.شود داده تطبيق سرعت به وسيعتري
.بودند شده علاقهمندتر بسيار اجرا براي كشاورزان رسيد
(Zazueta, 1995)
مشاركت بهوسيله كه تضادهايي و گوناگون منافع مديريت -3
ميشوند شعلهور
مشاركت فرآيند در شركتكنندگان متفاوت منافع زود يا دير
فقط نه مشاركت زيرا.ميانجامد درگيري و اختلاف به
بلكه ميآورد ، تصميمسازي ميدان به را حاشيهاي گروههاي
بيان و صدايشان كردن بلند براي را آنها ظرفيت همچنين
هميشه "تقريبا مشاركت فرآيند.ميدهد افزايش نيازهايشان
بهطور كه آنهاييميشود قدرت روابط در تغييراتي موجب
مقاومت تغييرات مقابل در اغلب بودهاند غالب سنتي
تقسيم تقاضاي واقعي ، مشاركتي فرآيند يك زيرا ميكنند
روند از تاريخي بهطور كه ميكند گروههايي با را قدرت
.شدهاند حذف چانهزني و مذاكره
توليد بهبود براي فيليپين در توسعه برنامه يك مثال براي
و غايب مالكان بين ابتدا محيطي تخريب از ممانعت و
بسيار تلاشهاي بعداز.كرد ايجاد تنش كار اجاره كشاورزان
سازماندهي كشاورزان قانوني ، ابزارهاي بهوسيله آن رفع و
يكپارچه منفعت گروه يك آنها ميشد تصور ابتدا در.شدند
آنجا در كه شد آشكار مدتي بعداز و عمل در اما ميباشند
چهارم نسل بزرگ گروه يك.دارد وجود متمايز گروه دو نيز
مهاجران.بودند جديد مهاجران كوچك گروه يك و اجارهكاران
بوده ، قويتري رهبري مهارتهاي داراي و تحصيلكردهتر جديد
انتخاب سازماندهي محلي رهبران بهعنوان ابتدا در درنتيجه
منابع و منافع انحصار به شروع بهزودي اما بودند شده
ايجاد درنتيجه و كردند خود خويشان و دوستان بين پروژه
و شدند بهكار دست بلافاصله كارشناسان.نمودند دشمني
طراحي جنگلداري عمليات اجراي براي را بخشي زيرسازمانهاي
در نيز چهارم نسل كشاورزان فرصت ، افزايش با همراهكردند
در اتفاق همين.يافتند را نمايندگي لايق افرادي خود بين
مردان كه بودند كرده فرض طراحان.افتاد زنان مورد
از زنان و هستند خانوارها براي مناسبي نمايندگان
در و شد بازنگري "مجددا فرضيات.بودند شده حذف برنامهها
مثالها اين.شدند ايجاد نيز زنان محلي سازمانهاي نهايت
مكانيزم ايجاد و بازنگري به نياز "دائما كه ميدهد نشان
از وسيعتري جمع بين در منابع توزيع و تعديل براي لازم
(Poffen berger,1990) ميباشد منفعت گروههاي
محلي لحاظ به منافع برابرتر توزيع يك تضمين -4
دورافتاده مناطق در بويژه محلي مردمان به نمودن ياري در
رهبران ازطريق "صرفا كه داشت توجه نكته اين به بايستي
بايستي.يافت دست منابع برابر توزيع يك به نميتوان رسمي
.كرد حاصل اطمينان كانالها اين صداقت و تصميمات شفافيت از
مالكيت قوي حس داراي نيز انتخابي رهبران حتي اوقات گاهي
حضور.ميشوند مشاركت گسترده فرآيند مانع و شده پروژه در
يعني) مسئله اين در آنها اهميت و غيردولتي سازمانهاي
به ميتواند (منابع برابر توزيع و گسترده و فعال مشاركت
بنابراين.كند كمك منابع مناسب توزيع و شفافيت
احتمالي اثر هميشه بايستي پروژه طراحان و برنامهريزان
مطمئن تا بشناسند محلي سازمانهاي روي بر را حمايتشان
و نميشود نابرابر فرقهگرايي موجب تلاشهايشان باشندكه
و بيشتر قابليتهاي داراي را شده ايجاد تشكلهاي درعوض
.ميسازد دموكراتيكتر
مشاركت كه نمود را نتيجهگيري اين بتوان شايد پايان در
نوع يك با بتوان كه كليدي نه اما است مشكلات حل كليد يك
قفل هر با متناسب بايستي كه كليدي.گشود را درها همه آن
خاصي اهميت از آن نكات و ظرايف به توجه و شود ساخته در و
با اجتماعي در كه كند كمك ميتواند مشاركت.است برخوردار
پرورش براي فرصتهايي منافع ، و منابع برابرتر توزيع
آن پايه بر و شود فراهم خلاقتر و آزمودهتر انسانهايي
به توجه با را توسعه طرحهاي بتوان كه ميرود اميد
وضعيت بهبود جهت در و واقعي قابليتهاي معقول ، انتظارات
.رساند بهانجام سرزمين اين مردمان
پور اخلاص رويا
گرسنگان
ابدي گرسنگان
"باباشمل" نشريه
شروع كاريكاتور و طنز سراسر نشريهاي سال 1322 اوايل در
جوانمرد لوطي يا و "جاهل" يك زبان از كه نمود انتشار به
و شيرين لهجه با (محل شاه بابا مخفف) "باباشمل" نام به
.ميگرفت هزل به را اجتماعي و سياسي مسائل تهراني پركنايه
و آلات ماشين مهندس "گنجهاي رضا" آن بنيانگذار و ناشر
در كه بسياري ذوق با كه بود فني دانشكده بازنشسته استاد
قسمت و آورده رو روزنامهنگاري به بود كرده سراغ خود
وي همكاران ساير.مينوشت خود را روزنامه مطالب عمده
و (زاغچه مستعار اسم با) معيري رهي از بودند عبارت
اصلي كاريكاتوريست.ميسرودند طنز اشعار كه صهبا ابراهيم
عين در نيز "سليماني بني" و بود "داوري روحالله" نشريه
چاپ به آن در كاريكاتورهايي نشريه ، براي مطلب نوشتن
.ميرساند
.ميداد "گنجهاي" خود هم را مطالب و تصاوير سوژه اما
تحت نگارش شيوه لحاظ از كه ميكند اظهار خود گنجهاي
سال سه از پس "باباشمل" نشريه.است بوده دهخدا تاثير
يافت انتشار بعد ماه آن 14 دوم دوره شد ، تعطيل انتشار
.افتاد تعطيل محاق به دوباره كه نپاييد ديري اما
باباشمل هفتهنامه اول سال شانزدهم شماره از كوتاهي مطلب
:ميآوريم زير در را
آگهي
پينهدوزها ، پالوندوزها ، كلهپزها ، ديزيپزها ، عموم به"
صنف و خركچيها كشها ، حوض آب دورهگردها ، ماستبندها ،
كه:ميشود اخطار تهران دارالخلافه چقال و بقال و علاف
معرفي شهرتاري به را خود انتخابات شروع موقع تا امروز از
كه كساني بگيرند ، دستور اشخاص بعضي به دادن راي براي و
دادن از و مجازات "شديدا كنند سرپيچي بالا مقررات از
".شد خواهد خودداري "جدا آنها به كسب پروانه
(!شهرداري) شهرتاري
زارع رويا :تهيهكننده
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
كانون مديره هيات انتخابات برگزاري
دادگستري وكلاي
كانون مديره هيات انتخابات مقدماتي جلسه :اجتماعي گروه
گزارش به.شد برگزار ديروز عصر مركز دادگستري وكلاي
ديدگاههاي طرح به وكلا از گروهي جلسه اين در ما خبرنگار
:گفت رياحي غلامعلي پرداختند ، وكلا كانون درباره خود
جز استقلال اين از و آسيبديده وكلا كانون استقلال
.است نمانده باقي كاغذ بر نوشتهاي
در قوانيني تصويب باعث را وكلا كانون استقلال عدم وي
مديره هيات اميدوارم:گفت و دانست مردم حق تضييع جهت
نه فعال صورت به و قانون محوريت بر اتكا با كانون جديد
سيدمحمد.شود عمل وارد قانونگرايي از دفاع در مستقل
و جلسه اين حاشيه در وكلا كانون مديره هيات رئيس جندقي
كانون اينكه عليرغم:گفت ما خبرنگار با گو و گفت در
در هستند صلاحيت داراي كانون عضو وكلاي تمامي است معتقد
دادگاه بعهده صلاحيت تاييد كه است شده پيشبيني قانون
پاسخ ماه دو ظرف است موظف دادگاه اين و است قضات انتظامي
اسامي:افزود وي.بدهد صلاحيتها تاييد مورد در را كانون
در و است شده ارسال دادگاه به آبان 78 در 18 نامزدها
همين ظرف كردهاند اعلام شد گرفته دادگاه با كه تماسي
خواهد اعلام را پاسخ آينده هفته اوايل حداكثر يا هفته
مديره هيات انتخابات تاريخ ترتيب اين به:گفت جندقي.كرد
.ميشود اعلام اسفند اوايل يا و ماه اين اواخر
|